آموزشکده توانا
56.7K subscribers
31.1K photos
36.9K videos
2.54K files
18.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از فعالان ایرانی، از جمله یاسر الوندیانی از مصدومان شلیک عامدانه به چشم‌ها، در اعتراض به صدور حکم اعدام برای بچه‌های اکباتان، در شهر بن آلمان، در برابر دفتر وزارت امورخارجه آلمان، دست به تحصن زده‌اند و یاسر الوندیانی اعتصاب غذا کرده است، امروز روز سوم تحصن و اعتصاب آن‌هاست.

alvandiranzamin1

#نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #بچه‌های_اکباتان #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حسین جعفری، از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به دو سال حبس و دو سال منع خروج از کشور و ممنوعیت عضویت در شبکه‌های فضای مجازی محکوم شده است.

آقای جعفری با حکم شعبه سوم دادگاه انقلاب استان البرز که در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۳ توسط مصطفی نریمانی، مستشار دادگاه در پرونده‌ای مشترک با پنج فعال دیگر که او متهم ردیف ششم آن پرونده است به سه سال و دو ماه زندان محکوم شده است.
یکی دیگر از متهمان این پرونده نیز از مصدومان چشم در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است، که به سه سال و شش ماه حبس محکوم شده است.

پیش از این در فروردین ماه سال جاری، پرونده‌ای با اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی و عضویت در سته و گروه برای بر هم زدن امنیت کشور» علیه حسین جعفری گشوده شده بود.

طبق حکم صادره، متهمان طی بیست روز پس از صدور حکم می‌توانند درخواست تجدیدنظر کنند.

#حسین_جعفری #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

روز گذشته، زادروز حسین نادربیگی بود، جوانی که در ۱۸ سالگی، در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ با شلیک عامدانه نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، از ناحیه هر دو چشم مصدوم شد و بینایی هر دو چشمش را از دست داد.

پوریا علیپور، همان جوانی که به شدت مجروح شده بود، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«حسین جان،

این فیلم یادگاری از آخرین دیدارمون قبل از رفتنم به آلمانه. یادت میاد گفتم شاید دیگه نتونیم همدیگه رو ببینیم؟ تو بهم گفتی برو، اما صداتو بلند نگه دار. امروز که تولدته، می‌خوام بگم هنوز به حرفت پایبندم.

تو با چشمات جنگیدی، اما اونایی که باعث نابیناییت شدن، خودشون کور بودن؛ کور از دیدن حق، عدالت، و انسانیت. تو شدی صدای هزاران نفر، و حالا ما باید یاد بگیریم که صدای تو باشیم.

حسین، تولدت مبارک رفیق. هر جا هستم، به یادتم و به امید روزی که این شب تاریک تموم شه و نوری که تو و همه‌ی بچه‌های این سرزمین براش جنگیدید، بالاخره به آزادی برسه.»

pouria.pal

- ۱۲ آبان در چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه توجه حسین به تجمع مردم جلب می‌شود. در آن روز او سرما خورده و کسالت داشت و کمی دورتر و با فاصله ایستاده بود.
نیروهای سرکوب با موتور در حال عبور بودند.
یکی از آن‌ها با دو سرنشین که درجه نظامی نداشتند، اما لباسی شبیه بسیج داشتند به حسین نگاه می‌کند. حسین آرام به راه میفتد اما آن‌ها می‌ایستند و از فاصله حدود ۵ متری به صورت او شلیک می‌کنند.

حسین همچنان تصویر ضارب رادر ذهن دارد.
«قد او حدود ۱۸۵ با ته ریش و لبخندی بر لب»

وقتی حسین بر زمین می‌افتد و با دست صورت پر از خون ناشی از اصابت ساچمه را گرفته بود، آن‌ها بالای سر او می‌آیند و دوباره به صورت و گردن او شلیک می‌کنند. وقتی بی رحمی آن‌ها را به یاد می‌آورد، خشم و نفرت حسین برانگیخته می‌شود. پس از دور شدن سرکوبگران، دو خانم حسین را با ماشین به نزدیک‌ترین درمانگاه و پس از آن توسط خانواده به بیمارستان نور و نوردیدگان کرج می‌برند، اما از ترس پذیرش نمی‌شود.
در نهایت در بیمارستان فارابی پس از دو روز عمل جراحی شده و سه ساچمه از چشم چپ و دو ساچمه از چشم راست خارج می‌شود.
چشمان حسین همچنان تخلیه نشده است....

#حسین_نادربیگی
hossein.naderbeigi.new

#چشم_برای_آزادی #پوریا_علیپور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیام تبریک جمعی از دادخواهان و مصدومان چشم، بابت تولد حسین نادربیگی، مصدوم از ناحیه هر دو چشم

«براى #حسين_نادربيگى كه همه بهش بدهكاريم.

حسین، تو نوری هستی که حتی نابینایی هم نمی‌تواند خاموشش کند. تولدت مبارک، چراغ دل‌های ما.»




- ۱۲ آبان در چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه توجه حسین به تجمع مردم جلب می‌شود. در آن روز او سرما خورده و کسالت داشت و کمی دورتر و با فاصله ایستاده بود.
نیروهای سرکوب با موتور در حال عبور بودند.
یکی از آن‌ها با دو سرنشین که درجه نظامی نداشتند، اما لباسی شبیه بسیج داشتند به حسین نگاه می‌کند. حسین آرام به راه میفتد اما آن‌ها می‌ایستند و از فاصله حدود ۵ متری به صورت او شلیک می‌کنند.

حسین همچنان تصویر ضارب رادر ذهن دارد.
«قد او حدود ۱۸۵ با ته ریش و لبخندی بر لب»

وقتی حسین بر زمین می‌افتد و با دست صورت پر از خون ناشی از اصابت ساچمه را گرفته بود، آن‌ها بالای سر او می‌آیند و دوباره به صورت و گردن او شلیک می‌کنند. وقتی بی رحمی آن‌ها را به یاد می‌آورد، خشم و نفرت حسین برانگیخته می‌شود. پس از دور شدن سرکوبگران، دو خانم حسین را با ماشین به نزدیک‌ترین درمانگاه و پس از آن توسط خانواده به بیمارستان نور و نوردیدگان کرج می‌برند، اما از ترس پذیرش نمی‌شود.
در نهایت در بیمارستان فارابی پس از دو روز عمل جراحی شده و سه ساچمه از چشم چپ و دو ساچمه از چشم راست خارج می‌شود.
چشمان حسین همچنان تخلیه نشده است....

#حسین_نادربیگی
hossein.naderbeigi.new

#چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو خشنودی‌کیا، از مصدومان چشم در جریان شلیک عامدانه به مردم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در واکنش به قانون حجاب و عفاف نوشت:

«نماز و روزه رو که قبلا پولی کرده بودید الآنم نوبت حجابه

دین داریتون در نوع خودش بی نظیره
بالاخره دزدی‌هایی که می‌کنید باید از یه جایی تامین بشه....»

او همچنین جمله معروفش را هم در استوری اینستاگرام اضافه کرد:
«بمیرد دلی که بلرزد»

mahbanou.khoshnoudi

ـ یکی از شعارهای مردم این بود : «اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین»

حکومتی که با تکیه به جنبه‌هایی ظواهر دینی، فساد را گسترش می‌دهد و به نام امر به معروف گستره ایدئولوژیک خود را به کنترل تن و لباس شهروندان گسترش می‌دهد، ولی در برابر فساد و دزدی‌های کلان حاکمان راه را باز می‌گذارد.

بسیاری از کاربران، جریمه‌های نقدی سنگین برای حجاب اجباری را راهی برای پر کردن جیب حاکمان دانسته‌اند.

از طرفی جمهوری اسلامی تلاش می‌کند تا از طریق ایجاد محدودیت‌های مختلف، علاوه بر کنترل مردم، مطالبات آن‌ها را به موضوعاتی همچون حجاب اجباری، گرانی و ... تقلیل دهد، اما در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و پیش از آن در آیان ۹۸، مردم معترض خواهان سرنگونی حکومت بودند، چون تداوم این حکومت با بحران‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گره خورده است.

نظر شما چیست؟

#چشم_برای_آزادی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #مهبانو_خشنودی_کیا #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
غزل رنجکش، از مصدومان شلیک عامدانه به چشم‌ها در جربان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، تصاویری از خود (یکی در زمان مصدومیت و یکی از همین روزها) منتشر کرد و نوشت:

«دوسال پیش فکرشم نمی‌کردم بتونم نجات پیدا کنم یا حتی شجاعت دیدن خودم رو داشته باشم!
قطعاً هیچ چیزی جای بینایی رو نمی‌گیره، ولی تاابد مدیون پزشک‌هایی هستم که هنرمندانه رو چشمم کار کردن تا بتونم قسمتی از زیبایی رو برگردونم.»

ـ غزل رنجکش، دانشجوی رشته حقوق اهل بندرعباس روز چهارم آبان ماه ۱۴۰۱، در حال برگشت به خانه از محل کار هدف گلوله نیروهای سرکوبگر قرار گرفت. وی پیشتر توضیح داده بود که «آخرین تصویری که چشم راستم ثبت کرد، لبخند اون شخص موقع شلیک کردن بود». این دختر جوان نوشته بود که برای جلوگیری از اصابت گلوله به مادرش در مقابل او ایستاد.

غزل رنجکش جمله معروفی دارد:
صدای چشم‌ها بلندتر از هر فریادیست...

#غزل_رنجکش #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو (کوثر) خشنودی‌کیا، بعد از دو سال به محلی رفت که در آنجا نیروهای سرکوبگر بینایی یک چشمش را از او گرفتند

مهبانو مهندس عمران، قهرمان تیراندازی با کمان ایران و نایب قهرمان آسیا در سال ۱۴۰۰ بود، که در ۱۸ آذر ماه ۱۴۰۱ با شلیک عامدانه نیروهای سرکوبگر بینایی یک چشمش را از دست داد.

روایت او را بخوانید:

روایتی از زخم ماندگار: بازگشت به نقطه‌ای که چشمم را گرفتند

بعد از دو سال به جایی رفتم که چشمم را از من گرفتند. سخت بود، اما توانم را جمع کردم و رفتم. لحظه‌ای که ماشین را پارک کردم، قلبم تندتر می‌زد. چشمم به درختی افتاد که یک نفر پشت آن داد می‌زد: «این دختر کور شد...»
هوا مثل همان روز سرد بود، اما لرزش دست و پایم از سرما نبود. درست همان‌جایی ایستادم که مرا زدند. خواستم از خودم ویدیو بگیرم، اما نمی‌توانستم درست حرف بزنم؛ جمله‌هایم ناتمام می‌ماند. ذهنم پر از تصاویر و صداها بود، اما زبانم یارای بیانشان را نداشت. به چند عکس بسنده کردم.

تمام مدتی که آنجا بودم، ذهنم بین گذشته و حال در رفت‌وآمد بود. صداها و لحظه‌ها در سرم می‌چرخیدند:
از صدای انفجار چشمم تا خونی که از دستانم می‌ریخت.
از صدای پدرم که با نگرانی می‌پرسید: «روله، می‌بینی؟» تا صدای دکتری که گفت: «وضعش خوب نیست، از اینجا ببریدش.»
از لحظه‌ای که از شدت درد به سطل زباله اورژانس خم شدم و بالا آوردم.
از مسیری که ۲۰ دقیقه بود اما یک ساعت طول کشید تا به بیمارستان سوم برسیم، و خون و درد که در هم تنیده بودند.
از شک و تردید مادرم پشت خط که نمی‌دانست زنده‌ام یا کشته شده‌ام...
از گریه تیم اتاق عمل بالای سرم وقتی بیهوش بودم و فهمیده بودند که من کیستم.
و از لحظه‌ای که به هوش آمدم و تنها یک سوال پرسیدم: «چشمم را تخلیه کردند؟»

دیگر نمی‌توانم بنویسم.
سرنوشتم به همین سادگی زیر و رو شد. حالا دو سال از آن روز گذشته...

پ.ن:
طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است.

#سوفیا💙
#مهبانو_خشنودی_کیا
#کوثر_خشنودی_کیا
#بمیرد_دلی_که_بترسد

#چشم_برای_آزادی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عرفان رمیزی، از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، ویدیویی از دقایقی پس از مصدوم شدن خود منتشر کرد و نوشت:

«دقیقا این ویدیو برای چند دقیقه بعد از شلیک و ساچمه خوردن است که من رو به یکی از خونه ها پناه دادن و دقت کنید صدای بچه ها هنوز از بیرون میاد که شعار میدن
وقتی این ویدو رو میبینم اصلا کاری به خودم ندارم که آسیب دیدم ولی اینو میبینم که همه کنار هم بویدم و متحد از اینکه نزاشتن دست مامور بیافتم ، اینکه همسایه ها پناه دادن ، همه با هم بودیم ، کمک کردن و خیلی چیز های دیگه که نشون از متحد بودن رو میده

خیلی سخته این ویدو ها رو دیدن چون صدای اون شلیک ، صدای ترکیدن چشم ، صدای برخورده ساچمه به استخون های سرم همه این ها مرور میشه ولی باید نشون داد که اون شب و شب های دیگه خیلی از بچه های دیگه بودن که برای ایران و هموطن میجنگیدن

من ترکیب ترس و شجاعت رو دیدم ، حس کردم ولی این حس شجاعت و متحد بودن بود که تو کوچه پس کوچه های شهرم ( بندرعباس ) پخش میشد و افتخار میکنم به زخم هامون به شجاعت و شرفمون »
👁️🩸🕊️


#زن_زندگی_آزادی #ایران #مهسا_امینی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعه هفتم دی‌ماه ۱۴۰۳، خبر رسید که یکی از چشمان پارسا قبادی در شهر برلین آلمان تخلیه شد. این اقدام، پس از بی‌نتیجه ماندن درمان‌های متعدد و ناامیدی کامل از بازگرداندن بینایی، انجام گرفت.

پارسا قبادی که در شامگاه دوشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۱، در جریان شادی از باخت تیم حکومتی ایران مقابل انگلیس در کرمانشاه مورد حمله قرار گرفت، با شلیک حدود ۴۰۰ گلوله ساچمه‌ای به سر، صورت و بدن، هر دو چشم خود را به طور جدی از دست داد و مدتی طولانی بینایی‌اش کاملاً از دست رفته بود.

بر اساس تصاویر منتشرشده در پیج اینستاگرام پارسا، آثار سوختگی ناشی از حمله با شوکر برقی به بازوهای او به‌وضوح دیده می‌شود. او گفته است که ضاربان تلاش داشتند با دستان خود، چشمانش را از حدقه بیرون بیاورند و او با بازوهایش از خود دفاع کرده بود. این دفاع با شکنجه‌های بیشتر همراه شد، ازجمله شوکر برقی.

در زمان بازداشت، یکی از بازجویان تهدید کرد که پارسا باید اعدام شود. اما بازجوی دیگر گفت:
"این که کور شده، پس تا آخر عمر کور بماند بهتر از این است که اعدام شود."

این جنایت تنها یکی از نمونه‌های هدف‌گیری عمدی معترضان در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است. حکومت جمهوری اسلامی، با شلیک عامدانه به چشمان بسیاری از مردم، آنها را نابینا کرد. در عین حال، منابع و امکانات پزشکی خود را صرف درمان چشمان اعضای گروه تروریستی حزب‌الله در لبنان کرده است، بی‌آنکه مسئولیتی در قبال شهروندان آسیب‌دیده خود بپذیرد.

پارسا قبادی که در پنجم آبان‌ماه، ۱۴۰۱، ۱۸ ساله شده بود، امروز نمادی از مقاومت در برابر ظلم و خشونت ساختاری حکومت است. او و دیگر قربانیان خشونت حکومتی، بهای سنگینی برای آزادی و عدالت پرداخت کرده‌اند.

#پارسا_قبادی
#چشم_برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پارسا قبادی، از مصدومان چشم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، که اخیرا در کشور آلمان یکی از چشمانش تخلیه شده است، در این ویدیو می‌گوید:
«باعث افتخار است که اگر امروز چشم دادم و بها دادم برای آزادی ایران این بها را دادم، نه تنها ناراحت یا پشیمان نیستم، بلکه بسیار خوشحالم که در سال ۱۴۰۱ این فرصت برای من فراهم شد و این شانس را داشتم که دین خود را به کشورم ادا کنم. برای من، این کار همچون یک وظیفه مقدس بوده است.»

این ویدیو را گروهی ار ایرانیان مقیم هامبورگ فرستاده‌اند، آن‌ها هر هفته تجمعاتی برگزار می‌کنند و تعدادی از آن‌ها به ملاقات پارسا رفته بودند.

هموطنان ما در هامبورگ در پیامی در تجمع ابن هفته‌شان به پارسا قبادی گفتند:

«اینجا جایی برای آزادی و انسانیت است، نه نفرت و سرکوب.
پارسا قبادی پسری که در انقلاب ۱۴۰۱ چشم خود را برای مهساها و آرمانش از دست داد، نماد ایستادگی و مقاومت در برابر ظلم است .
جمهوری اسلامی نمی‌تواند نور امید را خاموش کند؛ هر زخمی، فریادی است برای آزادی.

به امید سلامتی پارساقبادی عزیز»


#پارسا_قبادی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای پارسا و پارساهای کشورم

در میان تاریکی و صدای فریادها، در قلب مبارزه‌ای که جان و ایمان می‌طلبد، شما ایستاده‌اید؛ نه تنها با چشم‌هایتان، بلکه با تمام وجودتان. لحظه‌ای که نگاه شما از دیدن بازماند، اما روح شما دیدن را آغاز کرد. چشمی که به بهای آزادی روشن شد و جهانی را به تماشای شجاعت شما دعوت کرد.

وقتی که درد، پنجه بر روح می‌کشد، لبخندتان حکایتی است از ایمانی که هیچ دیکتاتوری قادر به خاموش کردنش نیست. شما نشان دادید که پیروزی نه در سلامت جسم، بلکه در عظمت روح است. زخمتان، نشانی است از نبردی که تاریخ را می‌نویسد، از مقاومتی که مسیر آینده را هموار می‌کند.

اکنون، با غرور به جلو نگاه می‌کنید؛ نه با چشمانتان، بلکه با حقیقتی که در قلبتان می‌تپد. آسیبی که دیدید، پرچمی است بر فراز آزادی. هرگز شرمگین نباشید، زیرا شما باختن را به معنی ایستادگی در برابر ظلم، برای همیشه به پیروزی بدل کردید.

در سرزمینی که عده‌ای سرهایشان را از حقیقت برمی‌گردانند و در زیر سایه‌ی تحقیر و سرکوب، عادت کرده‌اند زنجیرها را نادیده بگیرند، شما متفاوتید. آن‌ها آزادی را چون رویا می‌بینند، اما شما آن را زندگی می‌کنید.

در همان لحظه‌ای که شما با قلبی مملو از عشق به آزادی و لبخندی بر لب، بهای نبرد را با چشمانتان پرداختید، آن‌ها در خیابان‌های پر از فریاد، با چشمانی بسته، بی‌تفاوت عبور کردند.

تاریخ بی‌رحم است و فراموش نمی‌کند. روزی فرا می‌رسد که همین زمین‌نشینان به آسمان نگاه کنند و ببینند آزادی، مدیون خون و لبخند کسانی است که برای آن جنگیدند.

ای آزادی‌خواهان، شما شعله‌هایی هستید که حتی در میان بی‌تفاوتی، زنده می‌مانید و راه را روشن می‌کنید.

#پارسا_قبادی
#چشم_برای_آزادی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته مراسم سالگرد جان‌باختن هموطنانمان در اثر شلیک موشک سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری برگزار شد.

در این مراسم جمعی از خانواده‌های دادخواه خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و البته تعدادی از آسیب‌دیدگان هم حضور داشتند.
در این ویدیو می‌بینید که نادر ابراهیم‌بیگی، مصدوم از ناحیه هر دو چشم، پیام خانواده‌های دادخواه را بیان می‌کند.
«دادخواهی» فصل مشترک اقشار زیادی از مردم رنج‌کشیده ایران است که آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد. درد مشترک آدم‌ها را به هم نزدیک می‌کند. همه زخم‌خورده یک حکومت جنایتکار هستیم و با هم خواهیم بود تا رسیدن به پیروزی.

ویدیو از استوری مهرداد آقافضلی، پدر جاویدنام یلدا آقافضلی

#دادخواهی #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #زن_زندگی_آزادی #هواپیمای_اوکراینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
وریا غفوری در کنار دادخواهان

صفحه اینستاگرام خانواده جاویدنام امیرمهدی فرخی‌پور، تصاویری از حضور وریا غفوری در کنار پدران دادخواه امیرمهدی فرخی‌پور، مهرداد آقافضلی و فرزین معروفی و دو تن از مصدومان چشم حسین نادربیگی و متین حسنی منتشر کرده است.


امیر مهدی فرخی‌پور چهار روز قبل از جشن تولد ۱۸ سالگی‌اش در تهران کشته شد؛ در روز پنجم مهر ماه ۱۴۰۱.

او سال یازدهم رشته گرافیک بود. سه سالی بود در کارگاه کفاشی و فروشگاه کیف و کفش پدرش کار می‌کرد. و علاقه زیادی هم به برق‌کاری داشت.

جمهوری اسلامی اصرار دارد که او در تصادف رانندگی کشته شده است.

اما خانواده‌اش می‌گویند شواهد کافی در دست دارند که نشان می‌دهد او به دست ماموران کشته شده؛ از جمله پیام‌هایی که او ساعتی پیش از کشته شدن برای دوست‌دخترش فرستاده بود.

#وریا_غفوری
#دادخواهی #چشم_برای_آزادی #متین_حسنی #حسین_نادربیگی #یلدا_آقافضلی #فرزین_معروفی #امیرمهدی_فرخی_پور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech