آموزشکده توانا
56.3K subscribers
31.5K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام غزاله چلابی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«خیال آمدنت دیشبم به سر می زد 💔💔»

۱۴۰۳/۱۱/۴🎂


"غزاله چلابی؛ اسطوره‌ای که جاودانه شد"

غزاله چلابی، نامی که به نماد شهامت، ایستادگی و عشق به آزادی بدل شده است. دختری ۳۳ ساله از آمل که آخرین کلامش پیش از جاودانه شدن، فریادی برای شجاعت بود: «نترسید، نترسید.»

در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، غزاله در حالی که با تلفن همراه خود از خیابان‌های اعتراض گرفته فیلم‌برداری می‌کرد، گلوله‌ای پیشانی‌اش را شکافت. او پنج روز در کما ماند و سپس چشم از جهان فروبست. اما شجاعتش، صدایش و نگاه پرامیدش در تاریخ این سرزمین باقی ماند.

غزاله، فارغ‌التحصیل رشته امور بانکی و حسابدار یک شرکت خصوصی، عاشق طبیعت، کوهنوردی و زندگی ساده و پرمعنا بود. او که قله‌های علم‌کوه و دماوند را فتح کرده بود، با همان عزم و اراده‌ای که به کوه‌ها صعود می‌کرد، در برابر استبداد ایستاد. دختری که مهربانی‌اش در مراقبت از سگ‌های خیابانی و شجاعتش در برداشتن روسری‌اش در هر فرصتی نمایان بود، به الگویی برای نسل‌های آینده تبدیل شد.

مأموران امنیتی حتی اجازه ندادند آخرین آرزوی غزاله برای اهدای اعضای بدنش محقق شود. گفتند: «با این کار از غزاله اسطوره‌سازی می‌شود.» اما آیا می‌توان جلوی اسطوره شدن کسی را گرفت که با جان و دل برای آزادی ایستاد؟

امروز، مادر غزاله با دلی شکسته می‌گوید: «خیال آمدنت دیشبم به سر می‌زد.» اما غزاله برای همیشه در قلب ایران جاودانه است؛ دختری که دماوند سرفراز را در استواری و شجاعت یادآور شد.

غزاله چلابی نه فقط یک نام، بلکه نمادی از مقاومت، شهامت و امید برای فردایی بهتر است. یاد او و همه جاویدنامان این سرزمین، زنده و ماندگار.


#غراله_چلابی #دادخواهی
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech