This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سالگرد جانباختن جاویدنام بکتاش آبتین است. شاعر، فیلمساز و نویسنده عضو کانون نویسندگان که در زندان جمهوری اسلامی بود که به کرونا مبتلا شد و اجازه درمان به او داده نشد تا اینکه در ۱۸ دی ماه ۱۴۰۰ جان سپرد.
«فضیلت پایمردی و ایستادگی، این حلقه مفقوده جامعه امروز ماست، بدین ترتیب دوست دارم که در جوانی، با اقتدار، جان شیرینم را فدا کنم برای آزادی»
این سخنان بکتاش آبتین است که در سال ۱۴۰۰ با پایمردی جان جوان و شیرینش را فدای آزادی کرد.
این ویدئو طولانیتر است. در بخشی که منتشر نکردیم شرح میدهد که همه دوستانش به او گفتند که تو در بیرون از زندان موثرتری، ترتیبش را میدهیم که بروی خارج از ایران، مدتی میگذرد و ورق برمیگردد، همه جوره هم امکانش فراهم بود که بکتاش از ایران خارج بشود، اما او میگوید به خاطر جان بخشیدن به یک «فضیلت» ایستاده است. فضیلتی که در حال کمرنگشدن است.
فضیلت پایمردی و ایستادگی تا پای جان.
ما یک بار و مدت محدودی زندگی میکنیم. اینکه برای «آزادی» حاضر باشیم تا پای جان ایستادگی کنیم.، ارزش بزرگی است.
اما، این جانفشانی آبتین و آبتینها پیامی برای همه ما دارد، که بایستیم و ادامه دهیم و نگذاریم این جانفشانی بیثمر بماند. ثمره این جانفشانی در آزادی جامعه از قید و بند استبداد متبلور میشود.
پیشتر در سال ۱۴۰۰ در کلاب هاوس برنامههای درباره بکتاش آبتین با حضور آرش صادقی، مدافع حقوق بشر، و امیرسالار داودی، وکیل و مدافع حقوق بشر، و جمعی از کنشگران برگزار کردیم..
فایل کامل برنامه را در یوتیوب بشنوید:
https://youtu.be/o15NnaJWLIg
کاش بکتاش امروز زنده بود و برای شهامت جوانان ایران شعر میسرود....
#بکتاش_آبتین #شهامت #مهسا_امینی #ایستادگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«فضیلت پایمردی و ایستادگی، این حلقه مفقوده جامعه امروز ماست، بدین ترتیب دوست دارم که در جوانی، با اقتدار، جان شیرینم را فدا کنم برای آزادی»
این سخنان بکتاش آبتین است که در سال ۱۴۰۰ با پایمردی جان جوان و شیرینش را فدای آزادی کرد.
این ویدئو طولانیتر است. در بخشی که منتشر نکردیم شرح میدهد که همه دوستانش به او گفتند که تو در بیرون از زندان موثرتری، ترتیبش را میدهیم که بروی خارج از ایران، مدتی میگذرد و ورق برمیگردد، همه جوره هم امکانش فراهم بود که بکتاش از ایران خارج بشود، اما او میگوید به خاطر جان بخشیدن به یک «فضیلت» ایستاده است. فضیلتی که در حال کمرنگشدن است.
فضیلت پایمردی و ایستادگی تا پای جان.
ما یک بار و مدت محدودی زندگی میکنیم. اینکه برای «آزادی» حاضر باشیم تا پای جان ایستادگی کنیم.، ارزش بزرگی است.
اما، این جانفشانی آبتین و آبتینها پیامی برای همه ما دارد، که بایستیم و ادامه دهیم و نگذاریم این جانفشانی بیثمر بماند. ثمره این جانفشانی در آزادی جامعه از قید و بند استبداد متبلور میشود.
پیشتر در سال ۱۴۰۰ در کلاب هاوس برنامههای درباره بکتاش آبتین با حضور آرش صادقی، مدافع حقوق بشر، و امیرسالار داودی، وکیل و مدافع حقوق بشر، و جمعی از کنشگران برگزار کردیم..
فایل کامل برنامه را در یوتیوب بشنوید:
https://youtu.be/o15NnaJWLIg
کاش بکتاش امروز زنده بود و برای شهامت جوانان ایران شعر میسرود....
#بکتاش_آبتین #شهامت #مهسا_امینی #ایستادگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
تنها در دنیای موسیقی نیست که چهرههای جدید با محتواهای خلاقانه تازه ظهور میکنند؛ تنها در دنیای سینما اینطور نیست؛ تنها در قلمرو فناوری نیست که ابتکارهای تازه رخ میدهد. در واقع یک حیات اجتماعی پویا در تمامی شئون خود پویا خواهد بود و محتواهای تازه برای عرضه خواهد داشت.
در کشور ما ایران در دهههای اخیر، حیات دینی حقیقتا پویا بوده و چهرهها و شخصیتهایی ظهور کردهاند که اگر با آنها برخورد سخت نمیشد، قادر به ایجاد تشکل و سازمانهای نو دینی هم بودند.
معاونت «فرق و مذاهب» در وزارت اطلاعات، دهههاست که مسئول مستقیم سرکوب پویاییهای دینی در حیات اجتماعی ایرانیان است. بعضی از این چهرهها یا خیزشهای معنوی کاملا نوظهور بودهاند و خود را ادامه هیچ سنت کهنی معرفی نمیکردهاند. بعضی دیگر، قدیمیترند و محصول تحولات دینی در صدها سال گذشته بودهاند.
از نمونه چهرههای جدید پیمان فتاحی ملقب به ایلیا م. رامالله یا محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه است. از چهرههای کمی قدیمیتر حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله است که در قرن نوزدهم میلادی آیین بهایی را در ایران تاسیس کرد. این آیین به جهت سرکوب شدید در خاستگاه خود، در خارج از ایران گسترش یافت و اکنون در سراسر دنیا پیرو دارد؛ بنا به منابع موجود تعداد پیروان آیین بهایی در سراسر جهان، پنج تا هشت میلیون نفر است. بهاییان هنوز در ایران زندگی میکنند و هر از گاهی اخبار تلخ زندان و شکنجه و مصادره اموال و گاهی حکم اعدام پیروان بهایی به رسانهها مخابره میشود.
نظر به اینکه پژوهش در تکاپوی نوآورانه دینی در میان ایرانیان و گسترش رواداری را بخشی از وظایف خود میدانیم، به سراغ چهرههای جوان و سرزندهای میرویم که با علاقه و بیباکانه رخ نشان میدهند، از گفتوگو استقبال میکنند و از هویت خود میگویند.
یکی از این چهرههای جوان که خود را پژوهشگر تاریخ اندیشه مینامد و هماکنون در تابستان ۱۴۰۳ دانشجوی دکتری رشته تاریخ در دانشگاه کمبریج است ایقان شهیدی، هموطن بهایی و زندانی سیاسی سابق، است. او مهربانانه و با حوصله درخواست ما برای گفتوگو را پذیرفت و چنانچه در ادامه میخوانید، دقیق و مستند، همه آنچه به خاطرش رنج بسیار کشیده بود را با ما در میان گذاشت.
برای مطالعه این مصاحبه به صفحه گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/iqan-shahidi-bahai-faith/
#ایمان_بهایی #آیین_بهایی #نوگرایی_دینی #دین #ادیان_نوظهور #حضرت_بهاءالله #نیایش #انفرادی #ایستادگی #گفتگو
@dialogue1402
در کشور ما ایران در دهههای اخیر، حیات دینی حقیقتا پویا بوده و چهرهها و شخصیتهایی ظهور کردهاند که اگر با آنها برخورد سخت نمیشد، قادر به ایجاد تشکل و سازمانهای نو دینی هم بودند.
معاونت «فرق و مذاهب» در وزارت اطلاعات، دهههاست که مسئول مستقیم سرکوب پویاییهای دینی در حیات اجتماعی ایرانیان است. بعضی از این چهرهها یا خیزشهای معنوی کاملا نوظهور بودهاند و خود را ادامه هیچ سنت کهنی معرفی نمیکردهاند. بعضی دیگر، قدیمیترند و محصول تحولات دینی در صدها سال گذشته بودهاند.
از نمونه چهرههای جدید پیمان فتاحی ملقب به ایلیا م. رامالله یا محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه است. از چهرههای کمی قدیمیتر حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله است که در قرن نوزدهم میلادی آیین بهایی را در ایران تاسیس کرد. این آیین به جهت سرکوب شدید در خاستگاه خود، در خارج از ایران گسترش یافت و اکنون در سراسر دنیا پیرو دارد؛ بنا به منابع موجود تعداد پیروان آیین بهایی در سراسر جهان، پنج تا هشت میلیون نفر است. بهاییان هنوز در ایران زندگی میکنند و هر از گاهی اخبار تلخ زندان و شکنجه و مصادره اموال و گاهی حکم اعدام پیروان بهایی به رسانهها مخابره میشود.
نظر به اینکه پژوهش در تکاپوی نوآورانه دینی در میان ایرانیان و گسترش رواداری را بخشی از وظایف خود میدانیم، به سراغ چهرههای جوان و سرزندهای میرویم که با علاقه و بیباکانه رخ نشان میدهند، از گفتوگو استقبال میکنند و از هویت خود میگویند.
یکی از این چهرههای جوان که خود را پژوهشگر تاریخ اندیشه مینامد و هماکنون در تابستان ۱۴۰۳ دانشجوی دکتری رشته تاریخ در دانشگاه کمبریج است ایقان شهیدی، هموطن بهایی و زندانی سیاسی سابق، است. او مهربانانه و با حوصله درخواست ما برای گفتوگو را پذیرفت و چنانچه در ادامه میخوانید، دقیق و مستند، همه آنچه به خاطرش رنج بسیار کشیده بود را با ما در میان گذاشت.
برای مطالعه این مصاحبه به صفحه گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/iqan-shahidi-bahai-faith/
#ایمان_بهایی #آیین_بهایی #نوگرایی_دینی #دین #ادیان_نوظهور #حضرت_بهاءالله #نیایش #انفرادی #ایستادگی #گفتگو
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرگ جانگداز کیانوش سنجری زخمی ناسور بر قلب جامعهای است که هنوز در بند استبداد و نابرابری اسیر است. او در سکوتِ پرمعنای رفتنش، حقیقتی عریان را پیش چشمانمان گذاشت: حکومتی که نمیتواند صدای آزادگان را تحمل کند، زخمهایی عمیقتر از مرگ بر پیکر جامعه وارد میکند.
کیانوش، فراتر از یک فرد، نماد یک مسیر بود؛ مسیری پر از صداقت، شجاعت و عشقی بیپایان به ایران و آزادی، که در نهایت به بهای جانش تمام شد.
قطعا مسئول جانباختن کیانوش، جمهوری اسلامی است و جز این نیست. حکومتی که او را از ۱۷ سالگیاش آزار داد و بارها و بارها زندانی کرد تا او را خاموش کند. ولی او هیچوقت خاموش نشد و حتی آخرین کنش او فریادی رسا بود، تلنگری بود برای بیداری.
مرگ او تنها یک فاجعه نبود؛ صدایی بود که از میان سکوت برخاست و ما را فراخواند به بیداری، به مبارزه برای عدالت، و به بازپسگیری انسانیت گمشدهمان. او، حتی در تلخترین لحظههای زندگیاش، درس مقاومت را به ما آموخت؛ گویی با آخرین نگاهش فریاد میزد: «برای حقیقت برخیزید، حتی اگر بهایش جان شما باشد.»
کیانوش سنجری دیگر در میان ما نیست، اما یاد او، زندهتر از هر شعاری، تلنگری است برای تغییر. مرگ او آینهای است که واقعیت دردناک جامعهمان را بازتاب میدهد و ما را به پرسش وامیدارد: چه زمانی بر زنجیرهای جهل و بیعدالتی غلبه خواهیم کرد؟
باید کیانوش را نه بهعنوان یک قربانی، بلکه بهعنوان یک مشعلدار یاد کنیم؛ نمادی از ایستادگی در برابر سیاهی. مرگ او، هرچند تلخ و اندوهبار، میتواند نقطه آغاز باشد؛ آغازی برای رهایی، برای ساختن جهانی که هیچ آزادیخواهی در آن قربانی نشود. باشد که یادش چراغ راهی باشد برای همه ما. بادا که تلنگری باشد برای بیداری و بازیابی شهامت و ایستادن در برابر ناراستیها، برای ایران، برای آزادی
طرح از شهرزاد
artdeshaz
#شاید_تلنگری_باشد
#کیانوش_سنجری
#ایستادگی
#آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کیانوش، فراتر از یک فرد، نماد یک مسیر بود؛ مسیری پر از صداقت، شجاعت و عشقی بیپایان به ایران و آزادی، که در نهایت به بهای جانش تمام شد.
قطعا مسئول جانباختن کیانوش، جمهوری اسلامی است و جز این نیست. حکومتی که او را از ۱۷ سالگیاش آزار داد و بارها و بارها زندانی کرد تا او را خاموش کند. ولی او هیچوقت خاموش نشد و حتی آخرین کنش او فریادی رسا بود، تلنگری بود برای بیداری.
مرگ او تنها یک فاجعه نبود؛ صدایی بود که از میان سکوت برخاست و ما را فراخواند به بیداری، به مبارزه برای عدالت، و به بازپسگیری انسانیت گمشدهمان. او، حتی در تلخترین لحظههای زندگیاش، درس مقاومت را به ما آموخت؛ گویی با آخرین نگاهش فریاد میزد: «برای حقیقت برخیزید، حتی اگر بهایش جان شما باشد.»
کیانوش سنجری دیگر در میان ما نیست، اما یاد او، زندهتر از هر شعاری، تلنگری است برای تغییر. مرگ او آینهای است که واقعیت دردناک جامعهمان را بازتاب میدهد و ما را به پرسش وامیدارد: چه زمانی بر زنجیرهای جهل و بیعدالتی غلبه خواهیم کرد؟
باید کیانوش را نه بهعنوان یک قربانی، بلکه بهعنوان یک مشعلدار یاد کنیم؛ نمادی از ایستادگی در برابر سیاهی. مرگ او، هرچند تلخ و اندوهبار، میتواند نقطه آغاز باشد؛ آغازی برای رهایی، برای ساختن جهانی که هیچ آزادیخواهی در آن قربانی نشود. باشد که یادش چراغ راهی باشد برای همه ما. بادا که تلنگری باشد برای بیداری و بازیابی شهامت و ایستادن در برابر ناراستیها، برای ایران، برای آزادی
طرح از شهرزاد
artdeshaz
#شاید_تلنگری_باشد
#کیانوش_سنجری
#ایستادگی
#آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech