🔴 با مالک چه می کردیم؟!
....
....
فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟"
و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است".
و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و جناب جریر مثل برخی مذاکره کننده های خودمان اهل #بخیه و #ماله از آب در می آیند.
یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم! را #شرک بخواند، جماعت #حزب_الله_رانتی که حیاتشان به #دوپینگ های سیاسی و اتصال به #شیر_نفت بسته و حاضرند برای حفظ موقعیت و تبدیل شدن به #سوگلی_حاکمیت، هر فکر متفاوتی را از #قطار_انقلاب پیاده و تخریب کنند و از اینها خطرناکتر غلبه نگاه #اخباری #نقلی به تفکر #عقلانی انقلابی و ... نیز وجود داشت، آنگاه این جماعت با مالک چه می کرند و چگونه تاریخ و شخصیت او را می نوشتند؟
بی شک او را با عناوین آشنایی چون، انحرافی، جاسوس معاویه، موسس جریان فراماسونری تشیع، رهبر شیعیان ضد ولایت و ... می شناختیم تا هر وقت نام مالک اشتر نخعی بیاید، او را همانند #اشعث_ابن_قیس_کندی ، نفرین کنیم!
مردی که حضرت امیر آرزو می کند کاش ده تن چون او در رکابش بودند تا صحنه تاریخ را دگرگون می ساخت، مجاهدی که وقتی به شهادت می رسد، امام چون برادر از دست دادگان اشک می ریزند، عزاداری می کنند و بر دنیای بدون اشتر اُف می فرستند.
🔴 بعد نوشت: آیا وقت آن نرسیده که قرائت مان از تاریخ را بدون تعصب کرده، نگاه و نگرش مان را به سیره امیرالمومنین (ع) نزدیک نموده و مسئله #ولایت را اینقدر نازل، سیاسی و ابزاری برای حذف نگاه ها و افراد نکنیم؟
🔵منابع تاریخی:
وقعه الصفین نوشته نصر ابن مزاحم منقری، اصول کافی، امام علی نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود، شرح نهج البلاغه ابی الحدید
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
....
....
فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟"
و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است".
و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و جناب جریر مثل برخی مذاکره کننده های خودمان اهل #بخیه و #ماله از آب در می آیند.
یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم! را #شرک بخواند، جماعت #حزب_الله_رانتی که حیاتشان به #دوپینگ های سیاسی و اتصال به #شیر_نفت بسته و حاضرند برای حفظ موقعیت و تبدیل شدن به #سوگلی_حاکمیت، هر فکر متفاوتی را از #قطار_انقلاب پیاده و تخریب کنند و از اینها خطرناکتر غلبه نگاه #اخباری #نقلی به تفکر #عقلانی انقلابی و ... نیز وجود داشت، آنگاه این جماعت با مالک چه می کرند و چگونه تاریخ و شخصیت او را می نوشتند؟
بی شک او را با عناوین آشنایی چون، انحرافی، جاسوس معاویه، موسس جریان فراماسونری تشیع، رهبر شیعیان ضد ولایت و ... می شناختیم تا هر وقت نام مالک اشتر نخعی بیاید، او را همانند #اشعث_ابن_قیس_کندی ، نفرین کنیم!
مردی که حضرت امیر آرزو می کند کاش ده تن چون او در رکابش بودند تا صحنه تاریخ را دگرگون می ساخت، مجاهدی که وقتی به شهادت می رسد، امام چون برادر از دست دادگان اشک می ریزند، عزاداری می کنند و بر دنیای بدون اشتر اُف می فرستند.
🔴 بعد نوشت: آیا وقت آن نرسیده که قرائت مان از تاریخ را بدون تعصب کرده، نگاه و نگرش مان را به سیره امیرالمومنین (ع) نزدیک نموده و مسئله #ولایت را اینقدر نازل، سیاسی و ابزاری برای حذف نگاه ها و افراد نکنیم؟
🔵منابع تاریخی:
وقعه الصفین نوشته نصر ابن مزاحم منقری، اصول کافی، امام علی نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود، شرح نهج البلاغه ابی الحدید
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
⭕️باز نشر
🔴 با مالک چه می کردیم؟!
....
....
فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟"
و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است".
و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و جناب جریر مثل برخی مذاکره کننده های خودمان اهل #بخیه و #ماله از آب در می آیند.
یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم! را #شرک بخواند، جماعت #حزب_الله_رانتی که حیاتشان به #دوپینگ های سیاسی و اتصال به #شیر_نفت بسته و حاضرند برای حفظ موقعیت و تبدیل شدن به #سوگلی_حاکمیت، هر فکر متفاوتی را از #قطار_انقلاب پیاده و تخریب کنند و از اینها خطرناکتر غلبه نگاه #اخباری #نقلی به تفکر #عقلانی انقلابی و ... نیز وجود داشت، آنگاه این جماعت با مالک چه می کرند و چگونه تاریخ و شخصیت او را می نوشتند؟
بی شک او را با عناوین آشنایی چون، انحرافی، جاسوس معاویه، موسس جریان فراماسونری تشیع، رهبر شیعیان ضد ولایت و ... می شناختیم تا هر وقت نام مالک اشتر نخعی بیاید، او را همانند #اشعث_ابن_قیس_کندی ، نفرین کنیم!
مردی که حضرت امیر آرزو می کند کاش ده تن چون او در رکابش بودند تا صحنه تاریخ را دگرگون می ساخت، مجاهدی که وقتی به شهادت می رسد، امام چون برادر از دست دادگان اشک می ریزند، عزاداری می کنند و بر دنیای بدون اشتر اُف می فرستند.
🔴 بعد نوشت: آیا وقت آن نرسیده که قرائت مان از تاریخ را بدون تعصب کرده، نگاه و نگرش مان را به سیره امیرالمومنین (ع) نزدیک نموده و مسئله #ولایت را اینقدر نازل، سیاسی و ابزاری برای حذف نگاه ها و افراد نکنیم؟
🔵منابع تاریخی:
وقعه الصفین نوشته نصر ابن مزاحم منقری، اصول کافی، امام علی نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود، شرح نهج البلاغه ابی الحدید
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
🔴 با مالک چه می کردیم؟!
....
....
فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟"
و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است".
و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و جناب جریر مثل برخی مذاکره کننده های خودمان اهل #بخیه و #ماله از آب در می آیند.
یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم! را #شرک بخواند، جماعت #حزب_الله_رانتی که حیاتشان به #دوپینگ های سیاسی و اتصال به #شیر_نفت بسته و حاضرند برای حفظ موقعیت و تبدیل شدن به #سوگلی_حاکمیت، هر فکر متفاوتی را از #قطار_انقلاب پیاده و تخریب کنند و از اینها خطرناکتر غلبه نگاه #اخباری #نقلی به تفکر #عقلانی انقلابی و ... نیز وجود داشت، آنگاه این جماعت با مالک چه می کرند و چگونه تاریخ و شخصیت او را می نوشتند؟
بی شک او را با عناوین آشنایی چون، انحرافی، جاسوس معاویه، موسس جریان فراماسونری تشیع، رهبر شیعیان ضد ولایت و ... می شناختیم تا هر وقت نام مالک اشتر نخعی بیاید، او را همانند #اشعث_ابن_قیس_کندی ، نفرین کنیم!
مردی که حضرت امیر آرزو می کند کاش ده تن چون او در رکابش بودند تا صحنه تاریخ را دگرگون می ساخت، مجاهدی که وقتی به شهادت می رسد، امام چون برادر از دست دادگان اشک می ریزند، عزاداری می کنند و بر دنیای بدون اشتر اُف می فرستند.
🔴 بعد نوشت: آیا وقت آن نرسیده که قرائت مان از تاریخ را بدون تعصب کرده، نگاه و نگرش مان را به سیره امیرالمومنین (ع) نزدیک نموده و مسئله #ولایت را اینقدر نازل، سیاسی و ابزاری برای حذف نگاه ها و افراد نکنیم؟
🔵منابع تاریخی:
وقعه الصفین نوشته نصر ابن مزاحم منقری، اصول کافی، امام علی نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود، شرح نهج البلاغه ابی الحدید
#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
⭕️ بازشناسی و بازیابی نقش اجتماعی حزبالله
🔹در حاشیهی دادگاهِ دادخواهانِ شیرازی
#حتما_بخوانید
🔺امام خمینی سه کارکرد عمده را برای بسیج برجسته میکنند: مخالفت با #استکبار، مخالفت با #پول_پرستی و مخالفت با #تحجرگرایی و مقدسنمایی.
🔺در برابر این نگرهی خمینیستی رهیافت محافظهکارانهای وجود دارد که مایل است نقش بسیج را به جریان - سازمانی خدماتی فروبکاهد. خدماتی که در دههی پیشین عبارت بود از اقداماتی همچون کویرزدایی و قطرهچکانی فلج اطفال و البته در شرایط کنونی معادلهای دیگری یافته است.
🔺اگر دیروز جناح راست و اصولگرایی نام داشت و کویرزدایی و قطرهچکانی را ترویج میکرد و امروز اصولگرایی تحولخواه و نواصولگرایی و غیره نام دارد و میخواهد به بهانه اردوهای جهادی یا دیگر کارهای خوب، حزبالله را از میدان مبارزهی اجتماعی بیرون برده و به حاشیه شهرها بکشاند.
🔺راه ساخت «سرویس بهداشتی در مناطق محروم» را هموار میکند اما نوبت به عدالتخواهی که میرسد منبرها و رسانهبولتنهاشان را آبستن دهها آسیبشناسی و آیندهشناسی و فتنهشناسی میکنند و هر روز به بهانهای فتوا به احتیاط میمیدهند.
