🔴 سکوت مشکوک #آمدنیوز در واگذاری دریای #مازندران!!!
#SAM ✍
امضای معاهده ننگین کنوانسیون دریای #مازندران توسط دولت روحانی آه از نهاد هر ایرانی آزادیخواهی بر آورد و اقشار مختلف جامعه به اشکال مختلف خشم و انزجار و نارضایتی خود را از این قراداد ننگین نشان دادند که البته واکنشهای اجتماعی صورت گرفته نسبت به عمق فاجعه ایی که رخ داده بود اندک بود که باید در مقالی جداگانه این بیتفاوتی مزمن را آسیب شناسی نمود..
به همان اندازه که واکنشهای اجتماعی و در میدان عمل نسبت به این موضوع مهم اندک بود ، اما حجم انبوه تفسیرها و تحلیلها و محکومیتها در شبکه های اجتماعی نشان از اتفاق نظر اغلب ایرانیان در خیانت آشکار نظام به ملت ایران بود و معامله ایی ننگین که از سوی رژیم برای بقای بیشتر به قیمت واگذاری حق مسلم ایران از دریای #مازندران به مردم تحمیل شد.
اما نکته ایی که از چشمان شخصیتها و گروههای سیاسی دور ماند سکوت معنا دار و عدم واکنش مناسب رسانه #آمدنیوز نسبت به کنوانسیون دریای مازندران بود..
شاید خواننده این متن با استناد به خبرهایی که #آمدنیوز در حین و بعد از برگزاری این کنوانسیون اطلاع رسانی کرده است نگارنده را متهم به بی انصافی نماید ولی باید به این دسته از مخاطبان یاداوری نمایم که در طول این مدت کل خبرهایی که آمدنیوز در این رابطه منتشر نموده است تنها 42 مورد بوده است که اکثریت آنها هم به عنوان خبر دست چندم و کپی برداری با تاخیر از منابع خبری دیگر بوده است که به این رویکرد تنها میتوان عنوان پوشش خبری نام نهاد و نه اعتراض یا محکومیت کنوانسیون یا نقد و نکوهش مسببان این معاهده ننگین!!!!
#آمدنیوز مدعی است که دارای شورای مدیران و شورای تحریریه و دارای اتاق فکر تخصصی میباشد که نسبت به تحولات سیاسی داخلی و بین المللی اشراف کامل دارد!! اما چگونه است که این نیروی منسجم رسانه ایی که خود را سرآمد رسانه های دیگر میداند و برای تمام شئون زندگی مردم و سرنوشت آنان خط مشی تعیین میکند و افکار عمومی جامعه را با امکاناتی که در اختیار دارد سمت و سو میدهد ؛ نسبت به مسئله ایی به این اندازه از اهمیت کوچکترین واکنش متناسبی نشان نمیدهد و تنها به پوشش خبری آن آنهم با تاخیر بسنده میکند؟؟
چگونه است که کوچکترین نقدی به دولت حسن روحانی در این مورد نمی نماید ؟؟؟
چگونه است که برای حمله به رهبری نظام از صفاتی مانند #سلطنت_فقیه ؛ #سرکوبعلیشاه ؛ #فتحعلی_خامنه_ایی_شاه و غیره استفاده مینماید تا بدین نحو علاوه بر اینکه ذهنیت مثبت مردم نسبت به دوران طلایی و رو به پیشرفت #شاه_فقید را مسموم و مشوش نماید ؛ بلکه با این ادبیات تنها آلترناتیو موجود #شاهزاده_رضاپهلوی را که منسوب به خاندان #ایرانسازپهلوی میباشد #ترورشخصیتی نماید اما تا کنون سابقه نداشته است که کوچکترین کنایه و تخریب و توهینی به شخص حسن روحانی و شخصیتهای طراز اول #اصلاح_طلبان که در تمامی جنایات رژیم شریک هستند بنماید!!!
چگونه است که #آمدنیوز تریبون برجسته سازی اشخاصی در داخل کشور همچون #طبرزدیها ؛ #محمدنوریزادها شده است که با دارا بودن حاشیه امنیت از صدر تا ذیل رژیم را به سهولت و بدون نگرانی از هیچگونه برخوردی به لجن میکشند ؛ در جایی که کوچکترین صدای مخالف شهروندان عادی جامعه با دار و گلوله و زندان پاسخ داده میشود ؟!؟
چگونه است که #آمدنیوز برای خونخواهی #هاشمی_رفسنجانی جامه میدرد و تریبونی برای خاندان جنایتکار و فاسد #هاشمی میشود! اما دریغ از یک تحلیل جامع یا محکومیت واگذاری #دریای_مازندران!!!
چگونه است #آمدنیوز به سپاه پاسداران حملات همه جانبه میکند ولی به هیچ عنوان به وزارت اطلاعات و دایره های مختلف نیروی انتظامی دولت روحانی که جنایات آنها بر همگان روشن است کوچکترین حمله یا حتی نقدی نمینماید؟!؟
چگونه است که #آمدنیوز برای عدم گسترش و فروکش کردن شعله #اعتراضات نیمه اول مرداد ماه که در بعضی از شهرهای ایران در حال شکل گیری بود با دهها تحلیل طرح #محله_محور را ارائه داد و موجب خاموشی #اعتراضات گردید !! اما برای واگذاری دریای #مازندران به رفیق #پوتین حتی یک تحلیل نقادانه از دولت حسن روحانی و تیم سیاست خارجی #ظریفکار آن ننمود ؟؟؟
امید است هموطنان گرامی با مرور دوباره اخبار این رسانه در مورد کنوانسیون دریای مازندران به درستی نکاتی که بیان نمودم پی برده و زوایای پنهان دیگر این رسانه را واکاوی نموده و ابهامات موجود را از طرق مختلف دسترسی به این رسانه پیگیری نمایند...
@gurd_shah
#SAM ✍
امضای معاهده ننگین کنوانسیون دریای #مازندران توسط دولت روحانی آه از نهاد هر ایرانی آزادیخواهی بر آورد و اقشار مختلف جامعه به اشکال مختلف خشم و انزجار و نارضایتی خود را از این قراداد ننگین نشان دادند که البته واکنشهای اجتماعی صورت گرفته نسبت به عمق فاجعه ایی که رخ داده بود اندک بود که باید در مقالی جداگانه این بیتفاوتی مزمن را آسیب شناسی نمود..
به همان اندازه که واکنشهای اجتماعی و در میدان عمل نسبت به این موضوع مهم اندک بود ، اما حجم انبوه تفسیرها و تحلیلها و محکومیتها در شبکه های اجتماعی نشان از اتفاق نظر اغلب ایرانیان در خیانت آشکار نظام به ملت ایران بود و معامله ایی ننگین که از سوی رژیم برای بقای بیشتر به قیمت واگذاری حق مسلم ایران از دریای #مازندران به مردم تحمیل شد.
اما نکته ایی که از چشمان شخصیتها و گروههای سیاسی دور ماند سکوت معنا دار و عدم واکنش مناسب رسانه #آمدنیوز نسبت به کنوانسیون دریای مازندران بود..
شاید خواننده این متن با استناد به خبرهایی که #آمدنیوز در حین و بعد از برگزاری این کنوانسیون اطلاع رسانی کرده است نگارنده را متهم به بی انصافی نماید ولی باید به این دسته از مخاطبان یاداوری نمایم که در طول این مدت کل خبرهایی که آمدنیوز در این رابطه منتشر نموده است تنها 42 مورد بوده است که اکثریت آنها هم به عنوان خبر دست چندم و کپی برداری با تاخیر از منابع خبری دیگر بوده است که به این رویکرد تنها میتوان عنوان پوشش خبری نام نهاد و نه اعتراض یا محکومیت کنوانسیون یا نقد و نکوهش مسببان این معاهده ننگین!!!!
#آمدنیوز مدعی است که دارای شورای مدیران و شورای تحریریه و دارای اتاق فکر تخصصی میباشد که نسبت به تحولات سیاسی داخلی و بین المللی اشراف کامل دارد!! اما چگونه است که این نیروی منسجم رسانه ایی که خود را سرآمد رسانه های دیگر میداند و برای تمام شئون زندگی مردم و سرنوشت آنان خط مشی تعیین میکند و افکار عمومی جامعه را با امکاناتی که در اختیار دارد سمت و سو میدهد ؛ نسبت به مسئله ایی به این اندازه از اهمیت کوچکترین واکنش متناسبی نشان نمیدهد و تنها به پوشش خبری آن آنهم با تاخیر بسنده میکند؟؟
چگونه است که کوچکترین نقدی به دولت حسن روحانی در این مورد نمی نماید ؟؟؟
چگونه است که برای حمله به رهبری نظام از صفاتی مانند #سلطنت_فقیه ؛ #سرکوبعلیشاه ؛ #فتحعلی_خامنه_ایی_شاه و غیره استفاده مینماید تا بدین نحو علاوه بر اینکه ذهنیت مثبت مردم نسبت به دوران طلایی و رو به پیشرفت #شاه_فقید را مسموم و مشوش نماید ؛ بلکه با این ادبیات تنها آلترناتیو موجود #شاهزاده_رضاپهلوی را که منسوب به خاندان #ایرانسازپهلوی میباشد #ترورشخصیتی نماید اما تا کنون سابقه نداشته است که کوچکترین کنایه و تخریب و توهینی به شخص حسن روحانی و شخصیتهای طراز اول #اصلاح_طلبان که در تمامی جنایات رژیم شریک هستند بنماید!!!
چگونه است که #آمدنیوز تریبون برجسته سازی اشخاصی در داخل کشور همچون #طبرزدیها ؛ #محمدنوریزادها شده است که با دارا بودن حاشیه امنیت از صدر تا ذیل رژیم را به سهولت و بدون نگرانی از هیچگونه برخوردی به لجن میکشند ؛ در جایی که کوچکترین صدای مخالف شهروندان عادی جامعه با دار و گلوله و زندان پاسخ داده میشود ؟!؟
چگونه است که #آمدنیوز برای خونخواهی #هاشمی_رفسنجانی جامه میدرد و تریبونی برای خاندان جنایتکار و فاسد #هاشمی میشود! اما دریغ از یک تحلیل جامع یا محکومیت واگذاری #دریای_مازندران!!!
چگونه است #آمدنیوز به سپاه پاسداران حملات همه جانبه میکند ولی به هیچ عنوان به وزارت اطلاعات و دایره های مختلف نیروی انتظامی دولت روحانی که جنایات آنها بر همگان روشن است کوچکترین حمله یا حتی نقدی نمینماید؟!؟
چگونه است که #آمدنیوز برای عدم گسترش و فروکش کردن شعله #اعتراضات نیمه اول مرداد ماه که در بعضی از شهرهای ایران در حال شکل گیری بود با دهها تحلیل طرح #محله_محور را ارائه داد و موجب خاموشی #اعتراضات گردید !! اما برای واگذاری دریای #مازندران به رفیق #پوتین حتی یک تحلیل نقادانه از دولت حسن روحانی و تیم سیاست خارجی #ظریفکار آن ننمود ؟؟؟
امید است هموطنان گرامی با مرور دوباره اخبار این رسانه در مورد کنوانسیون دریای مازندران به درستی نکاتی که بیان نمودم پی برده و زوایای پنهان دیگر این رسانه را واکاوی نموده و ابهامات موجود را از طرق مختلف دسترسی به این رسانه پیگیری نمایند...
@gurd_shah
Forwarded from دنج
✅ روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه
بخش دوم
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
نکتۀ مهم در آن دوره آن است که ما توانستیم ساخت اجتماعی و اقتصادی کشور را تغییر دهیم و مناسبات ارباب-رعیتی را بر هم بزنیم و جامعۀ آزاد درست کنیم. اما در سال 57 ما وارد یک نوع نظام ولایت فقیهی شدیم که هم خلاف سلطنت ملت و مشروطه بوده و هم خلاف شیعۀ سنتی. این نظام معتقد است که ملت حق تصمیمگیری ندارد و نمیتواند تصمیم بگیرد و اساساً ادارۀ کشور از طریق حقوق شهروندی اتفاق نمیافتد، یعنی سیاست داخل مناسبات شهروندی درست نمیشود بلکه سیاست احکام و قوانینی دارد که این احکام و قوانین را باید از درون فقه پیدا کرد و از درون فقه هم فقط ولی فقیه میتواند آن آحکام و قوانین را پیدا کند. نظام ولایت فقیه دارای افکاری است که از یکسو ریشه در چپ دارد و از سوی دیگر با اخوانالمسلمین و امتگرایی گره خورده است، یعنی هم علیه مشروطه است و هم علیه شیعۀ سنتی.
قانون اساسی مشروطه بر یک اساسی استوار است که درون آن اساس (که عبارتست از شهریاری ملت و از آنِ ملت بودنِ قدرت)، ملت و شهروندان هستند که سیاست را باید درست کنند و تعریف بکنند و خیر مملکت و شرّ تهدیدکنندۀ حال و آیندۀ ملت و کشور را تشخیص بدهند. چیزهای دیگری که درون قانون اساسی به عنوان اصول میآید، اینها حاصل مناسبات اجتماعی و حوزۀ سیاست عملی هستند، یعنی رقابتها و مناسباتی که نیروهای سیاسی پیدا میکنند. برای نمونه، در برههای که روحانیت دارای قدرت بوده، توانسته یک حقی را بگیرد و آن حق را در آنجا تثبیت کند (که نمونهاش را در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه به نام اصل نوری شاهد هستیم). اما از آنجایی که قانون اساسی مشروطه اساسی دارد و آن اساس اجازه میدهد که این قانون پویا باشد، نمیشود اصلها را به عنوان اصول ابدی در نظر گرفت بلکه همۀ آنها قابل اصلاح و تصحیح و متمم هستند.
قانون اساسی مشروطه بر پایۀ همین اساس خود (یعنی شهریاری ملت و دادن قدرت و اختیار به مردم برای تعیین سرنوشت خود و کشور خود و تشخیص منافع و مصالح عمومی)، در بنیان، سکولار بود. و برای فهم ماهیت سکولار قانون اساسی مشروطه لازم است که به دو موضوع مهم پرداخته شود: یکی؛ شیعۀ سنتی، و دیگری؛ مسألۀ آزادیخواهی مشروطه.
قانون اساسی مشروطه از یکسو تکیه داشت بر شیعۀ سنتی. بحث شیعۀ سنتی این بود که در غیبت امام زمان، امکان تشکیل و تأسیس حکومت شرعی و دینی وجود ندارد، چون اگر بشود در غیبت امام، حکومت شرعی و دینی تشکیل داد، دیگر برای چه منظور امام ظهور کند. در درون شیعه، هم جهاد و جنگ و هم حکومت از شئون امام معصوم است. زمانی که معصوم حضور نداشته باشد، نمیتوان حکومت شرعی درست کرد بلکه باید اجازه داد که سلطان و یا پادشاه این کار را انجام دهد. دقیقاً با تکیه بر این مسأله بود که آخوند خراسانی و نائینی آمدند بحث کردند که وقتی امام غایب است، نمیتوان حکومت عدل درست کرد و همۀ حکومتها در غیبت امام حکومتِ جور است، اما مسأله این است که کدام یک از حکومتها بیشتر جور است و یا کمتر. اینها گفتند که در غیبت امام، حکومتی که عرفی است (یعنی حکومتی که در آن مردم دربارۀ خودشان تصمیم میگیرند) کمتر جور وجود دارد و کمتر ستم دارد. پس، در درون شیعه مسأله این بود که مردم در مورد سرنوشت خودشان و ادارۀ کشور فکر و عمل کنند. یعنی مسأله در حوزۀ عرف رخ میداد که میبایستی از محل عقل برای ادارۀ کشور راهکار پیدا شود، و این هم جهت با منطق اساسی مشروطه بود. به طور کلی، شیعه، در زمان غیبت امام، معتقد و تابعِ حکومت سکولار است، به خاطر اینکه نمیتواند در حکومت دخالت کند.
از سوی دیگر، چون انقلاب مشروطه انقلاب برای آزادی بود، قانون در انقلاب مشروطه و در منطق مشروطۀ ما محدودیت است، نه آزادی. یعنی مسأله این است که مردم هر کاری را که دلشان بخواهد میتوانند انجام دهند، مگر اینکه قانون منع کند. چون اصل بر آزادی است، بحث اساسی در منطق مشروطۀ ما این است که قانون چه چیزهایی را محدود میکند.
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#شیعه_سنتی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
@DeNnJj
بخش دوم
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
نکتۀ مهم در آن دوره آن است که ما توانستیم ساخت اجتماعی و اقتصادی کشور را تغییر دهیم و مناسبات ارباب-رعیتی را بر هم بزنیم و جامعۀ آزاد درست کنیم. اما در سال 57 ما وارد یک نوع نظام ولایت فقیهی شدیم که هم خلاف سلطنت ملت و مشروطه بوده و هم خلاف شیعۀ سنتی. این نظام معتقد است که ملت حق تصمیمگیری ندارد و نمیتواند تصمیم بگیرد و اساساً ادارۀ کشور از طریق حقوق شهروندی اتفاق نمیافتد، یعنی سیاست داخل مناسبات شهروندی درست نمیشود بلکه سیاست احکام و قوانینی دارد که این احکام و قوانین را باید از درون فقه پیدا کرد و از درون فقه هم فقط ولی فقیه میتواند آن آحکام و قوانین را پیدا کند. نظام ولایت فقیه دارای افکاری است که از یکسو ریشه در چپ دارد و از سوی دیگر با اخوانالمسلمین و امتگرایی گره خورده است، یعنی هم علیه مشروطه است و هم علیه شیعۀ سنتی.
قانون اساسی مشروطه بر یک اساسی استوار است که درون آن اساس (که عبارتست از شهریاری ملت و از آنِ ملت بودنِ قدرت)، ملت و شهروندان هستند که سیاست را باید درست کنند و تعریف بکنند و خیر مملکت و شرّ تهدیدکنندۀ حال و آیندۀ ملت و کشور را تشخیص بدهند. چیزهای دیگری که درون قانون اساسی به عنوان اصول میآید، اینها حاصل مناسبات اجتماعی و حوزۀ سیاست عملی هستند، یعنی رقابتها و مناسباتی که نیروهای سیاسی پیدا میکنند. برای نمونه، در برههای که روحانیت دارای قدرت بوده، توانسته یک حقی را بگیرد و آن حق را در آنجا تثبیت کند (که نمونهاش را در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه به نام اصل نوری شاهد هستیم). اما از آنجایی که قانون اساسی مشروطه اساسی دارد و آن اساس اجازه میدهد که این قانون پویا باشد، نمیشود اصلها را به عنوان اصول ابدی در نظر گرفت بلکه همۀ آنها قابل اصلاح و تصحیح و متمم هستند.
قانون اساسی مشروطه بر پایۀ همین اساس خود (یعنی شهریاری ملت و دادن قدرت و اختیار به مردم برای تعیین سرنوشت خود و کشور خود و تشخیص منافع و مصالح عمومی)، در بنیان، سکولار بود. و برای فهم ماهیت سکولار قانون اساسی مشروطه لازم است که به دو موضوع مهم پرداخته شود: یکی؛ شیعۀ سنتی، و دیگری؛ مسألۀ آزادیخواهی مشروطه.
قانون اساسی مشروطه از یکسو تکیه داشت بر شیعۀ سنتی. بحث شیعۀ سنتی این بود که در غیبت امام زمان، امکان تشکیل و تأسیس حکومت شرعی و دینی وجود ندارد، چون اگر بشود در غیبت امام، حکومت شرعی و دینی تشکیل داد، دیگر برای چه منظور امام ظهور کند. در درون شیعه، هم جهاد و جنگ و هم حکومت از شئون امام معصوم است. زمانی که معصوم حضور نداشته باشد، نمیتوان حکومت شرعی درست کرد بلکه باید اجازه داد که سلطان و یا پادشاه این کار را انجام دهد. دقیقاً با تکیه بر این مسأله بود که آخوند خراسانی و نائینی آمدند بحث کردند که وقتی امام غایب است، نمیتوان حکومت عدل درست کرد و همۀ حکومتها در غیبت امام حکومتِ جور است، اما مسأله این است که کدام یک از حکومتها بیشتر جور است و یا کمتر. اینها گفتند که در غیبت امام، حکومتی که عرفی است (یعنی حکومتی که در آن مردم دربارۀ خودشان تصمیم میگیرند) کمتر جور وجود دارد و کمتر ستم دارد. پس، در درون شیعه مسأله این بود که مردم در مورد سرنوشت خودشان و ادارۀ کشور فکر و عمل کنند. یعنی مسأله در حوزۀ عرف رخ میداد که میبایستی از محل عقل برای ادارۀ کشور راهکار پیدا شود، و این هم جهت با منطق اساسی مشروطه بود. به طور کلی، شیعه، در زمان غیبت امام، معتقد و تابعِ حکومت سکولار است، به خاطر اینکه نمیتواند در حکومت دخالت کند.
از سوی دیگر، چون انقلاب مشروطه انقلاب برای آزادی بود، قانون در انقلاب مشروطه و در منطق مشروطۀ ما محدودیت است، نه آزادی. یعنی مسأله این است که مردم هر کاری را که دلشان بخواهد میتوانند انجام دهند، مگر اینکه قانون منع کند. چون اصل بر آزادی است، بحث اساسی در منطق مشروطۀ ما این است که قانون چه چیزهایی را محدود میکند.
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#شیعه_سنتی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
@DeNnJj
Forwarded from دنج
✅ روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه
بخش سوم(۱۲ بخش)
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
به طور کلی، با توجه با مباحث بالا، بحث ما این است که قانون اساسی مشروطه در اساس سکولار بود و آن ایرادهایی که ما امروز با نگاهمان به آن میتوانیم پیدا کنیم، همه قابل اصلاح بود و متمم به آن میخورد و میتواند بخورد. اما آن چیزی که در سال ۵۷ به نام حکومت اسلامی تأسیس شد، بیاعتنا به این اساس و مباحث و بیاعتنا به قابلیت اصلاحیِ قانون اساسی مشروطه بوده، و حکومتی بود از یکسو در غصب حق امام به لحاظ کلام و منطق شیعی، و از سوی دیگر، الهام گرفته شده از اخوانالمسلمین و اتحاد اسلام. این در حالی است که ما در دورۀ مشروطه، حکومت عرفی داشتیم و توانسته بودیم گامهای اساسی به سمت دموکراسی برداریم. انقلاب 57 گسستی است در این مسیر رو به جلو، و ورودی است به یک کژراهه. یعنی حکومتی است که مسألۀ ملت را نفی میکند و بر روی امت تأکید میکند. سیستمی است که به لحاظ مفهومی غلط طراحی شده و روی خلأ ایستاده، به این دلیل که تاریخ ایران را نفی میکند و منطق دیوانسالاری ایرانی را نمیفهمد. به جای آن، ایدئولوژی خودش را از اخوانالمسلمین و تفکرات سید قطب گرفته و راهنمای سیاست خارجی خود را وحدت جهان اسلام یعنی تشکیل امت اسلامی قرار داده است. در نتیجۀ این بنیانها و جهتیابیهای غلط و ناهمخوان با ماهیت و تاریخ ایران، منابع و امکانات کشور را هدر داده و در حوزۀ سیاست بینالمللیاش در بنبست قرار دارد. حتی در دیدگاه شیعه نیز تشکیل امت اسلامی در غیبت امام امکانپذیر نیست، زیرا امت اسلامی امام میخواهد و اتحاد مسلمین و تشکیل امت اسلامی از شأن امام معصوم است اما جمهوری اسلامی چون تحت تآثیر اخوانالمسلمین و سید قطب بود، معتقد است که میشود امت درست کرد، آن هم بر مبنای اتحادی بر محور فلسطین و رفع اسرائیل. که البته این اتفاقات معاصر، دوباره به ما نشان داد که اتحاد جهان اسلام به معنای رفعِ ایران است، چون جهان اسلام زمانی متحد میشود که ایرانی وجود نداشته باشد، چرا که تنها مانع این اتحاد جهان اسلام، ایران و رافضیهای آن میباشد. جمهوری اسلامی حتی متوجۀ این نکتۀ مهم نیست که وقتی همۀ مسلمانها با هم متحد شوند، دعوای اصلی و اولیۀ آنها با رافضیها، شیعیان و باطنیها است که ما هستیم. آنها در این حد هم به تاریخ ایران نگاه نمیکنند. از همین رو، در نظام بینالملل دچار تنش هستند و در داخل نیز چون با مقولاتی که بر اساس آن بشود دولت کارآمد درست کرد فکر نمیکنند، اساساً فاقد دولت به معنای کارآمد آن هستند و با این شرایط، ایران مأموریت پیدا کرده که پروژهای را انجام دهد که نه هزینههای این پروژه را میتواند تأمین کند (هزینۀ پروژۀ نابودی اسرائیل بر دوش ملت ایران گذاشته شده) و در داخل نیز چون هیچ نوع اقتصادی به معنای اقتصاد مدرن و ملی وجود ندارد که مولد باشد و تولید کند و ثروت ملی ایجاد بکند، اساساً یک نظام اقتصادی دلالی درست کرده و این نظام اقتصادی دلالی هم ساختارهای اجتماعی ما را به هم ریخته و هم ساختارهای اخلاقی و فرهنگی ما را با تهدیدهای جدی مواجه کرده است.
اما بحث اساسی این است که چگونه میتوان از این مشکلی که برای ما عارض شده است، عبور کرد. از دیدگاه ما، گذار از نظام جمهوری اسلامی تنها در یک شکل امکانپذیر است و آن بازگشت به مشروطه است یعنی ما برای خروج از کژراهه باید به جایی برویم که در حقیقت معنای درست اصلاحات همین است. چیزی که اصلاحطلبان نتوانستهاند دریابند و آن را تعریف کنند و به همین خاطر به بیراهه رفتند و اساساً انرژی جامعه را هدر دادهاند و نتوانستند اصلاحات به معنای درست کلمه را انجام دهند و اصلاحات را تبدیل کردهاند به اسم رمز منافع جناحی و جریانیِ خودشان و اشغال کرسیهای قدرت. اصلاحطلبان به این امر واقف نیستند که به طور طبیعی اگر جامعهای قوی شود و سرمایهداری و تولید و صنعت مستقل از دولت تأسیس شود و بازار آزاد حکمفرما باشد، منجر به قدرتمندی جامعۀ مدنی و عقبنشینی دولت به حدود قانونی خواهد بود که آن حدود قانونی مشروطه بود. اما الان وقتی قرار است دولت عقبنشینی کند باید به قانون اساسی و حدودی برگردد که بنا بر ماهیت خود و ایدئولوژی حکومت، دقیقا استبداد است.
بر پایۀ همین خطاها است که باید اندیشیده شود که در کجا و در کدام نقطه اشتباه شده و به کژراهه کشانده شدیم، که بایستی با بازگشت به آن، اصلاحات رخ دهد. ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
@DeNnJj
بخش سوم(۱۲ بخش)
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
به طور کلی، با توجه با مباحث بالا، بحث ما این است که قانون اساسی مشروطه در اساس سکولار بود و آن ایرادهایی که ما امروز با نگاهمان به آن میتوانیم پیدا کنیم، همه قابل اصلاح بود و متمم به آن میخورد و میتواند بخورد. اما آن چیزی که در سال ۵۷ به نام حکومت اسلامی تأسیس شد، بیاعتنا به این اساس و مباحث و بیاعتنا به قابلیت اصلاحیِ قانون اساسی مشروطه بوده، و حکومتی بود از یکسو در غصب حق امام به لحاظ کلام و منطق شیعی، و از سوی دیگر، الهام گرفته شده از اخوانالمسلمین و اتحاد اسلام. این در حالی است که ما در دورۀ مشروطه، حکومت عرفی داشتیم و توانسته بودیم گامهای اساسی به سمت دموکراسی برداریم. انقلاب 57 گسستی است در این مسیر رو به جلو، و ورودی است به یک کژراهه. یعنی حکومتی است که مسألۀ ملت را نفی میکند و بر روی امت تأکید میکند. سیستمی است که به لحاظ مفهومی غلط طراحی شده و روی خلأ ایستاده، به این دلیل که تاریخ ایران را نفی میکند و منطق دیوانسالاری ایرانی را نمیفهمد. به جای آن، ایدئولوژی خودش را از اخوانالمسلمین و تفکرات سید قطب گرفته و راهنمای سیاست خارجی خود را وحدت جهان اسلام یعنی تشکیل امت اسلامی قرار داده است. در نتیجۀ این بنیانها و جهتیابیهای غلط و ناهمخوان با ماهیت و تاریخ ایران، منابع و امکانات کشور را هدر داده و در حوزۀ سیاست بینالمللیاش در بنبست قرار دارد. حتی در دیدگاه شیعه نیز تشکیل امت اسلامی در غیبت امام امکانپذیر نیست، زیرا امت اسلامی امام میخواهد و اتحاد مسلمین و تشکیل امت اسلامی از شأن امام معصوم است اما جمهوری اسلامی چون تحت تآثیر اخوانالمسلمین و سید قطب بود، معتقد است که میشود امت درست کرد، آن هم بر مبنای اتحادی بر محور فلسطین و رفع اسرائیل. که البته این اتفاقات معاصر، دوباره به ما نشان داد که اتحاد جهان اسلام به معنای رفعِ ایران است، چون جهان اسلام زمانی متحد میشود که ایرانی وجود نداشته باشد، چرا که تنها مانع این اتحاد جهان اسلام، ایران و رافضیهای آن میباشد. جمهوری اسلامی حتی متوجۀ این نکتۀ مهم نیست که وقتی همۀ مسلمانها با هم متحد شوند، دعوای اصلی و اولیۀ آنها با رافضیها، شیعیان و باطنیها است که ما هستیم. آنها در این حد هم به تاریخ ایران نگاه نمیکنند. از همین رو، در نظام بینالملل دچار تنش هستند و در داخل نیز چون با مقولاتی که بر اساس آن بشود دولت کارآمد درست کرد فکر نمیکنند، اساساً فاقد دولت به معنای کارآمد آن هستند و با این شرایط، ایران مأموریت پیدا کرده که پروژهای را انجام دهد که نه هزینههای این پروژه را میتواند تأمین کند (هزینۀ پروژۀ نابودی اسرائیل بر دوش ملت ایران گذاشته شده) و در داخل نیز چون هیچ نوع اقتصادی به معنای اقتصاد مدرن و ملی وجود ندارد که مولد باشد و تولید کند و ثروت ملی ایجاد بکند، اساساً یک نظام اقتصادی دلالی درست کرده و این نظام اقتصادی دلالی هم ساختارهای اجتماعی ما را به هم ریخته و هم ساختارهای اخلاقی و فرهنگی ما را با تهدیدهای جدی مواجه کرده است.
اما بحث اساسی این است که چگونه میتوان از این مشکلی که برای ما عارض شده است، عبور کرد. از دیدگاه ما، گذار از نظام جمهوری اسلامی تنها در یک شکل امکانپذیر است و آن بازگشت به مشروطه است یعنی ما برای خروج از کژراهه باید به جایی برویم که در حقیقت معنای درست اصلاحات همین است. چیزی که اصلاحطلبان نتوانستهاند دریابند و آن را تعریف کنند و به همین خاطر به بیراهه رفتند و اساساً انرژی جامعه را هدر دادهاند و نتوانستند اصلاحات به معنای درست کلمه را انجام دهند و اصلاحات را تبدیل کردهاند به اسم رمز منافع جناحی و جریانیِ خودشان و اشغال کرسیهای قدرت. اصلاحطلبان به این امر واقف نیستند که به طور طبیعی اگر جامعهای قوی شود و سرمایهداری و تولید و صنعت مستقل از دولت تأسیس شود و بازار آزاد حکمفرما باشد، منجر به قدرتمندی جامعۀ مدنی و عقبنشینی دولت به حدود قانونی خواهد بود که آن حدود قانونی مشروطه بود. اما الان وقتی قرار است دولت عقبنشینی کند باید به قانون اساسی و حدودی برگردد که بنا بر ماهیت خود و ایدئولوژی حکومت، دقیقا استبداد است.
بر پایۀ همین خطاها است که باید اندیشیده شود که در کجا و در کدام نقطه اشتباه شده و به کژراهه کشانده شدیم، که بایستی با بازگشت به آن، اصلاحات رخ دهد. ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
@DeNnJj
Forwarded from دنج
✅ روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه
بخش چهارم
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
اساساً هر نوع خروج از کژراهه و اصلاحات، در بازگشت به مشروطه امکانپذیر است که دارای نظام حقوقی بر مبنای نظریهای است که در آنجا هم ملت (و نه امت) معنا پیدا میکند و هم دولت معنا پیدا میکند و هم دارای یک نظام حقوقی روشنی است که میشود در چارچوب آن، هر نوع اصلاحات لازم حقوقی و اداری را انجام داد.
پس، همۀ نواقص موجود در نظام مشروطه و در قانون اساسی مشروطه، و یا ایرادهای دیگری که میشود به تاریخ نظام پیشین (نظام مشروطه) گرفت را میشود با بازگشت به آن (مشروطه) و با کمک ارادۀ ملی و عقل و خرد ملی تصحیح کرد.
انقلاب ۵۷، انقلاب علیه پهلوی نبود بلکه انقلابی بود بر علیه نظام مشروطه و ما میبایستی علناً اعلام کنیم که انقلاب تمام شده است، اسلام سیاسی در تأسیس دولت کارآمد ناتوان بوده و نتوانسته دولت مناسب درست کند. جمهوری اسلامی به عنوان شکل عملیاتی شده و عینی شدۀ آن اندیشۀ اسلام سیاسی به آخر خط رسیده و اکنون مسألۀ اساسی این است که با صدای رسا اعلام شود که انقلاب تمام شده است، همۀ آن وعدهها و تخیلات به اتمام رسیده و میبایستی از این کژراهه به درون نظام تثبیتشدهای بازگردیم و در آنجا بایستیم و دربارۀ اینکه چه میخواهیم بکنیم، چه شکلی از حکومت را میخواهیم و چگونه میخواهیم کشور را اداره کنیم، در مورد همۀ این موارد بحث و صحبت کنیم.
مشروطه الگویی است که حتی میتواند مدلهای عدم خشونت بومی را نشان بدهد، یعنی در مشروطه، ما خشونت انقلابی که جریان چپ بر انقلابها تحمیل کرده را نداریم. ما با مشروطه، جهان جدید و مدرن خودمان را صورتبندی کردیم. از لحاظ سیاسی هم باید برگردیم به نظام حقوقی مشروطه. وقتی از بازگشت به مشروطه صحبت میکنیم یعنی بازگشت به یک نظام فکری، به یک ساخت فکری و به یک نظام نظری، یعنی قرار گرفتن در زمین مشروطه و از آنجا به تاریخ معاصر نگاه کردن و تحلیل کردن و تصمیم گرفتن.
ما معتقدیم که خروج از نظامی که انقلاب به وجود آورده است، با بازگشت به همان نظام سیاسی انقلاب مشروطه امکانپذیر است، یعنی دستگاه نظریای که مشروطه فراهم آورده میتواند به ما بینشی ببخشد که آن بینش در ما تحرک اجتماعی و سیاسی ایجاد کند.
همانطوری که در مبارزه با استبداد قاجار، ما یک تجربهای داریم، الان عدهای نشستهاند و دارند تجربۀ هند و آفریقای جنوبی را فرمولبندی میکنند و احکامش را بیرون میآورند تا ببینند چطور می¬شود در ایران به کار برد یا در اکراین به کار برد و در جاهای دیگر، که اتفاقاً در جاهایی به کار برده شده است. من نمیگویم که مدل تجربۀ هند و آفریقای جنوبی هیچ چیزی برای ما ندارد و معتقدم که از آنها میشود درس گرفت و در آنها نیز چیزهایی وجود دارد.
ما یک سنت، یک نظام فکری و یک انقلابی به نام انقلاب و نظام مشروطه داریم که در آن توانستهایم به جنگ استبداد برویم. چون یک استراتژی داشتیم، تاکتیکهایی داشتیم، دستگاه فکری داشتیم که توانستیم به جنگ استبداد برویم و اکنون نیز معتقدیم که برای ادامۀ جنگ با استبداد باید به همان دستگاه نظری و فکری رجوع کرد و به همان بینش باید مراجعه نمود یعنی به همان مشروطه، و تاکتیکها را هم از درون آن پیدا کرد و به کمک آن یافت.
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
@DeNnJj
بخش چهارم
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
اساساً هر نوع خروج از کژراهه و اصلاحات، در بازگشت به مشروطه امکانپذیر است که دارای نظام حقوقی بر مبنای نظریهای است که در آنجا هم ملت (و نه امت) معنا پیدا میکند و هم دولت معنا پیدا میکند و هم دارای یک نظام حقوقی روشنی است که میشود در چارچوب آن، هر نوع اصلاحات لازم حقوقی و اداری را انجام داد.
پس، همۀ نواقص موجود در نظام مشروطه و در قانون اساسی مشروطه، و یا ایرادهای دیگری که میشود به تاریخ نظام پیشین (نظام مشروطه) گرفت را میشود با بازگشت به آن (مشروطه) و با کمک ارادۀ ملی و عقل و خرد ملی تصحیح کرد.
انقلاب ۵۷، انقلاب علیه پهلوی نبود بلکه انقلابی بود بر علیه نظام مشروطه و ما میبایستی علناً اعلام کنیم که انقلاب تمام شده است، اسلام سیاسی در تأسیس دولت کارآمد ناتوان بوده و نتوانسته دولت مناسب درست کند. جمهوری اسلامی به عنوان شکل عملیاتی شده و عینی شدۀ آن اندیشۀ اسلام سیاسی به آخر خط رسیده و اکنون مسألۀ اساسی این است که با صدای رسا اعلام شود که انقلاب تمام شده است، همۀ آن وعدهها و تخیلات به اتمام رسیده و میبایستی از این کژراهه به درون نظام تثبیتشدهای بازگردیم و در آنجا بایستیم و دربارۀ اینکه چه میخواهیم بکنیم، چه شکلی از حکومت را میخواهیم و چگونه میخواهیم کشور را اداره کنیم، در مورد همۀ این موارد بحث و صحبت کنیم.
مشروطه الگویی است که حتی میتواند مدلهای عدم خشونت بومی را نشان بدهد، یعنی در مشروطه، ما خشونت انقلابی که جریان چپ بر انقلابها تحمیل کرده را نداریم. ما با مشروطه، جهان جدید و مدرن خودمان را صورتبندی کردیم. از لحاظ سیاسی هم باید برگردیم به نظام حقوقی مشروطه. وقتی از بازگشت به مشروطه صحبت میکنیم یعنی بازگشت به یک نظام فکری، به یک ساخت فکری و به یک نظام نظری، یعنی قرار گرفتن در زمین مشروطه و از آنجا به تاریخ معاصر نگاه کردن و تحلیل کردن و تصمیم گرفتن.
ما معتقدیم که خروج از نظامی که انقلاب به وجود آورده است، با بازگشت به همان نظام سیاسی انقلاب مشروطه امکانپذیر است، یعنی دستگاه نظریای که مشروطه فراهم آورده میتواند به ما بینشی ببخشد که آن بینش در ما تحرک اجتماعی و سیاسی ایجاد کند.
همانطوری که در مبارزه با استبداد قاجار، ما یک تجربهای داریم، الان عدهای نشستهاند و دارند تجربۀ هند و آفریقای جنوبی را فرمولبندی میکنند و احکامش را بیرون میآورند تا ببینند چطور می¬شود در ایران به کار برد یا در اکراین به کار برد و در جاهای دیگر، که اتفاقاً در جاهایی به کار برده شده است. من نمیگویم که مدل تجربۀ هند و آفریقای جنوبی هیچ چیزی برای ما ندارد و معتقدم که از آنها میشود درس گرفت و در آنها نیز چیزهایی وجود دارد.
ما یک سنت، یک نظام فکری و یک انقلابی به نام انقلاب و نظام مشروطه داریم که در آن توانستهایم به جنگ استبداد برویم. چون یک استراتژی داشتیم، تاکتیکهایی داشتیم، دستگاه فکری داشتیم که توانستیم به جنگ استبداد برویم و اکنون نیز معتقدیم که برای ادامۀ جنگ با استبداد باید به همان دستگاه نظری و فکری رجوع کرد و به همان بینش باید مراجعه نمود یعنی به همان مشروطه، و تاکتیکها را هم از درون آن پیدا کرد و به کمک آن یافت.
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
@DeNnJj
Forwarded from دنج
✅ روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه
بخش هفتم
(پاسخ مستدل و تاریخی به #کیفرخواست_علیه_رضاشاه و حکومت #پهلوی - قسمت ۱)
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
اینکه یک سیاهۀ بلندبالایی به عنوان کیفرخواست علیه #رضاشاه صادر شده، بیشتر به این خاطر است که نه اقتضائات جامعۀ ایران به درستی بررسی شده و نه اینکه با کشورهای منطقه و اروپا و جهان بررسی و مقایسۀ تطبیقی به عمل آمده است.
اساساً این کیفرخواستی که در تاریخ معاصر بر علیه رضاشاه توسط روشنفکری صادر شده - و یک طرفه هم صادر شده است و مجال کافی برای پاسخگویی به این کیفرخواست هم به وجود نیامده- یک کیفرخواستی است که میتواند واقعی باشد اما با ارزشهای انتزاعی داوری شده که نمیشود معادلش را در دنیای واقعی پیدا کرد. وقتی که رضاشاه در ایران کارهای سازندگی را انجام میداد و متهم به سرکوب شده است، ما در کشورهای همسایۀ خودمان مانند ترکیه #آتاترک را داشتیم که قبلش ترکان جوان بودند. ترکان جوان در دورۀ عثمانی، یونانیها را به شدت سرکوب کردند، ارمنیها را نسلکشی کردند و سپس آمدند یک دولت جدید درست کردند با یک ملت جدید. در این دولت جدید ترکیه، مسألۀ زبان، تاریخ و هویت، همۀ اینها، ابداع شد و توان سرکوب و نیروی سرکوبی در جامعه اعمال شد. کردها را به عنوان ترکهای کوهستان اعلام کردند، هویتزدایی بزرگی به وقوع پیوست و جامعه اساساً زیر فشار سنگینی بود و بخش عمدهای از جامعۀ ترکیه یعنی آن آناتولی که ترک نبودند، مجبور شدند که خودشان را ترک بنامند و در یک هویت رسمی و ابداع و اعلامشده مستحیل شوند. از طرف دیگر در کشورهای منطقۀ ما هیچ کشوری وجود ندارد که بشود به عنوان الگو برای دموکراسی در نظر گرفت. در حوزۀ اروپا هم ما وقتی معاصر دورۀ رضاشاه را بررسی میکنیم، در دهۀ سی، فاشیستها در ایتالیا و نازیستها در آلمان به قدرت میرسند، یعنی همان دورهای که داریم از استبداد و خشونت صحبت میکنیم، همان دورهای است که اروپا خشنترین سرکوبها را دارد تجربه میکند. حتی در آمریکا هم نیروهای چپ مورد سرکوب قرار میگیرند. در دورۀ رضاشاه، مخصوصاً با برخوردی که با چپها شده، یک بزرگنمایی وحشتناکی صورت گرفته که لازم است به این بخش نیز پاسخ داده شود، چون در بازگشت به مشروطه همۀ این موارد لازم است.
دانستن این موارد بسیار مهم است، زیرا ما اگر ندانیم که چه راهی را طی کردهایم و از کجا وارد کژراهه شدهایم، و نتوانیم علیه بیانیه و کیفرخواستی که علیه نظام مشروطه و حکومت پهلوی نوشته شده و خوانده شده، پاسخهای درستی ارائه بدهیم، نمیتوانیم از کژراهه خارج شویم و به دولت ملی برگردیم، چرا که خروج از کژراهه، بازگشت به نظام مشروطه و قانون اساسی مشروطه است، یعنی هر اصلاحی با بازگشت به نظام و قانون اساسی مشروطه امکانپذیر است و بیرون از آن تعدادی شعار و اشعار و وعده و آرمانهای خوب وجود دارد که بودنشان خیلی زیبا است اما تا چه میزان میتوانند تحقق پیدا کنند و اینکه ما را به کدام سمت خواهند برد، محل شک و تردید است. در حالیکه ما یک تجربۀ زیسته به نام مشروطه داریم که حتی در دورۀ پهلوی قابل دفاع است و آن چیزی که تبلیغ شده که پهلویها نظام مشروطه را از بین بردهاند (که طرح مسأله در یک روایت کلان میباشد) اشتباه بزرگ و غیرواقعی است.
در سال 1886 در آمریکا، بعد از اینکه شورشهای ماه می در شیکاگو اتفاق میافتد، همۀ رهبران دستگیر میشوند و چهار تن از رهبران این جریان چپ و کمونیستی بلافاصله اعدام میشوند. در جنگ جهانی اول توسط دولت سرکوب شد و همۀ رهبران زندانی شدند و روزنامههای جریان چپ ممنوع شد. این اشارات به این خاطر است که بگویم تا زمانی که ما این روش مقایسهای را انجام ندهیم -که فکر میکنیم که فقط در ایران بوده که ۵۳ نفر را بردند توی زندان یا مرام اشتراکی را ممنوع کردند - نمیتوانیم تصویر درستی ارایه بدهیم.
البته من متأسفم که ۵۳ نفر زندانی شدند و این موارد هم به معنای دفاع از زندانی نیست. مسأله آن ۵۳ نفر نیست بلکه مسأله این هست ما نمیتوانیم چیزی را در آن دوره بخواهیم که در دنیای مدرن هم وجود نداشته، در دموکراسیهای موجود هم وجود نداشته است، اما آن موارد را فهرست کنیم و از دولتی نوپا در ایران بخواهیم.
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
برگرفته از کانال خبری پان ایرانیست
@DeNnJj
بخش هفتم
(پاسخ مستدل و تاریخی به #کیفرخواست_علیه_رضاشاه و حکومت #پهلوی - قسمت ۱)
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
اینکه یک سیاهۀ بلندبالایی به عنوان کیفرخواست علیه #رضاشاه صادر شده، بیشتر به این خاطر است که نه اقتضائات جامعۀ ایران به درستی بررسی شده و نه اینکه با کشورهای منطقه و اروپا و جهان بررسی و مقایسۀ تطبیقی به عمل آمده است.
اساساً این کیفرخواستی که در تاریخ معاصر بر علیه رضاشاه توسط روشنفکری صادر شده - و یک طرفه هم صادر شده است و مجال کافی برای پاسخگویی به این کیفرخواست هم به وجود نیامده- یک کیفرخواستی است که میتواند واقعی باشد اما با ارزشهای انتزاعی داوری شده که نمیشود معادلش را در دنیای واقعی پیدا کرد. وقتی که رضاشاه در ایران کارهای سازندگی را انجام میداد و متهم به سرکوب شده است، ما در کشورهای همسایۀ خودمان مانند ترکیه #آتاترک را داشتیم که قبلش ترکان جوان بودند. ترکان جوان در دورۀ عثمانی، یونانیها را به شدت سرکوب کردند، ارمنیها را نسلکشی کردند و سپس آمدند یک دولت جدید درست کردند با یک ملت جدید. در این دولت جدید ترکیه، مسألۀ زبان، تاریخ و هویت، همۀ اینها، ابداع شد و توان سرکوب و نیروی سرکوبی در جامعه اعمال شد. کردها را به عنوان ترکهای کوهستان اعلام کردند، هویتزدایی بزرگی به وقوع پیوست و جامعه اساساً زیر فشار سنگینی بود و بخش عمدهای از جامعۀ ترکیه یعنی آن آناتولی که ترک نبودند، مجبور شدند که خودشان را ترک بنامند و در یک هویت رسمی و ابداع و اعلامشده مستحیل شوند. از طرف دیگر در کشورهای منطقۀ ما هیچ کشوری وجود ندارد که بشود به عنوان الگو برای دموکراسی در نظر گرفت. در حوزۀ اروپا هم ما وقتی معاصر دورۀ رضاشاه را بررسی میکنیم، در دهۀ سی، فاشیستها در ایتالیا و نازیستها در آلمان به قدرت میرسند، یعنی همان دورهای که داریم از استبداد و خشونت صحبت میکنیم، همان دورهای است که اروپا خشنترین سرکوبها را دارد تجربه میکند. حتی در آمریکا هم نیروهای چپ مورد سرکوب قرار میگیرند. در دورۀ رضاشاه، مخصوصاً با برخوردی که با چپها شده، یک بزرگنمایی وحشتناکی صورت گرفته که لازم است به این بخش نیز پاسخ داده شود، چون در بازگشت به مشروطه همۀ این موارد لازم است.
دانستن این موارد بسیار مهم است، زیرا ما اگر ندانیم که چه راهی را طی کردهایم و از کجا وارد کژراهه شدهایم، و نتوانیم علیه بیانیه و کیفرخواستی که علیه نظام مشروطه و حکومت پهلوی نوشته شده و خوانده شده، پاسخهای درستی ارائه بدهیم، نمیتوانیم از کژراهه خارج شویم و به دولت ملی برگردیم، چرا که خروج از کژراهه، بازگشت به نظام مشروطه و قانون اساسی مشروطه است، یعنی هر اصلاحی با بازگشت به نظام و قانون اساسی مشروطه امکانپذیر است و بیرون از آن تعدادی شعار و اشعار و وعده و آرمانهای خوب وجود دارد که بودنشان خیلی زیبا است اما تا چه میزان میتوانند تحقق پیدا کنند و اینکه ما را به کدام سمت خواهند برد، محل شک و تردید است. در حالیکه ما یک تجربۀ زیسته به نام مشروطه داریم که حتی در دورۀ پهلوی قابل دفاع است و آن چیزی که تبلیغ شده که پهلویها نظام مشروطه را از بین بردهاند (که طرح مسأله در یک روایت کلان میباشد) اشتباه بزرگ و غیرواقعی است.
در سال 1886 در آمریکا، بعد از اینکه شورشهای ماه می در شیکاگو اتفاق میافتد، همۀ رهبران دستگیر میشوند و چهار تن از رهبران این جریان چپ و کمونیستی بلافاصله اعدام میشوند. در جنگ جهانی اول توسط دولت سرکوب شد و همۀ رهبران زندانی شدند و روزنامههای جریان چپ ممنوع شد. این اشارات به این خاطر است که بگویم تا زمانی که ما این روش مقایسهای را انجام ندهیم -که فکر میکنیم که فقط در ایران بوده که ۵۳ نفر را بردند توی زندان یا مرام اشتراکی را ممنوع کردند - نمیتوانیم تصویر درستی ارایه بدهیم.
البته من متأسفم که ۵۳ نفر زندانی شدند و این موارد هم به معنای دفاع از زندانی نیست. مسأله آن ۵۳ نفر نیست بلکه مسأله این هست ما نمیتوانیم چیزی را در آن دوره بخواهیم که در دنیای مدرن هم وجود نداشته، در دموکراسیهای موجود هم وجود نداشته است، اما آن موارد را فهرست کنیم و از دولتی نوپا در ایران بخواهیم.
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
برگرفته از کانال خبری پان ایرانیست
@DeNnJj
Forwarded from دنج
✅ روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه
بخش هفتم
(پاسخ مستدل و تاریخی به #کیفرخواست_علیه_رضاشاه و حکومت #پهلوی - قسمت ۱)
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
اینکه یک سیاهۀ بلندبالایی به عنوان کیفرخواست علیه #رضاشاه صادر شده، بیشتر به این خاطر است که نه اقتضائات جامعۀ ایران به درستی بررسی شده و نه اینکه با کشورهای منطقه و اروپا و جهان بررسی و مقایسۀ تطبیقی به عمل آمده است.
