کانال تخصصی روان شناسی مثبت
5.89K subscribers
263 photos
133 videos
38 files
244 links
کانالی برای آموزش سبک زندگی سالم و بهبود کیفیت زندگی

تعریف و آموزش فضایل اخلاقی، توانمندیهای شخصیتی، تاب آوری، ذهن آگاهی، شکوفایی
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🍁 با سلام و تشکر از همه علاقمندان، اساتید و دانشجویان ارجمند

سفر کوتاه اما پربار کانادا برای حضور در کنفرانس جهانی به پایان رسید اما میدانم که تا ماهها سرخوش از خاطرات پربار در کنار بهترینهای دنیای روانشناسی مثبت جهان خواهم بود، جای همه شما خالی بود ولی اشتباه نکنیم که در تمام لحظات حضور در چنین محفل جهانی یاد دوست داران روانشناسی مثبت ایران بودم و در هر فرصتی برای رشد دانش روانشناسی مثبت در کشورمان تلاش نمودم ، با بسیاری از رهبران روانشناسی مثبت در مورد شور و شوق و تحقیقات شما سخن گفتم.

👌 در اینجا به شما قول خواهم داد که شما طی سال آینده شاهد حضور پروفسور #سلیگمن در کشور عزیزمان ایران خواهید بود و زودتر از ایشان طی چند ماه آینده قول حضور #طیاب_رشید در ایران را از ایشان گرفتم ...
ارادتمندتان، علیرضا معماریان
مشاور انجمن جهانی روانشناسی مثبت و رئیس شاخه دانشجوئی انجمن جهانی روانشناسی مثبت.

💠 ضمن تشکر از آقای دکتر معماریان به خاطر لطفی که به بنده و دیگر علاقه مندان #روانشناسی_مثبت دارند و همچنین خبری که در مورد حضور بزرگان روانشناسی مثبت در کشور به ما دادند.
پایدار باشید 🙏

@FlourishingCenter
Forwarded from عکس نگار
روانشناسی مثبت گرا : #تاریخچه شکل گیری و #تعریف #روانشناسی_مثبت گرا
@FlourishingCenter
🍁مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی، تعریف دانش روانشناسی است. آغاز روان شناسی به شکل علمی و آکادمیک به سال 1879 باز می گردد. در ابتدای شکل گیری روانشناسی علمی سه هدف یا رسالت برای آن در نظر گرفته شده بود: 1- درمان بیماری های روانی و رفع مشکلات روان شناختی 2- ساختن و بنا نهادن زندگی بارآور و رضایت بخش برای همگان 3- شناخت و پررورش استعدادهای برتر افراد و رهگشایی آدمی به سوی کمال. اما وقوع دو جنگ ویرانگر جهانی و انبوه مشکلات روان شناختی پس از این دو جنگ از یک سو و تاسیس موسسه ملی سلامت روان در امریکا و کانالیزه کردن اعتبارات و بودجه های هنگفت تحقیقاتی به سوی پژوهش در باره بیماری های روانی از سوی دیگر باعث شد تا روانشناسان تا اواخر قرن بیستم فقط به بیماری های روانی و مشکلات روانشناختی بپردازند و تعمّدا دو رسالت دیگر روانشناسی کنار گذاشته شد. در واقع روانشناسان فقط به نیمه ای از تخصص و صلاحیت های خود پرداخته است و آن هم نیمه تاریک تر و نازل تر آن.

مزلو و راجرز از جمله روان شناسانی هستند که در اواسط قرن بیستم به توجه صرف روان شناسان به وجه منفی آدمی اعتراض کرده اند. مزلو معتقد است که علم روان شناسی بیشتر در نگاه منفی به آدمی موفق بوده تا نگاه مثبت به او. این علم در مورد کمبودهای انسان، بیماری های او، نقاط ضعفش مطالب زیادی بر ما عیان کرده ولی از استعدادهای بالقوه آدمی، فضیلت هایش ، اهداف قابل حصولش یا توان های روان شناختی بالایش چیزی نگفته است.
@FlourishingCenter
در سال 1998 ، مارتین سلیگمن ـ که در حال حاضر رئیس انجمن روان شناسی امریکا است ـ در یک سخنرانی در جمع روان شناسان دو هدف و رسالت فراموش شده روان شناسی را به آنها یادآور شد و اعلام کرد که برای پیگیری و پژوهش بر روی این دو رسالت مهم شاخه جدیدی در روان شناسی به نام روان شناسی مثبت گرا (positive psycology) ایجاد خواهد کرد. هدف روان شناسی مثبت گرا شروع تغییر در روان شناسی است ؛ تغییر توجه از اشتغال خاطر صرف به بدترین امور در زندگی به ساختن و بر پا کردن جنبه های مثبت.

#داک ورث ، #استین و #سلیگمن روان شناسی مثبت گرا را چنین تعریف کرده اند:

#روان شناسی_مثبت_گرا مطالعه علمی تجارب آدمی و #صفات #مثبت افراد و نهادهایی است که تسهیل کننده #تغییر در افراد هستند.

در تعریفی دیگر روان شناسی مثبت گرا مطالعه شرایط و فرایندهایی عنوان شده که در #شکوفایی یا عملکرد #بهینه افراد، گروه ها و نهادها نقش دارند.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.

@FlourishingCenter
🍁روانشناسی مثبت🍁

دکتر #سلیگمن در سال 2004 در سخنرانی TED به معرفی مختصر #روانشناسی_مثبت پرداخت، کلیپ این سخنرانی حجم بالایی داره و به همین دلیل من متن سخنرانی رو اینجا گذاشتم و لینک اصلی سخنرانی رو برای علاقه مندان در ادامه میزارم.
@Flourishingcenter
اما رسالت روانشناسی مثبت چیست و چرا با بقیه شاخه های روانشناسی اینقدر متفاوت است؟

👈متن سخنرانی:
روانشناسی راه باارزشی رو تا اینجا اومده. ما الان میتونیم به جز دو مورد، همه‌ی بیماری‌های روانی رو درمان کنیم؛ اون دو مورد رو هم میتونیم بهبود بدیم.
ما الان میتونیم ادعا کنیم که توانایی این رو داریم که وضعیت افراد درمانده رو بهتر کنیم و این فوق العاده است. اما ما این رو فراموش کردیم که به مردم عادی که بیمار نیستن، کمک کنیم که زندگی شادتری داشته باشن، و این دلیلی بود که افرادی مثل نَنسی اِتکاف، دَن گیلبرت، میهای چیکسِنتمیهایی* و خودم رو واداشت که روی چیزی کار کنیم که من اسمش رو گذاشتم "روانشناسی مثبت". دانشی پایه‌گذاری شد (روانشناسی مثبت) که به چیزهایی میپردازه که به زندگی ارزش زیستن میده. حالا زندگی شاد چیه؟ ما سه نوع زندگی شاد رو از هم تفکیک کردیم که در موردش صحبت میکنم:

1. Pleasure Life
🍁زندگی خوشایند
(پر از خوشگذرونی و احساسات مثبت و دارا بودن مهارت تقویت اون احساسات و بسط دادنشون در زمان و مکان)
این زندگی البته سه ایراد داره. یکی اینکه 50% ارثیه و روش‌های مختلفی که ما برای افزودن عواطف مثبت پیشنهاد میکنیم 15% تا 20% میتونن بهش کمک کنن.
اشکال دوم انتطباق پذیری هست. مثل بستنی وانیلیه. اولش 100% مزه رو داره، ولی در ادامه مزه‌اش از بین میره چون بهش عادت میکنیم.
اشکال سوم اینکه زیاد انعطاف‌پذیر و قابل شکل دادن نیست.

2. Engagement Life
🍁 "زندگی خوب" (مشغول بودن و تعهد)
زندگی کاری، تربیت فرزندان، عشقتان، اوقات فراغت و اوقاتی که زمان برای شما متوقف میشود.
چیزی که این زندگی رو از زندگی خوش‌گذرونی متمایز میکنه "فلو" (با ترجمه تحت الفظی میشه جاری بودن) هست.
"فلو" اولین بار توسط میهای چیکسنتمیهایی، به این شکل تعریف شده:
حالت عملکرد ذهنی که شخصی که داره کاری رو انجام میده کاملا درونش غرق شده و تمرکز کامل همراه با انرژی داره، به طور کامل درگیرش شده و از انجام اون کار لذت میبره.
در حالت اول شما متوجه هستین که دارین لذت میبرین اما در حین "فلو" شما اصلا متوجه هیچی نیستین.
برای رسیدن به این مرحله دستور العملی وجود داره. اونم اینکه نقاط قوتتون رو پیدا کنین و زندگیتون رو طوری تغییر بدین که بیشترین استفاده ممکن رو ازشون استفاده بکنین.

3. Meaningful Life
🍁زندگی معنادار
استفاده از نقاط قوتمون برای کمک به دیگران و خدمت به چیزی بزرگتر از خودمون (ارزش‌هامون)

برای ایجاد تغییرات پایدار در جهت به دست آوردن این سه نوع زندگی چکار میتونیم بکنیم؟ این سوالیه که همیشه پرسیده میشه.
ما با آزمایش‌هایی میزان تاثیرگذاری این سه سبک زندگی رو بر رضایت از زندگی اندازه گرفتیم. میتونیم مداخلاتی بکنیم برای سنجششون و مشاهده نتایج. مثلا در مورد "زندگی خوشایند" به مردم آموزش میدیم که مهارت‌های مراقبه‌ی مایندفول و لذت بردن از لحظه رو تقویت کنن و یک روز زیبا رو طراحی کنن. مثلا آخر هفته‌ای که در پیش است رو. یا میگیم که قدردانی از افرادی که اثر مهم و مثبتی روی زندگیشون داشتن رو تمرین کنن، چون ثابت شده که اثرش در افزایش شادی چشمگیره.
@Flourishingcenter
ما اثر پیگیری هر کدوم از این سه سبک زندگی رو روی رضایت از زندگی بررسی کردیم و نتایج شگفت انگیز بود. نتایج نشون میداد که پیگیری نوع اول زندگی (زندگی خوشایند) تقریبا اثری بر رضایت از زندگی نداره. قویترین اثر رو پیگیری معنا (حالت سوم) داشت و پیگیری زندگی دوم (مشغول بودن) هم اثر خیلی قوی‌ای داشت.
وقتی خوشگذرونی اهمیت داره که شما "مشغول بودن" و "معنا" رو هر دوش رو داشته باشین، اون وقت مثل خامه‌ی روی گیلاس خواهد بود. و مجموع این سه روش، زندگی کامل رو میسازه (اما میزان اهمیت و تاثیرگذاریشون با هم یکسان نیست)

همینطور تحقیقات نشون داده که سلامت جسمی، طول عمر و بهره‌وری، ناشی از همین سه عامل و روش زندگی گفته شده هستن.


* Nancy Etcoff, Dan Gilbert, Mihály (Mike) Csikszentmihalyi

✏️ این سخنرانی در این مقاله خلاصه شده، دیدن ویدیوی کاملش رو که 23 دقیقه و با زیرنویس فارسی هست توصیه میکنم.

منبع:
http://www.ted.com/talks/martin_seligman_on_the_state_of_psychology#t-26442

💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.
@Flourishingcenter
‍ ‍ 🍁روان درمانی مثبت نگر/جرج.دبلیو.برنز

سلیگمن سه حوزه در شادمانی را مطرح می‌کند : زندگی با لذت، زندگی با اشتیاق و درگیر انه، و زندگی با #معنا.
#لذت اغلب میتواند به مشغولیت منجر شود و به نوبه‌ی خود ، می‌تواند به درجات بالاتر ى از معنا برسد.
■برای مثال یک فعالیت مانند نگهداری از گل ها ممکن است شامل سه جنبه باشد.ممکن است لذت بی درنگ در نگاه کردن به پدیده ای در طبیعت، ویا در بوییدن و نگاه کردن به گل های رز به وجود بیاید. نگهداری کردن از آن ها، کاشتن رزهای جدید، هرس کردن آنها و کود دادن همه اینها میتواند نشانه مشغولیت در ضمیر خودآگاه و دنیای واقعی باشد. برنامه ریزی برای ساختن یک باغ گل رز، می تواند یک لذت، یک #اشتیاق همراه با مشغولیت و توام با معنا را در فرد به وجود بیاورد.
■از نظر #سلیگمن برای نگاه به زندگی و رسیدن به یک نوع #بینش مثبت می توانیم از سه اصل استفاده کنیم. او اصل زندگی شادمانه و همراه با لذت، اصل زندگی درگیرانه و #متعهدانه و اصل زندگی معنا گرا؛را به عنوان سه اصل زندگی کامل و شاد در نظر گرفته اشت.

ادامه دارد....

#روان‌درمانی_مثبت‌نگر
قسمت اول

✔️ کافه آگاهی

@FlourishingCenter
🍁 #سلیگمن بین ۲طبقه از هیجان های مثبت تمیز قایل میشود.. لذت آنی و کامروایی پایدار در حالی که لذت از تجارب حسی ناشی میشود... کامروایی حالت هایی از جذبه و شیفتگی را در بر میگیرد که از اشتغال به فعالیت هایی که مستلزم استفاده از نیروهای تاییدی است ناشی می‌شود..

🔰 قایقرانی. رقص .خواندن .نوشتن مطالب ابتکاری و تدریس نمونه هایی از این فعالیت به شمار می‌روند. نیرومندی های تاییدی صفات شخصی هستند که از آنها نمره های به ویژه بالایی بدست می‌آید..با فضیلت های خاصی همبسته اند و در ارزش های طبقه بندی عمل نیرومندی ها تعریف شده اند

پیترسون و #سلیگمن ۲۰۰۱

@FlourishingCenter
"زندگی لذتبخش و زندگی خوب و زندگی معنا دار"

زندگی لذتبخش با زندگی خوب و معنادار متفاوت است
شاید از خود پرسیده باشید بعضی مردم چرا با داشتن بهترین امکانات و توانمندی مالی، هنوز خوشبخت و شاد و باروحیه نیستند؟
و در انتهای زندگی دچار اضطراب سنگینی نسبت به مرگ می شوند و رضایت انچنانی از سرگذشت خود ندارند؟
@FlourishingCenter
دلیل آن می تواند این باشد که زتدگی لذت بخش با نوشیدن شامپاین و سوار شدن بر پورشه(وضع مالی و رفاهی مناسب) بدست می آید، اما زندگی خوب استفاده هر روزه از قابلیت های اختصاصی و فضایل اخلاقی به منظور ایجاد شادی اصیل و خشنودی فراوان است و این چیزی است که شما میتوانید آن را در هر کدام از حوزه های اصلی زندگی ،از قبیل کار و عشق و فرزند پروری بیاموزید.

"کتاب #شادمانی_درونی/#سلیگمن"
🍁 #بحران میانسالی/ نقش #معنی در زندگی

✳️ معنی داری زندگی یکی از 5 مولفه مطرح شده در نظریه #شکوفایی #سلیگمن است.

کارل گوستاو یونگ، اولین روان‌شناسی بود که متوجه مرحله‌ی رشدی ویژه‌ای در میانسالی شد، تا پیش از او -حتی تا مدت‌ها پس از او هم- تصور بر این بود که مراحل رشد انسان در دوران کودکی اولیه یا نهایتا تا نوجوانی به پایان می‌رسد. اما یونگ با مشاهده‌ی روند تحولات شخصیتی خود و مراجعین‌اش متوجه شد که رشد در هیچ نقطه‌ای از گستره‌ی عمر متوقف نمی‌شود و از لحظه‌ی بسته شدن نطفه تا آخرین نفس همواره ادامه پیدا می‌کند. از این منظر پیوستار عمر را می‌توان به دو بخش کلی و با دو وظیفه‌ی عمده تعریف کرد و میانسالی از این جهت ‌نقطه‌ی حساس و بسیار ویژه‌ای در مسیر تحولات روحی هر انسان است، زیرا تسهیم‌گر این دو بخش است.
@FlourishingCenter
در نیمه‌ی اول عمر تعریف رشد، رَسش و بلوغ یافتن قوای جسمانی، عقلانی و عاطفی‌ست و تکالیف رشدی، معطوف به جهان پیرامون و سازگاری با وظایف اجتماعی‌ست. ساختن یک شخصیت مستقل که به عنوان یک هویت سازنده در اجتماع پذیرفته شده است وظیفه‌ی رشدی این مرحله است. جامعه برای این بخش طرح و نقشه‌های از پیش تصویر شده‌ی بسیاری دارد: تحصیل علم و هنر، شغل و حرفه، تشکیل خانواده، پیوستن به سازمان‌ها، ارگان‌ها یا مجامع مختلف، کسب دارایی، شهرت و نفوذ اجتماعی و …

✳️ این فرایند تا میانسالی به زندگی فرد هدف می‌دهد، اما یونگ کشف کرد که در میانسالی تغییرات و تحولاتی بنیادین در روان آدمی به وقوع می‌پیوندد، به گونه‌ای که دیگر ادامه‌ی مسیر پیشین برایش بی‌معنا و حتی ناممکن می‌گردد. نکته‌ی ظریف در بستر این تحول همانا نزدیک‌تر شدن به مرگ است. در واقع تا میانسالی نیروی زندگی (لیبیدو) در درون فرد به او حسی از جاودانگی می‌بخشد و این مسئله خود باعث فراموشی مرگ عنقریب می‌گردد، اما وقتی جوانی رو به زوال می‌گذارد و زمزمه‌های کهن‌سالی از درون و بیرون شنیده می‌شود مرگ پدیده‌ای ملموس و غیرقابل انکار می‌گردد. شاید فرد هنوز آگاهانه متوجه این امر نشده باشد ولی یکی یکی خداحافظی کردن اقوام و آشنایانش، کم شدن شادابی جسمانی و قوای ذهنی‌اش در سطحی ناخودآگاه او را متوجه سفر دوم‌اش می‌کنند، سفری این‌بار اما نه به قله‌ی موفقیت‌هایی که جامعه برایش ترسیم کرده است، بلکه به دره‌ی تاریک گور، جایی که دیگر هیچ نقشه‌‌ی از پیش تصویر شده‌ای برایش ندارد.
@FlourishingCenter
یونگ این‌گونه اظهار می‌کند که ریشه‌ی مشکلات همه‌ی مراجعین من در این سنین، بی‌هیچ استثنایی بحرانی مذهبی بود. به بیان دیگر آن‌چه ناگهان برای فرد مهم می‌شود معنای زندگی‌ست، زیرا در می‌یابد که همه‌ی ملموسات در مقابل حقیقت مرگ ناملموس می‌شوند، هیچ یک از القاب و انتسابات، روابط و دارایی‌ها را نمی‌توان با خود برد، این‌ها وسائلی نیستند که بتوان به عنوان هدفی برای ادامه دادن مسیر زندگی از آن‌ها استفاده کرد. درست به همین خاطر است که پدیده‌ی شایع این دوره از زندگی، آدم‌های متشخص و موفق ولی ناشاد است. از این منظر رفتار فراعنه‌ی مصر قابل توضیح است، اینکه جسم خویش را مومیایی می‌کردند و دارایی‌های‌شان را با خود به خاک می‌سپردند، یک روش ابتدایی و تلاشی مذبوحانه برای معنا دادن به مرگ.

برای فردی که تلاش می‌کند در نیمه‌ی دوم زندگی همچنان با وظایف نیمه‌ی اول پیش برود یک تباهی در مسیر رشدی به وقوع می‌پیوندد، درست مثل فردی که در نیمه‌ی اول از زیر بار مسئولیت شخصی و نبرد استقلالش شانه خالی کرده و تلاش می‌کند در کودکی باقی بماند. نیمه‌ی دوم اما وقت ساختن از جنسی دیگری است، ساختن معنای زندگی و اصالت برای وجود خود. یونگ معتقد است که فرد برای ساختنی از این دست ابتدا باید وابستگی‌هایش به ساخته‌های پیشین را از دست بدهد، در واقع ابتدا باید ویران کند و رها سازد. و این خصوصیت خود مرگ است: ویرانی هر آنچه روزی زندگی به ما داده است. اما مرگ در مقابل زندگی نایستاده است؛ مرگ، فرسوده را به خاکی برای جوانه‌ی نو بدل می‌کند و جوانه‌ی نو تنها در روان کسانی می‌شکفد که جسارت خاک شدن را داشته باشند.

☑️ وحید_شاهرضا، ۲۳ آذر ۱۳۹۴

@FlourishingCenter
📖 تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" 🖍🔥
@FlourishingCenter
✳️ بعضی تکنیکهای پست مدرن در روانشناسی مانند ایین های باستانی و به گونه ای سحر آمیز هستند، ولی جالب است که اغلب خیلی خوب کار می کنند. یکی از این تکنیکها که برای #بخشیدن کمک کننده است، تکنیک "بنویس، بخوان، بسوزان" است که برای حل مسائل تعاملی می تواند کمک کند.

در این تکنیک فردی که بیشترین مساله را با او دارید و او را نبخشیده اید در نظر بگیرید. آنگاه یک قلم و کاغذ بردارید و شروع به نوشتن نامه به او نمایید. در این نامه همه مسائلی که بین شما پیش آمده و تمام حرفهای ناگفته و هر چیزی که شما را رنجانده است مطرح کنید ونگذارید حرفی ناگفته بماند. احتمالا نوشتن اولین نامه کمی مشکل است و ممکن است باعث بروز خشم یا اندوه در شما شود. شاید هم شما نسبت به نوشتن نامه مقاومت داشته باشید و نتوانید آن را شروع کنید و یا در میانه های نامه اینکار را رها نمایید.

لی پشتکار داشته باشید و وقت کافی بگذارید که نامه را بنویسید. سپس بعد از چند ساعت یا فرداي آنروز این نامه را بخوانید. و پس از خواندن آن را بسوزانید. حالا شما آماده نوشتن نامه بعدی هستید. باز به همان شکل نامه ای بنویسید و همان مسیر را طی کنید تا زمانیکه نامه ای که می نویسید شبیه نامه قبلی باشد و حرف و عاطفه جدیدی برای مطرح کردن وجود نداشته باشد. این نامه را هم بخوانید.
@Flourishingcenter
💹 این نامه محتوای نهایی ایست که با بررسی آن می توانید تمام مسائلتان را حل نمایید. حواستان باشد نامه ها را تا پیش از سوزاندن جایی نگذارید که کسی بخواند چون ممکن است برایتان دردسر ساز شود.

این تکنیک با تکنیک دیگری تکمیل می شود که پس از نوشتن آخرین نامه، شما خودتان را در موقعیت طرف مقابل قرار می دهید و به نامه آخر پاسخی دقیق و از روی همدلی می دهید.
دیدن دنیا از زاویه دید طرف مقابل و تخلیه #هیجانات این تکنیک را به یکی از شیوه های موثر در بخشیدن دیگران تبدیل می کنند.


☑️روان درمانی #مثبت_گرا
🔘پروتکل #سلیگمن و رشید

✔️بر اساس تحقیقات «دانیل گیلبرت» روانشناس دانشگاه هاروارد

@Flourishingcenter
🍁 #شکرگزاری به زبان ساده

✳️ شکرگزاری یا قدردانی یکی از ۲۴ #نیرومندی_منش مطرح شده در طبقه بندی #فضائل و نیرومندی های منش #سلیگمن و پترسون (۲۰۰۴) است و از مولفه های تشکیل دهنده فضیلت #تعالی به شمار می رود.

#gratitude

@FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter
شفقت یا مهربانی با خود یعنی چه؟

زندگی همه را می آزارد و همه ما را با طعم تلخ درد آشنا میکند. همه ما به طور مکرر ناکامی، ناامیدی، شکست،
طرد شدن، بیماری، آسیب، تعارض، خصومت، سوگ، ترس، اضطراب، خشم،غصه، احساس گناه، فقدان، احساس
تنهایی، مشکالت سلامتی، اقتصادی و ارتباطی را تجربه می کنیم. متاسفانه وقتی درد عظیمی را حس میکنیم با
خود به خوبی رفتار نمیکنیم.

شفقت به خود شامل تصدیق درد خود و پاسخ دادن مهربانانه به آن است. به عبارت دیگر معنای شفقت به خود رفتار با خود با همان ملایمت، مراقبت و مهربانی است که وقتی کسی که دوستش دارید همان درد رامی کشد به او ابراز میکنید.

با خود مهربان بودن شامل چند عنصر می شود:
۱. تصدیق درد
۲.گسلش از خود قضاوت گری
۳.اقدام با مهربانی
۴. پذیرش
۵. ارزنده سازی
۶.ارتباط

در مطالب بعدی هر کدام از عناصر مفصل بیان می شود.

#شفقت #مهربانی #دلسوزی #CFT #روانشناسی_مثبت #سلیگمن

@FlourishingCenter
🆔 instagram.com/FlourishingCenter