🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
حوله = هولِه، آبچین، رویمال، رومال، دستارچه، خشک(گویش تهرانی)
پینوشت:
۱. چرا باید «هوله» بنویسیم؟
بیگمان واژهی «هوله» از واژهی ترکی «خاولی» گرفته شده، به معنای «پرزدار» (دارای خاو). چون «خاو» به زبان ترکی یعنی «پُرز»، پس روشن میشود که «هوله» نخستین بار در نزد ترکزبانان بهکار میرفته است و سپس به ایران آمده و «خاولی» رفتهرفته به «هوله» دگرگون شده و چون ریشهی واژه تازی نیست، نمیباید با «ح» که یک بندواژهی(حرفِ) تازی است نوشته شود.
گذشته از این، بد نیست بدانیم که پاکستانیها، به آن چیزی که ما «هوله» میگوییم «رومال» میگویند. یعنی پارچهای که آن را به «رو» میمالند. درست مانند «دستمال» که پارچهای است برای خشککردن و پاککردن «دستها». و چه زیبا است که ما نیز بهجای «هوله»، از واژهی «رومال» سود ببریم.
برگرفته از نسک(کتاب) #در_ژرفای_واژه_ها
نوشته #ناصر_انقطاع
۲. دربارهی ریشهی واژهی »حوله« دو دیدگاه در دست است:
واژهی «حوله» واژهایست پارسی-ترکی؛ ساخته شده از دو بخش «خواب» (یا خو) به همراه پسوند ترکی «لی» که رویهمرفته معنای «خوابدار» را میدهد که اشاره به پرزهای روی حوله است. ولی چون در زبان ترکیاستانبولی واکِ[حرف] «خ» نداریم، بهجای «خولی» به آن «حولی» یا «هولی» میگفتند. در بازگشتِ این واژه به پارسی، به ریخت «حوله» یا «هوله» درآمد.
برگرفته از #ویکی_پدیا پارسی
#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
حوله = هولِه، آبچین، رویمال، رومال، دستارچه، خشک(گویش تهرانی)
پینوشت:
۱. چرا باید «هوله» بنویسیم؟
بیگمان واژهی «هوله» از واژهی ترکی «خاولی» گرفته شده، به معنای «پرزدار» (دارای خاو). چون «خاو» به زبان ترکی یعنی «پُرز»، پس روشن میشود که «هوله» نخستین بار در نزد ترکزبانان بهکار میرفته است و سپس به ایران آمده و «خاولی» رفتهرفته به «هوله» دگرگون شده و چون ریشهی واژه تازی نیست، نمیباید با «ح» که یک بندواژهی(حرفِ) تازی است نوشته شود.
گذشته از این، بد نیست بدانیم که پاکستانیها، به آن چیزی که ما «هوله» میگوییم «رومال» میگویند. یعنی پارچهای که آن را به «رو» میمالند. درست مانند «دستمال» که پارچهای است برای خشککردن و پاککردن «دستها». و چه زیبا است که ما نیز بهجای «هوله»، از واژهی «رومال» سود ببریم.
برگرفته از نسک(کتاب) #در_ژرفای_واژه_ها
نوشته #ناصر_انقطاع
۲. دربارهی ریشهی واژهی »حوله« دو دیدگاه در دست است:
واژهی «حوله» واژهایست پارسی-ترکی؛ ساخته شده از دو بخش «خواب» (یا خو) به همراه پسوند ترکی «لی» که رویهمرفته معنای «خوابدار» را میدهد که اشاره به پرزهای روی حوله است. ولی چون در زبان ترکیاستانبولی واکِ[حرف] «خ» نداریم، بهجای «خولی» به آن «حولی» یا «هولی» میگفتند. در بازگشتِ این واژه به پارسی، به ریخت «حوله» یا «هوله» درآمد.
برگرفته از #ویکی_پدیا پارسی
#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«ایرمان»
«ایرمان» یک نام پسرانهی پارسی است.
این نام، نام یکی از خدایان زرتشت بوده که در اوستا «ایریامن» نامیده میشده و به پیشوایان دینی گفته میشده است.
در فرهنگ دهخدا به چم(معنی) «پیشوای دینی» و در زبان پهلوی و شاهنامه فردوسی به چم «میهمان» نیز آمده است.
همچنین گفته میشود «ایرمان» فرنام(لقب) یکی از پیشوایان زرتشتی بوده که در زمان یورش تازیان به ایران، دلیریهای فراوانی از خود نشان داد و در پایان، جان خود را در راه میهن از دست داد و از همین روی به وی فرنام «ایرمان»(ایران+مان) به چم «پایبند و دلبسته به ایران» داده شده است.
بهره از #ویکی_پدیا
#مجید_دری
#نام_پسرانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«ایرمان»
«ایرمان» یک نام پسرانهی پارسی است.
این نام، نام یکی از خدایان زرتشت بوده که در اوستا «ایریامن» نامیده میشده و به پیشوایان دینی گفته میشده است.
در فرهنگ دهخدا به چم(معنی) «پیشوای دینی» و در زبان پهلوی و شاهنامه فردوسی به چم «میهمان» نیز آمده است.
همچنین گفته میشود «ایرمان» فرنام(لقب) یکی از پیشوایان زرتشتی بوده که در زمان یورش تازیان به ایران، دلیریهای فراوانی از خود نشان داد و در پایان، جان خود را در راه میهن از دست داد و از همین روی به وی فرنام «ایرمان»(ایران+مان) به چم «پایبند و دلبسته به ایران» داده شده است.
بهره از #ویکی_پدیا
#مجید_دری
#نام_پسرانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«ماندانا»
«ماندانا» نامی دخترانه است به چم(معنی) ماندنی، نامیرا، دانایی که دیگران را به دانایی وامیدارد.
نخستین بانویی که در کهننگاری(تاریخ) از وی بدین نام یاد شده «شاهدخت ماندانا» دختر پادشاه ماد، همسر «کمبوجیه» پادشاه پارس و مادر «کورش» شاهنشاه ایران و پایهگذار دودمان هخامنشی است.
بهره از: #فرهنگ_نام، #دهخدا، #ویکی_پدیا
#مجید_دری
#نام_دخترانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«ماندانا»
«ماندانا» نامی دخترانه است به چم(معنی) ماندنی، نامیرا، دانایی که دیگران را به دانایی وامیدارد.
نخستین بانویی که در کهننگاری(تاریخ) از وی بدین نام یاد شده «شاهدخت ماندانا» دختر پادشاه ماد، همسر «کمبوجیه» پادشاه پارس و مادر «کورش» شاهنشاه ایران و پایهگذار دودمان هخامنشی است.
بهره از: #فرهنگ_نام، #دهخدا، #ویکی_پدیا
#مجید_دری
#نام_دخترانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«انوشه»
«انوشه» نامی ایرانی و دخترانه است به چم(معنی) شادمان، آفرین، بیمرگ، جاودان، جاوید
دختر مهرداد ششم
از چهرههای شاهنامه
نام شاهزادهای ساسانی در تیسفون و نام دختر نرسی
انوشه انصاری: نخستین بانوی گردشگر کیهاننورد(فضانورد)
انوشهروان: انوشیروان، دارای روان جاوید، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی، نامیده(ملقب) به دادگر
بهره از #ویکی_پدیا، #دهخدا
#مجید_دری
#نام_دخترانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«انوشه»
«انوشه» نامی ایرانی و دخترانه است به چم(معنی) شادمان، آفرین، بیمرگ، جاودان، جاوید
دختر مهرداد ششم
از چهرههای شاهنامه
نام شاهزادهای ساسانی در تیسفون و نام دختر نرسی
انوشه انصاری: نخستین بانوی گردشگر کیهاننورد(فضانورد)
انوشهروان: انوشیروان، دارای روان جاوید، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی، نامیده(ملقب) به دادگر
بهره از #ویکی_پدیا، #دهخدا
#مجید_دری
#نام_دخترانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«آرسین»
«آر» = پسر آریایی + «سین» = شهباز(عقاب)، جنگجو
آرسین = پسر آریایی جنگجو
واژه «آرسین» از دو بخش آر (= آریایی) و سین(= شهباز، جنگجو) آمده و این را میتوان در نسک اوستا بهروشنی دید.
در بسیاری از نامهای ایرانی، پسوند و یا پیشوند «سین» آمده است که همگی از یک ریشهاند، مانند «سیندخت» (دختر شهباز)، «سیندژ» (دژ شهباز)، «سینمرغ، سیمرغ» (مرغ شهبازی) و «پورسین» (پسر شهباز).
بهره از #ویکی_پدیا، #واژه_نامه_آزاد
#مجید_دری
#نام_پسرانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«آرسین»
«آر» = پسر آریایی + «سین» = شهباز(عقاب)، جنگجو
آرسین = پسر آریایی جنگجو
واژه «آرسین» از دو بخش آر (= آریایی) و سین(= شهباز، جنگجو) آمده و این را میتوان در نسک اوستا بهروشنی دید.
در بسیاری از نامهای ایرانی، پسوند و یا پیشوند «سین» آمده است که همگی از یک ریشهاند، مانند «سیندخت» (دختر شهباز)، «سیندژ» (دژ شهباز)، «سینمرغ، سیمرغ» (مرغ شهبازی) و «پورسین» (پسر شهباز).
بهره از #ویکی_پدیا، #واژه_نامه_آزاد
#مجید_دری
#نام_پسرانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«نیوشا»
«نیوشا»، از ریشهی «نیوشیدن»، نامی دخترانه و ایرانی است به چم(معنی) شنوا، شنونده، آموزنده، یادگیرنده.
کارواژهی(فعلِ) «نیوشیدن» در پارسی امروزین کمتر بهکار برده میشود و بهجای آن بیشتر کارواژهی آمیختهیِ(مرکبِ) گوشدادن (یا گوشکردن) بهکار میرود.
«نیوشا» را میتوان بهزبان ساده «سخنگوشکن»(حرفگوشکن) و «پندپذیر» چَمید(معنی کرد).
«نیوشاییان» به پیروان «مانی» نیز گفته میشد.
به هر کار کوشا بباید بُدن
به دانش «نیوشا» بباید شدن (فردوسی)
بدو گفت آن کس که کوشاتر است
دو گوشش به دانش «نیوشا»تر است (فردوسی)
به هستی یزدان «نیوشا»ترم
همیشه سوی داد کوشاترم (فردوسی)
گوش تو نیوشای پند و اندرز مشفقان(دلسوزان) نیست. (جهانگشای جوینی)
بهره از #دهخدا، #برهان_قاطع، #ویکی_پدیا
#مجید_دری
#نام_دخترانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«نیوشا»
«نیوشا»، از ریشهی «نیوشیدن»، نامی دخترانه و ایرانی است به چم(معنی) شنوا، شنونده، آموزنده، یادگیرنده.
کارواژهی(فعلِ) «نیوشیدن» در پارسی امروزین کمتر بهکار برده میشود و بهجای آن بیشتر کارواژهی آمیختهیِ(مرکبِ) گوشدادن (یا گوشکردن) بهکار میرود.
«نیوشا» را میتوان بهزبان ساده «سخنگوشکن»(حرفگوشکن) و «پندپذیر» چَمید(معنی کرد).
«نیوشاییان» به پیروان «مانی» نیز گفته میشد.
به هر کار کوشا بباید بُدن
به دانش «نیوشا» بباید شدن (فردوسی)
بدو گفت آن کس که کوشاتر است
دو گوشش به دانش «نیوشا»تر است (فردوسی)
به هستی یزدان «نیوشا»ترم
همیشه سوی داد کوشاترم (فردوسی)
گوش تو نیوشای پند و اندرز مشفقان(دلسوزان) نیست. (جهانگشای جوینی)
بهره از #دهخدا، #برهان_قاطع، #ویکی_پدیا
#مجید_دری
#نام_دخترانه_ایرانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
حوله = هولِه، آبچین، رویمال، رومال، دستارچه، خشک(گویش تهرانی)
پینوشت:
۱. چرا باید «هوله» بنویسیم؟
بیگمان واژهی «هوله» از واژهی ترکی «خاولی» گرفته شده، به معنای «پرزدار» (دارای خاو). چون «خاو» به زبان ترکی یعنی «پُرز»، پس روشن میشود که «هوله» نخستین بار در نزد ترکزبانان بهکار میرفته است و سپس به ایران آمده و «خاولی» رفتهرفته به «هوله» دگرگون شده و چون ریشهی واژه تازی نیست، نمیباید با «ح» که یک بندواژهی(حرفِ) تازی است نوشته شود.
گذشته از این، بد نیست بدانیم که پاکستانیها، به آن چیزی که ما «هوله» میگوییم «رومال» میگویند. یعنی پارچهای که آن را به «رو» میمالند. درست مانند «دستمال» که پارچهای است برای خشککردن و پاککردن «دستها». و چه زیبا است که ما نیز بهجای «هوله»، از واژهی «رومال» سود ببریم.
برگرفته از نسک(کتاب) #در_ژرفای_واژه_ها
نوشته #ناصر_انقطاع
۲. دربارهی ریشهی واژهی »حوله« دو دیدگاه در دست است:
واژهی «حوله» واژهایست پارسی-ترکی؛ ساخته شده از دو بخش «خواب» (یا خو) به همراه پسوند ترکی «لی» که رویهمرفته معنای «خوابدار» را میدهد که اشاره به پرزهای روی حوله است. ولی چون در زبان ترکیاستانبولی واکِ[حرف] «خ» نداریم، بهجای «خولی» به آن «حولی» یا «هولی» میگفتند. در بازگشتِ این واژه به پارسی، به ریخت «حوله» یا «هوله» درآمد.
برگرفته از #ویکی_پدیا پارسی
#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
حوله = هولِه، آبچین، رویمال، رومال، دستارچه، خشک(گویش تهرانی)
پینوشت:
۱. چرا باید «هوله» بنویسیم؟
بیگمان واژهی «هوله» از واژهی ترکی «خاولی» گرفته شده، به معنای «پرزدار» (دارای خاو). چون «خاو» به زبان ترکی یعنی «پُرز»، پس روشن میشود که «هوله» نخستین بار در نزد ترکزبانان بهکار میرفته است و سپس به ایران آمده و «خاولی» رفتهرفته به «هوله» دگرگون شده و چون ریشهی واژه تازی نیست، نمیباید با «ح» که یک بندواژهی(حرفِ) تازی است نوشته شود.
گذشته از این، بد نیست بدانیم که پاکستانیها، به آن چیزی که ما «هوله» میگوییم «رومال» میگویند. یعنی پارچهای که آن را به «رو» میمالند. درست مانند «دستمال» که پارچهای است برای خشککردن و پاککردن «دستها». و چه زیبا است که ما نیز بهجای «هوله»، از واژهی «رومال» سود ببریم.
برگرفته از نسک(کتاب) #در_ژرفای_واژه_ها
نوشته #ناصر_انقطاع
۲. دربارهی ریشهی واژهی »حوله« دو دیدگاه در دست است:
واژهی «حوله» واژهایست پارسی-ترکی؛ ساخته شده از دو بخش «خواب» (یا خو) به همراه پسوند ترکی «لی» که رویهمرفته معنای «خوابدار» را میدهد که اشاره به پرزهای روی حوله است. ولی چون در زبان ترکیاستانبولی واکِ[حرف] «خ» نداریم، بهجای «خولی» به آن «حولی» یا «هولی» میگفتند. در بازگشتِ این واژه به پارسی، به ریخت «حوله» یا «هوله» درآمد.
برگرفته از #ویکی_پدیا پارسی
#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حوله = هولِه، آبچین، رویمال، رومال، دستارچه، خشک(گویش تهرانی)
🔍 پینوشت:
۱. چرا باید «هوله» بنویسیم؟
بیگمان واژهی «هوله» از واژهی ترکی «خاولی» گرفته شده، به مانَـک(معنی) «پرزدار» (دارای خاو). «خاو» در زبان ترکی به چَـمار(معنی) «پُرز» است. پس روشن میشود که «هوله» نخستین بار در نزد ترکزبانان بهکار میرفته است و سپس به ایران آمده و «خاولی» رفتهرفته به «هوله» دگرگون شده و چون ریشهی واژه تازی نیست، نمیباید با «ح» که یک بندواژهی(حرفِ) تازی است نوشته شود.
گذشته از این، بد نیست بدانیم که پاکستانیها، به آن چیزی که ما «هوله» میگوییم «رومال» میگویند. یعنی پارچهای که آن را به «رو» میمالند. درست مانند «دستمال» که پارچهای است برای خشککردن و پاککردن «دستها». و چه زیبا است که ما نیز بهجای «هوله»، از واژهی «رومال» سود ببریم.
📖 برگرفته از نسک(کتاب) #در_ژرفای_واژه_ها
نوشته #ناصر_انقطاع
۲. دربارهی ریشهی واژهی «حوله» دو دیدگاه در دست است:
واژهی «حوله» واژهایست پارسی-ترکی؛ ساخته شده از دو بخش «خواب» (یا خو) به همراه پسوند ترکی «لی» که رویهمرفته به چم(معنی) «خوابدار» است نشانهی پرزهای روی هوله است. ولی چون در زبان ترکیاستانبولی واکِ[حرف] «خ» نداریم، بهجای «خولی» به آن «حولی» یا «هولی» میگفتند. این واژه در بازگشتِ به پارسی، به ریخت «حوله» یا «هوله» درآمد.
📖 برگرفته از #ویکی_پدیا پارسی
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #حوله #هوله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حوله = هولِه، آبچین، رویمال، رومال، دستارچه، خشک(گویش تهرانی)
🔍 پینوشت:
۱. چرا باید «هوله» بنویسیم؟
بیگمان واژهی «هوله» از واژهی ترکی «خاولی» گرفته شده، به مانَـک(معنی) «پرزدار» (دارای خاو). «خاو» در زبان ترکی به چَـمار(معنی) «پُرز» است. پس روشن میشود که «هوله» نخستین بار در نزد ترکزبانان بهکار میرفته است و سپس به ایران آمده و «خاولی» رفتهرفته به «هوله» دگرگون شده و چون ریشهی واژه تازی نیست، نمیباید با «ح» که یک بندواژهی(حرفِ) تازی است نوشته شود.
گذشته از این، بد نیست بدانیم که پاکستانیها، به آن چیزی که ما «هوله» میگوییم «رومال» میگویند. یعنی پارچهای که آن را به «رو» میمالند. درست مانند «دستمال» که پارچهای است برای خشککردن و پاککردن «دستها». و چه زیبا است که ما نیز بهجای «هوله»، از واژهی «رومال» سود ببریم.
📖 برگرفته از نسک(کتاب) #در_ژرفای_واژه_ها
نوشته #ناصر_انقطاع
۲. دربارهی ریشهی واژهی «حوله» دو دیدگاه در دست است:
واژهی «حوله» واژهایست پارسی-ترکی؛ ساخته شده از دو بخش «خواب» (یا خو) به همراه پسوند ترکی «لی» که رویهمرفته به چم(معنی) «خوابدار» است نشانهی پرزهای روی هوله است. ولی چون در زبان ترکیاستانبولی واکِ[حرف] «خ» نداریم، بهجای «خولی» به آن «حولی» یا «هولی» میگفتند. این واژه در بازگشتِ به پارسی، به ریخت «حوله» یا «هوله» درآمد.
📖 برگرفته از #ویکی_پدیا پارسی
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #حوله #هوله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