اساساً این کیفرخواستی که در تاریخ معاصر بر علیه رضاشاه توسط روشنفکری صادر شده - و یک طرفه هم صادر شده است و مجال کافی برای پاسخگویی به این کیفرخواست هم به وجود نیامده- یک کیفرخواستی است که میتواند واقعی باشد اما با ارزشهای انتزاعی داوری شده که نمیشود معادلش را در دنیای واقعی پیدا کرد. وقتی که رضاشاه در ایران کارهای سازندگی را انجام میداد و متهم به سرکوب شده است، ما در کشورهای همسایۀ خودمان مانند ترکیه #آتاترک را داشتیم که قبلش ترکان جوان بودند. ترکان جوان در دورۀ عثمانی، یونانیها را به شدت سرکوب کردند، ارمنیها را نسلکشی کردند و سپس آمدند یک دولت جدید درست کردند با یک ملت جدید. در این دولت جدید ترکیه، مسألۀ زبان، تاریخ و هویت، همۀ اینها، ابداع شد و توان سرکوب و نیروی سرکوبی در جامعه اعمال شد. کردها را به عنوان ترکهای کوهستان اعلام کردند، هویتزدایی بزرگی به وقوع پیوست و جامعه اساساً زیر فشار سنگینی بود و بخش عمدهای از جامعۀ ترکیه یعنی آن آناتولی که ترک نبودند، مجبور شدند که خودشان را ترک بنامند و در یک هویت رسمی و ابداع و اعلامشده مستحیل شوند. از طرف دیگر در کشورهای منطقۀ ما هیچ کشوری وجود ندارد که بشود به عنوان الگو برای دموکراسی در نظر گرفت. در حوزۀ اروپا هم ما وقتی معاصر دورۀ رضاشاه را بررسی میکنیم، در دهۀ سی، فاشیستها در ایتالیا و نازیستها در آلمان به قدرت میرسند، یعنی همان دورهای که داریم از استبداد و خشونت صحبت میکنیم، همان دورهای است که اروپا خشنترین سرکوبها را دارد تجربه میکند. حتی در آمریکا هم نیروهای چپ مورد سرکوب قرار میگیرند. در دورۀ رضاشاه، مخصوصاً با برخوردی که با چپها شده، یک بزرگنمایی وحشتناکی صورت گرفته که لازم است به این بخش نیز پاسخ داده شود، چون در بازگشت به مشروطه همۀ این موارد لازم است.
دانستن این موارد بسیار مهم است، زیرا ما اگر ندانیم که چه راهی را طی کردهایم و از کجا وارد کژراهه شدهایم، و نتوانیم علیه بیانیه و کیفرخواستی که علیه نظام مشروطه و حکومت پهلوی نوشته شده و خوانده شده، پاسخهای درستی ارائه بدهیم، نمیتوانیم از کژراهه خارج شویم و به دولت ملی برگردیم، چرا که خروج از کژراهه، بازگشت به نظام مشروطه و قانون اساسی مشروطه است، یعنی هر اصلاحی با بازگشت به نظام و قانون اساسی مشروطه امکانپذیر است و بیرون از آن تعدادی شعار و اشعار و وعده و آرمانهای خوب وجود دارد که بودنشان خیلی زیبا است اما تا چه میزان میتوانند تحقق پیدا کنند و اینکه ما را به کدام سمت خواهند برد، محل شک و تردید است. در حالیکه ما یک تجربۀ زیسته به نام مشروطه داریم که حتی در دورۀ پهلوی قابل دفاع است و آن چیزی که تبلیغ شده که پهلویها نظام مشروطه را از بین بردهاند (که طرح مسأله در یک روایت کلان میباشد) اشتباه بزرگ و غیرواقعی است.
در سال 1886 در آمریکا، بعد از اینکه شورشهای ماه می در شیکاگو اتفاق میافتد، همۀ رهبران دستگیر میشوند و چهار تن از رهبران این جریان چپ و کمونیستی بلافاصله اعدام میشوند. در جنگ جهانی اول توسط دولت سرکوب شد و همۀ رهبران زندانی شدند و روزنامههای جریان چپ ممنوع شد. این اشارات به این خاطر است که بگویم تا زمانی که ما این روش مقایسهای را انجام ندهیم -که فکر میکنیم که فقط در ایران بوده که ۵۳ نفر را بردند توی زندان یا مرام اشتراکی را ممنوع کردند - نمیتوانیم تصویر درستی ارایه بدهیم.
البته من متأسفم که ۵۳ نفر زندانی شدند و این موارد هم به معنای دفاع از زندانی نیست. مسأله آن ۵۳ نفر نیست بلکه مسأله این هست ما نمیتوانیم چیزی را در آن دوره بخواهیم که در دنیای مدرن هم وجود نداشته، در دموکراسیهای موجود هم وجود نداشته است، اما آن موارد را فهرست کنیم و از دولتی نوپا در ایران بخواهیم.
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
برگرفته از کانال خبری پان ایرانیست
@DeNnJj
بخش هفتم
(پاسخ مستدل و تاریخی به #کیفرخواست_علیه_رضاشاه و حکومت #پهلوی - قسمت ۱)
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
اینکه یک سیاهۀ بلندبالایی به عنوان کیفرخواست علیه #رضاشاه صادر شده، بیشتر به این خاطر است که نه اقتضائات جامعۀ ایران به درستی بررسی شده و نه اینکه با کشورهای منطقه و اروپا و جهان بررسی و مقایسۀ تطبیقی به عمل آمده است.
اساساً این کیفرخواستی که در تاریخ معاصر بر علیه رضاشاه توسط روشنفکری صادر شده - و یک طرفه هم صادر شده است و مجال کافی برای پاسخگویی به این کیفرخواست هم به وجود نیامده- یک کیفرخواستی است که میتواند واقعی باشد اما با ارزشهای انتزاعی داوری شده که نمیشود معادلش را در دنیای واقعی پیدا کرد. وقتی که رضاشاه در ایران کارهای سازندگی را انجام میداد و متهم به سرکوب شده است، ما در کشورهای همسایۀ خودمان مانند ترکیه #آتاترک را داشتیم که قبلش ترکان جوان بودند. ترکان جوان در دورۀ عثمانی، یونانیها را به شدت سرکوب کردند، ارمنیها را نسلکشی کردند و سپس آمدند یک دولت جدید درست کردند با یک ملت جدید. در این دولت جدید ترکیه، مسألۀ زبان، تاریخ و هویت، همۀ اینها، ابداع شد و توان سرکوب و نیروی سرکوبی در جامعه اعمال شد. کردها را به عنوان ترکهای کوهستان اعلام کردند، هویتزدایی بزرگی به وقوع پیوست و جامعه اساساً زیر فشار سنگینی بود و بخش عمدهای از جامعۀ ترکیه یعنی آن آناتولی که ترک نبودند، مجبور شدند که خودشان را ترک بنامند و در یک هویت رسمی و ابداع و اعلامشده مستحیل شوند. از طرف دیگر در کشورهای منطقۀ ما هیچ کشوری وجود ندارد که بشود به عنوان الگو برای دموکراسی در نظر گرفت. در حوزۀ اروپا هم ما وقتی معاصر دورۀ رضاشاه را بررسی میکنیم، در دهۀ سی، فاشیستها در ایتالیا و نازیستها در آلمان به قدرت میرسند، یعنی همان دورهای که داریم از استبداد و خشونت صحبت میکنیم، همان دورهای است که اروپا خشنترین سرکوبها را دارد تجربه میکند. حتی در آمریکا هم نیروهای چپ مورد سرکوب قرار میگیرند. در دورۀ رضاشاه، مخصوصاً با برخوردی که با چپها شده، یک بزرگنمایی وحشتناکی صورت گرفته که لازم است به این بخش نیز پاسخ داده شود، چون در بازگشت به مشروطه همۀ این موارد لازم است.
دانستن این موارد بسیار مهم است، زیرا ما اگر ندانیم که چه راهی را طی کردهایم و از کجا وارد کژراهه شدهایم، و نتوانیم علیه بیانیه و کیفرخواستی که علیه نظام مشروطه و حکومت پهلوی نوشته شده و خوانده شده، پاسخهای درستی ارائه بدهیم، نمیتوانیم از کژراهه خارج شویم و به دولت ملی برگردیم، چرا که خروج از کژراهه، بازگشت به نظام مشروطه و قانون اساسی مشروطه است، یعنی هر اصلاحی با بازگشت به نظام و قانون اساسی مشروطه امکانپذیر است و بیرون از آن تعدادی شعار و اشعار و وعده و آرمانهای خوب وجود دارد که بودنشان خیلی زیبا است اما تا چه میزان میتوانند تحقق پیدا کنند و اینکه ما را به کدام سمت خواهند برد، محل شک و تردید است. در حالیکه ما یک تجربۀ زیسته به نام مشروطه داریم که حتی در دورۀ پهلوی قابل دفاع است و آن چیزی که تبلیغ شده که پهلویها نظام مشروطه را از بین بردهاند (که طرح مسأله در یک روایت کلان میباشد) اشتباه بزرگ و غیرواقعی است.
در سال 1886 در آمریکا، بعد از اینکه شورشهای ماه می در شیکاگو اتفاق میافتد، همۀ رهبران دستگیر میشوند و چهار تن از رهبران این جریان چپ و کمونیستی بلافاصله اعدام میشوند. در جنگ جهانی اول توسط دولت سرکوب شد و همۀ رهبران زندانی شدند و روزنامههای جریان چپ ممنوع شد. این اشارات به این خاطر است که بگویم تا زمانی که ما این روش مقایسهای را انجام ندهیم -که فکر میکنیم که فقط در ایران بوده که ۵۳ نفر را بردند توی زندان یا مرام اشتراکی را ممنوع کردند - نمیتوانیم تصویر درستی ارایه بدهیم.
البته من متأسفم که ۵۳ نفر زندانی شدند و این موارد هم به معنای دفاع از زندانی نیست. مسأله آن ۵۳ نفر نیست بلکه مسأله این هست ما نمیتوانیم چیزی را در آن دوره بخواهیم که در دنیای مدرن هم وجود نداشته، در دموکراسیهای موجود هم وجود نداشته است، اما آن موارد را فهرست کنیم و از دولتی نوپا در ایران بخواهیم.
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
برگرفته از کانال خبری پان ایرانیست
@DeNnJj
Forwarded from دنج
✅ روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه
بخش هشتم
📌( پاسخ مستدل و تاریخی به #کیفرخواست_علیه_رضاشاه و حکومت #پهلوی - قسمت ۲)
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
در سال ۱۹۱۹ که داریم به دورهای نزدیک میشویم که رضاشاه دارد بر سر کار میآید، در آمریکا با تشکیل دو حزب کمونیستی و با یورش پالبر ده هزار نفر بازداشت و پانصد نفر از کار اخراج میشوند. در سال ۱۹۳۲، در تظاهراتی که بیکاران به رهبری «جو_یورک» بر پا کردند، پلیس چهار جوان #کمونیست را کشت. از سال ۱۹۴۷، سرکوبهای هیستریک آمریکا شروع میشود و قانونهایی وضع میشود که کمونیستها از برپایی هر نوع اتحادیهای منع میشدند. از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۷۳ ، آمریکا رونق اقتصادی پایداری را تجربه میکند. حقوق کارگران افزایش پیدا میکند اما کماکان با خشنترین شکلِ سرکوب #جنبش_چپ در آمریکا مواجه هستیم. در این میان با مسألۀ «#مک_کارتی» روبرو هستیم، مسألۀ «#کمیسیون_پارلمانی» هست که به دنبال خرابکاران علیه آمریکا میگردند.
سیاهۀ مهمی علیه هنرپیشههای هالیوودی مطرح میشود و دهها هنرپیشۀ معروف به دادگاه کشیده میشود و برخی از بازیگرانی هم که مورد ظن بودهاند، به صورت مشکوکی توسط CIA و یا FBI حذف میشوند. در آن زمان، همزمان با تبعیض علیه چپها، تبعیض سنگینی هم علیه سیاهان وجود دارد. یعنی در دهۀ ۱۹۵۰ بحث حقوق مدنی به رهبری «#مارتین_لوترکینگ» مطرح میشود و دانشجویان سیاهپوست در دهۀ ۱۹۶۰ است که وارد رستوارانها میشوند و آن جنبش بزرگ را درست میکنند و قوانین در ۱۹۶۵ به بحث تفکیک نژادی پایان میدهد.
در سال ۱۹۷۴ تنها ۴۱ کشور دموکراتیک داشتیم. نه آنچنان در اروپا رواداری وجود دارد با مخالفان – از جمله چپها- و نه آمریکا چپ را تحمل میکند و همه جا به صورت گستردهای برخورد با چپها صورت میگیرد و روشهای پلیسی گستردهای وجود دارد. FBI تمام کسانی را که مشکوک به همکاری با شوروی هستند را زیر نظر گرفته، جنبشها و جریانهای کارگری و سندیکایی به شدت مشکوک و زیرنظر هستند و سرکوب میشوند و سعی میشود از تشکیل آنها جلوگیری شود.
دانستن این مورد مهم است که موج اول دموکراسی در ۱۹۲۰ تحت تأثیر انقلاب فرانسه و آمریکا شروع میشود و تا پس از جنگ جهانی اول فعال است و پس از اینکه به موج #نازیسم و #فاشیسم که گسترهای بزرگ از اروپا را دربرگرفته بود برمیخورد، عقبنشینی میکند. تا اینکه شاهد موج بعدی گسترش دموکراسی پس از جنگ جهانی دوم هستیم. اما واقعیت این است که اروپای جنوبی – پرتغال، اسپانیا و یونان- در پایان دهۀ ۷۰ [میلادی] است که وارد مدار #دموکراسی میشوند. آمریکای لاتین از اواخر دهۀ ۸۰ است که وارد مدار دموکراسی می شود. (برزیل ۱۹۸۸، شیلی ۱۹۸۹)
بسیاری از آن چیزهایی که علیه سیستم پهلوی گفته میشود نظیر اینکه اینها مانع دموکراسی بودهاند، واقعیت ندارد و سعی میشود که بدون مقایسه و روشهای تطبیقی با سایر دموکراسیهای موجود در جهان یا اتفاقاتی که در جهان مدرن رخ داده، بررسی شود و به همین خاطر روشنفکری ما در خلأ توانسته یک کیفرخواست بلندبالایی را علیه رضاشاه و شاه فقید قرائت کند، بدون آنکه توضیح مشخصی از وضعیت سایر نقاط جهان ارائه دهد.
یادآوری نکتههایی ضروری است برای روشنتر شدن این موضوع. برای نمونه، وقتی زوج آمریکایی (روزنبرگها) در آمریکا به جرم خیانت اعدام میشوند، هوشنگ ابتهاج شعری را در وصف آنها و آمریکای دهۀ ۵۰ میسراید:
«دروغ و دشمنی فرمانروایی میکند آنجا، طلا این کیمیای انسانها خدایی میکند آنجا...»
یعنی روشنفکری ما یک تصور انتزاعی و رمانتیک و به طور کلی شاعرانه از سیاست داشت و از آن دریچه دربارۀ دموکراسی آمریکایی و اتفاقاتی که در ایران میافتاد، ارزیابی میکرد. در دهۀ ۵۰ میلادی و دهۀ ۳۰ خورشیدی، روشنفکری ایرانی در آن دوره، اعدام روزنبرگها را که مشکوک به جاسوسی برای شوروی بودند، به عنوان خون شهدایی میدانست که منجر به آبیاری درخت آزادی خواهد شد!
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
برگرفته از کانال خبری پان ایرانیست
@DeNnJj
بخش هشتم
📌( پاسخ مستدل و تاریخی به #کیفرخواست_علیه_رضاشاه و حکومت #پهلوی - قسمت ۲)
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان (جنبش سکولار دموکراسی ایران)
در سال ۱۹۱۹ که داریم به دورهای نزدیک میشویم که رضاشاه دارد بر سر کار میآید، در آمریکا با تشکیل دو حزب کمونیستی و با یورش پالبر ده هزار نفر بازداشت و پانصد نفر از کار اخراج میشوند. در سال ۱۹۳۲، در تظاهراتی که بیکاران به رهبری «جو_یورک» بر پا کردند، پلیس چهار جوان #کمونیست را کشت. از سال ۱۹۴۷، سرکوبهای هیستریک آمریکا شروع میشود و قانونهایی وضع میشود که کمونیستها از برپایی هر نوع اتحادیهای منع میشدند. از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۷۳ ، آمریکا رونق اقتصادی پایداری را تجربه میکند. حقوق کارگران افزایش پیدا میکند اما کماکان با خشنترین شکلِ سرکوب #جنبش_چپ در آمریکا مواجه هستیم. در این میان با مسألۀ «#مک_کارتی» روبرو هستیم، مسألۀ «#کمیسیون_پارلمانی» هست که به دنبال خرابکاران علیه آمریکا میگردند.
سیاهۀ مهمی علیه هنرپیشههای هالیوودی مطرح میشود و دهها هنرپیشۀ معروف به دادگاه کشیده میشود و برخی از بازیگرانی هم که مورد ظن بودهاند، به صورت مشکوکی توسط CIA و یا FBI حذف میشوند. در آن زمان، همزمان با تبعیض علیه چپها، تبعیض سنگینی هم علیه سیاهان وجود دارد. یعنی در دهۀ ۱۹۵۰ بحث حقوق مدنی به رهبری «#مارتین_لوترکینگ» مطرح میشود و دانشجویان سیاهپوست در دهۀ ۱۹۶۰ است که وارد رستوارانها میشوند و آن جنبش بزرگ را درست میکنند و قوانین در ۱۹۶۵ به بحث تفکیک نژادی پایان میدهد.
در سال ۱۹۷۴ تنها ۴۱ کشور دموکراتیک داشتیم. نه آنچنان در اروپا رواداری وجود دارد با مخالفان – از جمله چپها- و نه آمریکا چپ را تحمل میکند و همه جا به صورت گستردهای برخورد با چپها صورت میگیرد و روشهای پلیسی گستردهای وجود دارد. FBI تمام کسانی را که مشکوک به همکاری با شوروی هستند را زیر نظر گرفته، جنبشها و جریانهای کارگری و سندیکایی به شدت مشکوک و زیرنظر هستند و سرکوب میشوند و سعی میشود از تشکیل آنها جلوگیری شود.
دانستن این مورد مهم است که موج اول دموکراسی در ۱۹۲۰ تحت تأثیر انقلاب فرانسه و آمریکا شروع میشود و تا پس از جنگ جهانی اول فعال است و پس از اینکه به موج #نازیسم و #فاشیسم که گسترهای بزرگ از اروپا را دربرگرفته بود برمیخورد، عقبنشینی میکند. تا اینکه شاهد موج بعدی گسترش دموکراسی پس از جنگ جهانی دوم هستیم. اما واقعیت این است که اروپای جنوبی – پرتغال، اسپانیا و یونان- در پایان دهۀ ۷۰ [میلادی] است که وارد مدار #دموکراسی میشوند. آمریکای لاتین از اواخر دهۀ ۸۰ است که وارد مدار دموکراسی می شود. (برزیل ۱۹۸۸، شیلی ۱۹۸۹)
بسیاری از آن چیزهایی که علیه سیستم پهلوی گفته میشود نظیر اینکه اینها مانع دموکراسی بودهاند، واقعیت ندارد و سعی میشود که بدون مقایسه و روشهای تطبیقی با سایر دموکراسیهای موجود در جهان یا اتفاقاتی که در جهان مدرن رخ داده، بررسی شود و به همین خاطر روشنفکری ما در خلأ توانسته یک کیفرخواست بلندبالایی را علیه رضاشاه و شاه فقید قرائت کند، بدون آنکه توضیح مشخصی از وضعیت سایر نقاط جهان ارائه دهد.
یادآوری نکتههایی ضروری است برای روشنتر شدن این موضوع. برای نمونه، وقتی زوج آمریکایی (روزنبرگها) در آمریکا به جرم خیانت اعدام میشوند، هوشنگ ابتهاج شعری را در وصف آنها و آمریکای دهۀ ۵۰ میسراید:
«دروغ و دشمنی فرمانروایی میکند آنجا، طلا این کیمیای انسانها خدایی میکند آنجا...»
یعنی روشنفکری ما یک تصور انتزاعی و رمانتیک و به طور کلی شاعرانه از سیاست داشت و از آن دریچه دربارۀ دموکراسی آمریکایی و اتفاقاتی که در ایران میافتاد، ارزیابی میکرد. در دهۀ ۵۰ میلادی و دهۀ ۳۰ خورشیدی، روشنفکری ایرانی در آن دوره، اعدام روزنبرگها را که مشکوک به جاسوسی برای شوروی بودند، به عنوان خون شهدایی میدانست که منجر به آبیاری درخت آزادی خواهد شد!
ادامه دارد
#مشروطه
#دولت_ملی
#سلطنت_ملت
#حکومت_قانون
#بازگشت_به_مشروطه
برگرفته از کانال خبری پان ایرانیست
@DeNnJj
سلطنت یا پادشاهی؟
بعضاً استفاده از واژه "سلطنت" واکنش منفی برخی دوستان پادشاهی خواه را بر می انگیزد. اما آیا این دو واژه معنی متفاوتی دارند؟ جواب این سوال هم بله است و هم خیر. واژه "سلطنت" یک لغت عربی از ریشه سَلطَنَ است که به معنی پادشاهی و فرمانروایی بر یک قلمرو می باشد. در لغت نامه دهخدا واژه #سلطنت با #پادشاهی به صورت معادل آورده شده است. پس در زبان فارسی معنی عام سلطنت با پادشاهی از نظر لغوی معادل هستند. در قانون مشروطه ایران نیز بارها از واژه سلطنت برای اشاره به پادشاهی ایران اشاره شده است. برای مثال در اصل شانزدهم قانون #مشروطه آمده است که " کلیه قوانینی که برای تشیید مبانی دولت و "سلطنت" و انتظام امور مملکتی و اساس وزارتخانهها لازم است باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد." در زبان عربی تفاوتی بین سلطنت (سلطنة) و پادشاهی (مملکة) هست و ان این است که واژه #سلطنت در گذشته برای اشاره به فرمان روایی بر کشورهای عربی و مسلمان استفاده می شده است ولی کلمه #پادشاهی (مملکة) برای اشاره به حکومت های غیر مسلمان. تفاوت دیگر در این است که #سلطنت نشان از اقتدار بیشتری نسبت به پادشاه است. سلطنت مقامی است که بالاتر از ان در سلسله مراتب قدرت وجود ندارد. اما پادشاه می تواند مقامی محلی و محدود به قسمتی از یک قلمرو باشد که خود توسط مقامی بالاتر کنترل میشود (مثلا امپراطوری #هخامنشی که پادشاهی های محلی را کنترل میکرد).امروزه با توجه به از بین رفتن پادشاهی های محلی واژه سلطنت و پادشاهی را میتوان معادل فرض و استفاده کرد.
@GuardShahanshahi
بعضاً استفاده از واژه "سلطنت" واکنش منفی برخی دوستان پادشاهی خواه را بر می انگیزد. اما آیا این دو واژه معنی متفاوتی دارند؟ جواب این سوال هم بله است و هم خیر. واژه "سلطنت" یک لغت عربی از ریشه سَلطَنَ است که به معنی پادشاهی و فرمانروایی بر یک قلمرو می باشد. در لغت نامه دهخدا واژه #سلطنت با #پادشاهی به صورت معادل آورده شده است. پس در زبان فارسی معنی عام سلطنت با پادشاهی از نظر لغوی معادل هستند. در قانون مشروطه ایران نیز بارها از واژه سلطنت برای اشاره به پادشاهی ایران اشاره شده است. برای مثال در اصل شانزدهم قانون #مشروطه آمده است که " کلیه قوانینی که برای تشیید مبانی دولت و "سلطنت" و انتظام امور مملکتی و اساس وزارتخانهها لازم است باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد." در زبان عربی تفاوتی بین سلطنت (سلطنة) و پادشاهی (مملکة) هست و ان این است که واژه #سلطنت در گذشته برای اشاره به فرمان روایی بر کشورهای عربی و مسلمان استفاده می شده است ولی کلمه #پادشاهی (مملکة) برای اشاره به حکومت های غیر مسلمان. تفاوت دیگر در این است که #سلطنت نشان از اقتدار بیشتری نسبت به پادشاه است. سلطنت مقامی است که بالاتر از ان در سلسله مراتب قدرت وجود ندارد. اما پادشاه می تواند مقامی محلی و محدود به قسمتی از یک قلمرو باشد که خود توسط مقامی بالاتر کنترل میشود (مثلا امپراطوری #هخامنشی که پادشاهی های محلی را کنترل میکرد).امروزه با توجه به از بین رفتن پادشاهی های محلی واژه سلطنت و پادشاهی را میتوان معادل فرض و استفاده کرد.
@GuardShahanshahi
#بنام_ایران
#جاوید_شاه
شعار صرف نیست
خواست و بیان روشن مردمی به تنگ آمده از تبعات شوم, شورشی کور اما مدیریت شده توسط بیگانه در سال ۵۷ است که کشور و ملتی را به فلاکت نشاند
کافیست در هر شاخصی ایران قبل و بعد ۵۷ را مرور کنیم
روزگاری نه چندان دور
#ایران_شاهنشاهی
دستگیرِ نیازمندان جهان بود
ریال ایران اعتبارجهانی داشت و کارگر ایرانی آقایی میکرد ،برابر اسناد ILO سازمان جهانی کار , ایران دهه پنجاه از لحاظ استانداردهای جهانی دو بار مقام اول را در تامین حقوق کارگر کسب نموده و سه بار مقام دوم و سوم و...
,آنهم در قیاس با تمام کشورهای غربی و شرقی در دنیا
جاوید شاه
یعنی تداوم خط و مسیر آزادی و تداوم انقلاب شاه و مردم
روزگاری که شاه ایران در دهه چهل برای احقاق حقوق زنان ایران به تنهایی در میدان بود
و با تلاشش و علارغم مخالفت متحجران
حق رای زنان و برابری حقوق اجتماعی و سیاسی برابر با مردان برای زنان ایران را علاوه بر آزادی های فردی, تحت عنوان , انقلاب شاه و مردم
برای ایرانی و به ویژه زنان ایران نهادینه کردند
آن روزها همه احزاب و چهره های مشارکت کننده در ۵۷ شوم
همراه آخوندها در مخالفت با شاه و اعطای این آزادی ها و حقوق به زنان ایران
صدای خمینی بودند و همراه او در مخالفت با آزادی ها و احقاق حقوق مردم گام برمیداشتند و تا ۵۷ و..هم این همراهی را ادامه دادند و...
اما
شاهنشاه ما #آریامهر
سرود #زن_زندگی_آزادی را
در عمل می سرود
همان سرودی که پس از ۶۱ سال مردم ایران امروز در کف خیابان می سرایند و فریادش میزنند
#جاوید_شاه
یعنی اعلام برائت از جمهوری اسلامی و یک خواست سلبی مطلق سیاسی
و در عین حال
یک خواست ایجابی مطلق سیاسی
یعنی بازگشت از کژ راهه ۵۷ و بازگشت به #قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی
و بزرگداشت و پاسداشت نهاد_سلطنت
#جاوید_شاه
یعنی #جاوید_ایران_شاهنشاهی و جاوید #نهاد_سلطنت
#جاوید_شاه
یعنی
اعاده #حقوق_اساسی_مردم_ایران
یعنی فریاد بلند مردمی که برابر قانون
حق حاکمیت متعلق به آنان بود و هست و خواهد بود
#جاوید_شاه
یعنی
#سلطنت(حکومت و حق حاکمیت) ودیعه ای (امانتی ) است که از طرف #ملت(صاحبان حق ) به شخص #شاه( امین ملت) مفوض شده
این یعنی
#جاوید_شاه ,فریاد #اراده_ملی ملتیست که خواهان حق حاکمیت خویش هستند
این حق حاکمیت
در چهارچوب #مشروطه ,فقط متعلق است به ملت ایران
و این ملت ایران(جمهور مردم ) است که به دلخواست خود, #امین خود را انتخاب میکنند
حق حاکمیت و حکومت متعلق است به ملت نه آسمان پایه است(با حذف مشروعه و با لحاظ کردن مفاد ..سکولار دمکراسی) و نه گروگان احزاب کاغذی (که چون دهه ۵۰ هر کدام سر در آخور کشوری بیگانه داشتند) و با کج روی و خباثت, ایران و ایرانی را به فلاکتِ شوم ۵۷ کشاندند و کشتی ایران را بر گِل نشاندند و ....
#جاوید_شاه
فریاد بلند ملتی هست که
روشن و آشکار میگوید
نه جهان وطنی هست و نه امت وطنی
فریاد میزند و میگوید
اینجا #ایران است
از بدو پیدایش تاریخ سرزمین تک تک ایرانیان بوده و هست و خواهد بود و هر ایرانی بعنوان یک #شهروند ایران بودن, فارغ از جنسیت ,قومیت لهجه و باور آیینی ......
#فرزند_ایران است و حقوقی برابر دارد و باید داشته باشد
و اولویت باید ایران و منافع ملت ایران و کشور ایران باشد
#جاوید_شاه
یعنی
فاصله گذاری از تمام مکاتب و ایسم و اسم های وارداتی چپ و راستی که منادیانشان, منافع ملی ایران و ایرانی را قربانی هوا و هوس خود کردند و میکنند...
#جاوید_شاه
یعنی ,#قانون بالاترین است
#جاوید_شاه یعنی خواستار بازگشت به سیستم و نهاد محوری هستیم در چهارچوب #قانون
جاوید شاه ,جاوید ایران و ایرانی و جاوید حق حاکمیت مردم ایران فارغ از جنسیت قومیت و نگر سیاسی و آیین مذهبی ....
#جاوید_شاه
یک کتاب جامع و کاملی است که در دو کلمه خلاصه میشود.....
پس
فریاد بزن
#جاوید_شاه.....
عهدمان با شهریار رضا شاه دوم
از هم گسستنی نیست
#زن_زندگی_آزادی
#شاه_میهن_آبادی
#جاوید_شاه_رمز_پیروزی
@gurd_Shah
#جاوید_شاه
شعار صرف نیست
خواست و بیان روشن مردمی به تنگ آمده از تبعات شوم, شورشی کور اما مدیریت شده توسط بیگانه در سال ۵۷ است که کشور و ملتی را به فلاکت نشاند
کافیست در هر شاخصی ایران قبل و بعد ۵۷ را مرور کنیم
روزگاری نه چندان دور
#ایران_شاهنشاهی
دستگیرِ نیازمندان جهان بود
ریال ایران اعتبارجهانی داشت و کارگر ایرانی آقایی میکرد ،برابر اسناد ILO سازمان جهانی کار , ایران دهه پنجاه از لحاظ استانداردهای جهانی دو بار مقام اول را در تامین حقوق کارگر کسب نموده و سه بار مقام دوم و سوم و...
,آنهم در قیاس با تمام کشورهای غربی و شرقی در دنیا
جاوید شاه
یعنی تداوم خط و مسیر آزادی و تداوم انقلاب شاه و مردم
روزگاری که شاه ایران در دهه چهل برای احقاق حقوق زنان ایران به تنهایی در میدان بود
و با تلاشش و علارغم مخالفت متحجران
حق رای زنان و برابری حقوق اجتماعی و سیاسی برابر با مردان برای زنان ایران را علاوه بر آزادی های فردی, تحت عنوان , انقلاب شاه و مردم
برای ایرانی و به ویژه زنان ایران نهادینه کردند
آن روزها همه احزاب و چهره های مشارکت کننده در ۵۷ شوم
همراه آخوندها در مخالفت با شاه و اعطای این آزادی ها و حقوق به زنان ایران
صدای خمینی بودند و همراه او در مخالفت با آزادی ها و احقاق حقوق مردم گام برمیداشتند و تا ۵۷ و..هم این همراهی را ادامه دادند و...
اما
شاهنشاه ما #آریامهر
سرود #زن_زندگی_آزادی را
در عمل می سرود
همان سرودی که پس از ۶۱ سال مردم ایران امروز در کف خیابان می سرایند و فریادش میزنند
#جاوید_شاه
یعنی اعلام برائت از جمهوری اسلامی و یک خواست سلبی مطلق سیاسی
و در عین حال
یک خواست ایجابی مطلق سیاسی
یعنی بازگشت از کژ راهه ۵۷ و بازگشت به #قانون_اساسی_مشروطه_سلطنتی
و بزرگداشت و پاسداشت نهاد_سلطنت
#جاوید_شاه
یعنی #جاوید_ایران_شاهنشاهی و جاوید #نهاد_سلطنت
#جاوید_شاه
یعنی
اعاده #حقوق_اساسی_مردم_ایران
یعنی فریاد بلند مردمی که برابر قانون
حق حاکمیت متعلق به آنان بود و هست و خواهد بود
#جاوید_شاه
یعنی
#سلطنت(حکومت و حق حاکمیت) ودیعه ای (امانتی ) است که از طرف #ملت(صاحبان حق ) به شخص #شاه( امین ملت) مفوض شده
این یعنی
#جاوید_شاه ,فریاد #اراده_ملی ملتیست که خواهان حق حاکمیت خویش هستند
این حق حاکمیت
در چهارچوب #مشروطه ,فقط متعلق است به ملت ایران
و این ملت ایران(جمهور مردم ) است که به دلخواست خود, #امین خود را انتخاب میکنند
حق حاکمیت و حکومت متعلق است به ملت نه آسمان پایه است(با حذف مشروعه و با لحاظ کردن مفاد ..سکولار دمکراسی) و نه گروگان احزاب کاغذی (که چون دهه ۵۰ هر کدام سر در آخور کشوری بیگانه داشتند) و با کج روی و خباثت, ایران و ایرانی را به فلاکتِ شوم ۵۷ کشاندند و کشتی ایران را بر گِل نشاندند و ....
#جاوید_شاه
فریاد بلند ملتی هست که
روشن و آشکار میگوید
نه جهان وطنی هست و نه امت وطنی
فریاد میزند و میگوید
اینجا #ایران است
از بدو پیدایش تاریخ سرزمین تک تک ایرانیان بوده و هست و خواهد بود و هر ایرانی بعنوان یک #شهروند ایران بودن, فارغ از جنسیت ,قومیت لهجه و باور آیینی ......
#فرزند_ایران است و حقوقی برابر دارد و باید داشته باشد
و اولویت باید ایران و منافع ملت ایران و کشور ایران باشد
#جاوید_شاه
یعنی
فاصله گذاری از تمام مکاتب و ایسم و اسم های وارداتی چپ و راستی که منادیانشان, منافع ملی ایران و ایرانی را قربانی هوا و هوس خود کردند و میکنند...
#جاوید_شاه
یعنی ,#قانون بالاترین است
#جاوید_شاه یعنی خواستار بازگشت به سیستم و نهاد محوری هستیم در چهارچوب #قانون
جاوید شاه ,جاوید ایران و ایرانی و جاوید حق حاکمیت مردم ایران فارغ از جنسیت قومیت و نگر سیاسی و آیین مذهبی ....
#جاوید_شاه
یک کتاب جامع و کاملی است که در دو کلمه خلاصه میشود.....
پس
فریاد بزن
#جاوید_شاه.....
عهدمان با شهریار رضا شاه دوم
از هم گسستنی نیست
#زن_زندگی_آزادی
#شاه_میهن_آبادی
#جاوید_شاه_رمز_پیروزی
@gurd_Shah
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پیوند_شاه_و_ملت
لشگر باتها و ترولهای #سلطنت_طلب پس از رویت شدن در لس آنجلس و دوسلدورف ومونیخ واستراسبورگ وتورنتو و سیدنی و لندن و آکسفورد و .. اینبار و باردگر در بروکسل !!
بات های سلطنت طلبی که با جوش و خروش ، با دلی پر از مهر به میهن و #پادشاه #ایران ، آماده به پیکار ، بدون فاند و پول توی جیبی و اتوبوس و هزینه هتل و .... کاملا خودجوش و با هزینه شخصی ، نیروی سترگ #پادشاهیخواهی و ایرانگرایی و میهن پرستی را در جای جای گیتی به رخ ایرانستیزان می کشند .
برای ایران
بیش باد
#شاه_میاد_بالشگرش
پاینده ایران
#جاویدشاه
@guardShahanshahi
لشگر باتها و ترولهای #سلطنت_طلب پس از رویت شدن در لس آنجلس و دوسلدورف ومونیخ واستراسبورگ وتورنتو و سیدنی و لندن و آکسفورد و .. اینبار و باردگر در بروکسل !!
بات های سلطنت طلبی که با جوش و خروش ، با دلی پر از مهر به میهن و #پادشاه #ایران ، آماده به پیکار ، بدون فاند و پول توی جیبی و اتوبوس و هزینه هتل و .... کاملا خودجوش و با هزینه شخصی ، نیروی سترگ #پادشاهیخواهی و ایرانگرایی و میهن پرستی را در جای جای گیتی به رخ ایرانستیزان می کشند .
برای ایران
بیش باد
#شاه_میاد_بالشگرش
پاینده ایران
#جاویدشاه
@guardShahanshahi
Forwarded from ربات بینام 2020
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ #عبدالله_مهتدی ...
در پیام نوروزی خود ضمن وارد آوردن اتهام #دیکتاتوری به #سلطنت_مشروطه_پهلوی ؛ بار دیگر رسماً اعلام کرد :
تجزیه طلبها #بازگشت_به_مشروطه را نخواهند پذیرفت.
جدا از اینکه این چگونه #دموکراسی است که ادعا دارند و تکلیف آن رفراندوم واهی که تا بهحال اپوزوسیون وعده میداد چه خواهد شد و اساسا اگر قرار باشد انتخاب آیندهی #ملت_ایران ، اینچنین از هم اینک مورد تهدید #تروریستهای_مسلح قرار گیرد ؛ چگونه میتوان به این #اپوزوسیون_فشل_تجزیهطلب اعتماد کرد ...!؟
انتظاری بیش از این نیز از آنها نمیرفت ، زیرا : این همه از ملزومات انجام خیانت و جنایت بر علیه #تمامیت_ایران و ابزار تداوم بیشرفیِ تاریخیِ نهادینه شده در ماهیت آنهاست اما ...
#ننگ_نشست_با_تجزیهطلب را ، به هر بهانهی واهی چگونه میتوان دید و سکوت اختیار کرد !؟
در پیام نوروزی خود ضمن وارد آوردن اتهام #دیکتاتوری به #سلطنت_مشروطه_پهلوی ؛ بار دیگر رسماً اعلام کرد :
تجزیه طلبها #بازگشت_به_مشروطه را نخواهند پذیرفت.
جدا از اینکه این چگونه #دموکراسی است که ادعا دارند و تکلیف آن رفراندوم واهی که تا بهحال اپوزوسیون وعده میداد چه خواهد شد و اساسا اگر قرار باشد انتخاب آیندهی #ملت_ایران ، اینچنین از هم اینک مورد تهدید #تروریستهای_مسلح قرار گیرد ؛ چگونه میتوان به این #اپوزوسیون_فشل_تجزیهطلب اعتماد کرد ...!؟
انتظاری بیش از این نیز از آنها نمیرفت ، زیرا : این همه از ملزومات انجام خیانت و جنایت بر علیه #تمامیت_ایران و ابزار تداوم بیشرفیِ تاریخیِ نهادینه شده در ماهیت آنهاست اما ...
#ننگ_نشست_با_تجزیهطلب را ، به هر بهانهی واهی چگونه میتوان دید و سکوت اختیار کرد !؟
گــارد شـــاهــنــشــاهــی
🔺️ امروز سالروز تیرباران ناجوانمردانه عباسعلی خلعتبری بود سیاستمدار و دیپلماتی که در دولتهای امیرعباس هویدا (از شهریور ۱۳۵۰ تا مرداد ۱۳۵۶) و جمشید آموزگار (مرداد ۱۳۵۶ تا شهریور ۱۳۵۷) بهعنوان وزیر امور خارجه فعالیت میکرد. دلیل اعدام وی بنابر مدارک مختلف…
🔴 امروز سالروز تیرباران عباسعلی خلعتبری بود
🔸 سیاستمدار و دیپلماتی که در دولتهای امیرعباس هویدا (از شهریور ۱۳۵۰ تا مرداد ۱۳۵۶) و جمشید آموزگار (مرداد ۱۳۵۶ تا شهریور ۱۳۵۷) بهعنوان وزیر امور خارجه فعالیت میکرد.
🔸 دلیل اعدام وی بنابر مدارک مختلف به دو طریق ذکر گردیدهاست:
🔸 «فساد در زمین، قیام علیه حاکمیت ملی، عضویت در هیئت حاکمه ضد ملت، وزیر خارجه و عضو ارشد آن حکومت، شما شریک جرم آن حکومت بودید که به دست امپریالیستها و اربابان آمریکایی اداره میشد، استخدام عناصر ساواک و سیا در وزارت خارجه و …»
🔸 تهیه و امضای پیمان الجزایر و نقش وی در امضای قرار داد احداث نیروگاه اتمی بوشهر، با این استدلال که ایران با وجود ذخایر عظیم نفت و گاز نیازی به نیروگاه اتمی ندارد و امضای این قرار داد مصداق تضییع اموال بیتالمال است.
🔸 مسعود بهنود میگوید : یکی از چند باری که خلخالی را دیدم فرصتی دست داد که سوالی بکنم که سالها توی گلوی من مانده بود:
🔸 گفتم آقای خلخالی در دادگاه #نادر_جهانبانی و #عباسعلی_خلعتبری ما گروه آورده بودیم و فیلم میگرفتیم و فیلمهاش هست. در محاکمه خلعتبری معلوم شد که تفاله اتمی در ایران دفن نشده و کسی هم که پیشنهاد دفن تفاله اتمی را داده است او نبوده...شما چرا در مصاحبه خود (به #دروغ) گفتید سپهبد #جهانبانی برای اسبهایش موزیک پخش میکرده است و خلعتبری در ایران تفاله اتمی دفن میکرده؟
🔸 جواب #خلخالی این بود: یادم بود (میدانستم) ولی چیزهایی گفتم که (مردم) دلشان بسوزد جگرشان بسوزد . من مامور ایجاد منطق برای #سلطنت_طلبان و طاغوتیان نیستم
@guardShahanshahi
🔸 سیاستمدار و دیپلماتی که در دولتهای امیرعباس هویدا (از شهریور ۱۳۵۰ تا مرداد ۱۳۵۶) و جمشید آموزگار (مرداد ۱۳۵۶ تا شهریور ۱۳۵۷) بهعنوان وزیر امور خارجه فعالیت میکرد.
🔸 دلیل اعدام وی بنابر مدارک مختلف به دو طریق ذکر گردیدهاست:
🔸 «فساد در زمین، قیام علیه حاکمیت ملی، عضویت در هیئت حاکمه ضد ملت، وزیر خارجه و عضو ارشد آن حکومت، شما شریک جرم آن حکومت بودید که به دست امپریالیستها و اربابان آمریکایی اداره میشد، استخدام عناصر ساواک و سیا در وزارت خارجه و …»
🔸 تهیه و امضای پیمان الجزایر و نقش وی در امضای قرار داد احداث نیروگاه اتمی بوشهر، با این استدلال که ایران با وجود ذخایر عظیم نفت و گاز نیازی به نیروگاه اتمی ندارد و امضای این قرار داد مصداق تضییع اموال بیتالمال است.
🔸 مسعود بهنود میگوید : یکی از چند باری که خلخالی را دیدم فرصتی دست داد که سوالی بکنم که سالها توی گلوی من مانده بود:
🔸 گفتم آقای خلخالی در دادگاه #نادر_جهانبانی و #عباسعلی_خلعتبری ما گروه آورده بودیم و فیلم میگرفتیم و فیلمهاش هست. در محاکمه خلعتبری معلوم شد که تفاله اتمی در ایران دفن نشده و کسی هم که پیشنهاد دفن تفاله اتمی را داده است او نبوده...شما چرا در مصاحبه خود (به #دروغ) گفتید سپهبد #جهانبانی برای اسبهایش موزیک پخش میکرده است و خلعتبری در ایران تفاله اتمی دفن میکرده؟
🔸 جواب #خلخالی این بود: یادم بود (میدانستم) ولی چیزهایی گفتم که (مردم) دلشان بسوزد جگرشان بسوزد . من مامور ایجاد منطق برای #سلطنت_طلبان و طاغوتیان نیستم
@guardShahanshahi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جاوید شاه
نفرین بر نایاک
لعنت به حجاریان
بازی شیطانی شما را خوب میبینیم
با افتخار سلطنت طلب 👑👑👑
#جاوید_شاه #سلطنت_طلب #مشروطه_خواه
Morgan شاه (@freeman010)
@gurd_shah
نفرین بر نایاک
لعنت به حجاریان
بازی شیطانی شما را خوب میبینیم
با افتخار سلطنت طلب 👑👑👑
#جاوید_شاه #سلطنت_طلب #مشروطه_خواه
Morgan شاه (@freeman010)
@gurd_shah
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
#چرخش_اظهارات_صادراتی
از وضعیت هشتاد بیست
به وضعیت بیست هشتاد
یعنی وظیفه اکنونی:
۲۰درصد نقد رژیم
#البته با تایید ۲۲بهمن شوم ۵۷
و #هشتاد_درصد_حمله_به_پهلوی به فرموده خامنه ای...
#سلیمانی_صادراتی با ادبیات حوزوی شیوه حکمرانی مشروطه سلطنتی را می خواهد لجن مالی کند !
در این شیوه حکمرانی
#توارث شرط لازم درون سلسله بوده اما شرط کافی برون سلسله و درون سلسله که احاطه بر شرط توارث دارد.
#اقبال_و_اعتماد_و_تداوم_آن به نهاد سلطنت و راس نهاد سلطنت یعنی شاه است
و از آنجا که #سلطنت به مفهوم.حق حاکمیت اختصاصا برای ملت ایران و شاه وکیل امین ملت دیده شده است
این بالاترین درجه دمکراسی در جهان است..
#بشکه_نوردی_حوزوی با دانش و پژوهش علمی
دو چیز مختلف است و با ادبیات حوزه نتوان این مفاهیم را درک یا توضیح داد
#نکته
جا دارد به نرینه پرستوی ارسالی رژیم سلیمانی امیری یادآور شویم که:
۱۷ ماه گذشت از: #تحدی_شهیاران
به تفسیر تحریفی او از مقالات توماس پین و حمله به هویت تاریخ فرهنگ و شاهنشاهی ایران
#سوال
#چرا_پرستوی_مدعی_توان_پاسخ_ندارد 👇
https://t.me/shahyarran/28841
هر زمان جنم پاسخ داشتی
آن زمان دوباره فک بزن
@shahyarran
از وضعیت هشتاد بیست
به وضعیت بیست هشتاد
یعنی وظیفه اکنونی:
۲۰درصد نقد رژیم
#البته با تایید ۲۲بهمن شوم ۵۷
و #هشتاد_درصد_حمله_به_پهلوی به فرموده خامنه ای...
#سلیمانی_صادراتی با ادبیات حوزوی شیوه حکمرانی مشروطه سلطنتی را می خواهد لجن مالی کند !
در این شیوه حکمرانی
#توارث شرط لازم درون سلسله بوده اما شرط کافی برون سلسله و درون سلسله که احاطه بر شرط توارث دارد.
#اقبال_و_اعتماد_و_تداوم_آن به نهاد سلطنت و راس نهاد سلطنت یعنی شاه است
و از آنجا که #سلطنت به مفهوم.حق حاکمیت اختصاصا برای ملت ایران و شاه وکیل امین ملت دیده شده است
این بالاترین درجه دمکراسی در جهان است..
#بشکه_نوردی_حوزوی با دانش و پژوهش علمی
دو چیز مختلف است و با ادبیات حوزه نتوان این مفاهیم را درک یا توضیح داد
#نکته
جا دارد به نرینه پرستوی ارسالی رژیم سلیمانی امیری یادآور شویم که:
۱۷ ماه گذشت از: #تحدی_شهیاران
به تفسیر تحریفی او از مقالات توماس پین و حمله به هویت تاریخ فرهنگ و شاهنشاهی ایران
#سوال
#چرا_پرستوی_مدعی_توان_پاسخ_ندارد 👇
https://t.me/shahyarran/28841
هر زمان جنم پاسخ داشتی
آن زمان دوباره فک بزن
@shahyarran
Forwarded from 👑کانال شهیاران 👑
#سوگندتان_سوگندمان_بنام_ایران
آن زمان که :ایران در اشغال است
و #استالین عزم هضم ایران در هاضمه خویش با یاری خیانتکاران تجزیه طلب دارد.
#اما_اما_اما
#سلطنت_طلبان_ایران
دارندگان حق حاکمیت در ایران
یازده اردیبهشت ۱۳۲۵ در کوههای آذربایجانِ ایرانِ جان
#هم_قسم_میشوند
#بنام_ایران برای حفظ استقلال کشور و مقام سلطنت و نجات میهن و ملت
و با فاصله ۷۸ سال دوباره:
سلطنت طلبان ایران بنام ایران برای آزادی ایران و نجات ایران در خروشند
سال ۱۳۲۵ با غار پرستان کرملین و استالین در نبرد بودیم
#اکنون ۲۵۸۳/۱۴۰۳
با غار پرستان کرملین و غار پرستان حرا
#یعنی_مارکسیستلامیستهای۵۷ی مستقر
در حال نبردیم
#به_نیاکان_مشروطه_خواهمان_سوگند
که سوگندشان, سوگندمان است
#نبرد_برای_حفظ_استقلال_ایران
#حفظ_مقام_سلطنت وحقوق ملت #ادامه_دارد.
#چرا_که
سلطنتِ ملت ایران جاویدان است و شاه وکیل امین ملت ایران است
و حق حاکمیت به مفهوم سلطنت اختصاصا متعلق است به ملت کبیر و یگانه ایران (متمم ۳۵,۳۶ و.)
#نهاد_سلطنت نهادِ حاکمیتی بیواسطه ملت ایران است
و #شاه_بزرگ_نگهبان_ایران در راس نهاد سلطنت
مشروطه خواستمان
پهلوی شاهمان
پاینده ایرانمان
✍شب شکن
@shahyarran
آن زمان که :ایران در اشغال است
و #استالین عزم هضم ایران در هاضمه خویش با یاری خیانتکاران تجزیه طلب دارد.
#اما_اما_اما
#سلطنت_طلبان_ایران
دارندگان حق حاکمیت در ایران
یازده اردیبهشت ۱۳۲۵ در کوههای آذربایجانِ ایرانِ جان
#هم_قسم_میشوند
#بنام_ایران برای حفظ استقلال کشور و مقام سلطنت و نجات میهن و ملت
و با فاصله ۷۸ سال دوباره:
سلطنت طلبان ایران بنام ایران برای آزادی ایران و نجات ایران در خروشند
سال ۱۳۲۵ با غار پرستان کرملین و استالین در نبرد بودیم
#اکنون ۲۵۸۳/۱۴۰۳
با غار پرستان کرملین و غار پرستان حرا
#یعنی_مارکسیستلامیستهای۵۷ی مستقر
در حال نبردیم
#به_نیاکان_مشروطه_خواهمان_سوگند
که سوگندشان, سوگندمان است
#نبرد_برای_حفظ_استقلال_ایران
#حفظ_مقام_سلطنت وحقوق ملت #ادامه_دارد.
#چرا_که
سلطنتِ ملت ایران جاویدان است و شاه وکیل امین ملت ایران است
و حق حاکمیت به مفهوم سلطنت اختصاصا متعلق است به ملت کبیر و یگانه ایران (متمم ۳۵,۳۶ و.)
#نهاد_سلطنت نهادِ حاکمیتی بیواسطه ملت ایران است
و #شاه_بزرگ_نگهبان_ایران در راس نهاد سلطنت
مشروطه خواستمان
پهلوی شاهمان
پاینده ایرانمان
✍شب شکن
@shahyarran