فیلم «زیر سایه» ( Under the Shadow) ساخته بابک انوری کارگردان ایرانی ساکن بریتانیا امروز در آمریکا اکران شد و با واکنش بسیار مثبت منتقدان رو به رو شد . تمام نقد ها به فیلم مثبت بود و تا به اینجا امتیاز بسیار خوب 98% را با 43 نقد از وب سایت RottenTomatoes و امتیاز 4/4 از وب سایت Roger Ebert بدست آورد.
این فیلم نماینده ی بریتانیا در اسکار امسال نیز میباشد .
🔍 برخی از نظرات منتقدین :
💬 اولین کار ژانر وحشتناک بابک انوری شاید اولین فیلم فارسی زبانی باشد که در مسیر درست گام برداشته است
📌 #گاردین
💬 فیلم دارای جوی هیجان انگیز است که در یک آپارتمان خالی از سکنه در تهران و زمان جنگ ایران و عراق میگذرد و حس رضایت بخشی رو منتقل میکند
📌#ورایتی
💬 یک فیلم ترسناک با جن و ارواح با داستان پشت پرده ی غیر معمولی و بازی های فوق الاده
📌 #امپایر
💬 فیلمی قوی و کنترل شده که داستان کلاسیک و ترسناک مادر دختری را روایت میکند همچون فیلم های " روح خبیث" و جن گیر"
📌#نیویورک_پست
💬 فیلمی که بیشتر شگفت انگیز است تا ترسناک ...
📌 #لس_آنجس_تایمز
💬 در زیر سایه دو ویژگی عمده داره ، یک بازی نرگس رشیدی و دو کارگردانی بابک انوری کسی که در شروع کارش خودش رو به عنوان یک حرفه ای ثابت میکند
📌 #پست_مگزین
☑️ داستان فیلم، در ژانر سینمای وحشت، در سال ۱۳۶۷ در اوج جنگ ایران و عراق و موشکباران شهر تهران میگذرد و داستانی ترسناک درباره رابطه یک مادر و دختر خردسالش پس از اصابت یک موشک عملنکرده به آپارتمانشان را روایت میکند.
#نقد_کوتاه
#اختصاصی_فیلمبازان
➖➖➖➖➖
👁🗨 فیلمبازی با فیلمبازان
این فیلم نماینده ی بریتانیا در اسکار امسال نیز میباشد .
🔍 برخی از نظرات منتقدین :
💬 اولین کار ژانر وحشتناک بابک انوری شاید اولین فیلم فارسی زبانی باشد که در مسیر درست گام برداشته است
📌 #گاردین
💬 فیلم دارای جوی هیجان انگیز است که در یک آپارتمان خالی از سکنه در تهران و زمان جنگ ایران و عراق میگذرد و حس رضایت بخشی رو منتقل میکند
📌#ورایتی
💬 یک فیلم ترسناک با جن و ارواح با داستان پشت پرده ی غیر معمولی و بازی های فوق الاده
📌 #امپایر
💬 فیلمی قوی و کنترل شده که داستان کلاسیک و ترسناک مادر دختری را روایت میکند همچون فیلم های " روح خبیث" و جن گیر"
📌#نیویورک_پست
💬 فیلمی که بیشتر شگفت انگیز است تا ترسناک ...
📌 #لس_آنجس_تایمز
💬 در زیر سایه دو ویژگی عمده داره ، یک بازی نرگس رشیدی و دو کارگردانی بابک انوری کسی که در شروع کارش خودش رو به عنوان یک حرفه ای ثابت میکند
📌 #پست_مگزین
☑️ داستان فیلم، در ژانر سینمای وحشت، در سال ۱۳۶۷ در اوج جنگ ایران و عراق و موشکباران شهر تهران میگذرد و داستانی ترسناک درباره رابطه یک مادر و دختر خردسالش پس از اصابت یک موشک عملنکرده به آپارتمانشان را روایت میکند.
#نقد_کوتاه
#اختصاصی_فیلمبازان
➖➖➖➖➖
👁🗨 فیلمبازی با فیلمبازان
فیلمبازان
"جانی دپِ عزیز، وکیل هایت را اخراج کن!" 🔴 هالیوود ریپورتر در سرمقاله ای به بهانه شروع شدن دادگاه جانی دپ علیه همسر سابق خود امبر هرد و روزنامه انگلیسی the sun، به آثار و نتایج این دادگاه بر شهرت و زندگی جانی دپ پرداخت. به عقیده اریک گاردنر نویسنده این مقاله،…
ادامهی مقاله:
این دقیقا کاری است که وکیل جانی دپ، آدام والدمن انجام میدهد. او هرازچندگاهی در شبکه های اجتماعی، اخبار و مدارکی از قضیهی دعوای جانی دپ و امبر هرد مطرح میکند و بحث و گفتگو را در این زمینه برمیانگیزد و این وقایع را سرخط اخبار میکند.
این کار باعث میشود تا کاربران این شبکه ها نسبت به این وقایع حساس بشوند و نگذارد تا جنجالی که زندگی جانی دپ را تحت تاثیر خود قرار داده، فروکش کند. او دائما در حال یادآوری به دیگران است.
وکیل با سابقه دیگری نیز اظهار میکند: جانی دپ به گرفتن خسارت مالی احتیاجی ندارد و این دادگاه نیز نمیتواند شهرت او را بهبود ببخشد.
چندی پیش نیز اعلام شد که فیلم جدید دزدان دریایی کارائیب با بازیگران زن و به رهبری مارگو رابی ساخته خواهد شد. به گفته منابع، جری بروکهایمر قصد دارد حداقل اشاره ای به کاپیتان جک اسپارو با بازی جانی دپ در فیلم پیشرو داشته باشد، اما دیزنی همچنان مخالف است. " دپ فردی بسیار جنجالیست."
در روز هفتم جولای، دیوید شربورن یکی دیگر از وکلای جانی دپ در شروع دادگاه گفت: "این دادگاه برای پول نیست. این دادگاه برای اثبات بی گناهی است." اما در پایان همه این چیز ها، حکم دادگاه هر چه که باشد، نمیتواند جنجال هایی که سابقه جانی دپ را خدشه دار کردهاند، ناپدید کند. به این جهت که او یک تیتر ساده را به سر خط مهم ترین اخبار بدل کرده است.
برای همین جانی دپ باید وکلای خود را اخراج کند.
اثبات بیگناهی امکان پذیر نیست. آسیبِ وارد شده، قابل برگشت نیست. این همان چیزی است که یک "متهم کردن به صورت موفقیت آمیز" انجام میدهد.
ترجمه: مهدی دهقان
🎈 @FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان
این دقیقا کاری است که وکیل جانی دپ، آدام والدمن انجام میدهد. او هرازچندگاهی در شبکه های اجتماعی، اخبار و مدارکی از قضیهی دعوای جانی دپ و امبر هرد مطرح میکند و بحث و گفتگو را در این زمینه برمیانگیزد و این وقایع را سرخط اخبار میکند.
این کار باعث میشود تا کاربران این شبکه ها نسبت به این وقایع حساس بشوند و نگذارد تا جنجالی که زندگی جانی دپ را تحت تاثیر خود قرار داده، فروکش کند. او دائما در حال یادآوری به دیگران است.
وکیل با سابقه دیگری نیز اظهار میکند: جانی دپ به گرفتن خسارت مالی احتیاجی ندارد و این دادگاه نیز نمیتواند شهرت او را بهبود ببخشد.
چندی پیش نیز اعلام شد که فیلم جدید دزدان دریایی کارائیب با بازیگران زن و به رهبری مارگو رابی ساخته خواهد شد. به گفته منابع، جری بروکهایمر قصد دارد حداقل اشاره ای به کاپیتان جک اسپارو با بازی جانی دپ در فیلم پیشرو داشته باشد، اما دیزنی همچنان مخالف است. " دپ فردی بسیار جنجالیست."
در روز هفتم جولای، دیوید شربورن یکی دیگر از وکلای جانی دپ در شروع دادگاه گفت: "این دادگاه برای پول نیست. این دادگاه برای اثبات بی گناهی است." اما در پایان همه این چیز ها، حکم دادگاه هر چه که باشد، نمیتواند جنجال هایی که سابقه جانی دپ را خدشه دار کردهاند، ناپدید کند. به این جهت که او یک تیتر ساده را به سر خط مهم ترین اخبار بدل کرده است.
برای همین جانی دپ باید وکلای خود را اخراج کند.
اثبات بیگناهی امکان پذیر نیست. آسیبِ وارد شده، قابل برگشت نیست. این همان چیزی است که یک "متهم کردن به صورت موفقیت آمیز" انجام میدهد.
ترجمه: مهدی دهقان
🎈 @FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 #تکنیک_های_سینمایی:
در این ویدیو شخص آلفرد هیچکاک در برنامه تلسکوپ شبکهی CBC، «اثر کولشوف» را در طی فیلم سازی و تدوین، برای ما با مثال توضیح میدهد.
اثر کولشف نظریه ایست که در مونتاژ فیلم توسط لف کولشوف که یک فیلم ساز اتحاد جماهیر شوروی بود، در بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۰ بیان شد.
این اثر که در واقع پدیدهای ذهنی است بیان میکند که توالی دو تصویر میتواند باعث ایجاد معنا در ذهن تماشاگر شود که اثر آن از یک تصویر ممتد هم بیشتر باشد.
به طور مثال اگر یک چهرهی خنثی پس از یک تصویر غمناک نشان داده شود، به نظر بیننده آن شخص ناراحت است ولی اگر بعد از یکی تصویر شاد، همان چهرهی خنثی را ببینیم، آن فرد خوشحال به نظر میرسد.
🎈@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان
در این ویدیو شخص آلفرد هیچکاک در برنامه تلسکوپ شبکهی CBC، «اثر کولشوف» را در طی فیلم سازی و تدوین، برای ما با مثال توضیح میدهد.
اثر کولشف نظریه ایست که در مونتاژ فیلم توسط لف کولشوف که یک فیلم ساز اتحاد جماهیر شوروی بود، در بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۰ بیان شد.
این اثر که در واقع پدیدهای ذهنی است بیان میکند که توالی دو تصویر میتواند باعث ایجاد معنا در ذهن تماشاگر شود که اثر آن از یک تصویر ممتد هم بیشتر باشد.
به طور مثال اگر یک چهرهی خنثی پس از یک تصویر غمناک نشان داده شود، به نظر بیننده آن شخص ناراحت است ولی اگر بعد از یکی تصویر شاد، همان چهرهی خنثی را ببینیم، آن فرد خوشحال به نظر میرسد.
🎈@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز همچنین تولد ۷۸ سالگی ورنر هرتزوگ، کارگردان و مستند ساز برجستهی آلمانی بود.
کسی که نماد سینمای نو آلمان به شمار میرود و بعضاً با کار های خود در عرصهی سینما جنجال برانگیز بوده. از کار کردن با کلاوس کینسکی، یکی از بد قلق ترین بازیگران سینما گرفته تا حوادثی که بر سر ساخت فیلم هایش پیش آمده. مثلا یکی از دست اندرکاران فیلمش پس از گزش توسط یک مار سمی، با اره پای خود را میبرد تا از ایست قلبی ناشی از نیش مار جلوگیری کند. تا بریده شدن دست های فیلمبردارش.
ورنر هرتزوگ همیشه در لوکیشن های طبیعی آثار خود را میسازد و از فیلمبرداری داخل استودیو بیزار است. هرتزوگ همچنین قبل از فیلمبرداری صحنه های خطرناک، خود آن صحنه ها را بدل کاری میکند!
