ایران بریفینگ
6.13K subscribers
16.9K photos
25.5K videos
30.5K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
روایت ۲۶ / نشریّه فرانسوى پارى ماچ ۱۹۸۵/۶/۲۸:
مدتها تمام دستگاههاى پلیس جهان پس از واقعه خونین مسجد اعظم مکه که منجر به مرگ صدها نفر در فاصله سالهاى۸۰ـ ۱۹۷۹شد، درجستجوى اوبوده‌ند، چرا که به غیر از ایرانیان بیش از ۳۰۰ زائر مسلمان کشورهای مختلف نیز در جریان اقدام تروریستی او کشته شده‌اند، اما او بدون آن که پلیس فرانسه متوجه باشد، سفر کوتاهى به پاریس انجام داد و در پاییز سال ۱۹۸۳ سه روز در سفارت ایران در پاریس اقامت کرد و هنگامى که پلیس متوجه حضور او شد به بروکسل و لندن گریخت...
آگاهان شوروی معتقدند که او یار کا.گ.ب در ایران و دوست قدیمى حیدرعلى اف تنها مسلمان عضو دفتر سیاسى شوروى است.
على اف اجداد ایرانى دارد و در گذشته ۱۷ سال رئیس پلیس مخفى آذربایجان بوده است (دوستى آنها از ۱۹۶۰ در مجارستان شروع شده، در آن زمان آندروپف سفیر شوروى در مجارستان بود و
#سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها در بوداپست یک دانشجوى انقلابى بود و قبل از لیسانسه شدن به آلمان شرقى رفت و بالأخره لیسانس خود را در دانشگاه پاتریس لومومبا ى مسکو گرفت.
خوئینی‌ها در گذشته در اردوگاههاى جنوب لبنان آموزش دیده و در دهه ۱۹۷۰ سرویس‌هاى اطلاعاتی،خبر از رفت و آمدهاى او به بغداد و الجزیره، ژنو، مسکو، طرابلس و وین مى‌دادند.
وى با آیت‌الله خمینى که از سال۱۹۶۴ در اماکن مذهبی عراق در تبعید به سر می‌برد ملاقات کرد و همچنین با ژنرال پناهیان کمونیست قدیمى که در سالهاى ۴۵-۱۹۴۴ رئیس ستاد ارتش خلق جمهورى مهاباد بود ملاقات داشت، وى با تیمور بختیار‌ پایه‌ گذار ساواک نیز ارتباط دارد.
خوئینی‌ها که از سال۱۹۷۵ در آلمان‌شرقى مستقر شده بود، تعلیمات خود را از مارکوس ولف ژنرال آلمان‌شرقى و رئیس سرویسهاى مخفى برلین شرقى آموخته،از دوران کودکى و نوجوانى او اطّلاع زیادى در دست نیست...

هفته نامه فرانسوى ژون افریک،۱۱دسامبر ۱۹۸۵:
…خوئینى‌ها یکى از نزدیکان آیت الله خمینی است که دارای روحیه کریپتو کمونیسم است و از دانشگاه پاتریس لومومبا مسکو فارغ‌التحصیل شده است…
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
روایت ۲۷ / هفته‌نامه انگلیسى اکونومیست ۳۰ ژانویه ۱۹۸۶ :
بنا به گفته یکى از کمونیست‌هاى ایرانى که اخیرا به غرب فرار کرده است،‌ یکى دیگر ازرابط‌هاى شوروى در ایران آیت الله
#سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها مى‌باشد،
بنا بر گزارش سازمان سیا موسوی خوئینی‌ها پس از آنکه در دانشگاه پاتریس لومومبا‌ مسکو تحصیل کرده و بعنوان عنصر نفوذى در ک.گ.ب استخدام شده.
به نظر مى‌رسد که در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ موسوی خوئینی‌ها رابط بین دوستان آلمان شرقى خود در لایپزیک و آیت الله خمینى بوده.
پس از پیروزى خمینى، پیشرفت خوئینی‌ها تماشایى بوده، وى در تسخیر سفارت آمریکا در تهران، توسط دانشجویان دخالت داشت و در میان گروگان‌ها و‌ گروگانگیران به عنوان آیت الله سفارت مشهور بوده.
در سال‌های ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳ توسط خمینى مأمور می‌شود که مسولیت فعالیت‌های مراسم سالانه حج در عربستان رابه عهده بگیرد.
بنا به گزارش سازمان جاسوسى آمریکا در نوامبر ۱۹۸۳ وى پس از آنکه در فرانسه مورد شناسایی قرار می‌گیرد بصورت مخفیانه و‌ زمینی به بلژیک می‌رود و سپس با یک پاسپورت سورى به انگلستان می‌رود که در انگلستان مورد شناسایى قرار گرفته،اما پلیس انگلستان علاقه‌ای به بازداشت او نداشته است.
#موسوی_خوئینی_ها در بریتانیا در صدد سازمان دادن دانشجویان مسلمان و گشایش حسابهاى مخفى در شعب بانکهاى خارجى در جرسى و جزایر کانال مانش بوده است.
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
روایت ۲۸ /در بهار ۱۹۸۲ ژنرال اویسی از منابع نزدیک به خمینی خبر یافت که در سال۱۹۸۱ آمریکا پیشنهاد فروش اسلحه به جمهورى اسلامى داده است.
دولت ریگان از طریقCIAبا امید تجدید رابطه با ایران چندین بار مقدمه چینى نموده بود اما خمینی دست رد به سینه آنها زده و گفته بود که احتیاج بـه دریافت هیچ اسلحه‌اى از شیطان ندارد و به طور خصوصى گفته بود که آمریکایىها به خاطر یک دلار مادر خود را هم مى‌فروشند ما از همه جا مىتوانیم اسلحه تـأمین کنیم، دلیلى ندارد با آنها معامله کنیم.
در سال ۱۹۸۲ اویسى دل شکسته و سرخورده شده بود،در جلسه‌اى باCIA باز هم با رابط خود روبرو شد:«شما مى‌گویید که به ما کمک می‌کنید و در همان حال به خمینى هم پیشنهاد فروش اسلحه مى‌دهید،مىدانم که بازى شما چیست،دارید از ما به عنوان طعمه استفاده مىکنید، تا خمینی را بـه سـر میـز معامله بکشید،اگر مردم آمریکا از این ماجرا مطلع شوند، بسیار خشمگین خواهند شد افسر سیا وقتی با فشار
#ارتشبد_غلامعلی_اویسی مواجه شد،گفت کـه قـضیه اسلحه چندان هم عقیده بدى نیست و فروش اسلحه بـه ایـران می‌توانـد هدفهاى متعددی را برآورده کند.
آمریکا خواهد فهمید که ایران به چه سلاحهایى نیـاز دارد و بدین ترتیب متوجه نکات ضعف ارتش آنها خواهد شد،همچنین موجب تسهیل در ایجاد تماس مستقیم با افسران ارتش شده، اویسى با عصبانیت گفت:اگر که شما به ایران اسلحه بفروشید،اعتبار بین‌المللى آمریکا از بین خواهد رفت،من به رئیس جمهور و وزیر امور خارجه، نامه نوشتم و عواقب آن کار را یادآورى خواهم کرد.
مأمور سیا با اعتماد به نفس کامل پاسخ داد:اولا که من نباید ایـن مطلب را به شما مى‌گفتم،ثانیا من حامل چنان نامه‌اى نخواهم بود اما بدانید که اگر چنان نامه‌اى بنویسید، وزارتخارجه در باطل کردن پناهندگى سیاسى شما تردیدى نخواهد کرد و شما و خانواده‌تان در خطر قرار خواهیدگرفت،روز بعد که من [رفیع‌زاده] دوباره با همان افسر تنها شده بودم، موقعیت را براى بیان کردن حرف دلم مقتضى دیدم،با لبخندى گفت:«سعودی‌ها بدون چراغ سبز واشنگتن کارى نخواهند کرد اگرواشنگتن از عربستان بخواهد که به مخالفین آیت‌الله پول بدهد،آنها در یک چشم به هم زدن اطاعت مى‌کنند و اگر واشنگتن از آنها بخواهد که به ایـران اسلحه بدهند، باز هم معطل نخواهند کرد،آنها بهترین معامله گران دنیا هستند،سپس گفت:منصور، من و تو سیاستگزار نیستیم.
#جمهوری_اشباح
🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
روایت ۲۹ / [منصور رفیع‌زاده کارشناس ارشد ساواک بود که از او‌ به عنوان مغز متحرک #ساواک یاد می‌شود، او‌بعد از #انقلاب۵۷ و خروجش از ایران برای چند سال در سازمان سیا تحلیلگر ارشد بود، وی راوی این سطور و از آخرین افرادی است که با #ارتشبد_غلامعلی_اویسی در ارتباط بوده]
رفیع‌زاده در ادامه دیدار سرنوشت ساز خودش و اویسی و‌ نماینده سیا می‌گوید:«بعدها در زمستان ۱۹۸۲ همان افسرCIA اصرار کرد که ترتیب یک قـرار ملاقـات دیگر بـا
#ژنرال_اویسی را در پاریس بدهم ، تیمسار ابتدا قبول نکرد وگفت:«منصور ما با آمریکایی‌ها فقط داریم وقتمان را تلف می‌کنیم»، وقتى که با مردCIA در رستوران چهارستاره ملاقات کردیم،اویسى طبق معمول یک لیوان آب پرتغال سفارش داد و سپس شـروع بـه حرکـات غیرعادى نمود و گفت:«من نمى‌خواهم امروز راجع بـه سیاسـت حـرف بـزنیم، دلـم مىخواهد گریه کنم،اما چون رسـتوران جـاى مناسـبى بـراى گریـه نیـست در نتیجـه مى‌خواهم بخندم!، او در طول غذا هر وقت که مأمورCIA چیزى در رابطـه بـا سیاسـت بـر زبـان می‌آورد، اویسى با صدایى بلنـد خنـده سـر می‌داد، مـأمورCIA کـه از حرکـات اویسى به شدت عصبى شده بود، با حیرت گفت:«چرا نمى‌خواهی با مـن حـرف بزنی ، مشکلش چیست؟
اویسى باز هم با صدایى بلند زیر خنده زد، مـأمور CIA با ناراحتى فراوان دست از تلاش برنداشت:«مى‌دانم که شما ناراحت و عـصبانى هستید،اما ما با دولت ایران همکارى نکرده‌ایم، یک بار دیگر اویسى خنده بلندى سر داد،در این لحظه همه مشتریان رستوران به ما خیره شدند،این وضعیت حدودا به مدت دو ساعت ادامه یافت،این ملاقات، آخرین تماس
#غلامعلی_اویسی باCIA بود.
چند ماه بعد در هشتم فوریه ۱۹۸۴ او و برادرش در نزدیکى آپارتمـان خـود توسط مزدوران گروه لبنانی جهاد اسلامی، به رهبری عماد مغنیه، در پاریس به قتـل رسیدند.
از آن تاریخ من همیشه در این اندیشه بوده‌ام که اویسى را مزدورهای آیت الله کشتند اما دستور را چه کسی داد؟ CIA ؟
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
روایت ۳۱/ روزنامه جمهورى اسلامى ۱۳۶۰/۴/۷ :
حجت‌الاسلام سید على خامنه‌اى امام جمعه موقت تهـران و نماینـده امام در شورایعالى دفاع که به منظور ایراد سخنرانى و پاسخگویى بـه سـؤالات مردم به مسجد ابوذر واقع در خیابان قزوین رفته بود، حدود ساعت۱۲ دیـروز در حین پاسخگویى به سؤالات مردم بر اثر انفجار یک دستگاه ضـبط صـوت کـه درون آن بمب کار گذاشته شده بود و درمقابل وى قـرار گرفتـه بـود، از ناحیـه گردن و کتف بشدّت مجروح و دچار خونریزى شد...آقای خامنه‌ای بلافاصـله توسط محافظان و با کمک مردم به بیمارستان بهارلو واقع در میدان راه آهن انتقـال یافت و تحت عمل جراحی قرار گرفت ...به گفته مردم بمبى که در ضـبط، کـار گذاشته شده بود، بمب نسبتا قوى بوده است و امام جمعه تهران بـر اثـر تـرکش بمب، مجروح شده است.
خبرنگار ما همچنین گزارش داد در یک طرف، مقدارى خون در کنار عمّامه و سـاعت مچـى حجت‌الاسلام خامنه‌اى بر دور فرش مسجد و در طرف دیگر تکه‌هاى مواد منفجره تى.ان.تى که به گفته پاسداران عمل نشده بـود، دیـده اسـت ...

[گفته می‌شود به دنبال انفجار این بمب قوی، خامنه‌ای تا سر حد مرگ رفته است و‌مدتی هم در کما بوده و‌ سپس دست راست وی از کار افتاده است،در تمامی تصاویری که از وی منتشر شده است فردی که مقابل صورتش بمب، قوی منفجر شده نه جای زخم و جراحتی در صورتش موجود ایت و نه حتی سپختگی در صورت و‌ ریش و‌مو و‌تنها دست وی باند پیچی است که آن‌هم از ظاهر سالم به نظر می‌رسد، اینها در حالی است که گفته می‌شود این بمب قوی در یک ضبط صوت کار گذاشته شده است ، ضبط صوتی که نهایتا ۲۰در ۱۵ سانت است قطعا اگر تماما تی‌ان‌تی بوده هم یا بمب قوی نبوده یا باید نهایتا جراحتی روی صورت برجای می‌گذاشته، در فاصله بستری بودن خامنه‌ای در بیمارستان فردای آن روز #انفجار_دفتر_نخست_وزیری اتفاق افتاد و بخش عمده‌ای از اعضای حزبی که وی در آن عضویت داشت کشته شدند و باز در حالی که ایشان کماکان بستری بوده است، نزدیک به دوماه بعد #انفجار_نخست_وزیری صورت گرفت و‌ #محمد_علی_رجایی و #محمد_رضا_باهنر کشته شدند، آگاهان معتقدند بیشتر وی به جای بیمارستان به حیات خلوت رفته بوده]
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت ۳۲ / [علیرضا نادعلى از اعضای فعال حزب جمهوری اسلامی بود، او تنها دوست و فرد نزدیک به محمد رضا کلاهی (علی) به شمار می‌آمد ، در واقع تنها کسی است که یک‌بار به خانه او رفته بود و با کلاهی در بیرون از حزب رفت و آمد داشته است، پس از ۷ تیر او‌کمتر از یک هفته بازداشت و‌سپس آزاد می‌شود، آنچه می‌خوانید روایت منتشر نشده‌ای است ، از کلاهی عامل بمب گذار #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی که منجر به مرگ‌بهشتی و بیش از ۷۰ تن از نمایندگان مجلس و اعضای حزب شد]

سالهاى اوایل پیروزى انقلاب، حزب یک جایى بود که ورود افراد مختلف، به آن آزاد بود .یعنى همه کـسانى کـه دوسـت داشتند که ارتباطى داشته باشند و خدمتى بکنند، یـک تـشکّلى مطمـئن و اسـلامى، تـشکّل حـزب بـود.
بهـشتى،بـود،باهنر بود،هاشمى و خُـب جوانهـایى مثـل مـن دوست داشتیم که براى خدمت در راه اسلام با این عزیزان، همراه باشیم ،حـزب دربش به روى همه باز بود .خود من رفتم تـوى مـسجدى فرمـى پـر کردم و عضو شدم .
مى‌خواهم عرض بکنم که حضور کلاهى در حزب خیلى حالا سـخت هـم نبـود،چون حزب خیلى گزینشى عمل نمىکرد،خیلى‌ها با یک مقدار اسـتعدادى کـه از خودشان نشان مى‌دادند،وارد مى‌شدند و رشد هم مى‌کردند.

#محمد_رضا_کلاهی اون موقع یک موتور هنداى ۱۲۵ داشت و سریع ورجه وورجه می‌کرد،از این طـرف به اون طرف، توى پیگیریها،که خوب اون وقت ما ماشاالله بهش مى‌گفتیم که دمش گرم چقدر پرکار و با انرژیه... یعنى دائما توى چشم بود به عنوان یک عنصر خدمتکار و پرکار. دانشجوى سال دوّم برق بـود،دانـشگاه امیرکبیر،کـه به خاطر انقلاب فرهنگى تعطیل بود،حالا دقیـق که نمى‌دونم ولى بیست و دو، بیست و سه سالش بود، ولى فعّال بود،یعنى اگر آن حادثه اتفاق نمی‌افتاد،با نوع کارى که مى‌کرد، خیلى زود بـه نظـر مـن مى‌رفت توى شوراى اجرایى حزب و حتی مقامهاى بالاتر پیدا مى‌کرد.

آن شب #ابوالحسن_بنی_صدر تازه برکنار شده بود، جلسه تحلیل بررسی داشتیم و مهندس موسوى تحلیلى نوشته بـود،بـه نام «بنی صدر عامـل دو بحران» ما هم این را در تیراژ دو هزار نسخه کپى کرده بودیم که به اعضاى حزب برسانیم، تا استفاده کنند،احتمالا از بمبها را توى همین کارتن های جزوه‌ها جاسازى کرده بود.
اون شب مدام کارتن‌های جزوه تحلیلها را برمی‌داشت و‌ داخل جلسه می‌برد، احتمال صد درصد بمب در همان کارتن جزوه‌ها بود.
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت ۳۳ / [علیرضا نادعلى از اعضای فعال حزب جمهوری اسلامی بود، او تنها دوست و فرد نزدیک به محمد رضا کلاهی (علی) به شمار می‌آمد ، در واقع تنها کسی است که با کلاهی در بیرون از حزب رفت و آمد داشته است، آنچه می‌خوانید دومین بخش از روایت منتشر نشده‌ای است ، از کلاهی عامل بمب گذار #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی که منجر به مرگ‌بهشتی و بیش از ۷۰ تن از نمایندگان مجلس و اعضای حزب شد]

کلاهى چند جلسه قبل از آن شب از بچه‌ها در مورد ستونها و
پایه‌هاى محل حزب سؤال کرده بود،به نظر من کلاهى کار شاقی نکرد،نامردى کرد،هنرى نبود، دو‌بمب بوده، بمـب اول روى میـز جلـوى سخنران بود و بمب دوم کنار ستون اصلی.
ساعت ۷/۵شب بود که آقای طالبى که الان مداح است، یک موتـور یاماهـا ۱۲۵ داشت، از این استارتى‌ها،داشت بیرون مىرفت،کلاهى مرا بلند کرد و گفت خسته شده این را تا یه جا برسان، خسته شده امشب،ولى من همش اضطراب داشـتم،هنوز لباسم را در نیاورده بودم که صدا را شنیدم،صـداى انفجـار را،بدوبدو برگشتم حزب زمانى‌رسیدم که هنـوز نیروهـاى امـدادى تـازه داشـتند مى‌رسیدند که سریع رفتم داخل، که نیروهاى ویژه رسیدند و دیگر مـا در حـزب ماندیم و آن شب تلخ به صبح رسید.
آن شب تا دور و بر هفت و نیم من بودم،بعد رفتم ولى بعدا از آقاى فاضلى پرسیدم که تعریف کرد، معمـولا وسـط جلـسه مـا پذیرایى هم مى‌کردیم، چون تابستان گرم هم بود، بستنى، شربت، فالوده.
بالأخره با یک چیز خنک، پذیرایى مى‌کردیم، معمولا دو نفره مى‌رفتیم، مى‌خریدیم آن شب #محمد_رضا_کلاهی به بچه‌ها مى‌گوید که من مى‌روم بستنى بخرم، یکى از بچّـه‌هـا خواسته با او برود گفته نه،خودم مى‌روم خُب معمولا مـواقعى کـه مـن بودم چند بار با شهید ترابى یا کلاهى یا بچه‌هاى دیگر مى‌رفتیم و مى‌خریدیم.
همین آقاى‌خلیلى،آن شب، مسئول شیفت نگهبانى دم در حزب بود ایشان مى‌گفت :چند بار موتورش خاموش کرد،که ما توجه‌مـان جلب شد،چون همیشه با یک بار موتورش روشن مى‌شد و مى‌رفت،چرا چندین بار هى روشن مى‌شد، خاموش‌مى‌کرد .فکرکنم هول شده بود .نمى‌توانـست درسـت شروع به حرکت کند،ترس و خوف شدیدى داشته ولى خلاصه، محل را ترک می‌کند و ظاهرا چند دقیقه بعدش آن انفجار هولناک صورت می‌گیرد…
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت ۳۵/ حسن آیت ( ۱۳ مرداد ۱۳۶۰) مدارکی دارم که نشان میدهد میر حسین موسوی فراماسون است و فردا مدارکم را به مجلس خواهم آورد.
۸ صبح ۱۴ مرداد (۱۳۶۰) آیت با ۶۰ گلوله ترور و اسناد ربوده شد.

علیرضا نادعلی :
اینکه می‌گویند #حسن_آیت جزو هدفهاى #محمد_رضا_کلاهی بوده را دقیق نمی‌دانم اما اون ایام قبل از انفجـار، آیـت سـر درگیـرى بـا مهنـدس #میرحسین_موسوی از حزب قهر کرده بود و جلسه شوراى مرکزى را هم حتی نمى‌آمد .
بعد از مدّتها که مرحوم آیت به دلیل همان اختلاف با میرحسین موسوى نمی‌آمدند، آن روز، آمده بـود .مـن حـدود سـاعت ۴/۵ همانروز، بعدازظهر رفتم از بیرون حزب چیزى بخرم ، برگشتم که سـوئیچ وسیله شهید مالکى را بدهم، خواستم در بـزنم کـه وارد بـشوم .دیـدم آقـاى آیت هم مىخواهد، وارد بشود سلام و علیکى شد، او در زد ...و البتـه مـن سوئیچ را که دادم، دیگر داخل نماندم .ولى‌شهید آیت خیلى تند و محکم به ملی‌گراها و منافق‌ها حمله مى کرد، با الفاظ خیلى عجیب خُب ما هم واقعا با همه ضعف معلوماتى که داشتیم، مىدانستیم بازرگان یا سنجابى یا بعضى دیگر خُب انقلابى نیستند ، با امام صددرصد نیستند .ولـى شـهید آیت علنا مطرح مى‌کرد.
هفته‌نامه آمریکایى‌تایم‌۱۹۸۱/۷/۲۰ :
هفته گذشته، دولت ایران محمد رضا کلاهب ۲۳ ساله ، دانشجوى رشته علوم را متّهم کرد که دو بمب را که در روز ۲۸ ژوئـن در دفتر مرکزى حزب جمهورى اسلامى منفجر گردید، کار گذاشته و بعد از انفجار ناپدید گردیده است.
ایران ادّعا نمود که تعداد تلفات ۷۴نفر مى‌باشد، امّـا مجلـه تـایم از منـابع‌نزدیک به روحانیّون حاکم دریافته است که تا ۱۵۰ نفر کشته شده‌اند.

کتاب عبور از بحران خاطرات#اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، : یکشنبه ۱۴ تیر ۱۳۶۰:

اوّل صبح آقای #محسن_رضایى به منزل آمد و گزارشى از وضـع مبارزه با گروهکها داد ، معلوم شد که عامل #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی اسـلامى،محمّدرضا (کلاهى از نیروهاى سـازمان مجاهـدین خلـق
است.
از پروندهاى که قبلا انجمن اسلامى دانشگاهش برایش تشکیل داده‌اند، چنین مشخّص مى‌شود...
ادامه دارد
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت ۳۵ / روزنامه جمهورى اسلامى سه شنبه ۱۳۶۰/۴/۱۶، بهزاد نبوى سخنگوى دولت در دنبالـه اظهـاراتش افـزود: عـاملین
[چرا کلمه عاملین جمع بیان شده مشخص نیست] فاجعه ۷ تیر #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی [مشخص شده‌اند ولی توضـیح بیشتری نمى‌توانم بدهم و به محض اینکه امکانپذیر باشد،نتیجـه تحقیقات بعـدا در اختیار مـردم قـرار خواهـد گرفت.
مهندس نبوى پپرامون بمب گذاری در محل حزب جمهـورى اسلامى گفت :مصاحبه من در هفته قبل،۱۲ ساعت بعد از وقوع حادثه بود، یعنى زمانى که هم جنازه‌ها از زیر آوار در نیامده بود و کارشناسان نظر خود را نگفته بودند البته اطلاعات اولیه به ما نشان داده بود که دو موتور سوار با چند بسته به مدرسه پشت حزب رفته‌اند و به گفته‌هاى مستخدم آن مدرسه، کـه گفتـه بـود انتهاى این کوچه بن‌بست است توجه نکرده بودند و شواهد موجود حاکى از آثـار انفجار درمدرسه بود و ما برمبناى آن اطلاعات، مطالب هفتـه پـیش را گفتـیم.

روزنامه جمهورى اسلامى، سید اسدالله لاجوردى:
در ارتباط با فاجعه بمب گذارى در دفتر حزب جمهورى اسلامى درتحقیقاتى که بعمل آمده، یک نفر بعنوان متهم اصلى شناخته شده کـه متـوارى اسـت و شـماره تلفنى از او بدست آمده که مربوط بـه یکـى از بنگاههـاى فـروش مـوادّ منفجـره می‌باشد و صاحب آن بنگاه هم متوارى است و تحقیق هنوز ادامه دارد، که نتایج آن را به اطّلاع ملّت خواهیم رساند.

روزنامه جمهورى اسلامى خطبه‌هاى نماز جمعه هاشمى رفسنجانى :
حزب جمهورى اسلامى یک مؤسّسه فوق العاده دربسته‌اى نبوده و تکیه بر افکار عمومى بوده و یک جوان ظاهر الصلاح در طول یکسال، دوسال مى‌تواند به شکلى عمل کند که اعتماد را جلب بکند .این خیلى سخت نیست جاسوسـهاى دنیا، بیش از اینها تحمل مى‌کنند .آنهم در مؤسّسات بسیار دقیـق و پیچیـده در یک حزبى که اساس آن بر ارتباط و اعتماد به مردم است، یک جوان دانشجو با ظاهر فریبنده و نشان دادن خدمت صالح، مى‌تواند اعتماد جلب بکند و اینطور شده بود .بنابراین اینجا هم نشان قدرت مخالف نیست ....آن شب تلاش زیادى کردند که افرادى را هم که ممکـن بـود، آنجـا نروند به آنجا بکشانند،مثلا شهید محمّـد منتظـرى خیلـى کـم در آنجلـسه مى‌آمد. یکى دو بار شاید آمده بود آن شب با تلفن‌هاى مکرر بـه خانـه‌اش، گفته بودند که کار لازمى است، شما حتما باشید.
ادامه دارد
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کتاب عبور از بحران خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی پنج شنبه ۱۱ تیر ۱۳۶۰:
... عصر به جلسه فاتحه حزب جمهورى اسلامى، بـراى شـهداى انفجـار بمب در دفتر مرکزى حزب رفتم گفته شد که تعداد شهدا بیشتر از هفتاد و دو نفر است ولى قرار شد به خاطر اعتبار و ارزش عدد هفتاد و دو و شباهت آن با شهداى کربلا و جا افتادن آن، عوض نشود.

روزنامه جمهورى اسلامى دوشنبه ۱۳۶۰/۵/۲۶ :
محمّد جواد باهنر درمـورد عـدم سـازمان اطلاعـاتى در وزارت کشور، گفت :شوراى انقلاب، لایحه‌اى را تـصویب کـرد کـه مراکـز #اطلاعات_نخست_وزیری متمرکز شوند تا هماهنگى باشد، البته این مانع این نیست که وزارت کشور هم سازمان اطلاعاتى داشته باشد.
[کم کم مسئولان وقت جمهوری اسلامی متوجه می‌شوند که نه تنها نفوذ عظیم بلکه فعالیت‌های مشکوک امنیتی در اطلاعات نخست وزیری در حال انجام است اما چون توان برخورد با آن را ندارند در صدد تشکیل نهادهای موازی برمی‌آیند]

نشریه همشهرى ماه مصاحبه حسین موسوى تبریزى تیر ۱۳۸۰:
من اوایلى که به دادستانى آمدم یکى از مشکلات ما این بود که کمیته بـراى خودش کار مىکرد، سپاه براى خودش کار مىکرد .دادسراى انقلاب تهـران، آقـاى لاجوردى هم براى خودش کار مىکرد و هر کدام هـم بـراى خودشـان گـروه مسلح داشتند، اطلاعات داشتند ...بعد کارى که ما کردیم، همـه اینهـا را جمـع کـردیم، از سـپاه و کمیتـه و نخـست وزیـرى و دادسـراى انقـلاب تهـران و آقـاى فلاحیان را مسئول هماهنگى اینها قرار دادم و دو سه ماه که با هم هماهنـگ شدند، کارها خیلى خوب پیش رفت و بیش از۸۰ خانه تیمى مجاهدین خلـق را کشف کردند و همان جا بود که محل اختفاى موسى خیابانى و سرانشان کشف شدند...

کتاب عبور ازبحران خاطرات هاشمى رفسنجانى،سه شنبه۲۷ مرداد ۱۳۶۰:
اداره جلسه را به عهده آقاى #موسوی_خوئینی_ها گذاشتم و خودم به #اطلاعات_نخست_وزیری براى شرکت در یک جلسه مشورت مهم امنیتى -سیاسى رفتم.
‌با حضور آقایان‌رجائى،بـاهنر،موسـوى اردبیلـى #بهـزاد_نبوى ، #خسرو_تهرانى و#محسن_رضایى ؛ جوانـب موضـوع را بررسـى نمودیم احتمال موفّقیّت براى دشمن ضعیف است حفاظت بیشتر از امام،خودم،مجلس، صدا و سیما و توجه بیشتر به ارومیه [مشخص نیست چرا ارومیه] شـب را بـراى مراعـات امنیت به منزل احمد آقا رفتم چون منطقه جماران، بهتـر از هـر جـاى دیگـر محافظت مى‌شود...
ادامه دارد
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت ۳۷ / [پس از #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی و محرز شدن نقش #محمد_رضا_کلاهی ،#جواد_قدیری و #زهره_عطریانفر در این انفجار بسیاری از فعالان جمهوری اسلامی به فکر ایجاد یک نهاد امنیتی متمرکز افتادند، #محمد_جواد_باهنر نخست وزیر توان برخورد با #اطلاعات_نخست_وزیری را نداشت و در نتیجه به فکر ایجاد یک نهاد اطلاعاتی در وزارت کشور می افتد، سپاه اگر چه فعال بود اما همه تمرکزش به جبهه بود و کمیته‌ها را هم بیشتر به مبارزه با مشروب و بدحجابی و‌ مواد مخدر مشغول کرده بودند،در همین حال اطلاعات نخست وزیری فعالیت خود را گسترش داده بود]
مصاحبه با مهدی قائم از اعضای اطلاعات نخست وزیری وقت:
#خسرو_تهرانی بود #سعید_حجاریان هم بود هم نبود، رابطه عجیب بود، اما #مسعود_کشمیری بود، یعنی آقای #محمد_علی_رجایی ایشان را چشمش می‌دانست، #محسن_سازگارا هم مثل حجاریان هم بود هم نبود، ایشان در یک ساختمانی در جردن درگیر ترور و ضد ترور بودند، اما در جلسات بودند، کارهاى تعقیب و مراقبت و جلب و به یک معنا عملیاتهاى لازم به عهده رضا عاصف و مجموعه اطلاعات سپاه بود، #بهزاد_نبوی هم به نوعی همه کاره بود #محمد_رضا_تاجیک بود که جانشین تهرانی بود و بعد رفت انگلیس ،بیژن تاجیک هم بود، بخش ضد کودتا، محمد گلشاهى( همون محمدساجدى است) بازجویى مى‌کرد که بعد تشکیل وزارت اطلاعات سال‌ها معاون ارزیابى بود و بعد هم در پروژه‌هاى اقتصادى بنیاد شهید رفت و زد به اقتصاد و گرایش به جریان منتظرى داشت فکر کنم مدتی هم زندان بود.
یوسف تشرفى بود از نیروهاى #فریدون_وردى_نـژاد (اطلاعات سپاه)، نادر دبیران بود بهش می‌گفتیم‌ محمد کتابى بعد نمى‌دانم چى‌شد ولى منفک شد از کارهاى اطلاعاتى، احمد رمضانى بود که هیئت مدیره‌ یک شرکتى شد، که بعـدها به اتهـام جاسوسـى براى روسها و شرق به بعضى از اون شرکت زدند (اطلاعات نیروی قدس سپاه‌ دار و دسته وردى‌نژاد حمله کردند دفترش تو‌ درگیری کشته شد، سعید مظفرى بود که در واقع جانشین حجاریان بود که با رکنى کار مى‌کرد، حسن لاهوتى بود که جزو بازجوها بود و مهدى اربابى که با کشمیری تو‌ ستاد ضدکودتا هم بودند. جواد قدیری هم بود شوهر زهره عطریانفر که خواهر محمد عطریانفر بود، بعد جالبه آقای باهنر به تشکیلات اطلاعات نخست وزیری مشکوک‌ میشه به همین عطریانفر میگه برو‌ وزارت کشور یک تشکیلات اطلاعاتی راه بنداز»
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت ۳۸ / سید رضا زواره‌ای: #مسعود_کشمیری به همراه مهندس رضوى که از اعـضاى شـوراى مرکزى سازمان مجاهدین انقلاب بود به هادوى دادستان انقلاب معرفی شـده بود برای مبارزه با کودتا در ارتش، از مجراى هادوى به اداره دوّم ارتش همون رکن ۲ که اصلى‌ترین تشکیلات حفاظتى ارتش به شمار مى‌رفت، معرفی شد، او هم به ساختمانى رفت که مقر اصلى جاسوسی آمریکا در خاورمیانه بود، در مقر فرماندهى ادارى سیا در ایران از اونجا بود که‌ حدود دو کـامیون اسناد از طریق او جابجا شد به دفتر انقلاب که زیر نظر #بهزاد_نبوی بود و بعد هم کل مدارک‌ مفقود شد، بعد گفتند که توی همون هواپیما با بنی صدر و‌ رجوی رفته بیرون و‌ هیچ وقت هیچ کسی حتی جرئت نکرد دنبال اون بره و‌ تحقیق بکنه، همین آقای #محسن_سازگارا که الان خارج از کشور است آن زمان گارد نبوی و رضایی بود یعنی مشخص نبود ایشون در سپاه است در #اطلاعات_نخست_وزیری است در کجاست، ما بعد #انفجار_دفتر_نخست_وزیری که می‌دانید چند روزی هم ایشان بازداشت بود، هرکجا می‌رفتیم تحقیق ایشان بودند و مانع می‌شدند بعد بازداشت هم‌که دیگر حکم داشتند که ؛«امام گفته تحقیقات را متوقف کنید»

مصاحبه با #عزت_شاهی :
توى ستاد خنثی سازى کودتا، یک قسمتى اخبار مردمى را جمع مى‌کردند،یک کارگر با حالِ بنگاه معاملات ملکى بود .تلفنى خبر داد که فلان جا، دستگاه‌هاى عجیب و غریب تبادل اطّلاعات و امواج دارند و کلّى اسلحه و مدارک که به نظرش مربوط به کودتا بود، سرپرست ستاد مهدی منتظرى بود، معاونش هـم کـشمیرى ، فـردا صـبحش زنگ زده بود و گفت: کسى چرا نیامد؟ همه وسایل را بردند؛ ولى نفراتش هستند بیاید بگیرید،سرى بعد زنگ زد فحش خـواهر و مـادر کـه:فـلان فـلان شـده‌هـا، همتـون نامردید منافقید و… یعنی وضعیت اینجوری بود که هر جا که مهم بود ، چند نفری بالاش نشسته بودند که بعدا معلوم می‌شد یا منافقند، یا جاسوس سیا و‌ شوروی هستند ، یا بی عرضه.
هیچ کس که واقعا دلسوز بود کاری نمی توانست بکنه، هر کسی را هم که مهم بود و دلشان می‌خواستند کشتند و بمب گذاشتند و ترور کردند ، اسمش را هم‌گذاشته بودند #گروه_فرقان ، یعنی این فرقان اسم رمز اینها بود»
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یکی از وکلای شریفه محمدی، زندانی محکوم به اعدام، درباره تخلفات دادگاه رسیدگی به پرونده شریفه محمدی، می‌گوید: «نظریه ضابط در شعبه ۲ دادگاه انقلاب به صورتی حجت تلقی شده  و خلاءهایی که در این نظریه بوده و ما آن را به دادگاه اعلام کرده بودیم، همه نادیده گرفته شده است.»
این وکیل دادگستری ادامه داد: «نکته‌ای که وجود دارد این است که در این پرونده در جریان دادرسی هم ایراداتی داشتیم. برای نمونه به ما اخطار موضوع ماده ۳۸۷ قانون آیین دادرسی کیفری نشد و جلسه رسیدگی بدون ابلاغ این اخطاریه به ما تشکیل شد. همچنین جلسه رسیدگی به صورت غیر حضوری بود و موکل ما از زندان به دادگاه آورده نشد. در یک رسیدگی کیفری اصولا چنین اتفاقی بی‌مبنا و بی‌معنا است. اصولا جریان رسیدگی به پرونده‌های کیفری باید با حضور متهم باشد و حتی جریان دادرسی باید ثبت و ضبط شود اما متاسفانه ایشان احضار نشدند و در جلسه رسیدگی از طریق ویدیو کنفرانس حضور داشتند.
همه این ایرادات را هم در جلسه رسیدگی عنوان کردیم و هم الان در حالی که هیچکدام از این ایرادات برطرف نشده و بدون اینکه به ما اخطار موضوع ماده ۳۸۷ قانون آیین دادرسی کیفری ابلاغ شود، جلسه رسیدگی برگزار شده، بدون اینکه ایرادات ما به نظریه ضابط پاسخی داده شود.»
وکیل #شریفه_محمدی تاکید کرد: «از همه اینها عجیب‌تر این است که بعد از جلسه رسیدگی، دادگاه مکاتباتی با ضابط داشته است که اقدامی خلاف قانون است. مطابق قانون باید آخرین مطالبی که در دادگاه مطرح می‌شود دفاع متهم باشد و متهم دفاع آخر خود را مطرح کند. اساسا فلسفه اخذ دفاع آخر از متهم هم همین است که او تا پایان دادرسی و با علم به همه مندرجات پرونده و پیش از صدور حکم آخرین مطالب خود را اعلام کند. با این حال متاسفانه در این پرونده، خلاف رویه قانونی بعد از جلسه رسیدگی و بدون اینکه نظریه ضابط به ما ابلاغ شود مکاتباتی با ضابط شده که ما از آنها بی‌اطلاع بودیم و براساس اینها رای صادر شده است.»
رئیسیان در پایان گفت: « ما مجددا فرجام خواهی خواهیم کرد و امیدواریم که در دیوان عالی کشور این موارد در صدور حکم اصلاح شود.»
#اخبار_زندانیان_سیاسی_عقیدتی #اعدام_نکنید #جمهوری_اعدامی #CutTheRope

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍میلاد فدایی‌اصل، زندانی سیاسی سابق، به بهانه تولد محسن شکاری، که هم‌بندی‌اش در زندان بود و اولین معترض #انقلاب۱۴۰۱ است که سر به دار شد، را نوشته که مروری است بر آخرین روزهای زندگی #محسن_شکاری :
«…محسن صدایم کرد تا در حمام سیگاری بکشیم، گفت: “ به کسی نگفتم هنوز،حکمم را ابلاغ کردند، اعدام است!
…تمام توانم را جمع کردم و گفتم:«ازین حکم‌ها زیاد دادند،بعید است به اجرا برسد،احتمالا در تجدیدنظر می‌شکند و بعد از چند سال آزاد می‌شوی»
بعد از اعلام خاموشی، در آن سکوتِ سیه‌فام اوین، زمانی که داشتم احتمالات پیش روی خودم و صبا(همسر میلاد) را مرور می‌کردم، آمد کنارم نشست و شروع به حرف زدن کرد.
انگار همه عمر دنبال این فرصت‌ها بود.
فرصت حرف زدن و شنیده شدن،دنبال کسی که بی آنکه از او چیزی بخواهد، شماتتش کند، تنبیهش کند، وسایل بازی‌اش را بشکند و سرش داد بکشد، فقط و فقط بشنود،از لحظه‌های حسرت بار نوجوانی‌اش گفت. عشق به هیجان روایتِ نسل بی آینده لبریز از آرزو، تهی از اعتماد.
ششمین، هفتمین یا هشتمین هم‌بندی. نمی‌دانم محسن شکاری چندمین هم‌بندی‌ام بود که طی این چهارده سال اعدام شده است. اما غم‌انگیزترین آنهاست، اعدام محسن برای من و هم‌بندیانش، نماد قتلِ غم‌انگیزِ یک نسل است،نسلی که مبارزه را نه در سیاست که در عشق به زندگی یافته است.»
#اعدام_نکنید #جمهوری_اعدامی #CutTheRope

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍محسن شکاری را اگر خامنه‌ای نکشته بود ، امشب از آرزوی تولد ۲۴سالگیت می‌گفت؛ ۵ اسفند تولد #محسن_شکاری است.
اولین معترض اعدام‌شده در جریان خیزش سراسری.
محسن، نخستین معترضی بود که با اتهام واهی «محاربه» با حکم قاضی ابوالقاسم صلواتی اعدام شد.
محسن متولد سال ۱۳۷۸ بود و در کافه‌ای در هفت‌حوض تهران کار می‌کرد. ۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری در خیابان بازداشت شد. سپس در دادگاه انقلاب به دلیل بستن خیابان ستارخان و مجروح‌کردن یک مامور بسیجی به محاربه متهم شد.
اولین جلسه دادگاه او دهم آبان ۱۴۰۱ برگزار شد و این حکم در دیوان عالی هم تایید شد.
اعدام این شهروند معترض در حالی صورت گرفت که خانواده تهدید به سکوت شده بودند و به آنها وعده داده شده بود که در صورت عدم اطلاع‌رسانی فرزندشان را آزاد خواهند کرد.
انتساب اتهام «محاربه» به محسن کاملا غیر قانونی بود. با استناد به گزارش خبرگزاری قوه قضاییه، محسن، تنها مأموری را مجروح کرده و آن مامور ۱۳ بخیه خورده است و محسن از سلاح استفاده نکرده است.
خوب است به مناسبت تولد او، خاطره‌ای از محسن را به روایت کاووس لاریجانی، زندانی سابق سیاسی بخوانیم: «در بند ۳۵۰ اوین، تعدادی از بچه ها آزاد شدند و قرار شد از اتاق ۹ به اتاق ۷ جا به جا بشم؛ اتاق ۷ اتاقی بود که ‎محسن شکاری اونجا بود. داشتم برای جا به جایی آماده می‌شدم که محسن به اتاق ما اومد و گفت عمو کاووس، پتو هاتو لازم نیست بیاری، برات پتو انداختم و جات رو آماده کردم.
گفتم چی می‌گی محسن؟
رفتم اتاق هفت، دیدم محسن زاغه‌ی خودش رو برای من خالی کرده و پتو هاشو برای من گذاشته و خودش به تخت سه رفته. هرچی گفتم محسن بیا سر جای خودت، قبول نکرد و گفت این زاغه رو برای شما خالی کردم.
این در شرایطی بود که بچه های دیگه سر زاغه و تخت های پایین بعضی اوقات دعواشون می‌شد!
#اعدام_نکنید #جمهوری_اعدامی #CutTheRope

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍مادر و خواهر #محسن_شکاری، جوان معترضی که در جریان خیزش انقلابی بازداشت و توسط نیروهای سرکوبگر اعدام شد، با حضور بر سر مزارش سالگرد تولد او در پنجم اسفندماه را گرامی داشتند. شکاری در آذرماه سال گذشته اعدام شد.
#اعدام_نکنید #جمهوری_اعدامی #CutTheRope

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🟢در ‌ چند سال اخیر ، رژیم ایران با نظر و محوریت خامنه‌ای سه برنامه‌ی هدفمند و پر هزینه را برای تقویت موقعیت و تضمین بقای خود دنبال کرده است: برنامه هسته‌ای ، برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای.
فرمانده‌ی اصلی و مغز متفکر برنامه‌ی نفوذ منطقه‌ای، قاسم سلیمانی بود که رویای تشکیل « #هلال_شیعی» در #خاورمیانه سر داشت و با کمک مهره‌های منطقه‌ای مثل #ابومهدی_المهندس در عراق، به سرعت در حال پیاده‌سازی آن بود، که به محض اراده آمریکا و ایجاد دردسر برایش در #سفارت_آمریکا_در_بغداد از سر راه برداشته شد و بقول #ماله_کش_اعظم فقط یک دستش ماند!
در حوزه‌ی موشکی، نیز از #حسن_تهرانی_مقدم به عنوان مغز متفکر نام برده می‌شد ک رویای ساخت « موشک اسرائیل‌زن » داشت، #پدرموشکی بود و دست آخر در حالیکه بقول خودش و‌ دوستانش تا یک قدمی پیروزی بود پودر شد!
اما در حوزه‌ی هسته‌ای، #محسن_فخری_زاده پاسداری که اگر نگوئیم دانشمند (که قطعا نبوده) اما طراح ارشد و‌فرمانده متبحر هسته‌ای نظامی #جمهوری_اسلامی بود که در رویای ساخت «بمب اتم» بود که ظاهرا فقط سرش مانده است!
«بی پدر شده های جمهوری اسلامی دارد کم کم زیاد می‌شود»

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[سرتیپ مهدی منتظری پس از کودتای نوژه مسئول تشکیل ستاد ضد کودتا می‌شود، او در ادامه تحقیقاتش به اعضای اطلاعات نخست وزیری مظنون می‌شود اما از ادامه تحقیقاتش منع می‌شود، وی در دهه هفتاد، رئیس سازمان حفاظت اطلاعات ارتش بوده، این گفتگو برای اولین بار در ایران بریفینگ منتشر می‌شود]
#اطلاعات_نخست_وزیری را الان که نگاه کلی بیندازیم بهش واقعا اگر نبود، خیلی از فجایع اتفاق نمی‌افتاد، اگرچه کارهای خوبی هم کرد، شاید تنها کار خوبش کشف #کودتای_نوژه بود، ولی همین‌جا مثلا بنی عامرى و قادسى و قربانیفر اینها باید بخاطر کودتا محاکمه می‌شدند، اما به هر حال از طرف همین‌ها رفتند لندن و شدند مسئول خریدهاى بازرگانى برای جنگ منصفانه بگوئیم کارهای خوبی هم‌کردند.
اما
#جواد_قدیرى یک آدمى بود که سابقه تشکیلاتى کار با مجاهدین خلق را قبل از انقلاب داشت،زندان هم رفته بود و با #مسعود_رجوى هم بند بود و از نوچه‌هاى رجوى در زندان بود و جالبه که بعد از آزادى از زندان و جریانات انقلاب، یک دفعه سر از دستگاه اطلاعاتى در می‌آورد.
جواد قدیرى، از همان اوایل شکل گیری کمیته‌ها در دوره رضوى مشغول به کار شد،از همان کمیته پایش به اطلاعات نخست وزیری باز شد و طبیعی است دسترسی داشته به خیلی از اسناد و مدارک محرمانه، بعد ۷ تیر ما بررسی کردیم دیدیم هزاران سندی که اصلا هیچ ربطى به قدیری نداشته را ، اینهـا را بـا خودشان جمع آورى کرده بودند و بردن باخودشان.
یعنى او با
#مسعود_کشمیرى هر چه را مى‌توانستند،بردند،کشمیرى،جواد قدیرى و زنش #زهره_عطریانفر که خواهر #محمد_عطریانفر است که آن زمان در اطلاعات نخست وزیری بود و‌ بعد سال ۶۳ که وزارت اطلاعات تاسیس شد، شد رئیس سازمان حفاظت اطلاعات شهربانی و‌ بعد نیروی انتظامی، یعنی بعد از آقای #حمید_نقاشیان که به نقاشان معروفه.
زهره عطریانفر همسر جواد قدیرى است و‌ در
#سازمان_مجاهدین_خلق در اصـفهان بـا سنا برق زاهدى یا وحیده حری وامثال اونها در ارتباط بوده.
جـواد قدیرى هم یک نیروى عادى و ساده تشکیلات منافقین نبود، یعنى جزو نفرات کلیـدى و رده بالاى اونها بود.
کتاب غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹:
قدیرى عضو با سابقه سازمان مجاهدین خلق از اطلاعات نخست وزیری در اداره دوم سـتاد ارتش به انجام وظایف مشغول مى‌شود.
جواد قدیرى شنودها را پیاده و تجزیه و تحلیل مى کرد...
#جمهوری_اشباح
🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
[سرتیپ مهدی منتظری در دهه هفتاد، رئیس سازمان حفاظت اطلاعات ارتش بوده، این گفتگو برای اولین بار در ایران بریفینگ منتشر می‌شود]
جواد قدیرى همچنین در زمانی که در
#اطلاعات_نخست_وزیری بود با #عباس_زریبافان و یکى دو نفر دیگر از رفقاش «ناصر قلى هوشمند» معاون ساواک اصفهان را اواسط فروردین ۵۹ از زندان قصر تحویل گرفتند که ببرند اصفهان، گفتنـد تـوى ۱۵ کیلومترى پاسگاه پلیس در حین فرار کشته شد که هیچ وقت راست و دروغش مشخص نشد اما همان زمان همه به آنها مشکوک شدند، گزارش کردند که این‌ها چک بشوند #خسرو_تهرانی زیر نامه نوشت:«لزومی ندارد»
در اینکه جواد قدیرى از مجاهدین بود شکی نیست ، اما اینکه وقتى خواست بپره و در بره، پرونده‌هاى نوژهای‌هـا و غیر نوژهای‌ها را هم که انحصارى هم فکرکنم بود، با خودش برده را من از روز اول گفتم نمی‌پذیرم، این‌ها مصرف داخلی داشت و همین‌ آقایان در داخل پنهانش کردند .
…. اطلاعات سپاه، معاونت امنیت داشـت کـه مـسئولش مهـدى‌نـژاد همین آقای فریـدون وردى‌نژاد بود،این آقا تو کل زندگیش چهار خط انشا هم ننوشته بود، یکهو تو‌اصلاحات شد رئیس خبرگزاری ایرنا، بعد شد استاد دانشگاه بعد شد سفیر!
در حالی که اگر کسی بشیند پرونده همه این‌ها را بالا پائین کنه واویلاس…یا همین آقای
#فیض_الله_عرب_سرخی که کارشناس #اطلاعات_نخست_وزیری بود اینها به اسم مبارزه با جریان راست و سلطنت طلب و مشروطه‌ چی هرچه مجاهد بود را گفتند کارشناس هستند و آوردند در نخست وزیری و از آنجا میفرستادند سپاه یا ارتش یا حتی به کمیته‌ها و وزارتخانه‌ها ، یک دفتری زده بودند به اسم دفتر انقلاب از آنجا می‌فرستادند.
رضا عاصف از اعضای گروه توحیدی بدر بود که بعد سازمان مجاهدین انقلاب تشکیل شد،از آنجا آمد اطلاعات نخست وزیری و‌ از آنجا شد مسئول دفتر سیاسی سپاه پاسداران،درست مثل
#اکبر_گنجی .
یا مثلا اکبر براتى ایشون زندانی بود، تو‌ زندان‌گفتند از نفاق توبه کرده ، همان جا شد بازجو و بعد فرستادنش وزارت بازرگانی.
عباس یزدانفر در نخست وزیرى یک مقطعى آمد و سعید حجاریان خیلى به او نزدیک بود، اکبر طاهرى که اگر اشتباه نکنم از بستگانش هم بود با
محمد مـسعود ابوطـالبى در اون زمان که کل کشور روی هوا بود دفتر تاسیس کردند که بروند مثلا رسیدگی کنند به وضعیت دانش آموزان ایرانی در آلمان…
#جمهوری_اشباح
🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
امروز زاد روز ۲۶ سالگی میلاد آرمون است،
محکوم به اعدام در پرونده ظالمانه اکباتان بدون هرگونه دلیل و مدرک
میلاد آرمون، ۲۶ ساله، یکی از شش متهم #پرونده_اکباتان است که از سوی شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام «مشارکت در قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده است.

صدور حکم اعدام از سوی شعبه ۱۳ دادگاه کیفری در حالی است که این حکم تنها به امضای دو عضو مستشار دادگاه رسیده و رئیس شعبه ۱۳ با صدور یک رای اقلیتی با حکم اعدام علیه متهمان پرونده مخالفت کرده است.

در رای صادره از سوی دو قاضی مستشار، مستند اثبات اتهام «مشارکت در قتل عمد» به میلاد آرمون، اعترافات اجباری او نزد ضابطان در نتیجه شکنجه‌ شدید توسط آنها است. اعترافاتی که بارها توسط میلاد آرمون در مقابل مقام قضایی رد شده و به گفته رئیس شعبه ۱۳ دادگاه کیفری، هیچ مدرکی دال بر صحت آنها در پرونده وجود ندارد.

از سوی دیگر، انتساب اتهام استفاده از چاقو به میلاد آرمون، تنها مستند به یک ادعای واهی در همان ابتدای بازداشت او بوده و بر شهادت‌های اجباری دیگر متهمان پرونده علیه او استوار است. حال آنکه بنا بر قانون، شهادت‌های متهمان یک پرونده مشترک علیه یکدیگر مسموع نیست و قانونا نباید مستندی برای صدور حکم قرار گیرد. ضمن اینکه برخی از متهمان داشتن چاقو و استفاده آن از سوی میلاد آرمون را رد کرده‌اند.

مستندات پرونده نشان می‌دهند هیچ مدرکی مبنی بر قتل آرمان علی‌وردی توسط میلاد آرمون در پرونده وجود ندارد و این حقیقت در رای اقلیتی صادره از سوی رئیس شعبه ۱۳ نیز به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است.
#صدایشان_باشیم #اعدام_نکنید #جمهوری_اعدامی #CutTheRope

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing