This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نسرین شاکرمی، مادر جاویدنام #نیکا_شاکرمی در مراسم خاکسپاری دختر جاویدنامش:
«امروز روز تولدت بود عزیزم!
امروز میگم شهادت مبارک نیکا!»
جاویدنام نیکا شاکرمی، نوجوان هفده ساله، بیستونهم شهریورماه ۱۴۰۱ هنگامی که برای نابودی حکومت کودککش در تهران به خیابان رفته بود، توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ربوده شد و توسط نیروهای امنیتی سپاه تهران در خودروی بستنی میهن به قتل رسید، پیکرش را در خیابانی در غرب تهران درحالی رها کردند که تمام اوراق هویتیاش همراهش بود، اما یازده روز خانواده را سردواندند تا بتوانند رد پای خود را مخفی کنند.
او ۱۰ مهر ۱۴۰۱ به خاک سپرده شد.
#ما_فراموش_نمیکنیم
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«امروز روز تولدت بود عزیزم!
امروز میگم شهادت مبارک نیکا!»
جاویدنام نیکا شاکرمی، نوجوان هفده ساله، بیستونهم شهریورماه ۱۴۰۱ هنگامی که برای نابودی حکومت کودککش در تهران به خیابان رفته بود، توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ربوده شد و توسط نیروهای امنیتی سپاه تهران در خودروی بستنی میهن به قتل رسید، پیکرش را در خیابانی در غرب تهران درحالی رها کردند که تمام اوراق هویتیاش همراهش بود، اما یازده روز خانواده را سردواندند تا بتوانند رد پای خود را مخفی کنند.
او ۱۰ مهر ۱۴۰۱ به خاک سپرده شد.
#ما_فراموش_نمیکنیم
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤28🔥7😁1
«به رضا گفتم: روله! تو هم برارمی و هم باوامی، نری تو شلوغی!
گفت: بابا ای چه حرفیه میزنی؟ مهسا هم یه دانه بود. تا خونی ریخته نشه، انقلابی شکل نمیگیره»
سخنان بالا را پدر رضا در مراسم خاکسپاری او گفته است، او که ماموران یگان ویژه برای کشتنش بیش از ۱۰۰ ساچمه به بدن و دندانهایش شلیک کردند.
نیم ساعت قبل کشتنش به مادرش گفت: «برای شام ماکارونی شکلی بپز» اما رضا دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
مادر رضا نیز در پیامی خطاب به نیروهای امنیتی گفت: «۱۰۰ ساچمه در بدن پسر من که دست خالی بود، خالی کردید.من خواهان خون فرزندم هستم و تا خونخواهی او از پای نمینشینم.»
خانواده #رضا_شهپرنیا در روز ۲۹ شهریور مطلع نبودند که او در اعتراضها شرکت خواهد کرد، اما آن روز رضا به خانه برنگشت، پدر و مادرش نگران میشوند، اما در پی سرکوب اعتراضها، شهر کرمانشاه حالت ویژهای به خود گرفته است. به کلانتری میروند، به آنها میگویند که «امشب اصلا بازداشتی نداشتیم.»
خانواده اما سراسیمه به بیمارستان مراجعه، در بیمارستان «گفتند دو فوتی داشتیم؛ یه خانم و یه آقا و آقاهه حدودا ۳۵ ساله هست.» خانواده رضا، این جوان ۲۲ ساله، امیدوار میشوند که جوانشان دستکم در بین فوتیها نیست.
خانواده تا صبح در جستجوی رضا به نهادهای مختلفی مراجعه میکنند تا رد و نشانی از او پیدا کنند. ساعت حدود ۴ بعد از ظهر روز بعد مأموری از اداره آگاهی با خانواده رضا تماس میگیرد و میپرسد که آیا رضا در “اغتشاشها” شرکت کرده؟ پدر خانواده برای پاسخ “به یک سری سوالها” به اداره آگاهی احضار میشود. مادر خانواده آنچنان امیدوار میشود که حتی داروهای پسرش را نیز به پدر خانواده میدهد تا بلافاصله به دست رضا برسد.
سرانجام دایی رضا، تلفنی برای تشخیص هویت یک جسد احضار میشود.
رضا اما همان مرد بهظاهر ۳۵ ساله در سردخانه بیمارستان است، اما صورت این پیکر آنچنان غرق در خون بوده که در نگاه اول، کسی قادر به شناساییاش نشده است.
پیکر رضا شهپرنیا روز ۳۱ شهریورماه به خاک سپرده شد. مادر تنها یک لحظه، هنگام خاکسپاری، پیکر تنها پسرش را دید؛ خواهر هم تنها برادرش را: «یه لحظه فقط کفن رو باز کردن تا مادر رضا، صورت پسرش رو ببینه.»
در جریان خیزش سراسری، بالغ بر ۶۰۰ تن از معترضان با شلیک گلولههای جنگی و ساچمهای کشته شدند، بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی، اعتراض حق طبیعی هر شهروندی است و ماموران امنیتی باید حافظ جان، مال و ناموس معترضان باشند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
گفت: بابا ای چه حرفیه میزنی؟ مهسا هم یه دانه بود. تا خونی ریخته نشه، انقلابی شکل نمیگیره»
سخنان بالا را پدر رضا در مراسم خاکسپاری او گفته است، او که ماموران یگان ویژه برای کشتنش بیش از ۱۰۰ ساچمه به بدن و دندانهایش شلیک کردند.
نیم ساعت قبل کشتنش به مادرش گفت: «برای شام ماکارونی شکلی بپز» اما رضا دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
مادر رضا نیز در پیامی خطاب به نیروهای امنیتی گفت: «۱۰۰ ساچمه در بدن پسر من که دست خالی بود، خالی کردید.من خواهان خون فرزندم هستم و تا خونخواهی او از پای نمینشینم.»
خانواده #رضا_شهپرنیا در روز ۲۹ شهریور مطلع نبودند که او در اعتراضها شرکت خواهد کرد، اما آن روز رضا به خانه برنگشت، پدر و مادرش نگران میشوند، اما در پی سرکوب اعتراضها، شهر کرمانشاه حالت ویژهای به خود گرفته است. به کلانتری میروند، به آنها میگویند که «امشب اصلا بازداشتی نداشتیم.»
خانواده اما سراسیمه به بیمارستان مراجعه، در بیمارستان «گفتند دو فوتی داشتیم؛ یه خانم و یه آقا و آقاهه حدودا ۳۵ ساله هست.» خانواده رضا، این جوان ۲۲ ساله، امیدوار میشوند که جوانشان دستکم در بین فوتیها نیست.
خانواده تا صبح در جستجوی رضا به نهادهای مختلفی مراجعه میکنند تا رد و نشانی از او پیدا کنند. ساعت حدود ۴ بعد از ظهر روز بعد مأموری از اداره آگاهی با خانواده رضا تماس میگیرد و میپرسد که آیا رضا در “اغتشاشها” شرکت کرده؟ پدر خانواده برای پاسخ “به یک سری سوالها” به اداره آگاهی احضار میشود. مادر خانواده آنچنان امیدوار میشود که حتی داروهای پسرش را نیز به پدر خانواده میدهد تا بلافاصله به دست رضا برسد.
سرانجام دایی رضا، تلفنی برای تشخیص هویت یک جسد احضار میشود.
رضا اما همان مرد بهظاهر ۳۵ ساله در سردخانه بیمارستان است، اما صورت این پیکر آنچنان غرق در خون بوده که در نگاه اول، کسی قادر به شناساییاش نشده است.
پیکر رضا شهپرنیا روز ۳۱ شهریورماه به خاک سپرده شد. مادر تنها یک لحظه، هنگام خاکسپاری، پیکر تنها پسرش را دید؛ خواهر هم تنها برادرش را: «یه لحظه فقط کفن رو باز کردن تا مادر رضا، صورت پسرش رو ببینه.»
در جریان خیزش سراسری، بالغ بر ۶۰۰ تن از معترضان با شلیک گلولههای جنگی و ساچمهای کشته شدند، بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی، اعتراض حق طبیعی هر شهروندی است و ماموران امنیتی باید حافظ جان، مال و ناموس معترضان باشند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔥18❤7🕊3😁1🤬1
جاویدنام #رضا_شهپرنیا تا ساعتی قبل از کشته شدنش در کنار خواهرش بوده، او حوالی ساعت ۱۹ ،۲۹ شهریور ۱۴۰۱ از خواهرش جدا میشود و با جمعیت معترض همراه میشود، ساعتی بعد در حالیکه بر روی یک سطل زباله ایستاده بود و شعار میداد،از فاصله نزدیک مورد اصابت بیش از صد گلوله ساچمهای قرار گرفتهاست. آثار گلوله در اعضای مختلف بدن او از جمله چشم، دندانها، قفسه سینه دیده شدهاست.
خانواده او تا مدتی از وضعیت او بیخبر بودند. آنها برای پیگیری وضعیت او به بیمارستان و مراکز نظامی مراجعه میکنند اما موفق نمیشوند در غروب ۳۰ شهریور با دایی او تماس میگیرند تا برای شناسایی پیکر او مراجعه کند. ابتهاج عزیزی مادر رضا میگوید :«اول به من گفته بودند ۷۰، ۸۰ عدد ساچمه خورده بود اما برادرم که جسد را دیدهاست، بعداً گفت شاید ۲۰۰ عدد ساچمه توی بدن بچه خالی کرده بودند. با اجازه خودشان هم کالبد شکافی کرده، سرش را باز کرده و سینهاش را شکافته بودند.»
روز بعد نیروهای امنیتی جنازه را به آنها تحویل دادند اما از آنان خواستند که مراسم خاکسپاری را سریع انجام دهند.
در گواهی فوت رضا، علت مرگ «برخورد اجسام سخت یا تیز» ذکر شده اما در جواز دفن که پزشکی قانونی آن را صادر کرده، سه علت برای مرگ او نوشته شدهاست: «شوک خونریزی، آسیب احشای داخل قفسه سینه و شکم (ریه، قلب، کبد)، اصابت جسم پرتابهای مدور (ساچمه).»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤21🕊7🔥2😁1
#خبرفوری / شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران پس از نشستی به ریاست مسعود پزشکیان اعلام کرد که با فعالسازی مکانیسم ماشه، روند همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تعلیق خواهد کرد.
در بیانیه این شورا آمده است که این جلسه با هدف بررسی وضعیت منطقه و آنچه «ماجراجوییهای اسرائیل» خوانده شد، برگزار شده است.
این شورا اقدام بریتانیا، آلمان و فرانسه در فعالسازی مکانیسم ماشه را «اقدامی نسنجیده» توصیف کرد و افزود: «با وجود همکاریهای وزارت امور خارجه با آژانس و ارائه طرحهایی برای حلوفصل موضوع، اقدامات کشورهای اروپایی موجب تعلیق همکاریها خواهد شد.»
بر اساس این بیانیه، وزارت خارجه جمهوری اسلامی مامور شده است در چارچوب تصمیمات شورای عالی امنیت ملی برای حفظ منافع ملی کشور به رایزنیهای خود ادامه دهد.
شورای عالی امنیت ملی ایران همچنین تاکید کرد که سیاست جمهوری اسلامی در شرایط کنونی «همکاری هرچه بیشتر برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه» خواهد بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در بیانیه این شورا آمده است که این جلسه با هدف بررسی وضعیت منطقه و آنچه «ماجراجوییهای اسرائیل» خوانده شد، برگزار شده است.
این شورا اقدام بریتانیا، آلمان و فرانسه در فعالسازی مکانیسم ماشه را «اقدامی نسنجیده» توصیف کرد و افزود: «با وجود همکاریهای وزارت امور خارجه با آژانس و ارائه طرحهایی برای حلوفصل موضوع، اقدامات کشورهای اروپایی موجب تعلیق همکاریها خواهد شد.»
بر اساس این بیانیه، وزارت خارجه جمهوری اسلامی مامور شده است در چارچوب تصمیمات شورای عالی امنیت ملی برای حفظ منافع ملی کشور به رایزنیهای خود ادامه دهد.
شورای عالی امنیت ملی ایران همچنین تاکید کرد که سیاست جمهوری اسلامی در شرایط کنونی «همکاری هرچه بیشتر برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه» خواهد بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁32❤4👍1🔥1🤔1
#حنانه_کیا از روزی که اعتراضات در #نوشهر شروع شد توی استوریهایش فراخوان میگذاشت و از جوانهای شهرش میخواست بیایند توی خیابون و با اینکه ۷مهر عروسیش بود اما در اعتراضات ۳۰ شهریور شرکت کرد و مزدوران خامنهای هم با گلوله زدنش.
حالا ما حنانه رو توی قلبمون داریم بخاطر این خونهای پاک باید بیایم تو خیابون.
راهشون رو ادامه بدیم.
#خیابان_برای_همه_است #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حالا ما حنانه رو توی قلبمون داریم بخاطر این خونهای پاک باید بیایم تو خیابون.
راهشون رو ادامه بدیم.
#خیابان_برای_همه_است #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤21🔥3🕊3😁1
هفدهم بهمن ۱۳۷۸، خانوادهٔ کیا در نوشهر با تولد دختری به نام حنانه، غرق در شادی و امید شدند.
پدر و مادرش با عشق و تلاش، او را پرورش دادند و هر لحظه از رشد و پیشرفتش را نظارهگر بودند. حنانه در کنار خواهرش هلیا، روزهای کودکی و نوجوانی را سپری کرد و پیوندی عمیق و ناگسستنی با او داشت.
در ۲۲ سالگی، حنانه با امیر کیا نامزد شد و در آستانهٔ شروع زندگی مشترکشان بودند.
در حالی که کارتهای عروسی پخش شده بود در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات مردمی، حنانه هدف گلولهٔ نیروهای امنیتی قرار گرفت و جان باخت. گفته میشود که او در لحظات پایانی زندگیاش گفته بود: «تو رو خدا نذارید بمیرم، هفته دیگه عروسیمه».
#حنانه_کیا از روزی که اعتراضات در #نوشهر شروع شد توی استوریهایش فراخوان میگذاشت و از جوانهای شهرش میخواست بیایند توی خیابون و با اینکه ۷مهر عروسیش بود اما در اعتراضات ۳۰ شهریور شرکت کرد و مزدوران خامنهای هم با گلوله زدنش.
حالا ما حنانه رو توی قلبمون داریم بخاطر این خونهای پاک باید بیایم تو خیابون.
راهشون رو ادامه بدیم.
#خیابان_برای_همه_است #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پدر و مادرش با عشق و تلاش، او را پرورش دادند و هر لحظه از رشد و پیشرفتش را نظارهگر بودند. حنانه در کنار خواهرش هلیا، روزهای کودکی و نوجوانی را سپری کرد و پیوندی عمیق و ناگسستنی با او داشت.
در ۲۲ سالگی، حنانه با امیر کیا نامزد شد و در آستانهٔ شروع زندگی مشترکشان بودند.
در حالی که کارتهای عروسی پخش شده بود در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات مردمی، حنانه هدف گلولهٔ نیروهای امنیتی قرار گرفت و جان باخت. گفته میشود که او در لحظات پایانی زندگیاش گفته بود: «تو رو خدا نذارید بمیرم، هفته دیگه عروسیمه».
#حنانه_کیا از روزی که اعتراضات در #نوشهر شروع شد توی استوریهایش فراخوان میگذاشت و از جوانهای شهرش میخواست بیایند توی خیابون و با اینکه ۷مهر عروسیش بود اما در اعتراضات ۳۰ شهریور شرکت کرد و مزدوران خامنهای هم با گلوله زدنش.
حالا ما حنانه رو توی قلبمون داریم بخاطر این خونهای پاک باید بیایم تو خیابون.
راهشون رو ادامه بدیم.
#خیابان_برای_همه_است #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤21🕊3🔥2
مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، اعلام کرد کشورش بهطور رسمی کشور فلسطین را به رسمیت میشناسد. در همین روز، دولتهای بریتانیا و استرالیا نیز تصمیم مشابهی گرفتند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، کارنی روز یکشنبه گفت دولت کنونی اسرائیل «بهشکل سیستماتیک مانع هرگونه احتمال برای تشکیل کشور فلسطینی» شده است.
دولت استرالیا نیز امروز بهطور رسمی تصمیم به رسمیتشناختن کشور فلسطین گرفت. دولت استرالیا تاکید کرده که «نباید حماس هیچ نقشی در کشور فلسطین داشته باشد.»
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، نیز گفت دولت او «برای احیای امید به صلح» کشور فلسطین را به رسمیت میشناسد. او در عین حال تأکید کرد که حماس «سازمانی تروریستی» است و «نمیتواند در آینده فلسطین نقشی داشته باشد.»
واکنش مقامهای فلسطینی
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، تصمیم این سه کشور را «گامی مهم در مسیر صلح پایدار» توصیف کرد و گفت که این تشکیلات «به تمام اصلاحات و تعهدات خود پایبند است».. وزارت خارجه فلسطین نیز با انتشار بیانیهای از تصمیم کانادا، استرالیا و بریتانیا استقبال کرد.
واکنش اسرائیلیها
وزارت خارجه اسرائیل در بیانیهای این اقدام را «پاداش به حماس» توصیف کرد و مدعی شد که این تصمیم «با تشویق اخوانالمسلمین در بریتانیا» گرفته شده است. این وزارتخانه اعلام کرد: «رهبران حماس خودشان بهطور صریح اذعان کردند که این بهرسمیتشناختن نتیجه مستقیم و حاصل کشتار هفت اکتبر است.»
بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، در این زمینه گفت «دورانی که بریتانیا و دیگر کشورها سرنوشت ما را تعیین میکردند، به پایان رسیده است.» او افزود که «پاسخ ما به این اقدام، اعمال حاکمیت بر یهودا و سامره خواهد بود». اشاره او به منطقه کرانه باختری است.
این تحولات در آستانه نشستی برگزار میشود که قرار است روز دوشنبه با ریاست مشترک سعودی و فرانسه در حاشیه نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شود. انتظار میرود در این کنفرانس، شماری از کشورها از جمله فرانسه از بهرسمیت شناختن کشور فلسطین خبر دهند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به گزارش خبرگزاری فرانسه، کارنی روز یکشنبه گفت دولت کنونی اسرائیل «بهشکل سیستماتیک مانع هرگونه احتمال برای تشکیل کشور فلسطینی» شده است.
دولت استرالیا نیز امروز بهطور رسمی تصمیم به رسمیتشناختن کشور فلسطین گرفت. دولت استرالیا تاکید کرده که «نباید حماس هیچ نقشی در کشور فلسطین داشته باشد.»
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، نیز گفت دولت او «برای احیای امید به صلح» کشور فلسطین را به رسمیت میشناسد. او در عین حال تأکید کرد که حماس «سازمانی تروریستی» است و «نمیتواند در آینده فلسطین نقشی داشته باشد.»
واکنش مقامهای فلسطینی
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، تصمیم این سه کشور را «گامی مهم در مسیر صلح پایدار» توصیف کرد و گفت که این تشکیلات «به تمام اصلاحات و تعهدات خود پایبند است».. وزارت خارجه فلسطین نیز با انتشار بیانیهای از تصمیم کانادا، استرالیا و بریتانیا استقبال کرد.
واکنش اسرائیلیها
وزارت خارجه اسرائیل در بیانیهای این اقدام را «پاداش به حماس» توصیف کرد و مدعی شد که این تصمیم «با تشویق اخوانالمسلمین در بریتانیا» گرفته شده است. این وزارتخانه اعلام کرد: «رهبران حماس خودشان بهطور صریح اذعان کردند که این بهرسمیتشناختن نتیجه مستقیم و حاصل کشتار هفت اکتبر است.»
بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، در این زمینه گفت «دورانی که بریتانیا و دیگر کشورها سرنوشت ما را تعیین میکردند، به پایان رسیده است.» او افزود که «پاسخ ما به این اقدام، اعمال حاکمیت بر یهودا و سامره خواهد بود». اشاره او به منطقه کرانه باختری است.
این تحولات در آستانه نشستی برگزار میشود که قرار است روز دوشنبه با ریاست مشترک سعودی و فرانسه در حاشیه نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شود. انتظار میرود در این کنفرانس، شماری از کشورها از جمله فرانسه از بهرسمیت شناختن کشور فلسطین خبر دهند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬15👍4🤔4❤1🔥1
معصومه آذری، مادر #حنانه_کیا، با انتشار تصاویری از مراسم «خواستگاری» دخترش، خطاب به مسئولان و ماموران حکومت نوشت: «تا نفس دارم از خون پاک فرزندم نمیگذرم و ساکت نمیشوم. جانم را در این راه نثار میکنم. نه میبخشم نه فراموش میکنم.»
حنانه کیا، معترض ۲۳ سالۀ اهل نوشهر بود که چند روز قبل از جشن عروسی خود، در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات #زن_زندگی_آزادی بهدست ماموران جمهوری اسلامی کشتهشد.
معترضان و مخالفان حکومت به او لقب #عروس_ایران دادهاند.
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حنانه کیا، معترض ۲۳ سالۀ اهل نوشهر بود که چند روز قبل از جشن عروسی خود، در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات #زن_زندگی_آزادی بهدست ماموران جمهوری اسلامی کشتهشد.
معترضان و مخالفان حکومت به او لقب #عروس_ایران دادهاند.
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤19🔥3👏2🕊1
حالا ما #حنانه_کیا عروس ایران را رو توی قلبمون داریم.
سال گذشته و همزمان با تولد حنانه، معصومه آذری، مادر #حنانه_کیا_کجوری ، تصویری از پیکر غرق در خون فرزندش را در اینستاگرامش [که اکنون با تهدید نهادهای امنیتی مسدود شده است] منتشر کرد.
وی در توضیح این تصویر نوشت؛ «حنانه، سینه سرخ خنیاگری بود که آواز ملکوتیش را با خود به سردی گور برد،ما رهروان راه آزادی با این خیال خوش، که با هر نفس گامی به حنانه ها، نزدیکتر میشویم و این زندگی ما خواهد بود. امید آنکه در دنیایی دیگر، دیدار با عاشقان راه آزادی را به انتظار نشسته باشد.»
حنانه کیا ۲۲ ساله در جریان اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ هدف سه گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفت و در نوشهر کشته شد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤17🕊4🔥2
سارینا در کانال یوتوبش از زندگی و دغدغههایش میگفت؛ در یکی از آنها میگوید: «نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست.
از اوضاع جهان باخبر است و از خودش میپرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد تا دغدغههایشان اینقدر متفاوت باشد.
او یکروز قبل از کشته شدنش در کانال تلگرامی خود نوشته بود «وطنم بوی غربت میده.
#سارینا_اسماعیل_زاده به گفته شاهدان عینی، جمعه اول مهر در اعتراضات مردمی در #مهرشهرکرج بر اثر ضربات باتون جان باخته و در یک قبر دو طبقه در کنار پدرش در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شدهاست.
یکی از دوستان گفته است که ماموران دو روز قبل از کشتن وی دنبال او بودند و سارینا به او گفته بود که چند مامور ، چندین خیابان را به دنبال او بودند و او توانسته با کمک مردم فرار کند، دوستان سارینا معتقدند قتل وی عامدانه و از روی شناخت وی بوده است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕊15🤬5🔥3
بیش از ۷۰ کودک در جریان خیزش سراسری جان شیرینشان را از دست دادند که یکی از آنها امیرحسین بساطی است.
امیر حسین در ۱۵ سالگی، در اوج تنهایی در خیابان جان داد.
او روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، برای خرید دفتر نقاشی و مداد رنگی از خانه بیرون زد و در خیابان سپهر کرمانشاه به معترضان پیوست، اما با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به سینهاش، دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
خانواده #امیر_حسین_بساطی ، یک هفته در بیمارستانها، پرشکی قانونی و حتی در زندانها در پی او بودند، اما پیکر او را نیروهای امنیتی مطابق معمول دزدیده بودند، تا اینکه فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که امیر حسین را غرق در خون نشان میداد.
در آنجا بود که بالاخره امیرحسین پیدا شد، اما پیکرش در زندان نهادهای امنیتی محبوس بود و برای تحویل جنازه او ۹۰ میلیون تومان پول گلوله طلب کرده بودند، در روزی که خانواده با فروش خودرویشان پول گلولههایی که فرزندشان را به قتل رسانده بود تامین کردند ، باز نیروهای امنیتی شرط کردند حق ندارید او را در کرمانشاه دفن کنید و باید او در روستای حسنآباد شاهآباد در شصت کیلومتری زادگاهش دفن شود، پول را گرفتند و فردایش پیکر با سه مامور مسلح در آمبولانس نیروی انتظامی با ادعای غسل داده شده ونماز خوانده شده به قبرستان روستای شاه آباد آورده شد و بدون آنکه خانواده اجازه داشته باشند برای آخرین بار عزیزشان را ببینند به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیر حسین در ۱۵ سالگی، در اوج تنهایی در خیابان جان داد.
او روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، برای خرید دفتر نقاشی و مداد رنگی از خانه بیرون زد و در خیابان سپهر کرمانشاه به معترضان پیوست، اما با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به سینهاش، دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
خانواده #امیر_حسین_بساطی ، یک هفته در بیمارستانها، پرشکی قانونی و حتی در زندانها در پی او بودند، اما پیکر او را نیروهای امنیتی مطابق معمول دزدیده بودند، تا اینکه فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که امیر حسین را غرق در خون نشان میداد.
در آنجا بود که بالاخره امیرحسین پیدا شد، اما پیکرش در زندان نهادهای امنیتی محبوس بود و برای تحویل جنازه او ۹۰ میلیون تومان پول گلوله طلب کرده بودند، در روزی که خانواده با فروش خودرویشان پول گلولههایی که فرزندشان را به قتل رسانده بود تامین کردند ، باز نیروهای امنیتی شرط کردند حق ندارید او را در کرمانشاه دفن کنید و باید او در روستای حسنآباد شاهآباد در شصت کیلومتری زادگاهش دفن شود، پول را گرفتند و فردایش پیکر با سه مامور مسلح در آمبولانس نیروی انتظامی با ادعای غسل داده شده ونماز خوانده شده به قبرستان روستای شاه آباد آورده شد و بدون آنکه خانواده اجازه داشته باشند برای آخرین بار عزیزشان را ببینند به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬8❤2🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد کشتهشدن امیرحسین است.
او روز ۳۰ شهریور در خیابان در اوج تنهایی جانش را از دست داد.
او فقط ۱۵ سال داشت.
او روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، به بهانه خرید لوازمالتحریر از خانه بیرون زد و در خیابان سپهر کرمانشاه به معترضان پیوست، اما با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به سینهاش، دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
خانواده #امیرحسین_بساطی ، یک هفته در بیمارستانها، پرشکی قانونی و حتی در زندانها در پی او بودند، اما جنازه او دزدیده شده بود تا اینکه فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که امیر حسین را غرق در خون نشان میداد. در آنجا بود که بالاخره امیرحسین پیدا شد، اما پیکرش در زندان نهادهای امنیتی محبوس بود و برای تحویل جنازه او ۹۰ میلیون تومان طلب کرده بودند، تا اینکه سرانجام به پرداخت پول گلوله رضایت دادند، مشروط به آنکه او را در کرمانشاه دفن نکنند. او در روستای حسنآباد شاهآباد در شصت کیلومتری زادگاهش دفن شده است.
یاد کودکانمان را که بیگناه کشته شدند زنده نگه داریم.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او روز ۳۰ شهریور در خیابان در اوج تنهایی جانش را از دست داد.
او فقط ۱۵ سال داشت.
او روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، به بهانه خرید لوازمالتحریر از خانه بیرون زد و در خیابان سپهر کرمانشاه به معترضان پیوست، اما با شلیک مستقیم مأموران امنیتی به سینهاش، دیگر هیچگاه به خانه بازنگشت.
خانواده #امیرحسین_بساطی ، یک هفته در بیمارستانها، پرشکی قانونی و حتی در زندانها در پی او بودند، اما جنازه او دزدیده شده بود تا اینکه فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که امیر حسین را غرق در خون نشان میداد. در آنجا بود که بالاخره امیرحسین پیدا شد، اما پیکرش در زندان نهادهای امنیتی محبوس بود و برای تحویل جنازه او ۹۰ میلیون تومان طلب کرده بودند، تا اینکه سرانجام به پرداخت پول گلوله رضایت دادند، مشروط به آنکه او را در کرمانشاه دفن نکنند. او در روستای حسنآباد شاهآباد در شصت کیلومتری زادگاهش دفن شده است.
یاد کودکانمان را که بیگناه کشته شدند زنده نگه داریم.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬10🕊4❤2🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر زنده یاد #حنانه_کیا: «بی تفاوت نباشیم، به همهی مشکلات و سختیها عادت نکنیم، زیر بار ظلم و بیعدالتی سر خم نکنیم، ما همه باهم هستیم در کنار هم یک خانوادهایم به نام ایران زمین...»
معصومه آذری، مادر جانفشان راه آزادی ایران حنانه کیا با انتشار تصاویری در صفحهی اینستاگرامی خود نوشت:
سکوت در مقابل ظلم وظالم نتیجه ای جز ترویج مظلومیت ندارد.
نوبت تک تکمان خواهد شد صدای هم باشیم، صدای ناله های هم ، صدای ضجه های هم...
بی تفاوت نباشیم ، به همه ی مشکلات و سختیها عادت نکنیم، زیر بار ظلم وبی عدالتی سر خم نکنیم ، ماهمه باهم هستیم در کنار هم یک خانواده ایم.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
معصومه آذری، مادر جانفشان راه آزادی ایران حنانه کیا با انتشار تصاویری در صفحهی اینستاگرامی خود نوشت:
سکوت در مقابل ظلم وظالم نتیجه ای جز ترویج مظلومیت ندارد.
نوبت تک تکمان خواهد شد صدای هم باشیم، صدای ناله های هم ، صدای ضجه های هم...
بی تفاوت نباشیم ، به همه ی مشکلات و سختیها عادت نکنیم، زیر بار ظلم وبی عدالتی سر خم نکنیم ، ماهمه باهم هستیم در کنار هم یک خانواده ایم.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👏10❤9🔥2🕊2👍1
نامزد #حنانه_کیا این تصویر از یک لنگه کفش خونآلود را که در شب مرگ حنانه کیا ثبت شده در صفحۀ شخصی خود منتشر کرده و نوشته است: «کسی که بندهای کفشش را میبندد و آماده رفتن برای اعتراض به حق و حقوق خود هست که اینچنین جواب اعتراضش را میدهند
اینجا ایران و حکومت جمهوری اسلامی است.»
حنانه کیا، معترض ۲۳ سالۀ اهل #نوشهر بود که چند روز قبل از جشن عروسی خود، در ۳۰ شهریور در جریان اعتراض #زن_زندگی_آزادی بهدست ماموران جمهوری اسلامی کشتهشد.
معترضان و مخالفان حکومت به او لقب #عروس_ایران دادهاند.
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اینجا ایران و حکومت جمهوری اسلامی است.»
حنانه کیا، معترض ۲۳ سالۀ اهل #نوشهر بود که چند روز قبل از جشن عروسی خود، در ۳۰ شهریور در جریان اعتراض #زن_زندگی_آزادی بهدست ماموران جمهوری اسلامی کشتهشد.
معترضان و مخالفان حکومت به او لقب #عروس_ایران دادهاند.
#مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤16🔥3🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو رو خدا نزارید بمیرم ... هفتهی دیگه عروسیمه
۳۰ شهریور #عروس_ایران را پرپر کردند
#حنانه_کیا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۳۰ شهریور #عروس_ایران را پرپر کردند
#حنانه_کیا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤13🔥1
«من یه روز بزرگترین تعمیرکار السیدی قائمشهر میشم، روزی همهی این داستانا و همه این اعصاب خوردیها تموم میشه»
اینها آرزوهای محقق نشده رحیم کلیج جوان ۲۵ساله قائمشهری بود که ۳۰ شهریور با شلیک گلوله ماموران حکومت کشته شد.
به گفته یک شاهد عینی ماموران علاوه بر تیراندازی به رحیم، با او درگیر شده، یک دستش را شکستند و ضربات سختی نیز بر سرش وارد کردند.
یکی از گلولهها قلب رحیم را پاره کرده بود و آثار ضربه بر سر، دست و پاهای او نیز کاملا مشخص بود: «یک پارگی در قسمت پا بوده که نمیدانیم برای چه چیزی بود، انگار تیری از آن رد شده و قسمتی از ران پایش را پاره کرده بود.»
خواهرش گفته شب قبل از کشته شدن رحیم کلیح، او به مادرش گفت که امشب ساری اعتراضات بوده و اگر زودتر متوجه میشد به آنجا میرفت:
خانواده کلی او را دعوا کردند و گفتند اگر تو بروی و بلایی سرت بیاورند فکر حال و روز ما را نمیکنی؟ ولی در جواب مادرش گفته بود اگر من و امثال من نرویم چه کسی در برابر این همه ظلم بایستد؟
رحیم کلیج تعمیرکار موبایل بود و بر اساس گفتههای یکی از نزدیکانش، او روز ۳۰ شهریور از محل کارش که در مرکز شهر قائمشهر بود به اعتراضات پیوست.
رحیم در صف اول اعتراضات بود، با لباس سفید و آنطور که اطرافیانش او را دیده بودند خیلی خوشحال بوده و دست میزد. این درست زمانی است که خانواده با موبایلش تماس میگیرند، اما موبایلش خاموش بوده.
بعد از دو سه ساعت تقریبا ساعت یازده شب که موبایلش روشن شد دوباره و آقایی جواب داد و گفت رحیم تیر خورده و هرچه سریعتر به بیمارستان ولیعصر بیایید.
خانواده رحیم کلیج فورا خودشان را به بیمارستان رساندند، اما به دلیل فضای امنیتی بیمارستان و حضور نیروهای امنیتی به آنها اجازه داده نمیشود فرزندشان را ببینند، و به آنها میگوید که فقط دست او تیر خورده: «گفتند دستش تیر خورده و در اتاق عمل است، برایش دعا کنید.»
بعد از گذشت حدودا دو ساعت از خانواده رحیم کلیج یک عکس برای شناسنایی درخواست میشود و بدون ارائه هیچ توضیحی یا اینکه به آنها گفته شود چه اتفاقی برای او افتاده، جنازه بیجان او را به سردخانه منتقل کردند.
شاهدان عینی که رحیم کلیج را به بیمارستان رساندند، به نزدیکان او اطلاع دادند که در محدوده خیابان جویبار و نزدیک کلانتری ۱۱ مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و به شدت خونریزی داشت.
محسن (شعبان) محمدی کوچکسرائی، از دیگر کشتهشدگان اعتراضات سال ۱۴۰۱ تقریبا در همین مکان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
مردم رحیم را به بیمارستان منتقل میکنند، در بین راه مدام خونریزی داشته و وقتی که به بیمارستان رسیدند برانکارد نبود تا او را به اتاق عمل ببرند، به ناچار با همه جراحات و خونریزی او را روی ویلچر گذاشتند که به محض نشستن از دماغ و گوشش خون زیادی بیرون آمد. شاهدان میگفتند وقتی او را میبردند نیمی از بدنش روی زمین کشیده میشد، تا اینکه یک سری پرستار حال و روز رحیم را میبینند و از سر دلسوزی او راه کف زمین میخوابانند و سعی میکنند عملیات احیا را انجام دهند، ظاهرا زنده میشود و بعد او را به اتاق عمل میبرند.
منبع آگاه زمانه میگوید کسی نمیداند در اتاق عمل چه اتفاقی برای رحیم کلیج افتاده است و آیا خدمات پزشکی مناسبی دریافت کرده است یا نه.
روز بعد زمانی که خانواده برای تحویل جنازه به بیمارستان مراجعه میکنند به آنها گفته میشود که جنازه در بیمارستان نیست و برای کالبدشکافی «بدون اجازه خانواده و شبانه» به ساری منتقل شده است.
نهایتا از خانواده #رحیم_کلیج تعهدهای مختلفی منبی بر عدم اطلاعرسانی و برگزاری مراسم بیسروصدا، جنازه را بعد از ظهر ۳۱ شهریور به خانواده تحویل دادند. اما از هنگام غسل میت تا خاکسپاری تنها تعداد محدودی از اعضای خانواده با نیروهای امنیتی حضور داشتند.
#علیه_فراموشی
#ساروکلا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اینها آرزوهای محقق نشده رحیم کلیج جوان ۲۵ساله قائمشهری بود که ۳۰ شهریور با شلیک گلوله ماموران حکومت کشته شد.
به گفته یک شاهد عینی ماموران علاوه بر تیراندازی به رحیم، با او درگیر شده، یک دستش را شکستند و ضربات سختی نیز بر سرش وارد کردند.
یکی از گلولهها قلب رحیم را پاره کرده بود و آثار ضربه بر سر، دست و پاهای او نیز کاملا مشخص بود: «یک پارگی در قسمت پا بوده که نمیدانیم برای چه چیزی بود، انگار تیری از آن رد شده و قسمتی از ران پایش را پاره کرده بود.»
خواهرش گفته شب قبل از کشته شدن رحیم کلیح، او به مادرش گفت که امشب ساری اعتراضات بوده و اگر زودتر متوجه میشد به آنجا میرفت:
خانواده کلی او را دعوا کردند و گفتند اگر تو بروی و بلایی سرت بیاورند فکر حال و روز ما را نمیکنی؟ ولی در جواب مادرش گفته بود اگر من و امثال من نرویم چه کسی در برابر این همه ظلم بایستد؟
رحیم کلیج تعمیرکار موبایل بود و بر اساس گفتههای یکی از نزدیکانش، او روز ۳۰ شهریور از محل کارش که در مرکز شهر قائمشهر بود به اعتراضات پیوست.
رحیم در صف اول اعتراضات بود، با لباس سفید و آنطور که اطرافیانش او را دیده بودند خیلی خوشحال بوده و دست میزد. این درست زمانی است که خانواده با موبایلش تماس میگیرند، اما موبایلش خاموش بوده.
بعد از دو سه ساعت تقریبا ساعت یازده شب که موبایلش روشن شد دوباره و آقایی جواب داد و گفت رحیم تیر خورده و هرچه سریعتر به بیمارستان ولیعصر بیایید.
خانواده رحیم کلیج فورا خودشان را به بیمارستان رساندند، اما به دلیل فضای امنیتی بیمارستان و حضور نیروهای امنیتی به آنها اجازه داده نمیشود فرزندشان را ببینند، و به آنها میگوید که فقط دست او تیر خورده: «گفتند دستش تیر خورده و در اتاق عمل است، برایش دعا کنید.»
بعد از گذشت حدودا دو ساعت از خانواده رحیم کلیج یک عکس برای شناسنایی درخواست میشود و بدون ارائه هیچ توضیحی یا اینکه به آنها گفته شود چه اتفاقی برای او افتاده، جنازه بیجان او را به سردخانه منتقل کردند.
شاهدان عینی که رحیم کلیج را به بیمارستان رساندند، به نزدیکان او اطلاع دادند که در محدوده خیابان جویبار و نزدیک کلانتری ۱۱ مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و به شدت خونریزی داشت.
محسن (شعبان) محمدی کوچکسرائی، از دیگر کشتهشدگان اعتراضات سال ۱۴۰۱ تقریبا در همین مکان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
مردم رحیم را به بیمارستان منتقل میکنند، در بین راه مدام خونریزی داشته و وقتی که به بیمارستان رسیدند برانکارد نبود تا او را به اتاق عمل ببرند، به ناچار با همه جراحات و خونریزی او را روی ویلچر گذاشتند که به محض نشستن از دماغ و گوشش خون زیادی بیرون آمد. شاهدان میگفتند وقتی او را میبردند نیمی از بدنش روی زمین کشیده میشد، تا اینکه یک سری پرستار حال و روز رحیم را میبینند و از سر دلسوزی او راه کف زمین میخوابانند و سعی میکنند عملیات احیا را انجام دهند، ظاهرا زنده میشود و بعد او را به اتاق عمل میبرند.
منبع آگاه زمانه میگوید کسی نمیداند در اتاق عمل چه اتفاقی برای رحیم کلیج افتاده است و آیا خدمات پزشکی مناسبی دریافت کرده است یا نه.