▶️ در کلیپ بالا مستندی به نام "Grizzly Man" ساختهی ورنر هرتزوگ را مشاهده میکنید که داستان تیموتی تردول را روایت میکند که پس از ۱۳ سال زندگی بی پروا در حیات وحش، زنده زنده توسط یک خرس همراه با نامزد خود خورده میشود. در این ویدئوی تکان دهنده هرتزوگ در حال گوش دادن به لحظات آخر زندگی تردول است که توسط دوربینش ثبت شده.
#HBD #اختصاصی_فیلمبازان
🎈@FilmBazan | #ببینید
کسی که نماد سینمای نو آلمان به شمار میرود و بعضاً با کار های خود در عرصهی سینما جنجال برانگیز بوده. از کار کردن با کلاوس کینسکی، یکی از بد قلق ترین بازیگران سینما گرفته تا حوادثی که بر سر ساخت فیلم هایش پیش آمده. مثلا یکی از دست اندرکاران فیلمش پس از گزش توسط یک مار سمی، با اره پای خود را میبرد تا از ایست قلبی ناشی از نیش مار جلوگیری کند. تا بریده شدن دست های فیلمبردارش.
ورنر هرتزوگ همیشه در لوکیشن های طبیعی آثار خود را میسازد و از فیلمبرداری داخل استودیو بیزار است. هرتزوگ همچنین قبل از فیلمبرداری صحنه های خطرناک، خود آن صحنه ها را بدل کاری میکند!
▶️ در کلیپ بالا مستندی به نام "Grizzly Man" ساختهی ورنر هرتزوگ را مشاهده میکنید که داستان تیموتی تردول را روایت میکند که پس از ۱۳ سال زندگی بی پروا در حیات وحش، زنده زنده توسط یک خرس همراه با نامزد خود خورده میشود. در این ویدئوی تکان دهنده هرتزوگ در حال گوش دادن به لحظات آخر زندگی تردول است که توسط دوربینش ثبت شده.
#HBD #اختصاصی_فیلمبازان
🎈@FilmBazan | #ببینید
فیلمبازان
امروز همچنین تولد ۷۸ سالگی ورنر هرتزوگ، کارگردان و مستند ساز برجستهی آلمانی بود. کسی که نماد سینمای نو آلمان به شمار میرود و بعضاً با کار های خود در عرصهی سینما جنجال برانگیز بوده. از کار کردن با کلاوس کینسکی، یکی از بد قلق ترین بازیگران سینما گرفته تا…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رابطهی ورنر هرتزوگ و کلاوس کینسکی رابطهی عجیبیست. پیشتر گفتیم که کینسکی یکی از بد قلق ترین بازیگران سینما به حساب میآید؛ با این حال این دو در ۵ فیلم با هم همکاری کردند.
در کلیپ کمتر دیده شدهی بالا، یکی از چندین دفعاتی که خشم کلاوس کینسکی سر صحنه، شعله ور شده را با هم شاهد هستیم.
ورنر هرتزوگ صدای ضبط شدهای از کینسکی را برای ما پخش میکند که صدابردار بدون اطلاعشان از آنها هنگام تصویر برداری فیلم «آگیره، خشم خدایان» گرفته.
هرتزوگ در پایان میگوید:
"شاید الآن و پس از چند سال که به این گوش میدهم به آن بخندم ولی آن موقع این اتفاق کاملا جدی بود. ولی باید بگم تمام مواقعی که کینسکی هیستریا به وجود میآورد در آخر به نتایج پرباری ختم میشد.
وقت هایی که کینسکی به طرز خیلی وحشتناکی خشمگین میشد، من بلافاصله دستور شروع فیلمبرداری رو میدادم و کینسکی چنان اکتی از خود نشان میداد که بازیگر دیگری قادر به انجام آن نبود."
#اختصاصی_فیلمبازان | #دانستنی
🎈@FilmBazan | #ببینید
در کلیپ کمتر دیده شدهی بالا، یکی از چندین دفعاتی که خشم کلاوس کینسکی سر صحنه، شعله ور شده را با هم شاهد هستیم.
ورنر هرتزوگ صدای ضبط شدهای از کینسکی را برای ما پخش میکند که صدابردار بدون اطلاعشان از آنها هنگام تصویر برداری فیلم «آگیره، خشم خدایان» گرفته.
هرتزوگ در پایان میگوید:
"شاید الآن و پس از چند سال که به این گوش میدهم به آن بخندم ولی آن موقع این اتفاق کاملا جدی بود. ولی باید بگم تمام مواقعی که کینسکی هیستریا به وجود میآورد در آخر به نتایج پرباری ختم میشد.
وقت هایی که کینسکی به طرز خیلی وحشتناکی خشمگین میشد، من بلافاصله دستور شروع فیلمبرداری رو میدادم و کینسکی چنان اکتی از خود نشان میداد که بازیگر دیگری قادر به انجام آن نبود."
#اختصاصی_فیلمبازان | #دانستنی
🎈@FilmBazan | #ببینید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 #تکنیک_های_سینمایی:
در این ویدیو شخص آلفرد هیچکاک در برنامه تلسکوپ شبکهی CBC، «اثر کولشوف» را در طی فیلم سازی و تدوین، برای ما با مثال توضیح میدهد.
اثر کولشف نظریه ایست که در مونتاژ فیلم توسط لف کولشوف که یک فیلم ساز اتحاد جماهیر شوروی بود، در بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۰ بیان شد.
این اثر که در واقع پدیدهای ذهنی است بیان میکند که توالی دو تصویر میتواند باعث ایجاد معنا در ذهن تماشاگر شود که اثر آن از یک تصویر ممتد هم بیشتر باشد.
به طور مثال اگر یک چهرهی خنثی پس از یک تصویر غمناک نشان داده شود، به نظر بیننده آن شخص ناراحت است ولی اگر بعد از یکی تصویر شاد، همان چهرهی خنثی را ببینیم، آن فرد خوشحال به نظر میرسد.
(+ زیرنویس فارسی)
🎈@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان
در این ویدیو شخص آلفرد هیچکاک در برنامه تلسکوپ شبکهی CBC، «اثر کولشوف» را در طی فیلم سازی و تدوین، برای ما با مثال توضیح میدهد.
اثر کولشف نظریه ایست که در مونتاژ فیلم توسط لف کولشوف که یک فیلم ساز اتحاد جماهیر شوروی بود، در بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۰ بیان شد.
این اثر که در واقع پدیدهای ذهنی است بیان میکند که توالی دو تصویر میتواند باعث ایجاد معنا در ذهن تماشاگر شود که اثر آن از یک تصویر ممتد هم بیشتر باشد.
به طور مثال اگر یک چهرهی خنثی پس از یک تصویر غمناک نشان داده شود، به نظر بیننده آن شخص ناراحت است ولی اگر بعد از یکی تصویر شاد، همان چهرهی خنثی را ببینیم، آن فرد خوشحال به نظر میرسد.
(+ زیرنویس فارسی)
🎈@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬 برخلاف باور عموم، «متود اکتینگ» مخالفان سرسختی دارد و برای همه قابل احترام نیست.
تصور کنید یک بازیگر متود اکتینگ نقش منفی و شرور فیلم را بازی میکند. او پا را فراتر میگذارد و در تمام روز های فیلمبرداری نقش خود را ترک نمیکند و در آن فرو میرود. مسلماً دستاندرکاران ساخت فیلم و حتی کارگردان و تهیه کننده از سرکشی و بدرفتاری بازیگر، سرخورده و ناراحت میشوند.
متود اکتینگ علاوه بر مشکلاتی که برای اطرافیان ایجاد میکند، برای خود بازیگر نیز دردسر آفرین است و صدمات جبران ناپذیری را میتواند به جسم و روان شخص وارد کند. بسیاری مرگ هیث لجر را ناشی از همین آسیب ها میدانند.
🔼[دان ریکلز عصبانی از روش بازیگری متود اکتینگ رابرت دنیرو در #پشت_صحنه فیلم سینمایی "Casino"]
معروف است که لارنس اولیویر پس از اینکه میفهمد داستین هافمن سه شبانه روز برای سکانسی از فیلم "Marathon Man" نخوابیده، چون کاراکترش در فیلم سه شب نمیخوابیده، به شوخی میگوید:
"چرا به جاش، بازیگری رو امتحان نکردی؟"
❕(پست به دلایلی پاک شده بود که مجددا قرار گرفت.)
🎈@FilmBazan | #ببینید
#اختصاصی_فیلمبازان
تصور کنید یک بازیگر متود اکتینگ نقش منفی و شرور فیلم را بازی میکند. او پا را فراتر میگذارد و در تمام روز های فیلمبرداری نقش خود را ترک نمیکند و در آن فرو میرود. مسلماً دستاندرکاران ساخت فیلم و حتی کارگردان و تهیه کننده از سرکشی و بدرفتاری بازیگر، سرخورده و ناراحت میشوند.
متود اکتینگ علاوه بر مشکلاتی که برای اطرافیان ایجاد میکند، برای خود بازیگر نیز دردسر آفرین است و صدمات جبران ناپذیری را میتواند به جسم و روان شخص وارد کند. بسیاری مرگ هیث لجر را ناشی از همین آسیب ها میدانند.
🔼[دان ریکلز عصبانی از روش بازیگری متود اکتینگ رابرت دنیرو در #پشت_صحنه فیلم سینمایی "Casino"]
معروف است که لارنس اولیویر پس از اینکه میفهمد داستین هافمن سه شبانه روز برای سکانسی از فیلم "Marathon Man" نخوابیده، چون کاراکترش در فیلم سه شب نمیخوابیده، به شوخی میگوید:
"چرا به جاش، بازیگری رو امتحان نکردی؟"
❕(پست به دلایلی پاک شده بود که مجددا قرار گرفت.)
🎈@FilmBazan | #ببینید
#اختصاصی_فیلمبازان
Forwarded from اتچ بات
جاستین ترو: حتی خود دیوید لینچ هم نمیدونست چه اتفاقی سر صحنه فیلم "Mulholland Drive" داره میوفته!
جاستین ترو که در فیلم های مالهالند درایو و Inland Empire دیوید لینچ بازی کرده، اخیراً با وبسایت ایندیوایر مصاحبهی جالبی داشته:
"دیوید لینچ یه آدم کاملا گوشه گیره چون اون اصلا جواب سوالاتت رو نمیده. روزای اول فیلم مالهالند درایو یه میلیون سوال داشتم که من چرا اونجام؟ کابوی کیه؟ چه اتفاقی داره میوفته؟ ما تو چه واقعیتی به سر میبریم؟
همون روز اول دیوید گفت که همه از صحنه برن بیرون و من و اون موندیم. من رفتم داخل و شروع کردم به سوال پرسیدم و وقتی سوالام تموم شد، اون گفت میدونی رفیق، من چیزی نمیدونم، بیا بفهمیم. با اون بودن مثل آسانسوریه که تو ابرا داره میره بالا. تو نمیدونی که اون آسانسور آخر کجا توقف میکنه.
آدمایی که دیوید لینچ برای فیلمش جمع میکنه فوقالعادهان. با لورا درن سر صحنه خیلی میخندیدیم. بعد تو میری به مراسم اکران فیلم و انگار جلوی مغزت یک دیوار کشیدن. من (موقع فیلمبرداری) اصلا فکرشو نمیکردم که اون صحنه قراره اینطوری باشه.
این به این دلیله که وقتی دیوید لینچ میره داخل استودیو و فیلم رو تدوین میکنه، کات و تنظیم میکنه و صدا روش میذاره، با اون چیزی که وقتی سر صحنه وایسادی، کاملا تجربهی متفاوتی میشه."
🎈@FilmBazan | #اخبار #نقل_قول #اختصاصی_فیلمبازان #مصاحبه
جاستین ترو که در فیلم های مالهالند درایو و Inland Empire دیوید لینچ بازی کرده، اخیراً با وبسایت ایندیوایر مصاحبهی جالبی داشته:
"دیوید لینچ یه آدم کاملا گوشه گیره چون اون اصلا جواب سوالاتت رو نمیده. روزای اول فیلم مالهالند درایو یه میلیون سوال داشتم که من چرا اونجام؟ کابوی کیه؟ چه اتفاقی داره میوفته؟ ما تو چه واقعیتی به سر میبریم؟
همون روز اول دیوید گفت که همه از صحنه برن بیرون و من و اون موندیم. من رفتم داخل و شروع کردم به سوال پرسیدم و وقتی سوالام تموم شد، اون گفت میدونی رفیق، من چیزی نمیدونم، بیا بفهمیم. با اون بودن مثل آسانسوریه که تو ابرا داره میره بالا. تو نمیدونی که اون آسانسور آخر کجا توقف میکنه.
آدمایی که دیوید لینچ برای فیلمش جمع میکنه فوقالعادهان. با لورا درن سر صحنه خیلی میخندیدیم. بعد تو میری به مراسم اکران فیلم و انگار جلوی مغزت یک دیوار کشیدن. من (موقع فیلمبرداری) اصلا فکرشو نمیکردم که اون صحنه قراره اینطوری باشه.
این به این دلیله که وقتی دیوید لینچ میره داخل استودیو و فیلم رو تدوین میکنه، کات و تنظیم میکنه و صدا روش میذاره، با اون چیزی که وقتی سر صحنه وایسادی، کاملا تجربهی متفاوتی میشه."
🎈@FilmBazan | #اخبار #نقل_قول #اختصاصی_فیلمبازان #مصاحبه
Telegram
attach 📎
🐓 C R Y M A C H O
گریه ماچو
«بازگشت قهرمان»
فیلم گریه ماچو بر اساس رمانی با همین عنوان اثر ریچارد نش آخرین ساخته کلینت ایستوود است. روایت فیلم دربارهی پیرمردی ست که در دوران طلایی ستاره اسب سواری بوده و حالا ماموریتی او به واگذار شده است و او باید پسری (رافو) را از مکزیکو سیتی که در نزد مادر الکلی و تبهکاران مکزیکی خود مانده است، به نزد پدرش به تگزاس بیاورد.
فیلم در ژانر درام و نئو وسترن ساخته شده است. شاید برای برخی ها عنوان «نئو وسترن» تازگی داشته باشد. در این ژانر اثری از خشونت مطلق، دوئل های دو نفره بین قهرمان و ضدقهرمان را نمیبینیم ولی همان برداشت های بلند از دشت های وسیع، نماهای بزرگ از شخصیت ها، رنگ آمیزی قهوه ای و تیره، حرکات دوربین از زوایای پایین به بالا مثل همان نمایی که کابوی پیر (مایک) این بار نه از اسب خود بلکه از اتومبیل خود پیاده می شود را به نمایش گذاشته است.
کابوی پیر فیلم، سفر جادهای خود را بعد از گفتگو آغاز میکند. دیالوگی در میان دو شخصیت گفته میشود و این دیالوگ ادای دینی هست به روزگاران گذشته که قهرمانان اگر هر حرفی میزدند و قولی را میدادند، به راحتی به زیر قول خودشان نمیزدند.
چهره کابوی پیر ما در قاب بندی دقیقاً برای سینما دوستان مخصوصاً آن هایی که به سینمای وسترن علاقه دارند، یادآور چهره قهرمان سه گانه دلار و نابخشوده است. همان گونه خونسرد، نفرت و البته گیرا.
کابوی پیر وارد مکزيکوسیتی میشود بعد از یافتن رافو، با او از تجارب گذشته خود میگوید. زندگی که کم کم به تباهی می رود و مایک دچار یک خستگی مفرط از دوران مدرن شده است.
این بار بر خلاف ژانر وسترن، تماشاگر از گذشته شخصیت اصلی داستان آگاه است و میداند که او چه کسی است. در حین بازگشت قهرمان و پسر در شهری وارد یک رستوران کوچک می شوند و از «بار» هایی که همیشه در فیلم های وسترن شلوغ بود، هیچ اثری نیست.
صحنه آرایی این فیلم با رنگ آمیزی اش یکی از نقاط قوت فیلم است.
قهرمان و پسر کمکم به شهر و زنی که صاحب رستوان است عادت میکنند ولی از آنجایی که مادر، به دنبال پسر می باشد، آن ها باید هر چه زودتر آنجا را ترک کنند.
موسیقی متن به زیبایی با صحنه ها، هارمونیک شده است و مخاطب را جذب خود کرده و با احساسات مخابطش بازی میکند و این یکی دیگر از نقاط مثبت فیلم تلقی میشود.
در صحنه ای که پسر با کابوی پیر نشسته است، پسر از او کلاهش را خواستار می شود ولی اول از دادن آن امتناع میکند و نمای بعدی کلاه را از سر خود برداشته و به پسر میدهد که پسر از گرفتنش امتناع میکند. که می توان تقابل نسل گذشته و آینده را در این نما مشاهده کرد.
تعبیر دیگری که میتوان از خود این نما برداشت، کلاه برداشتن کابوی پیر یعنی پایان دوران طلایی سینمای وسترن هست و شاهدیم که سینمای وسترن به موزه های سینمای سپرده شد.
در سینمای وسترن، قهرمانان همیشه به دنبال نجات یک انسان یا یک شهر بودند ولی این بار نه تنها مایک، به دنبال نجات رافو ۱۳ ساله آمده بلکه در مسیر خود جان حیوانات را هم نجات می دهد و این همان رسالت امروزین یک قهرمان واقعی است.
قهرمان روزگار طلایی وسترن، ایستوود این بار بدون هیچ اسلحهای بازگشته است...
🖋نویسنده | @Mohsen_n1986
📜@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان
#نقد #فیلم_روز
گریه ماچو
«بازگشت قهرمان»
فیلم گریه ماچو بر اساس رمانی با همین عنوان اثر ریچارد نش آخرین ساخته کلینت ایستوود است. روایت فیلم دربارهی پیرمردی ست که در دوران طلایی ستاره اسب سواری بوده و حالا ماموریتی او به واگذار شده است و او باید پسری (رافو) را از مکزیکو سیتی که در نزد مادر الکلی و تبهکاران مکزیکی خود مانده است، به نزد پدرش به تگزاس بیاورد.
فیلم در ژانر درام و نئو وسترن ساخته شده است. شاید برای برخی ها عنوان «نئو وسترن» تازگی داشته باشد. در این ژانر اثری از خشونت مطلق، دوئل های دو نفره بین قهرمان و ضدقهرمان را نمیبینیم ولی همان برداشت های بلند از دشت های وسیع، نماهای بزرگ از شخصیت ها، رنگ آمیزی قهوه ای و تیره، حرکات دوربین از زوایای پایین به بالا مثل همان نمایی که کابوی پیر (مایک) این بار نه از اسب خود بلکه از اتومبیل خود پیاده می شود را به نمایش گذاشته است.
کابوی پیر فیلم، سفر جادهای خود را بعد از گفتگو آغاز میکند. دیالوگی در میان دو شخصیت گفته میشود و این دیالوگ ادای دینی هست به روزگاران گذشته که قهرمانان اگر هر حرفی میزدند و قولی را میدادند، به راحتی به زیر قول خودشان نمیزدند.
چهره کابوی پیر ما در قاب بندی دقیقاً برای سینما دوستان مخصوصاً آن هایی که به سینمای وسترن علاقه دارند، یادآور چهره قهرمان سه گانه دلار و نابخشوده است. همان گونه خونسرد، نفرت و البته گیرا.
کابوی پیر وارد مکزيکوسیتی میشود بعد از یافتن رافو، با او از تجارب گذشته خود میگوید. زندگی که کم کم به تباهی می رود و مایک دچار یک خستگی مفرط از دوران مدرن شده است.
این بار بر خلاف ژانر وسترن، تماشاگر از گذشته شخصیت اصلی داستان آگاه است و میداند که او چه کسی است. در حین بازگشت قهرمان و پسر در شهری وارد یک رستوران کوچک می شوند و از «بار» هایی که همیشه در فیلم های وسترن شلوغ بود، هیچ اثری نیست.
صحنه آرایی این فیلم با رنگ آمیزی اش یکی از نقاط قوت فیلم است.
قهرمان و پسر کمکم به شهر و زنی که صاحب رستوان است عادت میکنند ولی از آنجایی که مادر، به دنبال پسر می باشد، آن ها باید هر چه زودتر آنجا را ترک کنند.
موسیقی متن به زیبایی با صحنه ها، هارمونیک شده است و مخاطب را جذب خود کرده و با احساسات مخابطش بازی میکند و این یکی دیگر از نقاط مثبت فیلم تلقی میشود.
در صحنه ای که پسر با کابوی پیر نشسته است، پسر از او کلاهش را خواستار می شود ولی اول از دادن آن امتناع میکند و نمای بعدی کلاه را از سر خود برداشته و به پسر میدهد که پسر از گرفتنش امتناع میکند. که می توان تقابل نسل گذشته و آینده را در این نما مشاهده کرد.
تعبیر دیگری که میتوان از خود این نما برداشت، کلاه برداشتن کابوی پیر یعنی پایان دوران طلایی سینمای وسترن هست و شاهدیم که سینمای وسترن به موزه های سینمای سپرده شد.
در سینمای وسترن، قهرمانان همیشه به دنبال نجات یک انسان یا یک شهر بودند ولی این بار نه تنها مایک، به دنبال نجات رافو ۱۳ ساله آمده بلکه در مسیر خود جان حیوانات را هم نجات می دهد و این همان رسالت امروزین یک قهرمان واقعی است.
قهرمان روزگار طلایی وسترن، ایستوود این بار بدون هیچ اسلحهای بازگشته است...
🖋نویسنده | @Mohsen_n1986
📜@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان
#نقد #فیلم_روز
#معرفی_کتاب:
«هنر سینما»
حتما علاقهمندان به سینما مخصوصا آن دسته از خوانندگان به مطالعات سینمایی برای یک بار هم که شده نام دیوید بوردول و کریستین تامسون را شنیدهاند.
کتاب هنر سینما نوشته دیوید بوردول و کریستین تامسون برای اولین بار در سال 1377 با ترجمه فتاح محمدی به چاپ رسید و تا الان به چاپ هفدهم رسیده است. بوردول نه تنها به عنوان نویسنده و منتقد سینما در جهان شناختهمی شود، بلکه وی نظریه پرداز سینما هم هست.
یکی از مرجع های بسیار مفید و خواندنی درباره سینما همین کتاب بوردول است. ما در اینجا به صورت خیلی خلاصه و مختصر این کتاب را معرفی میکنیم و امیدواریم که این معرفی کوتاه برایتان مفید واقع گردد.
این کتاب از پنج بخش اصلی تشکیل شده که به شرح ذیل هست :
بخش اول : تولید فیلم
یک/ حرفه تولید فیلم
بخش دوم: فرم فیلم
دو/ اهمیت فیلم
سه/ روایت به مثابه یک سیستم فرمال
چهار/ سیستم های فرمال غیر روایی
بخش سوم فیلم : سبک فیلم
پنج/ نما: میزانسن
شش/ نما: خصوصیات سینما توگرافیک
هفت/ رابطه نما با نما: تدوین
هشت/ صدا در سینما
نه/ سبک به مثابه یک سیستم فرمال
بخش چهارم : نقد تحلیلی فیلم
ده/ نقد فیلم : تحلیل نمونه ها
و بخش پایانی : تاریخ سینما
یازده/ فرم فیلم و تاریخ سینما
که هر کدام از بخش های اشاره شده فصلی را در خود گرد آورده اند.
از مقدمه کتاب :
«کتاب هنر سینما شیوه مشخصی برای مطالعه موضوعات مطرح شده ارائه میدهد. شاید میشد تمامی مکاتب معاصر زیباشناسی فیلم را باری به هر جهت بررسی کرد، ولی این کار از نظر ما مثل این بود که از هر چمن گلی چیده باشیم. در عوض، ما روشی را جستجو کرده ایم که از طریق آن خواننده با یک سلسه مراتب منطقی به جنبه های گوناگون زیباشناسی فیلم رهنمون شود. جان کلام در این روش تاکید بر تمامیت فیلم است.»
چند خط از کتاب را با هم بخوانیم:
"صدای غیر داستانی، صدای غیر داستانی غالباً هیچ رابطه زمانی بجائی با داستان ندارد. وقتی یک موسیقی «تزئینی» روی یک صحنه پر تنش میشنویم، کاملا بی ربط خواهد بود اگر بپرسیم آیا موسیقی در همان زمان نواخته شده است و تصاویر اتفاق افتادهاند، چون این موسیقی هیچ ربطی به فضای داستان ندارد. ولی فیلمساز گاهی ممکن است از نوعی صدای غیر داستانی که رابطه زمانی مشخصی با داستان دارد استفاده کند. به عنوان مثال، صدای اورسن ولز در امبرسونهای باشکوه ،صحبت از رویداد به صورتی میکند که مدت ها پیش در دوره دیگری از تاریخ آمریکا اتفاق افتاده است..."
و یا
«در کدام فیلم، ما انتظار شنیدن صدای انسان را داریم، ولی به جای آن صدای «جیغ» ویلونها را می شنویم؟»
به دوستانی که علاقه دارند بیشتر درباره سینما و فیلم بدانند این کتاب پیشنهاد میشود.
🖋 نویسنده | @Mohsen_n1986
📓@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان #کتاب_سینمایی
«هنر سینما»
از دیوید بوردول و کریستین تامسون
حتما علاقهمندان به سینما مخصوصا آن دسته از خوانندگان به مطالعات سینمایی برای یک بار هم که شده نام دیوید بوردول و کریستین تامسون را شنیدهاند.
کتاب هنر سینما نوشته دیوید بوردول و کریستین تامسون برای اولین بار در سال 1377 با ترجمه فتاح محمدی به چاپ رسید و تا الان به چاپ هفدهم رسیده است. بوردول نه تنها به عنوان نویسنده و منتقد سینما در جهان شناختهمی شود، بلکه وی نظریه پرداز سینما هم هست.
یکی از مرجع های بسیار مفید و خواندنی درباره سینما همین کتاب بوردول است. ما در اینجا به صورت خیلی خلاصه و مختصر این کتاب را معرفی میکنیم و امیدواریم که این معرفی کوتاه برایتان مفید واقع گردد.
این کتاب از پنج بخش اصلی تشکیل شده که به شرح ذیل هست :
بخش اول : تولید فیلم
یک/ حرفه تولید فیلم
بخش دوم: فرم فیلم
دو/ اهمیت فیلم
سه/ روایت به مثابه یک سیستم فرمال
چهار/ سیستم های فرمال غیر روایی
بخش سوم فیلم : سبک فیلم
پنج/ نما: میزانسن
شش/ نما: خصوصیات سینما توگرافیک
هفت/ رابطه نما با نما: تدوین
هشت/ صدا در سینما
نه/ سبک به مثابه یک سیستم فرمال
بخش چهارم : نقد تحلیلی فیلم
ده/ نقد فیلم : تحلیل نمونه ها
و بخش پایانی : تاریخ سینما
یازده/ فرم فیلم و تاریخ سینما
که هر کدام از بخش های اشاره شده فصلی را در خود گرد آورده اند.
از مقدمه کتاب :
«کتاب هنر سینما شیوه مشخصی برای مطالعه موضوعات مطرح شده ارائه میدهد. شاید میشد تمامی مکاتب معاصر زیباشناسی فیلم را باری به هر جهت بررسی کرد، ولی این کار از نظر ما مثل این بود که از هر چمن گلی چیده باشیم. در عوض، ما روشی را جستجو کرده ایم که از طریق آن خواننده با یک سلسه مراتب منطقی به جنبه های گوناگون زیباشناسی فیلم رهنمون شود. جان کلام در این روش تاکید بر تمامیت فیلم است.»
چند خط از کتاب را با هم بخوانیم:
"صدای غیر داستانی، صدای غیر داستانی غالباً هیچ رابطه زمانی بجائی با داستان ندارد. وقتی یک موسیقی «تزئینی» روی یک صحنه پر تنش میشنویم، کاملا بی ربط خواهد بود اگر بپرسیم آیا موسیقی در همان زمان نواخته شده است و تصاویر اتفاق افتادهاند، چون این موسیقی هیچ ربطی به فضای داستان ندارد. ولی فیلمساز گاهی ممکن است از نوعی صدای غیر داستانی که رابطه زمانی مشخصی با داستان دارد استفاده کند. به عنوان مثال، صدای اورسن ولز در امبرسونهای باشکوه ،صحبت از رویداد به صورتی میکند که مدت ها پیش در دوره دیگری از تاریخ آمریکا اتفاق افتاده است..."
و یا
«در کدام فیلم، ما انتظار شنیدن صدای انسان را داریم، ولی به جای آن صدای «جیغ» ویلونها را می شنویم؟»
به دوستانی که علاقه دارند بیشتر درباره سینما و فیلم بدانند این کتاب پیشنهاد میشود.
🖋 نویسنده | @Mohsen_n1986
📓@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان #کتاب_سینمایی
#معرفی_کتاب
✍✍
آناتومی فیلم/ برنارد اف. دیک
ترجمه: حمید احمدی
تعداد صفحات: 612 صفحه
چاپ سوم سال 97
انتشارات ساقی
کتاب « آناتومی فیلم» اثری در حوزه مطالعات و رشته سینماییست که به علاقهمندان این حوزه برای آشنایی با سینما و نقد فیلم، پیشنهاد میشود.
این کتاب تقریبا طی ۲۵ سال به عنوان یک متن آموزشی در دانشگاه ها تدریس شده است.
« هدف اصلی این کتاب تجزیه و تحلیل آثار کلاسیک و مدرن سینمایی از طریق متنی موجز، روشن و خوشایند است تا درک و شناخت انتقادی درست تری از سینما به دانشجویان و علاقهمندان این حوزه عرضه کند. این اثر، فیلم را به عنوان متنی ارائه میکند که آن را باید مثل هر متن دیگری خواند.»
نثر این کتاب قابل فهم و به شدت ساده است تا مخاطب بتواند با این کتاب راحت تر ارتباط برقرار کند.
« برای شناساندن گام به گام و تدریجی سینما به دانشجویان، با مطالب پایهای آغاز کردهام و به تدریج به مباحث پیچیده تری مثل ژانر، فرامتن، نظریه مؤلف، تحلیل فیلم و سرانجام تئوری و نقد فیلم پرداختهام.»
کتاب از ۹ فصل شکل گرفته است که به ترتیب برای آشنایی بیشتر خوانندگان با محتوای کتاب در این معرفی کوتاه ارائه میگردد:
فصل اول: فیلم، سینما یا مووی؛ شناخت رسانه
فصل دوم: گرافیک و صدا
فصل سوم: فیلم، مکان و تصویر
فصل چهارم: گونه های فیلم
فصل پنجم: فرامتن فیلم
فصل ششم: کارگردان فیلم
فصل هفتم: سینما و ادبیات
فصل هشتم: فیلم چیست؟
فصل نهم: نقد فیلم؛ تئوری و عمل
برای آشنایی بیشتر با کتاب چند خط از
صفحه ۱۳۲ کتاب را با هم مطالعه میکنیم:
سکانس را می توان با سکانس خطی، سکانس تداعی کننده و سکانس مونتاژ تعریف کرد. توجه داشته باشید که این گونه سکانسها ناسازگار نیستند و میتوانند کنار هم قرار بگیرند. سکانس های عنوانبندی و پیش از عنوانبندی ممکن است هم خطی باشند (یعنی شروع، میانه و پایانی داشته باشند) و هم به مونتاژی از نماهای مختلف حاصل شوند ( مثل نماهای مختلف از شهر نیویورک که با سکانس عنوان بندی فیلم منهتن 1979 اثر وودی آلن همراه بود.)
و چند خط از صفحه ۳۲۸ کتاب :
«کارگردانان بزرگ مشکلی با مساله نوآوری و ابتکار ندارند، چون خود را بخشی از سنت میدانند. اگرچه آن ها گذشته را محترم میشمارند، اما نه به تقدیس کورکورانهی آن میپردازند و نه بیش از حد به آن تکیه میکنند.»
🖋نویسنده | @Mohsen_n1986
📔@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان #کتاب_سینمایی
✍✍
آناتومی فیلم/ برنارد اف. دیک
ترجمه: حمید احمدی
تعداد صفحات: 612 صفحه
چاپ سوم سال 97
انتشارات ساقی
کتاب « آناتومی فیلم» اثری در حوزه مطالعات و رشته سینماییست که به علاقهمندان این حوزه برای آشنایی با سینما و نقد فیلم، پیشنهاد میشود.
این کتاب تقریبا طی ۲۵ سال به عنوان یک متن آموزشی در دانشگاه ها تدریس شده است.
« هدف اصلی این کتاب تجزیه و تحلیل آثار کلاسیک و مدرن سینمایی از طریق متنی موجز، روشن و خوشایند است تا درک و شناخت انتقادی درست تری از سینما به دانشجویان و علاقهمندان این حوزه عرضه کند. این اثر، فیلم را به عنوان متنی ارائه میکند که آن را باید مثل هر متن دیگری خواند.»
نثر این کتاب قابل فهم و به شدت ساده است تا مخاطب بتواند با این کتاب راحت تر ارتباط برقرار کند.
از مقدمه کتاب:
« برای شناساندن گام به گام و تدریجی سینما به دانشجویان، با مطالب پایهای آغاز کردهام و به تدریج به مباحث پیچیده تری مثل ژانر، فرامتن، نظریه مؤلف، تحلیل فیلم و سرانجام تئوری و نقد فیلم پرداختهام.»
کتاب از ۹ فصل شکل گرفته است که به ترتیب برای آشنایی بیشتر خوانندگان با محتوای کتاب در این معرفی کوتاه ارائه میگردد:
فصل اول: فیلم، سینما یا مووی؛ شناخت رسانه
فصل دوم: گرافیک و صدا
فصل سوم: فیلم، مکان و تصویر
فصل چهارم: گونه های فیلم
فصل پنجم: فرامتن فیلم
فصل ششم: کارگردان فیلم
فصل هفتم: سینما و ادبیات
فصل هشتم: فیلم چیست؟
فصل نهم: نقد فیلم؛ تئوری و عمل
برای آشنایی بیشتر با کتاب چند خط از
صفحه ۱۳۲ کتاب را با هم مطالعه میکنیم:
سکانس را می توان با سکانس خطی، سکانس تداعی کننده و سکانس مونتاژ تعریف کرد. توجه داشته باشید که این گونه سکانسها ناسازگار نیستند و میتوانند کنار هم قرار بگیرند. سکانس های عنوانبندی و پیش از عنوانبندی ممکن است هم خطی باشند (یعنی شروع، میانه و پایانی داشته باشند) و هم به مونتاژی از نماهای مختلف حاصل شوند ( مثل نماهای مختلف از شهر نیویورک که با سکانس عنوان بندی فیلم منهتن 1979 اثر وودی آلن همراه بود.)
و چند خط از صفحه ۳۲۸ کتاب :
«کارگردانان بزرگ مشکلی با مساله نوآوری و ابتکار ندارند، چون خود را بخشی از سنت میدانند. اگرچه آن ها گذشته را محترم میشمارند، اما نه به تقدیس کورکورانهی آن میپردازند و نه بیش از حد به آن تکیه میکنند.»
🖋نویسنده | @Mohsen_n1986
📔@FilmBazan | #اختصاصی_فیلمبازان #کتاب_سینمایی