#علیه_فراموشی : پانزدهمین سالگرد قتل حکومتی #امیر_ارشد_تاجمیر جانباخته عاشورای خونین هشتاد و هشت گرامی باد
#امیر_ارشد_تاجمیر متولد ۱۳۶۳ ، فرزند کوچکِ شهین مهینفر، گوینده و مجری با سابقهٔ رادیو و تلویزیون ایران بود و همچنین امیر ارشد به عنوان صدابردار در رادیو مشغول به کار بود.
پانزده سال پیش #عاشورای۸۸ : ظهر روز ۶ دی ۱۳۸۸ مصادف با عاشورا، با وجود گذشت چند ماه از انتخابات دهم ریاست جمهوری، معترضان به نتایج انتخابات مجدداً به خیابان آمدند. امیرارشد تاجمیر نیز در بین معترضان، در میدان ولیعصر تهران بود. به گفتهٔ مادرش، در میانهٔ درگیریها امیر ارشد صدای فریاد چند زن را میشنود که زیر دست و پای مأموران باتوم به دستگیر افتادهاند و فریاد میکشند. یکی از مأموران زن جوانی را روی کف سیمانی خیابان میکشاند و دیگری با باتوم به جانش افتاده است.شهین مهینفر از قول دخترانی که امیر ارشد به کمکشان رفته، ماجرا را بدین صورت شرح داده است: مردم هو میکردند وقتی اینها کتک میخوردند. امیر ارشد فریاد زد آخه هوی شما چه دردی را از اینها دوا میکند. اینها خواهر و مادر ما هستند، نجاتشون بدهیم. امیر ارشد وقتی اینها را نجات داد مردم به او گفتند فرار کن فرار کن تا تو را نگرفتند.امیر ارشد به دنبال راه فرار شروع به دویدن میکند. خودروی نیروی انتظامی با سرعت شروع حرکت کرده و او را زیر میگیرد. مردم قصد کمک به او و چند تن دیگر ازجمله شهرام فرجزاده را دارند که رانندهٔ خودرو دنده عقب گرفته و این بار با سرعت بیشتری، به همراه یک خودروی دیگر از روی آنان رد میشود.امیرارشد پس از انتقال به بیمارستان مظلومانه درگذشت و جانش را فدای آزادی وطن کرد.
پیکر #امیر_ارشد_تاجمیر روز ۱۲ دی ۱۳۸۸ پس از یک هفته به خانوادهاش تحویل داده شد و در قطعهٔ ۳۰۲، ردیف ۱۶۶، شماره ۷ بهشت زهرای تهران با حضور مامورین امنیتی به خاک سپرده شد.💔🥀🕊️😞
برادر قهرمانم امیر جان ، یادت تا همیشه برای ما زنده و گرامیست.💔🌹
دوستان بزرگوار: صدای امیر ارشد ها باشید تا یاد این بزرگ مردان تاریخ به فراموشی سپرده نشود!
✍️مسعود علیزاده
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#امیر_ارشد_تاجمیر
#عاشورا_همینجاست_ایران
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#امیر_ارشد_تاجمیر متولد ۱۳۶۳ ، فرزند کوچکِ شهین مهینفر، گوینده و مجری با سابقهٔ رادیو و تلویزیون ایران بود و همچنین امیر ارشد به عنوان صدابردار در رادیو مشغول به کار بود.
پانزده سال پیش #عاشورای۸۸ : ظهر روز ۶ دی ۱۳۸۸ مصادف با عاشورا، با وجود گذشت چند ماه از انتخابات دهم ریاست جمهوری، معترضان به نتایج انتخابات مجدداً به خیابان آمدند. امیرارشد تاجمیر نیز در بین معترضان، در میدان ولیعصر تهران بود. به گفتهٔ مادرش، در میانهٔ درگیریها امیر ارشد صدای فریاد چند زن را میشنود که زیر دست و پای مأموران باتوم به دستگیر افتادهاند و فریاد میکشند. یکی از مأموران زن جوانی را روی کف سیمانی خیابان میکشاند و دیگری با باتوم به جانش افتاده است.شهین مهینفر از قول دخترانی که امیر ارشد به کمکشان رفته، ماجرا را بدین صورت شرح داده است: مردم هو میکردند وقتی اینها کتک میخوردند. امیر ارشد فریاد زد آخه هوی شما چه دردی را از اینها دوا میکند. اینها خواهر و مادر ما هستند، نجاتشون بدهیم. امیر ارشد وقتی اینها را نجات داد مردم به او گفتند فرار کن فرار کن تا تو را نگرفتند.امیر ارشد به دنبال راه فرار شروع به دویدن میکند. خودروی نیروی انتظامی با سرعت شروع حرکت کرده و او را زیر میگیرد. مردم قصد کمک به او و چند تن دیگر ازجمله شهرام فرجزاده را دارند که رانندهٔ خودرو دنده عقب گرفته و این بار با سرعت بیشتری، به همراه یک خودروی دیگر از روی آنان رد میشود.امیرارشد پس از انتقال به بیمارستان مظلومانه درگذشت و جانش را فدای آزادی وطن کرد.
پیکر #امیر_ارشد_تاجمیر روز ۱۲ دی ۱۳۸۸ پس از یک هفته به خانوادهاش تحویل داده شد و در قطعهٔ ۳۰۲، ردیف ۱۶۶، شماره ۷ بهشت زهرای تهران با حضور مامورین امنیتی به خاک سپرده شد.💔🥀🕊️😞
برادر قهرمانم امیر جان ، یادت تا همیشه برای ما زنده و گرامیست.💔🌹
دوستان بزرگوار: صدای امیر ارشد ها باشید تا یاد این بزرگ مردان تاریخ به فراموشی سپرده نشود!
✍️مسعود علیزاده
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#امیر_ارشد_تاجمیر
#عاشورا_همینجاست_ایران
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای قهرمانان بی ادعا قطع نخاعی وطنم مینویسم
میخواهم از قهرمانان شجاع بی ادعا وطنم یاد کنم، قهرمانانی که متأسفانه رسانه ها کمتر از آنها یاد میکنند ، برادران شجاعی که توسط مامورین امنیتی و انتظامی در اعتراضات مردمی جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ به توسط شلیک گلوله جنگی نیروهای امنیتی و انتظامی قطع نخاع شدند.
وحید و بهزاد مثل هزاران جوان دیگر به شوق آزادی کشورشان و با امیدها در دلشان به خیابان رفتند ولی سهم آنها از آزادی گلوله جنگی سنگدلان یزیدیان زمانه بود که در نزدیکی قلبشان آرام نشست. وحید و بهزاد عزیز پانزده سال است که نمیتوانند مثل من و شما روی پاهایشان راه بروند و همچنین پانزده سال است که مهمان ناخوانده ای ( تیر جنگی ) در نزدیکی قلبشان آرام گرفته است ، همان مهمان ناخوانده ای که یزیدیان زمانه با بی رحمی تمام در سینه شأن بجا گذاشتند و قلب مهربانشان پانزده سال است که از آن مهمان ناخوانده مراقب میکند. باور کنید اگر ویلچر وحید و بهزاد نازنین را نبینید اصلأ امکان ندارد تصور کنید که آنها قطع نخاع هستند.
وحید ایرانی مقدم در روز ۲۵ خرداد ۸۸ روبروی پایگاه بسیج مقداد مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت و بهزاد یزدانپناه هم در روز عاشورا ۸۸ زیر پل کالج مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت، اصابت گلولهای که باعث شد این دو عزیز شجاع دیگر نتوانند راه بروند. متأسفانه به گفته پزشکان نه میشود از سمت نخاع عملشون کرد و نه از ناحیه سینهشان، زیرا ممکن است به قلب مهربان آنها آسیبی برسد.
وحید و بهزاد عزیزم : تا همیشه برای ما مردم ایران قابل احترام هستید و ما به شما قهرمانان راه آزادی وطن قول میدهیم انتقام تیری که شما را قطع نخاع کرد را از رژیم سرکوبگر و جنایتکار جمهوری اسلامی پس بگیریم، همان تیر لعنتی که باعث شد دیگر نتوانید راه بروید، به وجودتان افتخار میکنم برادران شجاع و قهرمانم. ♥️♥️
لطفا صدای بهزاد یزدانپناه و وحید ایرانی مقدم باشید و این عزیزان را فراموش نکنید.»
از صفحه مسعود علیزاده
#وحید_ایرانی_مقدم #بهزاد_یزدان_پناه #۲۵خرداد_۸۸ #عاشورا_خونین_۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میخواهم از قهرمانان شجاع بی ادعا وطنم یاد کنم، قهرمانانی که متأسفانه رسانه ها کمتر از آنها یاد میکنند ، برادران شجاعی که توسط مامورین امنیتی و انتظامی در اعتراضات مردمی جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ به توسط شلیک گلوله جنگی نیروهای امنیتی و انتظامی قطع نخاع شدند.
وحید و بهزاد مثل هزاران جوان دیگر به شوق آزادی کشورشان و با امیدها در دلشان به خیابان رفتند ولی سهم آنها از آزادی گلوله جنگی سنگدلان یزیدیان زمانه بود که در نزدیکی قلبشان آرام نشست. وحید و بهزاد عزیز پانزده سال است که نمیتوانند مثل من و شما روی پاهایشان راه بروند و همچنین پانزده سال است که مهمان ناخوانده ای ( تیر جنگی ) در نزدیکی قلبشان آرام گرفته است ، همان مهمان ناخوانده ای که یزیدیان زمانه با بی رحمی تمام در سینه شأن بجا گذاشتند و قلب مهربانشان پانزده سال است که از آن مهمان ناخوانده مراقب میکند. باور کنید اگر ویلچر وحید و بهزاد نازنین را نبینید اصلأ امکان ندارد تصور کنید که آنها قطع نخاع هستند.
وحید ایرانی مقدم در روز ۲۵ خرداد ۸۸ روبروی پایگاه بسیج مقداد مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت و بهزاد یزدانپناه هم در روز عاشورا ۸۸ زیر پل کالج مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت، اصابت گلولهای که باعث شد این دو عزیز شجاع دیگر نتوانند راه بروند. متأسفانه به گفته پزشکان نه میشود از سمت نخاع عملشون کرد و نه از ناحیه سینهشان، زیرا ممکن است به قلب مهربان آنها آسیبی برسد.
وحید و بهزاد عزیزم : تا همیشه برای ما مردم ایران قابل احترام هستید و ما به شما قهرمانان راه آزادی وطن قول میدهیم انتقام تیری که شما را قطع نخاع کرد را از رژیم سرکوبگر و جنایتکار جمهوری اسلامی پس بگیریم، همان تیر لعنتی که باعث شد دیگر نتوانید راه بروید، به وجودتان افتخار میکنم برادران شجاع و قهرمانم. ♥️♥️
لطفا صدای بهزاد یزدانپناه و وحید ایرانی مقدم باشید و این عزیزان را فراموش نکنید.»
از صفحه مسعود علیزاده
#وحید_ایرانی_مقدم #بهزاد_یزدان_پناه #۲۵خرداد_۸۸ #عاشورا_خونین_۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای قهرمانان بی ادعای وطن مینویسم که به فراموشی سپرده شدهند
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پانزدهمین سالگرد عاشورای خونین ۶ دی ۱۳۸۸ را گرامی میداریم.
به یاد بهزاد یزدانپناه، قهرمان بیادعای وطن، که در راه آزادی ایران و همراه با امید به آیندهای روشن، در میان خروش مردم به خیابان آمد. اما تیر جنگی مزدوران سرکوبگر، به ستون فقراتش اصابت کرد و زندگی او را برای همیشه تغییر داد. آن گلوله لعنتی، یک سانتیمتر مانده به قلب مهربانش آرام گرفت و از آن روز بهزاد عزیز را به ویلچر نشاند.
بهزاد یزدانپناه نماد مقاومت و شجاعت است. او با روحیهای بزرگ و قلبی سرشار از امید، ۱۵ سال است که در برابر زخمهای یزیدیان زمانه ایستادگی کرده است. پدر و مادر فداکار او نیز، ستونهای استوار این مقاومت هستند.
برادر عزیزم، بهزاد جان، ما مردم ایران به شجاعت و بزرگی تو افتخار میکنیم. به تو قول میدهیم که روزی حق تو و همه قربانیان این سرزمین را از این حکومت دیکتاتوری خواهیم گرفت.
یاد تو برای همیشه زنده است و صدای مظلومیتت در قلب ما جاودانه خواهد ماند.
✌️❤️
📝 مسعود علیزاده
masoudalizadeh___
#بهزاد_یزدان_پناه
#عاشورا_۸۸_را_فراموش_نمیکنیم
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
byazdanpanah66
@Tavaana_TavaanaTech
به یاد بهزاد یزدانپناه، قهرمان بیادعای وطن، که در راه آزادی ایران و همراه با امید به آیندهای روشن، در میان خروش مردم به خیابان آمد. اما تیر جنگی مزدوران سرکوبگر، به ستون فقراتش اصابت کرد و زندگی او را برای همیشه تغییر داد. آن گلوله لعنتی، یک سانتیمتر مانده به قلب مهربانش آرام گرفت و از آن روز بهزاد عزیز را به ویلچر نشاند.
بهزاد یزدانپناه نماد مقاومت و شجاعت است. او با روحیهای بزرگ و قلبی سرشار از امید، ۱۵ سال است که در برابر زخمهای یزیدیان زمانه ایستادگی کرده است. پدر و مادر فداکار او نیز، ستونهای استوار این مقاومت هستند.
برادر عزیزم، بهزاد جان، ما مردم ایران به شجاعت و بزرگی تو افتخار میکنیم. به تو قول میدهیم که روزی حق تو و همه قربانیان این سرزمین را از این حکومت دیکتاتوری خواهیم گرفت.
یاد تو برای همیشه زنده است و صدای مظلومیتت در قلب ما جاودانه خواهد ماند.
✌️❤️
📝 مسعود علیزاده
masoudalizadeh___
#بهزاد_یزدان_پناه
#عاشورا_۸۸_را_فراموش_نمیکنیم
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
byazdanpanah66
@Tavaana_TavaanaTech
برای قهرمانان بی ادعای وطن مینویسم که به فراموشی سپرده شدهند
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامش فرهاد یگانه است، متولد یک خرداد ۱۳۵۰ زاده تهران!
فرهاد یگانه در روزهای پیش و پس از خرداد ۸۸، با برخی دوستانش در تمامی تجمعهای جنبش مردمی سبز پیش از انتخابات و راهپیماییهای اعتراضات پس از انتخابات حضور داشت اما در تظاهرات خونین عاشورا ۸۸ در تهران زیر پل کالج فرهاد یگانه تیر میخورد و به شدت مجروح میشود:
فرهاد میگوید ما سه نفر بوديم که توسط اسلحه شات گان يگان ويژه نيروی انتظامی از ناحيه سر هدف قرار گرفتيم. البته يکی از لباس شخصیها هم با کلت به مردم تيراندازی مستقيم میکرد و ما اصلا فکر نمیکرديم پليس هم با سلاح شليک مستقيم کند. اما تا من تيرانداز ضد شورش را ديدم، صورت نفر کناریام متلاشی شد و نفر ديگر را آن طرف سر خيابان خارک زده بود. من که می خواستم به نفر کناری ام کمک کنم، پشت به تيرانداز بودم که به سر من شليک شد و نزديک به ۲۰۰ ساچمه آتشين به سر و بدنم اصابت کرد.
فرهاد میگوید پیش از اینکه تیر بخورد سه تن در اطراف او تیر خورده و در لحظه جان باختهاند. پس از مجروح شدن او، کسانی که او را به بیمارستان میرسانند تصور میکنند او نیز مرده است. فرهاد میگوید شايد مرگ راحتتر و لذتبخشتر از اين زندگی باشد. آخر قبلا تجربهاش کردهام، خيلی هم شيرين بود. نمی دانم خدا چرا مرا برگرداند به اين دنيای پر از ظلم و ستم. شايد قسمت بوده شاهد مظلوميت مردم ايران باشم.
فرهاد یگانه چندین بار تحت عمل جراحی در ایران قرار میگیرد و تا حدودی سلامتی خود را به دست میآورد. فرهاد برای دوری از اذیت و آزار مأموران امنیتی سرانجام از ایران خارج میشود و خود را به سوئد میرساند.
فرهاد در بیمارستانی در شهر Karlstad سوئد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و دکترها چند ساچمه را از گوش او خارج کردند.
فرهاد شجاع و قهرمان برای آزادی کشورش به خیابان رفت و سهم او از آزادی شلیک ۲۰۰ ساچمه شد ، ساچمه های که بعد از گذشت ۱۵ سال در نزدیکی مغزش است دو ساچمه که از جمجهاش عبور کرد و وارد بافت مغزش شد که آسیب مغزی شدیدی ایجاد کرد و سمت چپ بدنش مادامالعمر فلج شد و متاسفانه از کار افتاده شده است.
سکوت و فراموشی ما، زنده به گور کردن همگی ماست.
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده
#عاشورا_خونین_۸۸
#فرهاد_یگانه
#عاشورای۸۸
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech