آنتی الیگارشی
7.71K subscribers
14.5K photos
5.32K videos
94 files
5.04K links
تمام مطالب منتشر شده در کانال مورد تایید نیست و گاهی تنها برای هم افزایی و ایجاد فضای آزاد اندیشانه انتشار می یابد.

مسئولیت مطالب مخاطبان در گروه متصل به کانال تنها به
عهده خود مخاطبان است.
Download Telegram
#نقد_و_نظر

⭕️رهبری و فرهنگ سیاسی مستبدپرور
#قسمت_دوم

سعید زیباکلام

🔻مصیبت عمیق‌تر است : هنگام دیدار جمعِ ما [سفرا و کاردارانِ اکثرا دارای تحصیلاتِ عالیه از کشورهای اروپاـآمریکاییِ جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۹] با ”آقا“، پس از شنیدن صحبت‌های سابقاً بکرات شنیده‌شده بسیار پیش پاافتادة ”آقا“ تقریبا همگی، همچون محصّلان دبیرستانی، سرازپانشناخته با مشتهای گره‌کرده فریاد می زدیم : "تاخون در رگ ماست/ خمینی رهبر ماست"! یادم نمی‌آید مقاماتی را یافته باشم که از این رفتار خود احساس حقارت و صغارت کرده باشند.

اگر مجموعه این قبیل رفتارها در سالهای قبل و بعد از گام اول انقلاب را در بستر تاریخ فرهنگ سیاسی بسیار منحط موروثی قرار دهیم نباید از رویداد تکان‌دهنده بعدی چندان شگفت‌زده شویم : نامه هشت تن از نمایندگان مجلس شورا در آبان ۶۵ و واکنش رهبری به آن.

▪️مطابق قانون اساسی، هشت نماینده مجلسی که قرار است در رأس امور باشد نامه‌ای به رئیس مجلس می‌نویسند : که آقای وزیر خارجه در رابطه با سفر مشاور امنیت ملی آمریکا، #مک‌فارلین، به ایران برای پاره‌ای توضیحات در مجلس حاضر شود. واکنش امام به این نامه بقدری شدید و غلیظ است که بقرار مسموع برخی از نمایندگان تا مدتها از بیم هرگونه تعرض واقعی یا واهی مخفی شده بودند.

آن نامه و آن واکنش سرکوب‌کننده را باید مورد پژوهش قرار داد: نمایندگان نه اعتراض کرده بودند و نه انتقاد، و نه حتی سؤالاتی کنایه‌آمیز و نیشدار. صرفاً سؤالات ساده‌ای کرده بودند درباره سفر #مک‌فارلین. فوق‌العاده تأمل‌انگیز، هیچ‌گاه دیده یا شنیده نشد که اصحاب سیاست یا دانشگاه یا رسانه ؛ منتقد یا معترضِ به رفتار رهبر شده باشند.

▪️لینک قسمت اول👇

https://t.me/antioligarchie/25266

@antioligarchie
#ادامه_دارد
آنتی الیگارشی
#نقد_و_نظر ⭕️رهبری و فرهنگ سیاسی مستبدپرور #قسمت_دوم سعید زیباکلام 🔻مصیبت عمیق‌تر است : هنگام دیدار جمعِ ما [سفرا و کاردارانِ اکثرا دارای تحصیلاتِ عالیه از کشورهای اروپاـآمریکاییِ جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۹] با ”آقا“، پس از شنیدن صحبت‌های سابقاً…
▪️لینک #قسمت_سوم👇

https://t.me/Saeidzibakalam/1649

⭕️رهبری و فرهنگ سیاسی مستبدپرور
#قسمت_چهارم

سعید زیباکلام

🔻برای بهتر دیدن فرهنگ سیاسیِ استبدادپرورِ استکباری و غیرپاسخگو، سیطره بلامنازع #علی_لاریجانی بر مجلس را بگذاریم در کنار سیطره بلامنازع #ابراهیم_رئیسی بر دستگاه قضا و امور جاریه آن، و سپس این دو رجل را بگذارید در کنار رفتار مستبدانه‌ و کاملا غیر پاسخگوی آقای #حسن_روحانی.

سپس رفتار مطیعانه و توام با تسلیم و انقیاد مجلس خبرگان رهبری نسبت به #رهبر را بگذارید در کنار تسلیم و انقیاد عموم مردم در مقابل مدیران و مسئولان دستگاههای مختلف حکومتی. در سطحی دیگر، سیطره جدید #سردارِ خلبانِ مدیرِ جهادی و همزمان استاد دانشگاه بر مجلس را بگذارید در کنار سیطره‌ی #علی_لاریجانی بر مجلس.

▪️...آیا تاکنون شنیده یا دیده‌ایم که نمایندگان مجلس دوره‌های گذشته به این سیطره اعتراض کرده باشند؟

▪️ آیا در دوره جدید، نمایندگان معترضِ سردار خلبان مدیر استاد دانشگاه شده‌اند که: مجلس جای رئیس‌بازی نیست. همه به یک اندازه نماینده هستند و یک نفر هم مدیریت جلسات را برای جریانِ آرام و منظم امور و نه برای تصمیم‌گیری بجای نمایندگان برعهده دارد؟ و ضمنا آن یک نفر هم الزامی ندارد که نماینده باشد؟

ملاحظه می‌شود عرصه سیاست ما چقدر عمیقاً منحط و مستبدپرور و بله‌قربان‌گوپرور است؟

▪️در اینجا عجالتاً بدین مقدار مقدماتی بسنده می‌کنم که ما باید با فرهنگ سیاسیِ موروثیِ استبدادی در تمام تجلّیات و چهره‌های آن مبارزه کنیم.

▪️برای مبارزه‌ای موزون، یکپارچه، غیر خشونت آمیز، آرام و بدون تخریب و خونریزی و با کمترین هزینه، باید همزمان برای اصلاح ساختاری و اصلاح رفتاریِ فرهنگ استبدادی و خودکامگی در سطوح و لایه‌های گوناگون مجاهدت صبورانه و طولانی‌مدت کرد.

🔳 و برای چنین اصلاح ساختاری و اصلاح رفتاریِ فرهنگ استبدادی، باید مدام به خود و یکدیگر یادآور شویم که رویداد بهمن ۵۷ تنها یک گام ابتدایی از انقلابی است که با تداوم سنجیده و پویای آن می‌خواهیم فرهنگ سیاسی و فرهنگ اجتماعی را دچار اصلاحات بنیانی کنیم.

▪️"ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن‌المنکر و اولئک هم المفلحون"(آل عمران: ۱۰۴)
۱۸ تیرماه ۱۳۹۹

@antioligarchie
⭕️سرنوشت عجيب يك نامه‌ی انتقادی در زمان جنگ
#قسمت_اول؛ طرح آتش به جای خون

جعفر شیرعلی نیا

🔻پس از #آزادی_خرمشهر عمليات‌ها سخت و تلخ پيش می رفت. تير و مرداد ١٣٦١ كمتر از دو ماه پس از آزادی خرمشهر #عمليات_رمضان در هوای داغ خوزستان با تلخی تمام و پرتلفات پايان يافت. هرچند پس از آن عمليات‌های محدود #مسلم و #محرم موفقيت‌هایی داشت اما در #عمليات_محرم كه آبان ٦١ انجام شد سيل در رودخانه‌ی #دويرج تلفات عجيبی از ايرانی ها گرفت. در بهمن‌ماه اين سال عمليات پرحاشيه‌ ی #والفجر پرتلفات و با صحنه‌های دردناكی همراه بود و پس از شكست، نامش را #والفجر_مقدماتی گذاشتند.
اختلاف #فرماندهان #ارتش و #سپاه اوج گرفته بود و #صياد_شيرازی پس از اين عمليات در توضيح طرح عمليات پيشنهادی اش طرح را "آتش به جاي خون" توصيف كرد كه حاشيه‌ساز شد. اين طرح نيز با نام #والفجر١ در فروردين ٦٢ اجرا شد كه عملياتی شكست‌خورده شد.
زمستان٦٢ در حالی فرا رسيد كه #محسن_رضایی اميدوار بود با شناسايی هایی كه در منطقه دست‌نخورده‌ یِ #هورالهويزه انجام داده بودند ارتش صدام را غافلگير كنند و پس از چندين عمليات به يك موفقيت بزرگ برسند. بسياری در پيروزی اين طرح ترديد داشتند و شكست تلخی را پيش‌بينی می كردند. عمليات در هور سختی های زيادی داشت و پشتيبانی از نيروها سخت‌تر از عمليات‌های قبلی بود. #عمليات_خيبر نيز علی رغم شروع خوب به سختی هاي عجيبی خورد و يك ناهماهنگی عجيب در انتقال خبر، #٤_گردان خط‌شكن از لشكرهاي ٣١ عاشورا و ٨ نجف را به #قتلگاه برد. نيروهای تهران نيز تلفات عجيبی دادند كه در يادداشتی ديگر به اين تلفات و گزارش تكان‌دهنده #رضا_دستواره از فرماندهان لشكر ٢٧ و اوضاع غم‌انگيز #محمدابراهيم_همت فرمانده لشكر ٢٧ در اين عمليات مي‌پردازم.
هرچند #محسن_رضایی و ساير فرماندهان ارشد سپاه در گزارش‌هايشان بيشتر #عدم_پشتيبانی و #نبود_امكانات را عامل شكست‌ها معرفی می كردند اما حقيقت اين بود كه عوامل‌ زيادی نيز تاثير داشت كه به: " نيروهای نظامی، طراحی ها و اختلافاتشان" باز می گشت.
▪️تعدادی از فرماندهان قديمی نيروهای تهران كه در #عمليات_خيبر در لشكر ١٠ سيدالشهدا جمع بودند در نقد و بررسی #عمليات_خيبر علاوه بر مشكلات بخش‌های ديگر كشور، به مشكلات داخلی سپاه در جنگ نيز توجه كردند. حرف‌هايشان را يك‌كاسه كردند و پيگير شدند تا #امام را ببينند. #محمد_ابوترابی مي‌گويد: با #احمد_خمينی صحبت كردند. او گفت: بروند مسايل را با #آيت‌الله_منتظری در ميان بگذارند. آقای #منتظری كه توضيحاتشان را شنيد از آن‌ها خواست نظرات و پيشنهادهايشان را در جزوه‌ای تدوين كنند ؛ چنين كردند كه جزوه‌ای ٩٠صفحه‌ای شد. #آيت‌الله_منتظری گفت : اين جزوه را به مسوولين كشور برسانند ؛ رساندند. ديداری هم با #هاشمی داشتند كه #هاشمی گفته بود نامه را به #محسن_رضایی مي‌دهد اما امضاهايشان را بردارند چون اذیتشان می کنند ،ولی قبول نكردند... اين نامه انتقادها و پيشنهادهایی داشت كه قابل‌بحث و پيگيری بود اما #محمد_ابوترابی از نويسندگان نامه می گويد: «جزوه پيگيری شد، اما نه با رويكرد اصلاح ايرادات، بلكه از سر عناد و با نيت برخورد با عوامل تنظيم و تدوينش.»
در سال ٦٣ كه اين نامه تدوين شده بود ، #محسن_رضایی فرمانده سپاه چالش‌های مختلفی داشت، البته نه از سوي مسوولين درجه ١ نظام و به دليل ناكامی عمليات‌های جنگي. او چالشی جدی با آقای #محلاتی نماينده امام در سپاه درباره حدود اختياراتشان داشت كه می توانيد در جای جای خاطرات سال ٦٣ #هاشمی اين اختلافات و تلاشی كه برای حل آن انجام شده را ببينيد و همچنين اختلافات با #صياد_شيرازی . علاوه بر آن در داخل سپاه نيز به‌ويژه در تهران #محسن_رضایی مخالفانی داشت. در خاطرات ١ آذر ٦٣ #هاشمی می نويسد: #محسن_رضایی در ديدار با او؛ « از تحرك مخالفانش در سپاه و كارشكنی در منطقه تهران عليه فرماندهی اظهار ناراحتی شديد و درخواست اجازه برخورد خشن‌تر و تنبيه مخالفان را داشت.» در همين ايام در تهران و كرمانشاه برخی جلسات #محسن_رضایی با رزمندگان و فرماندهان به تشنج كشيده شد.
مشكل اين‌جا بود كه نامه فرماندهان لشكر ١٠ نيز در همين ايام نوشته شد و مسايلش با ساير مسايل مخلوط شد. شايد فرماندهی سپاه اين ماجراها را به هم مرتبط می ديد. از سوی ديگر يكی از احتمال‌هایی كه به ذهن نويسندگان نامه آمده بود اين بود كه تشنج‌های اين ايام برنامه‌ريزی شده و برای بدنام‌كردن نويسندگان نامه طراحی شده است. #محمد_ابوترابی : «شاهد بوديم فرماندهی وقت سپاه قدم در مسيری می گذارد كه قلب امام امت را به درد خواهد آورد

@antioligarchie
ادامه مطلب در پست بعدی👇
⭕️سرنوشت عجيب يك نامه‌ ی انتقادی در زمان جنگ
#قسمت_دوم ؛ اعتراض به محسن رضایی

جعفر شیرعلی نیا

🔻نامه و انتقادها و پيشنهادهايش وارد فضایی پرهياهو شده بود. به نظر می رسد 👈دادن نامه‌ای كه در آن به صراحت و شدت از #محسن_رضایی و #رفيق‌دوست انتقاد شده و پيشنهاد بركناری آن‌ها داده شده به خود آن‌ها توسط #هاشمی كار جالبی نبود و بهتر بود #هاشمی به‌عنوان فرمانده جنگ مساله را پيگيری می كرد.
از سوی نويسندگان نامه در جلساتی با نمايندگان مجلس تعدادی از آن‌ها را نيز با خود همراه كرده بودند. به روايت $هاشمی بنا می شود #فرمانده سپاه و #منتقدانش با #امام ديدار كنند و در حضور #امام حرف‌ها مطرح شود. ٢٢ آذر #هاشمی می نويسد كه: به او خبر دادند كه #امام با آن‌ها ديدار نمی كند و #هاشمی موضوع را پيگيری كند. #هاشمی نوشته : #رييس‌جمهور درباره اين ديدار نظر مخالف داده و #امام از ديدار منصرف شده‌اند.
٢٥ آذر ، ٩٠ نماينده مجلس به #هاشمی نامه نوشتند كه: معترضين اعتراض‌هايشان را درباره #فرماندهی_سپاه در حضور نمايندگان مجلس مطرح كنند. ماجرا ابعاد پيچيده‌ای پيدا كرده بود. اما همين روز #هاشمی پيامی برای نمايندگان مخالف فرماندهی سپاه داشت. #هاشمی : «پيغام شفاهی #امام را قبل از شروع جلسه به نمايندگان گفتم كه #امام از دخالت بعضی از نمايندگان در امور سپاه و همراهی با مخالفان فرماندهی ابراز نارضايتی كرده بودند. برای خواباندن سر و صداها خيلی موثر افتاد؛ گرچه آن‌ها را خيلی دمق كرد.»
همين روز #هاشمی با #رييس‌جمهور و #شورای_سپاه جلسه گرفتند و تصميم گرفتند از #امام بخواهند شبيه پيامی كه #هاشمی به مجلسيان گفت پيامی هم برای #منتقدان سپاهی #محسن_رضایی بدهد. پيامی شفاهی كه آقای #محلاتی نماينده امام در سپاه آن را ۲۸ آذر ۱۳۶۳ در جمع منتقدان خواند.
#محلاتی از قول #امام به دشمنی ها اشاره كرد و اين‌كه دشمنان به دنبال اختلاف در سپاه هستند. گفت #امام از هياهو عليه فرماندهان سپاه انتقاد كرده است و گفته اگر در سپاه اختلاف شود جمهوری اسلامي از بين خواهد رفت. گفت #امام گفته است: امروز هيچ‌يك از افرادی را كه در راس امور هستند امكان ندارد برداريم؛ با هياهو #آقا_محسن و آقای #رفيق‌دوست برداشته نمی شوند. #امام گفته بود اگر بعد از اين پيام كاری كنند به‌عنوان مخالف اسلام معرفی می شوند.
#حسن_بهمنی و #كاظم_نجفی_رستگار از امضاءكنندگان نامه بودند و نزد بقيه‌ی امضاكنندگان احترام زيادی داشتند. گفتند كه #امام تكليف همه را روشن كرده و ما وظيفه‌مان رساندن مشكلات به مسوولين كشور بود كه انجام شد. امضاءكنندگان اين نامه علاوه بر #بهمنی و #رستگار كه دو ماه پس از اين جريانات در اسفند ۱۳۶۳ در #عمليات_بدر شهيد شدند، عبارتند از #محمد_ابوترابی ، #بهرام_ميثمی ، #منصور_کوچک_محسنی ، #تقی_محقق، #حسين_اسكندرلو، #احمد_غلامی ، #عباس_نجف‌آبادی و #قاسم_گلريز كه برخی از آن‌ها نيز شهيد شده‌اند.
هرچند روايت #ابوترابی امضاءكنندگان نامه را از جريانات اعتراض‌های ميدانی به #محسن_رضایی بي‌خبر نشان مي‌دهد اما روايت‌هایی وجود دارد كه نيروهای لشكر ۱۰ و فرماندهانشان را در اين اعتراضات مؤثر مي‌دانند. شايد بدون اين اعتراض‌ها انتقادها جواب بهتری مي‌گرفت و مسوولين به دليل نگرانی از افزايش ناآرامی ها ماجرا را ختم كردند. البته از سویی مسوولين نيز نبايد تحت‌تاثير حاشيه، اصل انتقادها را ناديده بگيرند.

[منبع مطالب : روايت‌ها آقای ابوترابی از كتاب مردان رستگار، سخنان هاشمی از خاطرات سال ٦٣ و پيام امام برگرفته از يادداشت شهيد رستگار است كه آقای داوودآبادی در اختيار نگارنده قرار داده است.]
▪️لینک نامه 👇
https://t.me/jafarshiralinia/176

▪️لینک قسمت اول 👇

https://t.me/antioligarchie/25557
@antioligarchie
⭕️ واکنش رهبر انقلاب ، وقتی اکثر فرماندهان جنگ فرمانده وقت سپاه را فاقد مشروعیت دانستند وخواستار استعفایش شدند
#قسمت_اول

مسعود شفیعی کیا

🔻 ...از حرف های بچه های تبلیغات فهمیدم که قراره یکی دو روز دیگر محسن رضایی برای سخنرانی به پادگان ابوذر بیاید. می گفتند که قرار است حالش را بگیرند...

می گفتند :
- بچه ها در اعتراض به این که محسن رضایی عضو سازمان مجاهدین انقلابه می خوان جلوش وایسن.
پرسیدم: "مگر عضویت او در مجاهدین انقلاب مشکلی ایجاد کرده؟" گفت:
- آره. مگه امام نگفته که سپاهی ها حق ندارن عضو احزاب و گروه های سیاسی باشن؟...

#محسن_رضایی از در پشت حسینیه وارد شد، جمعیت سر پا ایستادند و شروع کردند به شعار دادن. سر و صداها بسیار مبهم بود و معلوم نمی شد چه شعارهایی داده می شود. عده ای فریاد زدند:
"صل علی محمد ... یار امام خوش آمد"
ولی عده ای دیگر که بیشتر از بچه های لشکر ۱۰ بودند، چیزهای دیگری گفتند!
مجری مراسم پشت تریبون رفت و پس از قرائت چند آیه از قرآن مجید، اسامی فرماندهان و معاونین لشکرها را خواند که بیایند جلو و کنار فرمانده سپاه بنشینند.
نام ( شهید ) #عباس_کریمی فرمانده‌ی لشکر۲۷ و ( شهید ) #سیدرضا_دستواره معاون او را خواند، ولی هیچ کدام پیدایشان نشد. نام ( شهید ) #کاظم_رستگار و معاون لشکر ۱۰ را خواند آنها هم پیدایشان نشد. فقط نام "ناصح" فرمانده تیپ نبی اکرم را که خواند، او رفت کنار رضایی...

کم کم زمزمه ها شروع شد. احساس بدی داشتم. بوی خوشی از اوضاع و احوال به مشام نمی رسید.
محسن رضایی پشت تریبون قرار گرفت تا سخنرانی کند. همان اول یک نفر از وسط جمعیت برخاست و فریاد زد:
- برای سلامتی فرمانده‌ی کل سپاه پاسداران ... امام خمینی صلوات ...
جمعیت، ناخواسته صلوات بلندی فرستاد. رضایی که از این شعار جا خورده بود، سعی کرد خود را کنترل کند و "بسم الله الرحمن الرحیم" را گفت...
ناگهان صدای "هیس س س " جمعیت بلند شد. به دنبال آن سرفه کردن های الکی آغاز شد. هنوز رضایی دو سه کلمه حرف نزده بود که یک نفر جلویش بلند شد و درست توی صورت رضایی، داد زد:
"خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن"

ناگهان جمعیت روی پا ایستاد و شروع کرد به دادن همین شعار. محافظین رضایی سریع ریختند دورش تا او را از میان جمعیت خارج کنند. عده ای جلوی جمع را می گرفتند که به طرف او نروند. رضایی از سخنرانی منصرف شد و سریع به طرف در پشتی رفت. جمعیت به طرف درهای حسینیه هجوم بردند که متوجه شدند درها را از بیرون قفل کرده اند. عده ای با لنگه پوتین و هر چه دم دست شان می آمد، شیشه‌ی پنجره ها را شکستند و بیرون پریدند. ماشین لندکروز رضایی گازش را گرفت و رفت تا از دست آنها که قصد کرده بودند بزنندش، رهایی یابد.
جمعیت خشمگین، در خیابان های پادگان راه افتادند و شعارهای مختلف در مخالفت با محسن رضایی سر دادند:
- فرمانده‌ی کل سپاه ... خمینی روح خدا
- خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن ...

از روز بعد، لندکروزهای حفاظت اطلاعات سپاه، در پادگان چرخ می زدند و مثل فیلم های سیاسی - پلیسی، هر کس را که قبلا شناسایی کرده بودند – اکثرا بچه های لشکر ۱۰ را – دستگیر کرده و با خود می بردند. به دستور "زرمخی" مسئول تبلیغات، عکس های منتظری از اتاق ها پایین کشیده شد. روی در توالت ها، شعارهای مختلفی از جمله "مرگ بر رضایی"، "مرگ بر بت جدید" به چشم می خورد ... »

@antioligarchie
#ادامه ...👇
آنتی الیگارشی
⭕️ واکنش رهبر انقلاب ، وقتی اکثر فرماندهان جنگ فرمانده وقت سپاه را فاقد مشروعیت دانستند وخواستار استعفایش شدند #قسمت_اول مسعود شفیعی کیا 🔻 ...از حرف های بچه های تبلیغات فهمیدم که قراره یکی دو روز دیگر محسن رضایی برای سخنرانی به پادگان ابوذر بیاید. می گفتند…
⭕️ واکنش رهبرانقلاب، وقتی اکثر فرماندهان جنگ، فرمانده وقت سپاه را فاقد مشروعیت دانستند وخواستار استعفایش شدند
#قسمت_دوم

مسعود شفیعی کیا

🔻 « در ساختمان فرماندهی لشکر سیدالشهدا، ۶ ساعت جلسه بین محسن رضایی و مخالفینش بود؛ ( شهید ) کاظم رستگار جلوی محسن ایستاده و گفته بود که چرا نیروهای مجاهدین انقلاب رو به کار می گیری و محسن هم جلوی همه گفت که تو منافق هستی و می دم به جرم نفاق دادگاهیت کنن. امروز صبح زود هم حفاظت اطلاعاتی ها ریختن توی تبلیغات لشکر ۱۰ تا فیلم های دیروز و بخصوص ۶ ساعت جلسه دیشب رو بگیرن، که متوجه شدن فیلم ها اون جا نیست. بچه ها زرنگی کردن و همون دیشب با یه تویوتا، فیلما رو رسوندن به #آیت_الله_منتظری تا در جریان همه چیز باشه ...
در تهران شنیدم که #امام_خمینی پیامی برای سپاهی ها داده که قرار است نماینده امام در سپاه، آیت الله "محلاتی" آن را بخواند.
اطراف پادگان ولی عصر تهران غلغله بود. اتوبوس ها و مینی بوس هایی که سپاهی ها را از شهرستان ها و جاهای دیگر آورده بودند، خیابان ها را بند آورده بودند...
آن نامه محرمانه امام هرگز منتشر نشد و کسی هم درباره‌ی آن چیزی نگفت. اخیرا در میان دست نوشته های شهید "کاظم رستگار" که نزد خانواده اش بود، کاغذی یافتم که ظاهرا در همان جلسه، بخش هایی از پیام امام را یادداشت کرده بود.

▪️متن نامه امام خمینی برگرفته از نوشته های شهید "کاظم رستگار"

بسمه تعالی

شما به آقایان بگویید که شماها می دانید که مملکت ما بعد از انقلاب است و ما مبتلا هستیم به مخالفت های همه جانبه از تمام ممالک دنیا، دو سه تا هستند که با ما سر جنگ ندارند و همیشه ابرقدرت ها در فکر آن هستند که به یک راهی عمل کنند که تا می توانند ما را آرام کنند. راه هایی که انتخاب کرده اند زیاد بوده است تا رساندند به جنگ و در جنگ هم موفق نشدند.
اینها در فکر این هستند که اختلاف ایجاد کنند و آن جمعیتی که بیشتر از همه مورد خوف آنهاست سپاه و آن چه مربوط به آن است و بسیج. از این باب آنها دنبال این هستند که در خود سپاه رخنه کنند.
خیال نکنید اگر کسی آمد و هیاهو کرد که سران سپاه چه هستند، از حلقوم خودشان است. از حلقوم خودشان نیست. از حلقوم دشمنان اسلام است.
اگر مردم خوبی هستند، بازی خورده اند. اگر چنان چه اشخاصی باشند که نفوذ کرده اند و عمدا این کارها را انجام می دهند که سپاه را فشل کنند، باید بدانند که اگر چنان چه اختلاف در سپاه بیفتد، جمهوری اسلامی از بین خواهد رفت.
اگر به خدا معتقد هستند، پیش خدا مسئولند و این طور نیست که خداوند از آنها گذشت نماید.
اگر مردمی هستند که برای ایران عمل می کنند و این کارها را انجام می دهند، باید بدانند که این وضعیت به نفع اسلام نیست.
از این کارها دست بردارید. البته من می توانم با وضع دیگری عمل کنم، ولی بنا دارم با دوستی و برادری برخورد شود.
علی ای حال از این طور کارها که موجب تضعیف فرماندهی می شود که آنها از حشمتی که دارند بیفتند، دست بردارید.
ما امروز هیچ یک از افرادی که در راس امور هستند را امکان ندارد که برداریم و آنها همین طور خواهند ماند.
با هیاهو آقای محسن و آقای رفیق دوست برداشته نمی شوند. اگر ما یک مقام را برداریم، ما را تضعیف می کنند و این به نفع مملکت ما نیست. چه از نظر اسلام و چه از نظر برداشت سیاسی ما از دنیا چون ما می بینیم کارهایی که در این جا انجام می شود قبل از آن که از رادیوی خودمان بشنویم، از رادیوی بیگانه می شنویم.
شما درست توجه کنید که با این مسائلی که خیال می کنید با سر و صدا و هیاهو افراد کنار می روند، امکان ندارد سران کنار بروند.
کنار بگذارید این کارها را. این کارها مخالف جمهوری اسلامی است. این کار با برداشت ما از جمهوری اسلامی مخالف است و وضع سیاسی ما در دنیا به هم می خورد.
من سفارش شما را به آقایان کرده ام که با شما مدارا کنند. اگر افرادی بعد از این پیام دست برنداشتند باز بخواهند به اختلافات دامن بزنند، به من اطلاع دهید. آنها تکلیف دیگری دارند.این را باید اطلاع بدهید.
در بین آقایان هم صحبت کنید. به آنها محبت کنید و اگر من بدانم بعد از این پیام کاری کنند، من به عنوان مخالف اسلام تلقی و معرفی می کنم.
والسلام
روح الله الموسوی الخمینی
« ۶۳/۹/۲۸

📚از معراج برگشتگان/ #حمید_داودآبادی

▪️سرانجام شهید رستگارمقدم با انگ زاویه با ولایت همراه شمار زیادی از کادر فرماندهی لشگر ۱۰ سیدالشهدا چون شهید موحدی دانش از فرماندهی کنار و در سمت بسیجی به شهادت رسیدند و محسن رضایی ماند و کربلای۴ را هم فرماندهی کرد و در قطعنامه و سال ها پس از آن خصوصا سال۸۸ درخششش را دیدیم،
بیت آقای منتظری خصوصا جریان مهدی هاشمی با حزب مجاهدین انقلاب نزدیک به محسن رضایی برای تسلط بر سپاه به رقابت می پرداختند، ولی دغدغه ی فرماندهان جنگ مانند شهید رستگار جدی و فرای این دعواها بود

@antioligarchie
#یادداشت

#قسمت_اول

⭕️ جهت دهی افکار

🔻شیوۀ یِ رایج سانسور در گذشته چنین بود: "شناسایی و مسدود کردنِ گلوگاهِ اصلیِ خبر "

▪️در گذشته ای نه چندان دور ،ساده‌ترین راه برای بستن مسیر انتشار یک ایده یا خبر آن بود که جلوی نشر مکانیکی‌اش گرفته شود. روزنامه را ببندند، به رئیس شبکه فشار بیاورند، یک سانسورچی رسمی در انتشارات بگذارند. یا در صورت ضرورت، یک تفنگ پر روی شقیقۀ گزارشگر بگیرند؛
ممکن است این شیوه یِ آخر به نظر خنده دار باشد اما این اتفاق واقعاً یک‌بار در ترکیه افتاده است. بهار سال ۱۹۶۰ بود و گروهی از افسران ارتش، تازه کنترل حکومت و رسانۀ ملی را در اختیار گرفته بودند. آن‌ها اطلاع‌رسانی را متوقف کرده بودند تا جلوی هماهنگ‌سازی هرگونه تهدیدی علیه کودتایشان را بگیرند. اما از بختِ بدِ قرار بود دو هفته بعد از کودتا یک مسابقۀ فوتبال بین ترکیه و اسکاتلند برگزار شود که مردم بسیار منتظرش بودند. گزارش این مسابقه‌ها از رادیوی ملی پخش می‌شد و گزارشگر تک‌تکِ حرکاتِ بازی را توضیح می‌داد. مردم سراسر ترکیه دور دستگاه‌های رادیو جمع می‌شدند و تیم ملی را تشویق می کردند.
ریسک لغو مسابقه برای کودتاچی‌ها زیاد بود چون احتمال داشت جرقه یِ اعتراض را بزند. اما اگر گزارشگر در پخش زندۀ رادیویی یک حرف سیاسی می‌زد چطور؟ یک اشاره کافی بود تا کشور به آشوب کشیده شود. لذا افسران به یک راه‌حلِ جالب !! رسیدند: چند تفنگدار گذاشتند که در مدت دو ساعت و چهل‌وپنج دقیقۀ پخش زنده، گزارشگر را نشانه بگیرند.
این اقدام هم ریسک داشت، ولی #ریسکی_مدیریت‌_شده . بالاخره آن‌ها فقط مجبور بودند یک گزارشگر را تهدید کنند: فقط یک گلوگاه برای کنترل امواج.
نسخه‌های مختلف این روشِ سانسور [بستن گلوگاه اصلی خبر] زمانی هنجار سراسر دنیا بود چون پخش و نشر اخبار:
۱. اموری دشوار و پرهزینه بود
۲. زیرساخت‌هایشان چند گلوگاه داشت و در دست عده‌ای محدود متمرکز بود.

امروزه اما این روش تقریبا منسوخ شده چون هرکسی می‌تواند ظرف چند ثانیه یک حساب در توییتر باز کند یا با موبایل صحنه و حادثه ای را ضبط و پخش کند.
در آگوست ۲۰۱۴ که اعتراضات در فرگوسن [ایالت میزوری آمریکا ] آغاز شد، کاربری به نام مصطفی حسین که مستقیماً از اعتراضات گزارش می‌ داد، مخاطبانی به دست آورد که برای مدتی کوتاه از لحاظ حجم با سی.ان.ان برابری می‌کرد.
در محیط شبکه‌ای امروز، وقتی کسی پخش زنده می‌کند یا اندیشه‌هایش را در یک شبکۀ اجتماعی پست می‌کند، گویا سانسور ناممکن است. گویا این روزگار را باید یگانه عصر طلایی آزادی بیان دانست.
▪️واقعا چنین است؟

#ادامه_دارد


@antioligarchie
روایتی پیرامون #گفتمان_نرم / قدرتِ نرم

⭕️والله، بالله به پیر به پیغمبر با بگیروببند و با اسلحه مشکل حل و فصل نمی‌ شود!!!
#قسمت_اول

#عباس_آخوندی در بخشی از مصاحبه اخیرش گفته : جمهوری اسلامی تا پیش از ۸۴ مروج " قدرتِ نرم " بود و می‌گفت من یک فرهنگ اسلامی دارم و اسلام من اسلام رحمانی است و من دنبال عشق و دفاع از مظلومان هستم و می‌خواهم افراد مظلوم بتوانند حقوقشان را بگیرند، من دنبال حقوق شهروندی هستم ولی از سال ۸۴ به بعد گفتند ما خیلی مقتدر هستیم چون اسلحه داریم. این خیلی فرق می‌کند

#اصلاح_طلبان به شکل تاریخی انتخابشان روشن است که انتخاب "قدرت نرم" است. انتخاب #اصولگرایان هم انتخاب" قدرت نرم" بوده اما از سال ۸۴ #انحراف بزرگی رخ داد و اولین ثمره آن این بود که #اصولگرایی متلاشی شد..

در ۸۴ به نظر من یک اتفاق بسیار بزرگی در ایران رخ داده است و در واقع ریشه تمام انحراف موجود الان به سال ۸۴ برمی‌گردد. سال ۸۴ یک سال عجیبی در انقلاب ایران است و باید مورد بررسی قرار بگیرد.

🔻#عباس_آخوندی در بخش دیگری از مصاحبه می گوید : #سیدمحمد_خاتمی و #ناطق_نوری (رقیب انتخاباتی خاتمی در ۷۶) گفتمان مشترک دارند که پایه اولیه آن " قدرت نرم " است !


وی در ادامه نمونه ای ذکر می کند :
(انتخابات مجلس دوم در زاهدان فروردین ۶۳ ) در این انتخابات یک گروهی آمدند و زاهدان را بهم ریختند. من (عباس آخوندی) همان زمان برای شورای تامین ویژه غرب کشور در ارومیه بودم، دقیقا روز پنجشنبه بود و جمعه قرار بود انتخابات برگزار شود.
آقای #ناطق_نوری(وزیر کشور) به من گفت که زاهدان مشکل پیدا کرده و فردا هم روز انتخابات است، چکار می‌توانید بکنید؟ بلافاصله من از ارومیه به زاهدان رفتم و آنجا کاری که کردیم چه بود؟ نرفتیم بگوییم چون آقای #ناطق_نوری جز جامعه روحانیت مبارز ( حزب رقیب) است بنابراین ما باید به هر نحوی این گزینه را به کرسی بنشانیم اتفاقا کاری که کردیم این بود که با همان گروه که کار خلاف قانون کرده بودند برخورد کردیم و جمعه انتخابات را برگزار کردیم.

در شیراز هم در همان انتخابات ۶۳ روبه روی همان گروه (معترضان به رد صلاحیت ها) به نفع انتخابات قرار گرفتیم و به هیچ وجه یک سر سوزن به ذهنمان خطور نکرد که باید در انتخابات مداخله کرد و چون این کسانی که دارند فضا را بهم می‌زنند جزء جماعت هم‌گروه آقای #ناطق_نوری(اصولگرا) هستند ...

▪️لینک مصاحبه
https://b2n.ir/q12469

@antioligarchie


ادامه مطلب را پست بعدی بخوانید 👇
آنتی الیگارشی
روایتی پیرامون #گفتمان_نرم / قدرتِ نرم ⭕️والله، بالله به پیر به پیغمبر با بگیروببند و با اسلحه مشکل حل و فصل نمی‌ شود!!! #قسمت_اول #عباس_آخوندی در بخشی از مصاحبه اخیرش گفته : جمهوری اسلامی تا پیش از ۸۴ مروج " قدرتِ نرم " بود و می‌گفت من یک فرهنگ اسلامی…
روایتی پیرامون #گفتمان_نرم / قدرتِ نرم


⭕️والله ، بالله به پیر به پیغمبر با بگیر و ببند و با اسلحه مشکل حل و فصل نمی شود!!
#قسمت_دوم

در صفحه ۵۶ کتاب خاطرات #ناطق_نوری ( وزیر کشور #میرحسین_موسوی) آمده است :
در انتخابات مجلس دوم، آقای «سیدمحمدعلی زابلی» از سیستان را شورای نگهبان رد صلاحیت کرده بود. ایشان روحانی بود و خیلی هم قیافه‌ی علمایی داشت. برخی از سیستانی‌ها هم شورش کرده دفتر امام جمعه – آقای «عبادی» - را آتش زدند و سپس به طرف استان‌داری حرکت کرده بودند که آنجا را تصرف کنند.
 
آقای سید«احمد نصری» که استان‌دار آنجا بود، تلفن زد و گفت: «حاج آقا، دارند به طرف استان‌داری می‌آیند ما چه کار کنیم؟» گفتم: «کوتاه نیایید، برخورد کنید.» جمعه ظهر بود به آقای آخوندی که برای تشکیل شورای تامین ویژه به ارومیه رفته بود، گفتم: مستقیما از همان‌جا به زاهدان برود.
 
اتفاقا در آن جمعه آقای شمخانی هم حضور داشتند، لذا این دو نفر به اتفاق، به زاهدان پرواز کردند و جمعه بعد از ظهر کنترل اوضاع را در اختیار گرفتند و آقای فلاحیان نیز روز بعد به آنها پیوست سپس آقای فلاحیان و آخوندی و شمخانی را با نیرو و امکانات و اختیارات به آنجا فرستادم. فردا صبح، آقای زابلی را قانع کردند که به استانداری برود. آقای آخوندی زنگ زد و گفت: «آقای زابلی اینجاست، چه کار کنیم؟
 
» گفتم: «به ایشان احترام بگذارید، اما عمامه‌ی ایشان را بردارید و چشم‌هایش را ببندید و او را به زندان بیندازید.» آقای آخوندی گفت: «این کار هزینه بالایی دارد»، گفتم: «همین که دستور می‌دهم عمل کنید.» آنها آقای زابلی را زندان انداختند و با اغتشاش‌گران نیز برخورد کرده، سه نفر را کشتند.
 
آقای حسینی، نماینده‌ی سیستان در مجلس، جوسازی علیه استاندار به راه انداخت و اظهار کرد: «استاندار آدم‌کش»، لذا به مجلس رفتم و در جلسه‌ی غیر‌علنی ماجرای زاهدان را برای نمایندگان تشریح کردم و گفتم این منطقه حساس است و بسیاری از منافقین و فرصت‌طلبان می‌خواستند از این ماجرا سوء‌استفاده کنند و گفتم استاندار آدم‌کش نیست، من دستور دادم تا پانصد نفر را بکشند، اما برای پانصد و یکمین نفر باید مجددا دستور بگیرند. من شاه سلطان حسین نیستم که کوتاه بیایم. بنده را به جرم آدم‌کشی محاکمه کنید و به قوه قضاییه هم اعلام کردم متهم نه فرماندار نه استاندار است، بلکه من هستم و ماجرای زاهدان نیز بدین صورت پایان یافت.

https://b2n.ir/z17397

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️ماجرای فایل صوتی/ تکرار تاریخ
#قسمت_اول

جواد موگویی

🔻همه شکاف میان آیت‌الله منتظری و امام از ماجرای دستگیری سید مهدی هاشمی برادر داماد منتظری در مهر ۶۵ آغاز شد.

باند «هدفی‌ها» به رهبری سید مهدی متهم به قتل‌هایی در پیش و پس از انقلاب بود. گروهی خودسر که اقدام به ترور و آدم‌ربایی می‌کرد؛ با فتواهای سیدمهدی!

حتی کار به قتل آیت‌الله شمس‌آبادی روحانی سرشناس اصفهانی هم رسیده بود‌. سید مهدی به برخی از قتل‌ها اعتراف کرد. اما منتظری بنای دفاع از او برداشت. قهرخانگی کرد و به امام نامه نوشت:
«سیدمهدی هرچه بود و شد بیست‌سال سنگ اسلام و انقلاب و امام را به سینه زد. او از خیلی از کسانی‌که مورد عفو امام قرار گرفته‌اند بدتر نیست... او هنوز طرفداران زیادی از حزب‌الله در جبهه‌بروها و افراد انقلابی دارد و اعدام او در روح آنان اثر بد باقی می‌گذارد.»

امام می‌گفت سید مهدی قاتل است و حکمش اعدام. در نهایت هم اعدام شد.

منتظری نیز پس از ناکامی از جلوگیری از این اعدام، موضع منتقدانه نسبت به نظام گرفت. بنا به گزارش‌های متعدد وزیر اطلاعات به امام، منافقین در دفتر منتظری نفوذ کرده بودند. امام او را توصیه به تصفیه دفتر خود کرد. اما منتظری این گزارش‌ها را دروغ و برساخته مخالفینش عنوان می‌کرد‌.
سال ۶۷ شکاف میان منتظری و امام شدیدتر شد. منتظری در اعتراض به اعدام‌های منافقین نامه‌ای محرمانه به امام نوشت. اما فرودین ۶۸ نامه سر از رادیو بی‌بی‌سی درآورد!
دیگر بر همه عیان شد که آلودگی بیت قائم‌مقام‌رهبری تا بی‌بی‌سی هم کشیده شده‌!

یک‌ماه پیش ظریف گفت سریال گاندو دروغ است. دولت نیز نفوذ در دولت را کذب خواند.
دیروز فایل گفتگوی محرمانه ظریف از آرشیو «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری» منتشر شد که ریاستش بر دوش حسام‌الدین آشناست.
فارغ از راست‌آزمایی سخنان ظریف، این فایل حاوی سری‌ترین اطلاعات امنیتی دیپلماسی بود که حال سر از شبکه سعودی اینترنشنال درآورده است‌! درست مثل فروردین۶۸!
منتظری هم نفوذ در بیتش را انکار می‌کرد. درست مثل انکار امروزه‌ ظریف. تازه اگر فرض بر عدم اطلاع هر دو از انتشار اسناد بدانیم. فرضی که در هر دو واقعه دور از واقعیت نیست.

💢منابع : خاطرات منتظری/خاطرات ری‌شهری/خاطرات هاشمی رفسنجانی سال۶۶و۶۷


@antioligarchie
#یادداشت

⭕️ماجرای فایل صوتی/ صوت همان صوت است!
#قسمت_دوم

جواد موگویی

🔻تابستان داغِ ۹۵ صوتی از جلسه خصوصی آیت‌الله منتظری و چهار تن از مسئولان قضایی ازجمله ابراهیم رئیسی در سال۶۷ توسط بیت آیت‌الله منتظری منتشر شد.
موضوع جلسه اعدام‌های منافقین بود. این صوت از مهمترین دستاویزهای دولت روحانی در انتخابات ۹۶ شد.
دو سالی از توافق برجام گذشته بود و با رکود و عدم نتیجه مطلوب، دیگر دوگانه «مذاکره- مقاومت» برگی برای بازی انتخابات نبود‌. با این صوت اما دوگانه «آزادی‌اجتماعی-خشونت‌طلبی» بهترین راه عبور از سد رئیسی بود.
روحانی رسما او را اعدام‌کن خطاب کرد. نصف‌کردن پیاده‌روها، حبس زنان، گشت ارشاد و.... نیز به او منگنه شد تا روحانی باردیگر دولت را بدست گیرد....
فایل منتشره دیروز ظریف، درست کارکرد همان فایل صوتی تابستان ۹۵ را دارد. با شکست برجام، دوگانه «مذاکره-مقاومت» دیگر تنور انتخابات را برای اصلاح‌طلبان گرم نمی‌کند و بایستی با دوگانه «دولت-سپاه» و «دیپلماسی-میدانِ جنگ» جدال انتخابات۱۴۰۰ را شروع کرد.
دوخطی سخنان ظریف این است که سپاه و حاج‌قاسم میدان‌دارِ دیپلماسی و اداره کشور بودند و مقصر اصلی شکست برجام و شرایط کنونی.
استراتژی اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰قراردادن مردم در این دوگانه است.


@antioligarchie

https://t.me/antioligarchie/29384
⭕️رویارویی ارزش‌ها؛ حقانیت مدرنیسم و پست مدرنیسم
#قسمت_اول

شایان اویسی

...انسان‌ها درگیر دو میدان بازی در عالم سیاست هستند
۱. خلق و ایجاد یک تیم با بیشترین و بهترین اعضا
۲. به پیروزی رسیدن در رقابت با تیم‌های پیروز یا همان قدرت‌های مسلط


▪️در بازی سیاسی تیم‌ها برای ایجاد و یارکشی نیاز به یک هویت دارند .
[ #هویت در اینجا یعنی برای افرادی که جذب آن می‌شوند جهان را تعریف می‌کند که چه چیز خیر است چه چیز شر و این امور خیر به چه واسطه پدید می‌آیند و به این شکل ارزش‌هایی تعریف می‌شود]

▪️و دوست و دشمن، خودی و دیگری تعریف شده و هدفی شکل می‌گیرد

▫️افراد در یک ساختار تیمی نقش‌هایی را برای تحقق هدف دریافت می‌کنند و عموما خود را به تیم‌هایی در گذشته وصل کرده و خود را امتداد آن‌ها می‌دانند یا به تعبیری #امتداد_تاریخی برای خود می‌سازند.

🔻کارکرد ایدئولوژی‌ها، فرقه‌ها و فلسفه‌ها در طول تاریخ همین بوده است ...

▪️ هویت‌سازها [فیلسوفان، نوآوران مذهبی و اخیرا اقتصاددانان ] به دقت زیر ذره‌بین سیاستمداران بوده‌اند زیرا می‌توانند نیروهای اجتماعی را جذب و با تشکیل تیم جدید یا تقویت یک تیم قدیمی نظم و ثبات داخلی یا بین‌المللی را تغییر دهند
این افراد هم می‌خواهند تا مورد توجه صاحبان قدرت و ثروت قرار گیرند ...نمونه بارز آن روشنفکران و فیلسوفان عصر روشنگری هستند که عقایدشان مورد توجه انقلابیون فرانسه قرار گرفت بدون آنکه خودشان قصد ایجاد انقلاب داشته‌باشند.

🔻مشابه این در جهان اسلام هم رخ داده.

▪️در خلافت عثمانی در اواخر قرن ۱۸م قبایل عربستان درگیر جنگ‌های بی‌پایان بودند و یکی ازین قبایل( محمدبن سعود) با اتحاد با یکی از علمای متعصب( شیخ محمدبن عبدالوهاب) توانست قبایل دیگر را شکست دهد و با عثمانی‌ها وارد جنگ شود و موفقیت‌های مقطعی دست یابد که در نهایت منجر به قدرت گرفتن آن قبیله در کل عربستان شد

▫️این هویت‌سازهای مذهبی سرنوشت موفقیت‌آمیز و یکسانی نداشتند و گاهی توسط حکومت وقت و متحدانش به شدت سرکوب شده اند زیرا ممکن بود وارد رقابت سیاسی و کسب قدرت شوند .

با پیروزی هر تیم (سیاسی) در بعد جهانی ارزش‌های هویتی آن تیم هم جهانی می‌شود و آن را خیر مسلم جهان ( خیر مطلق) و حقیقت و امری که می‌بایست همه بپذیرند، تعریف می‌کند.

یعنی ارزش های تیم سیاسی ما حقیقت و روح مطلق عالم است و بهتر از این ارزش‌ها وجود ندارد.

هیچ‌گاه قدرتی به صرف قدرت نظامی پیشروی نکرده و توسعه‌طلبی را با ارزش‌هایی که مدعی‌اش هستند توجیه می‌کنند...

#ادامه_دارد
@antioligarchie

#ارسالی_مخاطبان
#داستانک

🔻اشتباه باورنکردنی
#قسمت_اول

اسفند ۶۲ بنا بود در شب دوم عملیات خیبر چهار گردان از نیروهای مهدی باکری و احمد کاظمی از محور هور و نیروهای همت از مسیر طلاییه حمله کنند و در نقطه ای به هم برسند.
حمله یک شب عقب افتاد اما به محور باکری و کاظمی درست اطلاع داده نشد.
آن ها همان شب حمله کردند در حالی که خبری از نیروهای همت نبود. این اشتباه وحشتناک چهار گردان خط شکن از بهترین نیروهای لشکر عاشورا و نجف را به کام مرگ فرستاد.
پس از چند ساعت، فرماندهی تازه متوجه شد که چه کرده اند! هر چهار گردان نیرو در محاصره ی کامل دشمن قرار گرفته بودند ...

ساعت ۵:۲۰ دقیقه بامداد، تازه پس از آن که بشردوست علت عمل نکردن حاج همت را از عزیز جعفری پرسید، متوجه شد که عملیات یک روز
عقب افتاده است...
وضعیت بسیار بد بود، فرماندهان به علت ناراحتی و اضطراب طوری در بی سیم صحبت می کردند که برای دشمن قابل کشف بود .
حالا عراقی ها هم می توانستند به راحتی از مشکل پیش آمده باخبر باشند. مکالمه های فرماندهان قرار گاه و فرماندهان چهار گردان، آشفته و سرشار از غم بود.
احمد کاظمی در حالی که از شدت ناراحتی صدایش به سختی بیرون می آمد با محسن رضایی و رشید صحبت می کرد.
ایرانی ها شب ها حمله را آغاز می کردند و تا دشمن به خودش بیاید ضربه های محکمی به او می زدند اما حالا عملیاتی که ماه ها وقت صرف
شناسایی و طراحی اش شده بود، به شکست کامل نزدیک می شد.
تصمیم گرفتند نیروهای همت را در روشنایی روز به خط طلاییه بفرستند تا خط را در هوشیاری کامل دشمن بشکنند ؛ ماموریتی که غیرممکن به نظر می رسید. همت و فرماندهانی که با او کار می کردند کاملا به خطرناک بودن این تصمیم آگاه بودند، همت در گفتگو با محسن رضایی قدری از ناهماهنگی ها گله کرد اما گفت: »اگر این کار که می گویید تکلیف شرعی باشد شروع می کنیم.
محسن رضایی گفت: آقا شروع کنید، آقا؛ چقدر بحث می کنید، شروع کنید، به این
بچه هایتان بگویید اینقدر بی خود بحث نکنند!!
حالا همت باید فرماندهان زیر نظرش را توجیه می کرد، کار آسانی نبود و برای بسیاری از سوال ها و اشکال ها جواب قانع کننده ای نداشت. اما
محسن رضایی هم دست بردار نبود. دوباره با همت تماس گرفت و تاکید کرد که زودتر عملیات را شروع کنند و گفت: آقای همت بروید وگرنه
ما الان می آییم به آن جا، به آنجا می آییم ها! همت گفت: چشم!
#ادامه_دارد

@antioligarchie
آنتی الیگارشی
#داستانک 🔻اشتباه باورنکردنی #قسمت_اول اسفند ۶۲ بنا بود در شب دوم عملیات خیبر چهار گردان از نیروهای مهدی باکری و احمد کاظمی از محور هور و نیروهای همت از مسیر طلاییه حمله کنند و در نقطه ای به هم برسند. حمله یک شب عقب افتاد اما به محور باکری و کاظمی درست…
#داستانک
#قسمت_دوم

🔻معرکه ی مرگبار

همت نیروهایش را روانه ی خط طلاییه کرد. عملیاتشان کامال ناموفق و پرتلفات شد. حسین بهزاد تصاویر دردناک این روز را از یک فیلم
عراقی دیده است: تصاویر مبهمی از خاکی پوشان ایرانی که در روشنایی روز، افتان و خیزان به زحمت در آن زمین شبه باتلاقی به پیش می آمدند و با اصابت همزمان ده ها گلوله ی خمپاره ۱۲۰ و انفجار آنها به زمین می غلطیدند... مشاهده ی آن تصاویر واقعا دیوانه کننده بود.

روشنایی روز پنجم اسفند به تاریکی شب رسید اما تلفات ادامه داشت. همت دستور داشت که خط را بشکند و به نیروهایش فشار می آورد و می پرسید: پس چی شد؟ چرا شما خط را نمی شکنید؟"
فرمانده گردان می گفت :تلاش می کنند اما نمی شود. همت گفت: اگر تو نمی توانی خط را بشکنی، بگو تا خودم به آن جا بیایم! فرمانده گفت: دیگر کاری از دست من برنمیآید ؛ اگر شما تدبیر بهتری سراغ دارید، بسم الله!

لشکر ۲۷ ذره ذره زیر آتش دشمن آب می شد اما عملیات متوقف نشد . روز ۶ اسفند هم نبرد نابرابر ادامه پیدا کرد؛ بدون شکسته شدن خط و پرتلفات و خیلی تلخ.
۵ اسفند گردان مسلم بن عقیل منهدم شده
بود و ۶ اسفند، گردان مقداد و روزهای بعد گردان های دیگر.
ارتش صدام کاملا بر میدان نبرد مسلط شده بود و تلخ تر از همه اینکه با بلندگو برای رزمنده های ایرانی سخنرانی می کردند: ای بسیجیان فریب خورده ی لشکر همت! دیگر باید به شما ثابت شده باشد که خطوط آهنین سپاه سوم عراق، عبورناپذیر است. زورتان را زدید و دیدید که
توان شکست خطوط ما را ندارید. پس بهتر است با پای خودتان بیایید و به ما تسلیم بشوید. به شما قول می دهیم ارتش قهرمان صدام حسین با شما فریب خوردگان به نحوی انسانی و اسلامی رفتار کند.
فارسی روان صحبت می کردند. فرماندهانی که با همت کار می کردند می گفتند امکان ادامه ی عملیات نیست. همت حرف هایشان را تایید می کرد اما می گفت: چندبار بگویم از بالا به ما می گویند هرطور شده، شما باید در اینجا عمل کنید؟
وقتی دیدیم خود همت هم تحت فشار قرار گرفته کوتاه آمدیم.
جنگ طلاییه به همین صورت ۷‌ اسفند هم ادامه پیدا کرد و ۸ اسفند. چهار گردان خط شکن لشکرهای عاشورا و نجف هم در محور دیگر به تدریج منهدم می شدند.

محمد ابوترابی که شاهد گفتگوی همت و کاظم رستگار در آن روزها بوده، می نویسد:
بیشتر حاج همت صحبت می کرد. بعضی جاها صدای گریه با صحبتش آمیخته می شد. حاج کاظم رستگار هم مدام می گفت: همینه دیگه، به خدا توکل کن، اونا کی فهمیدن ما چی می کشیم
که حالا بفهمن؟ مهم خداست... همت در حرفهایش روی یک موضوع خیلی تاکید می کرد، آن هم اینکه بالایی ها تصور می کنند کوتاهی می کنم و توقع دارند بعد از پنج شش بار زدن به پل طلاییه و شکست خوردن، کماکان ادامه بدهم، درحالی که شدنی نیست.
حاج همت می گفت: من باید بچه ها را از روی بدن شهدای شب قبل حرکت بدم. عملا فضایی واسه تحرک و مانور باقی نمونده. از اون طرف دشمن هم دست ما رو خونده... این طرف هم پایینی ها فکر می کنن من مطالب رو به بالا منتقل نمی کنم و گردان گردان رو واسه یه هدف
دست نیافتنی هزینه می کنم... دیگه خسته شدم!!

@antioligarchie

#ادامه_دارد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بازخوانی

⭕️[ فروردین ۹۷] #محسن_کنگرلو، مشاور امنیتی میرحسین موسوی در دهه ۶۰ :
(محسن) رفیقدوست به من گفت تاجر بحرینی ۱.۵ میلیون دلار پول ما رو خورده، می‌تونی ازش بگیری؟ گفتم این باید بچه‌اش رو گروگان بگیری تا چک بکشه. به واحد نهضت‌های (سپاه) بگو من هم کمک‌شون می‌کنم.

@antioligarchie

پانوشت ▪️لینک مصاحبه کامل محسن کنگرلو👇

https://t.me/antioligarchie/23549
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️شورای نگهبان و مدرک تحصیلی نمایندگان/ #قسمت_اول

( شرح ویدئو) سخنان سخنگوی شورای نگهبان :
افرادی که حداقلی ترین شرایط ثبت نام در انتخابات (مدرک تحصیلی) را نداشته‌اند از همه فیلترها گذشته اند و وارد مجلس شده‌اند و چندسال است بعنوان نماینده در مجلس حضور دارند.

+شورای نگهبان با آن حجم از اختیارات غیرشفاف و بدون پاسخگویی و با سرک کشیدن در خصوصی‌ترین حوزه‌های زندگی افراد حالا رسما اعلام می‌کند ‌متقلبینی ۳ سال است روی صندلی مجلس نشسته‌اند و دارند برای مملکت قانونگذاری می‌کنند و این‌ها فهمیده‌اند ولی هیچ کاری برای اخراج‌شان نشده است.
آن هم در روزهایی که رسانه‌ها پیگیرند اسامی متقلبان کنکور که الآن دانشجو شده‌‌اند را به دست بیاورند و از دانشگاه اخراج‌شان کنند و مطالبه اعلام این اسامی از نمایندگان مجلس‌ را دارند اعلام رخ دادن همین اتفاق در مجلس خیلی جالب است.

🀄️وحید اشتری

#twitter

@antioligarchie
آنتی الیگارشی
⭕️شورای نگهبان و مدرک تحصیلی نمایندگان/ #قسمت_اول ( شرح ویدئو) سخنان سخنگوی شورای نگهبان : افرادی که حداقلی ترین شرایط ثبت نام در انتخابات (مدرک تحصیلی) را نداشته‌اند از همه فیلترها گذشته اند و وارد مجلس شده‌اند و چندسال است بعنوان نماینده در مجلس حضور دارند.…
#تکمیلی

⭕️شورای نگهبان و مدرک تحصیلی نمایندگان/ #قسمت_دوم

به بهانه سخنان آقای طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان، چند خطی در مورد یکی از نمایندگان مجلس، آقای ‎#علی_اصغر_خانی نماینده شاهرود می‌نویسم که الآن داخل مجلس است.
علی اصغرخانی یکی از شهرداران مناطق تهران در زمان آقای قالیباف و یکی از نزدیک‌ترین مدیران وی بود که در لیست‌های انتخاباتی مختلف اصولگرایان در مجلس و شورا نامزد می‌شد و بعنوان سهمیه ‎#یاران_قالیباف شناخته می‌شد.
دور پیش بالاخره توانست به اسم ‎#جبهه_انقلاب از شاهرود وارد مجلس شود.
طبق ماده ۲۸ قانون انتخابات، ثبت نام مجلس مدرک کارشناسی ارشد می خواهد.
ایشان چون جانباز است می‌تواند شامل قانون احتساب یک مقطع تحصیلی بالاتر برای جانبازان شود.یعنی یک مدرک لیسانس رسمی مورد تایید وزارت علوم داشته باشد هم کافی است و برایش فوق لیسانس محسوب می‌شود.
البته مدرک رسمی مورد تایید وزارت علوم که ارزش علمی داشته باشد نه مدارک با ارزش استخدامی.این صراحت قانون است.
حالا ایشان در آذرماه ۹۸ که در مجلس ثبت نام کرده یک لیسانس از یک موسسه دولتی ارائه کرده و ارزشش را متاسفانه به دروغ ارزش علمی اعلام کرده است!
عجیب این که علی رغم ارائه مدرک لیسانس برای انتخابات در تبلیغات از عنوان دکتر برای خودش استفاده می‌کرد.
حتی الآن تابلو دفتر این نماینده در شاهرود هم نوشته شده "دکتر علی اصغر خانی نماینده... "
حالا آیا همان لیسانس را دارد؟
ما مدرک ایشان را در سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات استعلام کردیم.
موسسه صادر کننده مدرک اعلام کرد این مدرک مربوط به مرکز مدیریت دولتی است.
مرکز مدیریت دولتی رسما اعلام کرد این مدرک ارزش علمی ندارد و غیر رسمی است.
یعنی دکتر همان لیسانس را هم ندارد.

سازمان امور دانشجویان در پاسخ همین استعلام اعلام کرد هیچگونه اطلاعاتی در بانک اطلاعات دانشجویان و دانش آموختگان درمورد علی اصغر خانی موجود نمی باشد و معاونت قوانین مجلس هم گفت اطلاعات یا اسنادی در رابطه با مدرک تحصیلی این نماینده در این معاونت موجود نیست.
می‌بینید چقدر ساده یک نفر در سال ۱۳۷۸ در مرکز مدیریت دولتی یک دوره کارمندی را گذرانده سپس پس از ۹ سال مورخ ۱۳۸۷/۰۸/۲۱ برای نامبرده یک گواهینامه صادر شده که حتی ارزش لیسانس هم ندارد ولی طرف را در این مملکت دکتر کرده و الآن نماینده مجلس است بدون اینکه مشکلی برایش بوجود بیاید.
با همین گواهینامه از ثبت‌نام در فرمانداری که بگیرید تخلف آغاز شده و همه نهادهایی که مرحله به مرحله ایشان را تایید کرده‌اند ترک فعل کرده‌اند تا آنهایی که به اسم جبهه انقلاب ایشان را در لیست‌ها قرار داده‌اند و نهایتا چنین متقلبی را بعنوان قانونگذار به این مردم غالب کرده‌اند.
در همان انتخاباتی که کلی از چهره‌های دانشگاهی و اساتید با سواد و نخبگان مملکت توسط همین نهادهای نظارتی به بهانه‌‌های مختلف رد صلاحیت شده‌اند.
دو نمونه بعنوان مثال، دکتر سعید زیباکلام و دکتر راغفر که هر دو از اساتید دانشگاهی لیست ‎#مجلس_عدالتخواه بودند و رد صلاحیت شدند.

▪️مستندات و تصاویر مربوط به این مطلب را می توانید در لینک زیر ببینید👇

https://t.me/ghablmed/612?single

🀄️وحید اشتری

#twitter

@antioligarchie
#یادداشت

⭕️تمام راه‌هایی که به موساد ختم می‌شود
#قسمت_اول
شاهد علوی

چگونه یک سپاهی متهم به جاسوسی برای موساد اعدام می‌شود، اما یکی از مدیران زن شاغل در استانداری سیستان‌وبلوچستان که به «انتقال اطلاعات سری و محرمانه» به همین فرد اعدام‌شده، متهم شده، ارتقا مقام گرفته و به سازمان انرژی اتمی منتقل می‌شود؟

۲۵ آذر، رسانه‌های حکومتی در ایران، بدون ذکر نام خبر دادند یک زندانی امنیتی در زاهدان به اتهام «همکاری اطلاعاتی با موساد» اعدام شده است. اکنون سازمان حقوق‌بشر ایران خبر داده که این زندانی اعدام شده، یک جوان بسیجی/سپاهی پرنفوذ به نام محسن سراوانی، ۲۴ ساله، بوده است.
جوانی سپاهی که حکم «مشاور جوان بیت رهبری» گرفته بود و چنان ارتباطی با چهره‌های عالی‌رتبه جمهوری‌اسلامی داشت که می‌توانست ترتیبی بدهد که همان مدیر زن شاغل در استانداری سیستان‌وبلوچستان، شخصا با سیدمظاهر حسینی، «مدیرکل تشریفات بیت رهبری» در خیابان پاستور دیدار و ملاقات کند.

ارتباطات سطح بالای محسن سراوانی، به مدیرکل تشریفات دفتر علی خامنه‌ای ختم نمی‌شد و او با وحید حقانیان، معاون اجرایی علی خامنه‌ای (مشخص نیست حقانی هنوز همین پست را دارد یا نه) هم ارتباطی نزدیک داشت، ارتباطی که به او اجازه می‌داد با همین امنیتی‌ترین چهره این دفتر هم سلفی بگیرد.
از محسن سراوانی، تصاویری دیگری هم در کنار مقامات حکومتی منتشر شده است. تصاویری در کنار علی اوسط هاشمی و سید دانیال محبی، دو تن از استانداران پیشین سیستان‌وبلوچستان؛ علی‌اصغر میرشکار، معاون پیشین امنیتی و انتظامی این استانداری و محمد مرزیه، دادستان عمومی و انقلاب زاهدان.

این «مشاور جوان بیت رهبری» در دوره سه استاندار (اوسط هاشمی، محبی و موهبتی) امین استانداری سیستان و بلوچستان بوده و معاونين امنيتی/انتظامی این استانداری را در ماموریت‌هایشان همراهی کرده و همه مسئولين اجرایی این استان او را به عنوان نماینده دستگاه‌های نظارتی و دادستان مرکز استان می‌شناختند.

محسن سراوانی، روابط نزدیکی با دفتر آیت االه علی‌ خامنه‌ای و نهادهای نظارتی و امنیتی در سطح ملی و استانی مثل دیوان محاسبات و سازمان بازرسی داشته و بارها برای پیشبرد کارهایش از همین روابط استفاه کرده و پیش از بازداشت مدیران استانی، درباره آن هشدار داده است.
سال ۹۸، اطلاعات سپاه محسن سراوانی را بازداشت می‌کند اما بعد از ۴۵ روز آزاد می‌‌کند. در همان زمان، وزات اطلاعات هم او را ۱۰ روز بازداشت کرده و آزاد می‌کند. گفته شده بررسی‌های آن‌ها نشان داده که «او واقعا با نهادهای امنيتی و نظارتی در ارتباط بوده وسوتفاهم‌ها برطرف شده است».

بر اساس دادنامه‌ شعبه ۷ دادگاه تجديدنظر استان سيستان و بلوچستان، محسن سراوانی مدعی شده است ابراهیم رئيسی، رئيس وقت قوه قضایيه و یکی از دامادهای علی خامنه‌ای شخصا پيگير کار و آزادی او بوده‌اند.

محسن سراوانی در نهایت ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ مجددا بازداشت شد، ۲۸ دی ۱۴۰۱ به اعدام محکوم و ۲۵ آذر اعدام شد. او دو وکیل تعیینی داشته و در جریان دادگاه گفته زیر شکنجه مجبور به اعتراف شده. متهم ردیف دوم، افشين قربانی ميشانی ۲۶ ساله، هم با همان اتهامات سراوانی به اعدام محکوم شده است.

بر اساس دادنامه،سراوانی «اطلاعات طبقه‌بندی شده اعم از محرمانه، خيلی محرمانه و سری را از ماموران دولتی گرفته و به موساد داده» اما این مامور دولتی که نه خودش و نه وکیل منتخبش، مدعی اقرار زیر شکنجه نشده‌اند و اتهام ارائه اسناد محرمانه و سری به محسن سراوانی را پذیرفته‌، کیست؟

ماندانا زنگنه سروش، ۴۸ ساله، متاهل، دکترا، کارمند ارشد فعلی سازمان انرژی اتمی در تهران و معاون پیشین استانداری سیستان‌وبلوچستان از تیر ۹۹ تا آبان ۱۴۰۰ / از ۹۶ تا ۹۹ مدیرکل سرمایه‌گذاری همین استانداری و پیش از آن هم سال‌ها معاون ميراث فرهنگی استان (۱۵ سال سابقه مدیریتی).

ماندانا زنگنه سروش، با حکم ۲۸ دی ۱۴۰۱ شعبه دوم دادگاه انقلاب زاهدان و به اتهام افشای اسناد دولتی محرمانه، خيلی محرمانه و سری، در مجموع به ۸ سال زندان و ۳ سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد. محسن سراوانی و افشین قربانی به خاطر گرفتن همین اسناد به اعدام محکوم شده‌اند.

ماندانا زنگنه سروش در دادگاه گفته محسن سراوانی را از همان زمان شروع کارش به عنوان مدیرکل امور هماهنگی سرمایه‌گذاری در استانداری سیستان و بلوچستان می‌شناخته و با توجه به روابط سراوانی ۱۸ ساله با مقامات استانداری و دیدن حکم او به عنوان مشاور جوان بیت رهبری، با او دیدار و تماس داشته است.


@antioligarchie

ادامه مطلب در پست بعدی👇
⭕️تمام راه‌هایی که به موساد ختم می‌شود
#قسمت_دوم

شاهد علوی

اداره‌کل اطلاعات زاهدان ماندانا زنگنه سروش، را به ارسال ۱۰۰۰ سند به محسن سراوانی متهم کرده است. زنگنه، در دفاعیات خودش در دادگاه بدوی و تجدیدنظر، همکاری در ارائه تنها چند مدرک و سند را تائید کرده و دفاعش این بوده که به خاطر ترس از آبرویش مجبور شده با سراوانی همکاری کند.
ماندانا زنگنه در دفاع از خودش گفته در مقاطعی و به تناوب، این آزار و اذیت را به مدیرکل اطلاعات سیستان‌وبلوچستان، پلیس فتا، مدیرکل حفاظت پرسنلی سازمان انرژی اتمی و یا خانواده سراوانی گزارش داده اما مزاحمت‌های تمام نشده و حتی به صورت حضوری هم ادامه یافته است.

در نهایت، شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر زاهدان، با توجه به این دفاعیات و حمایت اطلاعات استان، استانداری سیستان و بلوچستان و حفاظت سازمان انرژی اتمی از ماندانا زنگنه سروش ، حکم ۸ سال زندان او را به یک سال تقلیل داده و یازده ماه از آن را هم تعلیق کرده است و او اکنون در انرژی اتمی مشغول کار است.

اما سوال این است که چگونه مدیری استانی که خود در دفاعیات نهایی‌اش در دادگاه پذیرفته که ولو زیر فشار با نشان دادن میز کارش به محسن سراوانی به او اجازه داده از دو نامه محرمانه روی میز او تصویربرداری کند، ارتقا مقام پیدا کرده و در سازمان حساس انرژی اتمی مشغول به کار شده است؟

و مهم‌تر از این‌ها، دستگاه اطلاعاتی به دلایلی نامعلوم، وجود دست‌کم یک سند ویدیویی که نشان می‌دهد رابطه‌ای عاطفی/جنسی بین این زنگنه و سراوانی شکل گرفته را نادیده گرفته، سندی دال بر این‌که این زن ۴۳ بوده که به لحاظ عاطفی این پسر بسیار جوان ۱۹ ساله را زیر فشار گذاشته نه برعکس.

در گوشی موبایل محسن سراوانی و البته گوش موبایل ماندانا زنگنه، که در زمان بازداشت در اختیار وزارت اطلاعات بود، شواهد زیادی از این رابطه عاطفی اختیاری بین این مرد جوان ۱۹ ساله و زن میان‌سال ۴۳ ساله (سن دو طرف در زمان اولین دیدار در سال ۱۳۹۷) وجود دارد. اسنادی که نشان می‌دهد اجبار و تهدیدی در رابطه آن‌ها، (دست‌کم تا زمانی که دو طرف ساکن زاهدان بوده‌اند)، درکار نبوده است و همکاری اطلاعات استان سیستان‌وبلوچستان و حفاظت پرسنل سازمان انرژی اتمی در تهران برای اجباری نشان دادن این رابطه و رهایی این زن از زندان و انتقال او از زاهدان به تهران و به کار گماردن او در سازمان انرژی اتمی احتمالا دلایل دیگری دارد. دلایلی که زمینه‌ها و ریشه‌هایش را می‌توان و باید در شکست‌های گسترده جمهوری‌اسلامی در جنگ اطلاعاتی ده ساله اخیر با اسرائیل دید ...


@antioligarchie
⭕️ درباره اسناد فساد مالی و پولشویی موسسه مصاف
#قسمت_اول

در روزهای اخیر  اسنادی از پولشویی و فسادمالی موسسه مصاف متعلق به علی اکبر رائفی پور در بین دعوای جناح های جمهوری اسلامی منتشر شد که نشان می دهد این موسسه از سال ۱۴۰۱ تا به امروز «حدود ۱۰۰میلیارد تومان» از چهار شماره حساب بانک ملت،ملی،سپه و صادرات در پوشش موسسه خیریه پولشویی کرده است.
تراکنش های بانک صادرات مصاف مشخص می کند که از ۱۴۰۱ مبلغ حدود ۵۰ میلیارد تومان تحت عنوان مبهم نذورات مردمی به مصاف واریز اما هیچ گزارشی مبنی بر نحوه عملکرد ان منتشر نشده و این مبلغ بین صدها پروژه بگیر و شرکت پول پاشی شده..مثلا نام محمدعلی بیطرفان بارها در بین واریزی ها به چشم می خورد.
در بین واریزی ها بارها نام برادر علی اکبر رائفی پور «امیرحسین» به چشم می خورد که نشان می دهد او به نمایندگی از برادرش صاحب حساب شخصی اوست. واریزهای میلیاردی تحت عنوان نذورات  به نام امور خیریه به حساب برادر او واریز می شده و بارها جابه جایی پول و پولپاشی صورت گرفته است.
در بین افراد موسسه مصاف نام ۸ نفر خاص به چشم می خورد که تراکنش های مشکوک با رقم هنگفت در حساب متعلق به مصاف دارند به عنوان مثال فقط در یک فقره مبلغ ۱/۴میلیارد تومان به حساب یک نفر واریز شده ضمنا این افراد ارقامی بین ۱ تا ۲/۷میلیارد به شماره حساب امیرحسین رائفی پور واریز کرده اند...

در این بین یک سری تراکنش ها با وجوه بالا به حساب برخی از زنان هم شکل گرفته است مثلا مبلغ واریزی به حساب یک‌شرکت هواپیمایی که احتمالا صاحب ان یک اکانت توییتری با نام ابنوس است یا زنی به نام روجا صفری یا زنی دیگر که احتمال دارد صاحب همان اکانت پروژه بگیر «خورشید» در توییتر باشد.

لینک خبر👇

https://t.me/akhbar_mohem_fori/5266


🀄️آمینواسید


#twitter

@antioligarchie

پانوشت ▪️تصاویر مربوط به خبر را می توانید در دو لینک ضمیمه در مطلب ( لینک کانال خبر فوری و لینک نویسنده رشته توییت ) ببینید.

این اسناد را ابتدا عبدالرضا داوری منتشر کرده است.

ادامه مطلب 👇