آموزشکده توانا
50.2K subscribers
37.7K photos
40.2K videos
2.56K files
21K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
علی قدوسی؛ از پایه‌گذاران سیستم نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی
اسلایدها را ورق بزنید!

علی قدوسی در سال ۱۳۰۶ در نهاوند همدان به دنیا آمد. او از جمله چهره‌های مورد اعتماد خمینی بود و در نخستین ماه‌های استقرار جمهوری اسلامی از سوی خمینی مامور به «قضاوت» در «دادگاه»‌های انقلاب شد.

قدوسی از مرداد ۱۳۵۸ تا شهریور ۱۳۶۰ «دادستان» انقلاب اسلامی بود و در چنین جایگاهی به معنای واقعی کلمه بیداد را گستراند و در پیشبرد نقض سیستماتیک عدالت در ایران کوشید.

از جمله می‌توان به این نکته اشاره کرد که او در این جایگاه آیین‌نامه «دادگاه»‌های انقلاب را نوشت. بیدادگاه‌هایی که مظهر جنایت علیه انسانیت بودند.
قدوسی در شهریور ۱۳۶۰ در یک حادثه بمب‌گذاری کشته شد.

https://tavaana.org/fa/Ali.ghodosi

#علی_قدوسی #حجاب_اجباری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
8👌4
یادداشت رسانه داخلی: اعتراف به ایجاد شعبه دوم صداوسیما در پلتفرم‌ها و شبکه‌های خانگی

سایت تحلیلی و خبری «عصر ایران» در یادداشتی انتقادی، با تمرکز بر وضعیت سانسور در شبکه نمایش خانگی، این فضا را به‌عنوان «شعبه دوم صداوسیما» توصیف کرده و به روند محدودیت‌ها در آن پرداخته است. در قسمتی هایی از این یادداشت آمده:
«ما خیال کردیم از تلویزیون عبور کرده‌ایم؛ اما تلویزیون زودتر از ما مسیرش را عوض کرده بود.صداوسیما برای فرار از انتقاد، هزینه و حاشیه، محتوای مسئله‌دار و جنجالی را از آنتن رسمی عقب کشید و به پلتفرم‌های نمایش خانگی و اینترنت هل داد.
نه برای آزادی بیشتر، بلکه برای کنترل هوشمندانه‌تر؛ جایی که بدون لوگو، بی‌سر و صدا و با نقاب سرگرمی، همان منطق قدیمی دوباره رو به روی ما نشسته است.
این‌بار، نه فقط روی آنتن، بلکه در همهٔ جای اینترنت حضور دارد. صداوسیما نه حذف شده و نه عقب نشسته؛ فقط تکثیر شده. امروز یک نسخهٔ رسمیِ بی‌مخاطب داریم و یک نسخهٔ غیررسمیِ اینترنتیِ پربیننده. اولی را کسی جدی نمی‌گیرد، دومی را همه می‌بینند؛ اما منطق هر دو یکی است. کاربر ایرانی با فیلترشکن یا خریدن حق اشتراک، نه به رسانهٔ آزاد می‌رسد و نه از رسانهٔ رسمی عبور می‌کند؛ فقط وارد شعبهٔ دوم صداوسیما می‌شود.

آن‌چه عوض شده قاب پخش است، نه جهان‌بینی. مجری‌ها از تلویزیون بیرون آمده‌اند، اما تلویزیون از آن‌ها بیرون نیامده. زبان همان است، احتیاط همان، شوخی‌های مجاز همان و خط قرمزهای نانوشته همان.

🔹یک مورد دیگر مجید واشقانی نه فقط یک مجری یا بازیگر، بلکه نمونهٔ کامل شعبهٔ دوم صداوسیماست؛ نسخه‌ای که دیگر حتی زحمت پنهان‌کاری هم به خودش نمی‌دهد.

او هم‌زمان در صداوسیما نیز برنامه دارد، نقش تحلیلگر سیاسی می‌گیرد و در یوتیوب همان کاری را می‌کند که تلویزیون نمی‌تواند علناً انجام دهد: دعوت از چهره‌هایی که امکان حضور رسمی ندارند، از ارازل و اوباش مثل هانی‌کرده تا مهمانان مسئله‌دار و سیاسی، و بعد چیدن گفت‌وگو به شکلی که در نهایت به همان نتیجه‌گیری مطلوب خودش برسد.

در برنامه های او آزادی نه برای باز کردن بحث، بلکه برای کنترل پایان بحث به کار می‌رود. وقتی در گفتگو با بهنوش بختیاری می‌گوید:" نمی‌شود در این کشور کار کرد و حکومتی نبود و هر هنرمند فعال، مهر تأیید نظام را با خود دارد،در این کشور هیچ برنامه یا فردی بدون مجوز نمی تواند فعالیت کند و هر کس هم کار می‌کند و هم ادعا می‌کند مخالف نظام است به شما دروغ می‌گوید...! "دیگر توجیه نمی‌کند؛ اعتراف می‌کند. اعتراف به این‌که «مجوز» یک قرارداد نانوشتهٔ وفاداری است. یوتیوب او در این معنا آلترناتیو نیست؛ اتاق فکر غیررسمی همان منطق رسمی است.

🔹این چرخه بدون یک ترفند آشنا کامل نمی‌شود: توقیفِ نمایشی. برنامه‌ها و سریال‌ها یکی‌دو بار «دچار مشکل» می‌شوند، موقتاً توقیف می‌شوند و بعد، با چند اصلاح و چند تیتر خبری، رفع توقیف. نه آن‌قدر جدی که حذف شوند و نه آن‌قدر بی‌سروصدا که دیده نشوند. ممنوعیت اینجا ابزار حذف نیست؛ ابزار جلب توجه است. شعبهٔ دوم صداوسیما حتی بلد است چطور ممنوعیت را هم مدیریت کند.

شعبهٔ دوم صداوسیما دیگر صرفاً رسانه نیست؛ یک ماشین مدیریت توجه است. صدای تند و اعتراضی را حذف نکرده، بلکه در حجم زیادی سرگرمی بی‌خطر حل کرده است.مخاطب را هیجان زده، مشغول و راضی نگه می‌دارد، بدون این‌که واقعیت را لمس کند.

توقیف‌های نمایشی، برنامه‌های اینترنتی و برنامه‌های به ظاهر آزاد همه بخشی از همین استراتژی‌اند.در نهایت، صداوسیما اینجا داد نمی‌زند؛ لبخند می‌زند و همچنان کنترل می‌کند.

در این فضا، حتی مخالفت هم طراحی‌شده است. چهره‌هایی که قرار است «منتقد» باشند، دقیقاً تا همان جایی پیش می‌روند که سیستم نیاز دارد تا تخلیه روانی انجام شود، نه تغییر واقعی. صدای بلند هست، اما جهت ندارد. هیجان هست، اما خطر نیست. همه‌چیز کنترل‌شده، اندازه‌گیری‌شده و بی‌دردسر.»
................
🔸متن بالا قسمتی خلاصه شده از یادداشت اخیر در وبسایت عصر ایران است، اما این حضور اختاپوسی، نه یک تصادف رسانه‌ای، بلکه یک «مهندسی معکوس افکار عمومی» است.
شعبه دوم صداوسیما در پلتفرم‌ها، فهمیده که برای خفه کردن یک صدای معترض، لازم نیست آن را ساکت کند؛ کافی است دور آن را با صدها صدای گوش‌خراش، زرد و بی‌محتوا پر کند تا در هیاهوی «رئالیتی‌شوها» و رقابت‌های پوچ سلبریتی‌ها، گم شود.

ادامه مطلب 📱

📱 tavaanatech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
6👍4
حقوق بشر همه پایمال می‌شود:
حتی شما دوست عزیز!

اسلایدها را ورق بزنید!
«من که کاری نمی‌کنم، فعالیتی ندارم، معروف نیستم.» هیچ‌کدام از این‌ها به این معنا نیست که حقوق بشر شما در ایران پایمال نمی‌شود. حقوق بشر مفهومی بسیار وسیع‌ و در عین حال هر روز است. حقوق بشر به طور مستقیم زندگی تمامی شهروندان، از جمله شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. برای مثال:

- حقوق اجتماعی و مدنی

- حقوق معیشتی و امنیت اقتصادی
- حقوق سیاسی

- حق دسترسی به اطلاعات و اینترنت آزاد

- حق امنیت و حریم خصوصی


حقوق بشر تنها زمانی نقض نمی‌شود که فردی در زندان باشد یا نامش در اخبار مطرح شود. حقوق بشر زمانی نقض می‌شود که جامعه‌ای عادت می‌کند کمتر بخواهد، کمتر بپرسد، و کمتر فکر کند. و این، دقیقا تجربه روزمره همه ماست، حتی شما که فکر می‌کنید در امان هستید، دوست عزیز!»
یادداشت وارده
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔11👍1
گزارش تکان‌دهنده صندوق بین المللی پول؛ ایران سومین اقتصاد رو به زوال جهان در ۲۰۲۵،
۸۰ درصد ایرانی‌ها زیر خط فقر جهانی‌اند.
نمودار‌های تازه صندوق بین‌المللی پول پرده از واقعیتی تلخ برمی‌دارند: ایران در سال ۲۰۲۵ در جمع سه کشوری قرار گرفته که پول ملی‌شان با بیشترین شتاب سقوط کرده است. سقوطی که به زبان ساده به معنای نابودی حدود یک‌سوم دارایی شهروندان از مسیر تورم و چاپ پول است؛ پدیده‌ای که برای مردم، چیزی جز «دزدی سیستماتیک» نیست.
رویداد ۲۴ ضمن انتشار این گزارش صندوق بین‌المللی پول نوشت:
«واکنش جامعه به این فروپاشی، تغییری بنیادین در رفتارِ اقتصادی بود که اقتصاددانان آن را افزایشِ «سرعت گردش پول» (Velocity of Money) می‌نامند. در سال ۲۰۲۵، پول در دستان مردم ایران مانند یک گوی داغ عمل می‌کرد. نگه‌داشتن ریال حتی برای یک روز، مساوی با زیان بود. این هراسِ عمومی، پدیده‌ای به نام «مصرف‌زدگی اضطرابی» را رقم زد. شهروندان بلافاصله پس از دریافت حقوق، آن را به هر کالای بادوامی تبدیل می‌کردند؛ از خودرو و طلا گرفته تا برنج و روغن.»
شاید دردناک‌ترین بخش این گزارش این قسمت بود:
«برای خیل عظیمی از جمعیت زیر خط فقر، که درآمدشان حتی کفاف نان شب را نمی‌داد، بحث بر سر «انتخاب بین ریال و تتر» نبود؛ آنها اصلا پولی نداشتند که بخواهند نگران آب شدنش باشند. برای این گروه، تراژدی نه در «کاهش ارزش پس‌انداز»، بلکه در «ناتوانی مطلق در بقا» خلاصه می‌شد.»

جمهوری اسلامی ایران و ایرانی را این‌چنین به نابودی کشانده است. روزی نیست که با خبر اعدام و مرگ یک ایرانی شروع نشود و با اخبار مربوط به گرانی و تورم و انتقال میلیاردها دلار ارز به گروه‌های تروریستی به پایان نرسد.
دلیل شما برای گفتن نه به جمهوری اسلامی چیست؟

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #اقتصاد
@Tavaana_TavaanaTech
👍126💔1
حکم اعدام محراب عبدالله‌زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه، به‌صورت قطعی از سوی دیوان عالی کشور تأیید شده و پرونده او وارد مرحله اجرای حکم شده است. روز پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴، قاضی اجرای احکام شعبه ۹ دادسرای عمومی و انقلاب ارومیه این حکم را به‌طور رسمی به او ابلاغ کرده و از وی خواسته است نامه درخواست عفو و بخشودگی را امضا کند؛ اقدامی که معمولاً در آستانه اجرای احکام اعدام انجام می‌شود و نگرانی‌ها درباره سرنوشت این زندانی سیاسی را به‌شدت افزایش داده است.
محراب عبدالله‌زاده پیش‌تر در مهرماه ۱۴۰۳ توسط شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی رضا نجف‌زاده، به اتهام «افساد فی‌الارض» از طریق مشارکت در قتل عمد یک عضو بسیج، به مجازات اعدام محکوم شده بود. این حکم بدون پذیرش درخواست اعاده دادرسی و بدون نقض، عیناً در دیوان عالی کشور تأیید شده و مستقیماً برای اجرا به دادسرا ارسال شده است.
به گفته یک منبع مطلع نزدیک به پرونده، قاضی اجرای احکام هنگام ابلاغ رأی، از محراب عبدالله‌زاده خواسته است نامه درخواست عفو را برای ارسال به کمیسیون عفو استان امضا کند؛ روندی که طی سال‌های اخیر بارها پیش از اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی تکرار شده است. این منبع با اشاره به اعدام اخیر عقیل کشاورز، دانشجوی معماری اهل اصفهان، تأکید کرده است که همین فرآیند دقیقاً حدود دو هفته پیش از اجرای حکم او نیز طی شده بود.
محراب عبدالله‌زاده، متولد ۲۴ اسفند ۱۳۷۶ و اهل ارومیه، در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۱ و در جریان اعتراضات سراسری آن سال، در محل کار خود که یک مغازه آرایشگری بوده، توسط مأموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد. او پس از بازداشت به بازداشتگاه این نهاد امنیتی منتقل و به مدت ۳۸ روز تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روانی قرار گرفت.
بر اساس اطلاعات موجود، بازجویان با اعمال فشار، تهدید به بازداشت اعضای خانواده و استفاده از شکنجه، تلاش کرده‌اند او را وادار به پذیرش سناریویی از پیش‌طراحی‌شده مبنی بر مشارکت در قتل یک عضو بسیج کنند. این در حالی است که به گفته منابع مطلع، فیلم موجود از صحنه قتل که در اختیار نهادهای امنیتی قرار دارد، حضور محراب عبدالله‌زاده در محل حادثه را تأیید نمی‌کند.
محراب عبدالله‌زاده در تمامی مراحل بازجویی و جلسات دادگاه، اتهامات وارده را رد کرده و همواره خواستار بررسی موقعیت مکانی تلفن همراه خود برای اثبات عدم حضور در صحنه قتل شده است؛ درخواستی که به گفته نزدیکانش، هرگز مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است.
خانواده او نیز در طول ۳۸ روز نخست بازداشت، با وجود پیگیری‌های مکرر، هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت فرزندشان نداشتند. در این مدت، محراب عبدالله‌زاده از حق ملاقات با خانواده و دسترسی به وکیل محروم بوده است.
پس از پایان بازجویی‌ها، پرونده ابتدا به شعبه ۷ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ارومیه ارجاع شد و پس از صدور کیفرخواست، برای رسیدگی نهایی به شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه ارسال گردید. محاکمه او در سه جلسه برگزار شد؛ دو جلسه به‌صورت ویدئوکنفرانس و یک جلسه حضوری که بنا بر گزارش‌ها، در زمانی کوتاه و بدون فراهم شدن امکان دفاع مؤثر، به صدور حکم اعدام انجامید.

#محراب_عبدالله‌_زاده #نه_به_اعدام #محراب_عبدالله‌زاده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔31🕊101
امروز شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۴، در جریان تجمع دانشجویان دانشگاه تهران روبروی کتابخانه مرکزی پردیس مرکزی دانشگاه، یک از دانشجویان در سخنرانی خود به تشریح سیاست‌های پولی‌سازی دانشگاه و ترجمه عملی این سیاست‌ها در زیست دانشجویان پرداخت. مصوبه لغو اسکان دانشجویان ترم ۶ ارشد و ترم ۱۰ کارشناسی و دکتری یکی از نمونه‌های اخیر این تعرضات به زندگی دانشجویان است.

