کتابخوانی📚
6.26K subscribers
6.04K photos
390 videos
12.1K files
990 links
https://www.instagram.com/azadshafi7


👻مخاطب نوشته هام یه موجود خیالیه :)


Admin:
@ShafiAzad7
Download Telegram
Forwarded from Sciensology
▪️اندازهٔ متغیر مغز در طول زندگی

اندازهٔ مغز در طول عمر فرد تغییر می‌کند. همان‌طور که تغذیهٔ خوب در اوایل زندگی می‌تواند موجب بزرگ‌تر شدن اندازهٔ بدن شود، اندازهٔ مغز نیز می‌تواند افزایش یابد. یک محیط غنی از لحاظ فرهنگی با رشد سلول‌های مغزی موجود مرتبط است و موجب افزایش اندازهٔ مغز می‌‌شود. یکی از راه‌هایی که مغز مهارت‌ها و خاطرات جدید را ذخیره می‌کند، افزایش تعداد سلول‌ها و ایجاد ارتباطات جدید بین سلول‌های مغزی است. این سازگاری‌های تغییرپذیر به نوبهٔ خود در افزایش اندازهٔ مغز مؤثر هستند. از سوی دیگر باید توجه داشت که بعضی از تحلیل‌های مغز به طور طبیعی با افزایش سن رخ می‌دهد و همان‌طور که بدن پیر می‌شود، مغز نیز پیر می‌شود و متقابلاً اندازهٔ آن نیز کاهش می‌یابد. سایر علل بالقوهٔ کوچک شدن مغز شامل آسیب‌ها، بیماری‌ها و اختلالات خاص، عفونت‌ها و مصرف الکل است.

@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️علت تفاوت اثر انگشت دوقلوهای همسان

اثر انگشت ما با سایر انسان‌های روی زمین متفاوت است و ترکیب ژنتیکی‌مان تا حدودی نقش‌های روی نوک انگشتان ما را تعیین می‌کند. هیچ دو فردی روی زمین یافت نمی‌شوند که اثر انگشت یکسانی داشته باشند. دوقلوهای همسان - دوقلوهای تک‌تخمکی - از یک رویان نشأت می‌گیرند که در مراحل اولیه رشد به دو قسمت تقسیم می‌شود. نتیجه این پدیده ایجاد دو فرد است که اطلاعات ژنتیکی یکسانی را از والدین خود به ارث می‌برند و از لحاظ ظاهری هم تقریباً یکسان به نظر می‌رسند. دوقلوهای همسان به واقع کلون همدیگر هستند؛ اگرچه جهش‌های ژنتیکی که در رحم رخ می‌دهد، موجب می‌شود DNA آنان کاملاً یکسان نباشد. دوقلوهای همسان با وجود داشتن DNA تقریباً یکسان اثر انگشت یکسانی ندارند. دوقلوهای همسان نسبت به دو فرد تصادفی شباهت‌های بیش‌تری باهم دارند، اما اثر انگشت آن‌ها تا حدی متفاوت است که برای شناسایی‌شان می‌توان از آن استفاده کرد. تا امروز هیچ دو اثر انگشتی یافت نشده که یکسان باشند. پژوهشگران تخمین زده‌اند احتمال اینکه دو نفر اثر انگشت یکسانی داشته باشند؛ ۱ به ۶۴ میلیارد است. اثر هر انگشت نیز با اثر انگشتان دیگر فرق می‌کند. هر انگشت دارای الگویی متفاوت است که اثری متمایز ایجاد می‌کند. در واقع DNA تنها عاملی نیست که روی اثر‌ انگشت ما تأثیر می‌گذارد؛ گرچه در تعیین نقش‌های روی انگشت نقش مهمی ایفاء می‌کند. عوامل محیطی متفاوت در رحم نیز در رشد اثر‌ انگشت مؤثر هستند. اثر‌ انگشت در هفته سیزدهم تا نوزدهم رشد جنین ایجاد می‌شود. موقعیت جنین در رحم و دسترسی به مواد مغذی و حتی طول بند ناف نیز می‌تواند روی اثر انگشت تأثیر بگذارد. پس از تولد دوقلوها نیز عوامل دیگری ممکن است اثر‌ انگشت را تغییر دهند. بیماری‌های پوستی، زخم‌ها، سوختگی‌ها و در نمونه‌های نادر حتی داروها می‌توانند نقش‌های روی انگشت را به طور دائم یا موقت تغییر دهند.

Source: Live Science
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️مروری بر شکل‌گیری سیستم عصبی انسان

تشکیل سیستم عصبی به صورت مرحله‌ای رخ می‌دهد. ابتدا بیان ژن‌های مقرر شده و انتقال سیگنال تعیین می‌کند هنگامی که جنین در حال رشد است، نورون‌ها شکل بگیرند. در مرحله بعد، نورون‌ها برای زنده ماندن رقابت می‌کنند؛ هر نورون به عواملی برای پشتیبانی از رشد خود نیازمند است، این پشتیبان‌ها در مقادیر محدود توسط بافت‌هایی تولید می‌شوند که رشد نورون را هدایت می‌کنند. نورون‌هایی که به مکان‌های مناسب نمی‌رسند، از عوامل پشتیبانی برخوردار نمی‌شوند و توسط فرآیند مرگ برنامه‌ریزی‌شده سلولی - آپوپتوز - از بین می‌روند. این رویداد به بقای ترجیحی نورون‌هایی می‌‌انجامد که در مکان مناسب قرار دارند. رقابت بینِ نورون‌ها به حدی شدید است که نیمی از سلول‌های عصبی تشکیل‌شده در جنین از بین می‌روند.

بسیاری از سیناپس‌ها در مرحله نهایی سازمان‌دهی سیستم عصبی حذف می‌شوند. نورون‌ها برای عملکرد مناسب به سیناپس‌ها نیاز دارند و هر نورون در طول رشد خود سیناپس‌های متعددی را شکل می‌دهد، اما این سیناپس‌ها بیش از حد لازم تشکیل می‌شوند. زمانی که یک نورون شروع به کار می‌کند، فعالیت آن برخی سیناپس‌ها را تثبیت و برخی دیگر را بی‌ثبات می‌کند. افزون بر نیمی از سیناپس‌ها تا زمان کامل شدن توسعه جنین حذف می‌شوند. این حذف ارتباطات غیر ضروری که در انسان «هرس سیناپسی» نامیده می‌شود، پس از تولد و در دوران کودکی ادامه پیدا می‌کند. شکل و عملکردهای حیوانات، تکوین و مرگ نورون‌ها و حذف سیناپس‌ها شبکهٔ اصلی سلول‌ها و اتصالات درون سیستم عصبی مورد نیاز در طول زندگی را می‌سازد.

اگرچه سازمان کلی دستگاه عصبی مرکزی در طول رشد جنینی ایجاد می‌شود، اما ارتباط بین سلول‌های عصبی می‌تواند تغییر کند. این ظرفیت بالقوه برای بازسازی سیستم عصبی که در بسیاری از موارد در پاسخ به فعالیت‌های جاندار بالفعل می‌شود، انعطاف‌پذیری عصبی - نوروپلاستیسیتی - نامیده می‌شود. بیش‌ترین تغییر شکل سیستم عصبی در سیناپس‌ها اتفاق می‌افتد. هنگامی که فعالیت یک سیناپس با سیناپس‌های دیگر سازگار باشد، ممکن است تغییراتی رخ دهد که ارتباطات سیناپسی را تقویت می‌کند، اما زمانی که فعالیت یک سیناپس با سایر سیناپس‌ها مطابقت نداشته باشد، ارتباطات سیناپسی تضعیف می‌شود. علاوه بر تغییرات ساختاری سیناپس‌ها حتی پیام‌دهی در سیناپس‌ها نیز می‌تواند تقویت یا تضعیف شود.

Source: Campbell Biology
@NeoSciensology
‏به خودت کمی اهمیت بده! وگرنه لابه‌لای زندگی از بین می‌روی و هیچ‌کس هم نمی‌فهمد ...


- جان ماکسول کوتسی

@ShafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️نظریه آشوب

تصور می‌شد که شاید پیش‌بینی کامل سیستم‌های پیچیده و کوانتومی امکان‌پذیر باشد، اما هنگامی که «آشوب» به درستی درک شد، این امید از بین رفت. ایدهٔ آشوب بیان می‌کند سیستم‌هایی وجود دارند - سیستم‌های آشوبناک - که در آن‌ها حتی عدم قطعیت‌های جزیی در اندازه‌گیری‌های موقعیت و تکانه اولیه می‌تواند به خطاهای بزرگ در پیش‌بینی‌های بلندمدت این مقادیر بیانجامد. این موضوع معروف به «وابستگی حساس بر روی شرایط آغازین» است. در بخش‌هایی از جهان طبیعت این عدم قطعیت‌های کوچک اهمیتی ندارد. یعنی اگر اندازه‌گیری‌های اولیهٔ شما نسبتاً دقیق باشند، آنگاه پیش‌بینی‌های شما نزدیک به واقعیت خواهد بود حتی اگر دقیقاً آن مقدار هدف نباشد. برای مثال اخترشناسان با وجود عدم قطعیت‌ها در اندازه‌گیری موقعیت‌های سیاره‌ها می‌توانند تقریباً به طور کامل خسوف و کسوف سیارات را پیش‌بینی کنند.

اما وابستگی حساس بر روی شرایط آغازین می‌گوید که در سیستم‌های آشوبناک حتی کوچک‌ترین خطاها در اندازه‌گیری‌های اولیه در نهایت منجر به خطاهای بزرگ در پیش‌بینی حرکت آیندهٔ یک شیء خواهد شد. در برخی سیستم‌ها - برای مثال طوفان‌ها - هر خطایی به هر اندازه هم که کوچک باشد پیش‌بینی‌های طولانی‌مدت را با اشتباهات بسیاری مواجه می‌سازد. این نوع رفتار دور از عقل به نظر می‌رسد و به همین دلیل بسیاری از دانشمندان مدت‌ها امکان چنین چیزی را رد می‌کردند. با این‌حال آشوب در اختلالات قلبی، تلاطم مایعات، مدارهای الکترونیکی، چکه‌کردن آب و بسیاری دیگر از پدیده‌های به ظاهر نامربوط مشاهده شده است. این روزها وجود سیستم‌های آشوبناک یک حقیقت علمی پذیرفته شده است.

Source: Complexity; by Melanie Mitchell
@NeoSciensology
Forwarded from Sciensology
▪️اینشتین چرا اینشتین شد؟

شکی نیست که ژنتیک در هوش و نبوغ اینشتین نقش داشته است، اما جایگاهی که او در کتاب‌های تاریخ ما پیدا کرده به دلیل همهٔ تجربیاتی است که داشته: کار کردن با ویولنسل، معلم فیزیکی که در سال آخر تحصیل داشت، جواب رد دختری که دوست داشت، ادارهٔ ثبت اختراعات که در آن‌جا کار می‌کرد، مسائل ریاضی که به دلیل حل کردن آن‌ها تشویق می‌شد، داستان‌هایی که می‌خواند و هزاران تجربهٔ دیگری که داشت، همهٔ این‌ها دستگاه عصبی او را به صورت یک ماشین بیولوژیک شکل داده بود که برای ما به عنوان آلبرت اینشتین شناخته می‌شود.

هر سال هزاران کودک با همان قابلیت‌هایی که او داشت متولد می‌شوند، اما در معرض فرهنگ‌ها، شرایط اقتصادی و ساختارهای خانواده‌ای قرار می‌گیرند که در آن بازخورد مثبت کافی دریافت نمی‌کنند و ما به آن‌ها اینشتین نمی‌گوئیم. اگر DNA تنها چیزی بود که اهمیت داشت، آنگاه دلیل خاصی وجود نداشت که برنامه‌های مهم اجتماعی ایجاد کنیم تا تجربیات خوبی را برای کودکان فراهم سازیم و آن‌ها را در مقابل تجربیات بد محافظت کنیم. اما مغز برای اینکه به درستی رشد و نمو پیدا کند به محیط مناسب محتاج است.

هنگامی که نخستین پیش‌نویس پروژهٔ ژنوم انسان در اوایل این سده تکمیل شد، یکی از چیزهایی که همه را غافلگیر کرد این بود که انسان‌ها فقط حدود بیست هزار ژن دارند. این تعداد ژن برای زیست‌شناسان تعجب‌آور بود؛ با توجه به پیچیدگی مغز و بدن تصور می‌شد که نیاز به صدها هزار ژن باشد. پس مغز چگونه با این‌همه پیچیدگی و هشتاد و شش میلیارد نورونی که دارد توسط دستورالعمل این مجموعهٔ کوچک از ژن‌ها ساخته می‌شود؟ پاسخ به این پرسش قطعاً مبتنی بر راهبرد هوشمندانه‌ ژنوم است. ژنوم فرآیند ساخت را به گونه‌ای ناتمام انجام می‌دهد تا تجربیات زندگی بتواند این کار ناقص را تکمیل کند. بنابراین مغز انسان‌ها در زمان تولد تا حد زیادی ناقص است و تعامل با دنیای بیرون برای کامل کردن آن ضروری است.

Source: Livewired; by David Eagleman - Translated by Ghasem Kiani
@NeoSciensology
کتاب ها بهترین سرگرمی هستند؛ مابین آنها تبلیغات پخش نمیشود، نیاز به باطری ندارند و در قبال هزینه پرداخت شده ساعت ها سرگرمی برای مخاطبان ایجاد میکنند.

@ShafiAzad
📎 #_یک_تکه_کتاب

یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچکس نبود. یک کمندعلی بک بود یک باغ داشت. تو باغش هم دوازده تا کندوی عسل داشت. کندوها را سینه کش آفتاب، وسط سبزه ها و گلها ، زیر درخت های سیب و زردآلو ، روی سکو کار گذاشته بود و زمستان ک میشد جلوی انباری اطاق بالاش را خالی میکرد و کندوها را تو درگاهیش می چید و سالی پنجاه من عسل می فروخت. دیگر نه غصه ای داشت نه دلهره ای و نه
پ ن : کمندعلی بک که عقل از سرش داشت می پرید یکجا خشکش زده بود و هرچه زنش داد میزد "علی بک ! خونه خراب! آخه یه غلطی بکن !" از جا تکان نمی خورد و انگشت به دهان و حیران مانده بود زنبورها که مثل دوازده لکه ی کوچک در آسمان سیاهی می زدند و به طرف خانه و زندگی اصلی خودشان می رفتند ، وقتی از آسمان روستا گذشتند همه ی دهاتیها آنها را دیدند و با انگشت به هم نشان دادند.

📕 سرگذشت کندوها
✍🏻 #جلال_آل_احمد
@ShafiAzad
این واقعیت حیرت انگیز و تفکر برانگیزی است که انسان ها برای هم، مثل رازی عمیق و ناشناخته می مانند.

📕 داستان دو شهر
✍🏻 #چارلز_دیکنز

@ShafiAzad
باید همیشه مست بود!
مسئله همین است!
برای حس نکردن بار سنگین زمان، که شانه‌هایتان را خرد می‌کند و به زمینتان می‌زند؛ باید مدام مست شوید!
اما از چه چیزی؟
شراب؟
شعر؟
یا زهد؟
هر طور که میل شماست!
اما مست شوید...

شارل بودلر

@ShafiAzad
بسیارند
بی‌ خوابانی چون من
هر یک در کنج خلوت خویش...


#عباس_کیارستمی


@ShafiAzad
یادت باشه، آدم‌ها به آن اندازه‌ای که مهربان هستند، احمق نیستند...


#دیوید_سداریس

@ShafiAzad
Forwarded from Sciensology
▪️داروین و نگاه او به درخت حیات

هنگامی که داروین سفر خود به جزایر گالاپاگوس را در کتاب سفر بیگل (۱۸۴۵) بازگو کرد در مورد فنچ‌ها چنین نوشت: «ممکن است دیدن این درجه‌بندی و تنوع ساختار در یک گروه کوچک از پرندگان نزدیک به هم این تصور را ایجاد کند که این‌ها از تعداد کمی پرندگان اولیه در این مجمع‌الجزایر نشأت گرفته‌اند و یک گونه به دلایل مختلف تغییر کرده و اصلاح شده است». بدین‌ترتیب او به این نتیجه رسید که شکل‌های مختلف مرغان مقلد و لاک‌پشت‌های زمینی از یک جد مشترک ناشی شده‌اند. داروین در زمان انتشار کتاب منشاء گونه‌ها (۱۸۵۹) می‌نویسد: «من شک ندارم که نظریه تبار با اصلاح شامل همۀ اعضای یک طبقه می‌شود». او در ادامه می‌گوید: «قیاس باعث می‌شود که من یک قدم جلوتر بروم یعنی به این باور برسم که تمامی حیوانات و گیاهان از یک شکل اولیه ناشی شده‌اند». سرانجام داروین یکی از شجاعانه‌ترین افکاری که تا کنون به ذهن بشر رسیده است را می‌نویسد: «من باید از طریق قیاس استنباط کنم که احتمالاً همهٔ موجودات زنده‌ای که تا به حال در زمین زندگی کرده‌اند از یک شکل ابتدایی ریشه گرفته‌اند».

@NeoSciensology
ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭘُﺮ ﻭ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ
ﻣﺜﻞ ﻓﻨﺠﺎﻥ‌ﻫﺎﯼِ ﭼﺎﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﻓﻪﻫﺎﯼِ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻕِ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽﺍﻓﺘﺪ
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺜﻸ ﺗﻮ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ،
ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﻣﯿﺰ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ !


@ShafiAzad
قلب مثل جعبه نیست که پر بشه.
هرچی که بیشتر ابراز عشق کنی، گسترده تر میشه.

🎥 Her
@ShafiAzad
ما هرگز بدان اندازه که در دوران اشغال آلمانی‌ها آزاد بودیم، آزاد نبوده‌ایم. ما هر حقی را که داشتیم، و به‌ویژه حقِ سخن گفتن را، از دست داده بودیم؛ هر روز به‌ما اهانت می‌کردند و ما ناگزیر بودیم که خاموش بمانیم.

📕 جمهوری سکوت
✍🏻 #ژان_پل_سارتر

@ShafiAzad
دلیل اینکه ؛
آدم‌ها به دشواری شاد می شوند
این است که همواره
گذشته را بهتر از آنچه بوده،
حال را بدتر از آنچه هست،
و آینده را نامشخص تر از
آنچه خواهد بود می بینند.

@ShafiAzad