ادب‌سار
14.8K subscribers
4.95K photos
123 videos
21 files
860 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
💫

زلیخاهمتی در عرصه‌ی عالم نمی‌بینم

وگرنه جنس یوسف کاروان در کاروان دارم

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫


آه ما رعناتر است از آه ماتم‌دیدگان

آنچنان کز جمله‌ی شب‌ها شب یلدا یکی‌ست

#صائب_تبریزی
#یلدا
@AdabSar
💫

دشمنِ دوست‌نما را نتوان كرد علاج

شاخه را مرغ چه داند كه قفس خواهد شد

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

در طلب ما بی‌زبانان امتِ پروانه‌ایم

سوختن از عرضِ مطلب پیش ما آسان‌تر است

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

همه شب با دلِ دیوانه‌ی خود در حرفم

چه کنم جز دلِ خود نامه‌بری نیست مرا

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

در زیر بار منّت پرتو نمی‌رویم

دانسته‌ایم قدر شب تار خویش را

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

رتبه‌ای هرگز ندیدم بهتر از افتادگی

هر که خود را کم ز ما می‌داند از ما بهتر است

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

با خیال خشک تا كی سر به یک بالین نهم

دست در آغوش با تصویر‌کردن مشکل است

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

می‌نمایی ماه من رخسار و پنهان می‌شوی

می‌کنی لطف و همان ساعت پشیمان می‌شوی

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

شاه و گدا به دیده‌ی دریادلان یکی‌ست

پوشیده است پست و بلند زمین در آب

#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💫

صد وعده‌ی امید به دل داده‌ام دروغ

چون من مباد هیچ‌کسی شرمسار خویش

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

دنیا به اهل خویش ترحم نمی‌کند

آتش امان نمی‌دهد آتش‌پرست را

#صائب_تبریزی
@AdabSar
💫

دل می‌خورد غم من و من می‌خورم غمش
دیوانه غمگساری دیوانه می‌کند

ای زلف یار سخت پریشان و درهمی
دستِ بریده‌ی که تو را شانه می‌کند

#صائب_تبریزی
@AdabSar
🌺
شاخ گل را از سراپا چهره تنها نازک است

نازک‌اندامی که من دارم سراپا نازک است

#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
من از روییدن خار بر سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی‌گردد از این بالانشینی‌ها

من از افتادن سوسن به روی خاک دانستم
که کس ناکس نمی‌گردد از این افتان و خیزان‌ها

#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
.
دست نیاز چو پیش کسان می‌کنی دراز

پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش

#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
مبین در سرفرازی هیچ خُردی را به چشمِ کم

که جا در دیده‌ی خود می‌دهد خورشید شبنم را

#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی
☀️ @AdabSar
بس که با سنگ ز سختی دلِ من یکرنگ است

سنگ بر شیشه‌ی من شیشه‌زدن بر سنگ است

#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی
🪞 @AdabSar
شیشه نزدیک‌تر از سنگ ندارد خویشی

هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است

#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی
🪞 @AdabSar
ای زلف یار، این‌همه گردنکشی چرا؟
آخر تو هم فتاده و ما هم فتاده‌ایم
#صائب_تبریزی

پارسیان زبان پارسی را پدید آوردند.
در خاور، گویش‌ها تبارمندی خود را نگهداری کردند.
سغدی، سکایی، خوارزمی و باختری زبان‌های راواگمند(رایج) بود.
با فروپاشی اشکانیان زبان پارتی از میان رفت و ساسانیان گویش پهلوی را به نام زبان آیین‌مند برگزیدند.
با اینکه به نگر می‌رسید این زبان‌ها به پختگی رسیده‌اند، یک رویداد مایه‌ی دگرگونی گسترده‌ای در این زبان شد: تاخت و تاز تازیان که در بازه‌ای گویش‌های ایرانی را دچار سستی کرد ولی این زبان‌ها دوباره سر بلند کردند.
روزگار پارسی نو آغاز گشت. زبان تازی دستاویز دگرگونی‌هایی در این زبان‌ها شد.
پارسی نو با پذیرفتن الفبای نوپدید تازی نهاد تازه پیدا کرد. ولی همچنان زبان‌های پارسی زیر سایه‌ی زبان بال و پر گرفته‌ی تازی که به دست دانشمندان ایرانی انجام گرفت، برجای ماند.
با تازش سلجوقیان زبان پارسی پیرا زیست تازه‌ای را آزمایید. در آسیای کوچک (ترکیه) آفرینش رزمنامه‌ای به نام مثنوی معنوی مولانا بود که روزهای تازه‌ای را نوید می‌بخشید.
تک‌های محمود غزنوی به هند مردمان آن دیار را با زبان پارسی آشنا کرد.
زبان پارسی پله‌های پیشرفت را در هند پیمود و به زبان بنیادین مردمان هند پرژینش (تبدیل) شد.
دیگر زبان پارسی به پزاوش (بلوغ کافی) رسیده بود. تازش‌های مغولان نه‌تنها مایه‌ی سستی و نابودی این زبان نشد، که با درآیش واژه‌های آلتایی و مغولی پربارتر شد.
اکنون دیگر زبان پارسی زبان نخست کشورهای اسلامی و جهان بود. کشورهای اروپایی که با پیشرفت چشمگیری روبه‌رو شدند، نمایندگانی را به کشورهای دیگر می‌فرستادند.
این فرستادگان با رفتن به هند و ایران، خود را ناگزیر از آموختن پارسی می‌دیدند.
در هند فرمانروایان گورکانی سُرایندگان پارسی زبان را به شیوه‌ی فرمانروایان اسلامی پاداش می‌دادند.
عثمانیان زبان ترکی و تازی را پروراندند و در سرزمین‌های زیر نگین‌شان پارسی را از پیشرفت بازداشتند.
زبان پارسی در گذر زمان از روزگار قاجار تا امروز دنباله یافت ولی ناگهان با آشفتگی بزرگی رو به رو شد.
با آغاز پراژمان( استعمار) انگلیس در کشورهای دست نشانده‌ی خود زبان انگلیسی را زبان اپرازش (رسمی) کرد.
سرانجام زبان پارسی در هند کم‌کم از پیشرفت باز ماند.
این زبان در ایران با توانمندی روزگار می‌گذراند ولی چه برنامه‌ای این زبان با شکوه را به پریشانی انداخت؟
آیا می‌توان چنین گفت که ساخته نشدن کارهای با شکوه ادبی مانند بوستان، گلستان، شاهنامه‌ی فردوسی و… یکی از شَوَندهای مِهادین (دلایل اصلی) بوده است؟

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی

📚 بازخَن‌ها(منابع):
۱- آموزگار، ژاله و تفضلی، احمد (۱۳۸۰)، زبان پهلوی: ادبیات و دستور آن، تهران: معین
۲- تاریخ ادبیات ایران، جلاالدین همایی
۳- صادقی، علی‌اشرف (۱۳۵۷)، تکوین زبان فارسی.

📝 پی‌نوشت: واژه‌های تازه را از تاربرگ محمد حیدری ملایری و جاوید پاژین سود برده‌ام.

🗺 @AdabSar