#جنبش_دانشجویی #اعتراضات_دانشجویی #تجمع_اعتراضی #دانشگاه_تهران #آموزش_رایگان #خوابگاه_دانشجویی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
11👍6

⁨ ⁨ ⁨ ⁨ .
این بیانیه در اعتراض به بازداشت شرکت‌کنندگان مراسم یادبود خسرو علی‌کردی، وکیل مدافع حقوق بشر، منتشر شده و امضای چهره‌هایی از طیف‌های گوناگون را در کنار هم قرار داده و خواستار آزادی فوری و بی‌قید و شرط تمامی بازداشت‌شدگان شده است.

از امضاکنندگان این بیانیه، می‌توان به چهره‌های شناخته‌شده ای اشاره کرد از هنرمندانی چون جعفر پناهی، ترانه علیدوستی، رخشان بنی‌اعتماد، محمد رسول‌اف، پانته‌آ بهرام، سهیلا گلستانی، فرزانه طاهری، فاطمه معتمدآریا، امیر اثباتی، محسن امیریوسفی، فردین خلعتبری، رضا درمیشیان، میثاق زارع، مریم پالیزبان، سپیده فارسی، باربد گلشیری، و هانا کامکار، شبنم فرشادجو، پگاه آهنگرانی، تا روزنامه‌نگاران سرشناس از جمله الهه محمدی، نیلوفر حامدی، مینا اکبری، نسیم سلطان‌بیگی و لی‌لی فرهادپور.

همچنین وکلای برجسته‌ای چون عبدالفتاح سلطانی، امیرسالار داودی و دکتر محمود بهزادی و خانواده‌های دادخواه از جمله پرستو فروهر، پریسا پوینده، منظر ضرابی، آتش شاکرمی، شهناز اکملی، منیره برادران، فعالان فمنیست و حقوق زنان از جمله فاطمه فرهنگ‌خواه، نوشین احمدی خراسانی، پروین اردلان، منصوره شجاعی، شهرزاد مجاب و فعالان حقوق بشر چون شیوا نظرآهاری و مهدیه گلرو نیز از این بیانیه حمایت کرده‌اند.

همچنین چهره‌های سیاسی از جمله ناهید تقوی، منصوره بهکیش، ناصر مهاجر، مهناز متین، سارا سیاهپور، فرهاد میثمی، پروانه سلحشوری، فخری محتشمی‌پور، مرتضی الویری، مهدی محمودیان، سیامک نمازی، عبدالله مومنی، رضا علیجانی، ایمان واقفی به همراه فعالان دانشجویی چون فرشته طوسی، اساتید دانشگاه از جمله تورج اتابکی، دکتر محمدرضا نیکفر، دکتر جواد امامی، دکتر ابوالفضل شایان و دکتر محمدرضا رسایی، و زندانیان سیاسی مانند سعید مدنی، مصطفی تاجزاده، زرتشت احمدی راغب و محمد نجفی نیز در فهرست امضاکنندگان قرار دارند.

در کنار این‌ها، همبندی‌های سابق از جمله، ویدا ربانی، بهاره سلیمانی، ژیلا مکوندی، مریم محمدی، رها عسگری‌زاده، ثمین احسانی، نوشین جعفری، خانواده‌های «شهدا» و «جانبازان» از جمله آسیه باکری و محمدباقر بختیار، فعالان صنفی کارگری و معلمی از جمله ژیلا مدرس‌گرجی، محمد حبیبی و اسماعیل عبدی و فعالان محیط زیست مانند سپیده کاشانی، هومن جوکار و نیلوفر بیانی نیز این بیانیه را امضا و از آن حمایت کرده‌اند. این بیانیه فقط اعتراض به یک بازداشت نیست بلکه نمایش یک هم‌صدایی کم‌سابقه در دل شکاف‌های عمیق سیاسی و فکری ایران امروز است.

@narges_mohamadi_51

لینک امضا : c.org/SmTJynFMZg

#خسرو_علیکردی #سرکوب_سوگواران

@Tavaana_TavaanaTech
👌197