در گذشته وقتی صنعتیشدن ماهیت یک کار را عوض میکرد، مردم همیشه میتوانستند از یک شغل که مهارت زیادی نمیخواست به شغل دیگری با همین وضعیت بروند. اما در سال ۲۰۴۰ یک فروشنده یا کارگر کارخانه که شغلش را به یادگیری ماشینی از دست میدهد خیلی نامحتمل است که بتواند بهعنوان مهندس نرمافزار مشغول طراحی برنامههای واقعیت مجازی شود. آنها مهارتهای لازم را ندارند. به اعتقاد هراری این مشکل بهخصوص در کشورهای درحالتوسعه - که اقتصادشان به اندازه بسیار زیادی به شغلهایی با مهارتهای کم وابسته است - محسوس خواهد بود. تا سال ۲۰۴۰ ما شاهد خلق یک طبقه اجتماعی بسیار بزرگ خواهیم بود: «طبقه بیخاصیت» که نهتنها بیکار هستند بلکه قادر به پیداکردن کار هم نخواهند بود؛ مشاغل شناختهشده از ميان میروند و ماشين جای انسان را میگیرد و او ناگزير خواهد بود به ازای هر شغلی كه به ماشين وا مینهد شغلی برای خود ابداع كند و اين روند تا غايت آن چنان پيش خواهد رفت كه ديگر شغلی برای ابداعكردن نمیماند، كاری نمیماند كه بشر بتواند بهتر از ماشين انجام دهد و صرفه در آن است كه كار به دست كاردان سپرده شود و كاردان كار را به كف آرد و سپارنده كار را يك گام به عقب راند.
ما هیچ مدل اقتصادی برای این وضعیت نداریم. چگونگی روبهروشدن با طبقه بیخاصیت، ممکن است تبدیل به بزرگترین سوال اقتصادی و سیاسی قرن ۲۱ شود. در کنار این مشکل - که الگوریتمها انسانها را از بازار کار بیرون خواهند انداخت– نهتنها ثروت بلکه قدرت سیاسی هم ممکن است فقط در دست عده بسیار محدودی نخبه متمرکز شود که تمام الگوریتمهای قدرتمند را در اختیار دارند. این امر باعث پیدایش یک نابرابری بیسابقه در تاریخ بشریت خواهد شد!
ما هیچ مدل اقتصادی برای این وضعیت نداریم. چگونگی روبهروشدن با طبقه بیخاصیت، ممکن است تبدیل به بزرگترین سوال اقتصادی و سیاسی قرن ۲۱ شود. در کنار این مشکل - که الگوریتمها انسانها را از بازار کار بیرون خواهند انداخت– نهتنها ثروت بلکه قدرت سیاسی هم ممکن است فقط در دست عده بسیار محدودی نخبه متمرکز شود که تمام الگوریتمهای قدرتمند را در اختیار دارند. این امر باعث پیدایش یک نابرابری بیسابقه در تاریخ بشریت خواهد شد!
#انسان_خداگونه در پروژهها و آرزوها و کابوسهایی کاوش میکند که قرن بیست و یکم را شکل میبخشد– از غلبه بر مرگ تا خلق زیست مصنوعی.
انسان خداگونه این پرسشهای بنیادین را پیش روی ما میگذارد:
از اینجا به کجا میرویم؟ و این جهان شکننده کنونی را چگونه در برابر تواناییهای نابودگرمان محافظت میکنیم.
در کنار مطالعه این نوشتار میتوانید از طریق لینک زیر مصاحبه یووال نوح هراری را ببینید. در این مصاحبه جذاب و دیدنی هراری در مورد هر دو کتاب انسان خردمند و انسان خداگونه صحبت میکند.
https://www.ted.com/talks/yuval_noah_harari_nationalism_vs_globalism_the_new_political_divide?language=fa
همچنین در ادامه میتوانید به مطالعه بخش هایی از این کتاب بپردازید.
انسان خداگونه این پرسشهای بنیادین را پیش روی ما میگذارد:
از اینجا به کجا میرویم؟ و این جهان شکننده کنونی را چگونه در برابر تواناییهای نابودگرمان محافظت میکنیم.
در کنار مطالعه این نوشتار میتوانید از طریق لینک زیر مصاحبه یووال نوح هراری را ببینید. در این مصاحبه جذاب و دیدنی هراری در مورد هر دو کتاب انسان خردمند و انسان خداگونه صحبت میکند.
https://www.ted.com/talks/yuval_noah_harari_nationalism_vs_globalism_the_new_political_divide?language=fa
همچنین در ادامه میتوانید به مطالعه بخش هایی از این کتاب بپردازید.
Ted
Nationalism vs. globalism: the new political divide
How do we make sense of today's political divisions? In a wide-ranging conversation full of insight, historian Yuval Harari places our current turmoil in a broader context, against the ongoing disruption of our technology, climate, media -- even our notion…
در اصل، تروریسم نمایش است. تروریستها نمایشِ وحشتآورِ خشونت بهراه میاندازند که تخیل ما را به خود معطوف میکند و باعث میشود احساس کنیم داریم به آشوب و هرج و مرج قرون وسطی باز میگردیم. در نتیجه دولتها اغلب خود را مجبور میبینند در مقابل صحنهآراییِ تروریسم با تظاهر به امنیت واکنش نشان دهند و نمایشهای عظیم قدرت به راه اندازند، مثلا با آزار و اذیت همه مردم یا حمله به کشورهای خارجی. در غلب موارد، این واکنش شدید به تروریسم برای امنیت ما تهدیدِ بهمراتب بزرگتری است تا خودِ تروریستها.
#انسان_خداگونه : صفحه ۲۶
#انسان_خداگونه : صفحه ۲۶
چرا جوانها در رانندگی بیاحتیاط هستند و درگیر بحثوجدلهای خشونتآمیز میشوند و سایتهای اینترنتیِ محرمانه را هک میکنند؟ چون از فرمانهای ژنتیکیِ کهنی پیروی میکنند که شاید امروز بیهوده باشند و حتی نتایج منفی بهبار آورند ولی ۷۰۰۰۰ سال قبل از منظر تکامل، معقول و مناسب بودند. شکارگر جوانی که زندگیاش را در تعقیب ماموت به خطر میانداخت بر همه رقبایش پیشی میگرفت و میتوانست دست در دست دختر زیبای محل بگذارد؛ و اکنون ما گرفتار ژنهای جاهلمآب هستیم.
#انسان_خداگونه : صفحه ۱۰۵
#انسان_خداگونه : صفحه ۱۰۵
انسان در طی آن ۲۰۰۰۰ سال، از شکار ماموت با نیزههای سنگی به کاوش در منظومه شمسی با فضاپیما رسید اما نه به مددِ شکل گرفتن دستانی ماهرتر یا مغزی بزرگتر (ظاهراً مغز ما امروزه بهواقع کوچکتر شده است). برعکس، عامل اصلیِ چیرگی ما بر جهان تواناییمان در پیوند دادنِ بسیاری از انسانها با یکدیگر بود.
#انسان_خداگونه : صفحه ۱۷۰
#انسان_خداگونه : صفحه ۱۷۰
آنگاه که هوش مصنوعی اغلبِ وظایف شناختی را بهتر از انسانها انجام دهد تکلیف بازار کار چه میشود؟ شکل گرفتن طبقه بزرگ جدیدی شامل آدمهایی بهلحاظ اقتصادی بیمصرف چه پیامدهای سیاسی خواهد داشت؟ زمانی که نانوفناوری و داروهای باززاینده و حیاتبخش انسانهای هشتاد ساله را به پنجاه سالگی برگردانند چه بر سر روابط بشری و خانوادهها و صندوقهای بازنشستگی میآید؟ آنگاه که فناوری زیستی به ما امکان دهد بچه طراحیشده داشته باشیم، و شکافی بیسابقه بین فقیر و غنی پدید آوریم، جامعه بشری راه به کجا خواهد برد؟
#انسان_خداگونه : صفحه ۳۳۳
#انسان_خداگونه : صفحه ۳۳۳
اگر واقعا من خودم صاحب افکار و تصمیمهایم هستم، آیا میتوانم تصمیم بگیرم ظرف یک دقیقه آینده اصلا به هیچ چیز فکر نکنم؟
#انسان_خداگونه : صفحه ۳۵۳
#انسان_خداگونه : صفحه ۳۵۳
اگر بتوانیم انسانها را از راندن تاکسی و ماشین بهکلی بازداریم و انحصار عبور و مرور را به الگوریتمهای کامپیوتری بسپاریم، میتوانیم همه وسایل نقلیه را به شبکه واحدی وصل کنیم و به این ترتیب تصادف اتومبیل را عملا ناممکن کنیم.
#انسان_خداگونه : صفحه ۳۸۶
#انسان_خداگونه : صفحه ۳۸۶
ممکن است چهار سالِ متوالی از نخستوزیر و سیاستهایش شاکی باشم و به هرکس که میرسم بگویم او «همه ما را نابود خواهد کرد». اما، چند ماه مانده به انتخابات، دولت مالیات را کاهش میدهد و دستودلبازانه پول خرج میکند. حزب حاکم بهترین آگهینویسان را برای بهراه انداختن کارزار انتخاباتیِ تمامعیار بهخدمت میگیرد، همراه با مجموعهای متعادل از وعدهها و تهدیدهایی که مستقیما کانون ترس و نگرانی مغز من را هدف میگیرند. صبح روز انتخابات، سرماخورده از خواب بیدار میشوم و همین مساله بر پردازشهای ذهنیام اثر میگذارد و باعث میشود امنیت و ثَبات را به همه ملاحظات دیگر ترجیح دهم. و همین دیگر! دوباره با رای خود همان کسی را برای چهار سال بر سر کار میفرستم که «همه ما را نابود خواهد کرد».
فقط کافی بود کار را به گوگل بسپارم تا به جایم رای دهد و من را از چنین سرنوشتی برهاند. میدانید که، گوگل تازه همین دیروز متولد نشده است. نه تنها کاهش مالیات و وعدههای انتخاباتیِ اخیر از چشمش دور نمیماند بلکه تمام اتفاقات چهار سال گذشته را هم بهیاد دارد. او میداند هر بار که روزنامههای صبح را میخواندم فشار خونم چهقدر بود و به اخبار بعدازظهر که گوش میدادم هورمون دوپامینِ مغزم چه مقدار پایین میآمد. گوگل میداند چهطور توخالی بودنِ شعارهای کسانی را که متخصص ماستمالی کردنِ رویدادهای سیاسی به نفع حزب و گروه خود هستند نشان دهد. این را هم میداند که بیماری تا حدی گرایش به جناح راست و محافظهکار را در رایدهندگان موجب میشود، این را جبران میکند.
#انسان_خداگونه : صفحه ۴۲۰
فقط کافی بود کار را به گوگل بسپارم تا به جایم رای دهد و من را از چنین سرنوشتی برهاند. میدانید که، گوگل تازه همین دیروز متولد نشده است. نه تنها کاهش مالیات و وعدههای انتخاباتیِ اخیر از چشمش دور نمیماند بلکه تمام اتفاقات چهار سال گذشته را هم بهیاد دارد. او میداند هر بار که روزنامههای صبح را میخواندم فشار خونم چهقدر بود و به اخبار بعدازظهر که گوش میدادم هورمون دوپامینِ مغزم چه مقدار پایین میآمد. گوگل میداند چهطور توخالی بودنِ شعارهای کسانی را که متخصص ماستمالی کردنِ رویدادهای سیاسی به نفع حزب و گروه خود هستند نشان دهد. این را هم میداند که بیماری تا حدی گرایش به جناح راست و محافظهکار را در رایدهندگان موجب میشود، این را جبران میکند.
#انسان_خداگونه : صفحه ۴۲۰
تا اوایل سال ۲۰۱۶، ثروت ۶۲ نفر از ثروتمندترین افراد دنیا برابر با دارایِ ۳/۶ میلیارد نفر از فقیرترین افراد بود! معنایش این است که با توجه به جمعیتِ ۷/۲ میلیارد نفریِ دنیا این ۶۲ میلیاردر سرجمع به اندازه نیمی از انسانهای فرودست دنیا ثروت دارند.
#انسان_خداگونه : صفحه ۴۳۱
#انسان_خداگونه : صفحه ۴۳۱
در زمانهای دور، قدرت داشتن به معنی دسترسی به اطلاعات بود. اکنون قدرت یعنی آگاهی بر اینکه از چه چیزی باید چشم پوشید.
#انسان_خداگونه : صفحه ۴۹۴
#انسان_خداگونه : صفحه ۴۹۴
انسان در طول تاریخ به موفقیتهای زیادی دست یافته و از عهده بسیاری از مسائل برآمده است. مواردی که باعث شد انسان خوارکجو به انسان خردمند ارتقاء پیدا کند. اما تبدیل شدن به انسان خردمند پایان کار نیست و ما انسانهای خردمند، اکنون وارد مرحله تازهای شدهایم. مرحلهای که در آن قصد داریم به انسان خداگونه تبدیل شویم. موفقیتهای که تا به امروز کسب کردهایم، فقط باعث جاهطلبی بیشتر شده و دستاوردهای اخیر، بشر را برای به دست آوردن بسیاری از موارد دیگر جسورتر کرده است. اکنون انسان اهدافی مانند، #نامیرایی، #خوشبختی و #خداگونگی را دنبال میکند.
به شکل کلی، #یووال_نوح_هراری، در کتاب انسان خداگونه به ما میگوید که در حال حاضر در تاریخ چه جایگاهی داریم، با چه مسائلی روبهرو هستیم و با چه مسائلی روبهرو خواهیم بود. در مورد اینکه چه جایگاهی داریم و با چه مسائلی روبهرو هستیم با دلیل و مدرک بسیار صحبت میکند و بارها و بارها از منابع و تحقیقات مختلف استفاده میکند و در مورد اینکه با چه مسائلی روبهرو هستیم از تمامی شواهدی که در دست داریم بهره برده تا به ما نشان دهد که آینده چقدر میتواند متفاوت باشد. هراری در این کتاب در مورد هیچچیزی با قطعیت صحبت نمیکند و تنها علاقه دارد دید مخاطب را گستردهتر کند و او را به فکر کردن تشویق میکند. در صفحات آخر کتاب، یووال نوح هراری میگوید:
این کتاب ریشههای وضع کنونیِ بشر را کاوید تا ما را از قید آنها رها سازد و به ما امکان دهد درباره آینده به شیوههای بسیار خلاقانهتری بیاندیشیم. هدف این کتاب این است که – به جای محدود کردن افقهای دیدمان با پیشبینیِ فقط یک سناریوی قطعی – چشماندازهای وسیعتری پیش رویمان بگشاید و ما را از طیف بسیار گستردهتری از گزینهها آگاه کند. همانطور که بارها تاکید کردهام، هیچکس واقعا نمیداند بازار کار یا نظام خانواده یا زیستبوم در سال ۲۰۵۰ چه وضعی خواهد داشت یا چه دین و آیین یا نظام اقتصادی یا ساختار سیاسی بر جهان حاکم خواهد بود.
این کتاب ریشههای وضع کنونیِ بشر را کاوید تا ما را از قید آنها رها سازد و به ما امکان دهد درباره آینده به شیوههای بسیار خلاقانهتری بیاندیشیم. هدف این کتاب این است که – به جای محدود کردن افقهای دیدمان با پیشبینیِ فقط یک سناریوی قطعی – چشماندازهای وسیعتری پیش رویمان بگشاید و ما را از طیف بسیار گستردهتری از گزینهها آگاه کند. همانطور که بارها تاکید کردهام، هیچکس واقعا نمیداند بازار کار یا نظام خانواده یا زیستبوم در سال ۲۰۵۰ چه وضعی خواهد داشت یا چه دین و آیین یا نظام اقتصادی یا ساختار سیاسی بر جهان حاکم خواهد بود.
اما آیندهای که پیش رو داریم، روشن است یا تاریک؟ در کتابی که درباره تاریخ آینده است، چگونه آیندهای ترسیم شده است؟ زهرا عالی مترجم کتاب در مقدمه خود در این باره به خوبی توضیح میدهد که:
نویسنده بهروشنی پاسخ نمیدهد. نه هشدار میدهد که سرعت کم کنیم و نگذاریم آنچه خود میسازیم بر ما حاکم شود، نه میگوید پیش به سوی آینده، بهتاخت! میگوید آینده چنین چیزی خواهد بود. نه الزاماً آینده زندگان جوان و میانسال و پیر، بلکه – تا حدودی – آینده فرزند دبستانیِ منِ میانسال، و بیشتر از فرزند من، فرزندِ فرزندِ من. مگر همین حالا هم بشر نمیکوشد اتومبیل خودران بسازد؟ و بسیار چیزهای دیگر که طلیعه آن دورانند؟
قطعا مفاهیم و موضوعات زیادی درباره این دو کتاب وجود دارد که میشود درباره آنها صبحت کرد، اما بهترین کار این است که کتابهای هراری را خواند و مفاهیم آن را مرور کرد. کتابهایی که در حاشیه نیز مفاهیم و موضوعات بسیار ارزشمند و عمیقی به مخاطب تقدیم میکند و بدون شک باعث میشود دید بهتری نسبت به تاریخ پیشین، وضعیت کنونی و آینده بشر داشته باشیم و سرانجام غرق در تفکر شویم.
📚 https://t.me/AntiReligion/174
🔚 پایان...
📎 #یووال_نوح_هراری #انسان_خداگونه #انسان_خردمند #تاریخ_بشر #اومانيسم #انسان_ناميرا #خوشبختی #ديتا #معنا #ابرانسان #هوش_مصنوعی #خودکشی #پرخوری #آینده_انسان #خداگونگی
#HomoDeus #HomoSapiens
#YuvalNoahHarari #ZahraAali
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
نویسنده بهروشنی پاسخ نمیدهد. نه هشدار میدهد که سرعت کم کنیم و نگذاریم آنچه خود میسازیم بر ما حاکم شود، نه میگوید پیش به سوی آینده، بهتاخت! میگوید آینده چنین چیزی خواهد بود. نه الزاماً آینده زندگان جوان و میانسال و پیر، بلکه – تا حدودی – آینده فرزند دبستانیِ منِ میانسال، و بیشتر از فرزند من، فرزندِ فرزندِ من. مگر همین حالا هم بشر نمیکوشد اتومبیل خودران بسازد؟ و بسیار چیزهای دیگر که طلیعه آن دورانند؟
قطعا مفاهیم و موضوعات زیادی درباره این دو کتاب وجود دارد که میشود درباره آنها صبحت کرد، اما بهترین کار این است که کتابهای هراری را خواند و مفاهیم آن را مرور کرد. کتابهایی که در حاشیه نیز مفاهیم و موضوعات بسیار ارزشمند و عمیقی به مخاطب تقدیم میکند و بدون شک باعث میشود دید بهتری نسبت به تاریخ پیشین، وضعیت کنونی و آینده بشر داشته باشیم و سرانجام غرق در تفکر شویم.
📚 https://t.me/AntiReligion/174
🔚 پایان...
📎 #یووال_نوح_هراری #انسان_خداگونه #انسان_خردمند #تاریخ_بشر #اومانيسم #انسان_ناميرا #خوشبختی #ديتا #معنا #ابرانسان #هوش_مصنوعی #خودکشی #پرخوری #آینده_انسان #خداگونگی
#HomoDeus #HomoSapiens
#YuvalNoahHarari #ZahraAali
#AntiReligion
🗂 @AntiReligionArchives
Telegram
Aпτiгeligioп
https://t.me/AntiReligionArchives/969
#حرمسرای_قذافی نوشته "آنیک کوژان"، روایت زندگی یکی از هزاران دختران جوانیست که قربانی هوسرانیهای قذافی شده، سعی در بررسی "نظام بردهداری، فساد، ارعاب، تجاوز و جنایت" در دوره پیشین لیبی دارد.
آنیک کوژان که یکی از روزنامهنگاران زن روزنامه لوموند است و پیش از این در سال ۲۰۱۰ بابت نگارش کتاب "عرصهها" برنده جایزه "آلبر لوند" شده، کتاب جدیدش را بر اساس سفری که چند روز پس از مرگ #معمر_قذافی به لیبی داشته، نوشته است.
روزهای پس از ۲۰ اکتبر سال ۲۰۱۱، وقتی حکومت چهل و دو ساله قذافی با قتل او به پایان رسید، #آنیک_کوژان در #طرابلس، پایتخت این کشور، همزمان با نوشتن گزارشهایی برای روزنامه لوموند، مشغول تهیه گزارشی درباره نقش زنان در #انقلاب_لیبی بود.
آنیک کوژان که یکی از روزنامهنگاران زن روزنامه لوموند است و پیش از این در سال ۲۰۱۰ بابت نگارش کتاب "عرصهها" برنده جایزه "آلبر لوند" شده، کتاب جدیدش را بر اساس سفری که چند روز پس از مرگ #معمر_قذافی به لیبی داشته، نوشته است.
روزهای پس از ۲۰ اکتبر سال ۲۰۱۱، وقتی حکومت چهل و دو ساله قذافی با قتل او به پایان رسید، #آنیک_کوژان در #طرابلس، پایتخت این کشور، همزمان با نوشتن گزارشهایی برای روزنامه لوموند، مشغول تهیه گزارشی درباره نقش زنان در #انقلاب_لیبی بود.
این روزنامهنگار قبل از این که برای اولین بار قدم به لیبی بگذارد، یک ویژگی انقلاب این کشور برایش عجیب بود: "غیبت زنان"
او که از طریق تصاویر و فیلمهایی که طی اعتراضات کشورهای عربی منتشر میشد، دیده بود که چگونه زنان مبارز تونسی و مصری در خیابان حبیب بورقیبه تونس و میدان تحریر قاهره، پا به پای مردان در #انقلاب کشورهایشان شرکت دارند، دریافت که زنان لیبیایی به طرز مشکوکی از عرصه انقلاب دورند.
همکاران این روزنامهنگار نیز وقتی از سفر لیبی به پاریس باز میگشتند به او میگفتند که طی اقامتشان نزد شورشیان لیبی، هیچ زن مبارزی را نمیدیدند.
"چرا زنان لیبی خود را مخفی میکردند؟" یا به عبارت بهتر "چرا این زنان مخفی نگاه داشته میشدند؟"؛ در واقع این دو پرسش، انگیزه تحقیق و نوشتن کتاب #حرمسرای_قذافی شد.
همچنین ملاقات با یکی از فعالان زن مخالف لیبی که خارج از کشورش زندگی میکرد، به او موضوعی جزئیتر و در عین حال جالبتر برای تحقیق داد: "تجاوز". امری که هم در لیبی آن زمان موضوعیت دارد و هم در تمامی مغرب عربی، یک #تابو است.
آن زن به کوژان گفته بود که همجنسانش در #انقلاب_لیبی به طور سیستماتیک مورد #تجاوز قرار میگیرند و قذافی به نیروهایش دستور داده بود که به هر زن معترض، تجاوز کنند و سپس او را بکشند. در واقع تجاوز، حربهای شده بود برای سرکوب زنان، یعنی نیمی از معترضان.
وقتی #آنیک_کوژان به لیبی رفت و خواست این موضوع را پیگیری کند، بیشتر فهمید که موضوع بسیار پیچیده و سختی را انتخاب کرده است، زیرا نه تنها پیدا کردن قربانیان تجاوز در لیبی چندان میسر نبود، بلکه حرف زدن درباره آن هم جزو محرّمات بود. اما تلاشهای او بالاخره نتیجه داد و یکی از کسانی را که میخواست، یافت. اما دختری که کوژان او را پیدا کرده بود، قربانی تجاوزهای انقلاب نبود، بلکه به این دختر قبل از انقلاب تجاوز شده بود و توسط خود معمر قذافی. نام او #ثریا بود.
او که از طریق تصاویر و فیلمهایی که طی اعتراضات کشورهای عربی منتشر میشد، دیده بود که چگونه زنان مبارز تونسی و مصری در خیابان حبیب بورقیبه تونس و میدان تحریر قاهره، پا به پای مردان در #انقلاب کشورهایشان شرکت دارند، دریافت که زنان لیبیایی به طرز مشکوکی از عرصه انقلاب دورند.
همکاران این روزنامهنگار نیز وقتی از سفر لیبی به پاریس باز میگشتند به او میگفتند که طی اقامتشان نزد شورشیان لیبی، هیچ زن مبارزی را نمیدیدند.
"چرا زنان لیبی خود را مخفی میکردند؟" یا به عبارت بهتر "چرا این زنان مخفی نگاه داشته میشدند؟"؛ در واقع این دو پرسش، انگیزه تحقیق و نوشتن کتاب #حرمسرای_قذافی شد.
همچنین ملاقات با یکی از فعالان زن مخالف لیبی که خارج از کشورش زندگی میکرد، به او موضوعی جزئیتر و در عین حال جالبتر برای تحقیق داد: "تجاوز". امری که هم در لیبی آن زمان موضوعیت دارد و هم در تمامی مغرب عربی، یک #تابو است.
آن زن به کوژان گفته بود که همجنسانش در #انقلاب_لیبی به طور سیستماتیک مورد #تجاوز قرار میگیرند و قذافی به نیروهایش دستور داده بود که به هر زن معترض، تجاوز کنند و سپس او را بکشند. در واقع تجاوز، حربهای شده بود برای سرکوب زنان، یعنی نیمی از معترضان.
وقتی #آنیک_کوژان به لیبی رفت و خواست این موضوع را پیگیری کند، بیشتر فهمید که موضوع بسیار پیچیده و سختی را انتخاب کرده است، زیرا نه تنها پیدا کردن قربانیان تجاوز در لیبی چندان میسر نبود، بلکه حرف زدن درباره آن هم جزو محرّمات بود. اما تلاشهای او بالاخره نتیجه داد و یکی از کسانی را که میخواست، یافت. اما دختری که کوژان او را پیدا کرده بود، قربانی تجاوزهای انقلاب نبود، بلکه به این دختر قبل از انقلاب تجاوز شده بود و توسط خود معمر قذافی. نام او #ثریا بود.
#حرمسرای_قذافی زندگینامه قذافی نیست و خواننده نباید به این کتاب همچون زندگینامه سیاسی قذافی نگاه کند. این کتاب، در واقع فقط به یک وجه هولناک از زندگی قذافی می پردازد؛ وجهی که عملا تبدیل به جزئی از ساختار حکومتی رژیم قذافی شده بود. نویسنده کتاب برایمان شرح داده چگونه قذافی #تعرض_جنسی را تبدیل به ابزاری برای استیلا بر دیگران کرده بود. در این جا منظور از «دیگران» طیف وسیعی را شامل می شود؛ از بردگان جنسی ساکن در حرمسرا تا رقبای سیاسی بالقوه و بالفعل قذافی و نیروهای شبه نظامی که در ماه های پایانی حیات قذافی علیه او میجنگیدند.
تصویری که از قذافی در این کتاب کشیده شده به قدری هول انگیز است که شاید باورش برای خوانندگان مشکل باشد. اما کتاب به قدری مستند و خوب پژوهش شده است که جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد. آنیک کوژان به خاطر این کتاب چندین جایزه معتبر جهانی را از آن خود کرده است. او با سند و مدرک به ما نشان می دهد که قذافی هیولایی بی بدیل در بین همتایان دیکتاتورش بود.
تصویری که از قذافی در این کتاب کشیده شده به قدری هول انگیز است که شاید باورش برای خوانندگان مشکل باشد. اما کتاب به قدری مستند و خوب پژوهش شده است که جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد. آنیک کوژان به خاطر این کتاب چندین جایزه معتبر جهانی را از آن خود کرده است. او با سند و مدرک به ما نشان می دهد که قذافی هیولایی بی بدیل در بین همتایان دیکتاتورش بود.
این کتاب در دو بخش نوشته شده است. در بخش اول داستان ثریا روایت میشود که با افشاگریهایش علیه قذافی عامل اصلی شکلگیری کتاب است.
ثریا دختری زیبا و شاد بود که آرزوهای بزرگی در سر داشت و میخواست در آینده پزشک شود. در ۱۵ سالگی هنگامی که خبر آمد معمر قذافی قصد بازدید از مدرسه آنها را دارد، مدیر مدرسه با هیجان این خبر مهم را به دانشآموزان داد و سپس ثریا و چند دختر دیگر را انتخاب کرد تا به هنگام بازدید قذافی از او استقبال کنند و دستهگلهایی تقدیم او کنند. در هنگام بازدید، قذافی متوجه زیبایی ثریا میشود و پس از گرفتن دستهگل دستش را روی شانه ثریا و بعد روی سرش کشید. دستی که بر سر ثریا کشیده شد، زندگی او را برای همیشه تغییر داد. آمازونهای قذافی (محافظان مونث قذافی) هنگامی که او دستش را بر سر ثریا کشید، علامت را دریافت کردند و فردا به سراغ ثریا رفتند تا به او خبر خوبی بدهند:
ثریا دختری زیبا و شاد بود که آرزوهای بزرگی در سر داشت و میخواست در آینده پزشک شود. در ۱۵ سالگی هنگامی که خبر آمد معمر قذافی قصد بازدید از مدرسه آنها را دارد، مدیر مدرسه با هیجان این خبر مهم را به دانشآموزان داد و سپس ثریا و چند دختر دیگر را انتخاب کرد تا به هنگام بازدید قذافی از او استقبال کنند و دستهگلهایی تقدیم او کنند. در هنگام بازدید، قذافی متوجه زیبایی ثریا میشود و پس از گرفتن دستهگل دستش را روی شانه ثریا و بعد روی سرش کشید. دستی که بر سر ثریا کشیده شد، زندگی او را برای همیشه تغییر داد. آمازونهای قذافی (محافظان مونث قذافی) هنگامی که او دستش را بر سر ثریا کشید، علامت را دریافت کردند و فردا به سراغ ثریا رفتند تا به او خبر خوبی بدهند:
ما از اعضای کمیته انقلاب هستیم و دیروز صبح که قائد اعظم از مدرسه ثریا بازدید کردند جزو همراهان ایشان بودیم. ثریا توجه قائد اعظم را به خودش جلب کرد. او در لباس سنتیاش خیلی عالی بود و نحوه رفتارش هم فوقالعاده زیبا بود. کمیته مایل است ثریا در ضیافتی که قرار است به زودی برگزار شود دستهگلی را به بابامعمر تقدیم کند، بنابراین او باید همین الان همراه ما بیاید.