من خدا هستم
17.6K subscribers
7.47K photos
9.81K videos
211 files
2.11K links
🔅مخور صائب فریب فضل از عمامه زاهد
که در گنبد ز بی مغزی صدا بسیار می پیچد🔅

Group: ️https://t.me/Islie_Group

☆CHANNELS⇩
@KTYAB ☜ⓚ
@ISLIE ←ⓓ
Download Telegram
#هنر_ابزار_آزادی

در شرایطی هستیم، که امروز تنها هنرمندان آزادیخواه،صدای اعتراض و وصف بطن جامعه رابه گوش جهانیان میرسانند

از #هنر_آزادیخواهان_حمایت کنیم

#شعر
#موسیقی
#نقاشی
#کتاب

@khod2 🔛 @khod3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هنر_موسیقی_شادی_سفر....

#جوانی_ممنوع
#زندگی_عادی_ممنوع

تنها غم و گریه و نمازاست که شما را سعادتمند میکند

برای یک #جوان، جامعه اسلامی مانند یک قفس است🔞

ابتداییترین حقوق فردی📛

@khod2 🌶 @khod3
#پیام_شما

〽️ #نقد_هنر_هفتم
#نقد_سریال_پایتخت

📬 @khod3bot
نام محفوظ:

🔆 هنر مستهجن هفتم؛

همیشه با شنیدن مستهجن چیزی شبیه فیلم های پورن یا عکسهای آنطوری در ذهن یاداوری میشود اما هنرمندان ایرانی نشان دادند که میتوان بی هیچ صحنه پورنی ، فیلم مستهجن تولید کرد.وقتی سریالی طنز و شاد، رنگ و بوی سیاسی و ژانر وحشت به خود میگیرد تا اهدافی کثیف و غیر انسانی را دنبال کند به فیلمی مستهجن و نفرت انگیز تبدیل میشود.
در سریال پایتخت، بیننده خود را در جای یک شهروند سوری میبیند تا به او القا شود که حضور نظامی در سوریه توجیهی برای امنیت ایران است.ایجاد ترس و وحشت در داخل یک سریال طنز، چیزی جز تن فروشی سینما به سیاست کثیف صاحبان ستمگر قدرت چه میتواند باشد؟؟؟
وقتی که هنرمند تن میدهد به لاپوشانی نالایقی رژیم حاکم ، با ایجاد ترس و وحشت ساختگی و دروغ، دیگر چه انتظاری از عامه مردم میتوان داشت؟؟؟
یا وقتی تمام تبلیغات محیطی ، رسانه ای و مطبوعاتی کشور اختصاص پیدا میکند به فیلمی کاملا سیاسی و شوم به نام ((به وقت شام))، تا ترس حضور داعش را در جان مردم بریزد دیگر چه امیدی به پرچمداری هنر برای رهایی از ستم ستمگر میتوان داشت؟؟
وقتی روزی چند بار از رسانه میلی میشنوی(( چیطوری ایرانی؟)) چه چیز جز انزجاز از رژیم تا بیخ فاسد و ظالم در جانت مینشیند؟؟
حجم کثافت رژیم ستمگر به حدی وحشتناک است که اینگونه لاپوشانی ها حتی اندکی از تعفن آن نمی کاهد.
هنرمندان این مرز و بوم بهتر است به جای تولید محتوی مستهجن سیاسی و ایجاد ترس ناسالم و دروغ در جان مردم، به روشنگری و انتقادهای بجا و اساسی بپردازند تا بیش از پیش روشنگر راه اینده باشند نه ملعون آیندگان.

امنیت ،در قفس کردن مردم و دادن نان بخور نمیر و ترساندن دایمی آنان نیست.

کسانی که آب به آسیاب چنین تعریفی با چنین حکومتی میریزند، خائن به وطن و مردم خویشند،خواه هنرمند باشند، خواه سیاستمدار یا هر کسی در هر جایگاهی.

#هنر_مستهجن_هفتم

📬 @khod3bot 👈ارتباط با ما

✔️مجموعه فراآگاهی دروغهاوخرافات اسلام🌐
https://t.me/khod2/12909
🆔 @KHOD2
@ISLIE
📚 @ktyab
Irane Man
Pouya & Hamed Fard
#موزیک

🎵 ایران من 🎶🎵🎶

🗣 حامد فرد / پویا

مثل یه بچه که تنهابزرگ شد،
اونقدر کارکرد تا اینکه که گرگ شد...

#ایران_من
#هنر_هنرمندان_مبارز
#متحد_شوید

✔️من خــــــــــدا هــســــــــتم🌐
🆔 @KHOD2
گفتم دریغ از تو چه پنهان بریده‌ام
رگ‌های هار زندگی‌ام را برای تو
لزگی برقص توی رگم تا بگیردت
خون لخته‌های مویرگم پاچه‌های تو

شاعر: سمیه جلالی

🔆پ.ن: #هنر یعنی هستیم، یعنی ادامه...👈....

🆔 @KHOD2
آخرين شيشه‌ی وُدكای دلم ريخت زمين
مستی از كل سروپای دلم ريخت زمين

تک و تنها وسطِ كوچه‌ی شبْ خالی‌ها
رد شدی برجک تنهای دلم ريخت زمين

شاعر: ارسلان زاهدزاده

🔆پ.ن: #هنر یعنی میشود هنوز...

🆔 @KHOD2
Audio
#اختصاصی
#صدای_درد

🎶 بیدارخفته
بگوما روح و(ره) ارواح روحانی نمیخواهیم
بگوما دین ومذهب ضدانسانی نمیخواهیم ...

🗣 نادی باز نشان (متخلص)

#هنر تیغ و زره اعتراض، نعره.رادیکال ،صدای بیصدایان

🆔 @KHOD2
Audio
#اختصاصی
#صدای_درد

🎶 مژده خواهد داد
به بهمن بعد یک آشفته مرداد....


🗣 نادی بازنشان (متخلص)


#هنر نعره آزادی، فریاد یک ملت از یک مغز، یک گلو ، یک دست...


🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
چیزی شبیه ریل قطارم شبیه سنگ
یا ماشه‌ی چکیده شده توی بغض جنگ
باروت نم‌کشیده در اعماق یک فشنگ
یابا ترن به صلح برو یا بمان بجنگ

شاعر: مهدی معظمی

🔆و #هنر تیغِ دادِ زبانِ همه ازبطن یکیست...

🆔 @KHOD2
#شعر #شعر_سپید #صدای_عمق_ما #شاعرانگی_واقعی

🆔 @KHOD2
به پیچ و تابِ دو زنگیِ مست روی خدنگ
به نیزه‌های فرو رفته توی چشم نهنگ
به جفت‌گیری بعد از دویدنِ دو پلنگ
به استقامت دندان و انتفاضه‌ی سنگ
دو حرف مانده به تعدیل، ماشه را بچکان



اشاره کن به شقیقه، به استحاله‌ی تن
به خون که می‌رود از سردچاله‌های بدن
اشاره کن به سرانگشت‌های زخمی زن
به حرف‌های نگفته، شنود توی کفن
به ضربِ چکمه دهان گشاد را بدران



به ضربِ چکمه دهان گشاد را بستید
که با چکاچک تیر و تفنگ همدستید
حرامیانِ به خون تشنه، جانی و پستید
که از نژاد شغالان بی‌صفت هستید
عجیب نیست اگر جان دهیم در زندان



به اختناق صدا در گلوی آزادی
به جبر کشتن و ماندن شعار می‌دادی...
شبان رمیده شد از گله‌اش در آبادی
در این فضا که نمانده‌ست هیچ فریادی
بخوان حکایت دنباله‌دار گرگ و شبان



قسم به خونِ نشسته به سینه‌ی دیوار
به التهابِ نفس‌گیر جوخه‌ی اعدام
به شاعرانِ شکسته‌قلم، گزیده مُحاق
«ز روی درد برآر از زبان من فریاد»*
که تشت عافیت افتاد از ادامه‌ی بام
«دهانِ بسته همان به بریده باد زبان»


شاعر: سمیه جلالی

«*مصرع‌های داخل گیومه از محتشم کاشانی می‌باشند.*»


🔆 پ.ن: وقتی که #زن نوشت، واژه به خود بالید، #هنر به کمال رسید...

🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
#شعر #سپید #ایران #زن #عمری_مبارزه

🆔 @KHOD2
مغرور و زخم خورده و عصیان‌گر
باران گرفته سقف جهانش را
تاریخ را گرفته در آغوشش
با گریه می‌کشد چمدانش را

یک زن که دست می‌کشد از خانه
در جست و جوی یک نفس آرامش
دستان ترس پنجه کشیده‌اند
دیوارهای روح و روانش را...

اترک، ارس، کمان دو ابرویش
ده شهرکرد ریخته در رویش
دامن:خلیج فارس، خزر مویش
شیراز مست کرده لبانش را

معشوقه‌ی همیشه‌ی جمشید است
بغض سپاه درهم اشکانی است
از حمله‌ی مغول گریخت، قاجار
بخشید "چشم" و دست و زبانش را

نقش و نگاره‌های به جا مانده
از انقراض دوره‌ی عثمانی است
مشروطه‌خواه، سرکش، طغیان‌گر
تبریز می‌تپد ضربانش را

ایران من زنی است که می‌خواهد
آزادی‌اش برای خودش باشد
ایران من زنی است که می‌ترسد
بردارد از سرش خفقانش را

اطراف چشم گربه ای اش رد-
-دست هزار سیلی نامرد است
هربار بار لب گشود به ننگت باد
بستند با عریضه دهانش را....

ایران من زنی است که هر شب را
در عقد پادشاه جدیدش بود
هر تکه از تنش، وطنش، اما....
تاراج می‌شد و غم نانش را...

گفتند تا که زن هوسی باشد
هرشب در انحصار کسی باشد
چشم قبایل عربی خورده ست
تهران و مشهد و همدانش را.....

از آخرین معاهده‌ات برگرد!
عاقد جهاز و مهریه‌ات را برد
قاضی دوباره حق حضانت را
سهم پدر نوشت که جانش را...

در مستی‌اش شکست و، شراب انداخت
امضای حکم مرگ امیرش را
یک زن، دوتا پیاله‌ی خون در دست
سر می‌برد زمین و زمانش را....

ایران! بگو چه شد که ورق برگشت....
آتش تن سیاوشمان را سوخت
رستم چه می‌کند پسرش را آه...
این بار اگر شناخت نشانش را...

تهمینه سقط کرده جنینش را
گرد آفرید در پی سهراب است
آرش به فکر عاقبت ایران
گم کرد دست و تیر و کمانش را

ایران من دفاع مقدس بود
در فتنه‌ها هر آینه بی‌کس بود
مردانه زخم خورده اگر، اما
زن بودنش بریده امانش را

در سرزمین مادری زرتشت
قدرت به دست، باکرگی در مشت
کوروش بلند شو پسرش را کشت
این پادشاه تازه جوانش را...

گریه دم اوین و رجایی شهر
دنبال کودکان کجا مانده!
در سینه‌اش، تلاطم تاریخ است
سلول می‌خورد سرطانش را...

ایران من زنی است کتک خورده...
با دست پاک می‌کند اشکش را
از انقلاب تا شب آزادی
با گریه می‌کشد چمدانش را...


شاعر: اهورا فروزان


🔆 پ.ن:
از سرآغاز قصه این بودَست
شعر[عشق] یک گاف دربدر بودَست
آنچه اندازه خودمان جا داشت
پشت ما بودو خانه حلزون
وطنی لای عقده ها مدفون
وصلتی نحس و شوم و نامیمون
منوتو ما شود عاقلانه و مجنون
و زنی ، آزادی، آبادی، ما، ایرون....

#هنر #شعر #سلاح_طغیان_انسان

https://t.me/khod2/15768

🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
#غزل #پست_مردن

🆔 @KHOD2
صبح جمعه، کتاب می‌خواندم
علّت رنگ پرچم قرمز
شرح و تفسیر شعری از حافظ
اکتشافات توی عصر فلز
توی کوچه سعید را کشتند

ظهر جمعه کتاب می‌خواندم
راه‌های روان‌شناسی زن
شرح تاریخ پرشکوه وطن
امتیازات بچّه‌دار شدن
توی کوچه ستاره را کشتند

عصر جمعه کتاب می‌خواندم
نقد بر روی اقتصاد نوین
زندگی ِ سگی ِ توی اِوین
آخرین خاطرات «مستر بین»!!
توی کوچه امیر را کشتند

شب جمعه به خواب که رفتم
خانه از زندگی لبالب بود
همه چی واقعا مرتّب بود
شب شب بود، تا ابد شب بود
داخل کوچه هیچ چیز نبود


شاعر: سید مهدی موسوی

#هنر #شعر #سلاح_طغیان_انسان
#کلام_حس_خواست_فصل_مشترک
🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
#شعر #سپید #غزل #پست_مدرن

🆔 @KHOD2
یک دستِ تو، دو حکم بریده بدون سر
در دست دیگرت ته سیگار تیر بود

بطری نگاه کرد به تو از تهِ خودش
می‌ریخت برگه هات ولی حیف! دیر بود

کم کم نشست تلخی الکل تهِ گلوت
بازی ادامه داشت بدون تو و سکوت↓

توی سرت فقط رژه می‌رفت خاطرات
سیگارهای دود شده در تظاهرات

پس کوچه‌های از نفس افتاده توی خون
تلخی گریه‌های کسی از سر جنون

رد کبودی بدنت درغروب ها
با درد گریه در بغل خیس جوب ها

یک دست مشت ِ پر شده از اعتراض بود
و دست دیگرت جلوی عشق باز بود


یک دست گیج از همه‌ی شب به تو رسید
بازی ادامه داشت...و تلخی ِ خون برید↓

در دست‌هات الکلِ با اشك داغ را ↓
که عق زدی و از همه‌ی اتفاق‌ها ↓

سر درد و دود ماند و دردی که هست و بود...
که سرنوشت بازی و بغضت شکست بود

شاعر: الهام میزبان

https://t.me/khod2/15182
#شعر #هنر #سلاح_طغیان_انسان

🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
Forwarded from اتچ بات
💢چگونه #ابتذال در جوامع رواج می یابد؟
🔱 @KHOD2
=========================
#میلان_کوندرا در یکی از کتاب هایش به پدیده‌ای اشاره می‌کند با عنوان:[جذابیت انکارناپذیر ابتذال]

🖋او معتقد است که بسیاری از انسان‌ها، تمایل عجیبی به چیزهای سطحی و دم‌دستی دارند! مضامین کلیشه‌ای، امور سطحی ونخ‌نما، سریال‌های اشک‌آور، حاشیه‌های زندگی سلبریتی ها، چیزهایی که با احساسات ما بازی کند و شعورمان را به بازی بگیرد! 👈🏿ابتذال، توجه بر چیزی است که ذاتأ، ارزش آن توجه را ندارد.👉🏿بطور مثال شما اگر یک آفتابه را طلاکوبی کنید کار مبتذلی کرده‌اید! برای اینکه آفتابه، آفتابه است؛ حتی اگر طلا باشد باز هم آفتابه است!ابتذال در تمام دنیا هواداران فراوانی دارد. موسیقی‌های نازل ولی پرطرفدار، فیلم‌های کم‌ارزش هنری ولی پرفروش! در واقع اکثر محصولات پرفروش از یک الگوی ثابت پیروی می‌کنند و تمایل به ابتذال در مردم را هدف قرار داده و معمولاً به جز مواردی استثنا، از #ارزش_هنری نیز برخوردار نیستند.ابتذال همواره دو سر دارد؛ آنها که آن را تولید می‌کنند و آنها که آن‌ را مصرف می‌کنند. تا زمانی که تقاضا برای ابتذال وجود دارد، عرضهٔ آن در دنیا ادامه خواهد داشت. شاید برای مقابله با ابتذال تنها راه، پرورده کردن سلیقهٔ جامعه باشد.

🔺در همین راستا نقل حکایتی از مثنوی معنوی چندان خالی از لطف نیست!مولوی داستان مردی را می‌گوید که هنگام عبور از بازار عطرفروشان، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد! مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی می‌گفت، همه برای درمان او تلاش می‌کردند. یکی نبض او را می‌گرفت، دیگری گلاب بر صورت او می‌پاشید و یکی دیگر عود و عنبر می‌سوزاند. اما این درمان‌ها هیچ سودی نداشت.همانطور بیهوش افتاده بود و همه درمانده شده بودند.اما تنها برادرش فهمید که چرا وی در بازار عطاران بیهوش شده است؛ با خود گفت: من درد او را می‌دانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است! او به بوی بد عادت کرده و مغزش پر از بوی سرگین است و با استشمام بوی خوب عطرها بیهوش شده است! سپس کمی سرگین بدبوی سگ برداشت و به بازار آمد. مردم را کنار زد و کنار برادرش نشست و آنرا جلو بینی برادر گرفت؛ چند لحظه بعد مرد دباغ به هوش آمد!

🔺در حقیقت این تمثیل مردمی است که به فرهنگ #نازل خو گرفته و از آثار اصیل مانند #هنر_والا و #فرهنگ_فاخر روی برگردان‌اند!

🔺تا جایی که آنها را خسته‌کننده، سخت‌فهم ویا غیرسرگرم‌کننده می‌دانند و از خواندن یک #کتاب عالی، تماشای یک #فیلم_هنری و یا گوش‌دادن به یک #موسیقی_اصیل، نه تنها هشیار نمی‌شوند بلکه به بیهوشی عمیق رضایت می‌دهند!

🖋کی‌یرکگار، فیلسوف دانمارکی و نیای فلسفه اگزیستانسیالیسم با انتقاد جدی از روزنامه‎ها و مطبوعات، آنها را نماینده #میانمایگی و #ابتذال معرفی می‎کرد و از اصالت گمشده و قوت گرفتن سلایق انبوه جمعیت ناراضی بود. مشابه سخنان او را می‎توان در یکی از برجسته‎ترین متفکران این سده یعنی فردریش نیچه پیگیری کرد.

#فردریش_نیچه در آثار متنوعش به نقد اخلاق میانمایگان و رمه‌ها می‌پرداخت و متفکر اصیل و جدی را کسی می‎خواند که از بلندترین کوه‎ها فرود آمده و با در هم کوفتن ارزش‎های میان‎مایه و پست، به ارزش‎هایی «انسانی، بساانسانی» و آری‎گویانه به زندگی فرا می‎خواند.خط فکری مواجهه با ابتذال و میانمایگی، از کی‌یرکگور قرن نوزدهمی به #مارتین_هایدگر، یکی از بزرگترین فیلسوفان سده 20 می‎رسد، متفکری که با طرح اندیشه «اصالت» به انسان گمشده در ازدحام توده‎ها و «کسان»(داسمن) می‎تازد...

=========================
🔱 @KHOD2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔥گلچینی از ساخته های اعجاب آور مهندسان ایرانی از پیدایش تمدن تا انقلاب صنعتی

#هنر_معماری_ایران_باستان
#دانش_ایران_باستان

@khod2