🔸پانزدهم ژانویه ( 25 دیماه)
روز درخشان ديگري درتاريخ #ايرانيان: احياء #حاكميّت_ملی
پانزدهم ژانويه سال 946 ترسایی (25 ديماه) احمد ديلمی (معزالدوله) بر #بغداد چیره شد، المستكفی بيست و دومين خليفه عباسی را بركنار كرد و با اين کنش حكومت سراسر #ايران بار ديگر در دست #ايرانيان قرارگرفت و از سر گیری حاكميت ملّی كه مردانی چون #ماكان و #مرداويز از #مازندران و ديلمان، #بابك_خرّمدين از #آذربايجان، #سيستانی ها (ايرانيان خاوری كه امروز #افغان خوانده می شوند) ازجمله #صفّاريان، #خراسانی ها به ويژه #سامانيان و ... در راهش تلاش كرده و جان باخته بودند به انجام پيوست. علي، احمد و حسن ديلمي پسران بويه از پيروان و دستياران «مرداويز» قهرمان ملّی ما بودند كه آرزوها و انديشه هاي وی را دنبال كردند. بوئيان «شيعه اثني عشري» را با #ناسيوناليسم_ايرانی درآميختند تا ميهن آنان درجهان اسلامی ماهيتی كاملا یگانه داشته باشد؛ به همان گونه كه آئين #زرتشت بزرگ ستون ناسيوناليسم ايرانی در دوران #ساسانيان بود. احمد از سوی برادر خود علی ديلمی مامور پس گرفتن #خوزستان و تصرف بغداد بود كه به انجام هر دو ماموريت پیروز شد. وی بود که رسمیت عزاداری تاسوعا و عاشورا را اعلام داشت.
تاريخ نگاران اروپايي 15 ژانويه 946 ترسایی ـ فتح پایگاه خليفه عباسي را [پس گرفتن ناحیه ایکه پايتخت امپراتوری باستانی ایران در آنجا قرارداشت] براي ايرانيان روزي بزرگ ثبت تاریخ کرده اند ـ روزی درخشان همانند روزی كه #كوروش بزرگ ايجاد امپراتوری ايران را اعلام داشت و روزی كه #اشكانيان مقدونيهای اشغالگر (جانشينان اسكندر) را به مديترانه ريختند. مقدوني ها «سلوكيه» را در كنار دجله ساخته بودند تا از آنجا بر آسياي باختری حكومت و وارسی كنند كه اشكانيان پس از بيرون راندن آنان از #آسيا، #تيسفون (مداين ـ در 36 كيلومتري جنوب بغداد امروز) را در سوی ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكانی و ساسانی ايران حدود هزار سال از اين شهر بر امپراتوري پهناورشان حكومت كردند و مانع پيشروی #اروپاييان (روميان) در آسيا شدند. هر دو دودمان خطر نزديك بودن به مرز رقيب (امپراتوري باختر = روم ) را تاب آوردند و پايتخت را از تيسفون به يك شهر مركزی جابجا ندادند.
#بغداد در دسامبر سال 1534 از دست ايران خارج شد و موقتا به دست سلطان سليمان امپراتور عثمانی افتاد كه خود را خليفه مسلمين مي خواند و بغداد را براي اثبات ادعاي خود لازم داشت. دولت #صفويه ايران بعدا بغداد را از #عثمانی ها پس گرفت و در آنجا يك پادگان ثابت به وجود آورد و يك یگان نظامی نيرومند مستقر ساخت. جنگ پی در پی ايران و عثمانی بر سر بغداد دو سده به درازا كشيد و در زمان #نادرشاه سازش انجام گرفت؛ ايران از دعاوی خود بر بغداد دست كشيد و عثمانی حکمرانی ايران بر #ايروان (پايتخت كنونی ارمنستان) و همه قفقاز جنوبی را برسميت شناخت.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین

🔥
💎
سوم فروریه:
آغاز تجربه ای نامطلوب برای #ايران، تجربه ای كه به سيه روزی ايران انجاميد
سال ترسایی 1803 آغاز تجربه تازه ای براي ايران بود كه نتايجي بس نا مطلوب براي اين ملت كهن و سده ها يك ابر قدرت توانمند به بار آورده است.
از فوريه اين سال، رقابت قدرتهاي اروپايي بر سر ايران و استفاده از ايران براي رسيدن به آرمانهای استعماری خود در خاور زمين وارد مرحله تازه و شديد خود شد و مقامات دولتی ايران كه با اين بازي نا آشنا، وآگاهي های درست و جامعی از اوضاع جهان و تحولات روز نداشتند و بيشتر وقتشان در حرمسرا و چاپلوسی از يگديكر مي گذشت میهن را قرباني و بازنده دراز مدت آن كردند . اين اصحاب اختيار به دليل اين گرفتاري ها و نيز كوته اندیشه ای ؛ نیز تلاشی براي آشنا شدن با تحولات سياسی روز به عمل نياوردند و سرزمين ايران كوچك و از قافله پيشرفت واپس افتاد و ....
تا اين سال لرد«ولسلي Lord Wellesley» نماينده انگلستان در هند اين سرزمين را به صورت گوشه ثابت امپراتوري در آورده بود. وي كه به عنوان نماينده انگلستان در بنگال وارد هند شده بود با سركوب قدرتهاي محلي هند كه با هم اتحاد ضمني داشتند و اخراج فرانسويان و ساير اروپائيان همه اين سرزمين پهناور را مستعمره انگلستان كرده بود و فرماندار كل و تام الاختيار آن شده بود و در صدد بستن راههاي رخنه غير به هند و مسدود كردن ديوارهاي كوتاه اطراف آن بر آمده بود و ايران را رخنه گاه تشخيص داده بود و به طرح نقشه مداخله پرداخته بود.
ناپلئون دشمن سوگند خورده انگلستان كه اين را مي دانست به فرستادن نماينده پشت نماينده به تهران و دادن هر گونه وعده مساعدت دست زده بود . الكساندر اول تزار تازه روسيه كه به سبب برخورداري ازآموزگاري همچون« لاهارپ » سويسي ، نسبت به پدرش اطلاعات تاريخ ــ جغرافيايي و منطقه اي بيشتري داشت در صدد گسترش قلمرو روسيه در جهات جنوب و شرق برآمده بود و در اجراي اين سياست به ژنرال« سي سيانوف » دستور حركت از تفليس به سوي ارس را داده بود و در اين ميان تهران بي خبر از همه جا ، پیشگاه بازي هاي اين سه قدرت شده بود. نمايندگان اين سه نیرو ، هركدام بر پايه سرچشمه ها دولت پیروی شده و بر پاد دو هماورد ديگر گفته هایی به مقامات تهران مي زدند ؛ به گونه ای كه تهران به تدريج به صورت ابزاری در آمده بود كه هر چند هنگام در دست يكی از نیروهای هاي اروپايی قرار مي گرفت و از آن پس ، #تاريخ ايران عمدتا گزارش همين بازی ها بوده و ....
برای دولت آنهنگام #تهران ( زمان سلطنت فتحعلي شاه و وليعهد نسبتا لايق او عباس ميرزا) خطر روسيه لمس شدنی بود ، زيرا نيروهاي آن دولت به سرعت شهرهای #قفقاز را تصرف می كردند و پيش می آمدند و روشن نبود كه در كجا متوقف شوند .
در اين شرايط عباس ميرزا دست بكار شد ، نيروهاي سي سيانوف را در برخورد نخست شكست داد و بسياری از شهرهای از دست رفته ازآنگونه #ايروان ، #شوشي ، #گنجه و #باكو را پس گرفت كه در اين ميان ژنرال #روس هم در باكو كشته شد .
دست نشانده های انگلستان و فرانسه كه همانند سايه عباس ميرزا را دنبال مي كردند آموخته بودند كه چگونه راه او را به سود سياست خود دگرگون کنند و ديديم كه همين بازی ها ايران را به روز سياه نشاندو ....
سازش #ناپلئون و تزار الكساندر اول در هفتم ژوئيه 1807 در « تيلسيت » و تقسيم #اروپا ميان خود و باز شدن دست روسيه براي جنگ با #عثمانی و ايران و چیره گی آلاسكا مزه تلخ ديپلماسي باختر را به عباس ميرزا چشانيد و تهران با ازاد كردن مستشاران نظامی #فرانسه به فرماندهي ژنرال گاردان عملا در آغوش نیروی سوم يعنی #انگلستان قرار گرفت كه در آرزوی چنين فرصتی بود.

دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
🔥
💎
روز درخشان ديگري درتاريخ #ايرانيان: احياء #حاكميّت_ملی
پانزدهم ژانويه سال ۹۴۶ ترسایی (۲۵ ديماه) احمد ديلمی (معزالدوله) بر #بغداد چیره شد، المستكفی بيست و دومين خليفه عباسی را بركنار كرد و با اين کنش حكومت سراسر #ايران بار ديگر در دست #ايرانيان قرارگرفت و از سر گیری حاكميت ملّی كه مردانی چون #ماكان و #مرداويز از #مازندران و ديلمان، #بابك_خرّمدين از #آذربايجان، #سيستانی ها (ايرانيان خاوری كه امروز #افغان خوانده می شوند) ازجمله #صفّاريان، #خراسانی ها به ويژه #سامانيان و ... در راهش تلاش كرده و جان باخته بودند به انجام پيوست. علي، احمد و حسن ديلمي پسران بويه از پيروان و دستياران «مرداويز» قهرمان ملّی ما بودند كه آرزوها و انديشه هاي وی را دنبال كردند. بوئيان «شيعه اثني عشري» را با #ناسيوناليسم_ايرانی درآميختند تا ميهن آنان درجهان اسلامی ماهيتی كاملا یگانه داشته باشد؛ به همان گونه كه آئين #زرتشت بزرگ ستون ناسيوناليسم ايرانی در دوران #ساسانيان بود. احمد از سوی برادر خود علی ديلمی مامور پس گرفتن #خوزستان و تصرف بغداد بود كه به انجام هر دو ماموريت پیروز شد. وی بود که رسمیت عزاداری تاسوعا و عاشورا را اعلام داشت.
تاريخ نگاران اروپايي ۱۵ ژانويه ۹۴۶ ترسایی ـ فتح پایگاه خليفه عباسي را [پس گرفتن ناحیه ایکه پايتخت امپراتوری باستانی ایران در آنجا قرارداشت] براي ايرانيان روزي بزرگ ثبت تاریخ کرده اند ـ روزی درخشان همانند روزی كه #كوروش بزرگ ايجاد امپراتوری ايران را اعلام داشت و روزی كه #اشكانيان مقدونيهای اشغالگر (جانشينان اسكندر) را به مديترانه ريختند. مقدوني ها «سلوكيه» را در كنار دجله ساخته بودند تا از آنجا بر آسياي باختری حكومت و وارسی كنند كه اشكانيان پس از بيرون راندن آنان از #آسيا، #تيسفون (مداين ـ در ۳۶ كيلومتري جنوب بغداد امروز) را در سوی ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكانی و ساسانی ايران حدود هزار سال از اين شهر بر امپراتوري پهناورشان حكومت كردند و مانع پيشروی #اروپاييان (روميان) در آسيا شدند. هر دو دودمان خطر نزديك بودن به مرز رقيب (امپراتوري باختر = روم ) را تاب آوردند و پايتخت را از تيسفون به يك شهر مركزی جابجا ندادند.
#بغداد در دسامبر سال ۱۵۳۴ از دست ايران خارج شد و موقتا به دست سلطان سليمان امپراتور عثمانی افتاد كه خود را خليفه مسلمين مي خواند و بغداد را براي اثبات ادعاي خود لازم داشت. دولت #صفويه ايران بعدا بغداد را از #عثمانی ها پس گرفت و در آنجا يك پادگان ثابت به وجود آورد و يك یگان نظامی نيرومند مستقر ساخت. جنگ پی در پی ايران و عثمانی بر سر بغداد دو سده به درازا كشيد و در زمان #نادرشاه سازش انجام گرفت؛ ايران از کشمکش های خود بر بغداد دست كشيد و عثمانی حکمرانی ايران بر #ايروان (پايتخت كنونی ارمنستان) و همه قفقاز جنوبی را برسميت شناخت.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
سوم فروریه:
آغاز تجربه ای نامطلوب برای #ايران، تجربه ای كه به سيه روزی ايران انجاميد
سال ترسایی 1803 آغاز تجربه تازه ای براي ايران بود كه نتايجي بس نا مطلوب براي اين ملت كهن و سده ها يك ابر قدرت توانمند به بار آورده است.
از فوريه اين سال، رقابت قدرتهاي اروپايي بر سر ايران و استفاده از ايران براي رسيدن به آرمانهای استعماری خود در خاور زمين وارد مرحله تازه و شديد خود شد و مقامات دولتی ايران كه با اين بازي نا آشنا، وآگاهي های درست و جامعی از اوضاع جهان و دگرگونی های روز نداشتند و بيشتر زمانشان در حرمسرا و چاپلوسی از يگديكر مي گذشت میهن را قرباني و بازنده دراز مدت آن كردند . اين اصحاب اختيار به دليل اين گرفتاري ها و نيز كوته اندیشه ای ؛ نیز تلاشی براي آشنا شدن با دگرگونی های سياسی روز به عمل نياوردند و سرزمين ايران كوچك و از قافله پيشرفت واپس افتاد و ....
تا اين سال لرد«ولسلي Lord Wellesley» نماينده انگلستان در هند اين سرزمين را به صورت گوشه ثابت امپراتوري در آورده بود. وي كه به عنوان نماينده انگلستان در بنگال وارد هند شده بود با سركوب قدرتهاي محلي هند كه با هم اتحاد ضمني داشتند و اخراج فرانسويان و ساير اروپائيان همه اين سرزمين پهناور را مستعمره انگلستان كرده بود و فرماندار كل و تام الاختيار آن شده بود و در صدد بستن راههاي رخنه غير به هند و مسدود كردن ديوارهاي كوتاه اطراف آن بر آمده بود و ايران را رخنه گاه تشخيص داده بود و به طرح نقشه مداخله پرداخته بود.
ناپلئون دشمن سوگند خورده انگلستان كه اين را مي دانست به فرستادن نماينده پشت نماينده به تهران و دادن هر گونه وعده مساعدت دست زده بود . الكساندر اول تزار تازه روسيه كه به سبب برخورداري ازآموزگاري همچون« لاهارپ » سويسي ، نسبت به پدرش اطلاعات تاريخ ــ جغرافيايي و منطقه اي بيشتري داشت در صدد گسترش قلمرو روسيه در جهات جنوب و شرق برآمده بود و در اجراي اين سياست به ژنرال« سي سيانوف » دستور حركت از تفليس به سوي ارس را داده بود و در اين ميان تهران بي خبر از همه جا ، پیشگاه بازي هاي اين سه قدرت شده بود. نمايندگان اين سه نیرو ، هركدام بر پايه سرچشمه ها دولت پیروی شده و بر پاد دو هماورد ديگر گفته هایی به مقامات تهران مي زدند ؛ به گونه ای كه تهران به تدريج به صورت ابزاری در آمده بود كه هر چند هنگام در دست يكی از نیروهای هاي اروپايی قرار مي گرفت و از آن پس ، #تاريخ ايران عمدتا گزارش همين بازی ها بوده و ....
برای دولت آنهنگام #تهران ( زمان سلطنت فتحعلي شاه و وليعهد نسبتا لايق او عباس ميرزا) خطر روسيه لمس شدنی بود ، زيرا نيروهاي آن دولت به سرعت شهرهای #قفقاز را تصرف می كردند و پيش می آمدند و روشن نبود كه در كجا متوقف شوند .
در اين شرايط عباس ميرزا دست بكار شد ، نيروهاي سي سيانوف را در برخورد نخست شكست داد و بسياری از شهرهای از دست رفته ازآنگونه #ايروان ، #شوشي ، #گنجه و #باكو را پس گرفت كه در اين ميان ژنرال #روس هم در باكو كشته شد .
دست نشانده های انگلستان و فرانسه كه همانند سايه عباس ميرزا را دنبال مي كردند آموخته بودند كه چگونه راه او را به سود سياست خود دگرگون کنند و ديديم كه همين بازی ها ايران را به روز سياه نشاندو ....
سازش #ناپلئون و تزار الكساندر اول در هفتم ژوئيه 1807 در « تيلسيت » و تقسيم #اروپا ميان خود و باز شدن دست روسيه براي جنگ با #عثمانی و ايران و چیره گی آلاسكا مزه تلخ ديپلماسي باختر را به عباس ميرزا چشانيد و تهران با ازاد كردن مستشاران نظامی #فرانسه به فرماندهي ژنرال گاردان عملا در آغوش نیروی سوم يعنی #انگلستان قرار گرفت كه در آرزوی چنين فرصتی بود.

دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
🔥
💎