بهناز افشاری ، ۲۳ ساله و‌ رتبه ۲۲ کنکور ، دانشجوی سال سوم‌ معماری دانشگاه ملی مهارت‌، ورزشکار و عضو تیم فوتسال بانوان استقلال جنوب تهران بود.
یکشنبه اول آبان ۱۴۰۱ #بهناز_افشاری توسط نیروهای امنیتی لباس شخصی وابسته به سپاه پاسداران در خیابان انقلاب میدان فردوسی دستگیر شد، چهار روز بعد ۵ آبان ۱۴۰۱ پیکر غرق در خونش را با آثار خونریزی در گوش و بریدگی در گلو در پزشکی قانونی به خانواده تحویل داده و گفتند که خودکشی کرده اما حق برگزاری مراسم را برایش ندارید، خانواده حتی از چاپ اعلامیه هم برحذر داشته شدند و در روز خاکسپاری فقط خانواده‌اش اجازه داشتند حضور داشتند.
آمبولانسی که پیکر او‌ را آورد بدون پلاک بود و سه مامور مسلح با بی سیم پیکر را تحویل خانواده دادند و تا آخر تدفین در محل حضور داشتند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

فرشته احمدی ۳۲ ساله، ۵ آبان ۱۴۰۱ با شلیک گلوله [احتمالا دوشکا] به قفسه سینه‌اش کشته شده است.
روایت برادر فرشته احمدی، از روز کشته‌شدن خواهرش؛ ساعت ۷:۳۰ دقیقه بعدازظهر شب حادثه، هوا رو به تاریکی می‌رفت که فرشته تیر خورد و بعد از دقایقی جان سپرد.
ابراهیم احمدی آن شب را این‌طور تعریف می‌کند: «وقتی اطراف خانه فرشته به‌دلیل کشته شدن #زانیار_ابوبکری شلوغ شده بود، تصمیم می‌گیرند به روستا بروند، ولی باز میانه راه پشیمان می‌شوند و برمی‌گردند.
پسر کوچک فرشته لباس‌ خود را کثیف کرده بود و ظاهرا لباس اضافه نداشته است و فرشته لباس را می‌شوید، حدود ۵ دقیقه قبل از اینکه فرشته به پشت‌بام برود، از پسر خودش عکس گرفته که با او قهر کرده است، شلوار شسته شده را به پشت‌بام می‌برد تا روی بند رخت پهن کند.»
#فرشته_احمدی در لحظه‌ای که تیر خورده، شلوار پسر خردسال‌اش را در دست داشته و فرزند او در آغوش‌اش نبوده است.
ابراهیم احمدی می‌گوید: «خانمی که فرشته منزل آن‌ها میهمان بوده است با بچه‌ها پشت سر فرشته به پشت‌بام می‌روند و به اعتراضات که در کوچه در جریان بوده است، نگاه می‌کردند. همه پشت دیوار کوتاه لبه پشت‌بام که حدود یک متر ارتفاع داشته است ایستاده بودند.
این خانم به من گفت یک دفعه فرشته دست خود را روی سینه‌اش گذاشت، من نفهمیدم گلوله خورده، کمی ایستاد و افتاد روی زانو‌هایش. بعد گفت سینه‌ام سوخت. بعد از گفتن این جمله روی زمین افتاده و گفته است مراقب بچه‌های من باشید. این آخرین جمله فرشته بوده است و بعد از آن دیگر نتوانسته حرفی بزند؛ ولی تا بیمارستان زنده بوده است.»
آنطور که بستگان وی از لحظه شستشوی پیکر فرشته گفته‌اند، فقط یک تیر به او‌اصابت کرده بود اما تمام قفسه سینه فرشته و‌ بخشی از سینه‌اش جراحت جدی برداشته که این می‌تواند نتیجه شلیک گلوله جنگی بارقدرت و‌ کالیبر بالاتری از کلت و یا کلاش باشد و‌احتمالا او‌ بر اثر شلیک دوشکا که آن شب در محل هم دیده شده بود کشته شده باشد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

‏سه سال پیش ⁧ #در_چنین_روزی ⁩ جنگیدند و شعله وجودشان راه آزادی را روشن و ماندگار کرد.
‏۵ آبان ۱۴۰۱
‏⁧ #محمد_لطف_اللهی ⁩ سنندج
‏⁧ #شاهو_خضری ⁩ مهاباد
‏⁧ #کبری_شیخه ⁩ مهاباد
‏⁧ #زانیار_ابوبکری ⁩ مهاباد
‏⁧ #فرشته_احمدی ⁩ مهاباد
‏⁧ #فریدون_فرجی ⁩ سقز
‏⁧ #مطلب_سعید_پیرو ⁩ بانه
‏⁧ #پریسا_بهمنی ⁩ تهران
‏⁧ #علیه_فراموشی


⁩🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

امروز سالگرد #مطلب_سعید_پیرو از جان‌باختگان خیزش سراسری ۱۴۰۱ است.
او در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی شهر #بانه استان کردستان در مقابل منزلش در حالی که قصد سوار شدن به خودروی خود را داشت با تیراندازی نیروهای نظامی-امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

امروز سومین سالگرد ⁧ #کبری_شیخه_سقا از جان‌باختگان خیزش سراسری ۱۴۰۱ است.
‏او در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی شهر #مهاباد استان آذربایجان غربی با تیراندازی نیروهای نظامی-امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

پسر شهید راه آزادی #کبری_شیخه زیر باران در کنار مزار مادر
مادری که در قلب و ذهن مردم ایران زنده است
مادری که برای فرزندان کردستان الگو و الهام و عشق و افتخار است
مادری که در قیام سراسری ۱۴۰۱ توسط حکومت ظالم و جنایتکار در مهاباد، به ضرب گلوله ماموران خامنه‌ای به شهادت رسید.
#سرکوب_دادخواهان #علیه_فراموشی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

امروز سومین سالگرد #شاهو‌_خضری از جان‌باختگان خیزش سراسری ۱۴۰۱ است.
او در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی شهر #مهاباد استان آذربایجان غربی پس از برگزاری مراسم خاکسپاری #سمکو_مولودی با تیراندازی نیروهای نظامی-امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

یک سال از عملیات «ایام توبه»: مستندات انحصاری از عملیاتی که توان موشکی ایران را هدف قرار داد و آزادی عمل را برای عملیات «طلوع شیران» گسترش داد
در چنین روزی در سال گذشته، نیروی هوایی اسرائیل عملیات «ایام توبه» را تکمیل کرد. در چارچوب این عملیات، اهداف نظامی در چندین منطقه از ایران به‌طور دقیق و متمرکز مورد حمله قرار گرفتند، در پاسخ به حملات رژیم ایران علیه اسرائیل در ماه‌های پیش از آن.
در عملیات «ایام توبه»، مراکز تولید موشک‌های بالستیک که برای حمله به اسرائیل طراحی شده بودند، هدف قرار گرفتند. همچنین، نیروی هوایی چندین سامانه پیشرفته موشک‌های زمین به هوا را نابود کرد، اقدامی که آزادی عمل هوایی در آسمان ایران را گسترش داد.
تصاویری که ارتش اسرائیل اخیرا منتشر کرده است مربوط است به حمله موشک‌های هوا به زمین سایت پدافندی تیپ امیرالمونین در احمد آباد مستوفی اسلامشهر .
موفقیت این حمله، برتری عملیاتی لازم برای آغاز عملیات «طلوع شیران» را فراهم کرد.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

فریدون فرجی در شهرستان بانه در یک پیتزافروشی در بلوار ورزش کار می‌کرد.
او از سقز برای کار به بانه آمده بود و معمولاً روزهای پنج‌شنبه تعطیل بود اما روز پنج‌شنبه، پنجم آبان‌ماه صاحب پیتزافروشی مانع رفتن او به سقز شده بود.
غروب پنجم آبان ۱۴۰۱، اعتراضات مردمی بانه در بلوار ورزش به ‌صورت گسترده ادامه داشت، نیروهای امنیتی-سرکوبگر با گلوله‌های جنگی و ساچمه‌ای اعتراضات مردمی را به خشونت کشانده بودند، فریدون که از پنجره مغازه نظاره گر بیرون بود با شلیک مستقیم گلوله مجروح می‌شود، شلیک سهوا نبوده چرا که دو بار به #فریدون_فرجی از فاصله نزدیک شلیک می‌شود، یکی به لگن سمت چپ و گلوله دیگر به فاصله خیلی نزدیک به قلبش اصابت می‌کند.او‌برای درخواست کمک به بیرون مغازه می‌آید اما مجددا به او گلوله‌های ساچمه‌ای نیز شلیک می‌شود.
به‌دنبال شدت جراحات، فریدون فرجی با فاصله کوتاهی از شلیک گلوله جنگی در همان مقابل مغازه جان خود را از دست می‌دهد، نیروهای امنیتی پیکر او را به بیمارستان صلاح‌الدین ایوبی بانه منتقل می‌کنند.
خانواده آقای فرجی از طریق چند تن از دوستانشان در جریان جانباختن او قرار می‌گیرند و بلافاصله خود را به بیمارستان صلاح‌الدین ایوبی بانه رسانده و پس از تکمیل تحقیقات پزشکی قانونی، ساعت ١٢ بامداد فرماندار بانه به شرطی جنازه آقای فرجی را تحویل خانواده می‌دهد که همان شب به خاک سپرده شود.
پیکر فریدون فرجی با آمبولانس و تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور نیروهای سرکوبگر-امنیتی به آرامستان آیچی سقز منتقل و به خاک سپرده می‌شود.

فریدون فرجی، جوانی ۲۸ ساله و اهل سقز و‌فرزند مصطفی و پری بود.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

#طرح_روز / ۵ آبان سالروز شلیک بیرحمانه مزدوران خامنه‌ای جنایتکار به فرشته احمدی مادر ۳۲ ساله‌ی دو کودک.
پس از دوسال هنوز گریه‌های باوان دل هر انسان آزاده ای رو خون میکند،یادش گرامی
#علیه_فراموشی #دادخواهی
‏
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

عبدالحسین روح‌الامینی نماینده فعلی مجلس در گفتگویی ویدیویی روایت می‌کند که شیخ ناطق نوری در اعتراض به مناظرات انتخابات ۸۸ و روی‌کارآمدن احمدی‌نژاد از مسئولیت بازرسی دفتر ولی فقیه استعفا داده اما او در همان ایام به ناطق نوری توصیه می‌کرده که در سخنانی از رهبر جمهوری اسلامی تعریف و تمجید کند.
محسن روح‌الامینی از معترضان جنبش سبز بود که در پی تظاهرات ۱۸تیر ۸۸ به زندان کهریزک منتقل شد و بر اثر شکنجه به شهادت رسید.
معلوم نیست جلسه‌ای که روح‌الامینی به آن اشاره می‌کند مربوط به قبل از ۱۸ تیر است یا بعد از آن، اما به هرحال توصیفی است از غربت شهید محسن روح‌الامینی که پدر به‌جای دادخواهی، خون پسر را نردبان ترقی کرد.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing

روایت برادر فرشته احمدی، جان‌باخته خیزش ۱۴۰۱، از روز کشته‌شدن خواهرش؛ ساعت ۷:۳۰ دقیقه بعدازظهر شب حادثه، هوا رو به تاریکی می‌رفت که فرشته تیر خورد و بعد از دقایقی جان سپرد.
ابراهیم احمدی آن شب را این‌طور تعریف می‌کند: «وقتی اطراف خانه فرشته به‌دلیل کشته شدن زانیار شلوغ شده بود، تصمیم می‌گیرند به روستا بروند، ولی باز میانه راه پشیمان می‌شوند و برمی‌گردند شهرو ولی منزل پسرعمو همسرش می‌روند. پسر کوچک فرشته لباس‌ خود را کثیف کرده بود و ظاهرا لباس اضافه نداشته است و فرشته لباس را می‌شوید، حدود ۵ دقیقه قبل از اینکه فرشته به پشت‌بام برود، از پسر خودش عکس گرفته که با او قهر کرده است. شلوار شسته شده را به پشت‌بام می‌برد تا روی بند رخت پهن کند.»
#فرشته_احمدی در لحظه‌ای که تیر خورده، شلوار پسر خردسال‌اش را در دست داشته و فرزند او در آغوش‌اش نبوده است.
ابراهیم احمدی می‌گوید: «خانمی که فرشته منزل آن‌ها میهمان بوده است با بچه‌ها پشت سر فرشته به پشت‌بام می‌روند و به اعتراضات که در کوچه در جریان بوده است، نگاه می‌کردند. همه پشت دیوار کوتاه لبه پشت‌بام که حدود یک متر ارتفاع داشته است ایستاده بودند. این خانم به من گفت یک دفعه فرشته دست خود را روی سینه‌اش گذاشت، من نفهمیدم گلوله خورده، کمی ایستاد و افتاد روی زانو‌هایش. بعد گفت سینه‌ام سوخت. بعد از گفتن این جمله روی زمین افتاده و گفته است مراقب بچه‌های من باشید. این آخرین جمله فرشته بوده است و بعد از آن دیگر نتوانسته حرفی بزند؛ ولی تا بیمارستان زنده بوده است.»
#دادخواهی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing