ایران بریفینگ
6.18K subscribers
16.4K photos
25.3K videos
29.8K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امروز_در_تاریخ / ۹ اردیبهشت میلاد قهرمان #مرودشت آرمان عمادی است. او‌اگر درمیان ما بود امروز ۲۹ساله می‌شد.
#آرمان_عمادی در اعتراضات #زن_زندگی_آزادی در مرودشت توسط مزدوران جمهوری اسلامی به قتل رسید.
او ۲۴ آبان‌ ۱۴۰۱ با گلوله ماموران زخمی شد اما روز بعد به اعتراضات پیوست و این‌بار مجددا گلوله ماموران به سر و گردنش اصابت کرد. ماموران او را دیر به بیمارستان رساندند و روز ۲۸ آبان‌ در بیمارستان به قتل رسید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #مهسا_امینی #انقلاب_آزادی_ایران

Irbr.news
@irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اولین سالروز کشته شدن جاویدنام آرمان عمادی روز پنجشنبه ۲۵ آبان ماه در کنار مزار او در آرامستان روستای عماد آباد برگزار می‌شود.
#آرمان_عمادی ، جوان ۲۸ ساله، اهل مرودشت، روز ۲۵ مهرماه ۱۴۰۱، با شلیک مستقیم گلوله نیروهای سپاه پاسداران کشته شد.
آرمان در اعتراضات روز ۲۴ مهر زخمی شده بود اما باز به خیابان رفت و این بار با اصابت گلوله جنگی وحوش جنایتکار خامنه‌ای به قتل رسید.
#دادخواهی_وظیفه_هر_ایرانی #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔖آرمان عمادی فرزند مهروش و یونس، یک روز پیش از آنکه در اعتراض‌ها به او شلیک شود، با گلوله ساچمه‌ای به دست او شلیک کرده بودند. به خانه رفت و با همان دست زخمی برای مادرش نوشت: «مادرم الله که یار باشد، بگذار دشمن هزار باشد.»
آرمان ۲۸ ساله بود. فوق لیسانس حقوق داشت،کافه‌ای هم به اسم کالدی داشت. اماکن آنقدر اذیتش کرد که مجبور شد کافه‌اش را تعطیل کند.
چند شب قبل از کشته شدنش به دوستانش گفته بود که هرچه از آنها در موبایلش دارد را پاک می‌کند که اگر دستگیر شد دوستانش به دردسر نیفتند.
#آرمان_عمادی به گواه نزدیکانش در مورد اعتراض‌ها و کشتار مردم بی‌تفاوت نبود و مرتب در اعتراض‌ها شرکت می‌کرد. او ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در مراسم سالگرد #آبان_خونین_۹۸ مرودشت استان فارس گلوله خورد.
«آن شب آرمان در اعتراض‌ها بود. ماموران از مسجد محل از فاصله نزدیک چشم آرمان را هدف قرار دادند. جمجمه‌اش شکست. او را بلافاصله به بیمارستان نبردند. در همان مسجد او را نگهداشتند. شاید اگر زودتر به بیمارستان می‌رسید زنده می‌ماند. در بیمارستان چشمش را تخلیه کردند، گفتند جمجمه‌اش شکسته. بعدا گفتند همان موقع دچار مرگ مغزی شده بود با این‌حال تا سه روز در بیمارستان به دستگاه وصل بود. بعد از سه روز دستگاه را خاموش کردند.»
مرودشت شهر کوچکی در استان فارس است. فشارهای امنیتی بر خانواده آرمان عمادی به دلیل فضای بسته و کوچک شهر از همان اول زیاد بود.
منبع نزدیک به خانواده می‌گوید: « حکومت خیلی تلاش کرد نام آرمان جایی درز نکند تا مبادا دستشان رو شود و شهر به هم بریزد. اما موفق نشدند.
پیکر آرمان را اول تحویل نمی‌دادند. از خانواده خواستند بگویند که آرمان بسیجی بوده و وعده دادند که برایش مراسم باشکوه خواهند گرفت. خانواده زیر بار نرفتند. بعد از چند روز که فشار عصبی زیادی به خانواده وارد کردند پیکر او را تحویل دادند.»
با وجود همه فشارها مراسم خاکسپاری، هفتم و چهلم آرمان عمادی به تظاهرات بزرگ ضد حکومتی تبدیل شد. ولی فشارها بر خانواده او هنوز ادامه دارد.
نزدیکان آرمان عمادی می‌گویند ماموران امنیتی همان روزی که به او شلیک کردند ماموران تمام مغازه‌ دارهای محل را تهدید کردند که همه فیلم‌های دوربین‌های مدار بسته را پاک کنند.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
🔖آرمان عمادی فرزند مهروش و یونس، یک روز پیش از آنکه در اعتراض‌ها به او شلیک شود، با گلوله ساچمه‌ای به دست او شلیک کرده بودند. به خانه رفت و با همان دست زخمی برای مادرش نوشت: «مادرم الله که یار باشد، بگذار دشمن هزار باشد.» آرمان ۲۸ ساله بود. فوق لیسانس حقوق…
آرمان متولد ۹ اردیبهشت ۷۳ در شهر مرودشت بود.
او فارغ‌التحصیل رشته حقوق بود و دانش بالایی در زبان‌های فرانسه و انگلیسی داشت. آرمان عاشق طبیعت و به خصوص حیوانات بود و برای آینده‌اش و خانواده‌اش هزاران آرزو داشت.
یکی از آرزوهایش داشتن یک کافه بود. او در شهر خود کافه‌ای راه‌انداخت که به محل کمک‌هایش به بچه‌های بی بضاعت تبدیل شد. اما ماموران حکومت پس از اذیت و آزار بسیار او کافه اش را نیز بستند.
آرمان علاقه زیادی به مطالعه و داشتن اطلاعات عمومی داشت طوری که دوستانش او را “بمب اطلاعات” می‌خواندند.
با شروع اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ زندگی آرمان نیز دگرگون شد. خبرها شهادت جوانان دلیر در شهرهای مختلف و سبوعیت نیروهای سرکوبگر در کشتار مردم او را بشدت منقلب کرده بود.
در روز ۲۴ آبان ۱۴۰۱ که در مرودشت برای سالگرد #آبان_خونین_۹۸ فراخوان داده شد، آرمان نیز در تظاهرات حضور یافت.
مزدوران حمله کردند و او با گلوله ساچمه‌ای زخمی شد.
دوستانش او را به خانه بردند و زخم‌هایش را مرهم گذاشتند. اما #آرمان_عمادی آرام و قرار نداشت و می‌خواست دوباره به تظاهرات بپیوندد. او برای مادرش نوشت:‌«الله که یار باشد بگذار تا دشمن هزار باشد»
و خود دوباره به خیابان‌ رفت.
این‌بار قاتلانی که در مسجد ولی عصر کمین کرده بودند با گلوله‌های جنگی به سر او شلیک کردند و آرمان شجاع دل بر زمین افتاد.
نیروهای سرکوبگر او را به داخل مسجد بردند و نگه داشتند. وقتی به بیمارستان منتقل شد، وضعیتش بسیار وخیم بود و دیگر دچار مرگ مغزی شده بود…
نیروهای امنیتی از خانواده‌اش خواست که آرمان را به عنوان یک بسیجی معرفی کنند تا پیکرش را تحویل بدهند. اما خانواده‌اش نپذیرفتند و در مقابل این درخواست ناپاک مقاومت کردند.
در نهایت او در روز ۳۰ آبان۱۴۰۱ در مرودشت با حضور گسترده همشهریانش به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔖آرمان عمادی فرزند مهروش و یونس، یک روز پیش از آنکه در اعتراض‌ها به او شلیک شود، با گلوله ساچمه‌ای به دست او شلیک کرده بودند. به خانه رفت و با همان دست زخمی برای مادرش نوشت: «مادرم الله که یار باشد، بگذار دشمن هزار باشد.»
آرمان ۲۸ ساله بود. فوق لیسانس حقوق داشت،کافه‌ای هم به اسم کالدی داشت. اماکن آنقدر اذیتش کرد که مجبور شد کافه‌اش را تعطیل کند.
چند شب قبل از کشته شدنش به دوستانش گفته بود که هرچه از آنها در موبایلش دارد را پاک می‌کند که اگر دستگیر شد دوستانش به دردسر نیفتند.
#آرمان_عمادی به گواه نزدیکانش در مورد اعتراض‌ها و کشتار مردم بی‌تفاوت نبود و مرتب در اعتراض‌ها شرکت می‌کرد. او ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در مراسم سالگرد #آبان_خونین_۹۸ مرودشت استان فارس گلوله خورد.
«آن شب آرمان در اعتراض‌ها بود. ماموران از مسجد محل از فاصله نزدیک چشم آرمان را هدف قرار دادند. جمجمه‌اش شکست. او را بلافاصله به بیمارستان نبردند. در همان مسجد او را نگهداشتند. شاید اگر زودتر به بیمارستان می‌رسید زنده می‌ماند. در بیمارستان چشمش را تخلیه کردند، گفتند جمجمه‌اش شکسته. بعدا گفتند همان موقع دچار مرگ مغزی شده بود با این‌حال تا سه روز در بیمارستان به دستگاه وصل بود. بعد از سه روز دستگاه را خاموش کردند.»
مرودشت شهر کوچکی در استان فارس است. فشارهای امنیتی بر خانواده آرمان عمادی به دلیل فضای بسته و کوچک شهر از همان اول زیاد بود.
منبع نزدیک به خانواده می‌گوید: « حکومت خیلی تلاش کرد نام آرمان جایی درز نکند تا مبادا دستشان رو شود و شهر به هم بریزد. اما موفق نشدند.
پیکر آرمان را اول تحویل نمی‌دادند. از خانواده خواستند بگویند که آرمان بسیجی بوده و وعده دادند که برایش مراسم باشکوه خواهند گرفت. خانواده زیر بار نرفتند. بعد از چند روز که فشار عصبی زیادی به خانواده وارد کردند پیکر او را تحویل دادند.»
با وجود همه فشارها مراسم خاکسپاری، هفتم و چهلم آرمان عمادی به تظاهرات بزرگ ضد حکومتی تبدیل شد. ولی فشارها بر خانواده او هنوز ادامه دارد.
نزدیکان آرمان عمادی می‌گویند ماموران امنیتی همان روزی که به او شلیک کردند ماموران تمام مغازه‌ دارهای محل را تهدید کردند که همه فیلم‌های دوربین‌های مدار بسته را پاک کنند.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
دو سال پیش #در_چنین_روزی جنگیدند و در خیابان خون پاکشان معنای شرافت و آزادگی شد؛ جانباختگان جاویدنام ۲۸ آبان ۱۴۰۱ :
#عمران_ابرکار راسك
#حسین_شیرازی_پور شیراز
#حبیب_الله_فتحی دیواندره
#فواد_سالاری دیواندره
#ابراهیم_صدری دیواندره
#جمشید_فتحی دیواندره
#حسین_عبدپناه سنندج
#عزیز_مرادی دیواندره
#پیمان_جلیلیان کرمانشاه
#آرمان_عمادی مرودشتپ
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آرمان عمادی فرزند مهروش و یونس، یک روز پیش از آنکه در اعتراض‌ها به او شلیک شود، با گلوله ساچمه‌ای به دست او شلیک کرده بودند. به خانه رفت و با همان دست زخمی برای مادرش نوشت: «مادرم الله که یار باشد، بگذار دشمن هزار باشد.»
آرمان ۲۸ ساله بود. فوق لیسانس حقوق داشت،کافه‌ای هم به اسم کالدی داشت. اماکن آنقدر اذیتش کرد که مجبور شد کافه‌اش را تعطیل کند.
چند شب قبل از کشته شدنش به دوستانش گفته بود که هرچه از آنها در موبایلش دارد را پاک می‌کند که اگر دستگیر شد دوستانش به دردسر نیفتند.
#آرمان_عمادی به گواه نزدیکانش در مورد اعتراض‌ها و کشتار مردم بی‌تفاوت نبود و مرتب در اعتراض‌ها شرکت می‌کرد. او ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در مراسم سالگرد #آبان_خونین_۹۸ مرودشت استان فارس گلوله خورد و سه روز بعد ۲۸ آبان جان باخت.
«آن شب آرمان در اعتراض‌ها بود. ماموران از مسجد محل از فاصله نزدیک چشم آرمان را هدف قرار دادند. جمجمه‌اش شکست. او را بلافاصله به بیمارستان نبردند. در همان مسجد او را نگهداشتند. شاید اگر زودتر به بیمارستان می‌رسید زنده می‌ماند. در بیمارستان چشمش را تخلیه کردند، گفتند جمجمه‌اش شکسته. بعدا گفتند همان موقع دچار مرگ مغزی شده بود با این‌حال تا سه روز در بیمارستان به دستگاه وصل بود. بعد از سه روز دستگاه را خاموش کردند.»
مرودشت شهر کوچکی در استان فارس است. فشارهای امنیتی بر خانواده آرمان عمادی به دلیل فضای بسته و کوچک شهر از همان اول زیاد بود.
منبع نزدیک به خانواده می‌گوید: « حکومت خیلی تلاش کرد نام آرمان جایی درز نکند تا مبادا دستشان رو شود و شهر به هم بریزد. اما موفق نشدند.
پیکر آرمان را اول تحویل نمی‌دادند. از خانواده خواستند بگویند که آرمان بسیجی بوده و وعده دادند که برایش مراسم باشکوه خواهند گرفت. خانواده زیر بار نرفتند. بعد از چند روز که فشار عصبی زیادی به خانواده وارد کردند پیکر او را تحویل دادند.»
با وجود همه فشارها مراسم خاکسپاری، هفتم و چهلم آرمان عمادی به تظاهرات بزرگ ضد حکومتی تبدیل شد. ولی فشارها بر خانواده او هنوز ادامه دارد.
نزدیکان آرمان عمادی می‌گویند ماموران امنیتی همان روزی که به او شلیک کردند ماموران تمام مغازه‌ دارهای محل را تهدید کردند که همه فیلم‌های دوربین‌های مدار بسته را پاک کنند.
#علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
جمهوری اسلامی می‌کشد و حتی اجازه هم نمی‌دهد برای کشته شدگان سنگ قبر نصب کنند، کمتر روز و هفته‌ای است که خبری منتشر نشود که سنگ قبر معترضی تخریب شده است؛
شکستن سنگ مزار آرمان عمادی قهرمان مرودشت هیچ قدرتی نمی‌خواهد، بلکه تنها نشان از ترس از حقیقت است. فکر می‌کنند با نابود کردن سنگ، می‌توانند یاد او را محو کنند، غافل از اینکه آرمان در دل‌های ما باقی‌ است. هر تکه سنگ شکسته، گواهی از ایستادگی و شرافت اوست. شاید مزارش را از بین ببرند، اما نمی‌توانند آزادی را که برای آن جان داد، نابود کنند. #آرمان_عمادی در هر لحظه و در هر فریادی زنده است و خواهد ماند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing