Forwarded from P4Ciran
والدین فیلسوف و لوازم تعامل با کودک!
با فراگیر شدن برنامه ی فلسفه برای کودکان در حوزه های مختلف آموزش و پژوهش، والدین علاقه مند نیز کم و بیش به این برنامه توجه نشان میدهند و برای همراهی با قواعدش و بکارگیری آن در روند تربیت اظهار تمایل میکنند.
عبارت والدین فیلسوف بطور تلویحی به مادر و پدری اشاره دارد که چارچوب های برنامه فلسفه برای کودکان را کم و بیش پذیرفته اند و اعلام آمادگی کرده اند تا جهان را یکبار دیگر همراه کودکشان کشف کنند. کودکی که می دانیم بطور طبیعی فیلسوف (کنجکاو) است و بزرگسالان فقط لازم است اسباب دوام و پرورش این ویژگی را آنهم نه از طریق آموزش بلکه با غنی
سازی محیط برایش فراهم و موانع این پرسشگری، اندیشه ورزی و کاوش را برطرف نمایند.
در این مسیر آنچه لازم است به آن توجه داشته باشیم، همان پرهیز کلیدی و همیشگی از افراط و تفریط است.
برخی از والدین و گاهی تسهیلگران همچنان گمان میکنند ارتباط با کودک در چارچوب این برنامه لازم است از طریق تاکید بر آموزش سه هسته اصلی (تفکر نقاد، مراقبتی، خلاق) انجام شود.
حال آنکه تجربه ی زیسته ی کودک در اولویت است و ما صرفا باید او را در جهت کاوش، بازبینی، بازآفرینی و مراقبت همراهی و هدایت کنیم؛ به این معنا که با موقعیت سازی هوشمندانه هر سه مهارت تفکر نقاد، خلاق و مراقبتی را پایاپای پیش ببریم.
بنابراین آنچه مسلم است تاکید افراطی روی هر یک از این سه جنبه چه در آموزش و چه در تعامل با کودک بعنوان یک تسهیلگر و یک والد آسیب زاست.
از همین رو اگرچه برای بزرگسال مرتبط آگاهی از لوازم تفکر نقادانه از جمله #مغالطه ها ضرورت دارد، اما در تعامل با کودک همچنانکه پروفسور #لیپمن مبدع فلسفه برای کودکان اذعان میکند مجاز نیستیم با #استدلال و #بلاغت کودک را قانع کنیم.
بکارگیری استدلال فقط تا آنجا مجاز است که کودک توانایی مقابله به مثل و ارایه ی پاسخ متقابل و استدلال خودش را داشته باشد، وگرنه روشن است که بزرگسال درهر جایگاهی در صورتی که لوازم تفکر نقاد را آموخته باشد، قطعا نسبت به کودک از توانایی بیشتری در استدلال برخوردار است.
روش بلاغی و خطابه نیز در تعامل با کودک کارکرد مشابهی دارد و درواقع به ضد کارکرد خودش تبدیل خواهد شد.
بکارگیری فنون تفکر نقاد، کشف و بیان #مغالطه های کودک (که درواقع یک فعالیت فکری خودآگاه نیست ) و #آیرونی در تعامل با او درواقع بسیار شبیه روش جادویی 1-2-3 است که اگرچه برای والدین کارآیی دارد، اما خشنودی، اعتماد بنفس و جنبه های عاطفی رابطه کودک را تحت تاثیر منفی قرار میدهد.
بنابراین بعنوان والدین یا تسهیلگر مهمترین ویژگی تعامل ما با کودک صرفا باید تسهیل جریان تفکر و کاوش کودک باشد. به این ترتیب اگر انواع مغالطه ها یا سایر فنون #تفکر_نقاد را می آموزیم، صرفا باید برای این باشد که بتوانیم بعنوان یک الگو نماینده ی خوبی برای تفکر مستدل باشیم، نه اینکه آن را در جهت مغلوب ساختن کودکمان بکار گیریم که در اینصورت به اسم فلسفه ورزی و اجرای برنامه فلسفه برای کودکان، درواقع تجربه ی فیلسوفانه شخصی کودک را متوقف و او را از پیگیری لذت جستجوگری و کاوش محروم کرده ایم. یادمان باشد پا به پای کودک حرکت کنیم نه جلوتر و نه عقب تر!
الهام فخرایی
@P4Ciran
با فراگیر شدن برنامه ی فلسفه برای کودکان در حوزه های مختلف آموزش و پژوهش، والدین علاقه مند نیز کم و بیش به این برنامه توجه نشان میدهند و برای همراهی با قواعدش و بکارگیری آن در روند تربیت اظهار تمایل میکنند.
عبارت والدین فیلسوف بطور تلویحی به مادر و پدری اشاره دارد که چارچوب های برنامه فلسفه برای کودکان را کم و بیش پذیرفته اند و اعلام آمادگی کرده اند تا جهان را یکبار دیگر همراه کودکشان کشف کنند. کودکی که می دانیم بطور طبیعی فیلسوف (کنجکاو) است و بزرگسالان فقط لازم است اسباب دوام و پرورش این ویژگی را آنهم نه از طریق آموزش بلکه با غنی
سازی محیط برایش فراهم و موانع این پرسشگری، اندیشه ورزی و کاوش را برطرف نمایند.
در این مسیر آنچه لازم است به آن توجه داشته باشیم، همان پرهیز کلیدی و همیشگی از افراط و تفریط است.
برخی از والدین و گاهی تسهیلگران همچنان گمان میکنند ارتباط با کودک در چارچوب این برنامه لازم است از طریق تاکید بر آموزش سه هسته اصلی (تفکر نقاد، مراقبتی، خلاق) انجام شود.
حال آنکه تجربه ی زیسته ی کودک در اولویت است و ما صرفا باید او را در جهت کاوش، بازبینی، بازآفرینی و مراقبت همراهی و هدایت کنیم؛ به این معنا که با موقعیت سازی هوشمندانه هر سه مهارت تفکر نقاد، خلاق و مراقبتی را پایاپای پیش ببریم.
بنابراین آنچه مسلم است تاکید افراطی روی هر یک از این سه جنبه چه در آموزش و چه در تعامل با کودک بعنوان یک تسهیلگر و یک والد آسیب زاست.
از همین رو اگرچه برای بزرگسال مرتبط آگاهی از لوازم تفکر نقادانه از جمله #مغالطه ها ضرورت دارد، اما در تعامل با کودک همچنانکه پروفسور #لیپمن مبدع فلسفه برای کودکان اذعان میکند مجاز نیستیم با #استدلال و #بلاغت کودک را قانع کنیم.
بکارگیری استدلال فقط تا آنجا مجاز است که کودک توانایی مقابله به مثل و ارایه ی پاسخ متقابل و استدلال خودش را داشته باشد، وگرنه روشن است که بزرگسال درهر جایگاهی در صورتی که لوازم تفکر نقاد را آموخته باشد، قطعا نسبت به کودک از توانایی بیشتری در استدلال برخوردار است.
روش بلاغی و خطابه نیز در تعامل با کودک کارکرد مشابهی دارد و درواقع به ضد کارکرد خودش تبدیل خواهد شد.
بکارگیری فنون تفکر نقاد، کشف و بیان #مغالطه های کودک (که درواقع یک فعالیت فکری خودآگاه نیست ) و #آیرونی در تعامل با او درواقع بسیار شبیه روش جادویی 1-2-3 است که اگرچه برای والدین کارآیی دارد، اما خشنودی، اعتماد بنفس و جنبه های عاطفی رابطه کودک را تحت تاثیر منفی قرار میدهد.
بنابراین بعنوان والدین یا تسهیلگر مهمترین ویژگی تعامل ما با کودک صرفا باید تسهیل جریان تفکر و کاوش کودک باشد. به این ترتیب اگر انواع مغالطه ها یا سایر فنون #تفکر_نقاد را می آموزیم، صرفا باید برای این باشد که بتوانیم بعنوان یک الگو نماینده ی خوبی برای تفکر مستدل باشیم، نه اینکه آن را در جهت مغلوب ساختن کودکمان بکار گیریم که در اینصورت به اسم فلسفه ورزی و اجرای برنامه فلسفه برای کودکان، درواقع تجربه ی فیلسوفانه شخصی کودک را متوقف و او را از پیگیری لذت جستجوگری و کاوش محروم کرده ایم. یادمان باشد پا به پای کودک حرکت کنیم نه جلوتر و نه عقب تر!
الهام فخرایی
@P4Ciran
🔸آموزش #پرسشگري به دانشآموزان
—---------------------—
در کودکان، پرسش کردن آغاز #تفکر و آگاهي است. بسياري از صاحب نظران تعليم و تربيت عقيده دارند، پرسش خوب و درست، نصف پاسخ است. برخي نيز معتقدند، پايه و اساس هر اکتشافي، يک پرسش اساسي و بنيادي است. با توجه به اهميت و ضرورت پرسش در فرايند ياددهي و يادگيري، درباره تقويت روحيه ي پرسشگري در #دانش آموزان مطالبي ارائه مي دهيم.
*تعريف پرسشگري
پرسشگري از جمله مهارت هاي موثري است که راه به پاسخ و يقين مي برد و نهادينه کردن اين رسم نکو، به معناي دست گيري مخاطبان براي رسيدن به سر منزل مقصود در جاده تعليم و تربيت است.
#مدرسه بهعنوان مهمترين نهاد اجتماعي وظيفه خطير کشف، رشد و شکوفايي استعدادهاي کودکان و نوجوانان را بهعهده دارد.
در اين ميان نقش مربيان و معلمان بسيار تعيينکننده است. کودکان قبل از ورود به مدرسه بسيار کنجکاو و جستوجوگر هستند و والدين و اطرافيان را آماج سوالات پيدرپي خود در موضوعات مختلف قرار ميدهند. با فرارسيدن دوران ورود به مدرسه يکي از مراحل حساس زندگي کودکان نيز شروع ميشود.
هم سوال از علم خيزد هم جواب، همچو خار و گل که از خاک است و آب
به راستي اگر ما بتوانيم فرزندانمان را به مهارت پرسشگري مجهز کنيم و به آن ها بياموزيم که طرح پرسش، کليد دست يابي به پاسخ هاي بزرگ است، راه پر پيچ و خم آموختن را برايشان هموار کرده ايم. زيرا داشتن پرسش، به واقع مجهز کردن ايشان به چراغي است که با آن مي توانند کوره راه هاي نادانستن را آسوده تر در نوردند. پرسش چراغي است در دست دانش آموزان براي عبور از کوچه هاي تاريک ناداني تا رسيدن به صبح روشن دانايي. اين اعتبار تا بدان جا رسيده است که منزلت آدميان را به پرسش هايي مي دانند که در دل و ديده اش موج مي زند، نه فقط پاسخ هايي که در ذهن دارد! بنابراين، اين حکمت مشهور كه«علاج دانايي پرسش است»، جاي بسي تأمل دارد. واژه «علاج» در حکمت فوق به معناي راه چاره است. بدين مفهوم که چاره دانايي، پرسش کردن است. بنابراين بايد «پرسيد» تا به کامروايي «دانستن» رسيد.
ادامه مطلب در سایت بانک مقاله ها 👈 https://eduarticle.me/?p=3107
—------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—---------------------—
در کودکان، پرسش کردن آغاز #تفکر و آگاهي است. بسياري از صاحب نظران تعليم و تربيت عقيده دارند، پرسش خوب و درست، نصف پاسخ است. برخي نيز معتقدند، پايه و اساس هر اکتشافي، يک پرسش اساسي و بنيادي است. با توجه به اهميت و ضرورت پرسش در فرايند ياددهي و يادگيري، درباره تقويت روحيه ي پرسشگري در #دانش آموزان مطالبي ارائه مي دهيم.
*تعريف پرسشگري
پرسشگري از جمله مهارت هاي موثري است که راه به پاسخ و يقين مي برد و نهادينه کردن اين رسم نکو، به معناي دست گيري مخاطبان براي رسيدن به سر منزل مقصود در جاده تعليم و تربيت است.
#مدرسه بهعنوان مهمترين نهاد اجتماعي وظيفه خطير کشف، رشد و شکوفايي استعدادهاي کودکان و نوجوانان را بهعهده دارد.
در اين ميان نقش مربيان و معلمان بسيار تعيينکننده است. کودکان قبل از ورود به مدرسه بسيار کنجکاو و جستوجوگر هستند و والدين و اطرافيان را آماج سوالات پيدرپي خود در موضوعات مختلف قرار ميدهند. با فرارسيدن دوران ورود به مدرسه يکي از مراحل حساس زندگي کودکان نيز شروع ميشود.
هم سوال از علم خيزد هم جواب، همچو خار و گل که از خاک است و آب
به راستي اگر ما بتوانيم فرزندانمان را به مهارت پرسشگري مجهز کنيم و به آن ها بياموزيم که طرح پرسش، کليد دست يابي به پاسخ هاي بزرگ است، راه پر پيچ و خم آموختن را برايشان هموار کرده ايم. زيرا داشتن پرسش، به واقع مجهز کردن ايشان به چراغي است که با آن مي توانند کوره راه هاي نادانستن را آسوده تر در نوردند. پرسش چراغي است در دست دانش آموزان براي عبور از کوچه هاي تاريک ناداني تا رسيدن به صبح روشن دانايي. اين اعتبار تا بدان جا رسيده است که منزلت آدميان را به پرسش هايي مي دانند که در دل و ديده اش موج مي زند، نه فقط پاسخ هايي که در ذهن دارد! بنابراين، اين حکمت مشهور كه«علاج دانايي پرسش است»، جاي بسي تأمل دارد. واژه «علاج» در حکمت فوق به معناي راه چاره است. بدين مفهوم که چاره دانايي، پرسش کردن است. بنابراين بايد «پرسيد» تا به کامروايي «دانستن» رسيد.
ادامه مطلب در سایت بانک مقاله ها 👈 https://eduarticle.me/?p=3107
—------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
🔹 راهبردهای آموزش مهارت های #تفکر_انتقادی
—------------------------
نویسنده : سنه،افسانه
بسیاری از کسانی که در زمینهء تفکر انتقادی قلم میزنند،بـر ایـن بـاورند که آغاز #تفکر_انتقادی به عصر فیلسوفان تاریخ تفکر میرسد؛به متفکرانی چون:سقراط، آکـوئیناس،اراسموس،مور،بیکن، دکارت،هابز،لاک،نیوتن و کانت.برخی همچون لیپمن(1991)بر این عـقیدهاند که «جنبش توجه بـه تـفکر انتقادی»،به نویسندگان دههء 1950 برمیگردد.و«رویکرد جدید به تفکر انتقادی»در شکل امروزیاش از دههء 1980 آغاز شده است؛یعنی دههای که تدوین کنندگان مجله«رهبری آموزشی»1از متخصصان دعوت کردند،مقالاتی در زمینهء تفکر انـتقادی تألیف کنند.از میان کسانی که به دعوت مجلهء رهبری آموزشی پاسخ مثبت دادند،میتوان به بیر و کاستا اشاره کرد. امروزه،این دو نفر را از پیشتازان آموزش مهارتهای تفکر فراشناخت و مهارتهای تفکر انتقادی بـه حـساب میآورند.
متخصصان و نویسندگان زیادی بر این نظر استوارند که کارفرمایان در عصر حاضر به کارکنان و کارگرانی نیاز دارند که به صورت انتقادی میاندیشند.عدهای هم اعتقاد دارند که زندگی در یک جـامعهء دمـوکراتیک،بیش از آنکه به پیروی کردن از فرامین نیاز داشته باشد،نیازمند اتخاذ تصمیمهای سازنده است.در نهایت،همهء متخصصان باور دارند که تفکر،نیازمند محتواست.به عبارتدیگر بدون محتوا،تفکر مـعنادار نـیست.تفکر انتقادی را میتوان با هرمحتوایی که ارزش پرداختن داشته باشد،آموزش داد.بنابراین محتوای برنامههای درسی برای آموزش #تفکر انتقادی ارزشمند هستند.
زندگی در یک جامعه دموکراتیک، بیش از آنکه به پیـروی کـردن از فـرامین نیاز داشته باشد.نیازمند اتـخاذ تـصمیمهای سـازنده است
تعریف تفکر انتقادی
تاکنون تعریفهای زیادی از تفکر انتقادی ارائه شده است که از میان آنها چند تعریف بنیادیتر و قابل توجهتر هستند:
انـیس2(1987)مـیگوید:«تـفکر انتقادی،تفکری مبتنی بر استدلال است که بـر تـصمیم دربارهء انجام کاری یا باور به چیزی تأکید میورزد.»
نوریس1985)میگوید:«تفکر انتقادی به معنی تصمیم به قبول یـا قـطع یـک باور است.»
هالپرن4(1996)تفکر انتقادی را چنین تعریف میکند:«تفکری اسـت با استفاده از راهبردها یا مهارتهای شناختی،احتمال دستیابی به بازده مطلوب را بالا میبرد.»
تعریف الدر و پال5(1994)همچنین است:«تفکر انـتقادی،تـوانایی پذیـرش مسؤولیت پیامدهای تفکر خویش است.»
شورای ملی توسعهء تفکر انتقادی6 (1996)نـیز ایـن گونه تفکر را فرایندی نظامدار و متبحرانه به مفهومسازی،کاربرد،تحلیل، ترکیب و ارزشیابی اطلاعات گردآوری شده یا تـولید شـده مـیپردازد و از طریق مشاهده، تجربه،تأمل و استدلال به سمت باور و عمل پیش میرود.
ادامه مقاله در سایت بانک مقاله ها https://eduarticle.me/?p=3193
—----------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
—------------------------
نویسنده : سنه،افسانه
بسیاری از کسانی که در زمینهء تفکر انتقادی قلم میزنند،بـر ایـن بـاورند که آغاز #تفکر_انتقادی به عصر فیلسوفان تاریخ تفکر میرسد؛به متفکرانی چون:سقراط، آکـوئیناس،اراسموس،مور،بیکن، دکارت،هابز،لاک،نیوتن و کانت.برخی همچون لیپمن(1991)بر این عـقیدهاند که «جنبش توجه بـه تـفکر انتقادی»،به نویسندگان دههء 1950 برمیگردد.و«رویکرد جدید به تفکر انتقادی»در شکل امروزیاش از دههء 1980 آغاز شده است؛یعنی دههای که تدوین کنندگان مجله«رهبری آموزشی»1از متخصصان دعوت کردند،مقالاتی در زمینهء تفکر انـتقادی تألیف کنند.از میان کسانی که به دعوت مجلهء رهبری آموزشی پاسخ مثبت دادند،میتوان به بیر و کاستا اشاره کرد. امروزه،این دو نفر را از پیشتازان آموزش مهارتهای تفکر فراشناخت و مهارتهای تفکر انتقادی بـه حـساب میآورند.
متخصصان و نویسندگان زیادی بر این نظر استوارند که کارفرمایان در عصر حاضر به کارکنان و کارگرانی نیاز دارند که به صورت انتقادی میاندیشند.عدهای هم اعتقاد دارند که زندگی در یک جـامعهء دمـوکراتیک،بیش از آنکه به پیروی کردن از فرامین نیاز داشته باشد،نیازمند اتخاذ تصمیمهای سازنده است.در نهایت،همهء متخصصان باور دارند که تفکر،نیازمند محتواست.به عبارتدیگر بدون محتوا،تفکر مـعنادار نـیست.تفکر انتقادی را میتوان با هرمحتوایی که ارزش پرداختن داشته باشد،آموزش داد.بنابراین محتوای برنامههای درسی برای آموزش #تفکر انتقادی ارزشمند هستند.
زندگی در یک جامعه دموکراتیک، بیش از آنکه به پیـروی کـردن از فـرامین نیاز داشته باشد.نیازمند اتـخاذ تـصمیمهای سـازنده است
تعریف تفکر انتقادی
تاکنون تعریفهای زیادی از تفکر انتقادی ارائه شده است که از میان آنها چند تعریف بنیادیتر و قابل توجهتر هستند:
انـیس2(1987)مـیگوید:«تـفکر انتقادی،تفکری مبتنی بر استدلال است که بـر تـصمیم دربارهء انجام کاری یا باور به چیزی تأکید میورزد.»
نوریس1985)میگوید:«تفکر انتقادی به معنی تصمیم به قبول یـا قـطع یـک باور است.»
هالپرن4(1996)تفکر انتقادی را چنین تعریف میکند:«تفکری اسـت با استفاده از راهبردها یا مهارتهای شناختی،احتمال دستیابی به بازده مطلوب را بالا میبرد.»
تعریف الدر و پال5(1994)همچنین است:«تفکر انـتقادی،تـوانایی پذیـرش مسؤولیت پیامدهای تفکر خویش است.»
شورای ملی توسعهء تفکر انتقادی6 (1996)نـیز ایـن گونه تفکر را فرایندی نظامدار و متبحرانه به مفهومسازی،کاربرد،تحلیل، ترکیب و ارزشیابی اطلاعات گردآوری شده یا تـولید شـده مـیپردازد و از طریق مشاهده، تجربه،تأمل و استدلال به سمت باور و عمل پیش میرود.
ادامه مقاله در سایت بانک مقاله ها https://eduarticle.me/?p=3193
—----------------------
↩️ کانال مقاله ها 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD5oqnmeI058AeE3WA
Forwarded from آکادمی هنری راما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فلسفه برای کودکان (p4c)
#فبک
#تفکر_انتقادی
#تفکر_خلاق
#تفکر_مراقبتی
#سحر_سلطانی
#راما_آکادمی_تخصصی_راما
@Rama_artgroup
#فبک
#تفکر_انتقادی
#تفکر_خلاق
#تفکر_مراقبتی
#سحر_سلطانی
#راما_آکادمی_تخصصی_راما
@Rama_artgroup
Forwarded from آکادمی هنری راما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فلسفه برای کودکان (p4c) قسمت دوم
#فبک
#تفکر_انتقادی
#تفکر_خلاق
#تفکر_مراقبتی
#سحر_سلطانی
#راما_آکادمی_تخصصی_راما
@Rama_artgroup
#فبک
#تفکر_انتقادی
#تفکر_خلاق
#تفکر_مراقبتی
#سحر_سلطانی
#راما_آکادمی_تخصصی_راما
@Rama_artgroup
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ویدیو_آموزشی 💻
_______
🎥 با چند روش ساده #تفکر_خلاق را در فرزندانمان تقویت کنیم / کیدتاکس
#کودکان
________
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
_______
🎥 با چند روش ساده #تفکر_خلاق را در فرزندانمان تقویت کنیم / کیدتاکس
#کودکان
________
کانال مقاله ها 🌺 @eduarticle
🤔سواد رسانهاي براي مقابله با روانشناسي شبهعلمي
عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران درباره نقش مردم در مقابله با #روانشناسي شبهعلمي ميگويد: مردم بايد درجهاي از سواد رسانهاي و تفکر نقادانه را داشته باشند که اگر با سخني مواجه شدند بتوانند تشخيص دهند آيا اين سخن براي کسب منافع شخصي بيان شده است يا فرد گوينده صرفا بدون غرض اطلاعاتي مفيد را مطرح ميکند. اين فقط به حوزه روانشناسي مربوط نميشود و با گسترش فضاي مجازي، لازم است مردم سواد رسانهاي داشته باشند.
دکتر علي اصغر اصغرنژاد فريد در گفتگو با ايسنا با بيان اين که «براي خود روانشناسان نيز تشخيص روانشناسي علمي از روانشناسي شبه علمي چندان راحت نيست» ادامه ميدهد: صرف استفاده از عبارت «از نظر روانشناسي...» نبايد باعث شود مردم حرف افراد مختلف را بپذيرند و مطلب علمي را بايد از رسانه معتبر دريافت کرد.
در اين راستا لزوم #تفکر_نقادانه در موضوعات علوم انساني اهميت بيشتري دارد، چرا که مرز بين علم و شبهعلم يا علم و خرافه چندان روشن نيست.
مثلا کتابي با عنوان «راز» وجود دارد که در آن گفته شده است اگر هر روز با خود تکرار کني «من ميلياردر خواهم شد» اين اتفاق ميافتد؛ اما واقعيت اين است که براي انجام هر کاري ابتدا بايد طرح و نقشه آن را داشت و سپس طرح را اجرا کرد. با «گفتن و خواستن» رسيدن به هدف ممکن نميشود، بلکه با «عمل کردن» موفقيت رخ ميدهد.
بايد سيستم نظارتي مستحکمي براي نظارت بر ترويج روانشناسي زرد وجود داشته باشد. اگر کسي حرفي بزند که موجب آسيب به زندگي افراد شود، بايد محکمه و سازو کاري وجود داشته باشد که اين موضوع را پيگيري کند و پس از جريمه فرد متخلف به همه افراد حوزه اطلاع دهد تا همه متوجه شوند اقداماتشان چه پيامدهايي دارد.
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران درباره نقش مردم در مقابله با #روانشناسي شبهعلمي ميگويد: مردم بايد درجهاي از سواد رسانهاي و تفکر نقادانه را داشته باشند که اگر با سخني مواجه شدند بتوانند تشخيص دهند آيا اين سخن براي کسب منافع شخصي بيان شده است يا فرد گوينده صرفا بدون غرض اطلاعاتي مفيد را مطرح ميکند. اين فقط به حوزه روانشناسي مربوط نميشود و با گسترش فضاي مجازي، لازم است مردم سواد رسانهاي داشته باشند.
دکتر علي اصغر اصغرنژاد فريد در گفتگو با ايسنا با بيان اين که «براي خود روانشناسان نيز تشخيص روانشناسي علمي از روانشناسي شبه علمي چندان راحت نيست» ادامه ميدهد: صرف استفاده از عبارت «از نظر روانشناسي...» نبايد باعث شود مردم حرف افراد مختلف را بپذيرند و مطلب علمي را بايد از رسانه معتبر دريافت کرد.
در اين راستا لزوم #تفکر_نقادانه در موضوعات علوم انساني اهميت بيشتري دارد، چرا که مرز بين علم و شبهعلم يا علم و خرافه چندان روشن نيست.
مثلا کتابي با عنوان «راز» وجود دارد که در آن گفته شده است اگر هر روز با خود تکرار کني «من ميلياردر خواهم شد» اين اتفاق ميافتد؛ اما واقعيت اين است که براي انجام هر کاري ابتدا بايد طرح و نقشه آن را داشت و سپس طرح را اجرا کرد. با «گفتن و خواستن» رسيدن به هدف ممکن نميشود، بلکه با «عمل کردن» موفقيت رخ ميدهد.
بايد سيستم نظارتي مستحکمي براي نظارت بر ترويج روانشناسي زرد وجود داشته باشد. اگر کسي حرفي بزند که موجب آسيب به زندگي افراد شود، بايد محکمه و سازو کاري وجود داشته باشد که اين موضوع را پيگيري کند و پس از جريمه فرد متخلف به همه افراد حوزه اطلاع دهد تا همه متوجه شوند اقداماتشان چه پيامدهايي دارد.
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
گوشیهای هوشمندتان را زمین بگذارید
مردم «سرگرمکننده بودن تفکر»را دستکم میگیرند
بر اساس نتایج یک مطالعۀ جدید، اینکه به مغزتان اجازه بدهید رها باشد و کمی حال و هوای تازه را تجربه کند، بسیار سرگرمکنندهتر از آن چیزی است که فکر میکنید.
پژوهشگران بریتانیایی، آلمانی و ژاپنی دریافتند که مردم «لذت» حاصل از رها کردن فناوریهای ارتباطی دیجیتال و اجازه دادن به ذهن برای #تفکر دربارۀ آنچه در اطراف میگذرد را، دستکم میگیرند.
این نتیجه که پس از انجام مجموعهای از آزمایشها روی بیش از ۲۵۰ داوطلب حاصل شد، نشان داد مردم همواره این موضوع که حتی ۲۰ دقیقه غرق شدن در تفکرات خود و فکر کردن دربارۀ آرزوها چقدر «لذتبخش» است را، دستکم میگیرند.
به گفتۀ پژوهشگران این تحقیق، به نظر میرسد که مردم هنوز نمیتوانند تفکر را به عنوان یک کار «لذتبخش»رتبه بندی کنند. آنها قصد دارند در ادامۀ این تحقیقات، این موضوع را بررسی کنند که چه نوع تمرینهای فکری برای مردم لذتبخشترین و انگیزهبخشترین هستند.
🔸متن کامل در سایت بانک مقاله ها👈 اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
مردم «سرگرمکننده بودن تفکر»را دستکم میگیرند
بر اساس نتایج یک مطالعۀ جدید، اینکه به مغزتان اجازه بدهید رها باشد و کمی حال و هوای تازه را تجربه کند، بسیار سرگرمکنندهتر از آن چیزی است که فکر میکنید.
پژوهشگران بریتانیایی، آلمانی و ژاپنی دریافتند که مردم «لذت» حاصل از رها کردن فناوریهای ارتباطی دیجیتال و اجازه دادن به ذهن برای #تفکر دربارۀ آنچه در اطراف میگذرد را، دستکم میگیرند.
این نتیجه که پس از انجام مجموعهای از آزمایشها روی بیش از ۲۵۰ داوطلب حاصل شد، نشان داد مردم همواره این موضوع که حتی ۲۰ دقیقه غرق شدن در تفکرات خود و فکر کردن دربارۀ آرزوها چقدر «لذتبخش» است را، دستکم میگیرند.
به گفتۀ پژوهشگران این تحقیق، به نظر میرسد که مردم هنوز نمیتوانند تفکر را به عنوان یک کار «لذتبخش»رتبه بندی کنند. آنها قصد دارند در ادامۀ این تحقیقات، این موضوع را بررسی کنند که چه نوع تمرینهای فکری برای مردم لذتبخشترین و انگیزهبخشترین هستند.
🔸متن کامل در سایت بانک مقاله ها👈 اینجا
مقاله،ویدیو آموزشی 🌺 @eduarticle
بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی
گوشیهای هوشمندتان را زمین بگذارید
مردم «سرگرمکننده بودن تفکر» را دستکم میگیرند بر اساس نتایج یک مطالعۀ جدید، اینکه به مغزتان اجازه بدهید رها باشد و کمی حال و هوای تازه را تجربه کند، بسیار سرگرمکنندهتر از آن چیزی است که فکر میکنی