📌خودسوزی زنانه
#حلیمه_پرهیز نام زن بیستوهفت سالهای است که در روستای زیلایی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد، توسط شوهرش به آتش کشیده شد به گناه اینکه فرزند چهارم خود را باردار بوده و امتناع از انجام سقط جنین و اصرار برای نگهداشتن فرزند آتش جانش شده است.
حلیمه موقع مرگ پنجماه باردار بوده است.
حالا توجه کنید زنی که در بیستوهفتسالگی چهارمین #بارداری خود را سپری میکند در چه سنی به عقد مردی درآمده، چه چیزی از دنیا و سرگیجههای سرسامآور مدرنیته میداند؟ کجای جهان ایستاده و سطح توقعاتش چیست.
شقایق فیروزی در کتابی با عنوان #دیشموک_سرزمین_نت_های_تلخ سراغ روستایی از توابع #کهکیلویه_و_بویراحمد رفته است. جایی که #زنان عین برگ خشک و پوک پاییز گر میگیرند و میسوزند. آمارها حاکی از انبوهی #خودسوزی زنان در این استان است و در روستای داستان فیروزی شاید از همهجا بیشتر. اکثر این خودسوزیها از عواقب #ازدواج_اجباری ، ازدواج در سنین پایین، زنستیزی، تحقیر و آزار زنان، خشونتهای روانی و فیزیکی است. چیزی که باعث شده شوهر حلیمه را به این فکر بیندازد که میتواند زنش را کباب کند و بعد بیندازد گردن خودش.
این را بگویم که حلیمه در بیمارستان، دقایقی پیش از مرگ هوشیار بوده و چند بار گفته همسرش با خالی کردن نفت روی او به آتشاش کشیده است. قصه پر درد زنان شرقی، خاصه زنان #خاورمیانه تمامی ندارد و من چند روزیست از فکر حلیمه و زنان #دیشموک بیرون نمیآیم. با خودم فکر میکنم خواندن کتابی درباره زنان روستایی که آمار خودسوزی و زنکشی در آن بطرز عجیبی بالاست، چه کمکی به زنان بیگناه آنجا خواهد کرد؟
گاهی هر قدر هم به استقلال و عزت نفس و غرور و خودبسندگی هم که قائل باشیم، باید یک نیروی خارجی سر برسد و نجات را میسر کند. خواندن از زنانی سیب به دست با پیرهن گلدار و شناسنامههای جوان، شاید شاید شاید کسی را دستی کرد برای نجات. همان نیروی بیرونی...
کتاب را #مرکز_مطالعات_زنان منتشر کرده. بنظر میرسد باید پروژه استخوانداری میشده برای مطالعه و غور در احوال زنان کهکیلویه و بویر احمد. اما اگر نویسنده کتاب را برایم نمیفرستاد، قطعا روحم از انتشار چنین اثری خبردار نمیشد.
گاهی وقتها آدم به عنوان و اسامی پرطمطراق هم باید مشکوک شود.
الهی که حلیمه و بچه توی دلش راحت بخوابند./ زن امروزی
#الهام_فلاح
@EveDaughters
#حلیمه_پرهیز نام زن بیستوهفت سالهای است که در روستای زیلایی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد، توسط شوهرش به آتش کشیده شد به گناه اینکه فرزند چهارم خود را باردار بوده و امتناع از انجام سقط جنین و اصرار برای نگهداشتن فرزند آتش جانش شده است.
حلیمه موقع مرگ پنجماه باردار بوده است.
حالا توجه کنید زنی که در بیستوهفتسالگی چهارمین #بارداری خود را سپری میکند در چه سنی به عقد مردی درآمده، چه چیزی از دنیا و سرگیجههای سرسامآور مدرنیته میداند؟ کجای جهان ایستاده و سطح توقعاتش چیست.
شقایق فیروزی در کتابی با عنوان #دیشموک_سرزمین_نت_های_تلخ سراغ روستایی از توابع #کهکیلویه_و_بویراحمد رفته است. جایی که #زنان عین برگ خشک و پوک پاییز گر میگیرند و میسوزند. آمارها حاکی از انبوهی #خودسوزی زنان در این استان است و در روستای داستان فیروزی شاید از همهجا بیشتر. اکثر این خودسوزیها از عواقب #ازدواج_اجباری ، ازدواج در سنین پایین، زنستیزی، تحقیر و آزار زنان، خشونتهای روانی و فیزیکی است. چیزی که باعث شده شوهر حلیمه را به این فکر بیندازد که میتواند زنش را کباب کند و بعد بیندازد گردن خودش.
این را بگویم که حلیمه در بیمارستان، دقایقی پیش از مرگ هوشیار بوده و چند بار گفته همسرش با خالی کردن نفت روی او به آتشاش کشیده است. قصه پر درد زنان شرقی، خاصه زنان #خاورمیانه تمامی ندارد و من چند روزیست از فکر حلیمه و زنان #دیشموک بیرون نمیآیم. با خودم فکر میکنم خواندن کتابی درباره زنان روستایی که آمار خودسوزی و زنکشی در آن بطرز عجیبی بالاست، چه کمکی به زنان بیگناه آنجا خواهد کرد؟
گاهی هر قدر هم به استقلال و عزت نفس و غرور و خودبسندگی هم که قائل باشیم، باید یک نیروی خارجی سر برسد و نجات را میسر کند. خواندن از زنانی سیب به دست با پیرهن گلدار و شناسنامههای جوان، شاید شاید شاید کسی را دستی کرد برای نجات. همان نیروی بیرونی...
کتاب را #مرکز_مطالعات_زنان منتشر کرده. بنظر میرسد باید پروژه استخوانداری میشده برای مطالعه و غور در احوال زنان کهکیلویه و بویر احمد. اما اگر نویسنده کتاب را برایم نمیفرستاد، قطعا روحم از انتشار چنین اثری خبردار نمیشد.
گاهی وقتها آدم به عنوان و اسامی پرطمطراق هم باید مشکوک شود.
الهی که حلیمه و بچه توی دلش راحت بخوابند./ زن امروزی
#الهام_فلاح
@EveDaughters