🔺همواره بر صدر بودهاند بیآنکه بگویند پس دهها سال تریبونداری و میدانداریشان، کجاست رویکردهای ضد تحجر و کجاست ضدیت با مقدسمآبی نیروهای انقلاب؟ کجاست کنشهای ضدپولپرستیمان؟ چه کسانی آرام و بیسر و صدا هویت ما را دزدیدند و ما را به یکسری ظرفیتهای بومی توسعه استحاله کردند؟
🔺رهیافتی که حزبالله را به مثابه یک پامنبری برای بحثهای عمدتاً فردی-مذهبی میخواسته یا حداکثر یک عنصر اهل کمک به محرومین در حاشیه شهرها میپسندید، جریانی است که دهها هیئت و محفل قرارگاه مذهبی جهادی ایجاد میکند اما به دلیل فقدان اعتقاد راسخ به عدالتخواهی از شکل دادن یک حرکت کوچک عدالتخواهانه در حمایت از حقوق کارگرانِ شلاقخورده و حقوق ناگرفته عاجز است. از حمایت از حقوق معلمان، فقرا و مستضعفان ناتوان است؛ از ساماندهی یک حرکت کوچک در اعتراض به بلایایی که سرمایهداری بر سپردههای مردم در بانکها ایجاد میکند ناتوان است، از حمایت از حقِ مسکن پایمال شده مستضعفین ناتوان است، از تقابل با طبقه مرفه جدید ناتوان است اما پیرامون مسائل «فرهنگی» و «مذهبی» و «تمدنی» و «کمک به محرومین»، تا بتوانند «جبهه» و «محفل» و «همایش» و «قرارگاه و خیریه» برپا میکنند.
🔺 در برابر خودآگاهی حزبالله البته ابزارهای تعریف شدهای دارند؛ بخشی از ابزارها همان برچسبهای #عدالت_خوار، #عدالت_باز، #خوارج، #فتنه_آینده، #عدالت_خواهی_مارکسیستی، #عدالت_خواهی_حجتیهای، #عدالت_خواهی_نق_نقو است که در ماههای اخیر مطرح کردهاند. بخش مهمتر ابزارشان اما اتفاقی است که در 25 مهرماه در شیراز خواهد افتاد.
🔻«متن» این دادگاه به مراتب کمتر از فرامتن آن اهمیت دارد. کسانی که مایل باشند از متن این ماجرا مطلع شوند کافی است نامهی فردی را بخوانند که گفته میشود ریاست دفتر نمایندهی ولی فقیه در استان فارس را بر عهده دارد.
🔻مهم نیست این جوانان در دادگاه 25 مهر تبرئه (بخشیده!) یا محکوم شوند؛ مهم این است که محاکمهی این چهار جوان در این دادگاه، تبدیل به نقطهی روشنی شده برای تذکر حزبالله به چیستی نقش/کارکرد و هویت اجتماعیاش. تبدیل به دستمایهای شده و بشود برای بازخوانی هویت انسان انقلاب در مکتب خمینی و خامنهای. تبدیل شده و بشود به زمینهی برای بازگشت به خمینیخوانی و فهم مجدد نقشهای انسان خمینی و انسان خامنهای.
🔹متن کامل این یادداشت مهم را در لینک زیر حتما بخوانید:
http://yon.ir/Mhvub
✍🏻 #حجه_الاسلام_مجتبی_نامخواه
....
....
@khamenism
🔹در حاشیهی دادگاهِ دادخواهانِ شیرازی
#حتما_بخوانید
🔺امام خمینی سه کارکرد عمده را برای بسیج برجسته میکنند: مخالفت با #استکبار، مخالفت با #پول_پرستی و مخالفت با #تحجرگرایی و مقدسنمایی.
🔺در برابر این نگرهی خمینیستی رهیافت محافظهکارانهای وجود دارد که مایل است نقش بسیج را به جریان - سازمانی خدماتی فروبکاهد. خدماتی که در دههی پیشین عبارت بود از اقداماتی همچون کویرزدایی و قطرهچکانی فلج اطفال و البته در شرایط کنونی معادلهای دیگری یافته است.
🔺اگر دیروز جناح راست و اصولگرایی نام داشت و کویرزدایی و قطرهچکانی را ترویج میکرد و امروز اصولگرایی تحولخواه و نواصولگرایی و غیره نام دارد و میخواهد به بهانه اردوهای جهادی یا دیگر کارهای خوب، حزبالله را از میدان مبارزهی اجتماعی بیرون برده و به حاشیه شهرها بکشاند.
🔺راه ساخت «سرویس بهداشتی در مناطق محروم» را هموار میکند اما نوبت به عدالتخواهی که میرسد منبرها و رسانهبولتنهاشان را آبستن دهها آسیبشناسی و آیندهشناسی و فتنهشناسی میکنند و هر روز به بهانهای فتوا به احتیاط میمیدهند.
🔺همواره بر صدر بودهاند بیآنکه بگویند پس دهها سال تریبونداری و میدانداریشان، کجاست رویکردهای ضد تحجر و کجاست ضدیت با مقدسمآبی نیروهای انقلاب؟ کجاست کنشهای ضدپولپرستیمان؟ چه کسانی آرام و بیسر و صدا هویت ما را دزدیدند و ما را به یکسری ظرفیتهای بومی توسعه استحاله کردند؟
🔺رهیافتی که حزبالله را به مثابه یک پامنبری برای بحثهای عمدتاً فردی-مذهبی میخواسته یا حداکثر یک عنصر اهل کمک به محرومین در حاشیه شهرها میپسندید، جریانی است که دهها هیئت و محفل قرارگاه مذهبی جهادی ایجاد میکند اما به دلیل فقدان اعتقاد راسخ به عدالتخواهی از شکل دادن یک حرکت کوچک عدالتخواهانه در حمایت از حقوق کارگرانِ شلاقخورده و حقوق ناگرفته عاجز است. از حمایت از حقوق معلمان، فقرا و مستضعفان ناتوان است؛ از ساماندهی یک حرکت کوچک در اعتراض به بلایایی که سرمایهداری بر سپردههای مردم در بانکها ایجاد میکند ناتوان است، از حمایت از حقِ مسکن پایمال شده مستضعفین ناتوان است، از تقابل با طبقه مرفه جدید ناتوان است اما پیرامون مسائل «فرهنگی» و «مذهبی» و «تمدنی» و «کمک به محرومین»، تا بتوانند «جبهه» و «محفل» و «همایش» و «قرارگاه و خیریه» برپا میکنند.
🔺 در برابر خودآگاهی حزبالله البته ابزارهای تعریف شدهای دارند؛ بخشی از ابزارها همان برچسبهای #عدالت_خوار، #عدالت_باز، #خوارج، #فتنه_آینده، #عدالت_خواهی_مارکسیستی، #عدالت_خواهی_حجتیهای، #عدالت_خواهی_نق_نقو است که در ماههای اخیر مطرح کردهاند. بخش مهمتر ابزارشان اما اتفاقی است که در 25 مهرماه در شیراز خواهد افتاد.
🔻«متن» این دادگاه به مراتب کمتر از فرامتن آن اهمیت دارد. کسانی که مایل باشند از متن این ماجرا مطلع شوند کافی است نامهی فردی را بخوانند که گفته میشود ریاست دفتر نمایندهی ولی فقیه در استان فارس را بر عهده دارد.
🔻مهم نیست این جوانان در دادگاه 25 مهر تبرئه (بخشیده!) یا محکوم شوند؛ مهم این است که محاکمهی این چهار جوان در این دادگاه، تبدیل به نقطهی روشنی شده برای تذکر حزبالله به چیستی نقش/کارکرد و هویت اجتماعیاش. تبدیل به دستمایهای شده و بشود برای بازخوانی هویت انسان انقلاب در مکتب خمینی و خامنهای. تبدیل شده و بشود به زمینهی برای بازگشت به خمینیخوانی و فهم مجدد نقشهای انسان خمینی و انسان خامنهای.
🔹متن کامل این یادداشت مهم را در لینک زیر حتما بخوانید:
http://yon.ir/Mhvub
✍🏻 #حجه_الاسلام_مجتبی_نامخواه
....
....
@khamenism
اینکه نقد هر فرد یا نهاد منتصب #رهبری را عدم اعتقاد به ولایت فقیه قلمداد می کنند، خدمت به رهبری است یا خیانت؟
#توجیه_فساد_و_ناکارآمدی
#حجازی
#عدالتخواهی_منهای_ولایت
#فتنه_98
#خوارج
@khamenism
#توجیه_فساد_و_ناکارآمدی
#حجازی
#عدالتخواهی_منهای_ولایت
#فتنه_98
#خوارج
@khamenism
✳️ یک علی .ع. را برای ما بگذارید
....
....
🔶اخیرا برنامه ای از شبکه افق پخش شده که در آن میهمان روحانی برنامه و مجری، سعی دارند با ذکر مثال هایی از حکومت حضرت امیر .ع. وجود مسئولین فاسد و یا رویه ای غلط در نصب افراد نالایق را در جمهوری اسلامی توجیه کند، تا مخاطب را به این نتیجه برساند که" بله وقتی علی .ع. با آن آوازه در عدالت و حکومت چنین کرده و چنان بوده، می خواهید در جمهوری اسلامی چنین نباشد؟ آیا ما از علی .ع. انقلابی تر هستیم؟"
https://t.me/falaakhon/2406
🔶این مقایسه جمهوری اسلامی با حکومت امیرالمومنین و یا مشابه کردن برخی مسئولان کشور با شخصیت ایشان، سال های سال در سیستم معرفتی و تربیتی برخی نهادها و تریبون های حاکمیتی وجود داشته و مبلغان از این رویه دو منظور را دنبال کرده اند
⬅️ نخست، با اتصال حکومت به حضرت امیر .ع. به آن قدسیت ببخشند تا از این طریق نوع و نگرشی خاص و انتزاعی از #ولایتمداری را ترویج دهند.
نوع و نگرشی که هرگونه تفکر، نقد و یا نظر را نه مشارکت اجتماعی یا آزادی انتقاد از حاکمان، که تقابل با امر ولی و انکار مسئله ولایت تعبیر کرده و می کند.
در این گرایش افراد برای مقبول افتادن سعی می کنند و یا ناچارند، هر لحظه مختصات وجودی خود را با مسئله ولایت فقیه یا شخص ولی فقیه، مورد بازبینی قرار دهند که مبادا رفتار یا گفتاری از آنان سر بزند که مستوجب سرزنش همفکران خود که اصطلاحا ارزشی نامیده می شوند، قرار گیرند.
آنها هرگاه قصد ارائه بحثی را دارند، یک راست آن را در سایت رهبری سرچ کرده و بیانات با آن کلید واژه را به عنوان طرح بحث صرفا تکرار یا روخوانی و ارائه می کنند.
طی سال های اخیر دهها کتاب با چنین سبکی چاپ و حتی مورد استقبال قرار گرفته است.
⬅️ هدف دوم همانطور که در ابتدا عرض کردم برای توجیه ناکارآمدی ها و ضعف ها همواره تعقیب شده. در این نگاه همواره پرسشگران، معترضان و منتقدان تحت دسته ای که در انقلابی گری از رهبری جلو زده اند، ذیل عبارت #خوارج برچسب گذاری شده اند.
ما این لفظ را از آقای پناهیان، برخی ائمه جمعه و اصولگرایان تحت نوعی فتنه در آینده بسیار شنیده ایم.
🔶این مباحث در حالی همواره رایج بوده که حکومت جمهوری اسلامی، دارای کمترین شباهت با حکومت حضرت امیر است.
◼️حضرت امیر پس از بیست و پنج سال به حکومت رسید در حالی که بسیاری از احکام اسلام و سنت رسول خدا .ص. واژگون و منحرف شده بود و حضرت نمی توانست آنها فورا را تغییر دهد، در حالی که جمهوری اسلامی از بدو تأسیس توسط علما، روحانیون شیعی اداره شده و می شود.
◼️حضرت امیر که هزاران کتاب در شکوفایی عدالت سیاسی ایشان نگاشته شده، تنها پنج سال بقا داشته یعنی یک هشتم امروز جمهوری اسلامی.
◼️در حکومت امیرالمؤمنین دزد و مفسد هم بود، اما برخورد با آنها هم به وفور قابل رؤیت است. همین شریح قاضی که میهمان شبکه افق اسم می برد، توسط امام تبعید و توبیخ شد. آن هم بخاطر خرید خانه ای با قیمت 80 درهم.
سوال این است آیا مبارزه با فساد در جمهوری اسلامی،چون سیره علی .ع. است؟ آیا آنگونه که حضرت امیر نسبت به ثروت اندوزی مسئولان حکومت حساس و ناظر بود، ما هستیم؟
◼️ امام در نهج البلاغه می فرماید که هم اکنون در زمان حکومتم، در کوفه همه از آب آشامیدنی سالم، خانه و غذای کافی برخوردارند. آن هم در شرایطی که حکومتشان دائم درگیر جنگ بود، آیا ما می توانیم این ادعا را کنیم؟
◼️ آزادی سیاسی در زمان امام .ع. در حداعلای خود بود به نحوی که در بازار کوفه، خوارج آزادانه علیه امام سخنرانی می کردند، بدون اینکه مورد تعقیب یا تعذیر قرار گیرند.
🔶 و ده ها مثال دیگر که نشان می دهد امکانات جمهوری اسلامی چه از لحاظ مادی (منابع، نیروی انسانی، مردم همراه، رسانه و ....) و معنوی از حکومت امام .ع. پیشتر بوده است.
🔶 پس بنظرم مسئولان رسانه ای کشور اجازه دهند این امیرالمؤمنین برای این مردم بماند. لازم نیست برای ماست مالی وضع موجود حکومت طلایی علی .ع. را مکدر کنید.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
....
....
🔶اخیرا برنامه ای از شبکه افق پخش شده که در آن میهمان روحانی برنامه و مجری، سعی دارند با ذکر مثال هایی از حکومت حضرت امیر .ع. وجود مسئولین فاسد و یا رویه ای غلط در نصب افراد نالایق را در جمهوری اسلامی توجیه کند، تا مخاطب را به این نتیجه برساند که" بله وقتی علی .ع. با آن آوازه در عدالت و حکومت چنین کرده و چنان بوده، می خواهید در جمهوری اسلامی چنین نباشد؟ آیا ما از علی .ع. انقلابی تر هستیم؟"
https://t.me/falaakhon/2406
🔶این مقایسه جمهوری اسلامی با حکومت امیرالمومنین و یا مشابه کردن برخی مسئولان کشور با شخصیت ایشان، سال های سال در سیستم معرفتی و تربیتی برخی نهادها و تریبون های حاکمیتی وجود داشته و مبلغان از این رویه دو منظور را دنبال کرده اند
⬅️ نخست، با اتصال حکومت به حضرت امیر .ع. به آن قدسیت ببخشند تا از این طریق نوع و نگرشی خاص و انتزاعی از #ولایتمداری را ترویج دهند.
نوع و نگرشی که هرگونه تفکر، نقد و یا نظر را نه مشارکت اجتماعی یا آزادی انتقاد از حاکمان، که تقابل با امر ولی و انکار مسئله ولایت تعبیر کرده و می کند.
در این گرایش افراد برای مقبول افتادن سعی می کنند و یا ناچارند، هر لحظه مختصات وجودی خود را با مسئله ولایت فقیه یا شخص ولی فقیه، مورد بازبینی قرار دهند که مبادا رفتار یا گفتاری از آنان سر بزند که مستوجب سرزنش همفکران خود که اصطلاحا ارزشی نامیده می شوند، قرار گیرند.
آنها هرگاه قصد ارائه بحثی را دارند، یک راست آن را در سایت رهبری سرچ کرده و بیانات با آن کلید واژه را به عنوان طرح بحث صرفا تکرار یا روخوانی و ارائه می کنند.
طی سال های اخیر دهها کتاب با چنین سبکی چاپ و حتی مورد استقبال قرار گرفته است.
⬅️ هدف دوم همانطور که در ابتدا عرض کردم برای توجیه ناکارآمدی ها و ضعف ها همواره تعقیب شده. در این نگاه همواره پرسشگران، معترضان و منتقدان تحت دسته ای که در انقلابی گری از رهبری جلو زده اند، ذیل عبارت #خوارج برچسب گذاری شده اند.
ما این لفظ را از آقای پناهیان، برخی ائمه جمعه و اصولگرایان تحت نوعی فتنه در آینده بسیار شنیده ایم.
🔶این مباحث در حالی همواره رایج بوده که حکومت جمهوری اسلامی، دارای کمترین شباهت با حکومت حضرت امیر است.
◼️حضرت امیر پس از بیست و پنج سال به حکومت رسید در حالی که بسیاری از احکام اسلام و سنت رسول خدا .ص. واژگون و منحرف شده بود و حضرت نمی توانست آنها فورا را تغییر دهد، در حالی که جمهوری اسلامی از بدو تأسیس توسط علما، روحانیون شیعی اداره شده و می شود.
◼️حضرت امیر که هزاران کتاب در شکوفایی عدالت سیاسی ایشان نگاشته شده، تنها پنج سال بقا داشته یعنی یک هشتم امروز جمهوری اسلامی.
◼️در حکومت امیرالمؤمنین دزد و مفسد هم بود، اما برخورد با آنها هم به وفور قابل رؤیت است. همین شریح قاضی که میهمان شبکه افق اسم می برد، توسط امام تبعید و توبیخ شد. آن هم بخاطر خرید خانه ای با قیمت 80 درهم.
سوال این است آیا مبارزه با فساد در جمهوری اسلامی،چون سیره علی .ع. است؟ آیا آنگونه که حضرت امیر نسبت به ثروت اندوزی مسئولان حکومت حساس و ناظر بود، ما هستیم؟
◼️ امام در نهج البلاغه می فرماید که هم اکنون در زمان حکومتم، در کوفه همه از آب آشامیدنی سالم، خانه و غذای کافی برخوردارند. آن هم در شرایطی که حکومتشان دائم درگیر جنگ بود، آیا ما می توانیم این ادعا را کنیم؟
◼️ آزادی سیاسی در زمان امام .ع. در حداعلای خود بود به نحوی که در بازار کوفه، خوارج آزادانه علیه امام سخنرانی می کردند، بدون اینکه مورد تعقیب یا تعذیر قرار گیرند.
🔶 و ده ها مثال دیگر که نشان می دهد امکانات جمهوری اسلامی چه از لحاظ مادی (منابع، نیروی انسانی، مردم همراه، رسانه و ....) و معنوی از حکومت امام .ع. پیشتر بوده است.
🔶 پس بنظرم مسئولان رسانه ای کشور اجازه دهند این امیرالمؤمنین برای این مردم بماند. لازم نیست برای ماست مالی وضع موجود حکومت طلایی علی .ع. را مکدر کنید.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
Telegram
فلاخن||سلمان کدیور
✳️عدالتخواهی و نبرد سازی های دروغین
....
....
🔶سال های نخست آغاز جنبش عدالتخواه، آن زمان که چون اکنون عدالتخواهی نه آشنا و پرطرفدار (به حدی که همه خود را عدالتخواه میدانند) بلکه غریب و ضعیف اما برای سیاسیون خطرناک جلوه می کرد، مهمترین مطالبه این جریان افشای پرونده های بزرگ و صاحبان ذی نفوذ آنان بود.
🔶هیچگاه نخستین تجمعات جریان عدالتخواه را روبروی قوه قضائیه از یاد نمی برم، تجمعاتی که کاریکاتورهای عدالت خواهانه و تابو شکنانه مازیار بیژنی پای ثابت تبلیغاتش بود.
🔶آن زمان، همینکه محافظه کاران بو بردند که جنبشی در حال تولد است که اگر پابگیرد آنان را با چالش روبرو خواهد کرد، کار مبارزه با آن را آغاز کردند. و جالب آنکه مهمترین و شاخص ترین این گروه ها، جریان های #مذهبی بودند که تلاش نمودند از مفاهیم دینی، علیه عدالت مدد بگیرند.
🔶اولین مفهومی که علیه عدالتخواهان در اوایل تا اواسط دهه هشتاد ساخته و پرداخته شد، #اخلاق بود.
🔶محافظه کاران که نمی توانستند عدالتخواهان را بنا بر گفتمان مکتبی شان ضد انقلاب بخوانند، از سویی با این استدلال که افشای نام مفسدین اقتصادی، سبب حتک آبروی آنها و خانواده آنها می شود، و از سوی دیگر اعلام علنی مفاسد سبب تهمت به نظام اسلامی و مسئولین آن می گردد، عدالتخواهان را گروه بی اخلاقی لقب می دادند که قصد دارند جمهوری اسلامی و مسئولانش را بی آبرو کنند.
🔶عدالتخواهان اما در نزاع تصنعی عدالت و اخلاق درگیر نشدند و علیرغم تکفیرها و تهدید ها گفتمان خود را هر روز فراگیرتر می ساختند.
🔶اواخر دهه هشتاد تا اوایل دهه نود، مسئله تازه ای در تقابل با عدالت ترویج شد و آن مسئله #ولایت بود.
🔶نقطه آغاز این حرکت، به بهانه سخنان رهبری در دانشگاه شیراز در سال 87 رقم خورد که ایشان در پاسخ به سخنان نماینده عدالتخواهان، جوانان عدالتخواه را از #مصداق_سازی بر حذر داشتند.
🔶از آن پس، محافظه کاران اهرم تازه ای برای هجوم به عدالتخواهان با سواستفاده از سخن رهبری علم نمودند و آنان را به ورود به مصادیق فساد و مخالفت با رهبری متهم نمودند.
🔶چند مدت بعد که عدالتخواهان به نقد نهادها و افراد زیر نظر رهبری ورود کردند، محافظه کاران با این استدلال که مملکت رهبر دارد و نقد منصوبان رهبری، نقد رهبری است و مخالفت با سیاست های نظام، عبور از ولایت محسوب می شود، فریاد برآوردند که عدالتخواهان علیه ولایتمداری قیام کرده اند.
آنها هیچ ابایی نداشتند که بر منابر و تریبون ها، عدالتخواهان را #خوارج و عاملان #فتنه های پیش رو لقب دهند.
🔶اما این آخرین تلاش این جریان علیه گفتمان عدالتخواهی نبوده است و به تازگی، پس از شکست تقابل عدالت و ولایت، مسئله #امنیت را در مقابل عدالت طرح نموده اند که چون دشمن از نقدهای عدالتخواهان استفاده می کند و با آن نظام را تحت فشار می گذارد، و چون دشمن خارجی در کمین است و جریان عدالتخواه، مردم را ناامید می کند، پس به این دلایل عدالتخواهان در حال تضعیف #امنیت_ملی به نفع ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان هستند.
🔶تمام این نزاع های ساختگی و جبهه سازی های جعلی، در حالی ادامه داشته که در نگاه عدالتخواهان، عدالت، نه تنها در تعارض با اخلاق و ولایت و امنیت نبوده، بلکه ذاتا مکمل و مقوم آنان است. عدالت با تمام این واژه ها دارای رابطه دوسویه، چند سویه و علت و معلولی است و تضاد آنها با یکدیگر، در نگاه فلسفی آنها محال است.
🔶عدالت، اقتضا می کند که جامعه بر محور اخلاق شکل بگیرد، و وجود ولایت به سبب استقرار عدالت است و امنیت، میوه و حاصل حاکم شدن آن.
🔶به جد معتقدم عدالتخواهان همچون گذشته نباید در این میدان دونکیشوتی نبرد، انرژی خود را هدر دهند، بلکه باید همچنان که پیش می روند، جهان بینی و نگاه فلسفی خود در رابطه عدالت و اخلاق و ولایت و امنیت، به درستی و برای همیشه تبیین و تبلیغ نمایند.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
....
....
🔶سال های نخست آغاز جنبش عدالتخواه، آن زمان که چون اکنون عدالتخواهی نه آشنا و پرطرفدار (به حدی که همه خود را عدالتخواه میدانند) بلکه غریب و ضعیف اما برای سیاسیون خطرناک جلوه می کرد، مهمترین مطالبه این جریان افشای پرونده های بزرگ و صاحبان ذی نفوذ آنان بود.
🔶هیچگاه نخستین تجمعات جریان عدالتخواه را روبروی قوه قضائیه از یاد نمی برم، تجمعاتی که کاریکاتورهای عدالت خواهانه و تابو شکنانه مازیار بیژنی پای ثابت تبلیغاتش بود.
🔶آن زمان، همینکه محافظه کاران بو بردند که جنبشی در حال تولد است که اگر پابگیرد آنان را با چالش روبرو خواهد کرد، کار مبارزه با آن را آغاز کردند. و جالب آنکه مهمترین و شاخص ترین این گروه ها، جریان های #مذهبی بودند که تلاش نمودند از مفاهیم دینی، علیه عدالت مدد بگیرند.
🔶اولین مفهومی که علیه عدالتخواهان در اوایل تا اواسط دهه هشتاد ساخته و پرداخته شد، #اخلاق بود.
🔶محافظه کاران که نمی توانستند عدالتخواهان را بنا بر گفتمان مکتبی شان ضد انقلاب بخوانند، از سویی با این استدلال که افشای نام مفسدین اقتصادی، سبب حتک آبروی آنها و خانواده آنها می شود، و از سوی دیگر اعلام علنی مفاسد سبب تهمت به نظام اسلامی و مسئولین آن می گردد، عدالتخواهان را گروه بی اخلاقی لقب می دادند که قصد دارند جمهوری اسلامی و مسئولانش را بی آبرو کنند.
🔶عدالتخواهان اما در نزاع تصنعی عدالت و اخلاق درگیر نشدند و علیرغم تکفیرها و تهدید ها گفتمان خود را هر روز فراگیرتر می ساختند.
🔶اواخر دهه هشتاد تا اوایل دهه نود، مسئله تازه ای در تقابل با عدالت ترویج شد و آن مسئله #ولایت بود.
🔶نقطه آغاز این حرکت، به بهانه سخنان رهبری در دانشگاه شیراز در سال 87 رقم خورد که ایشان در پاسخ به سخنان نماینده عدالتخواهان، جوانان عدالتخواه را از #مصداق_سازی بر حذر داشتند.
🔶از آن پس، محافظه کاران اهرم تازه ای برای هجوم به عدالتخواهان با سواستفاده از سخن رهبری علم نمودند و آنان را به ورود به مصادیق فساد و مخالفت با رهبری متهم نمودند.
🔶چند مدت بعد که عدالتخواهان به نقد نهادها و افراد زیر نظر رهبری ورود کردند، محافظه کاران با این استدلال که مملکت رهبر دارد و نقد منصوبان رهبری، نقد رهبری است و مخالفت با سیاست های نظام، عبور از ولایت محسوب می شود، فریاد برآوردند که عدالتخواهان علیه ولایتمداری قیام کرده اند.
آنها هیچ ابایی نداشتند که بر منابر و تریبون ها، عدالتخواهان را #خوارج و عاملان #فتنه های پیش رو لقب دهند.
🔶اما این آخرین تلاش این جریان علیه گفتمان عدالتخواهی نبوده است و به تازگی، پس از شکست تقابل عدالت و ولایت، مسئله #امنیت را در مقابل عدالت طرح نموده اند که چون دشمن از نقدهای عدالتخواهان استفاده می کند و با آن نظام را تحت فشار می گذارد، و چون دشمن خارجی در کمین است و جریان عدالتخواه، مردم را ناامید می کند، پس به این دلایل عدالتخواهان در حال تضعیف #امنیت_ملی به نفع ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان هستند.
🔶تمام این نزاع های ساختگی و جبهه سازی های جعلی، در حالی ادامه داشته که در نگاه عدالتخواهان، عدالت، نه تنها در تعارض با اخلاق و ولایت و امنیت نبوده، بلکه ذاتا مکمل و مقوم آنان است. عدالت با تمام این واژه ها دارای رابطه دوسویه، چند سویه و علت و معلولی است و تضاد آنها با یکدیگر، در نگاه فلسفی آنها محال است.
🔶عدالت، اقتضا می کند که جامعه بر محور اخلاق شکل بگیرد، و وجود ولایت به سبب استقرار عدالت است و امنیت، میوه و حاصل حاکم شدن آن.
🔶به جد معتقدم عدالتخواهان همچون گذشته نباید در این میدان دونکیشوتی نبرد، انرژی خود را هدر دهند، بلکه باید همچنان که پیش می روند، جهان بینی و نگاه فلسفی خود در رابطه عدالت و اخلاق و ولایت و امنیت، به درستی و برای همیشه تبیین و تبلیغ نمایند.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
✳️با مالک چه می کردید؟.
...
...
🔷فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
🔷نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
🔷یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟". و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
🔷یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
🔷یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
🔷 بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است". و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و بعد با این مضمون به امام می گوید اگر سخن مرا می پذیرفتید بهتر بود.
🔷یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
🔷کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم را خروج از ولایت او بخوانند، جماعتی که هر فکر متفاوتی را چون نمی پسندند حذف کنند، وجود داشت، با مالکی که با علی اختلاف نظر داشت را چه می کردند؟ او را ضد امام و ضد پیامبر و ضد ولایت میخواندند و با لعن و تکفیرش منزوی اش می ساختند.
مالکی که علی. ع. در وصفش فرمود کاش بجای همه سپاهم، چند نفر چون مالک داشتم.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
...
...
🔷فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
🔷نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
🔷یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟". و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
🔷یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
🔷یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
🔷 بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است". و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و بعد با این مضمون به امام می گوید اگر سخن مرا می پذیرفتید بهتر بود.
🔷یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
🔷کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم را خروج از ولایت او بخوانند، جماعتی که هر فکر متفاوتی را چون نمی پسندند حذف کنند، وجود داشت، با مالکی که با علی اختلاف نظر داشت را چه می کردند؟ او را ضد امام و ضد پیامبر و ضد ولایت میخواندند و با لعن و تکفیرش منزوی اش می ساختند.
مالکی که علی. ع. در وصفش فرمود کاش بجای همه سپاهم، چند نفر چون مالک داشتم.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon