آموزشکده توانا
56.1K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهناز اکملی، مادر مصطفی و مریم کریم‌بیگی، در این ویدیوی کوتاه می‌گوید که از زمانی که مصطفی را به قتل رساندند صدای دادخواهی او بلند شده است و امروز دخترش را هم به خاطر دادخواهی بازداشت کرده‌اند اما این کار صدای آن‌ها را خاموش نخواهد کرد.

او همچنین اطلاع می‌دهد که مریم کریم‌بیگی اعلام کرده که از زمان بازداشت دست به اعتصاب غذا زده است و جز آب، چیزی نمی‌خورد.
مریم کریم‌بیگی امروز در تماس تلفنی به مادرش اطلاع داد که به زندان اوین و بند ۳۰۹ منتقل شده است.

دادخواهی امروز حلقه وصل ایرانیان است. بر ماست که از خانواده.های دادخواه حمایت کنیم. به نظر شما چگونه می‌توان به شهناز اکملی و مریم کریم‌بیگی یاری رساند؟

#شهناز_اکملی #مریم_کریم_بیگی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جای خالی مریم...

۲۴ خرداد ۱۴۰۱ ماموران جمهوری اسلامی با یورش به خانه مریم کریم‌بیگی، خواهر مصطفی کریم‌بیگی از جان‌باختگان اعتراضات سال ۸۸، ضمن تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی، او را بازداشت کردند. مریم طی تماسی از زندان اعلام کرد که دست به اعتصاب غذا زده است.


طرح از رضا عقیلی
@rezacartoon

https://tavaana.org/fa/Mariam_Karimbeigi

#کارتون #مریم_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #مصطفی_کریم_بیگی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیایید ما هم صدایشان باشیم

دل نوشته‌ای از زندان قرچک برای شهناز اکملی: پاره‌ای از دل غمدیده در سوگ پسر کشته شده‌اش و پاره دیگر قلبش در هجر دختر در بند کشیده‌اش.

این رسم حاکمیت استبداد است، از زمان بازداشت مریم عزیزم، دردی بر جانم نشسته است یادآور روزهای تلخ، نمی‌توانم اشک‌ها و ضجه‌های مادر سعید زینالی را فراموش کنم وقتی که وجودش ماه‌ها در زندان مچاله شده بود، گوش‌هایش از یک سو دنبال صدای الناز بود از سوی دیگر مشامش بوی سعید را می‌جست،
مادر رامین حسین‌پناهی، از یک سو لالایی کردستان را برای فرزند اعدامی‌اش می‌خواند و سوی دیگر سرود آزادی برای فرزند دربندش،
مادر ستار بهشتی، هم نام ستار را فریاد می‌کشید و هم چشمانش به دنبال سحر می‌دوید.

مادر پویا بختیاری که رخت سیاه چهلم پسرش بر تن داشت در کنج سلول مونا را به آغوش می‌کشید، فرزانه انصاری‌فرد که بر سر مزار برادر می‌گریید حکم زندان خود پدر و برادر را به جان می‌خرید.

این قصه از دهه ۶۰ آغاز شده است مادر محسنی که داغ سه جوان خوش قامتش را می‌کشید فاطمه ۱۳ ساله را در زندان لاجوردی به زیر بال و پر می‌گرفت و نوه‌هایش را پناه می‌داد،
مادر لطفی، مادر بهکیش و مادر معینی داغ بر داغ و زخم بر زخمشان می‌نشاند.
شهناز عزیزم، اکنون مریم در همان سلولی نشسته که سال‌ها پیش تو در ‌پی دادخواهی پسرت نشستی. می‌دانم چه رنجی بر جان خسته‌ات چنبره زده اما صدای رسای دادخواهی مادرانه‌ات، تداوم ایستادگی و مقاومت توست و راهی است برای تحقق عدالت له شده، در زیر چکمه‌های بی رحم استبداد.

«جنبش دادخواهی مادران سرزمینمان پویاست بیایید ما هم صدایشان باشیم.»

نرگس محمدی زندان قرچک

- لازم به ذکر است شهناز اکملی دیروز با مریم کریم‌بیگی ملاقات داشته، مریم بعد از ۱۰ روز اعتصاب غذا به لحاظ جسمی بسیار ضعیف و لاغر شده بود. و برای مادرش تعریف کرد که یک بار در حین بازجویی، یک بار در حضور بازپرس و بار دیگر در راهرو بازداشتگاه از حال رفته و زمین خورده بود. گفت دو روز پیش وثیقه‌اش را از ۲۰۰ میلیون به ۸۰۰ میلیون تومان تبدیل کرده‌اند، اما هنوز هیچ ابلاغ قانونی به خانواده‌اش برای تودیع وثیقه صورت نگرفته است.

#ما_هم_دادخواهیم #مریم_کریم‌بیگی #مصطفی_کریم‌بیگی #اعتصاب_غذا #نرگس_محمدی #شهناز_اکملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

مریم کریم‌بیگی، خواهر زنده‌یاد مصطفی کریم‌بیگی از کشته‌شده‌گان عاشورای سال هشتاد‌وهشت به سه سال و هفت ماه حبس محکوم‌شد.

شهناز اکملی، مادر او در صفحه اینستاگرامش با اعلام این خبر نوشت؛
حکم مریم صادر و ابلاغ شد. دخترم به سه سال و هفت ماه زندان محکوم شده‌است. این حکم از بابت اتهام اجتماع و تبانی میباشد که مصداق آن دیدار با خواننده‌ی مورد علاقه‌اش ابی بوده است.
از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام نیز به یکسال و بابت نگهداری سه شیشه آبجوی دست‌ساز به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و جریمه نقدی محکوم شده است.
البته مقدار حبس اجرایی همان سه سال و هفت ماه است.


#یاری_حقوقی_توانا #مریم_کریم_بیگی #ابی #مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #زندانیان_سیاسی #به_جرم_دادخواهی


@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریم‌بیگی، در سیزدهمین سالگرد جان‌باختن فرزندش، با انتشار پیامی از طرف خانواده‌اش از همه خواست که صدای زندانیان خیزش انقلابی باشند. او در توییتر نوشت:
«امروز سیزدهمین سالگرد مصطفای ماست، هر سال قرار ما مزار مصطفی بود و مراسم و سرود و آغوش مادران و پدران داغدار، حقاً هم آرام می‌گرفتیم از این حضور دوستان و عزیزانمان.
امسال اما ترجیحمان این بود که اگر کسی می‌تواند جایی برود به مزار کشته‌شدگان این ماه‌های اخیر برود، امسال بیشتر از آنکه بخواهیم صدای مصطفایمان که حالا سیزده سال است زیرخاک آرمیده باشیم مایلیم تا صدای فرزندانمان که در زندان با احکام سنگین و اعدام مواجه هستند باشیم و از شما میخواهیم تا حمایت‌هایتان را از پاره‌های تن ما که در زندانند دریغ نکنید.
خانواده مصطفی کریم‌بیگی
۶ دی ماه ۱۴۰۱»

- لازم به ذکر است، طی ۱۳ سال گذشته، این مادر دادخواه هرگز پرچم دادخواهی را پایین نگذاشت و الگوی بسیاری از مادران دیگر شد. او چندین بار بازداشت شد، به زندان رفت، تهدید شد، و اخیرا پس از مدت‌ها آزار و تهدید و ارعاب، دخترش را بازداشت و به حبس محکوم کردند.

#مصطفی_کریم_بیگی #مریم_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #دادخواهی #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خانم شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریم‌بیگی، متنی به یاد فرزندش نوشت که در عاشورای ۸۸ توسط جمهوری اسلامی کشته شد. عاشورای هر سال برای مامان شهناز، یادآور آن واقعه تلخ است.

«امسال عاشورا هوایش مثل چهارده سال پیش سرد نیست، اتفاقا گرم‌ترین روزهای سال است، اما من همچنان با صدای نوحه‌ها و یاداوری عاشورای چهارده‌سال پیش لرز خفیفی بر تمام بدنم می‌نشیند، دقت که می‌کنم حتی کمی هم سردم است، انگار در سرمای سردخانه‌ای که جسد بی‌جانت را دیدم مانده‌ام، صداها مرا رها نمی‌کنند پرتابم می‌کنند به آن سال سیاه، هر صدایی انگار با شکل عجیبی دور سرم میچرخد و دستم را میکشد تا به سمت خیابانی ببرد که جانت را گرفتند. این روزها حالم مثل روز اول است و انگار که هنوز مرهمی نیست بر زخم دلم، مصطفی جانم امسال هم لحظه‌ای نبود که به یادت نباشم.

‏قربان چشمان سیاه و خونین‌ات بروم
مراقب همه‌ی ما باش
مادرت شهناز»

shahnaz.akmali

#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #علیه_فراموشی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر ‏جاویدنام مصطفی کریم‌بیگی، از جان‌باختگان اعتراضات عاشورای ۸۸ و محمد کریم بیگی پدر مصطفی، در متنی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردند، بر تداوم دادخواهی تاکید کرده‌اند:

«مصطفی، پسرم، ۱۴ سال است که جانمان در حسرت در آغوش گرفتنت می‌سوزد. هر سال ششم دی‌ماه برای ما سردترین و تاریک‌ترین روز سال است. با دلهره از خواب می‌پرم. از همان شروع صبح، خاطرات هولناک آن روز، دلشوره و اضطراب را به جان خودم و دیگر اعضای خانواده‌‌مان می‌ریزد.

تو را تصور می‌کنم که لبخند می‌زنی و چهره‌ام در اشک دفن می‌شود. گریه امانم نمی‌دهد. حوالی ظهر که می‌شود قلبمان از جا در می‌آید، تکه‌تکه می‌شود، خرد می‌شود و به زمین می‌ریزد. غروب که می‌‌شود از تمام حروف اسمت خون می‌چکد.

پسرم، زخم عمیقی که از ۱۴ سال پیش با خود داریم، مثل روز اول تازه است. غم کشته شدن تو ذره‌ای التیام پیدا نکرده است.

مصطفی، پسرم، تا جان در بدن دارم دادخواه خون تو هستم. پسرکم، پسر عزیز جوان ۲۶ ساله من، اگر بودی امروز تازه ۴۰ ساله می‌شدی.

امید به عدالت و دادخواهی تنها چیزی است که ما را در این برزخ خون‌‌آلود بعد از قتل تو سرپا نگه داشته است.

مصطفی، پسرم، دادخواهی متوقف نمی‌شود، دادخواهی نه جرم، بلکه خود دادی است بر بیداد. حالا دیگر صدای دادخواهی از هر سوی ایران به گوش می‌رسد. پسرم، مصطفی، تا زنده‌ام، دادخواهت می‌مانم‌.

از طرف پدر و مادر دادخواهت»


shahnaz.akmali
mohamad_karimbeigi

#شهناز_اکملی #مصطفی_کریم_بیگی #عاشورای۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز ششم دی ماه، پانزدهمین سالگرد عاشورای خونین ۸۸ است. سالگرد جان‌باختن جوانانی همچون جاویدنام مصطفی کریم‌بیگی...
خانواده مصطفی و تعدادی از فعالان مدنی، بر سر مزار او گرد هم آمدند و یادش را گرامی داشتند.

شهناز اکملی، مادر دادخواه مصطفی، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:

«به یاد پسرم مصطفی که دلیر و شجاع و حق‌طلب بود، به یاد او که ششم دی ماه ۸۸ از خانه رفت و هرگز برنگشت، به یاد او که مشت گره شده‌اش قرار است بنیاد ظلم را در هم شکند.
مصطفای عزیزم امروز پانزدهمین سالی‌ست که از خانه رفتی و در جواب خواسته‌ی پدرت که خانه ماندن و مراقبت از جانت بود گفته بودی « حالا وقتش است که برویم » و من حالا بعد از پانزده سال میفهمم این جمله چه معنی بزرگی داشته، حالا که همه منتظر یک اتفاق بزرگیم و هیچ چیز برایمان دور از ذهن و دست نیافتنی نیست، حالا که آن رویای بزرگ مانند خورشیدی در آسمان وطن میدرخشد، عزیز دل مادر حالا دیگر روزهای خوب خواهند آمد و نذر من برای آمدن آن روزهای خوب کاشتن زیباترین درخت جهان کنار مزارت است و ترمیم مزار شکسته‌ات که تا روزی که بساط ظلم در هم نشکسته باشد قرار است بماند تا آیینه‌ی ظلم ظالمان باشد، پسر شجاع من کمی دیگر صبر کن که خون به ناحق ریخته‌ات شاید کمی دیر، اما سخت‌ترین ستون‌های ظلم را هم به لرزه دراورده.»


#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #عاشورای۸۸ #علیه_فراموشی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech