سالگرد جوانی شجاع و بی ادعا است ،که بسیاری حتی نامش را هم نشنیدهاند، حوانی که حتی دوستان و خانوادهاش هم نمیدانستند چه شیردلی است.
از زمان قتل مهسا امینی هر شب در محلههای مشهد شعار نویسی میکرد، طوری که دست خط او را شناخته بودند،او تنها و یکنفری هر شب تمام طول یک خیابان و محله را شعار مینوشت و تنها یک شعار:«خامنهای ضحاک می کشیمت زیر خاک».
در آخر برای او در خیابانها کمین میگذارند.
شنبه ۲۸ آبان در بلوار پیروزی مشهد حدود ده بسیجی، او را گیر میاندازند، فرار میکند به پایش تیر میزنند و بر زمین میافتد،با همان حال در حالی که پایش خونریزی داشت آنقدر با باتوم بر سرورویش میزنند که بیهوش میشود، گمان می کنند که جان سپرده ،در کنار کلانتری هفت تیر مشهد او را میاندازند و میروند .
سرباز کلانتری او را می بیند و به داخل کلانتری میبرندش، #امیر_جواد_اسعد_زاده کمی بعد بهوش میآید، او هنوز توان صحبت کردن داشته است .
در کلانتری برایش پرونده درست میکنند و در حالی که خونریزی داشته و تمام صورتش زخمی ضربات باتوم بوده او را به بیمارستان نمیبرند و بازداشتش میکنند، تقریبا ۲ ساعت بعد حال امیرجواد خراب میشود و از هوش میرود و مأمورین امیرجواد را به نزدیکترین بیمارستان آن منطقه که بیمارستان قلب جوادالائمه واقع در بلوار هنرستان است میبرند. در این زمان ساعت تقریبا ۵ صبح است.
زمانی که امیرجواد معاینه میشود پزشکان متوجه میشوند که به دلیل تروما مغزی و ضربه به جمجمه و خونریزی شدید امیرجواد فوت کرده است.
به کلانتری هفت تیر اطلاع داده میشود که متهمشان فوت کرده، پرسنل کلانتری نگران میشوند بلافاصله یک عده با لباس شخصی به بیمارستان مراجعه میکنند و همان ساعت ۵ صبح جناره امیرجواد را با خودشون میبردند.
فردای همان روز ساعت ۱۲ ظهر به خانواده اش خبر می دهند که تا نیم ساعت دیگر بهشت جوادالائمه مشهد باشند، پسرشان فوت شده و قرار است به خاک سپرده شود…
دو نفر شاهد ضرب و شتم امیر و تیرزدن بسیجی ها به پایش و رهاکردنش در کنار کلانتری بوده اند،بعدها به خانواده امیر مراجعه می کنند و شهادت می دهند، پرونده در دادسرای نظامی مشهد تشکیل می شود،سه ماه بعد دادستان نظامی مشهد به دلیل شناسایی نشدن ضاربان پرونده را مختومه اعلام می کند.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
از زمان قتل مهسا امینی هر شب در محلههای مشهد شعار نویسی میکرد، طوری که دست خط او را شناخته بودند،او تنها و یکنفری هر شب تمام طول یک خیابان و محله را شعار مینوشت و تنها یک شعار:«خامنهای ضحاک می کشیمت زیر خاک».
در آخر برای او در خیابانها کمین میگذارند.
شنبه ۲۸ آبان در بلوار پیروزی مشهد حدود ده بسیجی، او را گیر میاندازند، فرار میکند به پایش تیر میزنند و بر زمین میافتد،با همان حال در حالی که پایش خونریزی داشت آنقدر با باتوم بر سرورویش میزنند که بیهوش میشود، گمان می کنند که جان سپرده ،در کنار کلانتری هفت تیر مشهد او را میاندازند و میروند .
سرباز کلانتری او را می بیند و به داخل کلانتری میبرندش، #امیر_جواد_اسعد_زاده کمی بعد بهوش میآید، او هنوز توان صحبت کردن داشته است .
در کلانتری برایش پرونده درست میکنند و در حالی که خونریزی داشته و تمام صورتش زخمی ضربات باتوم بوده او را به بیمارستان نمیبرند و بازداشتش میکنند، تقریبا ۲ ساعت بعد حال امیرجواد خراب میشود و از هوش میرود و مأمورین امیرجواد را به نزدیکترین بیمارستان آن منطقه که بیمارستان قلب جوادالائمه واقع در بلوار هنرستان است میبرند. در این زمان ساعت تقریبا ۵ صبح است.
زمانی که امیرجواد معاینه میشود پزشکان متوجه میشوند که به دلیل تروما مغزی و ضربه به جمجمه و خونریزی شدید امیرجواد فوت کرده است.
به کلانتری هفت تیر اطلاع داده میشود که متهمشان فوت کرده، پرسنل کلانتری نگران میشوند بلافاصله یک عده با لباس شخصی به بیمارستان مراجعه میکنند و همان ساعت ۵ صبح جناره امیرجواد را با خودشون میبردند.
فردای همان روز ساعت ۱۲ ظهر به خانواده اش خبر می دهند که تا نیم ساعت دیگر بهشت جوادالائمه مشهد باشند، پسرشان فوت شده و قرار است به خاک سپرده شود…
دو نفر شاهد ضرب و شتم امیر و تیرزدن بسیجی ها به پایش و رهاکردنش در کنار کلانتری بوده اند،بعدها به خانواده امیر مراجعه می کنند و شهادت می دهند، پرونده در دادسرای نظامی مشهد تشکیل می شود،سه ماه بعد دادستان نظامی مشهد به دلیل شناسایی نشدن ضاربان پرونده را مختومه اعلام می کند.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
از زمان قتل مهسا امینی هر شب در محلههای مشهد شعار نویسی میکرد، طوری که دست خط او را شناخته بودند،او تنها و یکنفری هر شب تمام طول یک خیابان و محله را شعار مینوشت و تنها یک شعار:«خامنهای ضحاک می کشیمت زیر خاک».
در آخر برای او در خیابانها کمین میگذارند.
شنبه ۲۸ آبان در بلوار پیروزی مشهد حدود ده بسیجی، او را گیر میاندازند، فرار میکند به پایش تیر میزنند و بر زمین میافتد،با همان حال در حالی که پایش خونریزی داشت آنقدر با باتوم بر سرورویش میزنند که بیهوش میشود، گمان می کنند که جان سپرده ،در کنار کلانتری هفت تیر مشهد او را میاندازند و میروند .
سرباز کلانتری او را می بیند و به داخل کلانتری میبرندش، #امیر_جواد_اسعد_زاده کمی بعد بهوش میآید، او هنوز توان صحبت کردن داشته است .
در کلانتری برایش پرونده درست میکنند و در حالی که خونریزی داشته و تمام صورتش زخمی ضربات باتوم بوده او را به بیمارستان نمیبرند و بازداشتش میکنند، تقریبا ۲ ساعت بعد حال امیرجواد خراب میشود و از هوش میرود و مأمورین امیرجواد را به نزدیکترین بیمارستان آن منطقه که بیمارستان قلب جوادالائمه واقع در بلوار هنرستان است میبرند. در این زمان ساعت تقریبا ۵ صبح است.
زمانی که امیرجواد معاینه میشود پزشکان متوجه میشوند که به دلیل تروما مغزی و ضربه به جمجمه و خونریزی شدید امیرجواد فوت کرده است.
به کلانتری هفت تیر اطلاع داده میشود که متهمشان فوت کرده، پرسنل کلانتری نگران میشوند بلافاصله یک عده با لباس شخصی به بیمارستان مراجعه میکنند و همان ساعت ۵ صبح جناره امیرجواد را با خودشون میبردند.
فردای همان روز ساعت ۱۲ ظهر به خانواده اش خبر می دهند که تا نیم ساعت دیگر بهشت جوادالائمه مشهد باشند، پسرشان فوت شده و قرار است به خاک سپرده شود…
دو نفر شاهد ضرب و شتم امیر و تیرزدن بسیجی ها به پایش و رهاکردنش در کنار کلانتری بوده اند،بعدها به خانواده امیر مراجعه می کنند و شهادت می دهند، پرونده در دادسرای نظامی مشهد تشکیل می شود،سه ماه بعد دادستان نظامی مشهد به دلیل شناسایی نشدن ضاربان پرونده را مختومه اعلام می کند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
سالگرد جوانی شجاع و بی ادعا است ،که بسیاری حتی نامش را هم نشنیدهاند، حوانی که حتی دوستان و خانوادهاش هم نمیدانستند چه شیردلی است. از زمان قتل مهسا امینی هر شب در محلههای مشهد شعار نویسی میکرد، طوری که دست خط او را شناخته بودند،او تنها و یکنفری هر شب…
از زمان قتل مهسا امینی هر شب در محلههای مشهد شعار نویسی میکرد، طوری که دست خط او را شناخته بودند،او تنها و یکنفری هر شب تمام طول یک خیابان و محله را شعار مینوشت و تنها یک شعار:«خامنهای ضحاک می کشیمت زیر خاک».
در آخر برای او در خیابانها کمین میگذارند.
شنبه ۲۸ آبان در بلوار پیروزی مشهد حدود ده بسیجی، او را گیر میاندازند، فرار میکند به پایش تیر میزنند و بر زمین میافتد،با همان حال در حالی که پایش خونریزی داشت آنقدر با باتوم بر سرورویش میزنند که بیهوش میشود، گمان می کنند که جان سپرده ،در کنار کلانتری هفت تیر مشهد او را میاندازند و میروند .
سرباز کلانتری او را می بیند و به داخل کلانتری میبرندش، #امیر_جواد_اسعد_زاده کمی بعد بهوش میآید، او هنوز توان صحبت کردن داشته است .
در کلانتری برایش پرونده درست میکنند و در حالی که خونریزی داشته و تمام صورتش زخمی ضربات باتوم بوده او را به بیمارستان نمیبرند و بازداشتش میکنند، تقریبا ۲ ساعت بعد حال امیرجواد خراب میشود و از هوش میرود و مأمورین امیرجواد را به نزدیکترین بیمارستان آن منطقه که بیمارستان قلب جوادالائمه واقع در بلوار هنرستان است میبرند. در این زمان ساعت تقریبا ۵ صبح است.
زمانی که امیرجواد معاینه میشود پزشکان متوجه میشوند که به دلیل تروما مغزی و ضربه به جمجمه و خونریزی شدید امیرجواد فوت کرده است.
به کلانتری هفت تیر اطلاع داده میشود که متهمشان فوت کرده، پرسنل کلانتری نگران میشوند بلافاصله یک عده با لباس شخصی به بیمارستان مراجعه میکنند و همان ساعت ۵ صبح جناره امیرجواد را با خودشون میبردند.
فردای همان روز ساعت ۱۲ ظهر به خانواده اش خبر می دهند که تا نیم ساعت دیگر بهشت جوادالائمه مشهد باشند، پسرشان فوت شده و قرار است به خاک سپرده شود…
دو نفر شاهد ضرب و شتم امیر و تیرزدن بسیجی ها به پایش و رهاکردنش در کنار کلانتری بوده اند،بعدها به خانواده امیر مراجعه می کنند و شهادت می دهند، پرونده در دادسرای نظامی مشهد تشکیل می شود،سه ماه بعد دادستان نظامی مشهد به دلیل شناسایی نشدن ضاربان پرونده را مختومه اعلام می کند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM