اتهام محاربه و بغی علیه رزگار بیگزاده بابامیری به دلیل تأمین دارو برای مجروحان اعتراضات ۱۴۰۱
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی اهل بوکان، تنها به جرم کمک به مجروحان سرکوب اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱، با اتهامات سنگینی از جمله «محاربه» و «بغی» روبرو شده است.
به گزارش ایران اینترنشنال، شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ارومیه برای این زندانی سیاسی کیفرخواستی صادر کرده و اتهاماتی همچون «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «تأمین مالی تروریسم»، «تبلیغ علیه نظام»، «جاسوسی و همکاری با دول متخاصم»، «داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)»، «حمل سلاح غیرمجاز»، «عضویت در گروههای غیرقانونی» و «آمریت در ترور» را به وی نسبت داده است.
با این حال، رزگار بیگزاده در جلسه دادگاه تمامی این اتهامات را رد کرده و تصریح کرده که تنها اقدامی که انجام داده، تأمین دارو برای مجروحانی بوده که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ سرکوب شده بودند. او تأکید کرده که این کمکها را بهصورت ناشناس به دست آنها رسانده و یک دستگاه اینترنت ماهوارهای استارلینک را نیز تنها برای استفاده شخصی خریداری کرده است.
به گفته دختر این زندانی سیاسی، او بیش از ۶۰۰ روز است که در بازداشت موقت به سر میبرد و در این مدت تحت فشارهای شدید روحی و شکنجه قرار گرفته است.
رزگار بیگزاده بابامیری در حالی با چنین اتهاماتی مواجه شده که تأمین دارو برای آسیبدیدگان یک حرکت اعتراضی، اقدامی انسانی و به دور از خشونت است. انتساب این اتهامات سنگین به فردی که تنها برای نجات جان انسانها تلاش کرده، بار دیگر سرکوب بیرحمانه و سیاستهای ظالمانه دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی را آشکار میکند.
طرح از آیلین فلاح
#رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی اهل بوکان، تنها به جرم کمک به مجروحان سرکوب اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱، با اتهامات سنگینی از جمله «محاربه» و «بغی» روبرو شده است.
به گزارش ایران اینترنشنال، شعبه ۱۰ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ارومیه برای این زندانی سیاسی کیفرخواستی صادر کرده و اتهاماتی همچون «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «تأمین مالی تروریسم»، «تبلیغ علیه نظام»، «جاسوسی و همکاری با دول متخاصم»، «داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)»، «حمل سلاح غیرمجاز»، «عضویت در گروههای غیرقانونی» و «آمریت در ترور» را به وی نسبت داده است.
با این حال، رزگار بیگزاده در جلسه دادگاه تمامی این اتهامات را رد کرده و تصریح کرده که تنها اقدامی که انجام داده، تأمین دارو برای مجروحانی بوده که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ سرکوب شده بودند. او تأکید کرده که این کمکها را بهصورت ناشناس به دست آنها رسانده و یک دستگاه اینترنت ماهوارهای استارلینک را نیز تنها برای استفاده شخصی خریداری کرده است.
به گفته دختر این زندانی سیاسی، او بیش از ۶۰۰ روز است که در بازداشت موقت به سر میبرد و در این مدت تحت فشارهای شدید روحی و شکنجه قرار گرفته است.
رزگار بیگزاده بابامیری در حالی با چنین اتهاماتی مواجه شده که تأمین دارو برای آسیبدیدگان یک حرکت اعتراضی، اقدامی انسانی و به دور از خشونت است. انتساب این اتهامات سنگین به فردی که تنها برای نجات جان انسانها تلاش کرده، بار دیگر سرکوب بیرحمانه و سیاستهای ظالمانه دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی را آشکار میکند.
طرح از آیلین فلاح
#رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست فوری برای رسیدگی به وضعیت یک زندانی سیاسی در ایران
رزگار بیگزاده بابامیری، کشاورز سادهای از بوکان، به اتهام کمک بشردوستانه به معترضان مجروح در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» به طور خودسرانه بازداشت و شکنجه شده است. اکنون او در خطر صدور حکم اعدام قرار دارد. دختر او، ژینو بیگزاده بابامیری، در این نامه از گزارشگران حقوق بشر خواستار مداخله فوری برای نجات جان پدرش شده است.
درخواست فوری برای رسیدگی به وضعیت رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی
خطاب به:
خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
خانم سارا حسین، رئیس هیئت بینالمللی حقیقتیاب مستقل درباره جمهوری اسلامی ایران
خانم ساتو و خانم حسین،
من، ژینو بیگزاده بابامیری، دختر رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی کُرد در ایران هستم. این نامه را برای توجه فوری شما به وضعیت بحرانی پدرم و نقض آشکار حقوق انسانی او مینویسم.
پدرم، کشاورزی ساده و شهروندی عادی از اهالی شهرستان بوکان در کردستان ایران، بنابر اتهاماتی کاملاً بیاساس در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت شده است. وی صرفاً به دلیل کمکهای انساندوستانه به معترضان مجروح در جریان سرکوب خونین معترضین در شهرهای کردستان، تحت بازداشت، شکنجه و در خطر صدور حکم اعدام قرار دارد.
ربایش و بازداشت خودسرانه
در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، شهرهای کردستان آماج حملات و سرکوب خونین نیروهای حکومتی قرار گرفتند. نیروهای امنیتی حکومت به شدیدترین وجه ممکن اعتراضات مسالمتآمیز شهروندان را سرکوب کردند. در این راستا، معترضان مجروح به دلیل بیم از بازداشت توسط نیروهای امنیتی از مراجعه به بیمارستانها خودداری میکردند. در چنین شرایط بحرانی حادث شده، شهروندان عادی نظیر پدرم برای حمایت از مجروحان و قربانیان، طی اقداماتی بشردوستانه مبادرت به توزیع دارو و کمکهای ضروری به مجروحان کردند. این اقدامات پدرم کاملاً داوطلبانه و صرفاً بر مبنای حس شفقت و کرامت ذاتی انسانی بوده است.
در این راستا و با تشدید ربودن و بازداشتهای فلهای، در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۲، پدرم توسط مأموران وزارت اطلاعات مورد ناپدیدی قهری قرار گرفت. بیش از چهار ماه، خانواده ما هیچ اطلاعی از محل نگهداری او نداشت. علیرغم تلاشهای مکرر ما برای یافتن او از طریق مراجع قضایی و امنیتی، هیچ اطلاعاتی ارائه نشد. متعاقب چهار ماه ناپدیدی قهری مطلع شدیم که پدرم در یک بازداشتگاه مخفی-امنیتی وزارت اطلاعات در شهر ارومیه نگهداری میشود.
شکنجه و اعترافات اجباری
پدرم در دوران بازداشت تحت شدیدترین شکنجههای جسمانی و روانی قرار داشته تا بنابر خواست بازجویان امنیتی، تن به اعترافات اجباری بدهد. طی ایام بازجویی، بر اثر شکنجه قدرت شنوایی یکی از گوشهای خود را از دست میدهد. در این راستا، پدرم ضمن شکایت از بازجویان وزارت اطلاعات به دلیل اعمال شکنجه در سازمان قضایی نیروهای مسلح ارومیه، تقاضای معاینه توسط پزشکی قانونی را داد که شکایت و درخواست وی رد شد. (شماره پرونده: 140335390007386765/29.09.1403)
اتهامات بیاساس و تحصیل ادله نامشروع توسط بازجویان
متعاقب ناپدیدی قهری و بازداشت غیرقانونی، در مرحله تحقیقات مقدماتی در دادسرای ارومیه، پدرم با اتهامات سنگینی از جمله «بغی»، «جاسوسی» و «قتل» مواجه شد. شایان ذکر است این اتهامات سنگین بر اساس قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران میتواند منجر به اعدام شود. قویاً اعلام میدارم این پروندهسازی بنابر رویه معمول مأموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران است.
نقض دادرسی منصفانه و حقوق متهم
نقض اصل ۳۲ قانون اساسی ایران: پدرم بدون هرگونه الزامات اساسی در خصوص بازداشت یک متهم، ربوده و نه بازداشت شده است.
نقض اصل ۳۸ قانون اساسی ایران و مواد ۶۰ و ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری: تمامی اشکال شکنجه حتی بر اساس قوانین داخلی جمهوری اسلامی مشمول ممنوعیت صریح میباشد و هرگونه اعتراف تحت شکنجه غیرقابل استماع است.
نقض مواد ۳۵، ۴۸ و ۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری: پدرم از بدو بازداشت از دسترسی به مشاوره حقوقی و وکیل انتخابی مستقل محروم بوده است. ایضاً، حق بر داشتن وکیل و حقوق متهم به هیچ عنوان به وی تفهیم نشده است.
نقض میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی: دولت جمهوری اسلامی ایران در قضیه اخیر بهعنوان یکی از طرفین میثاق حقوق مدنی و سیاسی، ناقض تعهدات بینالمللی خود در خصوص دادرسی منصفانه، رهایی از شکنجه و ممنوعیت بازداشت خودسرانه است.
با توجه به خطر قریبالوقوع صدور حکم اعدام برای پدرم، از شما درخواست میکنم به اقدامات زیر مبادرت ورزید:
ادامه در آدرس زیر:
https://tinyurl.com/2d4mctkd
#رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رزگار بیگزاده بابامیری، کشاورز سادهای از بوکان، به اتهام کمک بشردوستانه به معترضان مجروح در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» به طور خودسرانه بازداشت و شکنجه شده است. اکنون او در خطر صدور حکم اعدام قرار دارد. دختر او، ژینو بیگزاده بابامیری، در این نامه از گزارشگران حقوق بشر خواستار مداخله فوری برای نجات جان پدرش شده است.
درخواست فوری برای رسیدگی به وضعیت رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی
خطاب به:
خانم مای ساتو، گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
خانم سارا حسین، رئیس هیئت بینالمللی حقیقتیاب مستقل درباره جمهوری اسلامی ایران
خانم ساتو و خانم حسین،
من، ژینو بیگزاده بابامیری، دختر رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی کُرد در ایران هستم. این نامه را برای توجه فوری شما به وضعیت بحرانی پدرم و نقض آشکار حقوق انسانی او مینویسم.
پدرم، کشاورزی ساده و شهروندی عادی از اهالی شهرستان بوکان در کردستان ایران، بنابر اتهاماتی کاملاً بیاساس در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت شده است. وی صرفاً به دلیل کمکهای انساندوستانه به معترضان مجروح در جریان سرکوب خونین معترضین در شهرهای کردستان، تحت بازداشت، شکنجه و در خطر صدور حکم اعدام قرار دارد.
ربایش و بازداشت خودسرانه
در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، شهرهای کردستان آماج حملات و سرکوب خونین نیروهای حکومتی قرار گرفتند. نیروهای امنیتی حکومت به شدیدترین وجه ممکن اعتراضات مسالمتآمیز شهروندان را سرکوب کردند. در این راستا، معترضان مجروح به دلیل بیم از بازداشت توسط نیروهای امنیتی از مراجعه به بیمارستانها خودداری میکردند. در چنین شرایط بحرانی حادث شده، شهروندان عادی نظیر پدرم برای حمایت از مجروحان و قربانیان، طی اقداماتی بشردوستانه مبادرت به توزیع دارو و کمکهای ضروری به مجروحان کردند. این اقدامات پدرم کاملاً داوطلبانه و صرفاً بر مبنای حس شفقت و کرامت ذاتی انسانی بوده است.
در این راستا و با تشدید ربودن و بازداشتهای فلهای، در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۲، پدرم توسط مأموران وزارت اطلاعات مورد ناپدیدی قهری قرار گرفت. بیش از چهار ماه، خانواده ما هیچ اطلاعی از محل نگهداری او نداشت. علیرغم تلاشهای مکرر ما برای یافتن او از طریق مراجع قضایی و امنیتی، هیچ اطلاعاتی ارائه نشد. متعاقب چهار ماه ناپدیدی قهری مطلع شدیم که پدرم در یک بازداشتگاه مخفی-امنیتی وزارت اطلاعات در شهر ارومیه نگهداری میشود.
شکنجه و اعترافات اجباری
پدرم در دوران بازداشت تحت شدیدترین شکنجههای جسمانی و روانی قرار داشته تا بنابر خواست بازجویان امنیتی، تن به اعترافات اجباری بدهد. طی ایام بازجویی، بر اثر شکنجه قدرت شنوایی یکی از گوشهای خود را از دست میدهد. در این راستا، پدرم ضمن شکایت از بازجویان وزارت اطلاعات به دلیل اعمال شکنجه در سازمان قضایی نیروهای مسلح ارومیه، تقاضای معاینه توسط پزشکی قانونی را داد که شکایت و درخواست وی رد شد. (شماره پرونده: 140335390007386765/29.09.1403)
اتهامات بیاساس و تحصیل ادله نامشروع توسط بازجویان
متعاقب ناپدیدی قهری و بازداشت غیرقانونی، در مرحله تحقیقات مقدماتی در دادسرای ارومیه، پدرم با اتهامات سنگینی از جمله «بغی»، «جاسوسی» و «قتل» مواجه شد. شایان ذکر است این اتهامات سنگین بر اساس قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران میتواند منجر به اعدام شود. قویاً اعلام میدارم این پروندهسازی بنابر رویه معمول مأموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران است.
نقض دادرسی منصفانه و حقوق متهم
نقض اصل ۳۲ قانون اساسی ایران: پدرم بدون هرگونه الزامات اساسی در خصوص بازداشت یک متهم، ربوده و نه بازداشت شده است.
نقض اصل ۳۸ قانون اساسی ایران و مواد ۶۰ و ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری: تمامی اشکال شکنجه حتی بر اساس قوانین داخلی جمهوری اسلامی مشمول ممنوعیت صریح میباشد و هرگونه اعتراف تحت شکنجه غیرقابل استماع است.
نقض مواد ۳۵، ۴۸ و ۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری: پدرم از بدو بازداشت از دسترسی به مشاوره حقوقی و وکیل انتخابی مستقل محروم بوده است. ایضاً، حق بر داشتن وکیل و حقوق متهم به هیچ عنوان به وی تفهیم نشده است.
نقض میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی: دولت جمهوری اسلامی ایران در قضیه اخیر بهعنوان یکی از طرفین میثاق حقوق مدنی و سیاسی، ناقض تعهدات بینالمللی خود در خصوص دادرسی منصفانه، رهایی از شکنجه و ممنوعیت بازداشت خودسرانه است.
با توجه به خطر قریبالوقوع صدور حکم اعدام برای پدرم، از شما درخواست میکنم به اقدامات زیر مبادرت ورزید:
ادامه در آدرس زیر:
https://tinyurl.com/2d4mctkd
#رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دختر رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسیای که با اتهامات سنگینی در زندان است، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
پدرم یک تولّد دیگر را در زندان های جمهوری اسلامی سپری کرد...
او به جرم کمک رسانی به مجروحین جنبش #زن_زندگی_آزادی ، در خطر احکام سنگین است.
تنهایش نگذاریم! صدای عدالت باشیم!
باوکم لە دایکبوونێکی دیکەی لە بەندیخانەکانی کۆماری ئێسلامی ئێران بردەسەر ...
تەنها تاوانی باوکم یارمەتیدانی هاونیشتمانیەکانی و بریندارانی بزوتنەوەی #ژن_ژیان_ئازادی بووه.
باوکم شایەنی ئازادیە! باوکم تەنها نەهێڵن!
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدرم یک تولّد دیگر را در زندان های جمهوری اسلامی سپری کرد...
او به جرم کمک رسانی به مجروحین جنبش #زن_زندگی_آزادی ، در خطر احکام سنگین است.
تنهایش نگذاریم! صدای عدالت باشیم!
باوکم لە دایکبوونێکی دیکەی لە بەندیخانەکانی کۆماری ئێسلامی ئێران بردەسەر ...
تەنها تاوانی باوکم یارمەتیدانی هاونیشتمانیەکانی و بریندارانی بزوتنەوەی #ژن_ژیان_ئازادی بووه.
باوکم شایەنی ئازادیە! باوکم تەنها نەهێڵن!
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech