آموزشکده توانا
55.4K subscribers
32.1K photos
37.6K videos
2.55K files
19.3K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏پرومته در زنجیر
‏دیگری‌نامه
‏اپیزود هجدهم


‏… زنی که خود را جولیا راسل معرفی می‌کند، زنی‌ست که از دوران طفولیت، به‌عنوان یک روسپی بزرگ شده و با کمک فاسق خود، به دزدی کردن و حتی قتل آدم‌های پولدار مشغول بوده است. چنین فردی که از حیث انحطاط اخلاقی، یادآور شخصیت مریم مجدلیه در انجیل است، یعنی فردی که تا گلو در گناهان متعدد غرق شده و به نظر نمی‌رسد از شفقت انسانی و از عشق بویی برده باشد، فقط زمانی به خود می‌آید و تکان می‌خورد که با عشق صادقانه و بی‌شائبه‌ مردی به خود مواجه می‌شود.

‏این مرد که هر چه تلاش کرد زن را از مسیر همیشگی زندگی خود خارج کرده و به یک زندگی صادقانه وارد کند، در آخرین دقایق فیلم، چاره‌ای نمی‌بیند که خود را فدای آخرین نقشه‌ توطئه‌آمیز جولیا راسل کند. او نوشیدنی زهرآگینی را که برایش تدارک شده بود، می‌نوشد تا به خواست معشوق خود، به توطئه‌ زشت او، بمیرد. او نصیحت نمی‌کند. موعظه نمی‌کند. سعی نمی‌کند که با شرارت روبه‌رو شود یا با آن بجنگد. او عملی عاشقانه انجام می‌دهد تا ثابت کند در برابر معشوق، کاملا تسلیم و پاکباخته است.

‏این صحنه از فیلمی که سرشار از صحنه‌های سکسی و اروتیک  است، فوق‌العاده عاطفی و دراماتیک از کار درآمده است. زنی که خود را جولیا راسل معرفی کرده، عمیقا شرمنده از پستی و دنائت خود، می‌گرید و از راه رفته بازمی‌گردد. او در این صحنه، یک بار دیگر مرتکب قتل می‌شود. اما این بار فاسق خود را می‌کشد تا عاشق خود را به هر قیمتی که شده، نجات دهد…

‏برای خواندن متن کامل این اپیزود در صفحه‌ی گفت‌وشنود به:

‏⁦dialog.tavaana.org/others-18/

‏برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در یوتیوب به:

https://youtu.be/gF20fz28rlo?si=cv8vnCZtSDAv8Vou

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

‏⁦castbox.fm/vd/675913944

‏و برای شنیدن نسخه‌‌ی کامل در ساندکلود به:

‏⁦on.soundcloud.com/wTqWv

‏مراجعه کنید.

‏⁧#دیگری_نامه⁩ ⁧#پرومته⁩ ⁧#مسیح⁩ ⁧#ماشیح⁩ ⁧#فدیه⁩ ⁧#نجات‌بخش⁩ ⁧#گناه_اولیه⁩ ⁧#آنتونیو_باندراس⁩ ⁧#آنجلینا_جولی⁩ ⁧#والس_در_تاریکی⁩ ⁧#آیسخولوس⁩ ⁧#شاهرخ_مسکوب⁩ ⁧#ژوزف_کمپبل⁩ ⁧#قدرت_اسطوره

‏⁦@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نوشتن»، رفتن در تاریکی است، آگاه شدن به ندانسته‌هاست... راندن در شبِ تاریک است


اسدالله امرایی در اینستاگرام یادآوری کرده:
«بیستم دیماه زادروز شاهرخ مسکوب نویسنده و مترجم و پژوهشگر نامدار ایرانی. مسکوب سال ۱۳۰۲ در بابل به دنیا آمد و ۲۳ فروردین ۱۳۸۴ در پاریس درگذشت و پیکرش به ایران منتقل شد. مرگ و زندگی شروع و پایان همه است. آنچه این فاصله را پر می‌کند اهمیت دارد که یکی را جاودانه می‌کند و دیگری را از یادها می‌برد. آثار مسکوب هم هر کدام دریایی است رو به روشنایی و روشنگری.»

داریوش شایگان در وصف شاهرخ مسکوب و خصوصیات و ویژگی‌های او چنین می‌گوید: «شاهرخ از آثارش بسيار بزرگ‌تر بود. تعريف شخصيت چندوجهی شاهرخ کار آسانی نيست، او شبيه روشنفکرانی که می‌شناختم نبود؛ چون روشنفکران موجودات عجيب‌و‌غریبی هستند، هم خيلی خودشيفته‌اند و هم نفسی متورم دارند. شاهرخ به عکس بسيار متواضع بود و غذای روح را به نفس اماره نمی‌داد. روشنفکر بود ولی ادای روشنفکری در نمی‌آورد، در ضمن داعيه‌ درویشی هم نداشت که بيماری ملی ما ست و همه تظاهر به درویشی می‌کنند، نداشت.»

شاهرخ در روزهای پس از پیروزی انقلاب زمانی‌که می‌بیند نمی‌تواند نوشته‌ها و عقایدش را منتشر کند و از آن‌ها سخن بگوید، ایران را ترک می‌کند و در مدرسه‌ی مطالعات اسلامی پاریس به کار مشغول می‌شود.
اما همواره دل‌تنگ ایران بود و دل در گرو فرهنگ ایران داشت. او در جایی می‌نویسد: «ایران عزیزم، ایران جاهل ظالم، ایران ِ کوه‌های بلند، بیابان‌های سوخته و آفتاب وحشی و رفتگان و ماندگان عزیز! دلم برایت تنگ شده؛ ای بی‌وفای ناکس ِ دور! با این بی‌داد ِ تبه‌کاران وای به حال آیندگان.»

درباره شاهرخ مسکوب بیش‌تر بخوانید:
bit.ly/1yizhTr

#شاهرخ_مسکوب #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
۲۳فروردین‌ماه سالروز درگذشت شاهرخ مسکوب، پژوهشگر، شاهنامه‌پژوه، مترجم و نویسنده ایرانی بود. او در سال ۱۳۸۴ در شهر پاریس درگذشت.
   
چند نقل قول از روزنوشته‌های مسکوب از کتاب خواندنی «روزها در راه» را اینجا می‌آورم.

شاهرخ مسکوب،۱۲ بهمن‌ماه ۱۳۵۷:

«امروز آیت‌الله آمد… خمینی تهران را، ایران را فتح کرد. تا کنون نه کسی این‌طوری وارد تهران شده بود و نه تهران هرگز این‌طور آغوشش را به روی کسی باز کرده بود. شاید هیچ‌کس این‌طوری به هیچ شهری پا نگذاشته بود.»

شاهرخ مسکوب ۱۱ اسفندماه ۱۳۵۷:

«با نطق دیروز آقا در مدرسه‌ی فیضیه قم و اعلامیه‌ی پریروز گمان می‌کنم مذهب به طور جدی برای اول بار مشت آهنین خود را نشان داده است. دیکتاتوری نعلین! صحبت از اصلاح مطبوعات، وجود آزادی ولی سرکوب توطئه، ایجاد وزارت امر به معروف و نهی از منکر.. و تهدید جدی‌تر چپ‌گرایان..»

شاهرخ مسکوب، ۱۹ اسفندماه ۱۳۵۷:

«روزهای خوبی نیست. آقا دارد کار را خراب می‌کند. آن فتوای بی‌جا درباره‌ی حجاب و این صحبت‌های دیروز در مدرسه‌ی حکیم نظامی که غیرمستقیم تعرضی داشت به سنی‌ها، حمله به ملی‌ها و دموکرات‌ها و تصریح این‌که انقلاب نه ملی بود نه دموکراتیک، فقط و فقط اسلامی بود.»

شاهرخ مسکوب، تیرماه ۱۳۵۸:

«در هواپیما هستم. دارم دور می‌شوم. از وطنی که مثل غولی، هیولایی قفس را شکسته و له کرده و زخمگین و خونین بیرون آمده. قلب بزرگ اما چشم‌های نابینایی دارد. نمی‌داند کجا می‌رود و در رفتن کشتزار خودش را زیر پاهایش ویران می‌کند؛ وطنی که به نام اسلام از خود بیرون آمد. اسلام جهان‌بینی بود، بدل به ایدئولوژی شد و هیچ‌کدام این‌ها «وطن» ندارند. مثل مارکسیسم؛ هم‌وطن یکی مسلمین و هم‌وطن دیگری زحمتکشان است.»

شاهرخ در روزهای پس از پیروزی انقلاب زمانی‌که می‌بیند نمی‌تواند نوشته‌ها و عقایدش را منتشر کند و از آن‌ها سخن بگوید، ایران را ترک می‌کند و در مدرسه‌ی مطالعات اسلامی پاریس به کار مشغول می‌شود.
اما همواره دل‌تنگ ایران بود و دل در گرو فرهنگ ایران داشت. او در جایی می‌نویسد: «ایران عزیزم، ایران جاهل ظالم، ایران ِ کوه‌های بلند، بیابان‌های سوخته و آفتاب وحشی و رفتگان و ماندگان عزیز! دلم برایت تنگ شده؛ ای بی‌وفای ناکس ِ دور! با این بی‌داد ِ تبه‌کاران وای به حال آیندگان.»

درباره شاهرخ مسکوب:
https://tavaana.org/shahrokh_meskoub/

#شاهرخ_مسکوب
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
حجاب اجباری، ابزار سرکوب‎

طرحی از شاهرخ حیدری

لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/forced-hijab-suppression/

#گفتگو_توانا #شاهرخ_حیدری #حجاب_اجباری #سرکوب_ملت

@Dialogue1402
صعود و سقوط خرافات‎
طرحی از شاهرخ حیدری
پس از انتشار خبر سقوط هلی‌کوپتر ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان مقامات جمهوری اسلامی از جمله علی خامنه‌ای از مردم خواستند که برای سلامتی آن‌ها دعا کنند. از دیگر سو نهایتا سپاه پاسداران و نهادهای امدادی ناکام ماندند و محل سقوط، با پهپاد اعزامی ترکیه شناسایی شد.
جمهوری اسلامی سال‌هاست با قلع و قمع تمام باورها و ترویج خرافات در صدد اسلامی‌کردن کشور است و از طرف دیگر مدعی پیشرفت و رکوردهای بسیار و مکرر در زمینه علم و فناوری است، اما همیشه واقعیت خلاف این پیشرفت‌هاست.
لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/ebrahim-raisi-crash-helicopter/
#گفتگو_توانا #شاهرخ_حیدری #خرافات_مذهبی #روشنگری_دینی

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
- آیا خدای یکتا به جهنم افتاده؟

اگر می‌خواهید بدانید که چرا «خدای یکتا» تنهاست و در عذاب است این برنامه را ببینید.

مهمان این برنامه زنده گفت‌وشنود شاهرخ حیدری، طراح و کاریکاتوریست، است.

او می‌گوید دو موضوع اصلی در کارتون‌هایش که زمان بیش‌تری برای خلق و تصویرسازی آن می‌گذارد، موضوعات «زن» و «مذهب» هستند.

او در کارتون‌هایش طرحی دارد که گویای این است که «خدا تنهاست و در عذاب است».

مصاحبه ماهمنیر رحیمی، روزنامه‌نگار را در این باره با این هنرمند ایرانی ببینید.

این برنامه ۳۱ ۱۴۰۳ در اینستاگرام گفت‌وشنود برگزار شده است.

لینک یوتیوب برنامه
https://youtu.be/gA6AQ3W2e34

لینک ساندکلاد
https://on.soundcloud.com/hRjvKpW99WEpR4m28

لینک وبسایت برنامه
https://tavaana.org/shahrokh-heydari/

#گفتگو_توانا #شاهرخ_حیدری #هنر_انتقادی #کارتون

@Dialogue1402
بیانیه ٤٠ نفر از زندانیان سیاسی اوین در اعتراض به صدور حکم اعدام برای شش زندانی سیاسی:

قیام ۱۴۰۱ به عنوان یکی از سرفصل‌های مهم در مبارزات آزادی‌خواهانه مردم ایران، پایه‌های حکومت مستقر را چنان متزلزل ساخته است که چاره‌ای جز تشدید سرکوب به اشکال مختلف نمی‌بیند.
روند تصاعدی صدور و اجرای احکام متعدد اعدام، برای زندانیان سیاسی در طول دو سال گذشته، ضمن اینکه یادآور سرکوب‌های حاکمیتی در دهه شصت است، نشانه‌ای از هراس و وحشت فرادستان سیاسی از پیشروی جامعه به‌پاخاسته و حق‌طلب ایران است.
حکم اعدام جمعی برای شش تن از زندانیان سیاسی به نام‌های ابوالحسن منتظر، پویا قبادی، وحید بنی‌عامریان، بابک علیپور، محمد تقوی و اکبر (شاهرخ) دانشورکار، درحالی صادر شده که چندی پیش نیز جمعی از فرزندان جوان این سرزمین در پرونده‌ای موسوم به بچه‌های اکباتان با حکم اعدام مواجه شدند.
علاوه بر این احکام اعدام جمعی، از آغاز سال ۱۴۰۳ تا به امروز، زندانیان سیاسی دیگر، همچون پخشان عزیزی، وریشه مرادی، شهریار بیات، بهروز احسانی، مهدی حسنی و محمدجواد وفایی‌ثانی هم درحالی در زندان به‌سر می‌برند که حکم اعدام مواجه شده‌اند.
ما جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین، ضمن مخالفت ریشه‌ای با اصل مجازات اعدام، پشتیبانی خود را از همه زندانیان سیاسی و عقیدتی که با مجازات اعدام مواجه شده‌اند، اعلام می‌کنیم.
ما معتقدیم که مبارزات آزادی‌خواهانه، نیازمند همبستگی جمعی در دفاع از موازین حقوق بشر و از جمله شکل‌گیری یک مقاومت اجتماعی در مقابل صدور حکم اعدام است.
ما از همه مردم ایران، از اقشار مختلف اجتماعی درخواست می‌کنیم که همراه با زندانیان سیاسی، به هر شکل ممکن به صدور چنین احکام غیرانسانی و ارتجاعی اعتراض کنند.
امروز زمان صف کشیدن در خیابان در برابر اعدام است. زمان نجات جان زندانیان سیاسی، زمان «نه به اعدام» است.
اسامی امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا:
شیوا اسماعیلی، رضا اکبری‌منفرد، گلرخ ایرایی، مریم بانو نصیری، یدی بهاری، سکینه پروانه، حسین پیری، فروغ تقی‌پور، محمد حبیبی، مهران رئوف، رضا رضایی، داوود رضوی، خسرو رهنما، خشایار سفیدی،  مازیار سیدنژاد، حسین شنبه‌زاده، حسین شهسواری، زهرا صفایی، مولود صفایی، سپهر ضیایی، فاطمه ضیایی‌آزاد، مرضیه فارسی، فواد فتحی، نصرالله فلاحی،الهه فولادی، آذر کوروندی، اسماعیل گرامی، نرگس محمدی، امیرحسین مرادی، بابک مرادی، علی معزی، فرزاد معظمی‌گودرزی، محمدمسعود معینی، جواد منبری، محمد نجفی، طاهره نورى، اسدالله هادی، مریم یحیوی، علی یونسی، میریوسف یونسی

بند چهار و بند زنان زندان اوین
آذر ۱۴۰۳»

#بیانیه #نه_به_اعدام #ابوالحسن_منتظر #پویا_قبادی #وحید_بنی_عامریان #بابک_علیپور #محمد_تقوی #شاهرخ_دانشورکار #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech