🔴 تاملی در نگاه رحمانی به ولایت فقیه!
....
....
♦️ مخالفت با ولیامرمسلمین به نوعی شرک است. این مخالفت در واقع مخالفت با خدا و اهلبیت(ع) است، زیرا این افراد از امام زمان خود پیروی نکردهاند؛ در این صورت است که امور از دست خارج خواهد.
♦️این بخشی از سخنان یکی از علمای مشهور در درس اخلاق چند روز پیش شان است، جملاتی که راستش را بخواهید نتوانستم آن را به عنوان یک جوان مومن به اصل #ولایت_فقیه، هضم کنم و بپذیرم.
🔵 برای بررسی این جمله باید به عناصر آن توجه کرد و معنی آنها را درک کرد.
⬅️اول، عنصر #مخالفت
⬅️دوم، #شرک
🔵 پیرامون «مخالفت» باید گفت که این فعل، فعلی نسبی و غیر مطلق است. در حقیقت باید روشن شود «مخالفت در چه سطحی» صورت می گیرد.
برخی مخالفت ها، مخالفت های برنامه ای تخصصی است.
مثلا یکی مخالف سیاست های اصل 44 است، یا مخالف سیاست های برنامه های توسعه کشور است.
برخی مخالفت ها شخصی است. یعنی طرف، مخالف شخص رهبری است. مخالف اصل ولایت فقیه نیست.
برخی مخالفت ها عقیدتی است، یعنی طرف کلا مخالف اصل ولایت فقیه است.
یکی هم مخالفتش ترکیبی است. یعنی هم با شخص مخالف است، هم با اصل. منتها به قوانین کشور پایبند است. مخالف بی خطر است اصطلاحا.
نکته بعد اینکه شخص مخالف، این مخالفت را چگونه ظهور و بروز دهد.
یکی نقد می نویسد، یکی دست به سلاح می برد. بین این دو از زمین تا آسمان فرق است.
🔵 عنصر دوم، شرک، که کامل داستانش روشن و تعریفش مشخص است.
مشرک در فقه ما یعنی کسی که به وحدانیت خداوند معتقد نیست، #دشمن_پیامبر و ائمه دین (س) است. یعنی اسلام نیاورده طرف.
اما سوالی که پیش می آید این است که آیا، آن مخالفت، قابل قیاس با شرک است؟ آن اتهام، با این حکم، قابل تطبیق است؟
آیا اگر کسی ولایت، نه ولایت فقیه، بلکه ولایت ائمه را نپذیرفته، می توان مشرک خواند؟
هم اکنون تعداد مسلمانانی که اینچنین هستند، کم نیستند. اما آیا آنان مشرک اند؟
🔵 یک عده ای در تاریخ بوده اند، که از مخالفت با امام، برای #نفی_توحید و #ضربه به اسلام وارد شده اند، به اینها می شود صفت هایی چون شرک یا نفاق داد، اما آیا همه اینچنین هستند؟
رفتار ائمه با مخالفین مسلمان خود، اینگونه بوده است?
ما شاید بتوانیم به ایمان آنها طبق آیات و روایات ایراد بگیریم که کامل نیست، و فردی که ولایت حقه را نپذیرفته، سعادتمند نخواهد شد، اما مشرک نمی توانیم آنها را بنامیم. حالا چه برسد به ولایت فقیه، که اصولا ولایت خاص معصوم نیست.
🔵 نکته مهمتر آنکه، کسی که "مخالف" است، حتما " #ضد" نیست.
رهبری در یکی از دیدارهای دانشجویی در تبیین اینکه ضد ولایت فقیه چه کسی است، پاسخ می دهند کسی است که #چنگ_و_دندان نشان بدهد. به تعبیری #پنجه_در_پنجه بیندازد.
رهبری صریحا می فرمایند کسی که منتقد سیاست های رهبری است، ضد ولایت فقیه نیست. یعنی به یک دوزی از مخالفت، میدان می دهند و به رسمیت می شناسند.
به نظر من، این نوع نگاه #سلبی به اصل ولایت فقیه، نمی تواند منجر به انسان سازی بشود. چرا که آن را تا حد زیادی از #پویایی و تحرک و جامعه سازی می اندازد و به تدریج آن را به ضد خود تبدیل می کند.
ولی فقیه، بیش از آنکه حاکم باشد، پدر است. نباید این فکر رایج شود که این پدر، فقط پدر برخی (مذهبی ها) است.
ولی فقیه، امام خوب ها و بدها، مومن ها و فاسق ها، پدر بدکاره ها و خوبکاره ها، پدر بی حجاب ها و باحجاب ها، پدر دزد و پلیس، پدر جوان منتقد اصلاح طلب و اصولگرا، به عبارتی پدر همه از سیاه تا سفید، است .
🔵 وقتی ما یک عده ای را با برچسب مشرک خطاب قرار می دهیم، حقیقت آنها را نه از دایره انقلاب که از دایره اسلام نیز خارج کرده ایم.
این در حالی است که طبق #فقه_سیاسی #تشیع، کسی که تحت زعامت حکومت اسلامی زندگی می کند، حتی اگر حکومت و رهبر را قبول نداشته باشد، حتی اگر مشرک هم باشد، تا زمانی که به قوانین کشور احترام می گذارد، نباید تحت هیچ شرایطی از حقوق عمومی و اختصاصی اش محروم گردد، نباید تحت هیچ فشار روحی، روانی قرار گیرد، نباید از فرصت هایی که برای آحاد مردم در نظر گرفته شده محروم شود. نباید مورد تفتیش عقیده قرار بگیرد.
حاکم اسلامی موظف است با او همانند دیگر مردمان رفتار کند.
ما نیازمند بسط نگاه رحمانی به ولایت فقیه هستیم. نه نگاه شدّتی.
متاسفانه آنچه امروز بر فضای مذهبی حزب الهی غالب است، نه نگاه رحمانی که نگاه کامل سلب و غیر آزادی است که خود سبب شیوع انسداد فکری و گاها بروز نگاه #تکفیری در این قشر شده است.
🔴 بعد نوشت: به گوینده توجه نکنید، به سخنش بیندیشید.
.....
.....
@khamenism
....
....
♦️ مخالفت با ولیامرمسلمین به نوعی شرک است. این مخالفت در واقع مخالفت با خدا و اهلبیت(ع) است، زیرا این افراد از امام زمان خود پیروی نکردهاند؛ در این صورت است که امور از دست خارج خواهد.
♦️این بخشی از سخنان یکی از علمای مشهور در درس اخلاق چند روز پیش شان است، جملاتی که راستش را بخواهید نتوانستم آن را به عنوان یک جوان مومن به اصل #ولایت_فقیه، هضم کنم و بپذیرم.
🔵 برای بررسی این جمله باید به عناصر آن توجه کرد و معنی آنها را درک کرد.
⬅️اول، عنصر #مخالفت
⬅️دوم، #شرک
🔵 پیرامون «مخالفت» باید گفت که این فعل، فعلی نسبی و غیر مطلق است. در حقیقت باید روشن شود «مخالفت در چه سطحی» صورت می گیرد.
برخی مخالفت ها، مخالفت های برنامه ای تخصصی است.
مثلا یکی مخالف سیاست های اصل 44 است، یا مخالف سیاست های برنامه های توسعه کشور است.
برخی مخالفت ها شخصی است. یعنی طرف، مخالف شخص رهبری است. مخالف اصل ولایت فقیه نیست.
برخی مخالفت ها عقیدتی است، یعنی طرف کلا مخالف اصل ولایت فقیه است.
یکی هم مخالفتش ترکیبی است. یعنی هم با شخص مخالف است، هم با اصل. منتها به قوانین کشور پایبند است. مخالف بی خطر است اصطلاحا.
نکته بعد اینکه شخص مخالف، این مخالفت را چگونه ظهور و بروز دهد.
یکی نقد می نویسد، یکی دست به سلاح می برد. بین این دو از زمین تا آسمان فرق است.
🔵 عنصر دوم، شرک، که کامل داستانش روشن و تعریفش مشخص است.
مشرک در فقه ما یعنی کسی که به وحدانیت خداوند معتقد نیست، #دشمن_پیامبر و ائمه دین (س) است. یعنی اسلام نیاورده طرف.
اما سوالی که پیش می آید این است که آیا، آن مخالفت، قابل قیاس با شرک است؟ آن اتهام، با این حکم، قابل تطبیق است؟
آیا اگر کسی ولایت، نه ولایت فقیه، بلکه ولایت ائمه را نپذیرفته، می توان مشرک خواند؟
هم اکنون تعداد مسلمانانی که اینچنین هستند، کم نیستند. اما آیا آنان مشرک اند؟
🔵 یک عده ای در تاریخ بوده اند، که از مخالفت با امام، برای #نفی_توحید و #ضربه به اسلام وارد شده اند، به اینها می شود صفت هایی چون شرک یا نفاق داد، اما آیا همه اینچنین هستند؟
رفتار ائمه با مخالفین مسلمان خود، اینگونه بوده است?
ما شاید بتوانیم به ایمان آنها طبق آیات و روایات ایراد بگیریم که کامل نیست، و فردی که ولایت حقه را نپذیرفته، سعادتمند نخواهد شد، اما مشرک نمی توانیم آنها را بنامیم. حالا چه برسد به ولایت فقیه، که اصولا ولایت خاص معصوم نیست.
🔵 نکته مهمتر آنکه، کسی که "مخالف" است، حتما " #ضد" نیست.
رهبری در یکی از دیدارهای دانشجویی در تبیین اینکه ضد ولایت فقیه چه کسی است، پاسخ می دهند کسی است که #چنگ_و_دندان نشان بدهد. به تعبیری #پنجه_در_پنجه بیندازد.
رهبری صریحا می فرمایند کسی که منتقد سیاست های رهبری است، ضد ولایت فقیه نیست. یعنی به یک دوزی از مخالفت، میدان می دهند و به رسمیت می شناسند.
به نظر من، این نوع نگاه #سلبی به اصل ولایت فقیه، نمی تواند منجر به انسان سازی بشود. چرا که آن را تا حد زیادی از #پویایی و تحرک و جامعه سازی می اندازد و به تدریج آن را به ضد خود تبدیل می کند.
ولی فقیه، بیش از آنکه حاکم باشد، پدر است. نباید این فکر رایج شود که این پدر، فقط پدر برخی (مذهبی ها) است.
ولی فقیه، امام خوب ها و بدها، مومن ها و فاسق ها، پدر بدکاره ها و خوبکاره ها، پدر بی حجاب ها و باحجاب ها، پدر دزد و پلیس، پدر جوان منتقد اصلاح طلب و اصولگرا، به عبارتی پدر همه از سیاه تا سفید، است .
🔵 وقتی ما یک عده ای را با برچسب مشرک خطاب قرار می دهیم، حقیقت آنها را نه از دایره انقلاب که از دایره اسلام نیز خارج کرده ایم.
این در حالی است که طبق #فقه_سیاسی #تشیع، کسی که تحت زعامت حکومت اسلامی زندگی می کند، حتی اگر حکومت و رهبر را قبول نداشته باشد، حتی اگر مشرک هم باشد، تا زمانی که به قوانین کشور احترام می گذارد، نباید تحت هیچ شرایطی از حقوق عمومی و اختصاصی اش محروم گردد، نباید تحت هیچ فشار روحی، روانی قرار گیرد، نباید از فرصت هایی که برای آحاد مردم در نظر گرفته شده محروم شود. نباید مورد تفتیش عقیده قرار بگیرد.
حاکم اسلامی موظف است با او همانند دیگر مردمان رفتار کند.
ما نیازمند بسط نگاه رحمانی به ولایت فقیه هستیم. نه نگاه شدّتی.
متاسفانه آنچه امروز بر فضای مذهبی حزب الهی غالب است، نه نگاه رحمانی که نگاه کامل سلب و غیر آزادی است که خود سبب شیوع انسداد فکری و گاها بروز نگاه #تکفیری در این قشر شده است.
🔴 بعد نوشت: به گوینده توجه نکنید، به سخنش بیندیشید.
.....
.....
@khamenism
🔴 با مالک چه می کردیم؟!
....
....
فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟"
و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است".
و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و جناب جریر مثل برخی مذاکره کننده های خودمان اهل #بخیه و #ماله از آب در می آیند.
یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم! را #شرک بخواند، جماعت #حزب_الله_رانتی که حیاتشان به #دوپینگ های سیاسی و اتصال به #شیر_نفت بسته و حاضرند برای حفظ موقعیت و تبدیل شدن به #سوگلی_حاکمیت، هر فکر متفاوتی را از #قطار_انقلاب پیاده و تخریب کنند و از اینها خطرناکتر غلبه نگاه #اخباری #نقلی به تفکر #عقلانی انقلابی و ... نیز وجود داشت، آنگاه این جماعت با مالک چه می کرند و چگونه تاریخ و شخصیت او را می نوشتند؟
بی شک او را با عناوین آشنایی چون، انحرافی، جاسوس معاویه، موسس جریان فراماسونری تشیع، رهبر شیعیان ضد ولایت و ... می شناختیم تا هر وقت نام مالک اشتر نخعی بیاید، او را همانند #اشعث_ابن_قیس_کندی ، نفرین کنیم!
مردی که حضرت امیر آرزو می کند کاش ده تن چون او در رکابش بودند تا صحنه تاریخ را دگرگون می ساخت، مجاهدی که وقتی به شهادت می رسد، امام چون برادر از دست دادگان اشک می ریزند، عزاداری می کنند و بر دنیای بدون اشتر اُف می فرستند.
🔴 بعد نوشت: آیا وقت آن نرسیده که قرائت مان از تاریخ را بدون تعصب کرده، نگاه و نگرش مان را به سیره امیرالمومنین (ع) نزدیک نموده و مسئله #ولایت را اینقدر نازل، سیاسی و ابزاری برای حذف نگاه ها و افراد نکنیم؟
🔵منابع تاریخی:
وقعه الصفین نوشته نصر ابن مزاحم منقری، اصول کافی، امام علی نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود، شرح نهج البلاغه ابی الحدید
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
....
....
فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟"
و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است".
و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و جناب جریر مثل برخی مذاکره کننده های خودمان اهل #بخیه و #ماله از آب در می آیند.
یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم! را #شرک بخواند، جماعت #حزب_الله_رانتی که حیاتشان به #دوپینگ های سیاسی و اتصال به #شیر_نفت بسته و حاضرند برای حفظ موقعیت و تبدیل شدن به #سوگلی_حاکمیت، هر فکر متفاوتی را از #قطار_انقلاب پیاده و تخریب کنند و از اینها خطرناکتر غلبه نگاه #اخباری #نقلی به تفکر #عقلانی انقلابی و ... نیز وجود داشت، آنگاه این جماعت با مالک چه می کرند و چگونه تاریخ و شخصیت او را می نوشتند؟
بی شک او را با عناوین آشنایی چون، انحرافی، جاسوس معاویه، موسس جریان فراماسونری تشیع، رهبر شیعیان ضد ولایت و ... می شناختیم تا هر وقت نام مالک اشتر نخعی بیاید، او را همانند #اشعث_ابن_قیس_کندی ، نفرین کنیم!
مردی که حضرت امیر آرزو می کند کاش ده تن چون او در رکابش بودند تا صحنه تاریخ را دگرگون می ساخت، مجاهدی که وقتی به شهادت می رسد، امام چون برادر از دست دادگان اشک می ریزند، عزاداری می کنند و بر دنیای بدون اشتر اُف می فرستند.
🔴 بعد نوشت: آیا وقت آن نرسیده که قرائت مان از تاریخ را بدون تعصب کرده، نگاه و نگرش مان را به سیره امیرالمومنین (ع) نزدیک نموده و مسئله #ولایت را اینقدر نازل، سیاسی و ابزاری برای حذف نگاه ها و افراد نکنیم؟
🔵منابع تاریخی:
وقعه الصفین نوشته نصر ابن مزاحم منقری، اصول کافی، امام علی نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود، شرح نهج البلاغه ابی الحدید
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
⭕️باز نشر
🔴 با مالک چه می کردیم؟!
....
....
فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟"
و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است".
و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و جناب جریر مثل برخی مذاکره کننده های خودمان اهل #بخیه و #ماله از آب در می آیند.
یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم! را #شرک بخواند، جماعت #حزب_الله_رانتی که حیاتشان به #دوپینگ های سیاسی و اتصال به #شیر_نفت بسته و حاضرند برای حفظ موقعیت و تبدیل شدن به #سوگلی_حاکمیت، هر فکر متفاوتی را از #قطار_انقلاب پیاده و تخریب کنند و از اینها خطرناکتر غلبه نگاه #اخباری #نقلی به تفکر #عقلانی انقلابی و ... نیز وجود داشت، آنگاه این جماعت با مالک چه می کرند و چگونه تاریخ و شخصیت او را می نوشتند؟
بی شک او را با عناوین آشنایی چون، انحرافی، جاسوس معاویه، موسس جریان فراماسونری تشیع، رهبر شیعیان ضد ولایت و ... می شناختیم تا هر وقت نام مالک اشتر نخعی بیاید، او را همانند #اشعث_ابن_قیس_کندی ، نفرین کنیم!
مردی که حضرت امیر آرزو می کند کاش ده تن چون او در رکابش بودند تا صحنه تاریخ را دگرگون می ساخت، مجاهدی که وقتی به شهادت می رسد، امام چون برادر از دست دادگان اشک می ریزند، عزاداری می کنند و بر دنیای بدون اشتر اُف می فرستند.
🔴 بعد نوشت: آیا وقت آن نرسیده که قرائت مان از تاریخ را بدون تعصب کرده، نگاه و نگرش مان را به سیره امیرالمومنین (ع) نزدیک نموده و مسئله #ولایت را اینقدر نازل، سیاسی و ابزاری برای حذف نگاه ها و افراد نکنیم؟
🔵منابع تاریخی:
وقعه الصفین نوشته نصر ابن مزاحم منقری، اصول کافی، امام علی نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود، شرح نهج البلاغه ابی الحدید
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
🔴 با مالک چه می کردیم؟!
....
....
فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟"
و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است".
و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و جناب جریر مثل برخی مذاکره کننده های خودمان اهل #بخیه و #ماله از آب در می آیند.
یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم! را #شرک بخواند، جماعت #حزب_الله_رانتی که حیاتشان به #دوپینگ های سیاسی و اتصال به #شیر_نفت بسته و حاضرند برای حفظ موقعیت و تبدیل شدن به #سوگلی_حاکمیت، هر فکر متفاوتی را از #قطار_انقلاب پیاده و تخریب کنند و از اینها خطرناکتر غلبه نگاه #اخباری #نقلی به تفکر #عقلانی انقلابی و ... نیز وجود داشت، آنگاه این جماعت با مالک چه می کرند و چگونه تاریخ و شخصیت او را می نوشتند؟
بی شک او را با عناوین آشنایی چون، انحرافی، جاسوس معاویه، موسس جریان فراماسونری تشیع، رهبر شیعیان ضد ولایت و ... می شناختیم تا هر وقت نام مالک اشتر نخعی بیاید، او را همانند #اشعث_ابن_قیس_کندی ، نفرین کنیم!
مردی که حضرت امیر آرزو می کند کاش ده تن چون او در رکابش بودند تا صحنه تاریخ را دگرگون می ساخت، مجاهدی که وقتی به شهادت می رسد، امام چون برادر از دست دادگان اشک می ریزند، عزاداری می کنند و بر دنیای بدون اشتر اُف می فرستند.
🔴 بعد نوشت: آیا وقت آن نرسیده که قرائت مان از تاریخ را بدون تعصب کرده، نگاه و نگرش مان را به سیره امیرالمومنین (ع) نزدیک نموده و مسئله #ولایت را اینقدر نازل، سیاسی و ابزاری برای حذف نگاه ها و افراد نکنیم؟
🔵منابع تاریخی:
وقعه الصفین نوشته نصر ابن مزاحم منقری، اصول کافی، امام علی نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود، شرح نهج البلاغه ابی الحدید
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism