ایران بریفینگ
6.17K subscribers
18K photos
26.3K videos
32.4K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
حسین کریمی علویجه، ۵۴ ساله، ساکن اصفهان بود.
او دو فرزند داشت که آنها نیز برای تأمین نیازهای زندگی به کارگری مشغول بودند.
در طی اعتراضات سراسری به دلیل افزایش قیمت بنزین در #آبان_خونین_۹۸ ، نیروهای سرکوب اعتراضات از گلوله‌های جنگی استفاده کردند.
در دومین روز از اعتراضات در اصفهان، #حسین_کریمی_علویجه در مقابل منزل خود توسط گلوله نیروهای حکومتی زخمی شد و جان خود را از دست داد.
پسر ۱۸ساله او نیز در حین تلاش برای کمک به پدرش، با شلیک گلوله توسط نیروهای سرکوب گر از ناحیه کتف و ریه زخمی شد.
پیکر حسین با حضور گسترده نیروهای امنیتی در گلزار علویجه ملک شهر به خاک سپرده شد و خانواده‌اش را تهدید کردند که هیچگونه اطلاع‌رسانی در رابطه با نحوه شهادت حسین انجام ندهند.
او متولد ۲۰ شهریور ۱۳۴۸ و کارگر ذوب آهن اصفهان بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسین شهبازی، از جاویدنامان و قهرمانان آبان ۹۸ در قلعه حسن خان است.
پدر یک پسر خردسال که دیگر چیزی از پدر بیاد ندارد جز تصویر بر دیوار ، حسین، کارگر کانکس‌سازی در تهران و عاشق فوتبال و از هواداران و‌ فعالان در باشگاه استقلال بود.
‏⁧حسین شهبازی ⁩ در ⁧ #آبان_خونین_۹۸ ⁩ با شلیک سه گلوله بر قلبش به قتل رسیده است.
‏حسین یک فرزند خردسال به نام پارسا داشت، پارسای کوچک کمی پدر را به یاد دارد اما بیشتر با خاطرات و سنگ مزار پدر بزرگ شده است ، مادرش گفته است پارسای ۸ ساله حالا می‌گوید من را حسین صدا بزنید.
#حسین_شهبازی نیز همانند سایر شهیدان آبان ۱۳۹۸، نیروهای امنیتی فشار زیادی بر خانواده‌اش وارد کردند تا قتل او را اطلاع رسانی نکنند و مراسم خاکسپاری را در سکوت و تنها با حضور خانواده برگزار کنند.
در نهایت، روی سنگ مزار حسین، آرم باشگاه محبوبش، استقلال، حک شد و این متن به چشم می‌خورد:«از خاک، به خاک - از مرگ چه باک»
او متولد ۲۹ تیر ۱۳۷۱ بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حمید شریفی متولد ۱ تیر ۶۶ در شهرستان فریدن اصفهان و ساکن زینبیه ارزنون بود.
کارگر کارخانه و یکی از پر کارترین کارگران بود و همه پرسنل کارخانه به او ارادت خاصی داشتند.
پنج سال بود که ازدواج کرده بودند و در انتظار داشتن فرزند بودند ، سه ماه بود که دختری به زندگی‌شان رنگ داده بود که در اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در مقابل زینبیه اصفهان با سه گلوله جنگی در دم جان سپرد، پیکر #حمید_شریفی مطابق معمول توسط نیروهای امنیتی دزدیده شد ، دوازده روز پیکر او‌ در سردخانه‌ اصفهان نگهداری شد تا خانواده‌اش رضایت دادند که او در تصادف جان باخته اما همزمان ۳۰ میلیون بابت پول گلوله از آنها گرفتند .
اگرچه حکومت از خانواده خواسته بود که علت مرگ را تصادف اعلام کنند اما اجازه برگزاری مراسم به آنها ندادند و حتی شبانه بیلبورد اعلام فوت وی را هم پاره کردند.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
چهره‌ای معصوم و خندان که جمهوری اسلامی کودک کش با ضربات مکرر باتوم آن را خونین و غمگین و خاموش کرد…
نوجوانی که در #آبان_خونین_۹۸ به دلیل ضرب و شتم شدید و ضربات مکرر شوکر و باتون به گردن و جمجمه‌اش به‌دست اشرار جمهوری اسلامی پر پر شد.
#محسن_محمد_پور نوجوان ۱۷ ساله‌ای که جمهوری اسلامی در حالی جمجمه‌‌اش را زیر ضربات باتون و شوکر له کرد که او «رخت محرم» به‌تن داشت.

پیام حکومت این است که: مهم نیست شما مذهبی هستید یا نه. شیعه هستید یا سنی، مسیحی، یهودی یا زرتشتی و... وقتی باوری غیر از آنچه جمهوری شیطانی می‌خواهد داشته باشید؛ محکوم به مرگ خواهید شد.
او دانش آموز بود و‌ در کنار تحصیل کارگر بنایی و ساختمانی بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیررضا عبدالهی در ۷ مهر ۱۳۸۵ در پارس‌آباد مغان متولد شد.
او که به همراه خانواده‌اش به
#اسلامشهر مهاجرت کرده بود در کنار درس کمک پدرش نیز بود و‌ کارگر گچکار ساختمان بود.
امیررضا در تاریخ ۲۵
آبان ۱۳۹۸، هم‌زمان با دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، به معترضان پیوست و در خیابان کاشانی اسلامشهر هدف تک تیراندازان جانی خامنه‌ای قرار گرفت.
پیکر امیررضا پس از سه روز، در ۲۸
آبان ۱۳۹۸، به خانواده‌اش تحویل داده شد و او را در زادگاهش، پارس‌آباد مغان، به خاک سپردند.
امیررضا با وجود سن کم، هنوز چیزی از زندگی ندیده و به هیچ‌یک از آرزوهایش نرسیده بود، اما او باور داشت که ظلم پایدار نمی‌ماند.
او یکی از با استعدادترین و آگاه ترین دانش آموزان اسلامشهر بود که پیش از این بخاطر نوشتن روزنامه دیواری در مدرسه و مطلبی درباره ظلمهای جمهوری اسلامی برای یک هفته از مدرسه اخراج شده بود .
#امیررضا_عبداللهی از مظلومان و گمنامان #آبان_پایان_ناپذیر_اسلامشهر است و اولین کودک زیر ۱۸ سال است که در آبان ۹۸ نامش می‌درخشد.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
حسین قدمی ، یکی از مظلومترین‌‌ کشته شدگان #آبان_خونین_۹۸ است.
#حسین_قدمی متولد ۱۳۶۸ و اهل الوند قزوین و ساکن فردیس کرج، روز ۲۵ آبان ۹۸ او هم در بین معترضین فردیس کرج بود که به ضرب گلوله قاتلان #یگان_ویژه به شکم، پا زخمی شد، او را به بیمارستان به آفرین منتقل کردند اما بیمارستان‌ها در آن روز از نیروهای امنیتی دستور داشتند از پذیرش افرادی که با گلوله زخمی و مجروح شده‌اند خودداری کنند و آنها را به بیمارستان‌های نظامی و مراکز انتظامی دلالت کنند، دوستان حسین وقتی امتناع بیمارستان از پذیرش را دیدند تقاضای باند و پانسمان کردند اما در همین لحظات حسین به دلیل شدت خونریزی در مقابل بیمارستان جان باخت.
در آبان ۹۸ تاکنون مشخص شده ۱۸ معترض زخمی به علت عدم پذیرش بیمارستان‌ها جان باخته‌اند.
حسین کارگر تراشکار بود.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر شهید #آبان_خونین_۹۸ ، #مهرزاد_رضایی
به مناسبت #روز_جهانی_کارگر : مهرزاد هم خودش کارگربود وهم من!
من #دادخواه خون پسرم هستم.
ظالمان پسرمن را آسمانی کردند.
پسر من جاودانه شد...
لعنت برقاتلانش، تبریک میگویم به #کارگران_ایران پیروز و پاینده باشید
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بهمن جعفری، کارگر ۲۸ ساله در ۲۵ #آبان_خونین_۹۸ در #شیراز با هفتاد گلوله‌ی ساچمه‌ایِ جمهوری‌اسلامی کشته شد.
پدرش از غم او سکته‌ی مغزی کرد و مدتی بعد از آن، درگذشت.

#علیه_فراموشی #بهمن_جعفری #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این حال امروز مادر مهرزاد رضایی هست.
#مهرداد_رضائی جوان کارگر ۲۵ ساله بود که در ۲۶ #آبان_خونین_۹۸ در محله سرآسیاب از حوالی کرج شهید شد.
دو ماه بعد از قتل مهرزاد دو مامور مرد از ماموران #سازمان_اطلاعات_سپاه_پاسداران با یک کیسه برنج و بدون حکم قضایی برای بازجویی وارد خانه این مادر داغدار شدند.
بازجویی از اینکه چرا کنار #مادران_دادخواه برای دادخواهی فرزند بی‌گناهشان ایستاده‌اند.
#روز_جهانی_کارگر #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیرحسین زارع‌زاده، ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۸۰ متولد شد. او فرزند اول خانواده بود و به همراه پدر و مادرش در ملارد زندگی می‌کرد.

امیرحسین ۲۵ آبان ۱۳۹۸، در اولین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در ملارد، سرآسیاب مورد اصابت دو گلولهٔ نیروهای امنیتی قرار گرفت.
یک گلوله به دست و گلولهٔ دیگر به پهلوی او اصابت کرد.
در آبان ۹۸ بیمارستان‌ها بنابردستور شورای امنیت کشور هیچ مجروحی را پذیرش نمی‌کردند، با وساطت یکی از بستگان آنها که پزشک بیمارستان بود بدون نام و پرونده وی را در بیمارستان شهریار بستری کردند، امیرحسین زارع‌زاده در این بیمارستان متاسفانه نمی‌توانست به دلیل نداشتن پرونده مورد عمل جراحی قرارگیرد، نهایتا محددا با وساطت فرد دیگری و پس از ۹ روز او را به بیمارستان میلاد تهران منتقل کردند که به‌دلیل عدم رسیدگی مناسب و تأخیر در انتقال به موقع به بیمارستان میلاد تهران، به علت عفونت شدید، در تاریخ ۱۴ آذر دست چپش از کتف قطع شد و به کما رفت.

امیرحسین دو گلوله خورده بود که باعث قطع نخاع و قطع یک دست و سوراخ شدن ریه اش شده بود.
او‌ درکنار بیش از صد گلوله ساچمه‌ای که بر تنش نشسته بود، گلوله‌ای که بر پهلو اصابت کرده بود ریه‌اش را سوراخ کرد و در نخاع نشست.
او ۴۲ روز بر روی تخت بیمارستان جان کند و مادر داغدیده اش قطره قطره در کنار او آب شدنش را به نظاره نشست تا ۱۰دیماه که جسم مجروح او از این دنیا پرکشید و آسمانی شد.
#امیر_حسین_زارع_زاده نوجوانی بود که همیشه به دنبال کمک به مردم بود و در بحث‌های مربوط به جامعه نظر می‌داد، دیپلم خود را به تازگی کسب کرده بود و به شغل مورد علاقه‌اش، یعنی تعمیرات موبایل، مشغول بود.
به گفته مادرش او در نهایت با لبی تشنه در حالی که تنها ۱۸ بهار را دیده بود پرکشید.
خانواده امیرحسین با ایستادگی در مقابل این حکومت و دیکتاتور خون‌خوار با قاتل نامیدن خامنه‌ای در تمام این سالها شجاعت امیرحسین را تکثیر کرده‌اند.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز زادروز نقدعلی رمضانی، متولد اردیبهشت ۱۳۳۹ در زنجان است، در قاسم آباد اسلامشهر نانوا بود و‌ همزمان با برادرانش در مافین آباد اسلامشهر کشاورزی می‌کردند.
او که فردی سیاسی و آگاه به مسائل جامعه بود در #اعتراضات_دی_ماه ۱۳۹۶ نیز بازداشت و‌ شش ماه در زندان اوین بسر برده بود، پیش از آن نیز در #شورش_اسلامشهر در دهه ۷۰ نیز به جرم آتش زدن سر در آبرسانی اسلامشهر بازداشت شده بود.
در دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ او در مقابل ساختمان شهرداری اسلامشهر در حال کمک به یک جوان زخمی بود که مزدوران سرکوبگر از داخل شهرداری به صورت او شلیک کردند و او در دم به قتل رسید.
دوستانش می‌گویند آخرین حرفی که زد و بر زمین افتاد مرگ بر خامنه‌ای بود.
مطابق معمول پیکر او را نیروهای امنیتی دزدیدند، خانواده #نقد_علی_رمضانی پس از یک هفته تلاش موفق شدند پیکرش را از سردخانه پزشکی قانونی کهریزک بگیرند، آنها در تلاش بودند تا او را طبق وصیتش در امامزاده عقیل اسلامشهر به خاک بسپارنداما نیروهای امنیتی اجازه دفن او را در قبری که پیش از آن حتی خانواده‌اش خریداری کردند ندادند و در نهایت او را در اسلامشهر دارالسلام، قطعه ۲۰، ردیف ۱۷، در کنار محسن جعفر پناه و محمد طاهری دو شهید دیگر آبان خونین ۹۸ به خاک سپرده شد.
نقد علی اگر چه از گمنامان آبان خونین است اما زندگی او نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم است.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سجاد در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵ متولد شد. او تک فرزند و ورزشکار بود و دیپلم مکانیک داشت. یک ماه بود که سربازی را تمام کرده بود و به کار در یک فروشگاه لوازم یدکی خودرو مشغول بود و در ملارد زندگی می‌کرد.
#سجاد_رضایی ، عصرِ ۲۵ آبان ۱۳۹۸، دومین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ برای رفتن به منزل از محل کار خود خارج شد. پس از آن به جمعیت مردمِ معترض در سرآسیاب ملارد پیوست و در همین هنگام از پشت به سینه‌ و‌کمرش شلیک شد.

خانوادهٔ سجاد رضایی از شنبه ۲۵ آبان، از او بی‌خبر بودند. پس از شش روز، نیروهای امنیتی با خانوادهٔ «سجاد رضایی» تماس می‌گیرند و به آن‌ها خبر می‌دهند که پسرشان کشته شده‌است، اما از پیکر او‌ خبری ندارند و از آنها می‌خواهند که بروند و‌ پرونده اعلام مفقودی وی را در کلانتری مختومه کنند.
پس از رفتن خانواده به کلانتری فردای آن روز ساعت پنج صبح پنج‌شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸، پیکر سجاد رضایی را در مقابل غسال‌خانهٔ قبرستان محلات رها کرده بودند.
مأموران امنیتی برای خاک‌سپاری سجاد رضایی شرط گذاشتند که نباید خبررسانی شود و مراسم هم باید خانوادگی برگزار شود.
آن‌ها به خانوادهٔ رضایی اعلام کردند که «حق ندارید بگویید سجاد تیرخورده، باید بگویید او در اغتشاشات با قمه کشته شده یا تصادف کرده‌است»
پیکر سجاد رضایی در ۱ آذر ۱۳۹۸ در روستای شهر میزان خمین به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مبین عبداللهی متولد ۲۵ اردیبهشت ۷۱ اهل و ساکن روانسر کرمانشاه بود
مبین قهوه‌خانه داشت. فوق دیپلم حسابداری بود و هفت ماه بود که ازدواج کرده بود.
#مبین_عبدالهی برای کمک به راه اندازی و اجاره قهوه‌خانه برای یکی از دوستانش به جوانرود رفته بود.
در جریان اعتراضات
#آبان_خونین_۹۸ مبین در جوانرود بود روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ حدود ساعت ۴ بعدازظهر بود که سه راه اصلی جوانرود شلوغ شده بود مردم معترض همه جا بودند و نیروهای سپاه به سمت آنها شلیک میکردند.
مبین با تعدادی از دوستانش مقابل پاساژ بود که به طبقه دوم در قهوه‌‌خانه رفتند.
از پنجره داشتند بیرون را نگاه میکردند که مامورا هم به سمت پاساژ شلیک کردند ، چهار گلوله به سینه و‌ گردن و‌ قلب مبین اصابت کرد، مغازه دوربین داشت و فیلم آن همان زمان در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
مبین تا چند دقیقه حواس داشت و به دوستانش گفت من را تنها نگذارید دوستانش به اورژانس زنگ زدن اما قبل از رسیدن اورژانس مبین جان سپرده بود.
اداره اطلاعات به مغازه‌های اطراف گفته بود که حق ندارید دوربین‌های‌تان را به کسی بدهید. فیلم دوربین‌ها را ازشان گرفته بودند تا فردی که تیراندازی کرده بود مشخص نباشد.
شاهدان صحنه گواهی دادند که آنان که شلیک میکردند نیروهای سپاه بودند و با کلاشینکف را به رگبار بسته بودند.
خانواده مبین اجازه کالبد شکافی به پزشک قانونی ندادند، پدرش گفت مثلا پزشک قانونی می‌خواهد بگوید پسرتان تیر خورده؟ همه به چشم دیدند که پسرم را با گلوله زدید نیازی به کالبد شکافی نیست. و پیکر مبین را شبانه به زادگاهش منتقل کردند.
اطلاعات سپاه خانواده را تهدید کرد که جنازه را به پزشک قانونی میبرند اما پدر مبین گفت که نمیخواهم جنازه فرزندم را به شما بدهم که کلیه اش را دربیاورید و بفروشید گواهی فوت نمیخواهم.
خانواده مبین مجبور شدند شبانه در حالیکه هوا سرد بود و در قبرستان نه برق بود و‌نه آب نداشت پیکر فرزندشان را به خاک سپردند…
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
مبین عبداللهی متولد ۲۵ اردیبهشت ۷۱ اهل و ساکن روانسر کرمانشاه بود مبین قهوه‌خانه داشت. فوق دیپلم حسابداری بود و هفت ماه بود که ازدواج کرده بود. #مبین_عبدالهی برای کمک به راه اندازی و اجاره قهوه‌خانه برای یکی از دوستانش به جوانرود رفته بود. در جریان اعتراضات…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مبین عبداللهی متولد ۲۵ اردیبهشت ۷۱ اهل و ساکن روانسر کرمانشاه بود.
مبین قهوه‌خانه داشت. فوق دیپلم حسابداری بود و هفت ماه بود که ازدواج کرده بود.
مبین آبان۹۸ برای کمک به راه اندازی و اجاره قهوه‌خانه برای یکی از دوستانش به جوانرود رفته بود. در #آبان_خونین_۹۸ مبین در جوانرود بود روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ حدود ساعت ۴ بعدازظهر بود که سه راه اصلی جوانرود شلوغ شده بود مردم معترض همه جا بودند و نیروهای سپاه به سمت آنها شلیک میکردند.
مبین با تعدادی از دوستانش مقابل پاساژ بود که به طبقه دوم در قهوه‌‌خانه رفتند.
از پنجره داشتند بیرون را نگاه میکردند که پاسداران هم به سمت پاساژ شلیک کردند که تیر از پنجره به مبین اصابت کرد.
مغازه دوربین داشت و فیلم آن همان زمان در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
مبین تا چند دقیقه حواس داشت و به دوستانش گفت من را تنها نگذارید دوستانش به اورژانس زنگ زدن اما قبل از رسیدن اورژانس مبین جان باخت.
اداره اطلاعات به مغازه‌های اطراف گفته بود که حق ندارید فیلم دوربین‌هایتان را به کسی بدهید. دوربین‌ها را ازشان گرفته بودند تا فردی که تیراندازی کرده بود مشخص نباشد.
از بیمارستان با خانواده‌اش تماس گرفتند که پای مبین تیر خورده و نگفتند فوت کرده.
شاهدان صحنه گواهی دادند که آنان که شلیک میکردند نیروهای سپاه بودند و با کلاشینکف به مردم از کمر به بالا شلیک میکردند.
خانواده مبین اجازه کالبد شکافی به پزشک قانونی ندادند، پدرش گفت مثلا پزشک قانونی می‌خواهد بگوید پسرتان تیر خورده؟ همه به چشم دیدند که پسرم را با گلوله زدید نیازی به کالبد شکافی نیست. و پیکر مبین را شبانه به زادگاهش منتقل کردند.
اطلاعات سپاه خانواده را تهدید کرد که جنازه را به پزشک قانونی میبرند اما پدر مبین گفت که نمیخواهم جنازه فرزندم را به شما بدهم که کلیه اش را دربیاورید و بفروشید گواهی فوت نمیخواهم.
خانواده مبین مجبور شدند شبانه در حالیکه هوا سرد بود و در قبرستان برق نداشت او را به خاک سپردند.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر مهدی دائمی شهید #آبان_خونین_۹۸ : و تو جبران نمی‌شوی،
حتی باگریه های عمیق...
تورابه رسم امانت به آسمان داده ام، من ازبیست و پنجم هر ماه متنفرم یادآور اون روز تلخ، پنج سال وشش ماه هست کنارم نیستی قاتلینت راحت دارن زندگیشون رو میکنن لعنت به یزیدان این زمانه.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حمید رسولی متولد ۳۰ اردیبهشت ۶۶ اهل کرج و ساکن مهرشهر بود.
جوانی آرام بود و فوق‌دیپلم مکانیک داشت.
پس از دریافت مدرک تحصیلی، مدتی در یک شرکت در ارتباط با فنی آسانسور کار میکرد و مدتی دیگر در یک شرکت پلاستیک، یک مدت هم در یک کارخانه ماشین‌سازی کار می‌کرد .
اما چند سال بعد، به دلیل شرایط اقتصادی، از کار بیکار شد و شغل خود را از دست داد حمید بار دیگر با بیکاری مواجه شد.
چند سال پیش در یک کوه‌پیمایی دسته‌جمعی در کوه‌های عظیمیه کرج، در مقابل دوربین کانال البرز صداوسیما، علت حضورش در کوه را به بیکاری نسبت داد.
در جریان اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸، #حمید_رسولی جزء معترضانی بود که در حسین‌آباد مهرشهر کرج تجمع کرده بودند، او‌ دقایقی پیش از به قتل رسیدنش به دوستانش و حاضران گفته بود:«مردم از ما که گذشت ما که تباه شدیم بخاطر فرزندانمان خیابان را ول نکنیم»
ساعتی بعد مزدوران انتظامی با شلیک گلوله‌های جنگی به سمت معترضان، تلاش می‌کردند تا مانع گسترش اعتراضات شوند.
حمید در ۴۵متری گلشهر تقاطع کوکب درحالی که همراه با همسرش در اعتراضات شرکت کرده بود با شلیک مستقیم مزدوران جمهوری اسلامی در دم در آغوش همسرش جان سپرد.
خانواده حمید تحت فشارهای امنیتی مجبور شدند پیکر حمید را در قزوین شهر مادری‌اش به خاک بسپارند. از خانواده تعهد گرفته شد که در سکوت و بیخبری بدون برگزاری مراسم اینکار انجام شود.
اما صدای دادخواهی آبان ۹۸ تا آزادی ایران بلند است.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریادهای سکینه احمدی، مادر شهید آبان ابراهیم کتابدار بر مزار فرزندش: «قاتل‌ها، آدم‌کش‌ها، لعنت به شما»
#ابراهیم_کتابدار، در ۲۵ #آبان_خونین_۹۸ بر اثر اصابت گلوله در کرج درگذشت.
خانم احمدی سال گذشته از حضور نیروهای امنیتی بر مزار پسرش خبر داده و گفته بود: «نتوانستیم مراسم بگیریم. اجازه ندادند. خودمان رفتیم سر مزار، اما دور تا دور ما را مأمور گرفته بود. گفتند فقط ده دقیقه باید این‌جا باشید. اجازه ندادند مداح بیاید. مراسم را کلاً لغو کردند و مهمان‌های ما را از جلوی در برگرداندند و حتی اجازه ورود ندادند.»
#مردم_را_میکشند_زبانشان_هم_دراز_است

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یکی از گمنام ترین و‌ مظلومترین معترضان جاوید نام در #آبان_خونین_۹۸ حیدرعلی رمضان نژاد است .
#حیدرعلی_رمضان_نژاد متولد ۳ خرداد ۱۳۴۵ از آستانه اشرفیه روستای لشکام وساکن شهرقدس در استان تهران، پدر دو فرزند و صاحب یک سوپر مارکت در #شهرقدس (قلعه حسن خان) بود
حیدر قهرمان عصر روز ۲۵
آبان ۹۸ در نزدیکی محل کارش که مقابل فرمانداری قلعه حسن است با گلوله افراد مسلح از بالای ساختمان فرمانداری هدف سه گلوله به سرش قرار گرفته و در دم‌جان می‌سپارد.
اهالی و‌ کسبه محل او را عمو حیدر صدا میکردند ، نیروهای امنیتی از ترس اعتراضات دیگر پیکر او‌را دزدیدند و مجلس ختم او‌ را در حال برگزاری بر هم زدند.
پیکر او‌ هرگز به خانواده‌اش تحویل داده نشد و بدون حضور خانواده در آستانه اشرفیه روستای لشکام به خاک سپرده شد و‌بعد به خانواده اطلاع دادند.
#علیه_فراموشی

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
محمد طاهری ۱۹ساله دانشجوی رشته مهندسی معماری دانشگاه آزاد پرند و ساکن شهرک قلعه میر شهرستان بهارستان بود.
محمد طاهری، دومین روز اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ در ۲۶ آبان ۱۳۹۸ که همراه با سایر مردم در اعتراضات علیه گرانی بنزین شرکت کرده بود در سر نوری که تعداد معترضین روبه افزایش بود و نیروهای حکومتی بی هدف و مستقیم به سمت مردم شلیک می‌کردند #محمد_طاهری نیز از ناحیه پهلو و شکم سه گلوله نظامی به او‌ اصابت کرده بود به درمانگاه منتقل شد.
به خاطر تعداد زیاد مجروحان او را به بیمارستان منتقل کردند، اما بیمارستان طبق دستوری که از نیروی انتظامی گرفته بود از پذیرش مجروحان گلوله خورده امتناع کرد و محمد مقابل بیمارستان به علت خونریزی شدید پس از ساعاتی به شهادت رسید
پیکر او در قبرستان دارالاسلام اسلامشهر به خاک سپرده شد
در گواهی فوت محمد علت مرگ را برخورد اجسام سخت یا تیز، شوک ناشی از خون‌ریزی و آسیب عروق حیاتی ناحیه شکم و لگن نوشته شده.
خانواده محمد طاهری در سالگرد شهادت فرزندشان از حضور بر مزارش توسط نیروهای حکومتی منع شدند.
خانواده محمد طاهری در تمام این سالیان دادخواه خون فرزند قهرمانشان هستند.
محمد طاهری متولد ۴ خرداد ۷۹ بود.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
سمانه ذوالقدر مزلقانی متولد ۵ خرداد ۶۳ و اهل تهران است.
او‌ در #آبان_خونین_۹۸ همراه با مردم در تظاهرات فلکه دوم صادقیه شرکت کرده بود که در ۲۹ آبان ۹۸ با شلیک تک تیراندازان به سرش در دم به قتل می‌رسد.
#سمانه_ذوالقدر_مزلقایی فرزند مرتضی از گمنام ترین کشتگان آبان خونین است، پیکر او تا شش ماه در سردخانه به عنوان بی نام و‌ نشان در حالی نگهداری می‌شد که تمام اوراق هویتی و موبایل او در اختیار نیروهای امنیتی بود.
در تمام‌شش ماه جستجوی خانواده سمانه در محاکم قضایی و نهادهای انتظامی و‌ قضایی همه از او‌ اظهار بی اطلاعی می‌کردند و‌ حتی در آخر دادگاه انقلاب تهران ، اصلا وجود او را منکر شد، چرا که شناسنامه وی همراهش بود و آنها هم می‌دانیتند، در ششمین ماه درآخر با وساطت یکی از آشنایان آنها در نیروی انتظامی ، پدر وی را احضار و از او‌تعهد می‌گیرند که چنانچه برای دخترش مراسمی نگیرد و رضایت نامه کتبی هم بدهد پیکر دخترش را تحویل خواهد گرفت، پدر سمانه همان شب رضایت می‌دهد و به خانواده گفته می‌شود فقط پدر و مادر دوروز دیگر در بهشت زهرا باشند، سمانه در حضور نیروهای امنیتی و‌ پدر و مادرش در حالی به خاک سپرده می‌شود که فقط برای ثانیه‌ای آنهم در قبر به والدینش اجازه داده می‌شود صورتش را ببینند…
او از گمنام ترین جانباختگان آبان است.
#علیه_فراموشی #آبان_پایان_ناپذیر_ایران

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing