آقای عنایتی از متخصصین #ارتباط_بدون_خشونت در مورد این پست برامون چنین نوشتند:

متأسفانه ، این تکنیک ساندویچی کمی منو گیج می کنه و چون تمجیدات و انتقاداتی که می کنیم ، منشاء افکار و قضاوت های ماست و گاهی برچسب هایی ست که امکان جدا کردنِ ما از دیگران را سبب می شود و مثلا وقتی میگیم .... #خیلی_مهربونی ! ، همانقدر امکان دور شدن را داریم که میگیم #خیلی_تذکر_میدی !
و شاید در ارتباطات مون از آنچه #مشاهده می کنیم و #احساس می کنیم و احتمالا #نیازی که داریم ، بگیم ؛ بهتر شنیده شیم و اثر بخش تر باشه ، و به #زبان_زندگی_نزدیک تر 🌻

__________________
آقای عباسی نوشتند:
سلام.

باید بین "قضاوت" و "اظهارنظر واقعی و بدون غرض" تفاوت قائل شد.
_________________
خانم برادران چنین نوشتند:

من فکر می کنم آدم نظرشو بگه و بگه که شما انگار این طور فکر نمی کنید
چون معیارِ خوب یا بد بودن در خیلی مواقع دیدِ شخص است نه حقیقتِ مطلق!

مثلا راجبِ سوپ...
سلیقه است:
من سوپ کم نمک رو بیشتر ترجیح میدم ولی انگار شما این طور نیستین!

یا راجبِ نمره می توان فقط سوال کرد:
آیا ازین درس خوشت نمیاد که نمره ات کم شده؟

علتِ بسیاری از بدی های ما, صرفا سلیقه و یا بی میلیِ ماست نه اینکه واقعا خصلتی مزموم باشد
پس قضاوتِ کسی با لحنِ بد دانستنِ آن قابلِ قبول نیست

حتی اگر ویژگیِ منفی اخلاقی هم داشته باشیم... با پشتیبانی و مهربانی قابلِ برطرف است نه صرفا با واضح کردنش توسط دیگری...
___________________
شما چه فکر می کنید؟

جناب آقای عنایتی چنین نوشتند:

جناب ملکیان عزیز ،

وقتی بازخوردمو در ارتباط با #تکنیک_ساندویچی در کانال تون دیدم ، خیلی خوشحال و قدردان شدم ،
خوشحال ، از فرصتی که برای نظرات متفاوت قائل میشین که رسالتِ عدالت درحق انتخابِ درک و دریافت را برای اعضای کانال تون لحاظ می کنه و قدردانم برای توجه تون به #زبان_زندگی 🌻
اما کلمهٔ #متخصص_زبان_زندگی را که با نظر لطف تون به من منتسب کردین ! خود از قضاوت هایی محسوب می شود که در #زبان_زندگی nvc از عوامل بازدارندهٔ #ارتباط_محبت_آمیزه !
مثل اینکه بگوییم فردی #متخصص_مهربانی است !
و این خود از جدا کننده هاییست که مارا در ارتباطات مون بیگانه می سازد ،
و معمولا ماجراهای ناخوشایند روزگار ( #خشونت ) به همین ترتیب و با نظر تمجید و تلطیف آغاز و توسعه پیدا می کند .
و ازاینکه این مطلب را باشتراک میزارین بسیار سپاسگزارم 🌻

‍ ‍ ‍ 🌻آشنایی با #احساس_ها و ابراز آن به کمک nvc به ما کمک می کند تا دقیق تر در مورد درون خویش بدانیم و در پی علت آن برآییم ؛ مثل ماشین های جدید که با صفحه آمپر متنوع خود به ما کمک می کنند تا بدانیم برای ادامه راه چه اقدامی لازم است انجام دهیم.

فقط ابراز کردن این که حالم «خوب یا بد » است کافی نیست؛ مثل ماشین های قدیمی که فقط آمپر بنزین و سرعت داشتند و از اشکالات روغن و دیسک صفحه و اگزوز و ... بی خبر می ماندیم.

#زبان_زندگی
#احساس_ها
@nvcir
🆔 @SayehSokhan

با سپاس از خانم آهنگری عزیز که این مطلبشون رو برامون فرستادند:

وقتی می گم کمرم درد می کنه، آدم ها شروع می کنن به پیشنهاد راه حل های مختلف ... نیاز به هیچ کدام از راه حل های پیشنهادی شون ندارم.

امروز توی کتاب فروشی یک کتاب در مورد علت های ذهنی و روحی کمردرد دیدم، فقط کافی بود کتاب را ورق بزنم تا همه چیز یادم بیاد؛ اینکه بعد از کدوم اتفاق وحشتناک کمر دردم شروع شد.
من دردی دارم که نمی تونم به هیچ کس بگم: کمرم شکسته، یه زخم عمیق که تا ابد جاش روی قلب و روحم می مونه.
برای همین کمر دردم رو دوست دارم، چون درد به اون بزرگی رو که تا عمق روحم رو شکافته نمی تونم به زبون بیارم، اما کمردردی رو که بازتاب همون درد روحی هست می تونم به راحتی به همه بگم.
آدما که این چیزها رو نمی فهمن، فقط شروع می کنن تند و تند راه حل می گن: واسه کمرت برو دکتر سنتی، دارو گیاهی بخور، ورزش کن، وزن کم کن، این کار رو بکن، اون کار رو بکن ...
چه جوری می تونم بهشون بگم کمرم شکسته دیگه خوب نمی شه، مثل دلم که شکسته.
تازه این حرف ها رو هم بگم باز شروع می کنن راه حل دادن: خب ببخش، فراموش کن، دنیا ارزش نداره و ...
نمی دونن، حالمو نمی فهمن ...
مثل اینکه یه آدمی دستش قطع شده باشه و بهش بگن پماد بمال دستت دربیاد، دارو گیاهی بخور، یه دکتر سنتی خوب هست، ورزش کن دستت درمیاد.

کاش آدم ها بفهمن وقتی ما درد داریم راه حل لازم نداریم، نوازش لازم داریم، محبت و همدلی نیاز داریم.

✍️ دینا آهنگری

#ارتباط_موثر ، #همدلی به جای #راه_حل، #درد #نیاز #زبان_زندگی

🆔 @SayehSokhan