انتشارات ققنوس
5.23K subscribers
1.62K photos
584 videos
109 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
انتشارات ققنوس
منتشر شد @qoqnoospublication
.
در یکی از هیجان‌انگیزترین تحولات اخیر، در ژوئن ۲۰۱۹، مطالعهٔ برجسته‌ای در نشریهٔ نیچر هیومن بیهیور منتشر شد که اولین شواهد تجربی را مبنی بر این‌که شما می‌توانید با منکران علم مقابله کنید ارائه می‌کرد. دو محقق آلمانی، فیلیپ اشمید و کورنلیا بچ، نشان دادند بدترین کاری که می‌توانید انجام بدهید این است که با این افراد مخالفت نکنید، زیرا در این صورت اطلاعات نادرست تقویت می‌شوند. این مطالعه دو رویکرد ممکن را در نظر گرفته بود. اول، رد محتوایی و این زمانی رخ می‌دهد که یک کارشناس واقعیت‌های علمی را به منکران ارائه کند. اگر واقعیت‌های علمی به‌درستی ارائه شوند، این رویکرد بسیار مؤثر خواهد بود. اما رویکرد دومِ کمترشناخته‌شده‌ای به نام رد تکنیک هم وجود دارد و بر این ایده متکی است که همهٔ منکران علم مرتکب پنج خطای استدلالی رایج می‌شوند و نکتهٔ تکان‌دهنده این‌جاست: هر دو رویکرد به یک اندازه مؤثرند و هیچ اثر افزایشی‌ای وجود ندارد، به این معنی که هر کسی می‌تواند با منکران علم مقابله کند! برای این کار لازم نیست دانشمند باشید. وقتی اشتباهات رایج در استدلال‌های منکران علم ــ اعتقاد به تئوری‌های توطئه، انتخاب گزینشی یا مغالطهٔ چیدن گیلاس، تکیه بر کارشناسان جعلی، داشتن انتظارات غیرممکن از علم، و استفاده از استدلال غیرمنطقی ــ را مطالعه کنید، حلقهٔ رمزگشایی مخفی‌ای در اختیار خواهید داشت که رویکردی جهانی برای مقابله با همهٔ اَشکال انکار علم ارائه می‌کند.

در این کتاب، به پنج اشتباه رایج مطرح‌شده به‌تفصیل پرداخته شده است.

#چگونه_با_منکران_علم_صحبت_کنیم
#لی_مک_اینتایر
#یاسمین_مشرف
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
.
ما انسان‌ها بلد نیستیم با مرگ چه کنیم. بزرگِ تصورناپذیرِ مهارناپذیرِ بی‌رحمِ هراسناک. از آن‌جا که نمی‌دانیم چه باید بکنیم، گورپشته‌ها، گورستان‌ها، اهرام، مزارها و آرامگاه‌های انفرادی و باشکوه را ساخته‌ایم. زمان، پول و توان و فضایی که برای ساخت‌وساز برای مردگان صرف شده می‌توانست حیات زندگان را بهبود بخشد.

اما عظیم‌ترین هرم هم قادر به محافظت از ما در برابر مرگ نیست، به همین دلیل خودمان را غرق آیین‌ها کرده‌ایم و این مناسک چقدر برای زندگان مهم‌اند!

بله باید با مرگ کاری کرد.
باید با مردگان کاری کرد. و برایشان حرف زد. و بهشان گفت که دوستشان داریم.

#رنج_ندیدن_تو

@qoqnoospub
تجدیدچاپ‌شد

مقالات این اثر جنبه‌های گوناگون باستان‌شناختی، تاریخی، جامعه‌شناختی و سیاسی خلیج فارس را در بر می‌گیرد و، در برخی موارد، چنان اطلاعاتی به دست می‌دهد که بی‌شک برای بسیاری از ایرانیان بسی تکان‌دهنده خواهد بود.

مثلاً، اطلاعاتی که دربارهٔ هرمز و دخالت پرتغالی‌ها در آن و خلیج‌ فارس داده شده برای بسیاری از هم‌میهنان ما تازه است، حال آن‌ که دانسته‌های ما دربارهٔ دوره‌های بسیار کهن‌تر هخامنشی و ساسانی بسی بیشتر از این است.

کتاب با نگاهی علمی و موشکافانه به همهٔ این موضوع‌ها می‌پردازد و می‌کوشد پاسخ پرسش‌هایی را بیابد که سال‌هاست مطرح است.

@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Video
هیجدهم نوامبر زادروز مارگارت اتوود


جهان ادبی-فکری مارگارت اتوود نویسندهٔ برجسته و شناخته‌شدهٔ کانادایی آکنده‌ از مضامین فمینیستی و آگاهی از تغییرات زیست‌محیطی و نیز تبیین ظرائف و پیچیدگی‌‌های بازنمایی وجوه شخصیتی کاراکترهایش است.

فردگرایی‌ای رادیکال در سرتاسر آثار اتوود موج می‌زند. او خوانندگانش را دعوت می‌کند تا خود را بارور سازند و قدرت درونی خود و هویت تکین خود را پاس بدارند.

کنش نوشتن برای او خود تجسمی بارز از این توانمندسازی شخصیتی‌ است.

اتوود زمانی گفته بود: «کلمه‌ای در پس کلمه‌ای، همانا قدرت این است».

بیان درونی‌ترین و منحصر به فردترین وجوه تفکر شخصی این امکان را فراهم می‌آورد تا فرد قادر باشد در ساحتی ورای تعیّنات اجتماعی و آنچه فرهنگ از او می‌خواهد به شکوفایی هویتی خود بپردازد، و ادبیات از آن رو که قادر است بستری فراخ برای ابراز تکینگی فردی باشد از مقامی والا در اندیشهٔ اتوود برخوردار است.

دغدغه‌های فمینیستی و نقد و کنکاش در موانع حضور و بروز زنان در جامعه از این رو به یکی از محوری‌ترین موضوعات نوشته‌های اتوود بدل می‌شود.
اتوود در مشهورترین و ستایش‌شده‌ترین اثرش یعنی «سرگذشت ندیمه» همین مضمون را دستمایهٔ رمان خود ساخته و تلاش کرده تا ساختارهای مردسالارانه و متصلب اجتماعی که همواره مانعی بر سر راه حضور زنان در جامعه بوده‌اند را با سلاح برندهٔ ادبیات به نقد کشد.

دغدغه‌های زیست محیطی و خطراتی که انسان متوجه بقا و حفظ طبیعت کرده از دیگر مضامین اصلی نوشته‌ها و یکی از سوژه‌های اصلی کنش‌گری سیاسی-اجتماعی اتوود بوده است.
کتاب غیر داستانی معروف او یعنی «بازپرداخت: بدهی و جانب تاریک ثروت» مضمون بدهی را از جوانب گوناگون مورد بررسی قرار داده و به تعهد ما به طبیعت و زمین، و بدهی ما به آن و آنچه برای زیست خود بر روی این کره‌ی خاکی موظف به انجام آنیم، پرداخته.

در نهایت این‌که، محور تمامی آثار اتوود بر نقش تکین و سترگ فرد در شکوفایی شخصی و ستیز با هر شکلی از ساختارهای سرکوب تکیه دارد و بر مسئولیت بزرگ ما در حراست از آزادی‌های‌مان انگشت می‌نهد.

@qoqnoospublication
شوپنهاور فیلسوفی صریح‌الهجه است. پاسخ او به پرسش "زندگی چیست؟" صریح است: زندگی رنج است، آونگی است میان فشار خواستن و درد ملالت.
اما در پسِ این پاسخ اندیشه‌ای نهفته است که، مانند عمارتی عظیم، جزئیات فراوانی دارد تا هرچه محکم‌تر بر این حکم بدبینانه مهر تأیید بزند.
به اعتقاد شوپنهاور بر دوش فلسفه است که در میان حضور طاقت‌فرسای رنج و شر "تسلا"یی فراهم آورد. او در "هنر" گریزگاهی هرچند باریک از جهان رنج می‌یابد و سپس در "عشق" و سرانجام در آموزه "رستگاری" گریزی ابدی از اراده و رنج می‌بیند. رستگاری چیزی‌نیست مگر وقوف رازناک به این که کل جهانِ شناختنی هیچ نیست مگر "رؤیایی ناگوار"، رستگاری نوعی "بیداری" است از کابوس وجود زمانی.
کتاب شوپنهاور تصویری جامع و منحصربه‌فرد از فلسفهٔ وی به دست می‌دهد و اساسی‌ترین‌مباحث فلسفهٔ او را به ترتیبی دقیق تفسیر می‌کند. از ویژگی‌های بارز این‌ کتاب ارجاعات فراوان به نوشته‌های شوپنهاور و نیز نگاه نقادانه نویسنده است، به گونه‌ای که شرح او را از اندیشهٔ شوپنهاور مستند و کتاب را آمیزه‌ای از ستایش و نقادیِ همزمانِ اندیشهٔ او ساخته.
#شوپنهاور
@qoqnoospublication
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من همیشه در آرزوی نظم بوده‌ام: این خواستۀ قهرمان داستان است، قهرمانی که به زعم کامو مرتد یا ضمیر سرگردان است. کسی که برایش تنها و تنها قدرت ارزش است. هر طرفی که قدرت بیشتری داشته باشد، قدرتی منکوب کننده، همان باید پادشاه جهان باشد.

تحلیل و بررسی داستان مرتد از مجموعه داستان تبعید و سلطنت نوشته آلبر کامو را اینجا ببینید:
https://youtu.be/Rj-nE6WdChE
#محمدرضا_عشوری


#تبعید_و_سلطنت
#آلبر_کامو
#نشر_ققنوس
#محمدرضا_آخوندزاده

@qoqnoospub
.
«تسلی‌ناپذیر» را باید سطر به‌ سطر خواند و دوباره بازگشت و همان سطرها را خواند. ایشی‌گورو در «تسلی‌ناپذیر»ش با خواننده این کار را می‌کند، قصد ندارد خواننده را رها کند؛ گویی نباید به‌راحتی از هیچ جای کتاب گذشت.
آنچه ایشی‌گورو در این کتاب ارائه می‌کند آشکارا روایتی ساختارشکن و قانون‌گریز است؛ نویسنده، در این‌جا، سیاق متعارف گذشته را کنار می‌گذارد، او با راویِ اول‌شخص به درون همه می‌رود، و مخاطب را متحیر می‌کند.
از این رو، کتاب هم دشوار است هم آسان، گیج‌کننده و پیچیده. مانند خود رایدر، پیانیست مشهور، همان راویِ نگران و عجیبِ ایشی‌گورو.
جایی در توصیف رمان آمده که داستان گویی سفری در زندگی است، سفری که هدفش هرگز روشن نیست، همراه با اتفاقات غیرقابل توضیح. در این روایت تسلی‌ای در کار نیست، داستان و راوی‌اش در برابر تسلی مقاومت می‌کنند.

«تسلی‌ناپذیر» یکی از بهترین و درخورتوجه‌ترین آثار ایشی‌گوروست که با استقبال زیادی روبه‌رو شد و جوایز ادبی متعددی کسب کرد.

#تسلی_ناپذیر
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
@qoqnoospublication
 
«از میان تمامی آن چیزهایی که اختیاری بر آن‌ها ندارم، هیچ‌ چیز در نظرم والاتر از افتخار دوستی با انسان‌هایی نیست که حقیقت را خالصانه دوست می‌دارند.» این جمله را که باروخ اسپینوزا فیلسوف نامدار هلندیِ سدۀ هفدهم در یکی از نامه‌هایش آورده، می‌توان عصارۀ تمامی فلسفۀ اخلاق و نظرگاه سیاسی او دانست.
برای اسپينوزا حقیقت، و آزادی در بیان حقیقت، والاترینِ چیز‌ها بود و همین خصلت نیز در نهایت زمینه‌ساز تنهایی و طرد و تکفیرش توسط جامعۀ مذهبی و خصوصاً یهودیان هلند شد. 
 
اسپینوزا در طول عمر کوتاه چهل و چهار سالۀ خود یکی از عظیم‌ترین و درخشان‌ترین دستگاه‌های فلسفی تاریخ تفکر در غرب را بنیان نهاد و برای همیشه مسیر و ماهیت تفکر مغرب زمین را خصوصاً در باب نسبت میان اندیشۀ الهیاتی و تفکر عقلانی دگرگون ساخت.
در بررسی سیر تاریخ فلسفه‌، اندیشۀ او همواره به درستی به عنوان رادیکال‌ترین تفکر در مراحل متقدم فلسفۀ مدرن دانسته می‌شود. اندیشه‌‌ای که ترکیبی بدیع و نوآورانه بود شامل عناصری از متافیزیک و شناخت‌شناسی دکارتی همراه با بخش‌هایی از اندیشۀ توماس هابز، سنت تفسیر عقل‌گرایانه‌ی الهیات یهودی، و نیز رواقی‌گری یونانی‌. 
 
نظرگاه طبیعت‌گرایانه‌ی اسپینوزا در نگرشش به مضامینی همچون خدا، انسان و دانش، در نهایت در جهت طرح نظامی فلسفی‌ گام بر می‌دارد که هدف غایی‌‌اش سعادت‌مندی و رسیدن به فضیلت است. 
 
در ساحت سیاسی، نظرگاه کلان او در حوزۀ فلسفۀ اخلاق، به فلسفه‌ای عمیقاً رهایی‌بخش می‌انجامد که در بطن خود به سیاقی رادیکال آزادی را پاس می‌دارد و به شکلی بنیادین دموکراتیک است. از این رو همان‌گونه که اغلب گفته شده، در میان متفکران دوران اولیۀ فلسفۀ مدرن هیچ فیلسوفی به اندازۀ اسپینوزا رنگ و جلوه‌ای امروزی و معاصر ندارد.
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
@qoqnoospublication
زمانی‌که در تابستان سال ۱۹۵۸ کنت تینان، منتقد تئاتر معروف مجله‌ی آبزرور لندن، در حمله‌ای تند و صریح به اوژن یونسکو و نمایشنامه‌هایش تاخته و هشدار داده بود که سردی و پوچی آثار یونسکو ممکن است اعتقاد و ایمان ما به اومانیسم و انسان را کمرنگ کند، نمایشنامه‌نویس رومانیایی-فرانسوی پاسخ داده بود: «من به منجی‌ها علاقه‌ای ندارم… اینکه پیامی را به دنیا برسانیم وظیفه‌ی رهبران مذهبی، سیاست‌مداران و اخلاق‌گرایان است… وظیفه‌ی نمایشنامه‌نویس این نیست… از آن رو که نمایشنامه‌ی ایدئولوژیک نمی‌تواند چیزی بیش از عامه‌فهم‌کردن ایدئولوژی‌ها باشد.»

یونسکو در تئاتر و در واقع «ضد‌تئاتر» خود در اساس امکان و حصول ارتباط زبانی را به چالش می‌کشد و تلاش دارد تا این امکان‌ناپذیری ارتباط را در حد اعلای خود در صحنه‌ی نمایش به تصویر کشد. او بدبین بود و بر آن بود که در نظر گرفتن هر معنایی برای زندگی در چنگال تاریک و ژرف مرگ  دود می شود و به هوا می‌رود، با این حال بر این عقیده نبود که راه چاره در امتناع و کناره‌گیری از جهان است.

یونسکو را که اغلب در کنار بکت، آرتور آداموف، ژان ژنه و غیره در ردیف نمایش‌نامه‌نویسان تئاتر ابسورد می‌نشانند (هر چند بکت خود قویاً این دسته‌بندی را رد می‌کرد) هم از یک سو از رئالیسم کسانی چون چخوف، برشت، تنسی‌ ویلیامز و سارتر رویگردان بود و هم از روایت‌گری مدرن نویسندگان و نمایشنامه‌نویسانی چون ماکس فریش، گونتر گراس و هارولد پینتر. او به دنبال ویران‌کردن و بازخواست خود زبان رفته بود و همین نقطه‌ی افتراق او با بسیاری از نویسندگان هر دو جناح چپ و راست در سیاست بود. او به توتالیتاریسمی موسّع‌تر از توتالیتاریسم در سیاست می‌اندیشند… به وضعیتی که دیگر به اندوه و رنج عمیق‌مان در زندگی، و استیصال مفرط‌‌‌مان در مواجهه با بی‌معنایی زندگی و قطعیت مرگ نیاندیشیم…. طبیعی‌شدن همه چیز… در غلتیدن به روال عادی امور و امحای خطی که حقیقت و دروغ را جدا می‌سازد… یونسکو در آثارش با طنزی برنده و گیرا بر همین تهی‌شدن هراسناک زندگی که فراتر هر از نظام سیاسی و نگرش ایدئولوژیک است، حمله می‌کند. 

در جایی به شکلی درخشان گفته بود: «باید بدانم ریشه‌دارترین ترس من از کجاست؟ آنوقت است که مصمم می‌شوم مسئله و ترس‌ تک‌تک انسا‌ن‌ها را پیدا کنم و این همان راه درست ورود به درون ظلمت خودِ من است، به درون ظلمت خودمان که می‌خواهم روشنی روز را بدان ببخشم… اثر هنری بیان واقعیتی بیان‌ناپذیر است که هنرمند تلاش می‌کند آن را به بیان درآورد… تناقض آن و حقیقتش در همین است…»

#اوژن_یونسکو

@qoqnoospub
در منظومهٔ فکری نفیسی زبان صرفاً وسیله‌ای برای انتقال پیام نیست، او زبان را «مؤثرترین وسیله برای حفظ ملیت و وطن» می‌داند. نفیسی زبان را «معرف فکر» می‌داند.
ماجرای زبان فارسی برای نفیسی نخست از آن نظر حایز اهمیت است که زبان فارسی راهی بوده که پدران و مادران ما از طریق آن تفکرات خود را برای ما به یادگار گذاشته‌اند. از سوی دیگر، نفیسی این زبان را عامل ماندگاری رودکی، فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ در تمام جهان می‌داند. از سوی دیگر، او زبان فارسی را از جمله آسان‌ترین زبان‌های زندهٔ امروز می‌داند و به نظرش دلیل استفاده از این زبان در ایران، هندوستان، ترکستان، خوارزم، قفقاز، عراق و غیره، با وجود «همچشمی زبان تازی»، همین است.

#سعید_نفیسی_به_هشت_روایت
#پیمان_طالبی
#به‌زودی

@qoqnoospub
در مدخل «پلبین‌ها»ی دانشنامهٔ دانش‌گستر آمده که آن‌ها شهروندان معمولی رومی بودند که به طبقهٔ ممتاز پاتریسین تعلق نداشتند. پلبین‌ها طی قرون چهار و پنج پ‌م به مبارزه‌ای طولانی، برای کسب برابری سیاسی و اجتماعی، با پاتریسین‌ها پرداختند و سرانجام به مناصبی دست یافتند که پیش از آن در انحصار پاتریسین‌ها بود.

و این هم یک تعریف پلبین‌ها طبق کتاب تجربهٔ پلبینی:

تعریف پلبین‌ها به نسبت پاتریسین‌ها بسیار مشکل‌تر است. نخست باید تصویر معمول از پلبین‌ها را که از زمان نمایشنامهٔ کوریولانوسِ شکسپیر رایج شده است کنار بگذاریم، تصویری که در آن پلبین‌ها تنها به جنبهٔ اقتصادی‌شان فروکاسته شده‌اند. در کوریولانوس پلبین‌ها فقیرند. دانیل دِلئونِ متفکر با کنار گذاشتن بازنماییِ غلط از پلب‌ها، تأکید می‌کند که برخی از پلبین‌ها ثروتمند بودند و معنای راستین این لقب [یعنی «پلبین»] «انبوه خلق» است. به عبارتی دیگر، اصطلاح «پلب‌ها» دال بر جایگاهی اقتصادی نیست، بلکه بیش از هر چیز به معنای «عامه»ی مردم در مقابل «قلیلی» پاتریسین است. در واقع، تفاوت بنیادین بین پاتریسین‌ها و پلبین‌ها بر این واقعیت اتکا دارد که پلبین‌ها تنها می‌توانستند از قدرت اقتصادی برخوردار شوند. برخلاف پاتریسین‌ها، اگر یک پلبین ثروتمند دارایی‌های خویش را از دست می‌داد، نمی‌توانست به قدرت سیاسی و منزلت مذهبی‌اش برای تضمین بقای خود پشتگرم باشد.

#تجربه_پلبینی
#مارتین_براو
#فؤاد_حبیبی
#تجدید_چاپ
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی کامل سخنان دکتر عبدالرحمن نجل‌رحیم در نشست نقد و بررسی کتاب «فکر کردن بی‌درنگ و بادرنگ» از حوزهٔ تخصصی مغزپژوهی نظریهٔ کاهنمن را بررسی می‌کند و نقد خود را بر این‌ نظریه شرح می‌دهد.
در این نشست فرهاد نیلی نیز این کتاب را از دیدگاه اقتصادی بررسی کرده که در ویدیوی قبل منتشر شده.
در آینده نزدیک سخنان مقصود فراستخواه و هادی صمدی بر این کتاب را از دیدگاه‌های جامعه‌شناسی و عصب‌شناسی بررسی می‌کنند

این نشست ششم شهریور در فرهنگان فرشته برگزار شد

#فکر_کردن_بی_درنگ_و_با_درنگ #دانیل_کاهنمن #نوبل_اقتصاد #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
منتشر شد؛

شوپنهاور در جایی می‌گوید كل دستاورد منطق هگل اين است كه با طرح «واژه‌پردازی‌های جنون‌آميز كه ذهن را بيهوده برای درك چيزي آزار می‌دهند و فرسوده‌اش می‌سازند» مغزهای جوان را مشوش كند.
اما..

منطق پایه و اساسِ کلِ اندیشۀ هگل است و اگر كسي بخواهد ساير بخش‌های نظام او را به درستی بشناسد، چاره‌ای جز مواجهه با متن منطق ندارد.

#دیالکتیک_هستی_و_اندیشه_در_منطق_هگل
#چارلز_تیلور
#زهره_نجفی

@qoqnoospublication
لوری گاتلیب، نویسندهٔ کتاب "شاید بهتره با یکی حرف بزنی"، روان‌درمانگر است.
گاتلیب در ابتدای کتاب می‌پرسد: «ما چطور تغییر می‌کنیم؟»
و پاسخ می‌دهد «با ارتباط با دیگران».
لوری معتقد است رابطۀ میان درمانگر و بیمار، اعتمادی مقدس می‌طلبد تا وقوع هرگونه تغییری امکان‌پذیر شود.
کتاب شاید بهتره با یکی حرف بزنی ماجرای جلسات روان‌درمانی لوری گاتلیب و نحوۀ مواجهۀ او با بیمارانش و سپس مواجهۀ خود او با روان‌درمانگرش وندل برانسون است.
آنچه گاتلیب، با قلم صریح و طنز صمیمانه‌اش، پیش رویمان می‌گذارد؛ زندگی خودش، بیمارانش و ما به عنوان مخاطبان کتاب است. با همان درماندگی‌ها و آشفتگی‌ها و بیم و امیدها که خوب که نگاه کنیم کم و بیش میان همه‌مان مشترک است. او نخست برای تسلی یافتن و سپس برای شناختن خود و دسترسی به دنیای پیچیده درونی‌اش به روان‌درمانی روی می‌آورد. حرفه‌ای که سال‌ها عمرش را صرف آن کرده و خود نیز از همان برای یاری رساندن به دیگران بهره می‌گیرد و، با قصه‌هایی که از بیمارانش برایمان تعریف می‌کند، پیداست که در این کار موفق هم می‌شود.
#شاید_بهتره_با_یکی_حرف_بزنی
#لوری_گاتلیب
#الهام_سلمانی_فروغی
@qoqnoospublication
انتشارات ققنوس
@qoqnoospublication
به مناسبت 345مین سالمرگ هابز
توماس هابز (۱۶۷۹-۱۵۸۸)، فیلسوف برجستۀ انگلیسی، را به‌حق می توان یکی از تأثیرگذارترین اندیشمندان فلسفی و سیاسی دوران مدرن دانست. او عمدتاً به واسطۀ کتاب مشهور خود، لویاتان، شناخته می‌شود که در آن نظریه‌ای جامع دربارۀ قدرت، طبیعت انسان و دولت ارائه می‌دهد. هابز در زمانه‌ای پرآشوب و پرتلاطم می‌زیست؛ جنگ داخلی انگلستان و بحران‌های سیاسی و مذهبیِ شدید، زمینه‌ای را فراهم کردند که او به تفکر دربارۀ نظم اجتماعی، اقتدار و رابطۀ میان فرد و دولت بپردازد. 

طبیعت انسان: خودخواهی و عقلانیت
هابز با بینشی بدبینانه به طبیعت انسان می‌نگرد. به باور او، انسان‌ها ذاتاً خودخواه هستند و عمدتاً تحت تأثیر میل به بقا و لذت شخصی عمل می‌کنند. او معتقد است که در غیاب یک قدرت مرکزی و سازمان‌یافته، انسان‌ها در وضع طبیعی سکنی خواهند داشت؛ وضعی که در آن هیچ قانون یا دولتی وجود ندارد. زندگی انسان‌ها در وضع طبیعی به شدت رقابتی، بی‌ثبات و ناامن خواهد بود. در این وضع، هر انسان برای بقای خود دیگری را مورد حمله قرار می‌دهد، چرا که هیچ تضمینی برای امنیت وجود ندارد. او این وضع را به بیان معروفِ خود چنین توصیف می‌کند: «زندگی در وضع طبیعی، انفرادی، فقیرانه، ناخوشایند و کوتاه است.» بر اساس دیدگاه هابز، این خودخواهیِ ذاتی انسان‌ها می‌تواند به هرج‌ومرج و خشونتِ بی‌پایان بینجامد، مگر اینکه قدرتی فراتر از فرد، نظم را برقرار سازد. با این حال، هابز عقلانیت را نیز بخشی از طبیعت انسان می‌داند. او باور دارد که انسان‌ها می‌توانند از طریق عقل، خطرات زندگی در وضع طبیعی را تشخیص دهند و برای جلوگیری از این خطرات، به توافق برسند و نظم اجتماعی را برقرار کنند.

قرارداد اجتماعی: راه خروج از وضع طبیعی
هابز راه خروج از وضع طبیعی را قرارداد اجتماعی می‌داند. او استدلال می‌کند که انسان‌ها، برای گریز از خشونت و بی‌ثباتی، این تصمیم عاقلانه را می‌گیرند که بخشی از آزادی‌هایشان را واگذار کنند و برای ایجاد نظم، قدرت خویش را به یک مرجع عالی بسپارند. این مرجع عالی، که هابز آن را «لویاتان» می‌نامد، می‌تواند یک فرد (پادشاه) یا یک نهاد (دولت) باشد. هابز معتقد است که این قرارداد اجتماعی، مبنای مشروعیت دولت و قوانین است. از نظر او، دولت تنها زمانی می‌تواند قدرت مشروع داشته باشد که بر اساس این قرارداد شکل بگیرد. افراد جامعه، با قبول این قرارداد، به حاکمیت دولت تن می‌دهند و در عوض، دولت موظف است امنیت و نظم را برای آن‌ها تأمین کند.

لویاتان: قدرت مطلق دولت
یکی از ایده‌های کلیدی در فلسفۀ سیاسی هابز، لویاتان است. لویاتان به منزلۀ نماد دولت، موجودی قدرتمند و عظیم است که از توافق افراد جامعه به وجود می‌آید. هابز معتقد است که دولت باید قدرتی مطلق داشته باشد تا بتواند ثبات و امنیت را تضمین کند. او از این ایده دفاع می‌کند که در غیاب یک قدرت مطلق، هرج‌ومرج و خشونت حاکم خواهد شد. هابز به صراحت از قدرت مطلق حاکمیت دفاع می‌کند و معتقد است که مردم، پس از واگذاری قدرت به دولت، حق شورش یا بازپس‌گیری آن را ندارند. او بر این باور است که تنها یک دولت قدرتمند می‌تواند از فروپاشی اجتماعی جلوگیری کند. در عین حال، هابز تأکید می‌کند که این قدرت مطلق باید در خدمت تأمین امنیت و رفاه عمومی باشد، و در صورتی که دولت نتواند وظایف خود را انجام دهد، مشروعیت خود را از دست می‌دهد.

جدایی دین و سیاست
هابز در لویاتان به موضوع دین نیز می‌پردازد و استدلال می‌کند که دین باید تحت کنترل دولت قرار گیرد. او معتقد است که اختلافات مذهبی یکی از علل اصلی جنگ و هرج‌ومرج در جامعه است، و برای جلوگیری از این امر، دولت باید اقتدار نهایی در مسائل دینی را در دست داشته باشد. هابز با این دیدگاه، به نوعی جدایی دین از سیاست را مطرح می‌کند، اما این جدایی به معنای محدود کردن نقش دین در زندگی عمومی و سپردن کنترل آن به دولت است.

فلسفۀ هابز و تأثیر آن بر مدرنیته
فلسفه هابز، به‌ویژه نظریۀ قرارداد اجتماعی‌اش، تأثیر عمیقی بر متفکران پس از او داشته است. او یکی از نخستین فیلسوفانی بود که تلاش کرد سیاست را به شکلی علمی توضیح دهد. هابز پایه‌گذار سنتی در فلسفۀ سیاسی است که به جای تکیه بر مفاهیم اخلاقی یا مذهبی، بر واقعیت‌های روان‌شناسی انسان و منطق اجتماعی تمرکز دارد. هابز همچنین تأثیر زیادی بر فیلسوفان روشنگری، از جمله جان لاک، ژان ژاک روسو و ایمانوئل کانت، داشته است. هرچند بسیاری از این متفکران با ایده‌های هابز مخالفت کردند و نظریات متفاوتی درباره قرارداد اجتماعی و دولت ارائه دادند، اما نمی‌توان نقش هابز را در شکل‌گیری فلسفۀ سیاسی مدرن نادیده گرفت.

@qoqnoospub
احسان یارشاطر در یکی از گفتگوهایش می‌گوید: «وطن من زبان فارسی است.»
این جمله را از هر منظری که تفسیر کنیم، در نهایت، به این گزاره برمی‌خوریم که جایگاه زبان، و در این‌جا زبان فارسی، بسیار رفیع است، آن‌قدر که می‌تواند وطن باشد.
در میان یادداشت‌ها و مقالات و کتاب‌هایی که از سعید نفیسی به یادگار مانده هم نمی‌توان بسامد حضور ایران و هر آن چیزی را که بدان مربوط می‌شود نادیده گرفت. او بر پیشانی یکی از داستان‌های کتاب ماه نخشب نوشته: «به ایرانم، به ایران گرامی‌ام، به ایران جاودانی‌ام.» او این جملات را از سر عشقی دیرینه و با دردمندی تمام از حال و روز وطن روی کاغذ آورده است.

#سعید_نفیسی_به_هشت_روایت
#پیمان_طالبی
#به‌زودی

@qoqnoospub