💫
ماه با دریا سخن میگوید و من روز و شب
چون صدف، از قیلوقال موجها گوشم پر است
#آرش_فرزامصفت
@AdabSar
ماه با دریا سخن میگوید و من روز و شب
چون صدف، از قیلوقال موجها گوشم پر است
#آرش_فرزامصفت
@AdabSar
🌟☔️ @AdabSar
🌟 آشنایی با جشنهای ایرانی
☔️ جشن تیرگان
بخش نخست: آبریزان یا آبریزگان
🌟 "تیر"، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود.
این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود.(کورش نیکنام)
☔️ "تیر" همچنین فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند(دلیل) کاهش بارندگی بود.(ابراهیم پورداوود)
☔️ جشن تیرگان افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارد. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و... بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در "تیریَشت"(ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
t.me/AdabSar/13428
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست آرش کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود.(ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی(نیای انوشیروان دادگر)، هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه(سیزدهم تیر)، آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها "آبریزان"، "آبریزگان" و "آبپاشان" نام گرفت.(دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزدهبدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو(بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید.(ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/14265
______________
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان #جشن_تیرگان #آرش_کمانگیر
☀️☔️ @AdabSar
🌟 آشنایی با جشنهای ایرانی
☔️ جشن تیرگان
بخش نخست: آبریزان یا آبریزگان
🌟 "تیر"، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود.
این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود.(کورش نیکنام)
☔️ "تیر" همچنین فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند(دلیل) کاهش بارندگی بود.(ابراهیم پورداوود)
☔️ جشن تیرگان افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارد. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و... بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در "تیریَشت"(ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
t.me/AdabSar/13428
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست آرش کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود.(ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی(نیای انوشیروان دادگر)، هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه(سیزدهم تیر)، آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها "آبریزان"، "آبریزگان" و "آبپاشان" نام گرفت.(دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزدهبدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو(بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید.(ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/14265
______________
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان #جشن_تیرگان #آرش_کمانگیر
☀️☔️ @AdabSar
🏔 @AdabSar
🏹 آرش کماندار
سراینده: #هما_ارژنگی
از دامن کوهسار البرز
میریخت به صخرههای تبدار
سوزنده شرارههای خورشید
وان قامت دلکش دماوند
با آن همه فَرّ و سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید
آن روز غریب محنتانگیز
پیمانهی بخت شادخواران
در چنبر چرخ باژگونه
در شهر همه نشان غم بود...
در ساغر قلب میگساران
جوشنده شرنگ نامرادی
رخسارهی مردمان دژم بود
آن روز حدود و مرز ایران،
آزادگی و غرور انسان
در پرش تیر یک کمان بود
میرفت یگانه سربداری
بر مسلخ عشق و پایداری
آوردگهاش نه آنچنان بود...
چون شیر که رو کند به نخجیر
آن سختکمان آتشین تیر
کز وحشت ننگ و بیم تحقیر
میجست به کار خوش تدبیر
میرفت که در پناه یزدان
خود نقش زند نشان تقدیر
بازو بگشاد آن کماندار
رو جانب کوه و آسمان کرد
بدرید سپید جامه بر تن
سر بر سر صخرهای همی سود
دادار یگانه را ندا داد...
پژواک بلند خواهش او
پیچید به قلب کوه البرز
جوشید گدازههای سوزان
در سینهی سنگها شتابان
غرید پلنگ خفته در کوه
آهو بچگان ز جان هراسان
آنگاه ز اوج آسمانها
ابری چو غبار سر برآورد
توفنده نهاد گردبادی
کوبید به چهر کوهساران...
فرهیخته آرش کماندار،
آن گرد نژادهی سر افراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان
ای بر دل خستهام تو درمان
من قاصد افتخار و نورم
شیراوژن و پر دل و جسورم
جانبازی من چو نیست بازی
بر من تو ببخش سرفرازی...
آنگاه به نام ایزد جان
با یاد وطن، خجسته ایران
آن تیر گزیده در کمان کرد
قربان شرف تن و توان کرد
آمیخت همه روان پاکش،
با سختی تیر تیز پران
وان تیر همه روان و جان شد
گویی که روان آرش و تیر
پیچید به هم چو آذرخشی
توفنده و جان شکار و سوزان
بر جانب اهرمن روان شد...
آرش، به فروغ و نور ایمان
آن روز بلند تیرگان را
بنوشت به قلب سرخ تاریخ
با خامهی عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید
بر سینهی افتخار انسان
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
و ز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان!
#آرش_کمانگیر
🏔 @AdabSar
🏹 آرش کماندار
سراینده: #هما_ارژنگی
از دامن کوهسار البرز
میریخت به صخرههای تبدار
سوزنده شرارههای خورشید
وان قامت دلکش دماوند
با آن همه فَرّ و سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید
آن روز غریب محنتانگیز
پیمانهی بخت شادخواران
در چنبر چرخ باژگونه
در شهر همه نشان غم بود...
در ساغر قلب میگساران
جوشنده شرنگ نامرادی
رخسارهی مردمان دژم بود
آن روز حدود و مرز ایران،
آزادگی و غرور انسان
در پرش تیر یک کمان بود
میرفت یگانه سربداری
بر مسلخ عشق و پایداری
آوردگهاش نه آنچنان بود...
چون شیر که رو کند به نخجیر
آن سختکمان آتشین تیر
کز وحشت ننگ و بیم تحقیر
میجست به کار خوش تدبیر
میرفت که در پناه یزدان
خود نقش زند نشان تقدیر
بازو بگشاد آن کماندار
رو جانب کوه و آسمان کرد
بدرید سپید جامه بر تن
سر بر سر صخرهای همی سود
دادار یگانه را ندا داد...
پژواک بلند خواهش او
پیچید به قلب کوه البرز
جوشید گدازههای سوزان
در سینهی سنگها شتابان
غرید پلنگ خفته در کوه
آهو بچگان ز جان هراسان
آنگاه ز اوج آسمانها
ابری چو غبار سر برآورد
توفنده نهاد گردبادی
کوبید به چهر کوهساران...
فرهیخته آرش کماندار،
آن گرد نژادهی سر افراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان
ای بر دل خستهام تو درمان
من قاصد افتخار و نورم
شیراوژن و پر دل و جسورم
جانبازی من چو نیست بازی
بر من تو ببخش سرفرازی...
آنگاه به نام ایزد جان
با یاد وطن، خجسته ایران
آن تیر گزیده در کمان کرد
قربان شرف تن و توان کرد
آمیخت همه روان پاکش،
با سختی تیر تیز پران
وان تیر همه روان و جان شد
گویی که روان آرش و تیر
پیچید به هم چو آذرخشی
توفنده و جان شکار و سوزان
بر جانب اهرمن روان شد...
آرش، به فروغ و نور ایمان
آن روز بلند تیرگان را
بنوشت به قلب سرخ تاریخ
با خامهی عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید
بر سینهی افتخار انسان
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
و ز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان!
#آرش_کمانگیر
🏔 @AdabSar
🏔🏔 @AdabSar
🏹 آشنایی با جشنهای ایرانی
🏹 جشن تیرگان
بخش سوم - آرش کمانگیر
آری آری، جان خود در تیر کرد آرش؛
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
🇮🇷 "جشن تیرگان" یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است.
"جشن تیرگان" نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی(تمامیت ارضی) است.
🗺 ابوریحان بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ منوچهر پادشاه پیشدادی با افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تبرستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهای که فرشتهی اسپندارمذ خواسته بود، ساختند و برای پرتاب آن «آرش» را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🌬 آرش این دردانهی افسانههای ایران نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید...
خداوند به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای خراسان پرتاب کند.
آرش جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تبرستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود.(التفهیم و آثارالباقیه)
در باور ایرانیان پرواز تیر آرش در آسمان همچون پرواز تیشتر یا ایزد باران بود.
⛰ در نامههای اوستا و پهلوی از اَرَخش(آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در مجملالتوایخ نیز نام او را «شیواتیر» از خاندان آرش دانستهاند. همچنین برنام(لقب) کمانگیر را نخستینبار فخرالدین گرگانی در سروده ویس و رامین برای آرش نهاده است.
🌠 در تاریخ تبری نوشته که منوچهر و افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
در "تیریَشت" درباره پرواز تیر آرش آمده: «ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد...»
🇮🇷 یکی از افسانههای تیرگان این است که پرتاب تیر آرش در تیرروز از تیرماه(تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم(تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ جشن گرفتند.
🕯 از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران(شهیدان) میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام "روز جانبازی" نیز شناخته میشود.(پیک موبدان تهران)
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ(ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند.
goo.gl/F4aMUY
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- هفته نامهی "امرداد"
۲- گل بنفشه، نماد جشن تیرگان #شاهین_سپنتا - تارنمای ایراننامه
۳- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
۴- یشتها #ابراهیم_پورداوود به کوشش #بهرام_فرهوشی
۵- "جشن تیرگان"؛ از پیک کنکاش موبدان تهران
۶- تیرگان روز صلح و آشتی در ایران باستان #میترا_مرادپور
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان #آرش_کمانگیر
🏹🏔 @AdabSar
🏹 آشنایی با جشنهای ایرانی
🏹 جشن تیرگان
بخش سوم - آرش کمانگیر
آری آری، جان خود در تیر کرد آرش؛
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
🇮🇷 "جشن تیرگان" یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است.
"جشن تیرگان" نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی(تمامیت ارضی) است.
🗺 ابوریحان بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ منوچهر پادشاه پیشدادی با افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تبرستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهای که فرشتهی اسپندارمذ خواسته بود، ساختند و برای پرتاب آن «آرش» را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🌬 آرش این دردانهی افسانههای ایران نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید...
خداوند به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای خراسان پرتاب کند.
آرش جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تبرستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود.(التفهیم و آثارالباقیه)
در باور ایرانیان پرواز تیر آرش در آسمان همچون پرواز تیشتر یا ایزد باران بود.
⛰ در نامههای اوستا و پهلوی از اَرَخش(آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در مجملالتوایخ نیز نام او را «شیواتیر» از خاندان آرش دانستهاند. همچنین برنام(لقب) کمانگیر را نخستینبار فخرالدین گرگانی در سروده ویس و رامین برای آرش نهاده است.
🌠 در تاریخ تبری نوشته که منوچهر و افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
در "تیریَشت" درباره پرواز تیر آرش آمده: «ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد...»
🇮🇷 یکی از افسانههای تیرگان این است که پرتاب تیر آرش در تیرروز از تیرماه(تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم(تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ جشن گرفتند.
🕯 از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران(شهیدان) میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام "روز جانبازی" نیز شناخته میشود.(پیک موبدان تهران)
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ(ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند.
goo.gl/F4aMUY
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- هفته نامهی "امرداد"
۲- گل بنفشه، نماد جشن تیرگان #شاهین_سپنتا - تارنمای ایراننامه
۳- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
۴- یشتها #ابراهیم_پورداوود به کوشش #بهرام_فرهوشی
۵- "جشن تیرگان"؛ از پیک کنکاش موبدان تهران
۶- تیرگان روز صلح و آشتی در ایران باستان #میترا_مرادپور
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان #آرش_کمانگیر
🏹🏔 @AdabSar
پریسا سیمینمهر - آرش کمانگیر.mp3
12.1 MB
استورهی #آرش_کمانگیر
سراینده #سیاوش_کسرایی
با نوای زیبای بانو #پریسا_سیمین_مهر
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان
🏹 @AdabSar
سراینده #سیاوش_کسرایی
با نوای زیبای بانو #پریسا_سیمین_مهر
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان
🏹 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
💫
ماه با دریا سخن میگوید و من روز و شب
چون صدف، از قیلوقال موجها گوشم پر است
#آرش_فرزامصفت
@AdabSar
ماه با دریا سخن میگوید و من روز و شب
چون صدف، از قیلوقال موجها گوشم پر است
#آرش_فرزامصفت
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔅پیام شما
شاهنامه و آرش
چیزی که در شکوهمندترینها هم دیده میشود
سه شَوَند بنیادین كه پژوهشگران باور دارند انگیزهی نبودِ آرش در شاهنامه است:
١-ستیهندگی (تعصب) فرزانهی توس بر رستم
٢-خردگرایی فرزانهی توس
٣-نبود آرش در بنمایههای فرزانهی توس
برخی از شاهنامهپژوهان نبودِ داستان را ستیهش فرزانهی توس بر رستم میدانند كه درست نمیآید چرا كه اين ستیهندگی میتوانست داستان پهلوانان بسیاری را از شاهنامه پاک كند با این همه ما امروز داستان پهلوانانی چون گيو را در شاهنامه داريم. گيو هم دارای داستانی رازآمیز است .او به سرزمينِ دشمن كه در نمادشناسیها سرزمینی است اهریمنی و سرشار از ترفند و رنج و تباهی و ستم در پی يافتنِ كیخسرو میرود و او را يافته و همراهِ مادرش فرنگيس به ايران میآورد. اين سفر كه هفت سال به درازا میانجامد با دلاوري گيو به پايان میرسد. داستانِ گيو هم سرشار از نمادهای رادمردی و وفای به پیمان است. اگر بخواهيم خردگرایی فردوسی را هم نشانهای بر نبود اين داستان بدانيم باز به بيراهه رفته.ايم چرا كه فردوسی در شاهنامه بازگو کنندهی بسياری از داستانهایی است كه بنمايها ناسازخوی (خرق عادت) دارند پس تنها راهِ پاسخ دادن به اين پرسش بررسی و واکاوی شاهنامهی بومنصوری است كه برجستهترین بنمایهی فرزانهی توس است. داستان آرش در اين شاهنامه نيامده است هرچند نبود این داستان در شاهنامهی بومنصوری هم کاوش برانگيز است ولی از آنجایی كه آرش پهلوانی اشكانی است و اشكانيان تبار خود را برآمده از او میدانند، شايد نشانهی از بین بردن و ستردناش از شاهنامهی بومنصوری را در برگردان آبشخورهای كهن از زبانِ پهلوی بتوان يافت. همانگونه كه میدانيم خداینامه از بنمایههای فردوسی است. نوشتاری كه به فرمان يزدگرد، واپسین شهريار ساساني گردآوری شده است و گمانه میرود داستانِ بلند آوازهی آرش به شوند پادورزیهای نهاني و آشكارِ ساسانيان با اشكانيان پاک شده باشد. چرا كه ساسانيان همواره میکوشیدند تا نامِ اشكانيان را از تاريخ ايران پاک كنند كه فرزانهی توس آن هنگام که به اشكانيان میرسد به اينكه از آنها جز نامی نشنيدهام نمارش (اشاره) دارد. با اين همه در مییابيم كه نبودِ آرش زنجیروار از كينه سرچشمه میگيرد و سرانجام در شاهنامهی فرزانهی توس هم خدشه انداخته است.
فرستنده #بزرگمهر_صالحی
♤ برداشتی آزاد از سخنان دکتر لیلا رخش، اُستاد زبان پارسی در دانشگاه و هموند کانون نویسندگان فراتاب
#جشن_های_ایرانی #آرش_کمانگیر #تیرگان
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔅پیام شما
شاهنامه و آرش
چیزی که در شکوهمندترینها هم دیده میشود
سه شَوَند بنیادین كه پژوهشگران باور دارند انگیزهی نبودِ آرش در شاهنامه است:
١-ستیهندگی (تعصب) فرزانهی توس بر رستم
٢-خردگرایی فرزانهی توس
٣-نبود آرش در بنمایههای فرزانهی توس
برخی از شاهنامهپژوهان نبودِ داستان را ستیهش فرزانهی توس بر رستم میدانند كه درست نمیآید چرا كه اين ستیهندگی میتوانست داستان پهلوانان بسیاری را از شاهنامه پاک كند با این همه ما امروز داستان پهلوانانی چون گيو را در شاهنامه داريم. گيو هم دارای داستانی رازآمیز است .او به سرزمينِ دشمن كه در نمادشناسیها سرزمینی است اهریمنی و سرشار از ترفند و رنج و تباهی و ستم در پی يافتنِ كیخسرو میرود و او را يافته و همراهِ مادرش فرنگيس به ايران میآورد. اين سفر كه هفت سال به درازا میانجامد با دلاوري گيو به پايان میرسد. داستانِ گيو هم سرشار از نمادهای رادمردی و وفای به پیمان است. اگر بخواهيم خردگرایی فردوسی را هم نشانهای بر نبود اين داستان بدانيم باز به بيراهه رفته.ايم چرا كه فردوسی در شاهنامه بازگو کنندهی بسياری از داستانهایی است كه بنمايها ناسازخوی (خرق عادت) دارند پس تنها راهِ پاسخ دادن به اين پرسش بررسی و واکاوی شاهنامهی بومنصوری است كه برجستهترین بنمایهی فرزانهی توس است. داستان آرش در اين شاهنامه نيامده است هرچند نبود این داستان در شاهنامهی بومنصوری هم کاوش برانگيز است ولی از آنجایی كه آرش پهلوانی اشكانی است و اشكانيان تبار خود را برآمده از او میدانند، شايد نشانهی از بین بردن و ستردناش از شاهنامهی بومنصوری را در برگردان آبشخورهای كهن از زبانِ پهلوی بتوان يافت. همانگونه كه میدانيم خداینامه از بنمایههای فردوسی است. نوشتاری كه به فرمان يزدگرد، واپسین شهريار ساساني گردآوری شده است و گمانه میرود داستانِ بلند آوازهی آرش به شوند پادورزیهای نهاني و آشكارِ ساسانيان با اشكانيان پاک شده باشد. چرا كه ساسانيان همواره میکوشیدند تا نامِ اشكانيان را از تاريخ ايران پاک كنند كه فرزانهی توس آن هنگام که به اشكانيان میرسد به اينكه از آنها جز نامی نشنيدهام نمارش (اشاره) دارد. با اين همه در مییابيم كه نبودِ آرش زنجیروار از كينه سرچشمه میگيرد و سرانجام در شاهنامهی فرزانهی توس هم خدشه انداخته است.
فرستنده #بزرگمهر_صالحی
♤ برداشتی آزاد از سخنان دکتر لیلا رخش، اُستاد زبان پارسی در دانشگاه و هموند کانون نویسندگان فراتاب
#جشن_های_ایرانی #آرش_کمانگیر #تیرگان
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
Forwarded from ادبسار
🌟☔️ @AdabSar
🌟 آشنایی با جشنهای ایرانی
☔️ جشن تیرگان
بخش نخست: آبریزان یا آبریزگان
🌟 "تیر"، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود.
این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود.(کورش نیکنام)
☔️ "تیر" همچنین فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند(دلیل) کاهش بارندگی بود.(ابراهیم پورداوود)
☔️ جشن تیرگان افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارد. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و... بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در "تیریَشت"(ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
t.me/AdabSar/13428
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست آرش کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود.(ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی(نیای انوشیروان دادگر)، هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه(سیزدهم تیر)، آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها "آبریزان"، "آبریزگان" و "آبپاشان" نام گرفت.(دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزدهبدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو(بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید.(ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/14265
______________
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان #جشن_تیرگان #آرش_کمانگیر
☀️☔️ @AdabSar
🌟 آشنایی با جشنهای ایرانی
☔️ جشن تیرگان
بخش نخست: آبریزان یا آبریزگان
🌟 "تیر"، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود.
این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود.(کورش نیکنام)
☔️ "تیر" همچنین فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند(دلیل) کاهش بارندگی بود.(ابراهیم پورداوود)
☔️ جشن تیرگان افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارد. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و... بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در "تیریَشت"(ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
t.me/AdabSar/13428
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست آرش کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود.(ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی(نیای انوشیروان دادگر)، هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه(سیزدهم تیر)، آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها "آبریزان"، "آبریزگان" و "آبپاشان" نام گرفت.(دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزدهبدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو(بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید.(ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/14265
______________
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان #جشن_تیرگان #آرش_کمانگیر
☀️☔️ @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🏔 @AdabSar
🏹 آرش کماندار
سراینده: #هما_ارژنگی
از دامن کوهسار البرز
میریخت به صخرههای تبدار
سوزنده شرارههای خورشید
وان قامت دلکش دماوند
با آن همه فَرّ و سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید
آن روز غریب محنتانگیز
پیمانهی بخت شادخواران
در چنبر چرخ باژگونه
در شهر همه نشان غم بود...
در ساغر قلب میگساران
جوشنده شرنگ نامرادی
رخسارهی مردمان دژم بود
آن روز حدود و مرز ایران،
آزادگی و غرور انسان
در پرش تیر یک کمان بود
میرفت یگانه سربداری
بر مسلخ عشق و پایداری
آوردگهاش نه آنچنان بود...
چون شیر که رو کند به نخجیر
آن سختکمان آتشین تیر
کز وحشت ننگ و بیم تحقیر
میجست به کار خوش تدبیر
میرفت که در پناه یزدان
خود نقش زند نشان تقدیر
بازو بگشاد آن کماندار
رو جانب کوه و آسمان کرد
بدرید سپید جامه بر تن
سر بر سر صخرهای همی سود
دادار یگانه را ندا داد...
پژواک بلند خواهش او
پیچید به قلب کوه البرز
جوشید گدازههای سوزان
در سینهی سنگها شتابان
غرید پلنگ خفته در کوه
آهو بچگان ز جان هراسان
آنگاه ز اوج آسمانها
ابری چو غبار سر برآورد
توفنده نهاد گردبادی
کوبید به چهر کوهساران...
فرهیخته آرش کماندار،
آن گرد نژادهی سر افراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان
ای بر دل خستهام تو درمان
من قاصد افتخار و نورم
شیراوژن و پر دل و جسورم
جانبازی من چو نیست بازی
بر من تو ببخش سرفرازی...
آنگاه به نام ایزد جان
با یاد وطن، خجسته ایران
آن تیر گزیده در کمان کرد
قربان شرف تن و توان کرد
آمیخت همه روان پاکش،
با سختی تیر تیز پران
وان تیر همه روان و جان شد
گویی که روان آرش و تیر
پیچید به هم چو آذرخشی
توفنده و جان شکار و سوزان
بر جانب اهرمن روان شد...
آرش، به فروغ و نور ایمان
آن روز بلند تیرگان را
بنوشت به قلب سرخ تاریخ
با خامهی عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید
بر سینهی افتخار انسان
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
و ز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان!
#آرش_کمانگیر
🏔 @AdabSar
🏹 آرش کماندار
سراینده: #هما_ارژنگی
از دامن کوهسار البرز
میریخت به صخرههای تبدار
سوزنده شرارههای خورشید
وان قامت دلکش دماوند
با آن همه فَرّ و سرفرازی
لرزنده به خود ز بیم و امید
آن روز غریب محنتانگیز
پیمانهی بخت شادخواران
در چنبر چرخ باژگونه
در شهر همه نشان غم بود...
در ساغر قلب میگساران
جوشنده شرنگ نامرادی
رخسارهی مردمان دژم بود
آن روز حدود و مرز ایران،
آزادگی و غرور انسان
در پرش تیر یک کمان بود
میرفت یگانه سربداری
بر مسلخ عشق و پایداری
آوردگهاش نه آنچنان بود...
چون شیر که رو کند به نخجیر
آن سختکمان آتشین تیر
کز وحشت ننگ و بیم تحقیر
میجست به کار خوش تدبیر
میرفت که در پناه یزدان
خود نقش زند نشان تقدیر
بازو بگشاد آن کماندار
رو جانب کوه و آسمان کرد
بدرید سپید جامه بر تن
سر بر سر صخرهای همی سود
دادار یگانه را ندا داد...
پژواک بلند خواهش او
پیچید به قلب کوه البرز
جوشید گدازههای سوزان
در سینهی سنگها شتابان
غرید پلنگ خفته در کوه
آهو بچگان ز جان هراسان
آنگاه ز اوج آسمانها
ابری چو غبار سر برآورد
توفنده نهاد گردبادی
کوبید به چهر کوهساران...
فرهیخته آرش کماندار،
آن گرد نژادهی سر افراز
دل بر کف و جان در آستین گفت:
ای یاور و یار پاکبازان
ای بر دل خستهام تو درمان
من قاصد افتخار و نورم
شیراوژن و پر دل و جسورم
جانبازی من چو نیست بازی
بر من تو ببخش سرفرازی...
آنگاه به نام ایزد جان
با یاد وطن، خجسته ایران
آن تیر گزیده در کمان کرد
قربان شرف تن و توان کرد
آمیخت همه روان پاکش،
با سختی تیر تیز پران
وان تیر همه روان و جان شد
گویی که روان آرش و تیر
پیچید به هم چو آذرخشی
توفنده و جان شکار و سوزان
بر جانب اهرمن روان شد...
آرش، به فروغ و نور ایمان
آن روز بلند تیرگان را
بنوشت به قلب سرخ تاریخ
با خامهی عشق و جوهر جان
بنهاد یکی نشان جاوید
بر سینهی افتخار انسان
یعنی که ز جان گذر توان کرد
در آتش خشم و کین خطر کرد
و ز بازی آسمان حذر کرد
لیکن دل خود ز مهر ایران
هرگز نتوان برید آسان!
#آرش_کمانگیر
🏔 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
پریسا سیمینمهر - آرش کمانگیر.mp3
12.1 MB
استورهی #آرش_کمانگیر
سراینده #سیاوش_کسرایی
با نوای زیبای بانو #پریسا_سیمین_مهر
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان
🏹 @AdabSar
سراینده #سیاوش_کسرایی
با نوای زیبای بانو #پریسا_سیمین_مهر
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان
🏹 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🏔🏔 @AdabSar
🏹 آشنایی با جشنهای ایرانی
🏹 جشن تیرگان
بخش سوم - آرش کمانگیر
آری آری، جان خود در تیر کرد آرش؛
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
🇮🇷 "جشن تیرگان" یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است.
"جشن تیرگان" نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی(تمامیت ارضی) است.
🗺 ابوریحان بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ منوچهر پادشاه پیشدادی با افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تبرستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهای که فرشتهی اسپندارمذ خواسته بود، ساختند و برای پرتاب آن «آرش» را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🌬 آرش این دردانهی افسانههای ایران نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید...
خداوند به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای خراسان پرتاب کند.
آرش جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تبرستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود.(التفهیم و آثارالباقیه)
در باور ایرانیان پرواز تیر آرش در آسمان همچون پرواز تیشتر یا ایزد باران بود.
⛰ در نامههای اوستا و پهلوی از اَرَخش(آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در مجملالتوایخ نیز نام او را «شیواتیر» از خاندان آرش دانستهاند. همچنین برنام(لقب) کمانگیر را نخستینبار فخرالدین گرگانی در سروده ویس و رامین برای آرش نهاده است.
🌠 در تاریخ تبری نوشته که منوچهر و افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
در "تیریَشت" درباره پرواز تیر آرش آمده: «ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد...»
🇮🇷 یکی از افسانههای تیرگان این است که پرتاب تیر آرش در تیرروز از تیرماه(تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم(تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ جشن گرفتند.
🕯 از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران(شهیدان) میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام "روز جانبازی" نیز شناخته میشود.(پیک موبدان تهران)
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ(ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند.
goo.gl/F4aMUY
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- هفته نامهی "امرداد"
۲- گل بنفشه، نماد جشن تیرگان #شاهین_سپنتا - تارنمای ایراننامه
۳- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
۴- یشتها #ابراهیم_پورداوود به کوشش #بهرام_فرهوشی
۵- "جشن تیرگان"؛ از پیک کنکاش موبدان تهران
۶- تیرگان روز صلح و آشتی در ایران باستان #میترا_مرادپور
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان #آرش_کمانگیر
🏹🏔 @AdabSar
🏹 آشنایی با جشنهای ایرانی
🏹 جشن تیرگان
بخش سوم - آرش کمانگیر
آری آری، جان خود در تیر کرد آرش؛
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
🇮🇷 "جشن تیرگان" یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است.
"جشن تیرگان" نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی(تمامیت ارضی) است.
🗺 ابوریحان بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ منوچهر پادشاه پیشدادی با افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تبرستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهای که فرشتهی اسپندارمذ خواسته بود، ساختند و برای پرتاب آن «آرش» را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🌬 آرش این دردانهی افسانههای ایران نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید...
خداوند به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای خراسان پرتاب کند.
آرش جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تبرستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود.(التفهیم و آثارالباقیه)
در باور ایرانیان پرواز تیر آرش در آسمان همچون پرواز تیشتر یا ایزد باران بود.
⛰ در نامههای اوستا و پهلوی از اَرَخش(آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در مجملالتوایخ نیز نام او را «شیواتیر» از خاندان آرش دانستهاند. همچنین برنام(لقب) کمانگیر را نخستینبار فخرالدین گرگانی در سروده ویس و رامین برای آرش نهاده است.
🌠 در تاریخ تبری نوشته که منوچهر و افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
در "تیریَشت" درباره پرواز تیر آرش آمده: «ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد...»
🇮🇷 یکی از افسانههای تیرگان این است که پرتاب تیر آرش در تیرروز از تیرماه(تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم(تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ جشن گرفتند.
🕯 از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران(شهیدان) میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام "روز جانبازی" نیز شناخته میشود.(پیک موبدان تهران)
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ(ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند.
goo.gl/F4aMUY
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- هفته نامهی "امرداد"
۲- گل بنفشه، نماد جشن تیرگان #شاهین_سپنتا - تارنمای ایراننامه
۳- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
۴- یشتها #ابراهیم_پورداوود به کوشش #بهرام_فرهوشی
۵- "جشن تیرگان"؛ از پیک کنکاش موبدان تهران
۶- تیرگان روز صلح و آشتی در ایران باستان #میترا_مرادپور
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان #آرش_کمانگیر
🏹🏔 @AdabSar
ادبسار
با درود؛ بیگمان میدانید که در هفتههای گذشته انجمن استادان زبان و ادب پارسی گُـزیرِش(تصمیم) دیوان آموزش و پرورش دربارهی بهکارگیری دینآموزان هیربَدستان(طلبههای حوزه علمیه) برای آموزش زبان و ادب پارسی به دانشآموزان را نکوهیدند. چرا که آموزش و پرورش…
💠🔹@AdabSar
با درود و مهر!
از آنجایی که سروکار دینآموختگان هیربَدستان (طلاب حوزههای علمیه) با زبان و واژههای تازی است؛ چه در گفتار و چه در نوشتار، گام نهادن آنها در راستای آموزش ادبسار (ادبیات) پارسی، دانشهازمان (علوم اجتماعی) و کهننگاری (تاریخ) کار درستی نیست. این کار برای سرهگرایان چالشآفرین است.
آمدن دینآموختگان در این بخش مهم همچون آموزش و پرورش یعنی سرازیر شدن واژههای بیشتر تازی به زبان پارسی و هدر رفتن کوششها و تلاشهای سرهگرایان.
ما با این گزیرش (تصمیم)، ناخواسته جفای بزرگی به زبان شکرین پارسی روا میداریم.
پیام من به وزیر و سرپرستان آموزش و پرورش و گیرندهگان این گزیرش (تصمیم) این است که شما بهجای اینکه با سرهگرایان در راستای پالایش زبان پارسی یاری و همکاری کنید، سرِ راهشان سد میسازید.
همچنان پیام من به فرهنگستان زبان و ادب پارسی این است که باید کوشش ارزشمندی که در راستای همتاسازی واژگان، سرهسازی زبان و پالایش زبان پارسی انجام میشود با نخبگان و استادان دلسوز ادبسار پارسی در افغانستان و تاجیکستان در میان گذاشته شود، تا همهی پارسی زبانان آگاه شوند.
با مهر و فروتنی
فرستنده: #آرش_خراسانی
💠🔹@AdabSar
با درود و مهر!
از آنجایی که سروکار دینآموختگان هیربَدستان (طلاب حوزههای علمیه) با زبان و واژههای تازی است؛ چه در گفتار و چه در نوشتار، گام نهادن آنها در راستای آموزش ادبسار (ادبیات) پارسی، دانشهازمان (علوم اجتماعی) و کهننگاری (تاریخ) کار درستی نیست. این کار برای سرهگرایان چالشآفرین است.
آمدن دینآموختگان در این بخش مهم همچون آموزش و پرورش یعنی سرازیر شدن واژههای بیشتر تازی به زبان پارسی و هدر رفتن کوششها و تلاشهای سرهگرایان.
ما با این گزیرش (تصمیم)، ناخواسته جفای بزرگی به زبان شکرین پارسی روا میداریم.
پیام من به وزیر و سرپرستان آموزش و پرورش و گیرندهگان این گزیرش (تصمیم) این است که شما بهجای اینکه با سرهگرایان در راستای پالایش زبان پارسی یاری و همکاری کنید، سرِ راهشان سد میسازید.
همچنان پیام من به فرهنگستان زبان و ادب پارسی این است که باید کوشش ارزشمندی که در راستای همتاسازی واژگان، سرهسازی زبان و پالایش زبان پارسی انجام میشود با نخبگان و استادان دلسوز ادبسار پارسی در افغانستان و تاجیکستان در میان گذاشته شود، تا همهی پارسی زبانان آگاه شوند.
با مهر و فروتنی
فرستنده: #آرش_خراسانی
💠🔹@AdabSar
🌕🌑 @AdabSar
متضاد = همسِتار
همانگونه که جهان آوردگاه دو کشش همسِتار است، یکی نیک و پاک و زیبا و سازنده و روشناییبخش و شادیانگیز و فزاینده، و دیگری بد و ناپاک و زشت و ویرانگر و تاریکیزا و غمگستر و کاهنده و تباهنده. سپنتامن و اهرمن.
پس ای یاران و ای فرزندان من
بر شما باد پیروی از سپنتامن، سپندمینو
و بر شما باد پرهیز و دوری از اهرمن، انگرمینو
و این بدانید که شما همانید که اندیشه شماست
و همهچیز برای شما برخاسته از اندیشه شماست.
اندیشه شماست که شما را به چیستای(دانش) روشناییبخش میرساند.
✍ فرستنده: #آرش_وندا
#پیام_پارسی #متضاد
🌕🌑 @AdabSar
متضاد = همسِتار
همانگونه که جهان آوردگاه دو کشش همسِتار است، یکی نیک و پاک و زیبا و سازنده و روشناییبخش و شادیانگیز و فزاینده، و دیگری بد و ناپاک و زشت و ویرانگر و تاریکیزا و غمگستر و کاهنده و تباهنده. سپنتامن و اهرمن.
پس ای یاران و ای فرزندان من
بر شما باد پیروی از سپنتامن، سپندمینو
و بر شما باد پرهیز و دوری از اهرمن، انگرمینو
و این بدانید که شما همانید که اندیشه شماست
و همهچیز برای شما برخاسته از اندیشه شماست.
اندیشه شماست که شما را به چیستای(دانش) روشناییبخش میرساند.
✍ فرستنده: #آرش_وندا
#پیام_پارسی #متضاد
🌕🌑 @AdabSar
📒
برابر پارسی چند واژهی بیگانه
فرستنده: #آرش
#ارث = بَرماند
#تمدن = شاروَندی
#استخر و #حوض = آبگیر
#تاسیس کردیم = فراکانیدیم*
#مایل به دانشاندوزی = دانشکامه
#جانداران و زندهها = زیوَندان
#موجودات = باشَندگان
✍ پینوشت:
*ادبسار نتوانست بنمایهای بر واژهی «فراکانیدن» بیابد و درستی این واژه را بیازماید! اگر شما بنمایهای بر این واژه یافتید، ما را نیز بیاگاهید.
📒 @AdabSar
برابر پارسی چند واژهی بیگانه
فرستنده: #آرش
#ارث = بَرماند
#تمدن = شاروَندی
#استخر و #حوض = آبگیر
#تاسیس کردیم = فراکانیدیم*
#مایل به دانشاندوزی = دانشکامه
#جانداران و زندهها = زیوَندان
#موجودات = باشَندگان
✍ پینوشت:
*ادبسار نتوانست بنمایهای بر واژهی «فراکانیدن» بیابد و درستی این واژه را بیازماید! اگر شما بنمایهای بر این واژه یافتید، ما را نیز بیاگاهید.
📒 @AdabSar
دوستان گرامی برای خواندن پیامهای پرشمار ادبسار دربارهی «جشن تیرگان» به این راهنما بنگرید:
تیرگان، بزرگداشت نویسندگان و دبیران
t.me/AdabSar/16623
تیرگانو داستان آرش کمانگیر
t.me/AdabSar/16615
آیینهای ایرانیان در جشن تیرگان
t.me/AdabSar/16603
تیرگان و جشن آبریزان
t.me/AdabSar/14256
نبرد افسانهای ایزد تیر و دیو اپوش
t.me/AdabSar/13428
داستان جشن تیرگان از زبان میرجلالالدین کزازی
t.me/AdabSar/16614
شاهنامه و آرش
t.me/AdabSar/16593
آرش کماندار، سروده و آوای هما ارژنگی
t.me/AdabSar/16599
t.me/AdabSar/16600
جشن تیرگان سرودهی توران شهریاری
t.me/AdabSar/16609
نماهنگ تیرگان
t.me/AdabSar/16621
سرودهی آرش کمانگیر از سیاوش کسرایی با نوای پریسا سیمینمهر
t.me/AdabSar/16604
سرودهی آرش کمانگیر از سیاوش کسرایی با نوای سراینده
t.me/AdabSar/16601
همچنین میتوانید برچسبهای #جشن_تیرگان #تیرگان و #آرش_کمانگیر را دنبال کنید.
تیرگان، بزرگداشت نویسندگان و دبیران
t.me/AdabSar/16623
تیرگانو داستان آرش کمانگیر
t.me/AdabSar/16615
آیینهای ایرانیان در جشن تیرگان
t.me/AdabSar/16603
تیرگان و جشن آبریزان
t.me/AdabSar/14256
نبرد افسانهای ایزد تیر و دیو اپوش
t.me/AdabSar/13428
داستان جشن تیرگان از زبان میرجلالالدین کزازی
t.me/AdabSar/16614
شاهنامه و آرش
t.me/AdabSar/16593
آرش کماندار، سروده و آوای هما ارژنگی
t.me/AdabSar/16599
t.me/AdabSar/16600
جشن تیرگان سرودهی توران شهریاری
t.me/AdabSar/16609
نماهنگ تیرگان
t.me/AdabSar/16621
سرودهی آرش کمانگیر از سیاوش کسرایی با نوای پریسا سیمینمهر
t.me/AdabSar/16604
سرودهی آرش کمانگیر از سیاوش کسرایی با نوای سراینده
t.me/AdabSar/16601
همچنین میتوانید برچسبهای #جشن_تیرگان #تیرگان و #آرش_کمانگیر را دنبال کنید.
آهای خبردار!
مستی یا هوشیار؟
خوابی یا بیدار؟
خاله یادگار!
تو شبِ سیا
تو شبِ تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه، جار:
آهای غمی كه
مثلِ یه بختک
رو سینهی من
شدهای آوار
از گلوی من
دستاتو وردار
توی كوچهها
یه نسیم رفته
پی ولگردی
توی باغچهها
پاییز اومده
پی نامردی
توی آسمون
ماهو دق میده
دردِ بیدردی
خاله یادگار!
نمیای بریم
شهرو بگردیم
قدم به قدم؟
نمیای بریم
چراغ ورداریم
پرسه بزنیم
دنبالِ آدم؟
كوچههای شهر
پُرِ ولگرده
دل پُرِ درده
شب پُرِ مَردو
پُرِ نامرده
همه پا دارن
همه دَس دارن
اما بعضیا
دورِ خودشون
یه قفس دارن
بعضیاشونم
توی دستشون
یه جرس دارن
آره خاله جون!
خاله خبردار!
باغ داریم تا باغ
یكی غرقِ گل
یكی پُرِ خار
مرد داریم تا مرد
یكی سَرِ كار
یكی سَرِ بار
یكی سَرِ دار
آهای خبر دار!
خاله یادگار!
تو میخونهها
دیگه كی مسته؟
دیگه كی هوشیار؟
تو ویرونهها
دیگه كی مرده؟
كی شده مُردار؟
تو افسونهها
دیگه كی دیوه؟
دیگه كی دیوار؟
آره خبردار
خاله یادگار!
میخوان بینِ ما
دیوار بزنن
میله بكارن
خندق بكنن
تو رو ببرن
اونورِ بازار
منو بیارن
اینورِ بازار
از من و توها
بازار شلوغه
تا ما با همیم
دیوار دروغه
بارون نزنه
آبت نبره
من دارم میام
خوابت نبره...
خبر، خبردار
خاله یادگار!
من به یادِ تو
بیدار میمونم
تو به یادِ كی
میمونی بیدار؟
سراینده #حسین_منزوی
هنرمند: #آرش_کمانکن
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
b2n.ir/aaazaaadiii
🥀🍂 @AdabSar
مستی یا هوشیار؟
خوابی یا بیدار؟
خاله یادگار!
تو شبِ سیا
تو شبِ تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه، جار:
آهای غمی كه
مثلِ یه بختک
رو سینهی من
شدهای آوار
از گلوی من
دستاتو وردار
توی كوچهها
یه نسیم رفته
پی ولگردی
توی باغچهها
پاییز اومده
پی نامردی
توی آسمون
ماهو دق میده
دردِ بیدردی
خاله یادگار!
نمیای بریم
شهرو بگردیم
قدم به قدم؟
نمیای بریم
چراغ ورداریم
پرسه بزنیم
دنبالِ آدم؟
كوچههای شهر
پُرِ ولگرده
دل پُرِ درده
شب پُرِ مَردو
پُرِ نامرده
همه پا دارن
همه دَس دارن
اما بعضیا
دورِ خودشون
یه قفس دارن
بعضیاشونم
توی دستشون
یه جرس دارن
آره خاله جون!
خاله خبردار!
باغ داریم تا باغ
یكی غرقِ گل
یكی پُرِ خار
مرد داریم تا مرد
یكی سَرِ كار
یكی سَرِ بار
یكی سَرِ دار
آهای خبر دار!
خاله یادگار!
تو میخونهها
دیگه كی مسته؟
دیگه كی هوشیار؟
تو ویرونهها
دیگه كی مرده؟
كی شده مُردار؟
تو افسونهها
دیگه كی دیوه؟
دیگه كی دیوار؟
آره خبردار
خاله یادگار!
میخوان بینِ ما
دیوار بزنن
میله بكارن
خندق بكنن
تو رو ببرن
اونورِ بازار
منو بیارن
اینورِ بازار
از من و توها
بازار شلوغه
تا ما با همیم
دیوار دروغه
بارون نزنه
آبت نبره
من دارم میام
خوابت نبره...
خبر، خبردار
خاله یادگار!
من به یادِ تو
بیدار میمونم
تو به یادِ كی
میمونی بیدار؟
سراینده #حسین_منزوی
هنرمند: #آرش_کمانکن
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
b2n.ir/aaazaaadiii
🥀🍂 @AdabSar
... برآ ای آفتاب، ای توشهی اميد؛
برآ ای خوشهی خورشيد،
تو جوشان چشمهای، من تشنهای بیتاب...
برآ سر ريز کن تا جان شود سيراب!
چو پا در کام مرگی تندخو دارم
چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاشجو دارم
به موج[خیز] روشنایی شستوشو خواهم
ز گلبرگ تو ای زرينه گل
من رنگوبو خواهم...
بریدهای از سرودهی بلند #آرش_کمانگیر
#سیاوش_کسرایی
#چکامه_پارسی
☀️🍀 @AdabSar
برآ ای خوشهی خورشيد،
تو جوشان چشمهای، من تشنهای بیتاب...
برآ سر ريز کن تا جان شود سيراب!
چو پا در کام مرگی تندخو دارم
چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاشجو دارم
به موج[خیز] روشنایی شستوشو خواهم
ز گلبرگ تو ای زرينه گل
من رنگوبو خواهم...
بریدهای از سرودهی بلند #آرش_کمانگیر
#سیاوش_کسرایی
#چکامه_پارسی
☀️🍀 @AdabSar
🌟☔️ تیرگان، جشن ستارهی باران
🌟 «تیر»، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود. این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود. (کورش نیکنام)
☔️ ستارهی تیر همچون فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند (دلیل) کاهش بارندگی بود. (ابراهیم پورداوود)
☔️ جشنهای باران همچون #جشن_تیرگان و سیزده بهدر افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارند. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و… بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در «تیریَشت» (ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
t.me/AdabSar/20672
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست #آرش_کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود. (ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی (نیای انوشیروان دادگر) هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه (سیزدهم تیر) آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها «آبریزان، «آبریزگان» و «آبپاشان» نام گرفت. (دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزده بهدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو (بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید. (ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان
☀️☔️ @AdabSar
🌟 «تیر»، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود. این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود. (کورش نیکنام)
☔️ ستارهی تیر همچون فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند (دلیل) کاهش بارندگی بود. (ابراهیم پورداوود)
☔️ جشنهای باران همچون #جشن_تیرگان و سیزده بهدر افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارند. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و… بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در «تیریَشت» (ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
t.me/AdabSar/20672
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست #آرش_کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود. (ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی (نیای انوشیروان دادگر) هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه (سیزدهم تیر) آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها «آبریزان، «آبریزگان» و «آبپاشان» نام گرفت. (دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزده بهدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو (بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید. (ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان
☀️☔️ @AdabSar
🏔🏹 آری آری جان خود در تیر کرد آرش
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
🏹 «جشن تیرگان» یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است. #جشن_تیرگان نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی (تمامیت ارضی) است.
🏹 ابوریحان بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ منوچهر پادشاه پیشدادی با افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تبرستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهای که ایزدبانو اسپندارمذ خواسته بود ساختند و برای پرتاب آن «آرش» را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🏹 آرش این دُردانهی استورههای ایران نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید…
اهورامزدا به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای در خراسان پرتاب کند.
آرش جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تبرستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود. (بیرونی)
در باور ایرانیان پرواز تیر آرش در آسمان همچون پرواز تیشتر یا ایزد باران بود.
🏹 در نامههای اوستا و پهلوی از اَرَخش (آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در مجملالتوایخ نیز نام او را «شیپاکتیر/شیواتیر» (به مانک کمانگیر) از خاندان آرش دانستهاند. همچنین برنام (لقب) کمانگیر را نخستینبار فخرالدین گرگانی در سرودهی «ویس و رامین» برای آرش نهاده است.
🏹 در تاریخ تبری نوشته که منوچهر و افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
در «تیریَشت» دربارهی پرواز تیر آرش آمده: «ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد...»
🏹 یکی از افسانههای #تیرگان این است که پرتاب تیر آرش در تیرروز از تیرماه (تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم (تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ جشن گرفتند.
🏹 از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران (شهیدان) میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام «روز جانبازی» نیز شناخته میشود. (پیک موبدان تهران)
🏹 «البرز میگوید: من چگونه توانستم او را بر دوش خود نگه دارم.
و زبان او شعلههای آتش بود.
و خروش از گیهانیان برخاست چه بر بلندترین بلندیها آرش دگر نبود و تیر او بر دورترین دوریها میرفت و ابرها را خروشی چند، غریوی چند.
و خورشید پنهان و آسمان ناپدید»
(بهرام بیضایی)
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
📸 «هربرت کریممسیحی»
#جشن_های_ایرانی #آرش_کمانگیر
B2n.ir/ArashIran
📚 برگرفته از:
- هفته نامهی «امرداد»
- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
- یشتها #ابراهیم_پورداوود به کوشش #بهرام_فرهوشی
- «جشن تیرگان» از پیک کنکاش موبدان تهران
- تیرگان روز صلح و آشتی در ایران باستان #میترا_مرادپور
🏹🏔 @AdabSar
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
🏹 «جشن تیرگان» یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است. #جشن_تیرگان نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی (تمامیت ارضی) است.
🏹 ابوریحان بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ منوچهر پادشاه پیشدادی با افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تبرستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهای که ایزدبانو اسپندارمذ خواسته بود ساختند و برای پرتاب آن «آرش» را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🏹 آرش این دُردانهی استورههای ایران نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید…
اهورامزدا به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای در خراسان پرتاب کند.
آرش جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تبرستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود. (بیرونی)
در باور ایرانیان پرواز تیر آرش در آسمان همچون پرواز تیشتر یا ایزد باران بود.
🏹 در نامههای اوستا و پهلوی از اَرَخش (آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در مجملالتوایخ نیز نام او را «شیپاکتیر/شیواتیر» (به مانک کمانگیر) از خاندان آرش دانستهاند. همچنین برنام (لقب) کمانگیر را نخستینبار فخرالدین گرگانی در سرودهی «ویس و رامین» برای آرش نهاده است.
🏹 در تاریخ تبری نوشته که منوچهر و افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
در «تیریَشت» دربارهی پرواز تیر آرش آمده: «ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد...»
🏹 یکی از افسانههای #تیرگان این است که پرتاب تیر آرش در تیرروز از تیرماه (تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم (تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ جشن گرفتند.
🏹 از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران (شهیدان) میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام «روز جانبازی» نیز شناخته میشود. (پیک موبدان تهران)
🏹 «البرز میگوید: من چگونه توانستم او را بر دوش خود نگه دارم.
و زبان او شعلههای آتش بود.
و خروش از گیهانیان برخاست چه بر بلندترین بلندیها آرش دگر نبود و تیر او بر دورترین دوریها میرفت و ابرها را خروشی چند، غریوی چند.
و خورشید پنهان و آسمان ناپدید»
(بهرام بیضایی)
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
📸 «هربرت کریممسیحی»
#جشن_های_ایرانی #آرش_کمانگیر
B2n.ir/ArashIran
📚 برگرفته از:
- هفته نامهی «امرداد»
- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
- یشتها #ابراهیم_پورداوود به کوشش #بهرام_فرهوشی
- «جشن تیرگان» از پیک کنکاش موبدان تهران
- تیرگان روز صلح و آشتی در ایران باستان #میترا_مرادپور
🏹🏔 @AdabSar