روز بعد زمانی که خانواده برای تحویل جنازه به بیمارستان مراجعه میکنند به آنها گفته میشود که جنازه در بیمارستان نیست و برای کالبدشکافی «بدون اجازه خانواده و شبانه» به ساری منتقل شده است.
نهایتا از خانواده #رحیم_کلیج تعهدهای مختلفی منبی بر عدم اطلاعرسانی و برگزاری مراسم بیسروصدا، جنازه را بعد از ظهر ۳۱ شهریور به خانواده تحویل دادند. اما از هنگام غسل میت تا خاکسپاری تنها تعداد محدودی از اعضای خانواده با نیروهای امنیتی حضور داشتند.
#علیه_فراموشی
#ساروکلا
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤14🔥1
همانطور که حق نداریم ببخشیم، حق هم نداریم فراموش کنیم.
#علیه_فراموشی #سارینا_اسماعیل_زاده
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#علیه_فراموشی #سارینا_اسماعیل_زاده
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤13🔥2👍1
بیش از ۷۰ کودک در جریان خیزش سراسری جان شیرینشان را از دست دادند که یکی از آنها سارینا اسماعیل زاده است.
سارینا نوجوانی که با دهها ضربه باتوم چند بسیجی بر سر و صورتش در ۳۰ شهریور جان باخت.
#سارینا_اسماعیل_زاده نوجوان ۱۶ ساله و دانشآموز مدرسه فرزانگان در کرج بود؛ نوجوانی که براساس ویدئوهایی که در کانال خود در یوتیوب منتشر کرده بود، دغدغه اجتماعی داشت، مخالف حجاب اجباری بود و دنبال آزادی اندیشه و پوشش بود.
او میگفت که «نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست؛ از اوضاع جهان باخبر است و از خودش میپرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد تا دغدغههایشان اینقدر متفاوت باشد.»
سارینا، جمعه اول مهر در اعتراضات مردمی در مهرشهر کرج بر اثر ضربات باتوم جان باخته و در یک قبر دو طبقه در کنار پدرش در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شده است.
مأموران امنیتی، پیکر سارینا اسماعیلزاده در بهشت سکینه به صورت شسته و کفنپیچ تحویل خانواده او دادهاند و تنها هنگام خاکسپاری، مادر او صورتش را دیده است.
یکی از دوستان گفته است که ماموران دو روز قبل از کشتن وی دنبال او بودند و سارینا به او گفته بود که چند مامور ، چندین خیابان را به دنبال او بودند و او توانسته با کمک مردم فرار کند، دوستان سارینا معتقدند قتل وی عامدانه و از روی شناخت وی بوده است.
اگر چه رسانههای حکومتی علت مرگ این دختر نوجوان را خودکشی و پرتشدن از ارتفاع عنوان کردند، اما دیگر کسی این سناریوی تکراری نهادهای امنیتی را باور نکرد…
#خامنه_ای_کودک_کش
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سارینا نوجوانی که با دهها ضربه باتوم چند بسیجی بر سر و صورتش در ۳۰ شهریور جان باخت.
#سارینا_اسماعیل_زاده نوجوان ۱۶ ساله و دانشآموز مدرسه فرزانگان در کرج بود؛ نوجوانی که براساس ویدئوهایی که در کانال خود در یوتیوب منتشر کرده بود، دغدغه اجتماعی داشت، مخالف حجاب اجباری بود و دنبال آزادی اندیشه و پوشش بود.
او میگفت که «نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست؛ از اوضاع جهان باخبر است و از خودش میپرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد تا دغدغههایشان اینقدر متفاوت باشد.»
سارینا، جمعه اول مهر در اعتراضات مردمی در مهرشهر کرج بر اثر ضربات باتوم جان باخته و در یک قبر دو طبقه در کنار پدرش در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شده است.
مأموران امنیتی، پیکر سارینا اسماعیلزاده در بهشت سکینه به صورت شسته و کفنپیچ تحویل خانواده او دادهاند و تنها هنگام خاکسپاری، مادر او صورتش را دیده است.
یکی از دوستان گفته است که ماموران دو روز قبل از کشتن وی دنبال او بودند و سارینا به او گفته بود که چند مامور ، چندین خیابان را به دنبال او بودند و او توانسته با کمک مردم فرار کند، دوستان سارینا معتقدند قتل وی عامدانه و از روی شناخت وی بوده است.
اگر چه رسانههای حکومتی علت مرگ این دختر نوجوان را خودکشی و پرتشدن از ارتفاع عنوان کردند، اما دیگر کسی این سناریوی تکراری نهادهای امنیتی را باور نکرد…
#خامنه_ای_کودک_کش
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤11🔥2🕊2
#شناسایی_شد؛ از مظنونان اصلی قتل سارینا اسماعیل زاده؛ یکی از مخبرین و مزدوران سپاه ، خودش را البته سردار نیروی قدس به همه معرفی کرده ، که البته یک باتوم بدست بسیجی بیش نیست، از #آبان_خونین_۹۸ تا بحال در تمامی سرکوبها دست داشته
در شناسایی و شکنجه مبارزین نقش فعال داشته و الان هم به شدت قبل و بیشتر به کارهای آدم فروشی مزدوری و سرکوب و دزدی مشغول است.
یاسر نیکنام که البته نام شناسنامهای او «قدمعلی نیکنام» هست.
آدرس :
کرج جهانشهر کوچه سوگل پلاک ۱۲
او از مظنونین قتل #سارینا_اسماعیل_زاده است.
#شناسایی_مزدوران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در شناسایی و شکنجه مبارزین نقش فعال داشته و الان هم به شدت قبل و بیشتر به کارهای آدم فروشی مزدوری و سرکوب و دزدی مشغول است.
یاسر نیکنام که البته نام شناسنامهای او «قدمعلی نیکنام» هست.
آدرس :
کرج جهانشهر کوچه سوگل پلاک ۱۲
او از مظنونین قتل #سارینا_اسماعیل_زاده است.
#شناسایی_مزدوران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬10🔥2