Forwarded from گفتوشنود
ذهنیت فرقهای و مفهوم «وجدان»
چگونه ایمانِ فرقهای، وجدان را از بین میبرد؟
در فاجعهها، گاه واکنشهایی دیده میشود که پرسشهایی جدی دربارهی ماهیت تربیت و وجدان انسانی برمیانگیزد. در حالی که زندگی انسانهای بیگناه در انفجاری ویرانگر نابود شده، برخی «مؤمنان» با شادی از یافتن نیمهای سوخته از یک قرآن در میان آوار سخن میگویند؛ گویی پیروزیای بهدست آمده است.
سؤال اینجاست:
«آیا این افراد از داشتن وجدانی سالم و بالغ بهرهمند هستند؟»
«آیا دین، از این افراد انسانهایی با پندار، گفتار، یا کردار نیک ساخته است؟»
یا آنکه تربیتی فرقهمحور و ایدئولوژیک، آنها را نسبت به رنج انسانها بیاعتنا ساخته و نگاهشان را به جستجوی نشانههایی برای اثبات برتری خودشان محدود کرده است؟
آلبرت بندورا روانشناس کانادایی، در نظریهی «فاصلهگیری اخلاقی» نشان میدهد که چگونه گروهها میتوانند اعضای خود را به جایی برسانند که رنج دیگران را بیاهمیت یا حتی قابل توجیه ببینند. در چنین فضایی، فرد به جای همدلی با قربانیان، به دنبال نشانههایی برای اثبات باورهای خود میگردد.
از سوی دیگر، اروینگ جانیس، پژوهشگر آمریکایی در تحلیل پدیدهی «تفکر گروهی» توضیح میدهد که چگونه در گروههای خاصی، افراد برای حفظ همبستگی درونی، از نقد و تفکر مستقل دست میکشند و حتی اعمال نادرست را فضیلت میپندارند. در نتیجه، صدای وجدان خاموش میشود و حقیقت قربانی وفاداری کورکورانه میگردد.
وجدان سالم، نخستین آموزگار انسان در برابر رنج دیگران است. اما تربیتی که انسان را به ابزاری برای پیروزیهای خیالی بدل کند، هم همدلی و هم مسئولیت اخلاقی را از میان میبرد.
بازسازی انسانیت، از بازسازی وجدان آغاز میشود — وجدانی که پیش از جستجوی نشانهها، رنج انسانها را میبیند.
#فرقه_گرایی #ذهنیت_فرقه_ای #حکومت_ایدولوژیک #شیعه_گری #وجدان #ایمان #خرافه #گفتگو_توانا
@dialogue1402
ذهنیت فرقهای و مفهوم «وجدان»
چگونه ایمانِ فرقهای، وجدان را از بین میبرد؟
در فاجعهها، گاه واکنشهایی دیده میشود که پرسشهایی جدی دربارهی ماهیت تربیت و وجدان انسانی برمیانگیزد. در حالی که زندگی انسانهای بیگناه در انفجاری ویرانگر نابود شده، برخی «مؤمنان» با شادی از یافتن نیمهای سوخته از یک قرآن در میان آوار سخن میگویند؛ گویی پیروزیای بهدست آمده است.
سؤال اینجاست:
«آیا این افراد از داشتن وجدانی سالم و بالغ بهرهمند هستند؟»
«آیا دین، از این افراد انسانهایی با پندار، گفتار، یا کردار نیک ساخته است؟»
یا آنکه تربیتی فرقهمحور و ایدئولوژیک، آنها را نسبت به رنج انسانها بیاعتنا ساخته و نگاهشان را به جستجوی نشانههایی برای اثبات برتری خودشان محدود کرده است؟
آلبرت بندورا روانشناس کانادایی، در نظریهی «فاصلهگیری اخلاقی» نشان میدهد که چگونه گروهها میتوانند اعضای خود را به جایی برسانند که رنج دیگران را بیاهمیت یا حتی قابل توجیه ببینند. در چنین فضایی، فرد به جای همدلی با قربانیان، به دنبال نشانههایی برای اثبات باورهای خود میگردد.
از سوی دیگر، اروینگ جانیس، پژوهشگر آمریکایی در تحلیل پدیدهی «تفکر گروهی» توضیح میدهد که چگونه در گروههای خاصی، افراد برای حفظ همبستگی درونی، از نقد و تفکر مستقل دست میکشند و حتی اعمال نادرست را فضیلت میپندارند. در نتیجه، صدای وجدان خاموش میشود و حقیقت قربانی وفاداری کورکورانه میگردد.
وجدان سالم، نخستین آموزگار انسان در برابر رنج دیگران است. اما تربیتی که انسان را به ابزاری برای پیروزیهای خیالی بدل کند، هم همدلی و هم مسئولیت اخلاقی را از میان میبرد.
بازسازی انسانیت، از بازسازی وجدان آغاز میشود — وجدانی که پیش از جستجوی نشانهها، رنج انسانها را میبیند.
#فرقه_گرایی #ذهنیت_فرقه_ای #حکومت_ایدولوژیک #شیعه_گری #وجدان #ایمان #خرافه #گفتگو_توانا
@dialogue1402
👍21