انتشارات ققنوس
"به لحاظ جامعهشناختی چیزی به عنوان شخصیت جمعی که عمل میکند، وجود ندارد. دولت، ملت، سازمان صنفی، خانواده یا یکان ارتشی، یا به جمعهایی مشابه اشاره میشود، منظور از آن صرفاً نوع خاصی از شکلگیری کنشهای اجتماعی واقعی یا ممکن اشخاص منفرد است." @qoqnoospub
تأثیر شگرف و منحصربهفرد ماکس وبر (۱۸۶۴-۱۹۲۰) بر علوم انسانی و حوزهٔ مطالعات جامعه را شاید تنها بتوان با مارکس و فروید مقایسه کرد.
این جامعهشناس آلمانی نه فقط تئوریپرداز برخی از کلیدیترین مفاهیم علوم اجتماعی همچون «رهبری کاریزماتیک»، «بوروکراسی»، «عقلانیسازی»، و «مشروعیت» بود بلکه با تأکید برمضمون «فهم» (verstehen) در روششناسی علومانسانی، فصلی نو در تحلیل جامعهٔ انسانی را پیش روی پژوهشگران باز کرد. اینها در کنار مطالعهٔ پرآوازه وجریانساز او در باب «اخلاق پروتستانی» و نقشش در ظهور و تثبیت جامعهٔ سرمایهداری چهرهای افسانهای از او ساخته است.
درست است که اغلب نام وبر در کنار نام کارل مارکس و امیل دورکیم به عنوان بنیانگذاران علم جامعهشناسی آورده میشود اما حقیقت این است که مرزهای تأثیرگذاری فکری او فرسنگها از ساحت جامعهشناسی فراتر رفته، او را به چهرهای کلیدی در بسیاری از شاخههای علوم انسانی، از فلسفه گرفته تا علومسیاسی و تاری خجهان بدل ساخته است.
جهتگیریهای سیاسی وبر که یکی از سرچشمههای بنیادین نظرگاه جامعهشناختی او بود، ترکیبی است از لیبرالیسم و ملیگرایی آلمانی که او را در مقابل دو جبههٔ قدرتمند در سیاست آلمان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم قرار میداد؛ از یکسو اشراف و محافظهکاران سنتی و از سوی دیگر سوسیالدموکراتها و چپگرایان.
ملیگرایی و «مسئلهٔ آلمان» از دوران جوانی یکی از اصلیترین دغدغههای فکری وبر به شمار میآمد و البته سرمنشاء دلشورهها و افسردگی فزآیندی او. او آلمان را درکانون جریانی ویرانساز از عقلانیت مدرن میدید که در نظر او در تدارک«قفسآهنینی» برای آیندهی بشر بود.
وبر که در خانوادهای متموّل و سیاستمدار چشم به جهان گشوده بود، از کودکی بامسائل سیاسی آشنا شده بود. پدرش حقودانی برجسته و از سیاستمداران شناختهشدهٔ برلین به حساب میآمد و درگیری روزافرون پدر با مسائل سیاسی روز آلمان خواه ناخواه بر پسر تأثیرگذار بود. او که در ابتدا با تحصیل در رشتهٔ حقوق به دنبال آن بود تا در مسیر پدر قدم بگذارد به تدریج با افزایش بدبینیاش نسبت به جهان سیاست و علاقهٔ وافرش به کار فکری، به فضای دانشگاهی علاقهمند شد.
وبر که متفکری جامعالاطراف بود هم فلاسفهای چون کارل یاسپرس و همجامعهشناسانی چون گئورگ زیمل را در مقام دوست در کنار خود داشت. او که هم با نظریات تطورگرایان انگلیسی و هم پوزیتیویستهای فرانسوی به سیاقی کامل آشنایی داشت خود را در کانون تعارضات فکری قرن نوزدهم قرار داده بود که همه و همه به غنا و پیچیدگی نظریهٔ جامعهشناسی کلان او انجامیدند.
چکیدهٔ نظرگاه وبر در علوم اجتماعی آن بود که یک جامعهشناس باید همدلانه ومشفقانه مردمان جامعهٔ خود را «بفهمد». حتی آن مردمانی که قرنها پیش از اوزیستهاند و سربرخاک نهادهاند. او استاد مسلّم جامعهشناسی تاریخی بود ودانشاش در تاریج جهان در میان همعصرانش بیمثال بود.
وبر که معتقد بود جامعهشناس وظیفه دارد تا آنچه در زیرپوست جامعه میبیند را باروشنبینی درک کرده و فرمولبندی کند، در زیر پوست خانودهٔ خود شکافی عمیق را شاهد بود؛ از یک سو پدری مقتدر، خشک و مغرور و از دیگر سو مادری دلسوز و نوعدوست و به غایت مهربان. هستهٔ جامعهشناسی وبر و دیدگاهش در باب مذهب واخلاق پروتستان و رشد سرمایهداری خود خلاصهٔ همین تعارضی بود که او ازکودکی در خانواده شاهد آن بود.
@qoqnoospub
این جامعهشناس آلمانی نه فقط تئوریپرداز برخی از کلیدیترین مفاهیم علوم اجتماعی همچون «رهبری کاریزماتیک»، «بوروکراسی»، «عقلانیسازی»، و «مشروعیت» بود بلکه با تأکید برمضمون «فهم» (verstehen) در روششناسی علومانسانی، فصلی نو در تحلیل جامعهٔ انسانی را پیش روی پژوهشگران باز کرد. اینها در کنار مطالعهٔ پرآوازه وجریانساز او در باب «اخلاق پروتستانی» و نقشش در ظهور و تثبیت جامعهٔ سرمایهداری چهرهای افسانهای از او ساخته است.
درست است که اغلب نام وبر در کنار نام کارل مارکس و امیل دورکیم به عنوان بنیانگذاران علم جامعهشناسی آورده میشود اما حقیقت این است که مرزهای تأثیرگذاری فکری او فرسنگها از ساحت جامعهشناسی فراتر رفته، او را به چهرهای کلیدی در بسیاری از شاخههای علوم انسانی، از فلسفه گرفته تا علومسیاسی و تاری خجهان بدل ساخته است.
جهتگیریهای سیاسی وبر که یکی از سرچشمههای بنیادین نظرگاه جامعهشناختی او بود، ترکیبی است از لیبرالیسم و ملیگرایی آلمانی که او را در مقابل دو جبههٔ قدرتمند در سیاست آلمان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم قرار میداد؛ از یکسو اشراف و محافظهکاران سنتی و از سوی دیگر سوسیالدموکراتها و چپگرایان.
ملیگرایی و «مسئلهٔ آلمان» از دوران جوانی یکی از اصلیترین دغدغههای فکری وبر به شمار میآمد و البته سرمنشاء دلشورهها و افسردگی فزآیندی او. او آلمان را درکانون جریانی ویرانساز از عقلانیت مدرن میدید که در نظر او در تدارک«قفسآهنینی» برای آیندهی بشر بود.
وبر که در خانوادهای متموّل و سیاستمدار چشم به جهان گشوده بود، از کودکی بامسائل سیاسی آشنا شده بود. پدرش حقودانی برجسته و از سیاستمداران شناختهشدهٔ برلین به حساب میآمد و درگیری روزافرون پدر با مسائل سیاسی روز آلمان خواه ناخواه بر پسر تأثیرگذار بود. او که در ابتدا با تحصیل در رشتهٔ حقوق به دنبال آن بود تا در مسیر پدر قدم بگذارد به تدریج با افزایش بدبینیاش نسبت به جهان سیاست و علاقهٔ وافرش به کار فکری، به فضای دانشگاهی علاقهمند شد.
وبر که متفکری جامعالاطراف بود هم فلاسفهای چون کارل یاسپرس و همجامعهشناسانی چون گئورگ زیمل را در مقام دوست در کنار خود داشت. او که هم با نظریات تطورگرایان انگلیسی و هم پوزیتیویستهای فرانسوی به سیاقی کامل آشنایی داشت خود را در کانون تعارضات فکری قرن نوزدهم قرار داده بود که همه و همه به غنا و پیچیدگی نظریهٔ جامعهشناسی کلان او انجامیدند.
چکیدهٔ نظرگاه وبر در علوم اجتماعی آن بود که یک جامعهشناس باید همدلانه ومشفقانه مردمان جامعهٔ خود را «بفهمد». حتی آن مردمانی که قرنها پیش از اوزیستهاند و سربرخاک نهادهاند. او استاد مسلّم جامعهشناسی تاریخی بود ودانشاش در تاریج جهان در میان همعصرانش بیمثال بود.
وبر که معتقد بود جامعهشناس وظیفه دارد تا آنچه در زیرپوست جامعه میبیند را باروشنبینی درک کرده و فرمولبندی کند، در زیر پوست خانودهٔ خود شکافی عمیق را شاهد بود؛ از یک سو پدری مقتدر، خشک و مغرور و از دیگر سو مادری دلسوز و نوعدوست و به غایت مهربان. هستهٔ جامعهشناسی وبر و دیدگاهش در باب مذهب واخلاق پروتستان و رشد سرمایهداری خود خلاصهٔ همین تعارضی بود که او ازکودکی در خانواده شاهد آن بود.
@qoqnoospub
علیرضا بهشتی در نقد و بررسی «دموکراسی سنجیده»؛
دموکراسی و صداهایی که شنیده نمیشود
پس از فروپاشی جبهه سوسیالیستی، تصور کلی بر این بود که تعداد دموکراسیها افزایش یافته است، اما گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد دموکراسیهای یادشده، رسما دموکراسی به حساب نمیآیند.
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نیما بهاروندی: دوشنبه (اول اردیبهشتماه)، نشست بررسی کتاب «دموکراسی سنجیده: صندوق رای؛ شرط لازم ولی ناکافی» نوشته رابرت گودین با ترجمه لیلا سازگار، برگزار شد.
مرکز پژوهشی آفرینش به همراه انتشارات ققنوس، برگزاری این نشست را بر عهده داشتند.
در این نشست سیدعلیرضا حسینی بهشتی، پژوهشگر و استاد علوم سیاسی و مسعود پدرام، پژوهشگر و نویسنده علوم سیاسی، به گفتوگو درباره موضوعات کتاب پرداختند.
شهروندی مسئولانه
علی سهرابی، دبیر نشست، در ابتدا به معرفی و طرح کلیتی از کتاب پرداخت و گفت: گودین نظریات دموکراسی در قرن بیستم را در سه جریان صورتبندی میکند:
۱- نخبهگرایی دمکراتیک که معتقد بر مبارزه رقابتی برای کسب آرای مردم در انتخابات است؛ ۲- دموکراسی مشارکتی که تاکید بر کیفیت و سطح مشارکت مردم در سیاست دارد؛ و ۳- دموکراسی مشورتی یا رایزنانه. این نظریه تاکید میکند که تمام کسانی که متاثر از تصمیمات جمعی هستند باید بتوانند بر این تصمیمات تاثیر بگذارند.
وی افزود: گودین در سراسر کتاب دغدغه دارد چگونه میتوانیم شهروندانی داشته باشیم که در تصمیمگیریهای خود دغدغههای دیگر شهروندان را نیز لحاظ کنند. به نظر او، در یک نظام دمکراتیک نه فقط بروندادها بلکه دروندادها، نه فقط نتایج بلکه مقدمات نیز اهمیت دارند. وی همچنین معتقد است که صرفاً نظر کسانی که در دموکراسیهای نمایندگی رای میدهند و توان اظهارنظر دارند مهم نیست بلکه در این میان، کسانی که صدای آنها شنیده نمیشود و توان چانهزنی ندارند نیز مهماند.
سهرابی در پایان گفت: به نظر گودین در سایر نظریات دمکراتیک، برخی افراد توان اظهارنظر را از دست میدهند و از صحنه سیاست حذف میشوند. او این افراد را خاموشان بالاجبار مینامد و در سه گروه دستهبندی میکند: ۱- کسانی که از حقوق اجتماعی محرومند و توان اظهارنظر ندارند؛ ۲- نسلهای آینده؛ و ۳- غیرانسانها و..
دموکراسی و بحرانهایش
مسعود پدرام دیگر سخنران این نشست بود. این استاد و مدرس علوم سیاسی ابتدای صحبتش را با بحث راجع به دموکراسی و بحرانهای آن آغاز کرد و گفت: از اولین نقدهای درونی به دموکراسی و بحرانهایش را «آلکسی دو توکویل» مطرح کرد. پس از او «جان استوارت میل» این نقدها را ادامه داد. به نظر توکویل و میل، دموکراسی گنجایش آن را دارد که تبدیل به دیکتاتوری اکثریت بر اقلیت شود.
پدرام در ادامه خلاصهای از نظریات دموکراسی در قرن بیستم ارائه داد و گفت: اولین نظریه در این باب، ژوزف شومپیتر است که با طرح نظریه دموکراسی مشارکتی، ادعا میکند دموکراسی تبدیل به دموکراسی غیرمستقیم و نخبگانی شده است. نظریه بعدی در سال ۱۹۷۰ مطرح میشود. «کارول پیتمن» با نگارش کتاب «مشارکت و نظریه دمکراتیک»، دموکراسیهای نمایندگی را به سبب اینکه منجربه حذف مردم از صحنه سیاست میشود را به باد انتقاد میگیرد.
وی افزود: پس از پیتمن، «کرافورد مکفرسن» با نگاشتن کتاب «زندگی و زمانه دموکراسی لیبرال»، در سال ۱۹۷۷، دموکراسی مشارکتی را به عنوان یک مدل معرفی میکند، مکفرسن ادعا میکند جهت اینکه دموکراسی مشارکتی بهوجود بیاید، مردم بایبد از فردی تملکجو و مصرفگرا به فردی توسعهخواه که به امر عمومی اهمیت میدهد، تبدیل بشوند.
پدرام در ادامه گفت: کوشش نظری پیتمن و مکفرسن، توسط «جان رالز» و «یورگن هابرماس» پی گرفته میشود. مفهوم پرده بیخبری (جهل) رالز، در واقع مفهومی است که نوعی گفتوگوی درونی را منجر میشود که فرد در طی آن، میتواند به تصمیمی همسو با منافع جمعی برسد. هابرماس نیز در کتاب کنش تفاهمی (ارتباطی) نقدها بر دموکراسی نمایندگی را ادامه میدهد. به نظر پدرام، رالز و هابرماس مبنای مهمی برای دموکراسی گفتوگویی، که ادامهای بر مباحث دموکراسی مشارکتی است، فراهم میکنند.
اقتدارگرایی انتخاباتی
در پایان سیدعلیرضا حسینی بهشتی به طرح نظرات خود راجع به کتاب «دموکراسی سنجیده» پرداخت. وی بحث خود حول محور کتاب را با پرسش مهم گودین آغاز کرد و گفت: آیا رای دادن شرط کافی برای دموکراسی است؟ این سوالی است که به خصوص پس از فروپاشی بلوک شرق جدیتر شد. پس از فروپاشی جبهه سوسیالیستی، تصور کلی بر این بود که تعداد دموکراسیها افزایش یافته است، اما گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد دموکراسیهای یادشده، رسماً دموکراسی به حساب نمیآیند…
ادامه در لینک زیر
https://B2n.ir/kz8468
@qoqnoospublication
دموکراسی و صداهایی که شنیده نمیشود
پس از فروپاشی جبهه سوسیالیستی، تصور کلی بر این بود که تعداد دموکراسیها افزایش یافته است، اما گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد دموکراسیهای یادشده، رسما دموکراسی به حساب نمیآیند.
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نیما بهاروندی: دوشنبه (اول اردیبهشتماه)، نشست بررسی کتاب «دموکراسی سنجیده: صندوق رای؛ شرط لازم ولی ناکافی» نوشته رابرت گودین با ترجمه لیلا سازگار، برگزار شد.
مرکز پژوهشی آفرینش به همراه انتشارات ققنوس، برگزاری این نشست را بر عهده داشتند.
در این نشست سیدعلیرضا حسینی بهشتی، پژوهشگر و استاد علوم سیاسی و مسعود پدرام، پژوهشگر و نویسنده علوم سیاسی، به گفتوگو درباره موضوعات کتاب پرداختند.
شهروندی مسئولانه
علی سهرابی، دبیر نشست، در ابتدا به معرفی و طرح کلیتی از کتاب پرداخت و گفت: گودین نظریات دموکراسی در قرن بیستم را در سه جریان صورتبندی میکند:
۱- نخبهگرایی دمکراتیک که معتقد بر مبارزه رقابتی برای کسب آرای مردم در انتخابات است؛ ۲- دموکراسی مشارکتی که تاکید بر کیفیت و سطح مشارکت مردم در سیاست دارد؛ و ۳- دموکراسی مشورتی یا رایزنانه. این نظریه تاکید میکند که تمام کسانی که متاثر از تصمیمات جمعی هستند باید بتوانند بر این تصمیمات تاثیر بگذارند.
وی افزود: گودین در سراسر کتاب دغدغه دارد چگونه میتوانیم شهروندانی داشته باشیم که در تصمیمگیریهای خود دغدغههای دیگر شهروندان را نیز لحاظ کنند. به نظر او، در یک نظام دمکراتیک نه فقط بروندادها بلکه دروندادها، نه فقط نتایج بلکه مقدمات نیز اهمیت دارند. وی همچنین معتقد است که صرفاً نظر کسانی که در دموکراسیهای نمایندگی رای میدهند و توان اظهارنظر دارند مهم نیست بلکه در این میان، کسانی که صدای آنها شنیده نمیشود و توان چانهزنی ندارند نیز مهماند.
سهرابی در پایان گفت: به نظر گودین در سایر نظریات دمکراتیک، برخی افراد توان اظهارنظر را از دست میدهند و از صحنه سیاست حذف میشوند. او این افراد را خاموشان بالاجبار مینامد و در سه گروه دستهبندی میکند: ۱- کسانی که از حقوق اجتماعی محرومند و توان اظهارنظر ندارند؛ ۲- نسلهای آینده؛ و ۳- غیرانسانها و..
دموکراسی و بحرانهایش
مسعود پدرام دیگر سخنران این نشست بود. این استاد و مدرس علوم سیاسی ابتدای صحبتش را با بحث راجع به دموکراسی و بحرانهای آن آغاز کرد و گفت: از اولین نقدهای درونی به دموکراسی و بحرانهایش را «آلکسی دو توکویل» مطرح کرد. پس از او «جان استوارت میل» این نقدها را ادامه داد. به نظر توکویل و میل، دموکراسی گنجایش آن را دارد که تبدیل به دیکتاتوری اکثریت بر اقلیت شود.
پدرام در ادامه خلاصهای از نظریات دموکراسی در قرن بیستم ارائه داد و گفت: اولین نظریه در این باب، ژوزف شومپیتر است که با طرح نظریه دموکراسی مشارکتی، ادعا میکند دموکراسی تبدیل به دموکراسی غیرمستقیم و نخبگانی شده است. نظریه بعدی در سال ۱۹۷۰ مطرح میشود. «کارول پیتمن» با نگارش کتاب «مشارکت و نظریه دمکراتیک»، دموکراسیهای نمایندگی را به سبب اینکه منجربه حذف مردم از صحنه سیاست میشود را به باد انتقاد میگیرد.
وی افزود: پس از پیتمن، «کرافورد مکفرسن» با نگاشتن کتاب «زندگی و زمانه دموکراسی لیبرال»، در سال ۱۹۷۷، دموکراسی مشارکتی را به عنوان یک مدل معرفی میکند، مکفرسن ادعا میکند جهت اینکه دموکراسی مشارکتی بهوجود بیاید، مردم بایبد از فردی تملکجو و مصرفگرا به فردی توسعهخواه که به امر عمومی اهمیت میدهد، تبدیل بشوند.
پدرام در ادامه گفت: کوشش نظری پیتمن و مکفرسن، توسط «جان رالز» و «یورگن هابرماس» پی گرفته میشود. مفهوم پرده بیخبری (جهل) رالز، در واقع مفهومی است که نوعی گفتوگوی درونی را منجر میشود که فرد در طی آن، میتواند به تصمیمی همسو با منافع جمعی برسد. هابرماس نیز در کتاب کنش تفاهمی (ارتباطی) نقدها بر دموکراسی نمایندگی را ادامه میدهد. به نظر پدرام، رالز و هابرماس مبنای مهمی برای دموکراسی گفتوگویی، که ادامهای بر مباحث دموکراسی مشارکتی است، فراهم میکنند.
اقتدارگرایی انتخاباتی
در پایان سیدعلیرضا حسینی بهشتی به طرح نظرات خود راجع به کتاب «دموکراسی سنجیده» پرداخت. وی بحث خود حول محور کتاب را با پرسش مهم گودین آغاز کرد و گفت: آیا رای دادن شرط کافی برای دموکراسی است؟ این سوالی است که به خصوص پس از فروپاشی بلوک شرق جدیتر شد. پس از فروپاشی جبهه سوسیالیستی، تصور کلی بر این بود که تعداد دموکراسیها افزایش یافته است، اما گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد دموکراسیهای یادشده، رسماً دموکراسی به حساب نمیآیند…
ادامه در لینک زیر
https://B2n.ir/kz8468
@qoqnoospublication
ایبنا
دموکراسی و صداهایی که شنیده نمیشود
پس از فروپاشی جبهه سوسیالیستی، تصور کلی بر این بود که تعداد دموکراسیها افزایش یافته است، اما گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد دموکراسیهای یادشده، رسما دموکراسی به حساب نمیآیند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خیلیها نمیدانستند رمانهای ژول ورن معمولا بین سیصد تا هزار صفحه حجم دارد. خود فرانسویها هم درک نکرده بودند ژانری وجود دارد با عنوان "علمیتخیلی" که ژول ورن به بهترین نحو از پس آن برآمده. نور ببارد به قبر مارسل موره، که اولین بار با نوشتن مقالات متعدد دربارهٔ ژانر نویسندگی ژول ورن، او را وارد فضای ادبیات بزرگسال کرد.
حالا مدتی است گروه انتشاراتی ققنوس شروع کرده به ترجمه و نشر آثار شاخص این نویسندهی جدیِ ادبیات علمیتخیلی، که هم بزرگسالان میخوانندش، هم نوجوانان را با خود همراه میکند. مجموعهی ژول ورنِ ققنوس از زبان اصلی ترجمه شده، حاوی متن کامل است، و گراورهای نسخهی اصل کتابها نیز در نسخهٔ فارسی کار شده.
بخوانید و لذت ببرید.
#ژول_ورن
#سمیه_نوروزی
@qoqnoospub
حالا مدتی است گروه انتشاراتی ققنوس شروع کرده به ترجمه و نشر آثار شاخص این نویسندهی جدیِ ادبیات علمیتخیلی، که هم بزرگسالان میخوانندش، هم نوجوانان را با خود همراه میکند. مجموعهی ژول ورنِ ققنوس از زبان اصلی ترجمه شده، حاوی متن کامل است، و گراورهای نسخهی اصل کتابها نیز در نسخهٔ فارسی کار شده.
بخوانید و لذت ببرید.
#ژول_ورن
#سمیه_نوروزی
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در تاریخ هر ملت رویدادهای سرنوشتسازی وجود دارد که برای آن ملت در حکم نقطهٔ عطف است و تأثیری فراتر از مرزهای آن دارد.
در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، ساعت ۱:۲۳:۴۴ بامداد، انفجار عظیم بخارْ رآکتور شمارهٔ ۴ نیروگاه هستهای و. ای. لنین را در نزدیکی چرنوبیل — که در آن زمان انبار غلهٔ اتحاد شوروی بود — تکهتکه کرد. چهل ثانیه قبل از آن، مهندسان نیروگاه برای انجام دادن یک آزمایش ایمنی، که طراحی بدی داشت، رآکتور را غیرفعال کرده بودند….
بخشی از سریال جرنوبیل که دربارهٔ فاجعهٔ چرنوبیل ساخته شده است
#چرنوبیل
@qoqnoospublication
در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، ساعت ۱:۲۳:۴۴ بامداد، انفجار عظیم بخارْ رآکتور شمارهٔ ۴ نیروگاه هستهای و. ای. لنین را در نزدیکی چرنوبیل — که در آن زمان انبار غلهٔ اتحاد شوروی بود — تکهتکه کرد. چهل ثانیه قبل از آن، مهندسان نیروگاه برای انجام دادن یک آزمایش ایمنی، که طراحی بدی داشت، رآکتور را غیرفعال کرده بودند….
بخشی از سریال جرنوبیل که دربارهٔ فاجعهٔ چرنوبیل ساخته شده است
#چرنوبیل
@qoqnoospublication
Forwarded from نشر و پخش آفرینگان
متاسفانه باخبر شدیم روزبه کیاییان مدیر پخش چشمه و فرزند برومند آقای حسن کیاییان،مدیر خانواده فرهنگی چشمه،فوت کردند.گروه انتشاراتی ققنوس این مصیبت بزرگ را خدمت خانواده محترم کیاییان و همکارانمان در نشر و پخش چشمه تسلیت عرض می کند.
#نشرآفرینگان
#پخش_آفرینگان
#پخش_ققنوس
#نشرققنوس
#نشرهیلا
#پخش_هیلا
#نشرآفرینگان
#پخش_آفرینگان
#پخش_ققنوس
#نشرققنوس
#نشرهیلا
#پخش_هیلا
کمتر کسی را در تاریخ تمدن ایرانی و اسلامی میتوان یافت که در حد و اندازهٔ امام محمد غزالی به فلسفه و تفکر عقلانی تاخته باشد.
او را خصم فلسفه، عامل انحطاط و دشمن قسمخوردهٔ فکر فلسفی در جهان اسلام دانستهاند. از او رسالههای متعدد و متنوعی در دست است که مشهورترینِ آنها، همان رسالهای است که بزرگترین تصویر از او را در تاریخ ساخته است: تهافتالفلاسفه.
کتاب «غزالی فیلسوف» در ادامهٔ جریان نوظهوری در غزالیپژوهی نوشته شده که دقیقاً علیه این تصویر کمابیش نهادینه، و به نفع تصویر دیگری، استدلال میکند: غزالیِ فیلسوف. این تصویر جدید غزالی را در کسوت متفکری در ادامهٔ سنت فلسفی ابنسینا معرفی میکند که آثارش مشحون از تعالیم فلسفی است. نویسنده به صورت مشخص بر این باور است که غزالی نهتنها خصم فلسفه نیست، بلکه از بزرگترین و خلاقترین مروجان فلسفه در قرون میانی اسلامی است. غزالی در نظر او متفکری است که رندانه در قالبی عرفانی کار فلسفی کرده و میراث او تحولی عمیق در تمامی نواحی اندیشهٔ اسلامی پدید آورده
#غزالی_فیلسوف
@qoqnoospublication
او را خصم فلسفه، عامل انحطاط و دشمن قسمخوردهٔ فکر فلسفی در جهان اسلام دانستهاند. از او رسالههای متعدد و متنوعی در دست است که مشهورترینِ آنها، همان رسالهای است که بزرگترین تصویر از او را در تاریخ ساخته است: تهافتالفلاسفه.
کتاب «غزالی فیلسوف» در ادامهٔ جریان نوظهوری در غزالیپژوهی نوشته شده که دقیقاً علیه این تصویر کمابیش نهادینه، و به نفع تصویر دیگری، استدلال میکند: غزالیِ فیلسوف. این تصویر جدید غزالی را در کسوت متفکری در ادامهٔ سنت فلسفی ابنسینا معرفی میکند که آثارش مشحون از تعالیم فلسفی است. نویسنده به صورت مشخص بر این باور است که غزالی نهتنها خصم فلسفه نیست، بلکه از بزرگترین و خلاقترین مروجان فلسفه در قرون میانی اسلامی است. غزالی در نظر او متفکری است که رندانه در قالبی عرفانی کار فلسفی کرده و میراث او تحولی عمیق در تمامی نواحی اندیشهٔ اسلامی پدید آورده
#غزالی_فیلسوف
@qoqnoospublication
Roozhaye Bi Gharar
Alireza Ghorbani @RozMusic.com
ای داغ از قلب پریشانم چه میخواهی
ای جای زخم کهنه از جانم چه میخواهی
دریاچهای خشکیده در آغوش خود دارم
باران سرخ از ابر چشمانم چه میخواهی
ای وای از این ای وای از این از دست دادنها
ای مرگ از جان رفیقانم چه میخواهی
@qoqnoospub
ای جای زخم کهنه از جانم چه میخواهی
دریاچهای خشکیده در آغوش خود دارم
باران سرخ از ابر چشمانم چه میخواهی
ای وای از این ای وای از این از دست دادنها
ای مرگ از جان رفیقانم چه میخواهی
@qoqnoospub
تاکنون درباره تاریخ ایران باستان، و مشخصا درباره هخامنشیان کتاب های بسیاری نوشته اند. این کتاب ها را با قدری تسامح می توان به دو دسته تخصصی و عمومی تقسیم کرد. در هر حال اما از حیث منابع و مراجع، در هر دو دسته، دست بالا با منابع یونانی و رومی است. این کتاب از هر دو حیث با عمده آثاری که تاکنون منتشر شده است تفاوت دارد. نخست، کتابی است خوشخوان، روان، و در برگیرنده دوران طولانی آغاز تا پایان شاهنشاهی پارسیان، با ارجاعاتی فراوان که کتاب را در مرز بین اثری تخصصی و اثری عمومی نگه داشته است. و دوم، نقطه عطف کتاب، به زعم نویسنده آن، تلاش برای روایتی منصفانه تر از این دوران عظیم باستانی، این بار اما نه با اتکا به منابع یونانی بلکه با ارجاع مداوم به منابع نویافته تمدن ایرانی است. بر نویسنده روشن است که برای توضیح چند و چون یک تمدن نمی شود، یا شاید نباید، تنها به منابع مهم ترین رقیب یا حتی خصمش اعتماد و اکتفا کرد.
نویسنده در«سخن آخر» مختصرا به چند و چون امیال اصحاب قدرت در ایران معاصر در بازخوانی این دوره باستانی ایران اشاره می کند و از تلاش ها برای ازآن خودسازی آن میراث پرده بردارد.
#عصر_شاهان_بزرگ
@qoqnoospub
نویسنده در«سخن آخر» مختصرا به چند و چون امیال اصحاب قدرت در ایران معاصر در بازخوانی این دوره باستانی ایران اشاره می کند و از تلاش ها برای ازآن خودسازی آن میراث پرده بردارد.
#عصر_شاهان_بزرگ
@qoqnoospub
منتشر شد
در سرزمینی که خاک هر روز تشنهتر از دیروز است و آسمان در تمنای قطرهای باران چشم به افق دوخته، روایت از الههای برخاسته از زلالترین چشمههای اساطیر ایران شنیدن دارد. کتاب «آناهیتا، روایت پیدایش و پذیرش ایزدبانوی آب» نهفقط مروری بر تاریخ یک ایزدبانو، که سفر در پیچوخم اسطوره، سیاست و حافظهٔ فرهنگیِ مردمی است که قرنها در کنار آب زیسته و آن را پرستیدهاند.
از همان نخستین صفحهٔ کتاب، نویسنده خواننده را با خود به اعماق تاریخ میبرد، به سپیدهدم تمدنهای ایرانی، که آناهیتا نهفقط الههٔ آب، که نگهبان باروری، پاکی و جنگ بوده است. او از دل سنگنبشتههای هخامنشی و متون اوستایی برمیخیزد و در آتشکدهها حضور مییابد.
این کتاب پلیست میان گذشته و امروز؛ روایتی از زنی اسطورهای که قرنها در قلب آیینها، نیایشها و داستانهای مردم این سرزمین زیسته است. خواندن این کتاب همچون نوشیدن جرعهای از زلالترین آبهای تاریخ است؛ گوارا، حیاتبخش و رازآلود.
@qoqnoospublication
در سرزمینی که خاک هر روز تشنهتر از دیروز است و آسمان در تمنای قطرهای باران چشم به افق دوخته، روایت از الههای برخاسته از زلالترین چشمههای اساطیر ایران شنیدن دارد. کتاب «آناهیتا، روایت پیدایش و پذیرش ایزدبانوی آب» نهفقط مروری بر تاریخ یک ایزدبانو، که سفر در پیچوخم اسطوره، سیاست و حافظهٔ فرهنگیِ مردمی است که قرنها در کنار آب زیسته و آن را پرستیدهاند.
از همان نخستین صفحهٔ کتاب، نویسنده خواننده را با خود به اعماق تاریخ میبرد، به سپیدهدم تمدنهای ایرانی، که آناهیتا نهفقط الههٔ آب، که نگهبان باروری، پاکی و جنگ بوده است. او از دل سنگنبشتههای هخامنشی و متون اوستایی برمیخیزد و در آتشکدهها حضور مییابد.
این کتاب پلیست میان گذشته و امروز؛ روایتی از زنی اسطورهای که قرنها در قلب آیینها، نیایشها و داستانهای مردم این سرزمین زیسته است. خواندن این کتاب همچون نوشیدن جرعهای از زلالترین آبهای تاریخ است؛ گوارا، حیاتبخش و رازآلود.
@qoqnoospublication
این واقعیت که میان جباریت کلاسیک و جباریت امروزی تفاوتی اساسی وجود دارد، یا این که متفکران کلاسیک حتی رؤیای جباریت امروزین را در سر نمیپروراندند، دلیلی قوی یا کافی برای کنار گذاشتن چارچوب داوری کلاسیک نیست. زیرا آن واقعیت کاملاً با این امکان سازگار است که جباریت امروزی جایگاه خود را در چارچوب کلاسیک بیابد، یعنی این که بدون چارچوب کلاسیک نمیتوان آن را به طور بسندهای فهمید. خاستگاه تفاوت میان جباریت امروزی و جباریت کلاسیک در تفاوت میان انگارۀ مدرن از فلسفه یا علم و انگارۀ کلاسیک از فلسفه یا علم است. جباریت امروزی، برخلاف جباریت کلاسیک، نه تنها بر عامیانهسازی یا انتشار دانش فلسفی یا علمی مبتنی است، بلکه بر پیشرفت نامحدود در «فتح طبیعت» هم که به واسطۀ علم مدرن ممکن شده متکی است.
#در_باب_جباریت
@qoqnoospublication
#در_باب_جباریت
@qoqnoospublication
⭕️بررسی کتاب پنجم پویش #بهدانی
همراهان گرامی
با سلام و احترام
👌🏻روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ساعت ۱۷:۳۰ جلسه بررسی و نقد کتاب «با تردید و تغییر زیبا زندگی کنید» توسط استاد ملکیان به صورت مجازی و رایگان برگزار میشود.
👌🏻برای شرکت در این جلسه نیاز به ثبت نام نیست. لینک ورود به جلسه:
https://www.skyroom.online/ch/maktabkhoone/niekman
با مهر و سپاس
نیک مان
@behdaniReads
@qoqnoospub
همراهان گرامی
با سلام و احترام
👌🏻روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ساعت ۱۷:۳۰ جلسه بررسی و نقد کتاب «با تردید و تغییر زیبا زندگی کنید» توسط استاد ملکیان به صورت مجازی و رایگان برگزار میشود.
👌🏻برای شرکت در این جلسه نیاز به ثبت نام نیست. لینک ورود به جلسه:
https://www.skyroom.online/ch/maktabkhoone/niekman
با مهر و سپاس
نیک مان
@behdaniReads
@qoqnoospub
Forwarded from حکمت زندگی
سیوپنجمین جلسه از سلسلهجلساتِ
«سهشنبههای حکمت زندگی»
◽️ پنل اول:
لذتِ تفکر: شادمانیِ متفکرانه زیستن
نوید موسوی
(دانشآموختهیِ علوم سیاسی، پژوهشگر تاریخ و فلسفه)
◽️پنل دوم:
ضمیرِ آگاه: معمای بنیادینِ ذهن
احسان کریمی
(دکترای فلسفه، پژوهشگر پدیدارشناسی و انسانشناسیِ فلسفی)
زمان:
سهشنبه، ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۱۷
مکان:
مشهد، بلوار سجاد، بین حامد و بزرگمهر شمالی، سجاد ۱۳، نبش شقایق ۱،
شهر کتاب شاهنامه، طبقه منهای ۲
🔵 حضور برای همه آزاد و رایگان است
کاری مشترک از حکمت زندگی و شهرکتاب شاهنامه
«سهشنبههای حکمت زندگی»
◽️ پنل اول:
لذتِ تفکر: شادمانیِ متفکرانه زیستن
نوید موسوی
(دانشآموختهیِ علوم سیاسی، پژوهشگر تاریخ و فلسفه)
◽️پنل دوم:
ضمیرِ آگاه: معمای بنیادینِ ذهن
احسان کریمی
(دکترای فلسفه، پژوهشگر پدیدارشناسی و انسانشناسیِ فلسفی)
زمان:
سهشنبه، ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۱۷
مکان:
مشهد، بلوار سجاد، بین حامد و بزرگمهر شمالی، سجاد ۱۳، نبش شقایق ۱،
شهر کتاب شاهنامه، طبقه منهای ۲
🔵 حضور برای همه آزاد و رایگان است
کاری مشترک از حکمت زندگی و شهرکتاب شاهنامه
بیتردید هیچ کتاب تاریخیای در فرهنگ ما اعتبار ادبی «تاریخ بیهقی» را ندارد، تاریخی که آگاهی، امانتداری و احساس نویسنده و به تعبیری شعور قلم بیهفی در آن آشکار است
و اما «شعور قلم»
رشید کاکاوند در پیشگفتار کتاب میگوید:
«در دورهٔ دانشجویی وقتی مهمان دانشگاه گیلان شدم تا موشکهای عراقی نتوانند رد پایم را دنبال کنند، وحشت و ناامنی را در متن بیهقی بهتر درمییافتم و هنگامی که تاریخ بیهقی را نزد دکتر ضابطی میخواندم باز میدیدم که بیهقی خودش را بیش از کلاس به چشم میآورد... و ابوالفضل بیهقی از ظرفِ چهار سالهٔ دانشکدهٔ ادبیات، سرریز کرد. هرچه در آن چهار سال استادانِ دانشکدهٔ ادبیات علامه: دکتر شمیسا، دکتر سعید حمیدیان، دکتر جلالالدین کزّازی، دکتر احمدی گیوی و دیگران، زیباییهای ادبیات را به من تذکر میدادند، تصویر بیهقی دلانگیزتر میشد. پس از آن دکتر احمد محمدی بود که به من یادآوری کرد: متن بیهقی را میخوانیم، چون بیهقی مواجهه با زیبایی است؛ و دریافتم کمه حتی بیش از این است: احساس اختیار است، یادآوریِ توان جستجو در متن است، تذکرِ ناگفتههای پنهان متنهاست.»
#شعور_قلم
@qoqnoospublication
و اما «شعور قلم»
رشید کاکاوند در پیشگفتار کتاب میگوید:
«در دورهٔ دانشجویی وقتی مهمان دانشگاه گیلان شدم تا موشکهای عراقی نتوانند رد پایم را دنبال کنند، وحشت و ناامنی را در متن بیهقی بهتر درمییافتم و هنگامی که تاریخ بیهقی را نزد دکتر ضابطی میخواندم باز میدیدم که بیهقی خودش را بیش از کلاس به چشم میآورد... و ابوالفضل بیهقی از ظرفِ چهار سالهٔ دانشکدهٔ ادبیات، سرریز کرد. هرچه در آن چهار سال استادانِ دانشکدهٔ ادبیات علامه: دکتر شمیسا، دکتر سعید حمیدیان، دکتر جلالالدین کزّازی، دکتر احمدی گیوی و دیگران، زیباییهای ادبیات را به من تذکر میدادند، تصویر بیهقی دلانگیزتر میشد. پس از آن دکتر احمد محمدی بود که به من یادآوری کرد: متن بیهقی را میخوانیم، چون بیهقی مواجهه با زیبایی است؛ و دریافتم کمه حتی بیش از این است: احساس اختیار است، یادآوریِ توان جستجو در متن است، تذکرِ ناگفتههای پنهان متنهاست.»
#شعور_قلم
@qoqnoospublication
Forwarded from شهر فلسفه ایران (شهر فلسفه)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جمعخوانیِ پرتابهای فلسفه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فایل کامل تصویری گفتگو با نیما اورازانی در سیزدهمین جلسهی جمعخوانی کتاب پرتابهای فلسفه
۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
> @partabhaa
۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
> @partabhaa
Audio
فایل صوتی جلسهی سیزدهم جمعخوانیِ «پرتابهای فلسفه»
گفتگو با نیما اورازانی
۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
> @partabhaa
گفتگو با نیما اورازانی
۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
> @partabhaa
شب تئودور آدورنو
تئودور آدورنو (1903-1969) با آثاری چون دیالکتیک روشنگری، دیالکتیک منفی، نظریۀ زیباییشناسی و زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی تأثیری درازدامن بر نقادی جامعه و فرهنگ در قرن بیستم نهاد. آدورنو با وامگیری از هگل، مارکس، فروید، لوکاچ و …به بررسی جریانهای فلسفی مختلف اروپا مثل اگزیستانسیالیسم کییرکگور و هایدگر، پدیدارشناسی هوسرلی و پوزیتیویسم پرداخت. آثار او، در کنار آثار بنیامین و هورکهایمر و مارکوزه، مارکسیسم غربی را پربارتر کرد.
بعضی از آثار آدورنو به قلم مترجمانی توانا در انتشارات ققنوس منتشر شدهاند: زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی، سویهها: مطالعهای در فلسفۀ هگل و مقدمهای بر جامعهشناسی موسیقی.
در مراسم شب تئودور آدورنو، که با همکاری موسسه بخارا در ساختمان مرکزی انتشارات ققنوس برگزار میشود، جمعی از آدورنوپژوهان گرد هم میآیند تا تأملات خود دربارۀ اندیشۀ او را با مخاطبان در میان بگذارند.
@qoqnoospub
تئودور آدورنو (1903-1969) با آثاری چون دیالکتیک روشنگری، دیالکتیک منفی، نظریۀ زیباییشناسی و زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی تأثیری درازدامن بر نقادی جامعه و فرهنگ در قرن بیستم نهاد. آدورنو با وامگیری از هگل، مارکس، فروید، لوکاچ و …به بررسی جریانهای فلسفی مختلف اروپا مثل اگزیستانسیالیسم کییرکگور و هایدگر، پدیدارشناسی هوسرلی و پوزیتیویسم پرداخت. آثار او، در کنار آثار بنیامین و هورکهایمر و مارکوزه، مارکسیسم غربی را پربارتر کرد.
بعضی از آثار آدورنو به قلم مترجمانی توانا در انتشارات ققنوس منتشر شدهاند: زبان اصالت در ایدئولوژی آلمانی، سویهها: مطالعهای در فلسفۀ هگل و مقدمهای بر جامعهشناسی موسیقی.
در مراسم شب تئودور آدورنو، که با همکاری موسسه بخارا در ساختمان مرکزی انتشارات ققنوس برگزار میشود، جمعی از آدورنوپژوهان گرد هم میآیند تا تأملات خود دربارۀ اندیشۀ او را با مخاطبان در میان بگذارند.
@qoqnoospub
Forwarded from Bukharamag
بخش اول
شب تئودور آدورنو
سخنرانی استاد سیاوش جمادی
دوشنبه بیست و نهم اردیبهشتماه ۱۴۰۴
تالار گفتگوی ساختمان مرکزی انتشارات ققنوس
شب تئودور آدورنو
سخنرانی استاد سیاوش جمادی
دوشنبه بیست و نهم اردیبهشتماه ۱۴۰۴
تالار گفتگوی ساختمان مرکزی انتشارات ققنوس
Forwarded from Aryaman Ahmady
رقصِ خشونت
نگاهی به «نکته جزیی» اثر برجسته عدنیه شبلی، نویسنده فلسطینی
ایده برقی/ ایسنا
رمانِ کمحجمِ «نکته جزیی» اثر عدنیه شبلی، اثری فشرده و نافذ درباره تاثیرِ عمیقِ زیستن با خشونت است، فارغ از آنکه این خشونت در گذشته رخ داده باشد یا در زمان حال. این رمان در دو بخش نوشته شده است: بخش اول تابستان ۱۹۴۹، یک سال پس از «روز نکبت» (تبعیدِ بیش از هفتصدهزار فلسطینی و سالگرد تاسیس کشور مستقل اسراییل) را به تصویر میکشد؛ زمانی که یک افسر اسراییلی همراه سربازانش حین گشتزنی و نظارت بر پاکسازی صحرای نقب و ایجاد مرز با مصر، با گروهی از اعراب مواجه میشوند. آنها بلافاصله مردان گروه را به قتل میرسانند، اما زن جوان همراهشان را به بهانه حفظ امنیت او با خود به اردوگاه میبرند. در آنجا زن جوان بارها مورد تجاوز گروهی قرار میگیرد و درنهایت به قتل میرسد.
در بخش دوم داستان که زمان حال را روایت میکند، زنی ناشناس درمورد این جنایت مطلبی در روزنامه میخواند و به دلایلی احساس میکند که باید تلاش کند حقیقت این جنایت و آنچه را که بهواقع رخ داده کشف کند. به همین خاطر از چند نقشه برای شناسایی منطقه موردنظر که در بخش اول روایت شده، کمک میگیرد. بهاینترتیب بخش دوم داستان بر زن ناشناس متمرکز میشود. اتفاق وحشتناکی که شرح داده شد، به دلیل تاریخش که با روز تولد او، ۱۳ آگوست، همزمان است، نظر او را به خود جلب میکند. هرچند که شرح این گونه گزارشها و جنایات جنگی به مرور زمان برایش عادی و پیشافتاده تلقی میشود، با خود میگوید: «اینجور اتفاقات عجیب نیستند، یا بهتر است بگویم در چنین موقعیتهایی غیرمعمول نیستند. حتی آنقدر زیاد شده که دیگر ککم هم نمیگزد.»
عدنیه شبلی در گفتوگویی میگوید: «شاید درکِ بیعدالتیِ مکرری که بر فلسطین میرود و بر هیچ کس پوشیده نیست، نخستین نیرویی بود که مرا به سمت ادبیات سوق داد.» در این رمان، بیعدالتی درباره رویدادی است که تنها سالها پس از وقوع آن توسط یک نفر به رسمیت شناخته میشود. با اینحال ترس و وحشت این جنایت همچنان وجود دارد و شبلی با نگاشتنِ این واقعه هولناک در زمان حال، شرارت را بهسادگی نشان میدهد. بیتردید ترجمه دقیق و درخشان این اثر به فارسی توسط سارا مصطفیپور در نشر ققنوس، بر تاثیرگذاری و کششِ آن افزوده است....
https://www.isna.ir/news/1404021711940/
نگاهی به «نکته جزیی» اثر برجسته عدنیه شبلی، نویسنده فلسطینی
ایده برقی/ ایسنا
رمانِ کمحجمِ «نکته جزیی» اثر عدنیه شبلی، اثری فشرده و نافذ درباره تاثیرِ عمیقِ زیستن با خشونت است، فارغ از آنکه این خشونت در گذشته رخ داده باشد یا در زمان حال. این رمان در دو بخش نوشته شده است: بخش اول تابستان ۱۹۴۹، یک سال پس از «روز نکبت» (تبعیدِ بیش از هفتصدهزار فلسطینی و سالگرد تاسیس کشور مستقل اسراییل) را به تصویر میکشد؛ زمانی که یک افسر اسراییلی همراه سربازانش حین گشتزنی و نظارت بر پاکسازی صحرای نقب و ایجاد مرز با مصر، با گروهی از اعراب مواجه میشوند. آنها بلافاصله مردان گروه را به قتل میرسانند، اما زن جوان همراهشان را به بهانه حفظ امنیت او با خود به اردوگاه میبرند. در آنجا زن جوان بارها مورد تجاوز گروهی قرار میگیرد و درنهایت به قتل میرسد.
در بخش دوم داستان که زمان حال را روایت میکند، زنی ناشناس درمورد این جنایت مطلبی در روزنامه میخواند و به دلایلی احساس میکند که باید تلاش کند حقیقت این جنایت و آنچه را که بهواقع رخ داده کشف کند. به همین خاطر از چند نقشه برای شناسایی منطقه موردنظر که در بخش اول روایت شده، کمک میگیرد. بهاینترتیب بخش دوم داستان بر زن ناشناس متمرکز میشود. اتفاق وحشتناکی که شرح داده شد، به دلیل تاریخش که با روز تولد او، ۱۳ آگوست، همزمان است، نظر او را به خود جلب میکند. هرچند که شرح این گونه گزارشها و جنایات جنگی به مرور زمان برایش عادی و پیشافتاده تلقی میشود، با خود میگوید: «اینجور اتفاقات عجیب نیستند، یا بهتر است بگویم در چنین موقعیتهایی غیرمعمول نیستند. حتی آنقدر زیاد شده که دیگر ککم هم نمیگزد.»
عدنیه شبلی در گفتوگویی میگوید: «شاید درکِ بیعدالتیِ مکرری که بر فلسطین میرود و بر هیچ کس پوشیده نیست، نخستین نیرویی بود که مرا به سمت ادبیات سوق داد.» در این رمان، بیعدالتی درباره رویدادی است که تنها سالها پس از وقوع آن توسط یک نفر به رسمیت شناخته میشود. با اینحال ترس و وحشت این جنایت همچنان وجود دارد و شبلی با نگاشتنِ این واقعه هولناک در زمان حال، شرارت را بهسادگی نشان میدهد. بیتردید ترجمه دقیق و درخشان این اثر به فارسی توسط سارا مصطفیپور در نشر ققنوس، بر تاثیرگذاری و کششِ آن افزوده است....
https://www.isna.ir/news/1404021711940/
ایسنا
رقصِ خشونت
عدنیه شبلی در رمان «نکته جزئی» به تاثیری که خشونت یا احتمالِ موردِ خشونت قرار گرفتن بر بدن میگذارد و چگونگی ایجاد این حس با تکرار مدام آن، توجه عمیقی دارد. این توصیفات شبیه رقصی از خشونت است.