امروز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی، ۳ انسان را در زندان وکیلآباد مشهد به قتل رساند
و
۴ انسان را هم در زندان قزلحصار کرج به قتل رساند.
سالهاست اذان صبح برای ایرانیان یادآور لحظات سخت قتل و اعدام است.
«خیر العمل»…
https://tavaana.org/mohammad-ghobadlo-execution/
طرح از رضا عقیلی
مهم است که جامعه جهانی به کشتار و اعدام توسط جمهوری اسلامی واکنش نشان دهد.
صدای هموطنانمان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
و
۴ انسان را هم در زندان قزلحصار کرج به قتل رساند.
سالهاست اذان صبح برای ایرانیان یادآور لحظات سخت قتل و اعدام است.
«خیر العمل»…
https://tavaana.org/mohammad-ghobadlo-execution/
طرح از رضا عقیلی
مهم است که جامعه جهانی به کشتار و اعدام توسط جمهوری اسلامی واکنش نشان دهد.
صدای هموطنانمان باشیم
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
💔26👍9❤1
Forwarded from گفتوشنود
جمهوری اسلامی؛ حکومتِ بحران، اعدام و فرصتسوزی
هر روزی که جمهوری اسلامی بر مسند قدرت باقی میماند، نهفقط امید به بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران کمرنگتر میشود، بلکه زخمهایی تازه بر پیکر جامعه و حافظه جمعی ملت افزوده میشود.
این حکومت، در برابر هر بحران، بهجای پاسخگویی، سرکوب را تشدید میکند و بهجای اصلاح، خود را پشت پردهی بازیهای سیاسی پنهان میسازد.
در روزهایی که کشور درگیر مشکلات فزاینده اقتصادی، بیثباتی اجتماعی و فشارهای معیشتی است، صدای اعدامها بلندتر از همیشه شنیده میشود. محسن لنگرنشین یکی از همان جوانانی بود که در سکوتی سنگین، بیدفاع، بیصدا و با دادرسیای مخدوش، به کام مرگ فرستاده شد. او تنها نیست. صف اعدامها در ماههای اخیر، نشانهای روشن است از اینکه نظام، هرچه بیشتر در بحران فرو میرود، بیشتر به خشونت متوسل میشود.
در این بستر، تعویق دور چهارم مذاکرات جمهوری اسلامی با ایالات متحده نه یک رویداد دیپلماتیک صرف، بلکه بخشی از همان استراتژی آشنای (وقتکشی با سرکوب) است.
حکومت ایران بار دیگر در حالیکه ظاهراً آماده گفتوگوست، در پشت صحنه با اعدام مخالفان و فعالان اجتماعی، پیام روشنی میفرستد: سیاست رسمیاش همچنان حفظ قدرت به هر قیمت است.
تعویق مذاکرات، بیش از آنکه نشانه اختلاف یا پیچیدگی دیپلماتیک باشد، در دل خود نوعی نمایش سیاسی است، نمایشی که از یکسو با جان انسانها در داخل معامله میشود و از سوی دیگر، به دنبال خرید زمان برای بقای نظام است.
در همین روزها، انفجار گسترده در بندر رجایی بار دیگر واقعیت دیگری را برملا کرد: حکومت نهفقط در عرصه حقوق بشر، که در ایمنی و اداره امور کشور نیز به شکلی خطرناک ناکارآمد است. این فاجعه، که ناشی از بیتوجهی به استانداردها، فساد ساختاری و فقدان نظارت مسئولانه بود، در همان زمانی رخ داد که افکار عمومی سرگرم اخبار مذاکرات و موج جدید اعدامها بود. گویی حتی فاجعههای صنعتی نیز در بستر بیمسئولیتی مزمن، تبدیل به ابزارهای بیصدایی مردم شدهاند.
امروز، بیش از همیشه روشن است که بقای این نظام نهتنها اصلاحناپذیر است، بلکه ادامه آن تهدیدی مستقیم برای امنیت انسانی، اجتماعی و حتی زیربنایی ایران بهشمار میرود.
#جمهوری_اسلامی #اعدام #مذاکره #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
جمهوری اسلامی؛ حکومتِ بحران، اعدام و فرصتسوزی
هر روزی که جمهوری اسلامی بر مسند قدرت باقی میماند، نهفقط امید به بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران کمرنگتر میشود، بلکه زخمهایی تازه بر پیکر جامعه و حافظه جمعی ملت افزوده میشود.
این حکومت، در برابر هر بحران، بهجای پاسخگویی، سرکوب را تشدید میکند و بهجای اصلاح، خود را پشت پردهی بازیهای سیاسی پنهان میسازد.
در روزهایی که کشور درگیر مشکلات فزاینده اقتصادی، بیثباتی اجتماعی و فشارهای معیشتی است، صدای اعدامها بلندتر از همیشه شنیده میشود. محسن لنگرنشین یکی از همان جوانانی بود که در سکوتی سنگین، بیدفاع، بیصدا و با دادرسیای مخدوش، به کام مرگ فرستاده شد. او تنها نیست. صف اعدامها در ماههای اخیر، نشانهای روشن است از اینکه نظام، هرچه بیشتر در بحران فرو میرود، بیشتر به خشونت متوسل میشود.
در این بستر، تعویق دور چهارم مذاکرات جمهوری اسلامی با ایالات متحده نه یک رویداد دیپلماتیک صرف، بلکه بخشی از همان استراتژی آشنای (وقتکشی با سرکوب) است.
حکومت ایران بار دیگر در حالیکه ظاهراً آماده گفتوگوست، در پشت صحنه با اعدام مخالفان و فعالان اجتماعی، پیام روشنی میفرستد: سیاست رسمیاش همچنان حفظ قدرت به هر قیمت است.
تعویق مذاکرات، بیش از آنکه نشانه اختلاف یا پیچیدگی دیپلماتیک باشد، در دل خود نوعی نمایش سیاسی است، نمایشی که از یکسو با جان انسانها در داخل معامله میشود و از سوی دیگر، به دنبال خرید زمان برای بقای نظام است.
در همین روزها، انفجار گسترده در بندر رجایی بار دیگر واقعیت دیگری را برملا کرد: حکومت نهفقط در عرصه حقوق بشر، که در ایمنی و اداره امور کشور نیز به شکلی خطرناک ناکارآمد است. این فاجعه، که ناشی از بیتوجهی به استانداردها، فساد ساختاری و فقدان نظارت مسئولانه بود، در همان زمانی رخ داد که افکار عمومی سرگرم اخبار مذاکرات و موج جدید اعدامها بود. گویی حتی فاجعههای صنعتی نیز در بستر بیمسئولیتی مزمن، تبدیل به ابزارهای بیصدایی مردم شدهاند.
امروز، بیش از همیشه روشن است که بقای این نظام نهتنها اصلاحناپذیر است، بلکه ادامه آن تهدیدی مستقیم برای امنیت انسانی، اجتماعی و حتی زیربنایی ایران بهشمار میرود.
#جمهوری_اسلامی #اعدام #مذاکره #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍17🕊3
ویدا ربانی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی سابق که به تازگی آزاد شده است، با انتشار این نقاشی از وریشه مرادی در صفحه شخصی خود نوشت:
«این نقاشی رو از وریشه مرادی کشیدم. چشمام افتاد بهش و توی دلم گفتم چه فیگور خوبی برای نقاشی، وریشه چقدر زیباست... و فکر کردم مگر میشه این زن جوان و زیبا که داره کتاب ورق میزنه حکم اعدام گرفته باشه؟ میخواستم شما هم ببینیدش، دستهای ظریف و زنانش، صورتش که حالا لاغرتر و استخوانی شده اما نه تنها از زیبایش کم نکرده بلکه باعث شده چشمهاش درشتتر و بیشتر دیده بشه. چشمهای زنی که سالها زندگی و آزادی رو جستجو کرده.
این حکم برای اجرای عدالته؟ نه، معلومه که نه.
برای ایجاد ترسه، برای عبرت دیگران شدن.
اعدام، مرگ قانونه. هیچ انسانی و هیچ سیستمی، نباید حق داشته باشه جان کسی را بگیرد. چطور ممکنه عدالت واقعی با کشتن یک انسان اجرا بشه؟
این روزها که مدام آمار افزایش اعدامها در ایران رو میشنوید به این فکر کنید که پشت هر کدوم از این عددها، یک زندگیه و زندگی مقدسترینه.
نقاشیام از وریشه، برای همهی آنهاییست که اسمشان شاید هیچوقت گفته نشه، اما زندگیشون در خطره.»
#وریشه_مرادی #اعدام_نکنید #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
«این نقاشی رو از وریشه مرادی کشیدم. چشمام افتاد بهش و توی دلم گفتم چه فیگور خوبی برای نقاشی، وریشه چقدر زیباست... و فکر کردم مگر میشه این زن جوان و زیبا که داره کتاب ورق میزنه حکم اعدام گرفته باشه؟ میخواستم شما هم ببینیدش، دستهای ظریف و زنانش، صورتش که حالا لاغرتر و استخوانی شده اما نه تنها از زیبایش کم نکرده بلکه باعث شده چشمهاش درشتتر و بیشتر دیده بشه. چشمهای زنی که سالها زندگی و آزادی رو جستجو کرده.
این حکم برای اجرای عدالته؟ نه، معلومه که نه.
برای ایجاد ترسه، برای عبرت دیگران شدن.
اعدام، مرگ قانونه. هیچ انسانی و هیچ سیستمی، نباید حق داشته باشه جان کسی را بگیرد. چطور ممکنه عدالت واقعی با کشتن یک انسان اجرا بشه؟
این روزها که مدام آمار افزایش اعدامها در ایران رو میشنوید به این فکر کنید که پشت هر کدوم از این عددها، یک زندگیه و زندگی مقدسترینه.
نقاشیام از وریشه، برای همهی آنهاییست که اسمشان شاید هیچوقت گفته نشه، اما زندگیشون در خطره.»
#وریشه_مرادی #اعدام_نکنید #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
❤18💔6👍2
امروز سیزده خرداد چهارصد و چهار همزمان با #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی به صدور احکام اعدام اعتراض کرده و خواهان لغو احکام اعدام فرزندان خود شدند.
اعدام حق زندانیان سیاسی نیست. این افراد هیچ شاکی خصوصی ندارند و از انسانهای خوشنام این مملکت هستند. هرکسی که با آنها کوچکترین برخوردی داشته چه در زندان و چه در سطح جامعه بی اغراق شیفته رفتار و منش آنهاست.
برای نجات جانشان به حمایت نیاز دارند. لطفا با اطلاع رسانی برای لغو احکام اعدام پشتیبان خانواده ها باشیم.
در ادامه ویدیویی از خانواده زندانی سیاسی #وحید_بنی_عامریان میبینید که خواهان لغو حکم فرزند خود هستند. وحید و پنج زندانی سیاسی دیگر #پویا_قبادی ، #اکبر_دانشورکار #ابوالحسن_منتظر #سید_محمد_تقوی_سنگدهی و #بابک_علیپور در یک جلسه کوتاه دادگاه به صورت ناعادلانه به اعدام محکوم شدهاند.
همچنین ویدیویی از تقاضای مادر و پدر سالخورده زندانی سیاسی #اکبر_دانشورکار برای لغو حکم اعدام فرزندشان، که تصویر او را در دست گرفتهاند و به خیابان رفتهاند.
با حمایت از این خانوادهها و ایستادن کنار آنها و مبارزه با حکم ناعادلانه اعدام، تلاش کنیم تا با آگاهسازی جامعه، هزینه ستاندن جان انسانها را برای حکومت بالا ببریم.
#نه_به_اعدام #اعدام_نکنید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعدام حق زندانیان سیاسی نیست. این افراد هیچ شاکی خصوصی ندارند و از انسانهای خوشنام این مملکت هستند. هرکسی که با آنها کوچکترین برخوردی داشته چه در زندان و چه در سطح جامعه بی اغراق شیفته رفتار و منش آنهاست.
برای نجات جانشان به حمایت نیاز دارند. لطفا با اطلاع رسانی برای لغو احکام اعدام پشتیبان خانواده ها باشیم.
در ادامه ویدیویی از خانواده زندانی سیاسی #وحید_بنی_عامریان میبینید که خواهان لغو حکم فرزند خود هستند. وحید و پنج زندانی سیاسی دیگر #پویا_قبادی ، #اکبر_دانشورکار #ابوالحسن_منتظر #سید_محمد_تقوی_سنگدهی و #بابک_علیپور در یک جلسه کوتاه دادگاه به صورت ناعادلانه به اعدام محکوم شدهاند.
همچنین ویدیویی از تقاضای مادر و پدر سالخورده زندانی سیاسی #اکبر_دانشورکار برای لغو حکم اعدام فرزندشان، که تصویر او را در دست گرفتهاند و به خیابان رفتهاند.
با حمایت از این خانوادهها و ایستادن کنار آنها و مبارزه با حکم ناعادلانه اعدام، تلاش کنیم تا با آگاهسازی جامعه، هزینه ستاندن جان انسانها را برای حکومت بالا ببریم.
#نه_به_اعدام #اعدام_نکنید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔13❤7🕊2
مرگهای خاموش، قربانیان بیصدا
هزاران زندانی به جرم مواد مخدر در زندان قزلحصار نگهداری میشوند؛ فروشندگانی که اکنون، بهدلیل نبود بازدارندگی در سیستم زندان و نبود نظارت کافی، به مصرفکننده تبدیل شدهاند.
همه میدانیم که مواد مخدر و اعتیاد، یکی از بحرانهای بزرگیست که مردم به اشکال گوناگون گرفتار آن هستند؛ بحرانی که منشأ آن، فقر، بیکاری، فساد، استبداد حاکم، فقدان آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی و نیز گستردگی اختلاس، رانت، تاراج و چپاول ثروتهای ملی توسط عوامل حکومت است.
بر اساس مشاهدات میدانی مشخص شده است که روز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ در واحد چهار زندان قزلحصار، بند ۱۸، زندانی مواد مخدر به نام غلامعلی ایرانمنش، فرزند محمدعلی، حدود ۴۵ ساله، که پیشتر از واحد یک به این واحد منتقل شده بود و به دلیل نگهداری چند گرم مواد مخدر به سه سال و نیم زندان محکوم شده بود، بر اثر مصرف متادون و گاه مصرف انواع دیگری از مواد مخدر و عوارض ناشی از آن، دچار ایست تنفسی و قلبی شد و جان باخت.
بدیهیست این نخستین و آخرین زندانیای نیست که قربانی چنین مرگی میشود. اشاره ما به این موضوع، بیش از آنکه روایت یک مرگ باشد، تلاشیست برای تأکید بر لزوم پرداختن به ریشههای چنین فجایعی و آسیبشناسی آن. چراکه مجازات زندان، که تاکنون هیچ بازدارندگیای از خود نشان نداده، نهتنها کارآمد نیست، بلکه گاه موجب آشنایی زندانیان با انواع دیگری از بزه میشود. این افراد، که اغلب معتاد نیز هستند، پس از آزادی در جامعهای رها میشوند که نه آمادگی پذیرش آنها را دارد و نه حمایتی واقعی از ایشان یا خانوادههایشان صورت میگیرد. قانونی که تنها بر کاغذ است، در عمل کارکردی ندارد.
در کشوری که گرفتار حکومت ناکارآمد و مدیریتی فاسد است، منجلابی از شرایط اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی طی سالیان بهوجود آمده و قربانیان آن، بیشک، مردم طبقات محروم و آسیبپذیرند.
در نهایت، تأکید ما بر این است که در یک سیستم دیکتاتوری که میخواهد کشور را با زور، سرکوب، خفقان و سانسور اداره کند، زندان و اعدام هیچگاه بازدارنده نخواهد بود. در چنین سیستمی، هدف آن است که مردمی را که به دنبال تغییرات اساسی و بنیادین هستند—از جمله حق زندگی، آزادی، کار و مسکن—دچار انزوا، سکوت و خاموشی کنند.
ریشههای اعتیاد به مواد مخدر، ریشههای گرایش به فروش مواد مخدر و بزهکاری، در رفتار حکومت است؛ حکومتی که زمینههای این آسیبها را با گسترش فقر و بیکاری، حاشیهنشینی و فلاکت، تبعیض و شکاف طبقاتی، و صرف بودجه برای ایدئولوژی بهجای فرهنگسازی، فراهم کرده است.
قوای مختلف انتظامی و قضایی حکومت نیز بهجای اندیشیدن به حل مسئله، حذف قربانیان را چارهی کار دیدهاند و بساط کشتار راه انداختهاند. اگر اعدام بازدارندگی ایجاد میکرد، تا کنون باید ریشهی اعتیاد برکنده میشد! آنان چشم بر مافیای کلان توزیع مواد در دستگاه حاکمه بستهاند و افراد خردهپا و فاقد پشتوانه در قدرت را قربانی میکنند.
این گزارش، نشانگر آن است که ما نسبت به مرگ انسانها در چنین شرایطی بیتفاوت نیستیم. ما با الهام از انسانیت، نسبت به حفظ جان انسانها حساسیم و آرزو داریم میهنی عاری از خشونت، فقر، نکبت اعتیاد به مواد مخدر و دیگر زشتیها و پلیدیها داشته باشیم؛ کشوری که در آن، همه در آسایش و خوشبختی، بر پایهی اعلامیهی جهانی حقوق بشر، زندگیای همراه با دانش و خردمندی داشته باشند.
#قزل_حصار #اعدام #مواد_مخدر #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هزاران زندانی به جرم مواد مخدر در زندان قزلحصار نگهداری میشوند؛ فروشندگانی که اکنون، بهدلیل نبود بازدارندگی در سیستم زندان و نبود نظارت کافی، به مصرفکننده تبدیل شدهاند.
همه میدانیم که مواد مخدر و اعتیاد، یکی از بحرانهای بزرگیست که مردم به اشکال گوناگون گرفتار آن هستند؛ بحرانی که منشأ آن، فقر، بیکاری، فساد، استبداد حاکم، فقدان آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی و نیز گستردگی اختلاس، رانت، تاراج و چپاول ثروتهای ملی توسط عوامل حکومت است.
بر اساس مشاهدات میدانی مشخص شده است که روز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ در واحد چهار زندان قزلحصار، بند ۱۸، زندانی مواد مخدر به نام غلامعلی ایرانمنش، فرزند محمدعلی، حدود ۴۵ ساله، که پیشتر از واحد یک به این واحد منتقل شده بود و به دلیل نگهداری چند گرم مواد مخدر به سه سال و نیم زندان محکوم شده بود، بر اثر مصرف متادون و گاه مصرف انواع دیگری از مواد مخدر و عوارض ناشی از آن، دچار ایست تنفسی و قلبی شد و جان باخت.
بدیهیست این نخستین و آخرین زندانیای نیست که قربانی چنین مرگی میشود. اشاره ما به این موضوع، بیش از آنکه روایت یک مرگ باشد، تلاشیست برای تأکید بر لزوم پرداختن به ریشههای چنین فجایعی و آسیبشناسی آن. چراکه مجازات زندان، که تاکنون هیچ بازدارندگیای از خود نشان نداده، نهتنها کارآمد نیست، بلکه گاه موجب آشنایی زندانیان با انواع دیگری از بزه میشود. این افراد، که اغلب معتاد نیز هستند، پس از آزادی در جامعهای رها میشوند که نه آمادگی پذیرش آنها را دارد و نه حمایتی واقعی از ایشان یا خانوادههایشان صورت میگیرد. قانونی که تنها بر کاغذ است، در عمل کارکردی ندارد.
در کشوری که گرفتار حکومت ناکارآمد و مدیریتی فاسد است، منجلابی از شرایط اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی طی سالیان بهوجود آمده و قربانیان آن، بیشک، مردم طبقات محروم و آسیبپذیرند.
در نهایت، تأکید ما بر این است که در یک سیستم دیکتاتوری که میخواهد کشور را با زور، سرکوب، خفقان و سانسور اداره کند، زندان و اعدام هیچگاه بازدارنده نخواهد بود. در چنین سیستمی، هدف آن است که مردمی را که به دنبال تغییرات اساسی و بنیادین هستند—از جمله حق زندگی، آزادی، کار و مسکن—دچار انزوا، سکوت و خاموشی کنند.
ریشههای اعتیاد به مواد مخدر، ریشههای گرایش به فروش مواد مخدر و بزهکاری، در رفتار حکومت است؛ حکومتی که زمینههای این آسیبها را با گسترش فقر و بیکاری، حاشیهنشینی و فلاکت، تبعیض و شکاف طبقاتی، و صرف بودجه برای ایدئولوژی بهجای فرهنگسازی، فراهم کرده است.
قوای مختلف انتظامی و قضایی حکومت نیز بهجای اندیشیدن به حل مسئله، حذف قربانیان را چارهی کار دیدهاند و بساط کشتار راه انداختهاند. اگر اعدام بازدارندگی ایجاد میکرد، تا کنون باید ریشهی اعتیاد برکنده میشد! آنان چشم بر مافیای کلان توزیع مواد در دستگاه حاکمه بستهاند و افراد خردهپا و فاقد پشتوانه در قدرت را قربانی میکنند.
این گزارش، نشانگر آن است که ما نسبت به مرگ انسانها در چنین شرایطی بیتفاوت نیستیم. ما با الهام از انسانیت، نسبت به حفظ جان انسانها حساسیم و آرزو داریم میهنی عاری از خشونت، فقر، نکبت اعتیاد به مواد مخدر و دیگر زشتیها و پلیدیها داشته باشیم؛ کشوری که در آن، همه در آسایش و خوشبختی، بر پایهی اعلامیهی جهانی حقوق بشر، زندگیای همراه با دانش و خردمندی داشته باشند.
#قزل_حصار #اعدام #مواد_مخدر #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔19💯2❤1👍1
امروز سالگرد اعدام «مونا محمودنژاد» همراه با ۹ زن بهایی دیگر است.
مونای ۱۷ ساله را به جرم تدریس به کودکان بهایی، در شهر شیراز اعدام کردند.
مونا در روز اعدام تنها نبود، گرچه جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به خاطر اعتقادشان به آیین بهاییت بالای دار فرستاده شدند. رویا اشراقی (۲۳ ساله)، سیمین صابری (۲۴ ساله)، اختر ثابت (۲۵ ساله)، شیرین دالوند( ۲۷ ساله)، مهشید نیرومند (۲۸ ساله)، زرین مقیمیابیانه (۲۹ ساله)، نصرت غفرانی (۵۶ ساله)، طاهره ارجمند و عزت اشراقی همگی در گروهی بودند که همراه مونا اعدام شدند.
یکی از همراهان توانا برای ما نوشته است:
«رد خون کودکان و نوجوانی که اکنون هم به دست جمهوری اسلامی کشته میشوند از همان روزهای ابتدایی استقرار این رژیم منحوس کشیده شده بود.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی
#اعدام_بهائیان #داستان_ما_یکیست
@Tavaana_TavaanaTech
مونای ۱۷ ساله را به جرم تدریس به کودکان بهایی، در شهر شیراز اعدام کردند.
مونا در روز اعدام تنها نبود، گرچه جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به خاطر اعتقادشان به آیین بهاییت بالای دار فرستاده شدند. رویا اشراقی (۲۳ ساله)، سیمین صابری (۲۴ ساله)، اختر ثابت (۲۵ ساله)، شیرین دالوند( ۲۷ ساله)، مهشید نیرومند (۲۸ ساله)، زرین مقیمیابیانه (۲۹ ساله)، نصرت غفرانی (۵۶ ساله)، طاهره ارجمند و عزت اشراقی همگی در گروهی بودند که همراه مونا اعدام شدند.
یکی از همراهان توانا برای ما نوشته است:
«رد خون کودکان و نوجوانی که اکنون هم به دست جمهوری اسلامی کشته میشوند از همان روزهای ابتدایی استقرار این رژیم منحوس کشیده شده بود.»
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی
#اعدام_بهائیان #داستان_ما_یکیست
@Tavaana_TavaanaTech
💔20❤2
Forwarded from گفتوشنود
امام جمعه اهواز خواستار محاکمه صحرایی و اعدام شهروندان در ملاء عام شد!
محمدنبی موسوی فرد امام جمعه اهواز در خطبههای نماز ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ با اشاره به جنگ اسراییل و جمهوری اسلامی گفته «خائنین باید در ملاء عام اعدام شوند؛ از رئیس قوه قضائیه تقاضا دارم این خائنینی که با دشمن همکاری می کنند و سلاح وارد میکنند را در دادگاه صحرایی محاکمه و در ملاء عام اعدام کند.»
با آغاز جنگ میان جمهوری اسلامی و اسراییل از هفته گذشته موجی از بازداشتهای فلهای با اتهامات واهی چون حمایت یا همکاری با اسراییل به راه افتاده که حالا امام جمعه اهواز آنها را در ردیف «خائنین» قرار داده است.
موسوی فرد امروز پیش از نماز با لباس سپاه و با اسلحه برگردن در سطح شهر دیده شد و با همان لباس خطبه خواند و نماز را برگزار کرد.
#امام_جمعه #جنگ #نفرت_پراکنی #نماز #اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
امام جمعه اهواز خواستار محاکمه صحرایی و اعدام شهروندان در ملاء عام شد!
محمدنبی موسوی فرد امام جمعه اهواز در خطبههای نماز ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ با اشاره به جنگ اسراییل و جمهوری اسلامی گفته «خائنین باید در ملاء عام اعدام شوند؛ از رئیس قوه قضائیه تقاضا دارم این خائنینی که با دشمن همکاری می کنند و سلاح وارد میکنند را در دادگاه صحرایی محاکمه و در ملاء عام اعدام کند.»
با آغاز جنگ میان جمهوری اسلامی و اسراییل از هفته گذشته موجی از بازداشتهای فلهای با اتهامات واهی چون حمایت یا همکاری با اسراییل به راه افتاده که حالا امام جمعه اهواز آنها را در ردیف «خائنین» قرار داده است.
موسوی فرد امروز پیش از نماز با لباس سپاه و با اسلحه برگردن در سطح شهر دیده شد و با همان لباس خطبه خواند و نماز را برگزار کرد.
#امام_جمعه #جنگ #نفرت_پراکنی #نماز #اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
❤7💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این فقط یک اهنگ نیست
موزیک« آقا» روایت تنها یک درصد از ظلم و جنایتی است که به مردم ایران متحمل میشود.
حجاب اجباری
تورم روزانه
از بین رفتن منابع انرژی
دلسوزی برای فلسطین و غزه در حالی که بچه های سیستان و بلوچستان شناسنامه ندارند .
کمبود آب آشامیدنی
قطعی مستمر برق
نداشتن ابتدایی ترین حقوق شهروندی در جامعه
از همه مهم تر عادی سازی و وانمود کردن به اوضاع خوب و مطلوب جامعه…
در برابر این همه ظلم ، سکوت گناه محسوب میشود!!!
متن و ویدیو از آراز:
araz11.official
#آراز
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام_نکنید
#زن_زندگی_آزادی
#ایران
#صدای_بیصدایان
#سید_مهدی_موسوی
#هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
موزیک« آقا» روایت تنها یک درصد از ظلم و جنایتی است که به مردم ایران متحمل میشود.
حجاب اجباری
تورم روزانه
از بین رفتن منابع انرژی
دلسوزی برای فلسطین و غزه در حالی که بچه های سیستان و بلوچستان شناسنامه ندارند .
کمبود آب آشامیدنی
قطعی مستمر برق
نداشتن ابتدایی ترین حقوق شهروندی در جامعه
از همه مهم تر عادی سازی و وانمود کردن به اوضاع خوب و مطلوب جامعه…
در برابر این همه ظلم ، سکوت گناه محسوب میشود!!!
متن و ویدیو از آراز:
araz11.official
#آراز
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام_نکنید
#زن_زندگی_آزادی
#ایران
#صدای_بیصدایان
#سید_مهدی_موسوی
#هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍29👌6❤1
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی منتشر شده در رسانههای اجتماعی نشان میدهد که پنجشنبه ۲۳ مرداد همزمان با مراسم اربعین در تهران، گروهی از حامیان جمهوری اسلامی در اقدامی نمادین، ماکت مقوایی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ايالات متحده آمریکا را به دار کشیدند.
#اعدام #اربعین #پرزیدنت_ترامپ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ویدیوی منتشر شده در رسانههای اجتماعی نشان میدهد که پنجشنبه ۲۳ مرداد همزمان با مراسم اربعین در تهران، گروهی از حامیان جمهوری اسلامی در اقدامی نمادین، ماکت مقوایی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ايالات متحده آمریکا را به دار کشیدند.
#اعدام #اربعین #پرزیدنت_ترامپ #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👎30❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهرداری تهران اعلام کرد که مزار زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه شصت را که در آرامستان «بهشت زهرا» قرار داشت، تبدیل به پارکینگ کرده است.
داود گودرزی، معاون علیرضا زاکانی، شهردار تهران، در این زمینه گفت: «قطعه ۴۲ همینطوری مانده بود و ما نیاز به پارکینگ داشتیم، از مسئولان مجوز گرفتیم و آن را تبدیل به پارکینگ کردیم.»
اعدامهای سیاسی دههی شصت در ایران یکی از سیاهترین صفحات تاریخ معاصر کشور به شمار میآید. هزاران زندانی سیاسی، بسیاری از آنان حتی پس از پایان دوران محکومیت و در حالی که باید آزاد میشدند، در دادگاههایی چند دقیقهای و بدون روند قضایی عادلانه به مرگ محکوم شدند. در میان اعدامشدگان حتی نوجوانان و افراد زیر سن قانونی نیز حضور داشتند. این کشتار گسترده، که اوج آن در تابستان ۱۳۶۷ رخ داد، بهعنوان جنایتی سازمانیافته علیه بشریت مطرح شده و نمادی آشکار از نقض جدی و سیستماتیک حقوق بشر در جمهوری اسلامی است.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعدام #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهرداری تهران اعلام کرد که مزار زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه شصت را که در آرامستان «بهشت زهرا» قرار داشت، تبدیل به پارکینگ کرده است.
داود گودرزی، معاون علیرضا زاکانی، شهردار تهران، در این زمینه گفت: «قطعه ۴۲ همینطوری مانده بود و ما نیاز به پارکینگ داشتیم، از مسئولان مجوز گرفتیم و آن را تبدیل به پارکینگ کردیم.»
اعدامهای سیاسی دههی شصت در ایران یکی از سیاهترین صفحات تاریخ معاصر کشور به شمار میآید. هزاران زندانی سیاسی، بسیاری از آنان حتی پس از پایان دوران محکومیت و در حالی که باید آزاد میشدند، در دادگاههایی چند دقیقهای و بدون روند قضایی عادلانه به مرگ محکوم شدند. در میان اعدامشدگان حتی نوجوانان و افراد زیر سن قانونی نیز حضور داشتند. این کشتار گسترده، که اوج آن در تابستان ۱۳۶۷ رخ داد، بهعنوان جنایتی سازمانیافته علیه بشریت مطرح شده و نمادی آشکار از نقض جدی و سیستماتیک حقوق بشر در جمهوری اسلامی است.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعدام #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔46👎10❤2
کشتار تابستان ۶۷؛ بیسابقه در تاریخ معاصر ایران
قطعه ۴۱ بهشتزهرای تهران، مدفن بسیاری از اعدامشدگان سالهای ابتدایی استقرار جمهوری اسلامی و اعدامشدگان دهه ۶۰، پس از مدتها تخریب قبور و سنگ قبرها، به طور کامل تخریب و به پارکینگ تبدیل شد.
روز گذشته شهرداری تهران به صورت رسمی اعلام کرد که مزار زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه شصت را که در آرامستان «بهشت زهرا» قرار داشت، تبدیل به پارکینگ کرده است.
اعدامهای سیاسی دهه شصت در ایران یکی از سیاهترین صفحات تاریخ معاصر کشور است. جمهوری اسلامی اما اکنون سعی دارد با تخریب قبور و تبدیل محل دفن اعدامشدگان به پارکینگ این جنایت را از حافظه جمعی پاک کند.
درباره این جنایت بخوانید:
https://tavaana.org/koshtar_67/
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعدام #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قطعه ۴۱ بهشتزهرای تهران، مدفن بسیاری از اعدامشدگان سالهای ابتدایی استقرار جمهوری اسلامی و اعدامشدگان دهه ۶۰، پس از مدتها تخریب قبور و سنگ قبرها، به طور کامل تخریب و به پارکینگ تبدیل شد.
روز گذشته شهرداری تهران به صورت رسمی اعلام کرد که مزار زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه شصت را که در آرامستان «بهشت زهرا» قرار داشت، تبدیل به پارکینگ کرده است.
اعدامهای سیاسی دهه شصت در ایران یکی از سیاهترین صفحات تاریخ معاصر کشور است. جمهوری اسلامی اما اکنون سعی دارد با تخریب قبور و تبدیل محل دفن اعدامشدگان به پارکینگ این جنایت را از حافظه جمعی پاک کند.
درباره این جنایت بخوانید:
https://tavaana.org/koshtar_67/
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعدام #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15🕊11💔8
کامران صمیمی؛ اعدام به جرم اعتقاد
شب ۲۲ آذرماه ۱۳۶۰ خورشیدی است. تعدادی از شهروندان بهائی ایرانی در منزل فردی به نام ذوقالله مومن مهمان هستند. سپاه پاسداران به منزل ذوقالله هجوم میآورد و هشت نفر از افراد حاضر در این جلسه را بازداشت میکند. دو هفته بعد و در سحرگاه ششم دیماه بدون تشکیل دادگاه علنی و حق داشتن وکیل و دادرسی عادلانه، این افراد اعدام میشوند.
کامران صمیمی یکی از آنها بود. او در نهم دیماه ۱۳۰۴ در یک خانواده بهائی در تهران به دنیا آمد. در سن هفده سالگی و در سال ۱۳۲۱ برای ادامه تحصیل به هند رفت و در عنفوان جوانی در همانجا با فریده صمیمی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پنج فرزند است. کامران صمیمی پس از بازگشت به ایران یک موسسه آموزش زبان انگلیسی دایر کرد.
پس از مدتی او تصمیم می گیرد برای ترویج آیین بهائیت به اندونزی سفر کند. اقامتش در اندونزی ۱۵ سال طول میکشد. پس از آن به تهران بازمیگردد و عضو هیئت ملی تربیت بهائی میشود و تا زمان انقلاب مسئولیت منشیگری این هیئت را به عهده میگیرد.
بیشتر مطالعه کنید:
https://tavaana.org/kamran_samimi/
#پروفایل #کامران_صمیمی #بهائی #اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
شب ۲۲ آذرماه ۱۳۶۰ خورشیدی است. تعدادی از شهروندان بهائی ایرانی در منزل فردی به نام ذوقالله مومن مهمان هستند. سپاه پاسداران به منزل ذوقالله هجوم میآورد و هشت نفر از افراد حاضر در این جلسه را بازداشت میکند. دو هفته بعد و در سحرگاه ششم دیماه بدون تشکیل دادگاه علنی و حق داشتن وکیل و دادرسی عادلانه، این افراد اعدام میشوند.
کامران صمیمی یکی از آنها بود. او در نهم دیماه ۱۳۰۴ در یک خانواده بهائی در تهران به دنیا آمد. در سن هفده سالگی و در سال ۱۳۲۱ برای ادامه تحصیل به هند رفت و در عنفوان جوانی در همانجا با فریده صمیمی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پنج فرزند است. کامران صمیمی پس از بازگشت به ایران یک موسسه آموزش زبان انگلیسی دایر کرد.
پس از مدتی او تصمیم می گیرد برای ترویج آیین بهائیت به اندونزی سفر کند. اقامتش در اندونزی ۱۵ سال طول میکشد. پس از آن به تهران بازمیگردد و عضو هیئت ملی تربیت بهائی میشود و تا زمان انقلاب مسئولیت منشیگری این هیئت را به عهده میگیرد.
بیشتر مطالعه کنید:
https://tavaana.org/kamran_samimi/
#پروفایل #کامران_صمیمی #بهائی #اعدام
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔32❤2
۷ شهریور ۱۳۵۹، دو خواهر به نامهای شهلا و نسرین کعبی به خاطر مداوای مجروحان کُرد، به دستور صادق خلخالی در سنندج تیرباران شدند.
آنها در دفاع گفتند به وظیفه حرفهایشان به عنوان پرستار عمل کردهاند.
منبع: بنیاد برومند
@iranrights
#خلخالی #اعدام #شهلا_کعبی #نسرین_کعبی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها در دفاع گفتند به وظیفه حرفهایشان به عنوان پرستار عمل کردهاند.
منبع: بنیاد برومند
@iranrights
#خلخالی #اعدام #شهلا_کعبی #نسرین_کعبی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔59❤8
پدر زندانی سیاسی محکوم به اعدام اکبر (شاهرخ) دانشور، روز جمعه درگذشت و دیروز به خاک سپرده شد.
دختر او نوشت:
«پدر در حالی چشم از جهان فروبست که طی نزدیک به ۲۰ ماه گذشته، علیرغم بیماری و کهولت سن، بیوقفه برای لغو حکم اعدام فرزندش شاهرخ دانشور کار تلاش کرد. اما نه تنها به درخواستهای انسانی پدر پاسخ ندادند، بلکه حتی حق آخرین دیدار میان پدر و فرزند را نیز دریغ کردند!!!
ازهمه عزیزانی که همراه ما بودند و به ما لطف کردند و باما گریستند و علیه این بی عدالتی به من و برادرم زندانی سیاسی شاهرخ ( اکبر) که به عدام، محکوم شده تسلیت گفتید بدین وسیله تشکرات قلبی خود وخانواده ام را میکنم.
به برادرم شاهرخ اجازه داده نشد با پدر بیمارش وداع کند؛ حقی بدیهی که در اسناد بینالمللی و حتی آییننامههای داخلی زندانها به رسمیت شناخته شده است!!!!»
#شاهرخ_دانشورکار #ولی_الله_دانشورکار #زندانی_سیاسی #اعدام_نکنید #اکبر_دانشورکار #نه_به_اعدام #حقوق_بشر #قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دختر او نوشت:
«پدر در حالی چشم از جهان فروبست که طی نزدیک به ۲۰ ماه گذشته، علیرغم بیماری و کهولت سن، بیوقفه برای لغو حکم اعدام فرزندش شاهرخ دانشور کار تلاش کرد. اما نه تنها به درخواستهای انسانی پدر پاسخ ندادند، بلکه حتی حق آخرین دیدار میان پدر و فرزند را نیز دریغ کردند!!!
ازهمه عزیزانی که همراه ما بودند و به ما لطف کردند و باما گریستند و علیه این بی عدالتی به من و برادرم زندانی سیاسی شاهرخ ( اکبر) که به عدام، محکوم شده تسلیت گفتید بدین وسیله تشکرات قلبی خود وخانواده ام را میکنم.
به برادرم شاهرخ اجازه داده نشد با پدر بیمارش وداع کند؛ حقی بدیهی که در اسناد بینالمللی و حتی آییننامههای داخلی زندانها به رسمیت شناخته شده است!!!!»
#شاهرخ_دانشورکار #ولی_الله_دانشورکار #زندانی_سیاسی #اعدام_نکنید #اکبر_دانشورکار #نه_به_اعدام #حقوق_بشر #قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔50❤5👍2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته هفتمین سالگرد اعدام زانیار و لقمان مرادی و رامین حسینپناهی بود.
نامهای از #زانیار_مرادی به خواهرش که درآن از #نه_به_اعدام و #اعدام_نکنید گفت و اینکه اگر دیداری بینشان نبود به انتقام نیندیشد:
«۹ سال گذشت ۹سال که شب و روزش را با حکم غیر انسانی اعدام سپری کردم. در این مدت طولانی همیشه چند متر طناب و چند تکه چوب را در تمام لحظات در کنارم احساس کردم و خیلی شبها حتی به دار آویزان شدن خود را دیدهام.
۹ سال است که شب و روزش به چوبه دار و طنابی که قرار است آنرا به دور گردنم بیاندازند می اندیشم اما به جایی نرسیدم جز اینکه خود را با این اندیشیدن خسته کردم. هر بار با اعدام کردن جوانان در این سرزمین احساس میکردم که نوبت من هم فرا رسیده است.
تا اینکه تصمیم گرفتم در ذهنم تصویر دیگری از طناب را بسازم که اگر روزی برای حلق آویز شدن به آن نزدیک شدم هراسی نداشته باشم.
تصویر چوبه داری که در ذهنم به سهتار تبدیل شد و طنابش را سیم های آن تجسم کردم. اینگونه شد که تصمیم گرفتم خود سهتار را درست کنم تا هر بار که به اعدام فکر میکنم به جای دلهره و نگرانی از آن با نواختن سهتار و نواهایش احساس آرامش کنم.
اینگونه هراس لرزش طناب دار را با دوران انگشت هایم بر سیم های سهتار فراموش کردم. اکنون که دوسال است خواب این لرزش غیرانسانی را به طنین سهتار تبدیل کرده ام و با آن غم دوری ۹ ساله از پدرم و مادر و بزرگ شدن “دیده” ام که حسرت آن به دلم ماند و تنها آرزویم نواختن نغمه زندگی برای دیدار دوباره ی “دیده” ام است سالهای زندان را به ۹ سال رساندم.
“دیده”ام نازنینترین زندگیم، شاید یادت نباشد ولی میتوانی از پدر و مادرم بپرسی غوغای رقص و پایکوبی بعد از به دنیا آمدنت را و جنجالی که بر سر انتخاب نام تو برپا شده بود و من نامت را “دیده” گذاشتم که روزی دیده گانم باشی و اینگونه این روز ها در فراغ دیدار تو همگان میدانند که بهار زندگانیم را جز تو کسی نیست و امید فردای آزادیام نواختن نوایی است پر از آلام و دردهای دوری تو.
خواهر عزیزم “دیده” جانم سالهاست که دیده گانم جز دیوار هایی بلند و سیم های خاردار زندان چیزی به خود ندیده و آیندهای مبهم که در انتظارمان نشسته است. میخواهم از این فاصلههای دور در پی بزرگ شدنت چند کلامی با تو سخن بگویم کلمات و جملاتی که هضم کردنش بی شک برایت سخت خواهد بود، اگر درد ها و ناگفته هایم به همین کاغذ پاره ها ختم شود.
“دیده”ام یگانه معنای زیستن و دوست داشتن این روز ها که ۱۶ ساله گشتهای و فضای زندگی بی شک برایت معنایی فراتر از شادیها و خندههای کودکانه است، با تو از این زندگانی که در انتظارت است میخواهم سخن بگویم ولی سخنانم نه از دردها و رنجهای چند سالهی زندان، شکنجه و تبعید است و نه سخن از سوزش شلاقهای نشسته بر تنم و نه هیچ سخنی دیگر از خودم، با تو میخواهم از فراموشی این دردها و رنجها در قدم گذاشتن بر زندگانیت سخن بگویم، نه زندگانیای نه برای زنده مانی بلکه برای عشق ورزیدن به انسان و انسانیت.
دیدهام، همه هستیم، از تو خواهشی دارم که اگر دیداری بینمان نبود بذر انتقام و کینه بخاطر متحمل شدن این شکنجهها و زندانها و حکم ناعادلانه و غیر انسانی را در دل خود نکاری که انتقام ما لبخند کودکانمان خواهد بود، به دنیایی بهتر از امروز بیاندیش که در آن ارزش انسان نه رنگ پوستش است نه مذهب و نه جنسیتش است.
اگر چه این روزها این هنر بند پروران گریزان از هنر سه تارم را شکستند، ولی نغمهها و مارش این دوسال همدلی سه تارم را هرگز نتوانند از من بگیرند که گر هزاران بار و هزاران بار دگر با پوتین هایشان بر آن فرود آیند باز هزاران و هزاران بار دگر اگر نتوانم با دستانم آن را بسازم در قلبم آن را برای تو خواهم سرود.
دیده ام، رویای آزادی ام، شاید از خود بپرسی مگر میشود عزیزت را به دار بیاویزند و فراموش کنی؟!
آری نازنین ام حق با توست و نمیشود فراموش کرد ولی اگر قرار باشد امید زندگیات را با انتقام سپری کنی بی شک آن دنیای زیبایی که لایق توست در این حس گم میشود، حسی که شبها و روزها در سلول های انفرادی و زیر شکنجه به آن اندیشیدم و باور من شده است که با کینههایمان نباید بدلی از این مغزهای مسمومی که مردمانمان را به زنجیر کشیدهاند، شویم.
امیدم آن است که فراسوی هر رنگ و مذهب و جنسیتی خود را بیابی و جایگاه انسانیت را با عشق به کودکان سرزمینمان تقسیم کنی که این روز ها در خون و آتش میغلتد و بهارش را تو و هم نسل های تو باید شکوفا کنند و بهاری که در آن رهایی زن رهایی انسان است و جواب هم صدایی ها دیگر پلیس ضد شورش نیست.
زانیار مرادی
زندان رجایی شهر کرج – ۲۹ آذرماه ۹۶»
ویدیو و متن از اینستاگرام سعید شیرزاد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامهای از #زانیار_مرادی به خواهرش که درآن از #نه_به_اعدام و #اعدام_نکنید گفت و اینکه اگر دیداری بینشان نبود به انتقام نیندیشد:
«۹ سال گذشت ۹سال که شب و روزش را با حکم غیر انسانی اعدام سپری کردم. در این مدت طولانی همیشه چند متر طناب و چند تکه چوب را در تمام لحظات در کنارم احساس کردم و خیلی شبها حتی به دار آویزان شدن خود را دیدهام.
۹ سال است که شب و روزش به چوبه دار و طنابی که قرار است آنرا به دور گردنم بیاندازند می اندیشم اما به جایی نرسیدم جز اینکه خود را با این اندیشیدن خسته کردم. هر بار با اعدام کردن جوانان در این سرزمین احساس میکردم که نوبت من هم فرا رسیده است.
تا اینکه تصمیم گرفتم در ذهنم تصویر دیگری از طناب را بسازم که اگر روزی برای حلق آویز شدن به آن نزدیک شدم هراسی نداشته باشم.
تصویر چوبه داری که در ذهنم به سهتار تبدیل شد و طنابش را سیم های آن تجسم کردم. اینگونه شد که تصمیم گرفتم خود سهتار را درست کنم تا هر بار که به اعدام فکر میکنم به جای دلهره و نگرانی از آن با نواختن سهتار و نواهایش احساس آرامش کنم.
اینگونه هراس لرزش طناب دار را با دوران انگشت هایم بر سیم های سهتار فراموش کردم. اکنون که دوسال است خواب این لرزش غیرانسانی را به طنین سهتار تبدیل کرده ام و با آن غم دوری ۹ ساله از پدرم و مادر و بزرگ شدن “دیده” ام که حسرت آن به دلم ماند و تنها آرزویم نواختن نغمه زندگی برای دیدار دوباره ی “دیده” ام است سالهای زندان را به ۹ سال رساندم.
“دیده”ام نازنینترین زندگیم، شاید یادت نباشد ولی میتوانی از پدر و مادرم بپرسی غوغای رقص و پایکوبی بعد از به دنیا آمدنت را و جنجالی که بر سر انتخاب نام تو برپا شده بود و من نامت را “دیده” گذاشتم که روزی دیده گانم باشی و اینگونه این روز ها در فراغ دیدار تو همگان میدانند که بهار زندگانیم را جز تو کسی نیست و امید فردای آزادیام نواختن نوایی است پر از آلام و دردهای دوری تو.
خواهر عزیزم “دیده” جانم سالهاست که دیده گانم جز دیوار هایی بلند و سیم های خاردار زندان چیزی به خود ندیده و آیندهای مبهم که در انتظارمان نشسته است. میخواهم از این فاصلههای دور در پی بزرگ شدنت چند کلامی با تو سخن بگویم کلمات و جملاتی که هضم کردنش بی شک برایت سخت خواهد بود، اگر درد ها و ناگفته هایم به همین کاغذ پاره ها ختم شود.
“دیده”ام یگانه معنای زیستن و دوست داشتن این روز ها که ۱۶ ساله گشتهای و فضای زندگی بی شک برایت معنایی فراتر از شادیها و خندههای کودکانه است، با تو از این زندگانی که در انتظارت است میخواهم سخن بگویم ولی سخنانم نه از دردها و رنجهای چند سالهی زندان، شکنجه و تبعید است و نه سخن از سوزش شلاقهای نشسته بر تنم و نه هیچ سخنی دیگر از خودم، با تو میخواهم از فراموشی این دردها و رنجها در قدم گذاشتن بر زندگانیت سخن بگویم، نه زندگانیای نه برای زنده مانی بلکه برای عشق ورزیدن به انسان و انسانیت.
دیدهام، همه هستیم، از تو خواهشی دارم که اگر دیداری بینمان نبود بذر انتقام و کینه بخاطر متحمل شدن این شکنجهها و زندانها و حکم ناعادلانه و غیر انسانی را در دل خود نکاری که انتقام ما لبخند کودکانمان خواهد بود، به دنیایی بهتر از امروز بیاندیش که در آن ارزش انسان نه رنگ پوستش است نه مذهب و نه جنسیتش است.
اگر چه این روزها این هنر بند پروران گریزان از هنر سه تارم را شکستند، ولی نغمهها و مارش این دوسال همدلی سه تارم را هرگز نتوانند از من بگیرند که گر هزاران بار و هزاران بار دگر با پوتین هایشان بر آن فرود آیند باز هزاران و هزاران بار دگر اگر نتوانم با دستانم آن را بسازم در قلبم آن را برای تو خواهم سرود.
دیده ام، رویای آزادی ام، شاید از خود بپرسی مگر میشود عزیزت را به دار بیاویزند و فراموش کنی؟!
آری نازنین ام حق با توست و نمیشود فراموش کرد ولی اگر قرار باشد امید زندگیات را با انتقام سپری کنی بی شک آن دنیای زیبایی که لایق توست در این حس گم میشود، حسی که شبها و روزها در سلول های انفرادی و زیر شکنجه به آن اندیشیدم و باور من شده است که با کینههایمان نباید بدلی از این مغزهای مسمومی که مردمانمان را به زنجیر کشیدهاند، شویم.
امیدم آن است که فراسوی هر رنگ و مذهب و جنسیتی خود را بیابی و جایگاه انسانیت را با عشق به کودکان سرزمینمان تقسیم کنی که این روز ها در خون و آتش میغلتد و بهارش را تو و هم نسل های تو باید شکوفا کنند و بهاری که در آن رهایی زن رهایی انسان است و جواب هم صدایی ها دیگر پلیس ضد شورش نیست.
زانیار مرادی
زندان رجایی شهر کرج – ۲۹ آذرماه ۹۶»
ویدیو و متن از اینستاگرام سعید شیرزاد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊20❤6👍3💔2
Forwarded from گفتوشنود
یک آخوند شیعه به اتهام قتل شوهر منشی خود، اعدام شد
سایت هرانا در گزارشی نوشت: حکم اعدام جواد مرتضوی، آخوند دارای دفتر ثبت ازدواج در بهبهان که به اتهام قتل شوهر منشی خود بازداشت و به اعدام محکوم شده بود، سحرگاه امروز یکشنبه ۲۳ شهریور ماه در زندان سپیدار اهواز اجرا شد.
او این زن را قبل از ازدواجش، به مدت چند سال به عقد موقت خود درآورده بود.
جواد مرتضوی که منشی خود را برای چند سال به عقد موقت خود درآورده بود، بعد از ازدواج این زن با فردی دیگر، مرد را به دفتر خود دعوت کرده، با ریختن قرص در نوشیدنی بیهوش و سپس با ضربات چاقو در جاده شیرعلی بهبهان به قتل رسانده بود. این قتل اواخر اسفند ۱۴۰۱ رخ داده بود.
#آخوند #شیعه #قتل #اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
یک آخوند شیعه به اتهام قتل شوهر منشی خود، اعدام شد
سایت هرانا در گزارشی نوشت: حکم اعدام جواد مرتضوی، آخوند دارای دفتر ثبت ازدواج در بهبهان که به اتهام قتل شوهر منشی خود بازداشت و به اعدام محکوم شده بود، سحرگاه امروز یکشنبه ۲۳ شهریور ماه در زندان سپیدار اهواز اجرا شد.
او این زن را قبل از ازدواجش، به مدت چند سال به عقد موقت خود درآورده بود.
جواد مرتضوی که منشی خود را برای چند سال به عقد موقت خود درآورده بود، بعد از ازدواج این زن با فردی دیگر، مرد را به دفتر خود دعوت کرده، با ریختن قرص در نوشیدنی بیهوش و سپس با ضربات چاقو در جاده شیرعلی بهبهان به قتل رسانده بود. این قتل اواخر اسفند ۱۴۰۱ رخ داده بود.
#آخوند #شیعه #قتل #اعدام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👌21👎4❤3
Forwarded from گفتوشنود
ابوزید:
«وقتی گروهی خود را تنها مفسر قرآن بدانند، دین به ایدئولوژی قدرت فروکاسته میشود»
اعدام حکمی غیرانسانی است حتی اگر صریحا در قرآن آمده باشد!
در روزگاری که آمار اعدام در جمهوری اسلامی بهطور نگرانکنندهای افزایش یافته، پرسشی جدی مطرح است: آیا کشتن انسان میتواند عادلانه باشد، حتی اگر به آیهای از قرآن استناد شود؟
نصر حامد ابوزید، اسلامشناس مصری، یادآوری میکند: «متن مقدس وقتی به زبان درآمد، تاریخی شد.» یعنی احکام قرآن در بستر اجتماعی و فرهنگی زمان نزول قابل فهماند، نه بهعنوان فرمانهای ابدی. وقتی این بُعد تاریخی نادیده گرفته شود، دین به ابزاری برای ایدئولوژی قدرت تبدیل میشود.
در چنین وضعی، آیات نه برای هدایت و کرامت انسان، بلکه برای تثبیت اقتدار سیاسی و حذف مخالفان بهکار میروند. نمونه روشن آن پس از خیزش سراسری ۱۴۰۱ بود؛ جایی که حکومت، برای نمایش قدرت و ایجاد رعب، شماری از معترضان را اعدام کرد و همچنان این روند را ادامه میدهد. این اعدامها بیش از آنکه نشانی از عدالت باشند، نشانهای از حاکمیت ترس و خشونتاند.
اسلام هدفمحور ـ آنگونه که ابوزید میگوید ـ بر مقاصد شریعت تأکید دارد: عدالت، حفظ جان، آزادی و کرامت انسان. پرسش ساده اما اساسی این است: اعدام کدامیک از این اهداف را محقق میکند؟ آیا جان انسان حفظ میشود یا نابود؟ آیا عدالت برقرار میشود یا بیعدالتی نهادینه میگردد؟
ابوزید هشدار میدهد: «هیچکس مالک حقیقت نیست.» وقتی گروهی خود را تنها مفسر قرآن بدانند، دین به ایدئولوژی قدرت فروکاسته میشود. و نتیجهی آن همین است که میبینیم: اعدامهای پیدرپی به نام خدا، اما در خدمت حکومت.
بنابراین، اعدام نه پاسداری از دین است و نه دفاع از جامعه؛ اعدام تنها ابزار قدرت است. و هیچ قدرتی حق ندارد انسان را از کرامت و زندگی محروم کند.
اسلام اگر جان را پاس ندارد، اسلامِ قدرت است نه اسلامِ رحمت.
#نصر_حامد_ابوزید #اعدام #اسلام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ابوزید:
«وقتی گروهی خود را تنها مفسر قرآن بدانند، دین به ایدئولوژی قدرت فروکاسته میشود»
اعدام حکمی غیرانسانی است حتی اگر صریحا در قرآن آمده باشد!
در روزگاری که آمار اعدام در جمهوری اسلامی بهطور نگرانکنندهای افزایش یافته، پرسشی جدی مطرح است: آیا کشتن انسان میتواند عادلانه باشد، حتی اگر به آیهای از قرآن استناد شود؟
نصر حامد ابوزید، اسلامشناس مصری، یادآوری میکند: «متن مقدس وقتی به زبان درآمد، تاریخی شد.» یعنی احکام قرآن در بستر اجتماعی و فرهنگی زمان نزول قابل فهماند، نه بهعنوان فرمانهای ابدی. وقتی این بُعد تاریخی نادیده گرفته شود، دین به ابزاری برای ایدئولوژی قدرت تبدیل میشود.
در چنین وضعی، آیات نه برای هدایت و کرامت انسان، بلکه برای تثبیت اقتدار سیاسی و حذف مخالفان بهکار میروند. نمونه روشن آن پس از خیزش سراسری ۱۴۰۱ بود؛ جایی که حکومت، برای نمایش قدرت و ایجاد رعب، شماری از معترضان را اعدام کرد و همچنان این روند را ادامه میدهد. این اعدامها بیش از آنکه نشانی از عدالت باشند، نشانهای از حاکمیت ترس و خشونتاند.
اسلام هدفمحور ـ آنگونه که ابوزید میگوید ـ بر مقاصد شریعت تأکید دارد: عدالت، حفظ جان، آزادی و کرامت انسان. پرسش ساده اما اساسی این است: اعدام کدامیک از این اهداف را محقق میکند؟ آیا جان انسان حفظ میشود یا نابود؟ آیا عدالت برقرار میشود یا بیعدالتی نهادینه میگردد؟
ابوزید هشدار میدهد: «هیچکس مالک حقیقت نیست.» وقتی گروهی خود را تنها مفسر قرآن بدانند، دین به ایدئولوژی قدرت فروکاسته میشود. و نتیجهی آن همین است که میبینیم: اعدامهای پیدرپی به نام خدا، اما در خدمت حکومت.
بنابراین، اعدام نه پاسداری از دین است و نه دفاع از جامعه؛ اعدام تنها ابزار قدرت است. و هیچ قدرتی حق ندارد انسان را از کرامت و زندگی محروم کند.
اسلام اگر جان را پاس ندارد، اسلامِ قدرت است نه اسلامِ رحمت.
#نصر_حامد_ابوزید #اعدام #اسلام #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍21🕊3
روز گذشته پیکر زندهیاد بابک شهبازی در قطعه ۲۳ شماره ۳۵ آرامستان بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شد.
فرزندانش، پدرشان را برای آخربن بار دیدند. چهره بابک مثل همیشه مهربان بود، لبخند بر لب داشت، با همان ریش و همان قیافه معصوم همیشگیاش.
آنچه که مسلم شده است، عکسی که از او در رسانههای حکومتی منتشر شده، فتوشاپی است و تلاشی بوده برای ارائه تصویری غیرواقعی از او.
آنچه که مسلم است، بابک شهبازی قربانی یک پرونده ساختگی با مستندات جعلی شد.
در نامهای که از بابک شهبازی به جا مانده و بعد از اعدامش منتشر شده، او نوشته بود:
«من نه جاسوس بودهام و نه جاسوسی کردهام گرچه اینان میگویند به همراه مرحوم اسماعیل فکری به اسرائیل اطلاعاتی دادهام که من به جد همه این حرفها و اتهامات را هم در بازجویی هم در دادگاه و هم اکنون نزد شما عزیزان تکذیب میکنم چه اگر این کار را کرده بودم در دوماهی که مرحوم فکری قبل از من دستگیر شده بود از کشور خارج میشدم نه این که دو ماه بعد از دستگیری آن مرحوم مرا هنگامی که فرزندم را صبح به مدرسه رسانده بودم دستگیر کنند و بگویند در حال فرار از کشور بوده است! اگر در حال فرار بودن پس بلیط من کجاست؟ پس ارز من کجاست؟ پس ویزای من کجاست؟ و...اگر جاسوس بودهام پس چرا ریالی از حسابهای بنده مشکوک نیست و هر پولی که به حساب من آمده و خارج شده کاملا منشأ و مقصد مشخص دارند.
تهمتها زیاد است ولی خود آقایان هم میدانند برای اتهاماتی که به اینجانب نسبت دادهاند مستندات و مدارکی ندارند و صرفا جهت پر کردن تیتر اخبار ۲۰:۳۰ به دنبال اعدام اینجانب هستند گرچه فکر نمیکنم بجز خودشان کسی آن را نگاه کند.»
ـ لازم به ذکر است، جمهوری اسلامی هنوز از تحویل پیکر برخی از اعدامشدگان اخیر، از جمله مجاهد کورکور، محمد امین مهدوی شایسته و اسماعیل فکری به خانوادهشان امتناع کرده است.
از وضعیت خانواده روزبه وادی، پدرام مدنی و مجید مسیبی و اینکه پیکر عزیزانشان را به آنها تحویل دادهاند یا خیر، اطلاعی در دست نیست.
#بابک_شهبازی #اعدام_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فرزندانش، پدرشان را برای آخربن بار دیدند. چهره بابک مثل همیشه مهربان بود، لبخند بر لب داشت، با همان ریش و همان قیافه معصوم همیشگیاش.
آنچه که مسلم شده است، عکسی که از او در رسانههای حکومتی منتشر شده، فتوشاپی است و تلاشی بوده برای ارائه تصویری غیرواقعی از او.
آنچه که مسلم است، بابک شهبازی قربانی یک پرونده ساختگی با مستندات جعلی شد.
در نامهای که از بابک شهبازی به جا مانده و بعد از اعدامش منتشر شده، او نوشته بود:
«من نه جاسوس بودهام و نه جاسوسی کردهام گرچه اینان میگویند به همراه مرحوم اسماعیل فکری به اسرائیل اطلاعاتی دادهام که من به جد همه این حرفها و اتهامات را هم در بازجویی هم در دادگاه و هم اکنون نزد شما عزیزان تکذیب میکنم چه اگر این کار را کرده بودم در دوماهی که مرحوم فکری قبل از من دستگیر شده بود از کشور خارج میشدم نه این که دو ماه بعد از دستگیری آن مرحوم مرا هنگامی که فرزندم را صبح به مدرسه رسانده بودم دستگیر کنند و بگویند در حال فرار از کشور بوده است! اگر در حال فرار بودن پس بلیط من کجاست؟ پس ارز من کجاست؟ پس ویزای من کجاست؟ و...اگر جاسوس بودهام پس چرا ریالی از حسابهای بنده مشکوک نیست و هر پولی که به حساب من آمده و خارج شده کاملا منشأ و مقصد مشخص دارند.
تهمتها زیاد است ولی خود آقایان هم میدانند برای اتهاماتی که به اینجانب نسبت دادهاند مستندات و مدارکی ندارند و صرفا جهت پر کردن تیتر اخبار ۲۰:۳۰ به دنبال اعدام اینجانب هستند گرچه فکر نمیکنم بجز خودشان کسی آن را نگاه کند.»
ـ لازم به ذکر است، جمهوری اسلامی هنوز از تحویل پیکر برخی از اعدامشدگان اخیر، از جمله مجاهد کورکور، محمد امین مهدوی شایسته و اسماعیل فکری به خانوادهشان امتناع کرده است.
از وضعیت خانواده روزبه وادی، پدرام مدنی و مجید مسیبی و اینکه پیکر عزیزانشان را به آنها تحویل دادهاند یا خیر، اطلاعی در دست نیست.
#بابک_شهبازی #اعدام_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔53❤10
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از پشت میلههای زندان،۳: چه کسی حق گرفتن جان انسان را به حکومت میدهد؟
«اعدام یعنی ازمیانبردن مرز بین بودن و نبودن. قدمتی به تاریخ بشر دارد و انسانهای بسیاری بدین گونه… به دست همنوعان خود از صحنه روزگار محو شدهاند. با گسترش تمدن و تلاش انسان جهت پایاندادن به این پدیده شوم و غیرمتمدنانه بیش از ۱۴۰ کشور جهان اعدام را یا لغو کردهاند یا در ده سال اخیر حکم اعدام در آنها اجرا نشده. غمانگیز اینکه ایران نه تنها در میان این ۱۴۰ کشور نیست بلکه به تنهایی نیمی از کل اعدامهای ثبتشده در جهان را به خود اختصاص داده غمانگیزتر اینکه امیدی به توقف و برچیدهشدن چوبههای دار نیست اعدام به هردلیلی … فارغ از هر عنوانی که به یدک میکشد یک رویداد تلخ و ملالآور است چه کسی حق گرفتن جان انسان را به حکومت میدهد؟»
این بخشی از نامه حمزه سواری، زندانی سیاسی، از پشت میلههای زندان است. حمزه سواری لفته، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر کرج، در این نامه با عنوان «مسیر غلط اعدام و تبعات آن» درباره تداوم صدور احکام اعدام در جمهوری اسلامی نوشته است.
در این ویدیو اجرا و روایت زیبا شیرازی، خواننده و ترانهسرا، را میبینید که بر اساس نامهای است حمزه سواری در مهرماه ۱۴۰۰ در زندان نوشته است.
سایت:
https://tavaana.org/letters_from_prison_savari/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=r3blRRBIIW4
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/ft0lde04cmc1
#یاری_مدنی_توانا
#دو_دهه_در_حبس
#نه_به_اعدام
#حمزه_سواری
#زندان
#زندانی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
«اعدام یعنی ازمیانبردن مرز بین بودن و نبودن. قدمتی به تاریخ بشر دارد و انسانهای بسیاری بدین گونه… به دست همنوعان خود از صحنه روزگار محو شدهاند. با گسترش تمدن و تلاش انسان جهت پایاندادن به این پدیده شوم و غیرمتمدنانه بیش از ۱۴۰ کشور جهان اعدام را یا لغو کردهاند یا در ده سال اخیر حکم اعدام در آنها اجرا نشده. غمانگیز اینکه ایران نه تنها در میان این ۱۴۰ کشور نیست بلکه به تنهایی نیمی از کل اعدامهای ثبتشده در جهان را به خود اختصاص داده غمانگیزتر اینکه امیدی به توقف و برچیدهشدن چوبههای دار نیست اعدام به هردلیلی … فارغ از هر عنوانی که به یدک میکشد یک رویداد تلخ و ملالآور است چه کسی حق گرفتن جان انسان را به حکومت میدهد؟»
این بخشی از نامه حمزه سواری، زندانی سیاسی، از پشت میلههای زندان است. حمزه سواری لفته، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجاییشهر کرج، در این نامه با عنوان «مسیر غلط اعدام و تبعات آن» درباره تداوم صدور احکام اعدام در جمهوری اسلامی نوشته است.
در این ویدیو اجرا و روایت زیبا شیرازی، خواننده و ترانهسرا، را میبینید که بر اساس نامهای است حمزه سواری در مهرماه ۱۴۰۰ در زندان نوشته است.
سایت:
https://tavaana.org/letters_from_prison_savari/
یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=r3blRRBIIW4
ساندکلاود:
https://soundcloud.com/tavaana/ft0lde04cmc1
#یاری_مدنی_توانا
#دو_دهه_در_حبس
#نه_به_اعدام
#حمزه_سواری
#زندان
#زندانی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
💔27❤2🕊1
مرگ وجدان خطرناکتر است یا طناب دار؟
چرا قتل حکومتی در جمهوری اسلامی عادی شده؟
پیام همراهان
هر روز در گوشهای از ایران، انسانی بیصدا اعدام میشود؛ بدون محاکمهی عادلانه، بدون دفاع، و اغلب بینام. خبر کوتاه است: «سحرگاه امروز چند زندانی در فلان زندان اعدام شدند.» همین. گویی جان انسان، دیگر ارزشی ندارد.
طبق گزارش سازمان عفو بینالملل در سال ۲۰۲۵، شمار اعدامها در ایران از مرز هزار نفر گذشته است؛ بسیاری از قربانیان معترضان، فعالان مدنی، و اقلیتهای قومی و مذهبیاند. اعدام دیگر ابزار عدالت نیست؛ ابزار ترساندن است.
طناب دار، ابزار حکومت است، اما خطرناکتر از آن، مرگ وجدان جامعه است. وقتی هر بار خبر مرگ را میخوانیم و خاموش میمانیم، عادت میکنیم، و وجدانمان آرام آرام فرو میپاشد. حکومتهایی که از صدای مردم میترسند، عدالت را در دار میجویند و قدرت را در حذف مخالف میبینند.
فاجعه تنها در کشتن نیست؛ در عادت کردن ماست. اعدام تن را میکشد، اما سکوت، روح جامعه را. اگر امروز چشم بر این جنایت ببندیم، فردا ممکن است هر کسی که صدای اعتراضش را بلند کند، قربانی همان سکوت شود. هر بار که بیتفاوت میگذریم، حکومت پیام خود را تثبیت میکند: «ساکت بمان، وگرنه نوبت تو هم خواهد رسید.»
اما هنوز میتوان این چرخه را شکست: با نوشتن، بازنشر نام قربانیان، امضای طومارهای بینالمللی، و آموزش نسل جوان درباره حق زندگی. هر صدا، شکافی است در دیوار ترس.
کشتن انسانها در جمهوری اسلامی نباید عادی شود.
هر طناب دار، نه فقط حلقهای بر گردن یک انسان، که زنگ هشداری است بر وجدان همهی ما.
بیایید پژواک صدای زندانیان قزلحصار باشیم و نگذاریم طناب دار، صدای این اعتراضها را خاموش کند.
#اعدام_عادی_نشود
#زندگی_حق_است
#حق_حیات #نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرا قتل حکومتی در جمهوری اسلامی عادی شده؟
پیام همراهان
هر روز در گوشهای از ایران، انسانی بیصدا اعدام میشود؛ بدون محاکمهی عادلانه، بدون دفاع، و اغلب بینام. خبر کوتاه است: «سحرگاه امروز چند زندانی در فلان زندان اعدام شدند.» همین. گویی جان انسان، دیگر ارزشی ندارد.
طبق گزارش سازمان عفو بینالملل در سال ۲۰۲۵، شمار اعدامها در ایران از مرز هزار نفر گذشته است؛ بسیاری از قربانیان معترضان، فعالان مدنی، و اقلیتهای قومی و مذهبیاند. اعدام دیگر ابزار عدالت نیست؛ ابزار ترساندن است.
طناب دار، ابزار حکومت است، اما خطرناکتر از آن، مرگ وجدان جامعه است. وقتی هر بار خبر مرگ را میخوانیم و خاموش میمانیم، عادت میکنیم، و وجدانمان آرام آرام فرو میپاشد. حکومتهایی که از صدای مردم میترسند، عدالت را در دار میجویند و قدرت را در حذف مخالف میبینند.
فاجعه تنها در کشتن نیست؛ در عادت کردن ماست. اعدام تن را میکشد، اما سکوت، روح جامعه را. اگر امروز چشم بر این جنایت ببندیم، فردا ممکن است هر کسی که صدای اعتراضش را بلند کند، قربانی همان سکوت شود. هر بار که بیتفاوت میگذریم، حکومت پیام خود را تثبیت میکند: «ساکت بمان، وگرنه نوبت تو هم خواهد رسید.»
اما هنوز میتوان این چرخه را شکست: با نوشتن، بازنشر نام قربانیان، امضای طومارهای بینالمللی، و آموزش نسل جوان درباره حق زندگی. هر صدا، شکافی است در دیوار ترس.
کشتن انسانها در جمهوری اسلامی نباید عادی شود.
هر طناب دار، نه فقط حلقهای بر گردن یک انسان، که زنگ هشداری است بر وجدان همهی ما.
بیایید پژواک صدای زندانیان قزلحصار باشیم و نگذاریم طناب دار، صدای این اعتراضها را خاموش کند.
#اعدام_عادی_نشود
#زندگی_حق_است
#حق_حیات #نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15👍7💔1