ادب‌سار
14.7K subscribers
4.99K photos
123 videos
21 files
872 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
🌾🍃🌸🍃
@AdabSar

بشنو آوای زنگوله‌ی دام‌هایت را؛
پگاه که از ده بیرون می‌روند و شامگاه که به ده باز می‌گردند.
آه! بشنو این آوا را...
که آوای زنگوله‌ی دام‌های تو از آوای همه‌ی زنگولهها و همه‌ی آواها دلنشین‌تر و دل‌انگیزتر است.
بشنو آوای زنگوله‌ی دام‌هایت را،
پگاه که از ده بیرون می‌روند و شامگاه که به ده باز می‌گردند.

و تو را مژده می‌دهم، مژده‌ای جان‌بخش و شیرین.
گاو ماده زرد رنگ زیبای تو زاییده است،
یک گوساله‌ی زیبای درشت و رنگارنگ،
زرد و سپید
و در پیشانی‌اش یک سپیدی بزرگ، آنچه تو می‌خواستی...
گاو تو گوساله‌اش را با مهر می‌لیسد و می‌نوازد.
گوساله سر به پستان مادر می‌کوبد و می‌مکد و مادر آن‌را با مهر می‌نوازد.
مرغ‌های کرچ تو نیز از روی تخم برخاسته و جوجه‌ها درآمده‌اند.
و اینک جوجه‌های کوچک زرد رنگ به دنبال مادر و در جست‌وجوی دانه می‌دوند. رنگ زرد جوجه‌ها با رنگ گل‌ها، باغ را رنگین‌تر و دل‌انگیزتر کرده است.
میش تو نیز همین دیشب زایید!
یک بره‌ی زیبای سپید. میش با مهر و نوازش بره‌اش را می‌لیسد و بره، پستان مادر را می‌مکد.

و یک مژده بزرگ دیگر، بسیار بزرگ و شیرین:
دیروز، نیم‌روز، ناگهان کسانی شاد و سرآسیمه از باغ آمدند و تازه آوردند که "مه‌مام مگس انگبینی" (ملکه زنبور عسل) با انبوهی "مگس انگبین" به باغ آمده و بالای درخت سپیدار نشسته است!
می‌دانی که آمدن مه‌مام مگس انگبین به جایی، نشانه‌ی آمدِ کار و پرباری سال و مایه‌ی بسی شادمانی است؟
و نشانه‌ی این‌که همه‌ی دام‌ها می‌زایند و گوسپندها و بزها همایند (دوقلو) می‌زایند!

#پارسی_پاک
از نسک #آوای_زنگوله_ها
نویسنده #حسین_وحیدی
فرستنده: آرش
@AdabSar
🌾🍃🌸🍃

goo.gl/PrIiY2

🔅پیام شما

مهسازان ما اندیشه و هنر و کار و باریک‌بینی را به هم آمیختند و با بهره گرفتن از خاک و سنگ و گل پخته، گوهرهای بی‌همتا ساختند و آفریدند.
و گویندگان و سرایندگان ما واژگان زیبای پارسی را به رشته کشیدند و جهانی از زیبایی را به دفترهای جاودانه جهان نوشتند و به فراخنای آسمان رساندند.

ما مردمانی بودیم سرشار از هنر و سرشار از انگیزه‌ها و سهش‌های پرستش زیبایی. ما زیبایی را دوست می‌داشتیم و به هرجا پا می‌نهادیم، هرچه را زیبا بود فراهم می‌آوردیم و هرچه زیبایی بود می آفریدیم .کف‌پوش خانه‌های ما جهانی از زیبایی بود. ما با سرانگشت‌های هنرآفرین خود، این کف‌پوش‌ها را می‌بافتیم و به زیر پای خود می‌افکندیم.

آوندی که در آن آب می نوشیدیم نیز پرتوی از زیبایی بود. گویی ما آب را هم بدون زیبایی نمی‌توانستیم بنوشیم. روبنای* دیوارهای خانه‌های ما با گل پخته و با هزاران رنگ زیبا آراسته بود. ما همه‌ی زیبایی‌های آسمان و زمین را گرد می‌آوردیم و یکجا بروی دیوارهای خود می‌کشیدیم.

ما چوب و پوست خشک و سیم خشک را به هم می‌پیوستیم و با آن‌ها، نواهای آسمانی می‌ساختیم و می‌نواختیم و به گوش فرشتگان می‌رساندیم که ما مردمانی بودیم نواگر و نواساز. سازهای ما هرگز از نغمِش نمی‌افتاد. ما با هزاران نوا و نغمه‌ای که از سازها می‌کشیدیم، گوش آسمان را می‌نواختیم و آوای شور دل خود را به کهکشان‌ها می‌رساندیم. ما خنیای جاودانه خود را در درگاه‌های خوش سال و در جشن‌هایمان و در هر زمانی می‌نواختیم...


#پارسی_پاک
بریده‌ای از نسک #آوای_زنگوله_ها
نویسنده: #حسین_وحیدی
فرستنده: #آرش

پی‌نوشت ۱:
مهساز←معمار، آرشیتکت
سهش←احساس
آوند←ظرف
خنیا←موسیقی
نسک←کتاب

*پی‌نوشت ۲:
"بنا" واژه‌ای تازی است. به‌جای واژه‌ی "روبنا" می‌توان از واژه‌ی "نما" بهره برد.

@AdabSar
🌾🌾🌾🌾
@AdabSar

پدربزرگ همیشه درباره‌ی پیشرفت و آبادانی ده می‌گفت:
"پیشرفت و آبادانی ده را در برآیندهای دانش و اندیشه‌های نوین بجویید. در تخشاورش، رخشانش، به‌نژادی، به‌تخمی، به‌داشت، فناوری و آموزش."

پدربزرگ گفت: "از این راه‌هاست که شما می‌توانید گفته‌های گذشتگان را درباره‌ی زمین و کشت به‌کار ببندید. گفته‌هایی چنین:
بزرگ‌ترین و ارزشمندترین ستایش‌ها و نیایش‌های خدا آن‌ست که به ما زمین‌های خشک آب برسانید، که درخت‌ها و گیاهان بسیار از دل ما خواهند رویید و پرندگان و دام‌ها به ما روی خواهند نهاد و مردم بسیار نان و خوراک خود را از ما خواهند گرفت. این‌ها همه نزد مزدا اهورای پاک، والاترین کارها، ستایش‌ها و نیایش‌هاست."


بریده‌ای از نسک: #آوای_زنگوله_ها
نوشته شده به #پارسی_پاک
نویسنده: #حسین_وحیدی
فرستنده: #آرش

پی‌نوشت:
تَخشاوَرِش←صنعتی کردن
رَخشانِش←الکتروفیکاسیون (برقی کردن)
به‌نژادی←اصلاح نژاد
به‌تخمی←اصلاح بذر

@AdabSar
🌾🌾🌾🌾
Forwarded from ادب‌سار
🌾🍃🌸🍃
@AdabSar

بشنو آوای زنگوله‌ی دام‌هایت را؛
پگاه که از ده بیرون می‌روند و شامگاه که به ده باز می‌گردند.
آه! بشنو این آوا را...
که آوای زنگوله‌ی دام‌های تو از آوای همه‌ی زنگولهها و همه‌ی آواها دلنشین‌تر و دل‌انگیزتر است.
بشنو آوای زنگوله‌ی دام‌هایت را،
پگاه که از ده بیرون می‌روند و شامگاه که به ده باز می‌گردند.

و تو را مژده می‌دهم، مژده‌ای جان‌بخش و شیرین.
گاو ماده زرد رنگ زیبای تو زاییده است،
یک گوساله‌ی زیبای درشت و رنگارنگ،
زرد و سپید
و در پیشانی‌اش یک سپیدی بزرگ، آنچه تو می‌خواستی...
گاو تو گوساله‌اش را با مهر می‌لیسد و می‌نوازد.
گوساله سر به پستان مادر می‌کوبد و می‌مکد و مادر آن‌را با مهر می‌نوازد.
مرغ‌های کرچ تو نیز از روی تخم برخاسته و جوجه‌ها درآمده‌اند.
و اینک جوجه‌های کوچک زرد رنگ به دنبال مادر و در جست‌وجوی دانه می‌دوند. رنگ زرد جوجه‌ها با رنگ گل‌ها، باغ را رنگین‌تر و دل‌انگیزتر کرده است.
میش تو نیز همین دیشب زایید!
یک بره‌ی زیبای سپید. میش با مهر و نوازش بره‌اش را می‌لیسد و بره، پستان مادر را می‌مکد.

و یک مژده بزرگ دیگر، بسیار بزرگ و شیرین:
دیروز، نیم‌روز، ناگهان کسانی شاد و سرآسیمه از باغ آمدند و تازه آوردند که "مه‌مام مگس انگبینی" (ملکه زنبور عسل) با انبوهی "مگس انگبین" به باغ آمده و بالای درخت سپیدار نشسته است!
می‌دانی که آمدن مه‌مام مگس انگبین به جایی، نشانه‌ی آمدِ کار و پرباری سال و مایه‌ی بسی شادمانی است؟
و نشانه‌ی این‌که همه‌ی دام‌ها می‌زایند و گوسپندها و بزها همایند (دوقلو) می‌زایند!

#پارسی_پاک
از نسک #آوای_زنگوله_ها
نویسنده #حسین_وحیدی
فرستنده: آرش
@AdabSar
🌾🍃🌸🍃
Forwarded from ادب‌سار

goo.gl/PrIiY2

🔅پیام شما

مهسازان ما اندیشه و هنر و کار و باریک‌بینی را به هم آمیختند و با بهره گرفتن از خاک و سنگ و گل پخته، گوهرهای بی‌همتا ساختند و آفریدند.
و گویندگان و سرایندگان ما واژگان زیبای پارسی را به رشته کشیدند و جهانی از زیبایی را به دفترهای جاودانه جهان نوشتند و به فراخنای آسمان رساندند.

ما مردمانی بودیم سرشار از هنر و سرشار از انگیزه‌ها و سهش‌های پرستش زیبایی. ما زیبایی را دوست می‌داشتیم و به هرجا پا می‌نهادیم، هرچه را زیبا بود فراهم می‌آوردیم و هرچه زیبایی بود می آفریدیم .کف‌پوش خانه‌های ما جهانی از زیبایی بود. ما با سرانگشت‌های هنرآفرین خود، این کف‌پوش‌ها را می‌بافتیم و به زیر پای خود می‌افکندیم.

آوندی که در آن آب می نوشیدیم نیز پرتوی از زیبایی بود. گویی ما آب را هم بدون زیبایی نمی‌توانستیم بنوشیم. روبنای* دیوارهای خانه‌های ما با گل پخته و با هزاران رنگ زیبا آراسته بود. ما همه‌ی زیبایی‌های آسمان و زمین را گرد می‌آوردیم و یکجا بروی دیوارهای خود می‌کشیدیم.

ما چوب و پوست خشک و سیم خشک را به هم می‌پیوستیم و با آن‌ها، نواهای آسمانی می‌ساختیم و می‌نواختیم و به گوش فرشتگان می‌رساندیم که ما مردمانی بودیم نواگر و نواساز. سازهای ما هرگز از نغمِش نمی‌افتاد. ما با هزاران نوا و نغمه‌ای که از سازها می‌کشیدیم، گوش آسمان را می‌نواختیم و آوای شور دل خود را به کهکشان‌ها می‌رساندیم. ما خنیای جاودانه خود را در درگاه‌های خوش سال و در جشن‌هایمان و در هر زمانی می‌نواختیم...


#پارسی_پاک
بریده‌ای از نسک #آوای_زنگوله_ها
نویسنده: #حسین_وحیدی
فرستنده: #آرش

پی‌نوشت ۱:
مهساز←معمار، آرشیتکت
سهش←احساس
آوند←ظرف
خنیا←موسیقی
نسک←کتاب

*پی‌نوشت ۲:
"بنا" واژه‌ای تازی است. به‌جای واژه‌ی "روبنا" می‌توان از واژه‌ی "نما" بهره برد.

@AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🌾🌾🌾🌾
@AdabSar

پدربزرگ همیشه درباره‌ی پیشرفت و آبادانی ده می‌گفت:
"پیشرفت و آبادانی ده را در برآیندهای دانش و اندیشه‌های نوین بجویید. در تخشاورش، رخشانش، به‌نژادی، به‌تخمی، به‌داشت، فناوری و آموزش."

پدربزرگ گفت: "از این راه‌هاست که شما می‌توانید گفته‌های گذشتگان را درباره‌ی زمین و کشت به‌کار ببندید. گفته‌هایی چنین:
بزرگ‌ترین و ارزشمندترین ستایش‌ها و نیایش‌های خدا آن‌ست که به ما زمین‌های خشک آب برسانید، که درخت‌ها و گیاهان بسیار از دل ما خواهند رویید و پرندگان و دام‌ها به ما روی خواهند نهاد و مردم بسیار نان و خوراک خود را از ما خواهند گرفت. این‌ها همه نزد مزدا اهورای پاک، والاترین کارها، ستایش‌ها و نیایش‌هاست."


بریده‌ای از نسک: #آوای_زنگوله_ها
نوشته شده به #پارسی_پاک
نویسنده: #حسین_وحیدی
فرستنده: #آرش

پی‌نوشت:
تَخشاوَرِش←صنعتی کردن
رَخشانِش←الکتروفیکاسیون (برقی کردن)
به‌نژادی←اصلاح نژاد
به‌تخمی←اصلاح بذر

@AdabSar
🌾🌾🌾🌾
@AdabSar

مهسازان ما اندیشه و هنر و کار و باریک‌بینی را به هم آمیختند و با بهره گرفتن از خاک و سنگ و گل پخته، گوهرهای بی‌همتا ساختند و آفریدند.
و گویندگان و سرایندگان ما واژگان زیبای پارسی را به رشته کشیدند و جهانی از زیبایی را به دفترهای جاودانه جهان نوشتند و به فراخنای آسمان رساندند.

ما مردمانی بودیم سرشار از هنر و سرشار از انگیزه‌ها و سهش‌های پرستش زیبایی. ما زیبایی را دوست می‌داشتیم و به هرجا پا می‌نهادیم، هرچه را زیبا بود فراهم می‌آوردیم و هرچه زیبایی بود می آفریدیم .کف‌پوش خانه‌های ما جهانی از زیبایی بود. ما با سرانگشت‌های هنرآفرین خود، این کف‌پوش‌ها را می‌بافتیم و به زیر پای خود می‌افکندیم.

آوندی که در آن آب می نوشیدیم نیز پرتوی از زیبایی بود. گویی ما آب را هم بدون زیبایی نمی‌توانستیم بنوشیم. روبنای* دیوارهای خانه‌های ما با گل پخته و با هزاران رنگ زیبا آراسته بود. ما همه‌ی زیبایی‌های آسمان و زمین را گرد می‌آوردیم و یکجا بروی دیوارهای خود می‌کشیدیم.

ما چوب و پوست خشک و سیم خشک را به هم می‌پیوستیم و با آن‌ها، نواهای آسمانی می‌ساختیم و می‌نواختیم و به گوش فرشتگان می‌رساندیم که ما مردمانی بودیم نواگر و نواساز. سازهای ما هرگز از نغمِش نمی‌افتاد. ما با هزاران نوا و نغمه‌ای که از سازها می‌کشیدیم، گوش آسمان را می‌نواختیم و آوای شور دل خود را به کهکشان‌ها می‌رساندیم. ما خنیای جاودانه خود را در درگاه‌های خوش سال و در جشن‌هایمان و در هر زمانی می‌نواختیم...


#پیام_پارسی
بریده‌ای از نسک #آوای_زنگوله_ها
نویسنده: #حسین_وحیدی
goo.gl/PrIiY2
پی‌نوشت ۱:
مهساز←معمار، آرشیتکت
سهش←احساس
آوند←ظرف
خنیا←موسیقی
نسک←کتاب

*پی‌نوشت ۲:
"بنا" واژه‌ای تازی است. به‌جای واژه‌ی "روبنا" می‌توان از واژه‌ی "نما" بهره برد.

@AdabSar
🐓🌾 بشنو آوای زنگوله‌ی دام‌هایت را؛
پگاه که از ده بیرون می‌روند و شامگاه که به ده باز می‌گردند.
آه! بشنو این آوا را...
که آوای زنگوله‌ی دام‌های تو از آوای همه‌ی زنگولهها و همه‌ی آواها دلنشین‌تر و دل‌انگیزتر است.
بشنو آوای زنگوله‌ی دام‌هایت را،
پگاه که از ده بیرون می‌روند و شامگاه که به ده باز می‌گردند.

و تو را مژده می‌دهم، مژده‌ای جان‌بخش و شیرین.
گاو ماده زرد رنگ زیبای تو زاییده است،
یک گوساله‌ی زیبای درشت و رنگارنگ،
زرد و سپید
و در پیشانی‌اش یک سپیدی بزرگ، آنچه تو می‌خواستی...
گاو تو گوساله‌اش را با مهر می‌لیسد و می‌نوازد.
گوساله سر به پستان مادر می‌کوبد و می‌مکد و مادر آن‌را با مهر می‌نوازد.
مرغ‌های کرچ تو نیز از روی تخم برخاسته و جوجه‌ها درآمده‌اند.
و اینک جوجه‌های کوچک زرد رنگ به دنبال مادر و در جست‌وجوی دانه می‌دوند. رنگ زرد جوجه‌ها با رنگ گل‌ها، باغ را رنگین‌تر و دل‌انگیزتر کرده است.
میش تو نیز همین دیشب زایید!
یک بره‌ی زیبای سپید. میش با مهر و نوازش بره‌اش را می‌لیسد و بره، پستان مادر را می‌مکد.

و یک مژده بزرگ دیگر، بسیار بزرگ و شیرین:
دیروز، نیم‌روز، ناگهان کسانی شاد و سرآسیمه از باغ آمدند و تازه آوردند که "مه‌مام مگس انگبینی" (ملکه زنبور عسل) با انبوهی "مگس انگبین" به باغ آمده و بالای درخت سپیدار نشسته است!
می‌دانی که آمدن مه‌مام مگس انگبین به جایی، نشانه‌ی آمدِ کار و پرباری سال و مایه‌ی بسی شادمانی است؟
و نشانه‌ی این‌که همه‌ی دام‌ها می‌زایند و گوسپندها و بزها همایند (دوقلو) می‌زایند!


از نبیک (کتاب) پارسی #آوای_زنگوله_ها
نویسنده #حسین_وحیدی

🌾 @AdabSar 🐎
🌻 پدربزرگ همیشه درباره‌ی پیشرفت و آبادانی ده می‌گفت: «پیشرفت و آبادانی ده را در برآیندهای دانش و اندیشه‌های نوین بجویید. در تخشاورش، رخشانش، به‌نژادی، به‌تخمی، به‌داشت، فناوری و آموزش.»
پدربزرگ گفت: «از این راه‌هاست که شما می‌توانید گفته‌های گذشتگان را درباره‌ی زمین و کشت به‌کار ببندید.»
چنین می‌گفت: «بزرگ‌ترین و ارزشمندترین ستایش‌ها و نیایش‌های خدا آن‌ست که به ما زمین‌های خشک آب برسانید، که درخت‌ها و گیاهان بسیار از دل ما خواهند رویید و پرندگان و دام‌ها به ما روی خواهند نهاد و مردم بسیار نان و خوراک خود را از ما خواهند گرفت. این‌ها همه نزد مزدا اهورای پاک، والاترین کارها، ستایش‌ها و نیایش‌هاست.»


🌻 برداشت از نبیک(کتاب) پارسی: #آوای_زنگوله_ها
نویسنده: #حسین_وحیدی

🌻 پی‌نوشت:
تَخشاوَرِش←صنعتی کردن
رَخشانِش←الکتروفیکاسیون/برقی کردن
به‌نژادی←اصلاح نژاد
به‌تخمی←اصلاح بذر

🌾 @AdabSar