زخم باز
پیروز دوانی، نویسنده ای که پیکرش هرگز پیدا نشد…
ورق بزنید
«موضوع را به ایشان (محسنیاژهای) گفتم که گفتند لازم نیست تحویل نیروی انتظامی بدهید، حکم افسادش صادر شده، تمامش کنید! حتی واضحتر هم گفتند که با مسئولیت من بکشیدش. اینجا بود که بنده هم به سید صادق (مهراد عالیخانی) گفتم که به تیم بگویید. من خودم به واسطه مشکلی که در مقابل دفتر حفاظت منافع مصر اتفاق افتاده بود رفتم آنجا و تیم حکم را در همان ساختمان اجرا نموده بود آن شب . . . ” (صص ۴۶۱ـ۴۶۲ از جلد ۱۷ بازجویی های سعید امامی)
پیروز دوانی تکیه به قانون اساسی جمهوری اسلامی برای پیشبرد خواستههای دمکراتیک را کاملا اشتباه میدانست و خواستار دگرگونی این قانون اساسی و حذف اصول غیردموکراتیک آن بود. درواقع باور عمیق پیروز دوانی به سوسیالیسم خدشهای برنداشته بود و از جمله در جریان یک میزگرد در سال ۷۴ نیز تمایل سیاسی خود را «برقراری یک نظام سوسیالیستی» عنوان کرده بود.
فعالیتهای پیروز دوانی که حجم زیادی نیز داشت به مذاق نیروهای اطلاعاتی خوش نمیآمد و از آن به «فعالیتهای تخریبی» یاد میکردند. در تماس های امنیتی هم که با پیروز دوانی و یا خانواده او گرفته میشد، حساسیت اصلی روی همین جزواتی بود که به نام شرکت پژوهشی پیام پیروز منتشر میشد. حساسیت چنان بالا گرفته بود که انگار در یکی از تماسها گفته شده بود که دیگر او را احضار نمیکنند، بلکه «خفه ات میکنیم»، و در واقعیت نیز همین کردند. . درواقع در آن سالها که حذف فیزیکی روشنفکران و مخالفان میتوانست به راحتی از سوی نیروهای وزارت اطلاعات انجام بپذیرد، پیروز دوانی نیز در سوم شهریور ۱۳۷۷ در حالیکه از منزل خود خارج شده بود تا به خانه خواهرش برود، ربوده شد، به مکان نامعلومی برده شد، کشته شد و در مکانی نامعلوم دفن شد.
در عین حال آزار و اذیت نیروهای امنیتی پس از ربایش پیروز دوانی نیز پایان نگرفت. آنها سعی کردند خانواده پیروز دوانی را آزار و اذیت کنند.
فشاری سنگین که منجر به سکته مادر پیروز دوانی شد. حسین دوانی میگوید: «مادرم از قبل سکته خفیفی کرده بود ولی وقتی پیروز را بردند مدام به خانه زنگ میزدند و از این کارهای بسیار وحشتناک روان پریشانه میکردند. میگفتند پسرت را کشتیم بیا جنازه اش را تحویل بگیر و بعد میخندیدند. این تلفن ها تمامی نداشت. مادرم میرفت ولی میگفتند برای چه آمدهای میخواهی بدن لخت مردان را ببینی؟ خیلی وحشتناک بود مادرم را رسما داغون کردند. به خانه زنگ میزدند و میگفتند باید جشن عروسی برای پسرت در قبرستان بگیری و...».
«عبدالله نوری» در جریان استیضاح خود در سال ۷۸، «عمالدالدین باقی» در کتاب «تراژدی دمکراسی در ایران» و «اکبر گنجی» از نخستین افرادی بودند که بر نقش «غلامحسین محسنیاژهای» در قتل پیروز دوانی انگشت گذاشتند.
محسنیاژهای هماکنون رئیس قوهقضائیه جمهوری اسلامی است.
بیشتر بخوانبد:
https://tavaana.org/fa/Pirouz_Davani
#پیروز_دوانی #قتل_های_زنجیره_ای
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیروز دوانی، نویسنده ای که پیکرش هرگز پیدا نشد…
ورق بزنید
«موضوع را به ایشان (محسنیاژهای) گفتم که گفتند لازم نیست تحویل نیروی انتظامی بدهید، حکم افسادش صادر شده، تمامش کنید! حتی واضحتر هم گفتند که با مسئولیت من بکشیدش. اینجا بود که بنده هم به سید صادق (مهراد عالیخانی) گفتم که به تیم بگویید. من خودم به واسطه مشکلی که در مقابل دفتر حفاظت منافع مصر اتفاق افتاده بود رفتم آنجا و تیم حکم را در همان ساختمان اجرا نموده بود آن شب . . . ” (صص ۴۶۱ـ۴۶۲ از جلد ۱۷ بازجویی های سعید امامی)
پیروز دوانی تکیه به قانون اساسی جمهوری اسلامی برای پیشبرد خواستههای دمکراتیک را کاملا اشتباه میدانست و خواستار دگرگونی این قانون اساسی و حذف اصول غیردموکراتیک آن بود. درواقع باور عمیق پیروز دوانی به سوسیالیسم خدشهای برنداشته بود و از جمله در جریان یک میزگرد در سال ۷۴ نیز تمایل سیاسی خود را «برقراری یک نظام سوسیالیستی» عنوان کرده بود.
فعالیتهای پیروز دوانی که حجم زیادی نیز داشت به مذاق نیروهای اطلاعاتی خوش نمیآمد و از آن به «فعالیتهای تخریبی» یاد میکردند. در تماس های امنیتی هم که با پیروز دوانی و یا خانواده او گرفته میشد، حساسیت اصلی روی همین جزواتی بود که به نام شرکت پژوهشی پیام پیروز منتشر میشد. حساسیت چنان بالا گرفته بود که انگار در یکی از تماسها گفته شده بود که دیگر او را احضار نمیکنند، بلکه «خفه ات میکنیم»، و در واقعیت نیز همین کردند. . درواقع در آن سالها که حذف فیزیکی روشنفکران و مخالفان میتوانست به راحتی از سوی نیروهای وزارت اطلاعات انجام بپذیرد، پیروز دوانی نیز در سوم شهریور ۱۳۷۷ در حالیکه از منزل خود خارج شده بود تا به خانه خواهرش برود، ربوده شد، به مکان نامعلومی برده شد، کشته شد و در مکانی نامعلوم دفن شد.
در عین حال آزار و اذیت نیروهای امنیتی پس از ربایش پیروز دوانی نیز پایان نگرفت. آنها سعی کردند خانواده پیروز دوانی را آزار و اذیت کنند.
فشاری سنگین که منجر به سکته مادر پیروز دوانی شد. حسین دوانی میگوید: «مادرم از قبل سکته خفیفی کرده بود ولی وقتی پیروز را بردند مدام به خانه زنگ میزدند و از این کارهای بسیار وحشتناک روان پریشانه میکردند. میگفتند پسرت را کشتیم بیا جنازه اش را تحویل بگیر و بعد میخندیدند. این تلفن ها تمامی نداشت. مادرم میرفت ولی میگفتند برای چه آمدهای میخواهی بدن لخت مردان را ببینی؟ خیلی وحشتناک بود مادرم را رسما داغون کردند. به خانه زنگ میزدند و میگفتند باید جشن عروسی برای پسرت در قبرستان بگیری و...».
«عبدالله نوری» در جریان استیضاح خود در سال ۷۸، «عمالدالدین باقی» در کتاب «تراژدی دمکراسی در ایران» و «اکبر گنجی» از نخستین افرادی بودند که بر نقش «غلامحسین محسنیاژهای» در قتل پیروز دوانی انگشت گذاشتند.
محسنیاژهای هماکنون رئیس قوهقضائیه جمهوری اسلامی است.
بیشتر بخوانبد:
https://tavaana.org/fa/Pirouz_Davani
#پیروز_دوانی #قتل_های_زنجیره_ای
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمدحسین درودی؛ از عوامل قتل حکومتی مجیدرضا رهنورد
نام او محمدحسین درودی است. در جایگاه «دادستان» عمومی و انقلاب مشهد از اعضای تیم قتل حکومتی مجیدرضا رهنورد بود؛ جوان معترض مشهدی که در دفاع از خود مقابل عوامل بسیجی، در جریان اعتراضات انقلابی در مشهد، توسط دستگاه سرکوب بازداشت شد.
بلافاصله مجیدرضا رهنورد را به محاربه محکوم کردند و برای او حکم اعدام صادر کردند. محاکمهای که به گفته «پگاه بنیهاشمی»، حقوقدان، شبیه به «دادگاههای صحرایی» بود. سعید دهقان، وکیل دادگستری، نیز پروسه «محاکمه» منتهی به اعدام مجیدرضا رهنورد را «قتل حکومتی» نامید.
یکی از اعضای تیم قتل حکومتی مجیدرضا رهنورد، همین محمدحسین درودی، بود که نام «دادستان» را در آن «دادگاه» به یدک میکشید. به اظهارات او طی دو سه ماه اخیر که نگاه انداخته شود، به رجزخوانیهای او برای مردم معترض برخورد میکنیم.
از جمله در آبان ۱۴۰۱ گفته بود: «دست دشمنان این نظام در این حوادث برای همه آشکار شده است… چنانچه فرد یا افرادی بخواهند به هر بهانهای امنیت جامعه را به هم بزنند به شدت با آنان برخورد میشود.»
درودی در جایگاه سخنگوی خودخوانده مردم مشهد نیز قرار میدهد و از طرف آنان مدعی میشود که معترضان، «آشوبگر» هستند. او گفته بود: «مردم از وضعیتی که عدهای آشوبگر در شهرها به وجود آوردهاند به شدت ناراحت هستند و از دستگاه قضایی انتظار برخورد قاطع و قانونی با این افراد را دارند.»
درودی از کارگزاران همیشه پابکار دستگاه قتل و جرح و حبس جمهوری اسلامی است و در حوزههای غیرسیاسی هم ید طولایی در نقض حقوق بشر دارد.
چنانکه در تیر ۱۴۰۱ در دفاع از حکم قرون وسطایی قطع دست سارقان و اعدام آنان گفته بود: «قضات بر اساس قانون و شرع و بدون توجه به هیاهوهای خارجی، در پروندههای سرقت رای به قطع دست و حتی اعدام میدهند».
https://tavaana.org/fa/MHDo
#یاری_حقوقی_توانا #محمدحسین_درودی #مجیدرضا_رهنورد #قتل_حکومتی
@Tavaana_TavaanaTech
نام او محمدحسین درودی است. در جایگاه «دادستان» عمومی و انقلاب مشهد از اعضای تیم قتل حکومتی مجیدرضا رهنورد بود؛ جوان معترض مشهدی که در دفاع از خود مقابل عوامل بسیجی، در جریان اعتراضات انقلابی در مشهد، توسط دستگاه سرکوب بازداشت شد.
بلافاصله مجیدرضا رهنورد را به محاربه محکوم کردند و برای او حکم اعدام صادر کردند. محاکمهای که به گفته «پگاه بنیهاشمی»، حقوقدان، شبیه به «دادگاههای صحرایی» بود. سعید دهقان، وکیل دادگستری، نیز پروسه «محاکمه» منتهی به اعدام مجیدرضا رهنورد را «قتل حکومتی» نامید.
یکی از اعضای تیم قتل حکومتی مجیدرضا رهنورد، همین محمدحسین درودی، بود که نام «دادستان» را در آن «دادگاه» به یدک میکشید. به اظهارات او طی دو سه ماه اخیر که نگاه انداخته شود، به رجزخوانیهای او برای مردم معترض برخورد میکنیم.
از جمله در آبان ۱۴۰۱ گفته بود: «دست دشمنان این نظام در این حوادث برای همه آشکار شده است… چنانچه فرد یا افرادی بخواهند به هر بهانهای امنیت جامعه را به هم بزنند به شدت با آنان برخورد میشود.»
درودی در جایگاه سخنگوی خودخوانده مردم مشهد نیز قرار میدهد و از طرف آنان مدعی میشود که معترضان، «آشوبگر» هستند. او گفته بود: «مردم از وضعیتی که عدهای آشوبگر در شهرها به وجود آوردهاند به شدت ناراحت هستند و از دستگاه قضایی انتظار برخورد قاطع و قانونی با این افراد را دارند.»
درودی از کارگزاران همیشه پابکار دستگاه قتل و جرح و حبس جمهوری اسلامی است و در حوزههای غیرسیاسی هم ید طولایی در نقض حقوق بشر دارد.
چنانکه در تیر ۱۴۰۱ در دفاع از حکم قرون وسطایی قطع دست سارقان و اعدام آنان گفته بود: «قضات بر اساس قانون و شرع و بدون توجه به هیاهوهای خارجی، در پروندههای سرقت رای به قطع دست و حتی اعدام میدهند».
https://tavaana.org/fa/MHDo
#یاری_حقوقی_توانا #محمدحسین_درودی #مجیدرضا_رهنورد #قتل_حکومتی
@Tavaana_TavaanaTech
تجدید عزم دادخواهی: گزارش سفر پاییز ۱۴۰۳
✍️پرستو فروهر
پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه فروهر، در آبان ۱۴۰۳ به ایران سفر کرد تا مراسم سالگرد والدینش را برگزار کند. داریوش و پروانه فروهر از چهرههای شاخص سیاسی ایران بودند که در سال ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای به طرز فجیعی به قتل رسیدند. پرستو فروهر هر سال برای گرامیداشت یاد آنها به ایران سفر میکند، اما همیشه با موانع و فشارهای امنیتی روبهرو میشود.
در سفر اخیر، او در بدو ورود به فرودگاه با بازرسیهای سختگیرانه مواجه شد. نیروهای امنیتی وسایل الکترونیکی او را ضبط کردند و رفتارهایی توهینآمیز داشتند. با این حال، پرستو موفق شد مراسم سالگرد را در خانه پدریاش در تهران برگزار کند. این مراسم تحت نظارت نیروهای امنیتی برگزار شد و از ورود برخی مهمانان به خانه جلوگیری کردند.
پرستو فروهر در این سفر با خانوادههای دادخواه دیگری نیز ملاقات کرد. او از تجارب خود در زمینه دادخواهی سخن گفت و بر اهمیت زنده نگهداشتن یاد قربانیان و ادامه مسیر عدالتخواهی تأکید کرد. او در نوشتههای خود به شرایط سخت خانوادههای دادخواه و تلاش برای مقابله با فراموشی اشاره میکند.
پرستو فروهر همچنین از نقش سرکوبگرانه حکومت در محدود کردن صدای خانوادههای دادخواه و سرکوب آزادیهای مدنی انتقاد کرد. با این وجود، او بر تعهد خود به پیگیری عدالت و مبارزه برای افشای حقیقت تأکید دارد و این مسیر را وظیفهای اخلاقی میداند. پرستو فروهر میگوید که دادخواهی برای او فراتر از یاد والدینش است؛ بلکه مسئولیتی در برابر جامعه و قربانیان است.
او سفرش به ایران را نمادی از مقاومت در برابر فراموشی و فشار میداند و امیدوار است که روزی عدالت برای همه قربانیان محقق شود. پرستو فروهر با وجود محدودیتها، بر عزم خود برای حفظ یاد پدر و مادرش و ادامه مبارزه برای عدالت تأکید کرد.
متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://www.aasoo.org/fa/articles/5020
#قتل_های_زنجیره_ای #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️پرستو فروهر
پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه فروهر، در آبان ۱۴۰۳ به ایران سفر کرد تا مراسم سالگرد والدینش را برگزار کند. داریوش و پروانه فروهر از چهرههای شاخص سیاسی ایران بودند که در سال ۱۳۷۷ در جریان قتلهای زنجیرهای به طرز فجیعی به قتل رسیدند. پرستو فروهر هر سال برای گرامیداشت یاد آنها به ایران سفر میکند، اما همیشه با موانع و فشارهای امنیتی روبهرو میشود.
در سفر اخیر، او در بدو ورود به فرودگاه با بازرسیهای سختگیرانه مواجه شد. نیروهای امنیتی وسایل الکترونیکی او را ضبط کردند و رفتارهایی توهینآمیز داشتند. با این حال، پرستو موفق شد مراسم سالگرد را در خانه پدریاش در تهران برگزار کند. این مراسم تحت نظارت نیروهای امنیتی برگزار شد و از ورود برخی مهمانان به خانه جلوگیری کردند.
پرستو فروهر در این سفر با خانوادههای دادخواه دیگری نیز ملاقات کرد. او از تجارب خود در زمینه دادخواهی سخن گفت و بر اهمیت زنده نگهداشتن یاد قربانیان و ادامه مسیر عدالتخواهی تأکید کرد. او در نوشتههای خود به شرایط سخت خانوادههای دادخواه و تلاش برای مقابله با فراموشی اشاره میکند.
پرستو فروهر همچنین از نقش سرکوبگرانه حکومت در محدود کردن صدای خانوادههای دادخواه و سرکوب آزادیهای مدنی انتقاد کرد. با این وجود، او بر تعهد خود به پیگیری عدالت و مبارزه برای افشای حقیقت تأکید دارد و این مسیر را وظیفهای اخلاقی میداند. پرستو فروهر میگوید که دادخواهی برای او فراتر از یاد والدینش است؛ بلکه مسئولیتی در برابر جامعه و قربانیان است.
او سفرش به ایران را نمادی از مقاومت در برابر فراموشی و فشار میداند و امیدوار است که روزی عدالت برای همه قربانیان محقق شود. پرستو فروهر با وجود محدودیتها، بر عزم خود برای حفظ یاد پدر و مادرش و ادامه مبارزه برای عدالت تأکید کرد.
متن کامل گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://www.aasoo.org/fa/articles/5020
#قتل_های_زنجیره_ای #داریوش_فروهر #پروانه_اسکندری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احمد تفضلی، ایرانشناس و پژوهشگر، ساعت دوازده و نیم روز ۲۴ دیماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانشگاه تهران ترک کرد تا به منزل خود در شمیران برود اما هیچگاه به منزل نرسید. او میانهی راه ربوده شد و توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به قتل رسید.
احمد سمیعی گیلانی نویسنده و مترجم، احمد تفضلی را اینگونه توصیف میکند:
“استاد تفضّلی محقّقی بود جدّی و سختکوش و موشکاف و خبیر، با فرهنگی عمیق و ظریف. وسعت معلومات او با فراست و تیزبینی و ذوق سلیم قرین گشته دستاوردهایی بدیع پدید آورده است. تفضّلی، در مصاحبت، بسیار صمیمی، یک رنگ، خوش محضر و ظریفهگو بود. او با همه مایه و پایهای که داشت زیاده فروتن بود. ذرهای کبر و عجب در وجودش نبود. هیچگاه در صدد فضلفروشی برنیامد. حتی در فرصتهایی که همه منتظر بودند عرضِ وجود کند سکوت میکرد و اگر به اظهار نظر در بابی که در حوزه تخصص او بود وادارش میکردند چنان عمل میکرد که گویی ورود او در جریان مذاکره اهمیتی ندارد و اصولاً مطلبْ مهم نیست.
این رفتار از روی ریا نبود، پرتوِ ضمیر آگاه او بود که در برابر بیکرانی اقیانوس علم، دانستههای خود را ناچیز میدید. هیچگاه ندیدم در جلسهها و مجالس صدرنشین و شاخص باشد، همواره در صفِّ نعال یا در میان انبوه جمعیت گم بود. حتی در مجامعی که جای شایستهاش در صدر بود از اشغال آن اکراه داشت. جاهطلب نبود و از نمایش هم بیزار بود. استاد تفضّلی در رشته تخصصی خود، زبان پهلوی، تبحّر کمنظیر داشت و میتوان گفت مرجعیت جهانی پیدا کرده بود و از این حیث مایه فخر و مباهات جامعه فرهنگی ما در جهان دانش بود. کرسی دانشگاهی او به این آسانی و راحتی شاید نتواند وارثِ شایستهای پیدا کند. وجود او مایه نازشِ دانشگاه تهران و شورای فرهنگستان بود که با از دست دادن او وزنهای را از دست دادند.”
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/ahmad_tafazoli/
پرونده قتل احمد تفضلی، در جریان پرونده قتلهای زنجیرهای قرار نگرفت و پرونده قتلهای زنجیرهای تنها به چهار قتل پاییز ۷۷ محدود شد.
#احمد_تفضلی #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احمد تفضلی، ایرانشناس و پژوهشگر، ساعت دوازده و نیم روز ۲۴ دیماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانشگاه تهران ترک کرد تا به منزل خود در شمیران برود اما هیچگاه به منزل نرسید. او میانهی راه ربوده شد و توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به قتل رسید.
احمد سمیعی گیلانی نویسنده و مترجم، احمد تفضلی را اینگونه توصیف میکند:
“استاد تفضّلی محقّقی بود جدّی و سختکوش و موشکاف و خبیر، با فرهنگی عمیق و ظریف. وسعت معلومات او با فراست و تیزبینی و ذوق سلیم قرین گشته دستاوردهایی بدیع پدید آورده است. تفضّلی، در مصاحبت، بسیار صمیمی، یک رنگ، خوش محضر و ظریفهگو بود. او با همه مایه و پایهای که داشت زیاده فروتن بود. ذرهای کبر و عجب در وجودش نبود. هیچگاه در صدد فضلفروشی برنیامد. حتی در فرصتهایی که همه منتظر بودند عرضِ وجود کند سکوت میکرد و اگر به اظهار نظر در بابی که در حوزه تخصص او بود وادارش میکردند چنان عمل میکرد که گویی ورود او در جریان مذاکره اهمیتی ندارد و اصولاً مطلبْ مهم نیست.
این رفتار از روی ریا نبود، پرتوِ ضمیر آگاه او بود که در برابر بیکرانی اقیانوس علم، دانستههای خود را ناچیز میدید. هیچگاه ندیدم در جلسهها و مجالس صدرنشین و شاخص باشد، همواره در صفِّ نعال یا در میان انبوه جمعیت گم بود. حتی در مجامعی که جای شایستهاش در صدر بود از اشغال آن اکراه داشت. جاهطلب نبود و از نمایش هم بیزار بود. استاد تفضّلی در رشته تخصصی خود، زبان پهلوی، تبحّر کمنظیر داشت و میتوان گفت مرجعیت جهانی پیدا کرده بود و از این حیث مایه فخر و مباهات جامعه فرهنگی ما در جهان دانش بود. کرسی دانشگاهی او به این آسانی و راحتی شاید نتواند وارثِ شایستهای پیدا کند. وجود او مایه نازشِ دانشگاه تهران و شورای فرهنگستان بود که با از دست دادن او وزنهای را از دست دادند.”
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/ahmad_tafazoli/
پرونده قتل احمد تفضلی، در جریان پرونده قتلهای زنجیرهای قرار نگرفت و پرونده قتلهای زنجیرهای تنها به چهار قتل پاییز ۷۷ محدود شد.
#احمد_تفضلی #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دختر نوجوان ۱۷ سالهای در پیرانشهر توسط پدرش به قتل رسید.
این قتل دلخراش با «انگیزه ناموسی» صورت گرفته است. کانی عبدالهی دختر ۱۷ ساله با ضربات متعدد چاقو مورد حمله قرار گرفت و با وجود اینکه به بیمارستان منتقل شده بود جان خود را از دست داد. کانی را به بهانه ارتباط با یک پسر به قتل رساندهاند.
فقدان مجازات مناسب قانونی برای خشونتهای ناموسی علیه زنان و به ویژه عدم جرمانگاری خشونت خانگی علیه آنها از دلایل موثر در عدم کاهش این نوع از خشونت در ایران است.
تجویز قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت جنسی در قوانین، نبود مجازات مناسب برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، فقدان مجازات مناسب جایگزین قصاص نفس برای جرم قتل عمد و به ویژه برخورد همراه با تساهل و تسامح دستگاه قضایی با قاتل در پروندههای مربوط به زنکُشی از مواردی است که قوانین موضوعه در ایران را به مجوزی قانونی برای اعمال خشونت علیه زنان تبدیل کرده است.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
@Tavaana_Tavaanatech
این قتل دلخراش با «انگیزه ناموسی» صورت گرفته است. کانی عبدالهی دختر ۱۷ ساله با ضربات متعدد چاقو مورد حمله قرار گرفت و با وجود اینکه به بیمارستان منتقل شده بود جان خود را از دست داد. کانی را به بهانه ارتباط با یک پسر به قتل رساندهاند.
فقدان مجازات مناسب قانونی برای خشونتهای ناموسی علیه زنان و به ویژه عدم جرمانگاری خشونت خانگی علیه آنها از دلایل موثر در عدم کاهش این نوع از خشونت در ایران است.
تجویز قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت جنسی در قوانین، نبود مجازات مناسب برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، فقدان مجازات مناسب جایگزین قصاص نفس برای جرم قتل عمد و به ویژه برخورد همراه با تساهل و تسامح دستگاه قضایی با قاتل در پروندههای مربوط به زنکُشی از مواردی است که قوانین موضوعه در ایران را به مجوزی قانونی برای اعمال خشونت علیه زنان تبدیل کرده است.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
@Tavaana_Tavaanatech
پدر و برادر دختری ۱۷ ساله او را در حالی که فرزندش را در آغوش داشت با ۱۶ گلوله به قتل رساندند.
روز گذشته خبر قتل هولناک عاطفه زغیبی؛ دختر ۱۷ سالهای در شهر شوشتر واقع در استان خوزستان منتشر شد.
یک پدر ۱۶ گلوله به دختر نوجوانش شلیک کرده آنهم در حالی که نوزادش در آغوشش بوده.
این جنایات در کشورمان تکرار میشود و چه بسا نامها فراموش شوند رومینا عاطفه کانی مبینا ...
تبریک میگم دختره!
طرح از مانا نیستانی
https://tavaana.org/congratulations/
مانا نیستانی
فقدان مجازات مناسب قانونی برای خشونتهای ناموسی علیه زنان و به ویژه عدم جرمانگاری خشونت خانگی علیه آنها از دلایل موثر در عدم کاهش این نوع از خشونت در ایران است.
تجویز قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت جنسی در قوانین، نبود مجازات مناسب برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، فقدان مجازات مناسب جایگزین قصاص نفس برای جرم قتل عمد و به ویژه برخورد همراه با تساهل و تسامح دستگاه قضایی با قاتل در پروندههای مربوط به زنکُشی از مواردی است که قوانین موضوعه در ایران را به مجوزی قانونی برای اعمال خشونت علیه زنان تبدیل کرده است.
@mananey
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
@Tavaana_Tavaanatech
روز گذشته خبر قتل هولناک عاطفه زغیبی؛ دختر ۱۷ سالهای در شهر شوشتر واقع در استان خوزستان منتشر شد.
یک پدر ۱۶ گلوله به دختر نوجوانش شلیک کرده آنهم در حالی که نوزادش در آغوشش بوده.
این جنایات در کشورمان تکرار میشود و چه بسا نامها فراموش شوند رومینا عاطفه کانی مبینا ...
تبریک میگم دختره!
طرح از مانا نیستانی
https://tavaana.org/congratulations/
مانا نیستانی
فقدان مجازات مناسب قانونی برای خشونتهای ناموسی علیه زنان و به ویژه عدم جرمانگاری خشونت خانگی علیه آنها از دلایل موثر در عدم کاهش این نوع از خشونت در ایران است.
تجویز قتل زن توسط شوهر به دلیل خیانت جنسی در قوانین، نبود مجازات مناسب برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، فقدان مجازات مناسب جایگزین قصاص نفس برای جرم قتل عمد و به ویژه برخورد همراه با تساهل و تسامح دستگاه قضایی با قاتل در پروندههای مربوط به زنکُشی از مواردی است که قوانین موضوعه در ایران را به مجوزی قانونی برای اعمال خشونت علیه زنان تبدیل کرده است.
@mananey
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#خشونت_علیه_زنان
#قتل_ناموسی
@Tavaana_Tavaanatech
در دو هفته اخیر حداقل ۷ زن توسط مردان خانواده خود به قتل رسیدهاند.
از ابتدای بهمنماه تا امروز، خبر قتل ۷ زن از جمله دو دختر نوجوان توسط پدر، همسر و بستگان خود در شهرهای کرمانشاه، شوشتر، اسدآباد، بروجرد، مراغه، پیرانشهر و اسلامآباد غرب منتشر شده است.
دقت کنید این مواردی بوده که رسانهای شده است. نکته حائز اهمیت دیگر استفاده مقامات جمهوری اسلامی از «اختلاف خانوادگی» به جای «انگیزههای ناموسی» است.
جدا از نقش فرهنگ، آموزش اشتباه و مواردی از این قبیل، قوانین جاری کشور احتمال وقوع چنین قتلهایی را افزایش میدهند.
مطابق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب پدر یا از اجداد پدری مجنی علیه نباشد. بنابراین یکی از شرایط قصاص فقدان رابطه پدر و فرزندی میان قاتل و مقتول است.
مطابق با ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، پدر در جایگاه ولی دم در قتل فرزند قصاص نمیشود، بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیر میشود. همین قانون موجب شده که اغلب قاتلان در «قتلهای ناموسی»، از قبل خود را از مجازاتهای سنگین معاف بدانند.
#قتل_ناموسی #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #خشونت_علیه_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از ابتدای بهمنماه تا امروز، خبر قتل ۷ زن از جمله دو دختر نوجوان توسط پدر، همسر و بستگان خود در شهرهای کرمانشاه، شوشتر، اسدآباد، بروجرد، مراغه، پیرانشهر و اسلامآباد غرب منتشر شده است.
دقت کنید این مواردی بوده که رسانهای شده است. نکته حائز اهمیت دیگر استفاده مقامات جمهوری اسلامی از «اختلاف خانوادگی» به جای «انگیزههای ناموسی» است.
جدا از نقش فرهنگ، آموزش اشتباه و مواردی از این قبیل، قوانین جاری کشور احتمال وقوع چنین قتلهایی را افزایش میدهند.
مطابق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب پدر یا از اجداد پدری مجنی علیه نباشد. بنابراین یکی از شرایط قصاص فقدان رابطه پدر و فرزندی میان قاتل و مقتول است.
مطابق با ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی، پدر در جایگاه ولی دم در قتل فرزند قصاص نمیشود، بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیر میشود. همین قانون موجب شده که اغلب قاتلان در «قتلهای ناموسی»، از قبل خود را از مجازاتهای سنگین معاف بدانند.
#قتل_ناموسی #قانون_مجازات_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی #خشونت_علیه_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آمار وحشتناک قتلهای ناموسی در ایران؛ هر دو روز یک قتل
«قتل ناموسی در قوانین جمهوری اسلامی جرم نیست.»
بر اساس قانون مجازات اسلامی، اگر مردی ادعا کند که زنش را در حین خیانت دیده و سپس کشته است، با این استدلال که «زن زناکار مهدورالدم» است، هم از مجازات و هم از پرداخت دیه معاف است.
https://tavaana.org/honor_killing_iran/
یوتیوب:
https://youtu.be/kre03jfUTbw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/g4mkd3amiol8
این ویدیو، بخشی از میزگرد «کالبدشکافی قتلهای ناموسی در ایران» است:
https://tavaana.org/fa/Live_HonorKilling
#جنایت_ناموسی #زن_کشی #قتل_ناموسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«قتل ناموسی در قوانین جمهوری اسلامی جرم نیست.»
بر اساس قانون مجازات اسلامی، اگر مردی ادعا کند که زنش را در حین خیانت دیده و سپس کشته است، با این استدلال که «زن زناکار مهدورالدم» است، هم از مجازات و هم از پرداخت دیه معاف است.
https://tavaana.org/honor_killing_iran/
یوتیوب:
https://youtu.be/kre03jfUTbw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/g4mkd3amiol8
این ویدیو، بخشی از میزگرد «کالبدشکافی قتلهای ناموسی در ایران» است:
https://tavaana.org/fa/Live_HonorKilling
#جنایت_ناموسی #زن_کشی #قتل_ناموسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
در روزهای اخیر خبرهای دردناک مکرری از قتل زنان به دست اعضای خانوادهشان منتشر شده است.
کانی عبداللهی و عاطفه زغیبی ۱۷ساله بودند که در بهمن ۱۴۰۳ که ششم بهمن به ترتیب در روستای ماشکان از توابع پیرانشهر و شوشتر به قتل رسیدند.
به گزارش رادیو فردا از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا ۱۲ بهمنماه، دستکم ۱۳۳ زن به دلایل ناموسی یا غیره توسط اعضای خانواده خود کشته شدهاند. یعنی به ازای هر دو روز، یک زن در ایران کشته میشود.
https://dialog.tavaana.org/women-red-line/
خط قرمز زنان
اثر رضا عقیلی
#زن_کشی #حقوق_زنان #قتل_ناموسی #ناموس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در روزهای اخیر خبرهای دردناک مکرری از قتل زنان به دست اعضای خانوادهشان منتشر شده است.
کانی عبداللهی و عاطفه زغیبی ۱۷ساله بودند که در بهمن ۱۴۰۳ که ششم بهمن به ترتیب در روستای ماشکان از توابع پیرانشهر و شوشتر به قتل رسیدند.
به گزارش رادیو فردا از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا ۱۲ بهمنماه، دستکم ۱۳۳ زن به دلایل ناموسی یا غیره توسط اعضای خانواده خود کشته شدهاند. یعنی به ازای هر دو روز، یک زن در ایران کشته میشود.
https://dialog.tavaana.org/women-red-line/
خط قرمز زنان
اثر رضا عقیلی
#زن_کشی #حقوق_زنان #قتل_ناموسی #ناموس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
برای عزیزمان امیر محمد خالقی دانشجوی ممتاز دانشگاه تهران در سن ۱۹ سالگی و اولین روز کاری خود در سایه غفلت و اهمالکاری مسئولین دانشگاه تهران و پلیس در مجاورت خوابگاه کوی دانشگاه، به قتل رسید.
طرح از بهزاد شیشهگران
behzadshishegaran
#امیرمحمد_خالقی #دانشجو #کوی_دانشگاه_تهران #قتل #جنایت #بهزاد_شیشه_گران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از بهزاد شیشهگران
behzadshishegaran
#امیرمحمد_خالقی #دانشجو #کوی_دانشگاه_تهران #قتل #جنایت #بهزاد_شیشه_گران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دختری ۲۳ ساله در کرمانشاه توسط پدرش به قتل رسید.
این دختر بهتازگی طلاق گرفته بود و به همین دلیل پدرش او را به قتل رساند. این مرد پس از قتل دخترش متواری شده است.
به گفته مدیرکل بهزیستی کرمانشاه، بهزاد شهبازی:
«خانواده به نیروهای ما اعلام کردند که پدر خانواده به دلیل اینکه دختر در یک ماه گذشته طلاق گرفته، او را کشته است.»
از زنکشی دخترکشی و عدم امنیت زنان حتی در خانواده بارها نوشتهایم اما نکته مهم و قابل توجه حمایت قانونی جمهوری اسلامی از تضییع حقوق زنان و حتی حمایت از قتل زنان است. در قوانین مجازات کیفری عملا قتل فرزند توسط پدر به جرمی بدون کیفر تبدیل شده است.
اسم این دختر چه بوده؟ از هویت او غیر از اینکه طلاق گرفته و به قتل رسیده چه میدانیم؟ آیا فرزندی داشته؟ هزاران زن دیگر در کشورمان اینگونه به قتل میرسند که حتی نامی هم از آنها منتشر نمیشود یا خبر قتلشان رسانهای نمیشود.
#زن_کشی
#دختر_کشی
#قتل_ناموسی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این دختر بهتازگی طلاق گرفته بود و به همین دلیل پدرش او را به قتل رساند. این مرد پس از قتل دخترش متواری شده است.
به گفته مدیرکل بهزیستی کرمانشاه، بهزاد شهبازی:
«خانواده به نیروهای ما اعلام کردند که پدر خانواده به دلیل اینکه دختر در یک ماه گذشته طلاق گرفته، او را کشته است.»
از زنکشی دخترکشی و عدم امنیت زنان حتی در خانواده بارها نوشتهایم اما نکته مهم و قابل توجه حمایت قانونی جمهوری اسلامی از تضییع حقوق زنان و حتی حمایت از قتل زنان است. در قوانین مجازات کیفری عملا قتل فرزند توسط پدر به جرمی بدون کیفر تبدیل شده است.
اسم این دختر چه بوده؟ از هویت او غیر از اینکه طلاق گرفته و به قتل رسیده چه میدانیم؟ آیا فرزندی داشته؟ هزاران زن دیگر در کشورمان اینگونه به قتل میرسند که حتی نامی هم از آنها منتشر نمیشود یا خبر قتلشان رسانهای نمیشود.
#زن_کشی
#دختر_کشی
#قتل_ناموسی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا شکایت بینالمللی از جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق زنان ممکن است؟
قتل ناموسی در ایران تبدیل به بحران شده و کسانی که به این قتلهای شنیع دست میزنند آگاهاند که مجازات سنگینی تحمل نخواهند کرد و از انجام این جنایات هراسی ندارند. در موارد بسیاری قاتلان درباره مجازات این قتل تحقیق کردهاند و با علم به اینکه مجازات سنگینی در پی ندارد دست به قتل زدهاند؛ مثل پدر رومینا اشرفی. حال که قوانین جمهوری اسلامی از قاتلانی که دست به قتلهای ناموسی میزنند حمایت میکند، آیا امکان شکایت بینالمللی از جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق زنان و کودکان، وجود دارد؟
سایت:
https://tavaana.org/complaint_ir/
در یوتیوب:
https://youtu.be/nUTAISorjPM
این ویدیو، بخشی از میزگرد «کالبدشکافی قتلهای ناموسی در ایران» است.
https://tavaana.org/fa/Live_HonorKilling
#قتل_ناموسی #جنایت_ناموسی #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#روز_جهانی_زن
@Tavaana_TavaanaTech
قتل ناموسی در ایران تبدیل به بحران شده و کسانی که به این قتلهای شنیع دست میزنند آگاهاند که مجازات سنگینی تحمل نخواهند کرد و از انجام این جنایات هراسی ندارند. در موارد بسیاری قاتلان درباره مجازات این قتل تحقیق کردهاند و با علم به اینکه مجازات سنگینی در پی ندارد دست به قتل زدهاند؛ مثل پدر رومینا اشرفی. حال که قوانین جمهوری اسلامی از قاتلانی که دست به قتلهای ناموسی میزنند حمایت میکند، آیا امکان شکایت بینالمللی از جمهوری اسلامی به دلیل نقض حقوق زنان و کودکان، وجود دارد؟
سایت:
https://tavaana.org/complaint_ir/
در یوتیوب:
https://youtu.be/nUTAISorjPM
این ویدیو، بخشی از میزگرد «کالبدشکافی قتلهای ناموسی در ایران» است.
https://tavaana.org/fa/Live_HonorKilling
#قتل_ناموسی #جنایت_ناموسی #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#روز_جهانی_زن
@Tavaana_TavaanaTech
چهارشنبهسوری
طرح از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
Happy Chaharshanbe Suri
🔥 🔥 🔥
#زن_زندگی_آزادی #چهارشنبه_سوری #سال_نو #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری #قتل_ناموسی #حقوق_زنان #ایران_آزاد #هنرـاعتراص #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از فرگل قدیمی
fargol_ghadimi
Happy Chaharshanbe Suri
🔥 🔥 🔥
#زن_زندگی_آزادی #چهارشنبه_سوری #سال_نو #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_حجاب_اجباری #قتل_ناموسی #حقوق_زنان #ایران_آزاد #هنرـاعتراص #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زنکشی، مرگ یک زن نیست؛ مرگ وجدان جمعی است
هر بار که زنی کشته میشود، تکهای از وجدان جمعی ما فرو میریزد. این جنایتها اتفاقات خانوادگی نیستند، بلکه بخشی از یک نظم تاریخی، حقوقی و فرهنگی هستند. با پنهان کردن عنوان این قتلها زیر واژه خانواده، به تکرار آن دامن خواهیم زد.
زنکشی، قتل یک فرد نیست؛ مرگ معنای عمیقی دارد. مرگی که نهتنها جان یک زن را میگیرد، بلکه رشتههای ناپیدای وجدان یک جامعه را میگسلد. هر بار که زنی به دست مردی، شوهری، پدری یا برادری کشته میشود، تاریخ دوباره خونآلود میشود.
این قتلها نه واکنشهای آنیاند، نه تصادفاتی دردناک، زنکشی میوهای تلخ است که هر بار از درختی کهن و ریشهدار سربرمیآورد؛ درختی که ریشهاش در قانون، خاکش در سنت و آبش در باورهای فرهنگی جاری است. با اینهمه، رسانهها و جامعه اغلب این فاجعه را با واژگانی آرام و گمراهکننده مانند: «قتل خانوادگی»، «قتل ناموسی»، «اختلاف زناشویی» و «غیرت مردانه» روایت میکنند. این واژهها نهتنها حقیقت را پنهان میکنند، بلکه ساختار خشونت را بیهویت میسازند.
ناموس و غیرت، واژههایی هستند که همچون زنجیری بر گردن زنان سنگینی میکنند؛ از همان لحظهای که زنی برای نخستین بار این واژهها را از زبان پدر، برادر، همسر یا حتی غریبهای میشنود، این زنجیر را بهعنوان باری سنگین و زخمی کاری بر جان خود حمل میکند. قتل زنان به نام «ناموس»، نهتنها محصول ذهنیتهای بیمار و سلطهجویانه است، بلکه نتیجهی سیستمی است که در دل خود، قدرت را در دستان مردان میگذارد تا خشونت خود را در پوشش «حق» توجیه کنند. زنکشی، یک حادثه یا اتفاق خانگی نیست. زنی که در سکوت، در اتاق خواب، در انباری خانه و یا در کوچهای خلوت، به دست مردی که او را «ناموس» خود میخواند، کشته میشود، یک جنایت فرهنگی است. جنایتی که جامعه با تعارف و ترحم به قاتل، دل میسوزاند. قانون یک پدرِ قاتل را نمیکشد، اما زنی عاشق را مجرم میداند. فرهنگ، مرگ زن را توجیه میکند و خشم مرد را غیرت مینامد و رسانه، خشونت را بیطرفانه نقل میکند، بیآنکه به ریشههای آن بپردازد.
زنکشی تنها یک رویداد نیست، بلکه یک سیستم پیچیده است؛ از مدرسهای که در آن به دختر سکوت میآموزد و به پسر قدرت، تا قانونی که برای خون زن، بهایی اندک قائل است و رسانهای که جنازهٔ زن را میپوشاند، اما چاقوی مرد را نه… اینها مجموعهای از قوانین، سنتها و آموزشهایی هستند که زن را به سکوت و مرگ سوق میدهد و مرد را به سلطه و مصونیت تشویق میکند.
زنان، قربانیان خاموش مفاهیم مردسالارانهاند. «ناموس» و «غیرت»، واژههایی که ما از کودکی میشنویم، بیآنکه بدانیم چگونه به جان اندیشههایمان رخنه کردهاند و چگونه مرز عشق و خشونت، حمایت و سلطهگری، احترام و تملک را در ذهنمان مخدوش ساختهاند. واژههایی که در ظاهر بیضررند، اما در عمل برای توجیه خشونت، سرکوب و قتل به کار میروند.
ما مسئول واژههایی هستیم که بر زبان میآوریم. باید واژهها را از نو نوشت. باید فریاد زد که زنکشی، جنایتی فرهنگی است، نه حادثهای در خانواده، باید سیستم را افشا کرد و صدای زنانی شد که پیش از آنکه فریاد بزنند، خاموششان کردهاند.
زنکشی، آینهای است که ما را نشان میدهد. اگر از آن روی برگردانیم، تصویر محو نمیشود؛ فقط تاریکتر میشود و تا زمانی که این ساختار پابرجاست، ما هر هفته خبری خواهیم شنید و هر بار وانمود خواهیم کرد که شوکه شدهایم.
اما جامعهای که مرد در آن میکُشد و قانون برای او مماشات میکند، چگونه میخواهد به زن حق زیستن دهد؟ زن در چنین سرزمینی، جز با ترس چگونه زندگی کند؟
ما به این خشونت عادت کردهایم. متاسفانه خبر زنکشی دیگر برای ما به اندازه کافی شوکهکننده نیست، چون همه به این وضعیت خو گرفتهایم. اما اگر سکوت کنیم، تنها شاهد نیستیم؛ شریک جرم خواهیم بود.
سیاوش آبان
پنجم آپریل ۲۰۲۵
ـ سیاوش، هنرمند ایرانی ساکن آلمان و از مخاطبان توانا است، که مطلب و پوستر را برای ما ارسال کرده است.
ـ در طی روزها و هفتههای اخیر، موارد متعددی از زنکشی و قتل ناموسی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
قوانین ناعادلانه جمهوری اسلامی، نظام آموزشی مردسالار و برنامههای سیستم تبلیغات حکومت تسهیلگر و توجیهگر قتلهای ناموسی هستند.
مرتبط:
میزگرد «کالبدشکافی قتلهای ناموسی در ایران»:
https://tavaana.org/fa/Live_HonorKilling
قتلهای ناموسی، پروین بختیاری نژاد: خشونت علیه زنان
http://bit.ly/1HFkkvV
#خشونت_علیه_زنان #زن_کشی #قتل_ناموسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هر بار که زنی کشته میشود، تکهای از وجدان جمعی ما فرو میریزد. این جنایتها اتفاقات خانوادگی نیستند، بلکه بخشی از یک نظم تاریخی، حقوقی و فرهنگی هستند. با پنهان کردن عنوان این قتلها زیر واژه خانواده، به تکرار آن دامن خواهیم زد.
زنکشی، قتل یک فرد نیست؛ مرگ معنای عمیقی دارد. مرگی که نهتنها جان یک زن را میگیرد، بلکه رشتههای ناپیدای وجدان یک جامعه را میگسلد. هر بار که زنی به دست مردی، شوهری، پدری یا برادری کشته میشود، تاریخ دوباره خونآلود میشود.
این قتلها نه واکنشهای آنیاند، نه تصادفاتی دردناک، زنکشی میوهای تلخ است که هر بار از درختی کهن و ریشهدار سربرمیآورد؛ درختی که ریشهاش در قانون، خاکش در سنت و آبش در باورهای فرهنگی جاری است. با اینهمه، رسانهها و جامعه اغلب این فاجعه را با واژگانی آرام و گمراهکننده مانند: «قتل خانوادگی»، «قتل ناموسی»، «اختلاف زناشویی» و «غیرت مردانه» روایت میکنند. این واژهها نهتنها حقیقت را پنهان میکنند، بلکه ساختار خشونت را بیهویت میسازند.
ناموس و غیرت، واژههایی هستند که همچون زنجیری بر گردن زنان سنگینی میکنند؛ از همان لحظهای که زنی برای نخستین بار این واژهها را از زبان پدر، برادر، همسر یا حتی غریبهای میشنود، این زنجیر را بهعنوان باری سنگین و زخمی کاری بر جان خود حمل میکند. قتل زنان به نام «ناموس»، نهتنها محصول ذهنیتهای بیمار و سلطهجویانه است، بلکه نتیجهی سیستمی است که در دل خود، قدرت را در دستان مردان میگذارد تا خشونت خود را در پوشش «حق» توجیه کنند. زنکشی، یک حادثه یا اتفاق خانگی نیست. زنی که در سکوت، در اتاق خواب، در انباری خانه و یا در کوچهای خلوت، به دست مردی که او را «ناموس» خود میخواند، کشته میشود، یک جنایت فرهنگی است. جنایتی که جامعه با تعارف و ترحم به قاتل، دل میسوزاند. قانون یک پدرِ قاتل را نمیکشد، اما زنی عاشق را مجرم میداند. فرهنگ، مرگ زن را توجیه میکند و خشم مرد را غیرت مینامد و رسانه، خشونت را بیطرفانه نقل میکند، بیآنکه به ریشههای آن بپردازد.
زنکشی تنها یک رویداد نیست، بلکه یک سیستم پیچیده است؛ از مدرسهای که در آن به دختر سکوت میآموزد و به پسر قدرت، تا قانونی که برای خون زن، بهایی اندک قائل است و رسانهای که جنازهٔ زن را میپوشاند، اما چاقوی مرد را نه… اینها مجموعهای از قوانین، سنتها و آموزشهایی هستند که زن را به سکوت و مرگ سوق میدهد و مرد را به سلطه و مصونیت تشویق میکند.
زنان، قربانیان خاموش مفاهیم مردسالارانهاند. «ناموس» و «غیرت»، واژههایی که ما از کودکی میشنویم، بیآنکه بدانیم چگونه به جان اندیشههایمان رخنه کردهاند و چگونه مرز عشق و خشونت، حمایت و سلطهگری، احترام و تملک را در ذهنمان مخدوش ساختهاند. واژههایی که در ظاهر بیضررند، اما در عمل برای توجیه خشونت، سرکوب و قتل به کار میروند.
ما مسئول واژههایی هستیم که بر زبان میآوریم. باید واژهها را از نو نوشت. باید فریاد زد که زنکشی، جنایتی فرهنگی است، نه حادثهای در خانواده، باید سیستم را افشا کرد و صدای زنانی شد که پیش از آنکه فریاد بزنند، خاموششان کردهاند.
زنکشی، آینهای است که ما را نشان میدهد. اگر از آن روی برگردانیم، تصویر محو نمیشود؛ فقط تاریکتر میشود و تا زمانی که این ساختار پابرجاست، ما هر هفته خبری خواهیم شنید و هر بار وانمود خواهیم کرد که شوکه شدهایم.
اما جامعهای که مرد در آن میکُشد و قانون برای او مماشات میکند، چگونه میخواهد به زن حق زیستن دهد؟ زن در چنین سرزمینی، جز با ترس چگونه زندگی کند؟
ما به این خشونت عادت کردهایم. متاسفانه خبر زنکشی دیگر برای ما به اندازه کافی شوکهکننده نیست، چون همه به این وضعیت خو گرفتهایم. اما اگر سکوت کنیم، تنها شاهد نیستیم؛ شریک جرم خواهیم بود.
سیاوش آبان
پنجم آپریل ۲۰۲۵
ـ سیاوش، هنرمند ایرانی ساکن آلمان و از مخاطبان توانا است، که مطلب و پوستر را برای ما ارسال کرده است.
ـ در طی روزها و هفتههای اخیر، موارد متعددی از زنکشی و قتل ناموسی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
قوانین ناعادلانه جمهوری اسلامی، نظام آموزشی مردسالار و برنامههای سیستم تبلیغات حکومت تسهیلگر و توجیهگر قتلهای ناموسی هستند.
مرتبط:
میزگرد «کالبدشکافی قتلهای ناموسی در ایران»:
https://tavaana.org/fa/Live_HonorKilling
قتلهای ناموسی، پروین بختیاری نژاد: خشونت علیه زنان
http://bit.ly/1HFkkvV
#خشونت_علیه_زنان #زن_کشی #قتل_ناموسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech