ΑпτiгeligioпΑгcives
211 subscribers
107 photos
2 videos
42 files
58 links
✍🏼 Text channel: @AntiReligion

Scientific,
historical
philosophical
psychology
sociology and ...
.
.
.
Download Telegram
#لوبون در بخش دیگری از روان‌شناسی توده‌ها به جایگاه #راهبر توده می‌پردازد. او با توجه به «ساختار ذهنی»، پیش‌زمینه‌های «وراثتی» و «غریزی» یا «فطری»، و خصوصیات #روان‌شناختی ویژه‌ای که برای #توده قائل است می‌نویسد:

«همین که شماری از موجودات زنده، از یک رمۀ جانور گرفته تا یک تودۀ انسان، گردهم می‌آیند به‌گونه فطری خود را زیر فرمان یک سرکرده جای می‌دهند… توده رمۀ فرمان‌برداری است که هرگز بی‌نیاز از یک سرور نیست.»
#فروید در تأیید بیش‌تر سهم #آرمان‌_گرایی و آرمان‌پروری در دنیای توده‌ها این نظر #لوبون را یادآور می‌شود که: توده زیر نفوذ دو پدیدۀ روان‌شناختی پرقدرت قرار دارد، یکی حالت ناشی از «خواب‌گری» («خواب ساختگی») یا بی‌حسی ادراک است، دیگری #تلقین‌_پذیری است که در دو سطح صورت می‌گیرد‌:
یکی تلقین‌‌پذیری افراد گروه از یکدیگر است که به تقلیدگری متقابل‌شان می‌انجامد. دوم تلقین‌پذیری همۀ آنان زیر تأثیر راهبر باوقار و محبوب‌شان می‌باشد، راهبری تأثیرگذار و افسون‌گر که در مقام تلقین‌گر و خواب‌گر (Hypnotiseur) عمل می‌کند.

فروید می‌اندیشد که در این موارد #تلقین و #تقلید خودبه‌خود معنایی ندارند و «خواب‌گری» نیز جز یک حالت زودگذر و ناپایدار به‌بار نمی‌آورد؛ گو این که حتا به نقش راهبر در برانگیختن چنین حالت خواب‌گونه‌ای اعتقاد زیاد نمی‌توان داشت. برعکس، آن‌چه که در برآمدن و تثبیت موقعیت توده موجودیت و کارایی خود را به‌اثبات می‌رساند فرایند #آرمان‌گرایی است. این فرایند زیر تأثیر «منِ» آرمان‌جو و آرمان‌گردان و فرافکنی خصوصیات این «من» به‎کار می‎افتد. جوهر عاطفی همین فرایند از مهرورزی که عامل پیوند درون‌گروهی است مایه برمی‌گیرد. این امر به این معناست که، حتا چنان‌چه برای تلقین‌گری توأم با خواب‌گری (به‌روایت لوبون) اهمیتی قایل باشیم، اولویت همچنان با فرایند آرمان‌گرایی و بن‌مایۀ مهرورزانۀ آن خواهد بود. دنبالۀ عینی و گسترده‌تر این آرمان‌گرایی تعیّن و تجسم فرهنگی آن است. به‌این معنا که #فرهنگ بشری هم خاستگاه و نیز جلوه‌گاه آرمان‌های فردی و گروهی است، و هم خود این فرهنگ (در معنای «شکوفایی دید و اندیشه» و رفتارهای «هنجارمند و پسندیده») صورتی از آرمان همگانی یا «ابرمن فرهنگی» می‌باشد. بنا بر چنین نظریه‌ای است که فروید نظر دیگر لوبون را نیز، مبنی براین که وجود «وحشت» و یا «غریزۀ گردهم‌گرآیی» در فرد عامل پیوستن او به توده و راهبرستایی است، نمی‌پذیرد.