اندیشکده خرد جنسی
10.7K subscribers
1.48K photos
473 videos
29 files
713 links
تلاش برای توصیف، تحلیل و تولید گفتمان با تکیه برجمهوریت، در حوزه زیست جنسی مان.

ارتباط با ادمین
@Yek_pishnahad_sade
Download Telegram
تغییر اسم!
احمد زید آبادی

خانم انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانوادۀ رئیس جمهور گفته است: "ما اصلاً گشت ارشاد نداریم. پلیس امنیت اجتماعی داریم."
اگر با تغییر اسم، مشکلی حل می‌شود، از این پس زنانی را که از نگاه حکومت حجاب‌شان در خورِ برخورد است، می‌توان "مؤمنه‌های آسانگیر" نام نهاد و کل قضیه را پایان یافته و حل شده تلقی کرد!
#انسیه_خزعلی
#گشت_ارشاد
#پلیس_امنیت
#حجاب
@kherad_jensi
@ahmadzeidabad
اگر به سر خودتان بیاید...
احمد زیدآبادی


شیخ حسین جلالی که به عنوان نمایندۀ مردم رفسنجان و انار وارد مجلس شده است؛ در واکنش به درگذشت مهسا (ژینا) امینی به دفاع تمام‌قد از گشت ارشاد و عملکرد آن برخاسته و مرگ ژینا پس از دستگیری را هم موضوعی عملاً بی‌اهمیت نشان داده است.
صحبت‌های آقای جلالی واقعاً نیازی به نقد ندارد، اما از آنجا که وی عنوان نمایندگی از طرف همشهری‌های کرمانی مرا با خود دارد، برای آنکه درد و رنج برخوردهای تحقیرآمیز و بعضاً منجر به فاجعه را اندکی لمس کند، داستانی خیالی را به او گوشزد می‌کنم.
فرض کنیم در زمان شاه و یا رضاشاه، شیخ حسین جلالی به همراه اهل و عیال و صبیه‌های خود، راهی تهران می‌شد تا مثلاً هوایی تازه کند. بعد هنگامی که در خیابان به اتفاق خانواده‌اش مشغول قدم زدن بود، پاسبانی - نه لزوماً از آن بی‌تربیت‌ها بلکه متین و متشخص - جلو آنها سبز می‌شد و به صبیۀ وی می‌گفت؛ برای دختری در سن او پوشیدن چادر سیاه، خلاف پیشرفت و ترقیات عصر تجدد است و او باید به پاسگاه برود تا در مورد آسیب‌های این نوع پوشش دست و پا گیر و خلاف عرف و مغایر ترقی زنان آموزش ببیند. پرسشم از آقای جلالی این است که در مقابل چنین درخواستی چه می‌کرد؟ با خونسردی و آرامش به صبیه‌اش توصیه می‌کرد که برای دیدن آموزش به همراه پاسبان به پاسگاه برود یا اینکه این درخواست را اهانت به خود و خانواده‌اش می‌دانست و خونش به جوش می‌آمد و بر سر پاسبان فریاد می‌کشید که به تو چه مربوط است که خانوادۀ من چه نوع پوششی دارند؟ مگر تو چه کارۀ مملکتی که اینطور گستاخانه مدعی پوشش زن و بچۀ مردم می‌شوی؟ پیشرفت و ترقی توی سرت بخورد! اگر ما نخواهیم مترقی و پیشرفته باشیم که را باید ببینیم؟ و اگر در این میان پاسبان آن روی دیگرش را نشان می داد و تهدید به استفاده از زور می‌کرد آیا آقای جلالی غیرتش گل نمی‌کرد و خونش به جوش نمی‌آمد و با او درگیر نمی‌شد؟
اگر پاسخ آقای جلالی مورد نخست باشد؛ در آن صورت دفاع او از عملکرد گشت ارشاد موجه است، اما اگر مورد دوم باشد، پس چطور به خود حق می‌دهد تحمل چنین اهانت‌هایی را از سوی شهروندانی با فرهنگ و سبک زندگی متفاوت، توصیه و توجیه کند؟
من خود بارها شاهد بوده‌ام که مأموران گشت ارشاد جلوی خانواده‌ای را گرفته و به زن و دخترشان جلوی همسران و برادران آنها یا با لحنی آمرانه تذکر حجاب داده و یا اصلاً آنان را با تندی و شدت عمل از خانواده جدا ساخته و سوار ون کرده‌اند! یعنی یک جوانمرد یا جوانزن در این دم و دستگاه یافت نمی‌شود که حال آن پدران و پسران را در چنین وضعیتی دریابد؟ بعضی از شهروندان با دیدن چنین صحنه‌هایی از شدت خشم حال جنون پیدا می‌کنند به طوری که می‌خواهند سر خود را به سنگ بکوبند!
این وضع دیگر برای بسیاری از خانواده‌ها واقعاً قابل تحمل نیست! چطور می‌توانند شاهد صحنه‌ای باشند که عده‌ای زن و بچۀ آنها را جلوی چشم یا در غیاب‌شان دستگیر کنند و با خود ببرند؟ مگر چه جرمی مرتکب شده‌اند؟ بنابراین، بحث بر سر چگونگی فوت زنده‌یاد مهسا نیست؛ بحث بر سر اصل پدیده‌ای با کارکرد گشت ارشاد است که اسباب تحقیر و خشم مردم شده است که لازم است بساط آن برچیده شود!
عده ای واقعاً باید به سر خودشان بیاید تا حس دیگران را درک کنند؟

#مهسا_امینی
#گشت_ارشاد
#حسین_جلالی
#تحقیر_شدگی
@kherad_Jensi
@ahmadzeidabad
این که بدتر از گشتارشاد است!
احمد زیدآبادی

با خوشحالی توئیت کرده است: "خانمی بدون روسری برای خرید وارد مغازه‌ای شد. صاحب مغازه از خانم خواست که حجابش را رعایت کند، خانم اما در جوابش گفت؛ دلم نمی‌خواهد، اختیار خودم را دارم. مغازه‌دار هم پاسخ داد، من هم مغازۀ خودم است، اختیارش را دارم و دلم نمی‌خواهد به شما جنس بفروشم"!
ظاهراً طرف با این توئیت خواسته است "محرومیت اجتماعی" زنان بدون روسری را توجیه کند، اما به علت عدم درکش از امر خصوصی و عمومی، جواز هرج و مرج و زد و خورد اجتماعی را صادر کرده است.
پوشش یک شهروند در حدود و ثغور عرف، یک امر خصوصی است و حتی اگر پوشش خاصی، چیزی به نام مقررات و فرامین دولتی را هم نقض کند، یک شهروند دیگر نمی‌تواند مدعی آن شود.
در مقابل، فروشندگی نوعی از خدمات عمومی است و از همین رو، مغازه‌دار به هیچ دلیلی حقِ گزینش‌گری بین مشتریان خود و اعمال تبعیض علیه آنان ندارد.
اگر حق گزینش‌گری و اعمال تبعیض برای یک مغازه‌دارِ خاص بر اساس نوع پوشش مشتریانش به رسمیت شناخته شود، در آن صورت هر مغازه‌داری از این حق برخوردار می‌شود که بر اساس نوع علاقه و نگاه خود به ظاهر مشتریان، از ارائۀ خدمات به بسیاری از آنها خودداری کند.
برای مثال، اگر قرار باشد یک فروشنده مجاز باشد به یک خانم بدون روسری جنس نفروشد، فروشندۀ دیگری هم خود را مجاز می‌داند که به یک خانم چادری یا روسری‌دار کالا ارائه ندهد. این موضوع به دیگر مشخصات ظاهری شهروندان نیز قابل تسری است؛ مانند اینکه فروشنده‌ای به مردان بی‌ریش چیزی نفروشد و فروشنده‌ای دیگر به مردان ریش‌دار. فروشنده‌ای به شهروندان چاق کالا ندهد و فروشنده‌ای دیگر به شهروندان لاغر. مغازه‌داری به افراد دماغ‌گنده خدمت ارائه نکند و دیگری به افراد دماغ‌عمل‌کرده و الی آخر!
حال جامعه‌ای را تصور کنید که ارائه دهندگان خدمات عمومی با چنین ملاک‌های ظاهری مشتریان خود را گزینش کنند! در آن جامعه تشنج و نزاع و زدو خورد، به سرعت برق فراگیر می‌شود و به قول هابز "جنگ همه علیه همه" رخ می‌دهد!
اینکه برخی دستگاه‌های حاکم در صدد برآمده‌اند تا محرومیت‌های اجتماعی از جمله عدم ارائۀ خدمات عمومی به مشتریان بدون روسری را از طریق اقداماتی مانند پلمب مراکز خرید، جایگزین گشتارشاد کنند، در حقیقت نظم و انسجام اجتماعی را از راه به جان هم انداختن شهروندان هدف گرفته‌اند.
در واقع این روش به قدری خطرناک است که همان گشتارشاد کذایی عوارض مخرب بسیار کمتری نسبت به این یکی دارد.
پ.ن: این نوشته مربوط به یک موضوع اجتماعی است و با نگاه سیاسی نوشته نشده است. بنابراین خرده‌گیران خرده نگیرند که نقص عهد شده است!
#گشت_ارشاد
#محرومیت_اجتماعی
@kherad_Jensi
@ahmadzeidabad
🔻 محرومیت از خدمات عمومی به دلیل بی‌حجابی آغاز شد؟

گروهی از اعضای کتابخانه ملی در بیانیه‌ای اعتراضی از تعلیق زنان عضو این نهاد عمومی، به دلیل آنچه بی‌حجابی خوانده شده خبر دادند.

در این بیانیه آمده است «در آغاز هفته‌ جاری پیامکی با این مضمون از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به تعدادی از کاربران زن ارسال شده است: «خانم ...، به شماره عضویت ...، باسلام، به‌دلیل عدم رعایت مقررات شیوه‌نامه پذیرش و عضویت در مندرج در ماده ١٠، بند ٧، کارت عضویت شما به‌مدت یک‌ماه تعلیق می‌گردد.»
بند مذکور درباره پایبندی به حجاب و شئونات اسلامی است.

👈در هفته‌ گذشته سخنگوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر از روش‌های جایگزین #گشت_ارشاد برای کنترل بر حجاب زنان گفته بود. محرومیت از خدمات عمومی یکی از طرح‌های جایگزین بود./روزآروز

@kherad_Jensi
طرح نور یا طرح زور یا طرحی کور
محسن برهانی

🔷 چند روزی است که خیابان‌های شهرهای ایران محل قدرت‌نمایی نیروی انتظامی و بگیر و ببند نسبت به زنان و دخترانی شده است که حجاب را رعایت نمی‌کنند. فراجا این طرح خود را «طرح نور» نامگذاری کرده و ادعا نموده که به تبع مطالبات مردم، اقدام کرده است.

🔷 مکرّر در مکرّر گفته شد که واکنش و اقدامات نیروهای انتظامی در برخورد با هر جرمی باید مبتنی بر قانون باشد و الا خود آن نیروها مرتکب جرم شده‌اند و گویا مجرمی می‌خواهد با اقدامات مجرمانه، با جرم مقابله کند که طنزی بالاتر از این وجود ندارد!!

🔷 چند مأمور یک خانم را دوره می‌کنند و با انتقال وی به مقرّ یا قرارگاهشان از وی تعهد می‌گیرند و سپس همین تعهد منشأ پرونده‌سازی و ارسال به دادگاه و یا آزادی می‌گردد. همینجا با دو خلاف قانون مواجه هستیم:

🔺در این جرم خاص (موضوع تبصره ماده ۶۳۸)، پلیس حق انتقال شخص به بازداشتگاه و مقر و پاسگاه و قرارگاه را ندارد. صرفاً می‌تواند مستقیم شخص دستگیرشده را به دادگاه (و نه دادسرا) ببرد تا قاضی محترم اقدام به اخذ تأمین کند.
🔺پلیس هیچ حق قانونی مبنی بر اخذ تعهد ندارد و این سنت من‌درآوردی نوعی اقرار اکراهی یا اضطراری است.

🔷 ظاهراً برخی از تصمیم‌گیران به این نکته رسیده‌اند که چنین اقدامی غیرقانونی است فلهذا پیشنهاد شده است که یک قاضی بیاید و در مقرّ حاضر و همانجا اقدام به تفهیم اتهام و اخذ تأمین نماید. چنین پیشنهادی به ابتذال کشاندن دستگاه قضا و قضات نشسته است که در محکمه بایستی حاضر بوده و ضابط و طرفین دعوی خدمت قاضی برسند نه اینکه با نگاه ابزاری به قاضی محکمه، وی را در پاسگاه مستقر نمایند. اساساً چنین شخصی دیگر قاضی محکمه نیست بلکه قاضی سیّار است!!
باید تأسف خورد بر عقول ناقصی که نه جایگاه قضاوت را فهمیده‌اند و‌ نه شأن قاضی را پاس می‌دارند.

🔷 برای آشنایان به حقوق و علوم ‌اجتماعی و تاریخ پرواضح است که این اقدامات مانند اقدامات یک سال گذشته هیچ آورده‌ای برای لشگرکشان خیابانی نخواهد داشت. بجای این اقدامات از پیش شکست‌خورده، بایستی واقعیت خارجی را بدون جهت‌گیری با کار آماری شناخت و بجای لجاجت به سمت همگرایی حرکت کرد. عده‌ای بیش از یک سال است که از ترس درک واقعیت و عدم انطباق آن با گرایشات فکری و آمال ایدئالیستی و توهّمات اتوپیایی خویش، از آمار و‌ نظرسنجی فراری هستند! البته جامعه منتظر نمی‌ماند و گذشت زمان حقیقت را برای آنانی که نمی‌بینند یا نمی‌خواهند ببینند، نمایان خواهد ساخت.

#حجاب
#گشت_ارشاد


@kherad_Jensi
@m_borhani57
تاملات آماری برای بازگشت ⁧ گشت ارشاد

‏1.جمعیت زنان بالای 15 سال در ایران، 35 میلیون نفر است. اگر فقط 15% از این جمعیت کشف حجاب کرده باشد، 5.25 میلیون زن کشف حجاب کرده است.

‏2.کل نیروی فراجا 68000 نفر است. اگر 20% از ظرفیت فراجا به گشت ارشاد اختصاص یابد 13600 پلیس درگیر میشوند

‏3.درواقع در طرح ⁧ #گشت_ارشاد⁩، در برابر هر پلیس، 386 نفر زن کشف حجاب کرده قرار دارد.

🔻نتیجه گیری: نسبت 1 در برابر 386، یعنی مدل برخورد پلیسی با کشف حجاب، قابل دوام نیست و از سطح یک مانور مقطعی فراتر نمیرود، با این تفاوت که فشار مقطعی به زنان، آنتروپی کشف حجاب آتی را بالاتر میبرد./ عبدالرضا داوری
@kherad_Jensi
آیت الله مکارم در دیدار با رئیس دولت:
در مسائل فرهنگی، فشارآوردن فایده ای ندارد/شفقنا
#گشت_ارشاد

@kherad_Jensi