مرگهای خاموش، قربانیان بیصدا
هزاران زندانی به جرم مواد مخدر در زندان قزلحصار نگهداری میشوند؛ فروشندگانی که اکنون، بهدلیل نبود بازدارندگی در سیستم زندان و نبود نظارت کافی، به مصرفکننده تبدیل شدهاند.
همه میدانیم که مواد مخدر و اعتیاد، یکی از بحرانهای بزرگیست که مردم به اشکال گوناگون گرفتار آن هستند؛ بحرانی که منشأ آن، فقر، بیکاری، فساد، استبداد حاکم، فقدان آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی و نیز گستردگی اختلاس، رانت، تاراج و چپاول ثروتهای ملی توسط عوامل حکومت است.
بر اساس مشاهدات میدانی مشخص شده است که روز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ در واحد چهار زندان قزلحصار، بند ۱۸، زندانی مواد مخدر به نام غلامعلی ایرانمنش، فرزند محمدعلی، حدود ۴۵ ساله، که پیشتر از واحد یک به این واحد منتقل شده بود و به دلیل نگهداری چند گرم مواد مخدر به سه سال و نیم زندان محکوم شده بود، بر اثر مصرف متادون و گاه مصرف انواع دیگری از مواد مخدر و عوارض ناشی از آن، دچار ایست تنفسی و قلبی شد و جان باخت.
بدیهیست این نخستین و آخرین زندانیای نیست که قربانی چنین مرگی میشود. اشاره ما به این موضوع، بیش از آنکه روایت یک مرگ باشد، تلاشیست برای تأکید بر لزوم پرداختن به ریشههای چنین فجایعی و آسیبشناسی آن. چراکه مجازات زندان، که تاکنون هیچ بازدارندگیای از خود نشان نداده، نهتنها کارآمد نیست، بلکه گاه موجب آشنایی زندانیان با انواع دیگری از بزه میشود. این افراد، که اغلب معتاد نیز هستند، پس از آزادی در جامعهای رها میشوند که نه آمادگی پذیرش آنها را دارد و نه حمایتی واقعی از ایشان یا خانوادههایشان صورت میگیرد. قانونی که تنها بر کاغذ است، در عمل کارکردی ندارد.
در کشوری که گرفتار حکومت ناکارآمد و مدیریتی فاسد است، منجلابی از شرایط اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی طی سالیان بهوجود آمده و قربانیان آن، بیشک، مردم طبقات محروم و آسیبپذیرند.
در نهایت، تأکید ما بر این است که در یک سیستم دیکتاتوری که میخواهد کشور را با زور، سرکوب، خفقان و سانسور اداره کند، زندان و اعدام هیچگاه بازدارنده نخواهد بود. در چنین سیستمی، هدف آن است که مردمی را که به دنبال تغییرات اساسی و بنیادین هستند—از جمله حق زندگی، آزادی، کار و مسکن—دچار انزوا، سکوت و خاموشی کنند.
ریشههای اعتیاد به مواد مخدر، ریشههای گرایش به فروش مواد مخدر و بزهکاری، در رفتار حکومت است؛ حکومتی که زمینههای این آسیبها را با گسترش فقر و بیکاری، حاشیهنشینی و فلاکت، تبعیض و شکاف طبقاتی، و صرف بودجه برای ایدئولوژی بهجای فرهنگسازی، فراهم کرده است.
قوای مختلف انتظامی و قضایی حکومت نیز بهجای اندیشیدن به حل مسئله، حذف قربانیان را چارهی کار دیدهاند و بساط کشتار راه انداختهاند. اگر اعدام بازدارندگی ایجاد میکرد، تا کنون باید ریشهی اعتیاد برکنده میشد! آنان چشم بر مافیای کلان توزیع مواد در دستگاه حاکمه بستهاند و افراد خردهپا و فاقد پشتوانه در قدرت را قربانی میکنند.
این گزارش، نشانگر آن است که ما نسبت به مرگ انسانها در چنین شرایطی بیتفاوت نیستیم. ما با الهام از انسانیت، نسبت به حفظ جان انسانها حساسیم و آرزو داریم میهنی عاری از خشونت، فقر، نکبت اعتیاد به مواد مخدر و دیگر زشتیها و پلیدیها داشته باشیم؛ کشوری که در آن، همه در آسایش و خوشبختی، بر پایهی اعلامیهی جهانی حقوق بشر، زندگیای همراه با دانش و خردمندی داشته باشند.
#قزل_حصار #اعدام #مواد_مخدر #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هزاران زندانی به جرم مواد مخدر در زندان قزلحصار نگهداری میشوند؛ فروشندگانی که اکنون، بهدلیل نبود بازدارندگی در سیستم زندان و نبود نظارت کافی، به مصرفکننده تبدیل شدهاند.
همه میدانیم که مواد مخدر و اعتیاد، یکی از بحرانهای بزرگیست که مردم به اشکال گوناگون گرفتار آن هستند؛ بحرانی که منشأ آن، فقر، بیکاری، فساد، استبداد حاکم، فقدان آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی و نیز گستردگی اختلاس، رانت، تاراج و چپاول ثروتهای ملی توسط عوامل حکومت است.
بر اساس مشاهدات میدانی مشخص شده است که روز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ در واحد چهار زندان قزلحصار، بند ۱۸، زندانی مواد مخدر به نام غلامعلی ایرانمنش، فرزند محمدعلی، حدود ۴۵ ساله، که پیشتر از واحد یک به این واحد منتقل شده بود و به دلیل نگهداری چند گرم مواد مخدر به سه سال و نیم زندان محکوم شده بود، بر اثر مصرف متادون و گاه مصرف انواع دیگری از مواد مخدر و عوارض ناشی از آن، دچار ایست تنفسی و قلبی شد و جان باخت.
بدیهیست این نخستین و آخرین زندانیای نیست که قربانی چنین مرگی میشود. اشاره ما به این موضوع، بیش از آنکه روایت یک مرگ باشد، تلاشیست برای تأکید بر لزوم پرداختن به ریشههای چنین فجایعی و آسیبشناسی آن. چراکه مجازات زندان، که تاکنون هیچ بازدارندگیای از خود نشان نداده، نهتنها کارآمد نیست، بلکه گاه موجب آشنایی زندانیان با انواع دیگری از بزه میشود. این افراد، که اغلب معتاد نیز هستند، پس از آزادی در جامعهای رها میشوند که نه آمادگی پذیرش آنها را دارد و نه حمایتی واقعی از ایشان یا خانوادههایشان صورت میگیرد. قانونی که تنها بر کاغذ است، در عمل کارکردی ندارد.
در کشوری که گرفتار حکومت ناکارآمد و مدیریتی فاسد است، منجلابی از شرایط اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی طی سالیان بهوجود آمده و قربانیان آن، بیشک، مردم طبقات محروم و آسیبپذیرند.
در نهایت، تأکید ما بر این است که در یک سیستم دیکتاتوری که میخواهد کشور را با زور، سرکوب، خفقان و سانسور اداره کند، زندان و اعدام هیچگاه بازدارنده نخواهد بود. در چنین سیستمی، هدف آن است که مردمی را که به دنبال تغییرات اساسی و بنیادین هستند—از جمله حق زندگی، آزادی، کار و مسکن—دچار انزوا، سکوت و خاموشی کنند.
ریشههای اعتیاد به مواد مخدر، ریشههای گرایش به فروش مواد مخدر و بزهکاری، در رفتار حکومت است؛ حکومتی که زمینههای این آسیبها را با گسترش فقر و بیکاری، حاشیهنشینی و فلاکت، تبعیض و شکاف طبقاتی، و صرف بودجه برای ایدئولوژی بهجای فرهنگسازی، فراهم کرده است.
قوای مختلف انتظامی و قضایی حکومت نیز بهجای اندیشیدن به حل مسئله، حذف قربانیان را چارهی کار دیدهاند و بساط کشتار راه انداختهاند. اگر اعدام بازدارندگی ایجاد میکرد، تا کنون باید ریشهی اعتیاد برکنده میشد! آنان چشم بر مافیای کلان توزیع مواد در دستگاه حاکمه بستهاند و افراد خردهپا و فاقد پشتوانه در قدرت را قربانی میکنند.
این گزارش، نشانگر آن است که ما نسبت به مرگ انسانها در چنین شرایطی بیتفاوت نیستیم. ما با الهام از انسانیت، نسبت به حفظ جان انسانها حساسیم و آرزو داریم میهنی عاری از خشونت، فقر، نکبت اعتیاد به مواد مخدر و دیگر زشتیها و پلیدیها داشته باشیم؛ کشوری که در آن، همه در آسایش و خوشبختی، بر پایهی اعلامیهی جهانی حقوق بشر، زندگیای همراه با دانش و خردمندی داشته باشند.
#قزل_حصار #اعدام #مواد_مخدر #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔19💯2❤1👍1