فلاخن||سلمان کدیور
11.3K subscribers
1.59K photos
667 videos
35 files
954 links
سلمان کدیور
نویسنده
دانش آموخته روابط بین الملل - گرایش کنترل تسلیحات

.
Download Telegram
🔴 تاملی در نگاه رحمانی به ولایت فقیه!
....
....
♦️ مخالفت با ولی‌امرمسلمین به نوعی شرک است. این مخالفت در واقع مخالفت با خدا و اهل‌بیت(ع) است، زیرا این افراد از امام زمان خود پیروی نکرده‌اند؛ در این صورت است که امور از دست خارج خواهد.

♦️این بخشی از سخنان یکی از علمای مشهور در درس اخلاق چند روز پیش شان است، جملاتی که راستش را بخواهید نتوانستم آن را به عنوان یک جوان مومن به اصل #ولایت_فقیه، هضم کنم و بپذیرم.

🔵 برای بررسی این جمله باید به عناصر آن توجه کرد و معنی آنها را درک کرد.
⬅️اول، عنصر #مخالفت
⬅️دوم، #شرک

🔵 پیرامون «مخالفت» باید گفت که این فعل، فعلی نسبی و غیر مطلق است. در حقیقت باید روشن شود «مخالفت در چه سطحی» صورت می گیرد.

برخی مخالفت ها، مخالفت های برنامه ای تخصصی است.
مثلا یکی مخالف سیاست های اصل 44 است، یا مخالف سیاست های برنامه های توسعه کشور است.

برخی مخالفت ها شخصی است. یعنی طرف، مخالف شخص رهبری است. مخالف اصل ولایت فقیه نیست.

برخی مخالفت ها عقیدتی است، یعنی طرف کلا مخالف اصل ولایت فقیه است.
یکی هم مخالفتش ترکیبی است. یعنی هم با شخص مخالف است، هم با اصل. منتها به قوانین کشور پایبند است. مخالف بی خطر است اصطلاحا.

نکته بعد اینکه شخص مخالف، این مخالفت را چگونه ظهور و بروز دهد.
یکی نقد می نویسد، یکی دست به سلاح می برد. بین این دو از زمین تا آسمان فرق است.

🔵 عنصر دوم، شرک، که کامل داستانش روشن و تعریفش مشخص است.
مشرک در فقه ما یعنی کسی که به وحدانیت خداوند معتقد نیست، #دشمن_پیامبر و ائمه دین (س) است. یعنی اسلام نیاورده طرف.

اما سوالی که پیش می آید این است که آیا، آن مخالفت، قابل قیاس با شرک است؟ آن اتهام، با این حکم، قابل تطبیق است؟

آیا اگر کسی ولایت، نه ولایت فقیه، بلکه ولایت ائمه را نپذیرفته، می توان مشرک خواند؟
هم اکنون تعداد مسلمانانی که اینچنین هستند، کم نیستند. اما آیا آنان مشرک اند؟

🔵 یک عده ای در تاریخ بوده اند، که از مخالفت با امام، برای #نفی_توحید و #ضربه به اسلام وارد شده اند، به اینها می شود صفت هایی چون شرک یا نفاق داد، اما آیا همه اینچنین هستند؟
رفتار ائمه با مخالفین مسلمان خود، اینگونه بوده است?

ما شاید بتوانیم به ایمان آنها طبق آیات و روایات ایراد بگیریم که کامل نیست، و فردی که ولایت حقه را نپذیرفته، سعادتمند نخواهد شد، اما مشرک نمی توانیم آنها را بنامیم. حالا چه برسد به ولایت فقیه، که اصولا ولایت خاص معصوم نیست.

🔵 نکته مهمتر آنکه، کسی که "مخالف" است، حتما " #ضد" نیست.
رهبری در یکی از دیدارهای دانشجویی در تبیین اینکه ضد ولایت فقیه چه کسی است، پاسخ می دهند کسی است که #چنگ_و_دندان نشان بدهد. به تعبیری #پنجه_در_پنجه بیندازد.

رهبری صریحا می فرمایند کسی که منتقد سیاست های رهبری است، ضد ولایت فقیه نیست. یعنی به یک دوزی از مخالفت، میدان می دهند و به رسمیت می شناسند.

به نظر من، این نوع نگاه #سلبی به اصل ولایت فقیه، نمی تواند منجر به انسان سازی بشود. چرا که آن را تا حد زیادی از #پویایی و تحرک و جامعه سازی می اندازد و به تدریج آن را به ضد خود تبدیل می کند.

ولی فقیه، بیش از آنکه حاکم باشد، پدر است. نباید این فکر رایج شود که این پدر، فقط پدر برخی (مذهبی ها) است.

ولی فقیه، امام خوب ها و بدها، مومن ها و فاسق ها، پدر بدکاره ها و خوبکاره ها، پدر بی حجاب ها و باحجاب ها، پدر دزد و پلیس، پدر جوان منتقد اصلاح طلب و اصولگرا، به عبارتی پدر همه از سیاه تا سفید، است .

🔵 وقتی ما یک عده ای را با برچسب مشرک خطاب قرار می دهیم، حقیقت آنها را نه از دایره انقلاب که از دایره اسلام نیز خارج کرده ایم.

این در حالی است که طبق #فقه_سیاسی #تشیع، کسی که تحت زعامت حکومت اسلامی زندگی می کند، حتی اگر حکومت و رهبر را قبول نداشته باشد، حتی اگر مشرک هم باشد، تا زمانی که به قوانین کشور احترام می گذارد، نباید تحت هیچ شرایطی از حقوق عمومی و اختصاصی اش محروم گردد، نباید تحت هیچ فشار روحی، روانی قرار گیرد، نباید از فرصت هایی که برای آحاد مردم در نظر گرفته شده محروم شود. نباید مورد تفتیش عقیده قرار بگیرد.
حاکم اسلامی موظف است با او همانند دیگر مردمان رفتار کند.

ما نیازمند بسط نگاه رحمانی به ولایت فقیه هستیم. نه نگاه شدّتی.

متاسفانه آنچه امروز بر فضای مذهبی حزب الهی غالب است، نه نگاه رحمانی که نگاه کامل سلب و غیر آزادی است که خود سبب شیوع انسداد فکری و گاها بروز نگاه #تکفیری در این قشر شده است.

🔴 بعد نوشت: به گوینده توجه نکنید، به سخنش بیندیشید.
.....
.....
@khamenism
✳️ تاملی در یک نزاع تقلیل گرایانه
.....
.....
🔶آنچه در دعوی آقایان #جلیلی و #حسین_محمدی بیش از اصل موضوع بنظرم اهمیت دارد، یادداشت هایی است که طرفداران هرکدام از اینها در اثبات حقانیت خود و خبط دیگری منتشر کرده اند.
🔶این یاداشت ها از این جهت مهم است که از سوی افراد تاثیر گذاری نگاشته می شود که به نحوی به حاکمیت قرابت سازمانی و فکری بسیاری دارند و به قول معروف از پس توهای سازمانی و تصمیم گیری، بیش از دیگران مطلع هستند.
🔶به عنوان مثال، آقای گنجی، که خود از مرتبطین و شخصیت های تاثیر گذار رسانه ای اصولگرایان است، آقای جلیلی را به عدم فهم مسائل اداره سازمانی متهم کرده و با ابراز اینکه نقد مسئول دفتران رهبری با بقیه مسئولین متفاوت است، چرا که آنها حق دخل و تصرف در دستوراتی که رهبری به آنها می دهد را ندارند در کانال تلگرامی شان می نویسند:

🔷"اعضای دفتر باید سعه صدر بالایی داشته باشند تا بتوانند به‌صورت «ضربه‌گیر» عمل نمایند. ناراحتی‌های آنی را از بیرون به مسئول منتقل نکنند و ناراحتی مسئول از معاونین و... را تعدیل شده منتقل نمایند تا مجموعه دچار تنش، بدبینی و فرسایش مدیریتی نشود."

🔶در حقیقت ایشان خلاف نظر اولشان اعلام می کنند که این اشخاص نه تنها مجری صرف فرامین نیستند، بلکه گزارش ها و مسائل را تعدیل شده از رهبری به مسئولین و بالعکس منتقل می کنند تا به قول خودشان مجموعه دچار فرسایش نشود. و از این به عنوان هنر #ضربه_گیری یاد می نمایند. هر چند از آن به عنوان ناراحتی آنی یاد می کنند.

🔶خب با این اوصاف، وقتی رهبری پیرامون امری نظر صریح و قاطع می دهند، این مدیران مبانی، با تئوری تعدیل و ضربه گیری، اگر بخواهند آن دستور را به چند حلقه منتقل کنند، ته حلقه، آن دستور، چقدر از اصلش منحرف شده است؟

🔶 این افراد چقدر نظرات خود را تحت لوای این عرف ادعایی، در امر اصلی می گنجانند و به نام امر رهبری، منتقل می نمایند؟

🔶و برعکس اگر اتفاق یا گزارش یا خبر و بحرانی در جامعه باشد، تحت لوای تعدیل، چگونه و با چه کیفیتی به سمع رهبری می رسد؟

🔶و حالا فکر کنید این شان ضربه گیری مسئولان بیت، که قطعا امری سلیقگی است که تشخیص آنها بستگی دارد، در مدیریت خرد و کلان کشور می تواند چه اثراتی خلق نماید؟

🔶یادداشت دیگری که در حمایت آقای محمدی نوشته شده، اما بیشتر به دفاع خیلی بد شبیه است، از سوی آقای #جبرائیلی است، ایشان می نویسند:

🔷"زحمت بخش قابل توجهی از گزارش‌های کارشناسی از عملکرد دستگاه‌ها گرفته تا بررسی‌های موضوعی که خدمت رهبر انقلاب ارائه می‌شود، با ایشان(حسین محمدی) است. بسیاری از گزارش‌ها و نامه‌هایی که خدمت رهبری تقدیم می‌شود، برای بررسی و پیگیری به ایشان ارجاع می‌شود."

🔶از این یادداشت آنچه مستفاد می شود، اعتماد و جایگاه آقای محمدی و تاثیرگذاری ایشان نزد رهبری است . حال اگر این آقای محمدی، همین کسی باشد که آقای جلیلی تحت عنوان #گروه_خشن، مدیریتش را فاجعه بار قلمداد کرده، تکلیف آن گزارش ها و نامه ها و ارجاعات رهبری به ایشان چیست؟

🔶وقتی آقای محمدی اینچنین صلاحیتش رد می شود، آیا اصولا می تواند معتمد و مشاور خوبی برای رهبری بوده باشد؟ پس دایره تاثیر ایشان بر مدیریت خرد و کلان کشور، با توجه به اعتماد رهبری به ایشان، طی این همه سال، بیش از آنی است که آقای جلیلی اشاره کرده است.

⭕️ از سوی دیگر یادداشت های مدافعان آقای جلیلی نیز حاوی نکاتی مهم است.

🔶این دوستان در وهله اول سعی نموده اند با تفکیک رهبری از مسئولین دفترشان، تحت عنوان بیت و صاحب بیت، خود را از اتهام ضدیت یا تضعیف رهبری مبرا کنند. در حالی که بین همین رفقا، کسانی بوده و هستند، که انگ ضدیت با رهبری، یا بیماران روانی را به افرادی داده اند که سابقا برخی منسوبان رهبری را نقد کرده بودند.

🔶این دوستان اما سعی در تقلیل مسئله به شخص آقای محمدی را نیز دارند، در حالی که طی این سالها نقد و ابهامات بسیاری به امثال آقای حجازی، شمخانی، ولایتی، علی اکبری و .... پیرامون حواشی فرزندان برخی از این افراد و همچنین نحوه عملکرد و تاثیر آنها در ماجراهایی چون تصویب #برجام، پیش برد قراردادهای نفتی موسوم به IPC, عدم تغییر در روند نمایندگان رهبری در استان ها و .... همواره طرح شده و بی پاسخ باقی مانده است.

🔶همچنین در اصل موضوع صدا و سیما، مشکل را حول گروه فیلم و سریال دیده اند در حالی که آنچه رسانه ملی را از اعتبار ملی انداخته، نه بحث سریال ها، که مباحث سانسور شدید واقعیات جامعه، گاها فریب افکار عمومی، تاثیر نهادهای امنیتی بر ساخت مستندات غیر دقیق، رواج قمار بازی اسلامی، فعالیت اسپانسرهای مشکوک که جیب مردم را با فریب خالی می کنند و ... است و این نگاه تقلیلگرایانه خود ظلم مضاعف دیگری است.

#سلمان_کدیور
.....
.....
@Falaakhon