فلسفه بدون سانسور
1.42K subscribers
162 photos
119 videos
124 files
30 links
هر آنچه که یک ذهن اندیشمند نیاز دارد

کتاب

کلیپ فلسفی

مطالب ناب فلسفی و علمی




جهان با نگرش درونت تغییر خواهد کرد
Download Telegram
#در_باب_مرگ ۹

... جملات زیبای زیادی هست در این باره که فکر کردن به این که #ذهنِ انسان، که جهان را در برمی گیرد و بسیاری ایده های عالی دارد، باید همراه با او در گور فرو رود، چه قدر تکان دهنده است؛ اما درباره ی این که پیش از ظهورِ این ذهن و ویژگی هایش، بی نهایت #زمان سپری شده، و در چنان زمانی #جهان بدون این ذهن چگونه باید اداره می شده، چیزی گفته نشده است. اما برای شناختی که با #اراده گمراه نشده هیچ مسئله ای طبیعی تر از این نیست که: زمانی بی انتها پیش از تولد من سپری شده؛ در طول سرتاسر آن زمان من چه بودم؟ به لحاظِ متافیزیکی می توان پاسخ داد: " من همیشه من بوده ام، یعنی همه ی کسانی که طی آن زمان می گفتند من، دقیقا من بودند." اما بیایید برگردیم به منظر کاملا تجربی فعلی مان، و بپذیریم که من اصلا وجود نداشتم. در آن حالت، من می توانم با زمان بی پایانی که هنوز به وجود نیامده بودم، به عنوان وضعیتی کاملا #عادی و در واقع بسیار مطبوع، خود را برای زمان بی انتهای پس از مرگم که در آن وجود نخواهم داشت، تسلی دهم...

#شوپنهاور
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
ص۹۱۹
📖 @philosophibisansoor
#در_باب_مرگ ۱۳

... در ادامه تحقیق خواهیم کرد که آیا #اراده واقعا باید از #مرگ بترسد یا نه، و بعد با تمایزی مناسب میانِ بخشِ اراده ورز و شناسای ماهیتِ حقیقی ما، منشا واقعی هراس مرگ ‌را که در این جا مورد اشاره قرار گرفته به یاد خواهیم آورد.

بنابراین آن چه مرگ را این قدر برای ما هولناک می کند، خیلی هم پایانِ زندگی نیست - زیرا این امر نمی تواند برای هیچ کس چندان درخور تاسف به نظر رسد - و بیشتر، استهلاکِ #اندامگان است، در واقع چون این اندامگان، خود اراده ی زندگی است که به شکلِ جسم نمود پیدا کرده. اما ما این استهلاک ‌را تنها در بلایای #بیماری یا #پیری احساس می کنیم؛ ازسوی دیگر، برای #ذهن، خودِ مرگ‌ صرفا عبارت است از لحظه ای که آگاهی در آن از میان می رود، زیرا فعالیتِ #مغز متوقف می شود. گسترشِ این وقفه به دیگر اجزای اندامگان که در ادامه حادث می شود، در واقع عملا رویدادی پس از مرگ ‌است. لذا از منظر ذهنی، مرگ تنها به آگاهی مربوط می شود...

#جهان_همچون_اراده_و_تصور
ص۹۲۰
#شوپنهاور
📖 @philosophibisansoor
نسبت #اراده و #هوش

ببین چگونه مردم بشدت و سختی به خاطر طعام و زن و فرزندِ خویش می‌جنگند. آیا این کار را از روی #فکر و #تعقل انجام می‌دهند؟ محققاً خیر؛ علت این مبارزه آن #اراده ی نیمه معقول برای زندگی و به خاطر زندگیِ کامل است. مردم ظاهراً از جلو کشیده می‌شوند ولی در حقیقت از عقب رانده می‌شوند. آنها خیال می‌کنند که هر آنچه دیده بیند دل کند یاد، در صورتی که برعکس هر آنچه دل یاد می‌کند، شخص به سوی آن می‌رود؛ عملِ #غریزه، اشخاص را هدایت می‌کند و مردم از آن فقط نیمه‌آگاهی دارند.

#هوش فقط به منزله‌ی وزیر امور خارجه است؛ #طبیعت هوش را برای خدمت به اراده‌ی شخصی آفریده ‌است. بنابراین هوش امور را تا آنجا درک می‌کنند که بتواند وسیله‌ای در دستِ #اراده باشد نه اینکه بخواهد به کُنه و عمق آن برسد. اراده تنها عنصر ثابت و لایتغیر #ذهن است؛... اراده است که از راه استمرارِ مقصد به وجدان، وحدت می‌بخشد و اندیشه‌ها و تصورات را به هم جمع می‌کند و مانند یک آهنگ متعادل مستمر با آن همراهی می‌کند. اراده، هسته‌ی اصلی نغمات #اندیشه است.

#جهان_همچون_اراده_و_تصور
#شوپنهاور

📖 @philosophibisansoor
#در_باب_مرگ ۹

... جملات زیبای زیادی هست در این باره که فکر کردن به این که #ذهنِ انسان، که جهان را در برمی گیرد و بسیاری ایده های عالی دارد، باید همراه با او در گور فرو رود، چه قدر تکان دهنده است؛ اما درباره ی این که پیش از ظهورِ این ذهن و ویژگی هایش، بی نهایت #زمان سپری شده، و در چنان زمانی #جهان بدون این ذهن چگونه باید اداره می شده، چیزی گفته نشده است. اما برای شناختی که با #اراده گمراه نشده هیچ مسئله ای طبیعی تر از این نیست که: زمانی بی انتها پیش از تولد من سپری شده؛ در طول سرتاسر آن زمان من چه بودم؟ به لحاظِ متافیزیکی می توان پاسخ داد: " من همیشه من بوده ام، یعنی همه ی کسانی که طی آن زمان می گفتند من، دقیقا من بودند." اما بیایید برگردیم به منظر کاملا تجربی فعلی مان، و بپذیریم که من اصلا وجود نداشتم. در آن حالت، من می توانم با زمان بی پایانی که هنوز به وجود نیامده بودم، به عنوان وضعیتی کاملا #عادی و در واقع بسیار مطبوع، خود را برای زمان بی انتهای پس از مرگم که در آن وجود نخواهم داشت، تسلی دهم...

#شوپنهاور
#جهان_همچون_اراده_و_تصور
ص۹۱۹
📖 @philosophibisansoor
#در_باب_مرگ ۱۳

... در ادامه تحقیق خواهیم کرد که آیا #اراده واقعا باید از #مرگ بترسد یا نه، و بعد با تمایزی مناسب میانِ بخشِ اراده ورز و شناسای ماهیتِ حقیقی ما، منشا واقعی هراس مرگ ‌را که در این جا مورد اشاره قرار گرفته به یاد خواهیم آورد.

بنابراین آن چه مرگ را این قدر برای ما هولناک می کند، خیلی هم پایانِ زندگی نیست - زیرا این امر نمی تواند برای هیچ کس چندان درخور تاسف به نظر رسد - و بیشتر، استهلاکِ #اندامگان است، در واقع چون این اندامگان، خود اراده ی زندگی است که به شکلِ جسم نمود پیدا کرده. اما ما این استهلاک ‌را تنها در بلایای #بیماری یا #پیری احساس می کنیم؛ ازسوی دیگر، برای #ذهن، خودِ مرگ‌ صرفا عبارت است از لحظه ای که آگاهی در آن از میان می رود، زیرا فعالیتِ #مغز متوقف می شود. گسترشِ این وقفه به دیگر اجزای اندامگان که در ادامه حادث می شود، در واقع عملا رویدادی پس از مرگ ‌است. لذا از منظر ذهنی، مرگ تنها به آگاهی مربوط می شود...

#جهان_همچون_اراده_و_تصور
ص۹۲۰
#شوپنهاور
📖 @philosophibisansoor