خبرگر
2.25K subscribers
25K photos
19K videos
165 files
36.1K links
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
Download Telegram
هشت مارس (روز جهانی زن) روز فراخوان سراسری و همبستگی انسانی #انقلاب_زن_زندگی_آزادی است


هشتم ماه مارس ،روز جهانی زن از اسفند ۵۷ تا به امروز صدای اعتراض زنان به حاکمیت آپارتاید جنسیتی را زنده نگه داشته است و امسال پرچم این روز در دل انقلابی برافراشته میشود که زنانی چون مهسا و ندا و حدیث ونیکا ها... پرچمدار آن بوده اند و به #انقلاب_مهسا نام گرفته است!

ماهها از شروع اعتراضات مردمی در ایران میگذرد که با مرگ #مهسا_امینی شعله کشید و بدنبال آن همه مردم به ستوه آمده از چهل و چهار سال ظلم و جنایت و غارت با شعارهای کوبنده و حق طلبانه خود "زن زندگی آزادی" را فریاد کشیدند.

مردمی که هر روزه قربانی فقر بیکاری و اعتیاد میشوند و از گرانی و فساد به جان آمده اند.
کودکانی که سهم زندگیشان را در سطل های زباله جستجو میکنند و همه معلمان و کارگران و بازنشستگان که برای حق خواهی پای در خیابان کوبیده اند.
همه کسانیکه به جرم تمایلات جنسی خود با مرگ روبرو بوده اند و کسانیکه به جرم عقاید شان تحت سرکوب و ستم قرار داشته اند.
و همه انسانها که زندگیشان به گروگان گرفته شد
یکصدا انقلاب ژینا را رقم زدند.

و اینک هشت مارس روز دادخواهی زندگی است.
دادخواهی روشنایی چشم هایی که به سیاهی کشانده شد و جان های عزیزی که
با خونشان سنگفرش خیابان را گلگون کردند

و هنوز فریاد زن و مرد در خیابان پر طنین است
که" قسم به خون یاران ایستاده ایم تا پایان"
مردمی که با فریاد زن زندگی آزادی در برابر حکومتی ایستاده اند که فقط با جنایت و کودک کشی و سرکوب در برابر اعتراضات مردم دوام آورده است.
و در آخرین ترفندهای کثیف جنایتکاران شاهد رواج مسمومیت های شیمیایی سریالی در مدارس و خوابگاهها هستیم که مسولیت مستقیم آن به متوجه حاکمیت جمهوری اسلامی می باشد.
اما نه تنها پونز و سنگسارو اسید و قتل و جنایت و شکنجه و امروز بیوتروریسم هم نمیتواند زنان را به عقب براند.
زنان در صف مقدم انقلابی هستند که همه مردم را به مبارزه برای زندگی بهتر فرامیخواند.

و اینک بر پرچم #هشت_مارس_انقلاب_زن_زندگی_آزادی #منشور_مطالبات_حداقلی_بیست_تشکل نقش بسته است و از محلات تا مدرسه و دانشگاه، از کارخانه تا خیابان فرامین آن را فریاد میزنیم:

_برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرم‌های تبعیض آمیزعلیه تعلقات و گرایشهای جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعه‌ی رنگین کمانیِ "ال‌جی‌بی‌تی‌کیوآی‌ای‌پلاس"، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی‌ و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل‌ مردسالارانه.

_ لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی.

_آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه زندانیان سیاسی، منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب اعتراضات مردم
و در همین راستا باید سرکوب گسترده زنان فورا پایان یابد و همه قوانین زن ستیز از جمله حجاب اجباری و کودک همسری لغو شود.
زنان ناموس هیچ کس نیستند و باید بر بدن و سرنوشت خود اختیار کامل داشته باشند و هر گونه خشونت بر علیه زنان پایان یابد.

ندای زنان ایران در #هشت_مارس_انقلاب_ژینا ضمن پشتیبانی از فراخوان معلمان برای ۱۶ اسفند از فراخوان ۵۲ تشکل دانشجویان و زنان و جوانان انقلابی برای روزجهانی زن در ۱۷ اسفند نیز حمایت میکنیم و همه مردم آزادیخواه را به همبستگی سراسری فرا میخوانیم.

انقلاب ژینا در هشت مارس طنین
زن زندگی آزادی را به گوش جهانیان میرساند و همگام با همه انسانها در سراسر دنیا فریاد میزنیم:
زندگی را از چنگال کثیف سود و سرمایه بیرون میکشیم.

هشت مارس روز دادخواهی جنایات و سرکوب چندین دهه ظلم و بیداد است و همه باهم با فریاد #زن_زندگی_آزادی به خیابانها بیایبم!

ندای زنان ایران
▫️ نقش پویایی خواست‌ها
▫️ پیرامون «منشور»ها و «برنامه»ها


14 ژوئن 2023

نوشته‌ی: کمال خسروی

🔸 تحلیل مشخص از شرایط مشخص به معنای عزیمت از وضع موجود نیست، عزیمت از امر مشخص است. تعّیناتی که هم‌راهی، هم‌هنگامی و هم‌دوسی‌شان به امر مشخص در مقام مشخصِ اندیشیده هویت می‌بخشند، فقط مرکب از امور واقع نیستند. در ترکیب تعیّناتِ امر مشخصْ هم امور واقع دخیل‌اند، هم فرانمودهایی که خود را هم‌چون امر واقع می‌نمایانند و هم، مهم‌تر از هر چیز دیگر، گرایش‌های رو به زوال یا به ‌سوی بالندگی، و بالقوگی‌های رو به انکشاف. جای‌گزین‌ کردن وضع موجود به‌جای امر مشخص و عزیمت از آن با ادعای «واقع‌بینی»، نه فقط به ابتذالِ سطحی‌نگری فرو می‌افتد و خودْ به جزئی ایدئولوژیک در ترکیب امر مشخص بدل می‌شود، بلکه مهم‌تر از هر چیز دیگر، گرایش‌ها و بالقوگی‌های پویای امر واقع را نادیده می‌گیرد. بی‌گمان بزرگ‌ترین دشواری تحلیل امر مشخص، تشخیص امور واقع از گرایش‌های پویای آن است. این‌جاست که خطاها ممکن، بسا گریزناپذیر، می‌شوند. یگانه راه تشخیص و تمایز گرایش‌ها و بالقوگی‌ها، تاریخیتِ امر مشخص است، بی‌آن‌که تاریخیت به دام تاریخ و تاریخی‌گری افتد: چه در استناد به پیشینه و چه در عطف به پیش‌گوییِ غایت‌شناختی. کشف هم‌دوسی‌های بنیادینِ امر مشخص، و از آن‌جا، استنتاج چیزی که بتوان آن ‌را منطق ویژه‌ی موضوعِ ویژه نامید، کاری است دشوار و نه همواره قرین کام‌یابی. از این‌ رو، چه در طرح تعیّن‌ها و چه در نقد واکاوی‌ها چاره‌ای جز تلاش و فروتنی نیست.

🔸 معضل فراهم‌آوری، تدوین و صورت‌بندی مواد «منشور»ها و «برنامه»ها و تناقضات صوری و محتواییِ مواد آن‌ها در اساس ناشی از همین تنش بین تعین ناظر بر امر واقع و تعین معطوف به گرایش و بالقوگی در چارچوب یک بند یا بین بندهاست. حتی تناقضاتی صوری از این دست که روشن نیست ماده‌ای از منشور یا برنامه به‌مثابه‌ی «خواسته» صورت‌بندی شده یا به‌عنوان «فرمان»، یعنی روشن نیست که این ماده، صورت‌بندی «خواسته»ای از یک مرجع قدرت (نهادین، سیاسی یا اقتصادی) است یا فرمانی برنامه‌ای برای وضع یا برنهادن موقعیتی نهادین‌، ‌سیاسی یا اقتصادی، از این تنش منشاء می‌گیرند که نقطه‌ی عزیمت آن‌ها بین وضع جاری امور یا بالقوگی‌های تحول و تطور آن در نوسان است. همین نوسان بین «خواسته» و «فرمان» است که به تناقضات صوری دیگر راه می‌برد. مثلاً موجب می‌شود بندها یا موادی از منشور به‌مثابه‌ی «حداقل» توصیف شوند، در حالی ‌که بنا بر ترکیب بانیان منشور، شکل «حداکثر» آن‌ها قابل تصور نیست. یا موادی به‌مثابه‌ی «فرمان» طرح می‌شوند، در حالی‌ که ضامن اجرایی یا نیروی سیاسی و اجتماعی پشتوانه‌ی آن‌ها به‌روشنی تعریف نشده ‌است. معضل از یک ‌سو تلاش برای تقلیل‌ نیافتن و محدود نماندن به به‌اصطلاح «واقع‌بینی» و سطح موجود «خواست»هاست، و از سوی دیگر، فاصله‌ گرفتن از خیال‌پردازی‌های سیاسی و اجتماعی‌ای که از افق مبارزه‌ی سیاسی فراتر می‌روند یا چیزی جز تکرار کلیشه‌های بی‌هوده و بی‌محتوا نیستند. حل این کشاکش از یک ‌سو مستلزم به ‌رسمیت ‌شناختن مشروعیت منشورها و برنامه‌های مترقیِ متفاوت و گاه متناقض، و از سوی دیگر، گفت‌وگوی انتقادی بین آن‌ها و پیرامون آن‌هاست.

🔸 تلاش جُستار پیش‌ِ رو کاوش در سرشت خواست‌ها و ژرف‌کاوی در معیارهای تمایز تعینات ناظر بر امر واقع و بر گرایش‌ها و ادای سهمی در این گفت‌وگوی انتقادی است. هدفْ واکاوی و نقدِ چالشی است که رویکرد چپ انقلابی در کشاکش و تنش بین «وضع موجود» و چشم‌انداز رهایی با آن روبه‌روست و پیش‌نهادن معیار تازه‌ای برای سرشت‌نشان خواست‌های جنبش انقلابی، هم‌راه با طرح نمونه‌وار صورت‌بندی برخی خواست‌ها بر پایه‌ی این معیار.


🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3wn

#کمال_خسروی
#قدرت_انقلابی #مبارزه‌_طبقاتی #چپ_رادیکال
#منشور #برنامه_حداقل




https://t.me/khabargar
▫️ در نسبت با منشور مطالبات حداقلی برخی از تشکل‌ها

نوشته‌ی: جلیل شکری

5 مارس 2023

🔸 چندی پیش منشور مشترک مطالبات حداقلی از سوی برخی گروه‌های مدنی و کارگری منتشر شد که از همان ابتدا مخالفت‌‌ها و موافقت‌هایی را به دنبال داشت. ما در این متنِ کوتاه درصدد هستیم تا ضمن برشمردن برخی نکات پیرامون این «منشور»، ظرفیت‌های احتمالی‌ نگارش چنین منشورهایی را نیز یادآور شویم.

🔸 چهار محور اصلی که نقدهای وارد شده بر منشور مطالبات حداقلی را دربرمی‌گیرد شامل: الف) خاستگاه امضاها و اهمیت واقعی بودن آن‌ها؛ ب) وجود برخی امضاهای مشکوک با سابقه‌ی ضدچپ در میان امضاکنندگان؛ ج) ماهیت محافظه‌کارانه و عدم گشودن مسائلی از قبیل «ستم ملی»؛ د) عدم نشانه‌ گرفتن مسائل اصلی کارگران از جمله وضعیت دستمزد و معیشت و ضرورت تاکید بر رفع هر گونه مانع در راه تشکل‌یابی آزاد و مستقل کارگران و همچنین حق برخورداری از اعتصاب به عنوان ابزار سیاسی طبقه‌‌ی کارگر در برابر بورژوازی ایران. در این مقاله تلاش خواهد شد تا هر کدام از موارد بالا به شکل مختصر و جداگانه بررسی شود.

🔸 اهمیت تأثیر هرگونه بیان مطالبات یا راه‌های وصول آن در جایی است که مختصات میدان واقعی سیاست توسط نیروهای واقعی تعیین می‌شود و نه کسانی که الزاماً بهترین سخنان را در متن‌هایشان می‌آورند؛ چراکه در نهایت مهم‌ترین حاضران در عرصه‌ی تغییر سیاست فعلی یعنی کارگران، دانش‌جویان، زنان، ملل تحت‌ستم و سایر گروه‌های تحت‌ستم هستند که باید بانی و مجری این تغییرات باشند.

🔸 امضاکنندگان منشور به درستی به بحث «ستم ملی» اشاره کرده‌اند و آن‌ را یکی از بحران‌های اساسی و ذاتی جمهوری اسلامی دانستند، اما همین‌که به رفع ستم ملی اشاره شود و انگیزه‌ی بیان‌کنندگان این مسأله نیز صادقانه باشد، کفایت نمی‌کند. با نگاهی به کارنامه‌ی ننگین رژیم گذشته و جمهوری اسلامی در این زمینه می‌توان پی‌برد که رفع این ستمْ با نفی مطلق حاکمیت مرکزگرای حکومت مستقر اتفاق خواهد افتاد. مشکل آن‌جایی است که این مسأله به هیچ عنوان باز نشده و تنها به شکل سربسته به وجود چنین ستمی اشاره شده است. این اتفاق زمانی معنادار می‌شود که بسیاری از راست‌گرایان و اپوزیسیون سلطنت‌طلب با حمله به «رفع ستم ملی» مذکور، در هر متنی آن را محکوم و حتی در مواردی به گروه‌های تجزیه‌طلب منتسب کردند. احتمالا تلاش امضاکنندگان برای فرار از این برچسب‌ها و تمایل سیاسی برخی از امضاکنندگان به سرپوش گذاشتن بر مسأله‌ی ستم ملی، که ماهیتی اساساً چپ دارد، یکی از دلایل مهم این سربسته ماندن است.

🔸 عدم نشانه‌ گرفتن مسائل اصلی کارگران از جمله وضعیت دستمزد و معیشت و ضرورت تأکید بر رفع هرگونه مانع در راه تشکل‌یابی آزاد و مستقل کارگران و هم‌چنین حق برخورداری از اعتصاب به عنوان ابزار سیاسی طبقه‌ی ‌کارگر در برابر بورژوازی ایران، از نقاط ضعف اساسی این «منشور مطالبات حداقلی» است... در شرایطی که دست‌کم از دی ماه 96 به بعد، و در اوج آن یعنی آبان خونین 98، کارگران و گروه‌های تحت ستم به وضوح جهت درست تاریخ را نشان ما دادند، از فعالینی که خود را چپ می‌دانند و هریک نام و نشانی از حمایت و مشورت با کارگران را برای دفاع از حقوق و کمک به سازمان‌دهی آن‌ها بر خود نهاده‌اند چه انتظاری می‌رود؟ جز این است که این مطالبات حداقلی باید دست‌کم انعکاس‌دهنده‌ی صدای واقعی کارگران باشند؟ این چگونه منشوری است که حتی از بیان ابتدایی‌ترین خواسته‌ی‌ پایمال‌شده‌ی کارگران سرباز زده است؟...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3qg
#جلیل_شکری
#قیام_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
#منشور_مطالبات_حداقلی


https://t.me/khabargar
🔴 کودکان کوره‌پَزخانه

سال‌هاست
نان‌خشکی‌ها
از محله‌ی ما نمی‌گذرند
زيرا از نانِ خالیِ اين همه سفره
چيزی برای پرندگان حتی
باقی نمی‌ماند،
فقط می‌ماند بعضی شب‌ها
که پدر
دستِ خالی به خانه برمی‌گردد.

هر وقت پدر
دستِ خالی به خانه برمی‌گردد
من می‌فهمم
پنهانی دارد با خودش چه می‌گويد،
همه چيز ... همه چيز گران شده است
قند، چای، نان، چراغ، چه کنم، زهرمار ...
همه چيز گران شده است.

و من هر شب آرزو می‌کنم
ای کاش صمد بهرنگی زنده بود هنوز
هنوز ماهیِ سياهِ کوچولو
به دريا نرسيده بود.
و من هر شب خواب می‌بينم
دست‌هايم دارند بزرگ می‌شوند:
خشت، کوره، آجر
سنگ، بيجه، محمد!
زورم به هيچ‌کدام نمی‌رسد
آجرِ همه‌ی برج‌های جهان
از خواب و خاکسترِ من است
زورم به هيچ‌کدام نمی‌رسد
راهِ کوره‌پزخانه دور است
من بايد بزرگ شوم
من مجبورم بزرگ شوم.

ما حق نداريم گرسنه شويم
ما حق نداريم حرف بزنيم
حق نداريم سرما بخوريم
ما نان نداريم
خانه نداريم
پناه نداريم
شناسنامه نداريم
شب نداريم
روز نداريم
رويا نداريم.

اينجا
ما هرچه داشته فروخته‌ايم
جز گنجِ بزرگِ پنهانی
که پدر به آن شرف می‌گويد
اسمم شرف است
پسرِ زارعبدالله
از پياده‌های پاک‌دشتِ ورامين‌ام
از پياده‌های پاک‌دشتِ بَم، باميان، کرج، کوفه، آسيا!
و ما حق نداريم بميريم
کَفن و دَفنِ درماندگان گران است
مزار و مجلس و گريه گران است
ما اشتباه به دنيا آمده‌ايم
دنيا
جای دزدانِ بی‌شرفی‌ست
که پرندگان را برای مُردن
از قفس آزاد می‌کنند.

سید علی صالحی



#منشور_آزادی_رفاه_برابری
#منصوراسانلوکارگرسندیکالیست_سخنگوی_ستمدیدگان_دادخواه_عضوشورای_ملی_تصمیم_ایران_وعضواتحادیه_مستاجران_نیوجرسی
#جنبش_همبستگی_ستمدیدگان_دادخواه_ایران

@mansoor1999