آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چند سالی‌ست که یلدایم من
تارتر، تیره‌تر، ژرف در عمق تباهی
ناامید از سحر و شادی فردایم من!

چند وقتی‌ست نوشتن سخت است
جشن و شادی و سرودن سخت است.
بر لبم خندهٔ مصنوعی و سرد
در دلم داغِ جوانانِ وطن.
آری، آری، تا گلویم خفه در عمق سیاهی
ژرف‌تر از شبِ یلدایم من!

آری، ایرانم من،
ملکِ ویرانم من.
بچه‌هایم همه افیون در دست،
چشم‌ها گود شده تا پسِ سر،
ناامید و خسته،
گورهایشان دو قدم آن‌سو‌تر.
نفس گرمِ گلوله در سر،
وه، چه نالانم من!

خزرم رفته به تاراج، و خلیج
گم و گور است میانِ گوگل،
عرب است یا عجم است!
وه، چه گمنامم من!

دشت‌هایم همه خشک،
خانه‌ها مانده به گل،
رودهایم همه وحشی شده و
سیل هر بار مرا کرده خجل.
چه پرعصیانم من!

چشم دارم به قدم‌های شما،
بچه و پیر و جوان.
مگذارید مرا پا در گل،
منشانید مرا چشم به راه.
آی ایرانم من،
می‌شنوید؟
گرچه ویرانم و خسته،
منتظر در ته دالانم من،
و نگاهم بر در،
تا که در باز شود از سرِ شوق
و نجاتم بدهید و
بریزید و بپاشید شعف.

راه را گم نکنیدا یک وقت!
یه کمی این‌سو‌تر،
کمکی آن‌سو‌تر،
می‌فروشند همه شهر و دیارانم را،
آب‌ها،
ساحل‌ها،
ماهی‌ها،
معدن و نفت و سوارانم را.
راه را گم نکنید!

حال چونان شبه بی‌سر و دست،
چند انسانم من!

آه، ای دخترکانِ زیبا،
دست در دستِ پسرها،
شال از سر به در آرید و
بر دورِ کمر سفت کنید!
بانگِ میهن بر لب،
جان بر کف،
اجنبی از ایران دور کنید!
نور بر غمکده پیروز کنید!
و نجاتم بدهید و
بریزید و بپاشید شعف!
که پریشانم من،
چشم بر راهِ شما.

آآآی ایرانم من!


شیوا اولیایی
زمستان ۱۳۹۸

متن و صدا، از خانم شیوا اولیایی از مخاطبان توانا

#ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انقلاب ۵۷ یکی از تلخ‌ترین و سرنوشت‌سازترین وقایع تاریخ معاصر ایران بود که مسیری تاریک و بی‌ثباتی را برای مردم این سرزمین رقم زد. انقلابی که در لفظ با شعارهایی چون آزادی، عدالت و برابری آغاز شد، اما نتیجه‌اش سرکوب، اختناق و تبعیض شد. شورشی که آینده ایران را نه تنها به پیش نبرد، بلکه به گذشته‌ای پر از تعصب و استبداد بازگرداند. هرچه زمان جلو می‌رود و بیشتر می‌خوانیم و به نظریات انقلابیون رجوع می‌کنیم می‌بینیم که گروه‌های دخیل در انقلاب باوری به آزادی‌های فردی و سیاسی به معنایی که در کشورهای غربی متداول است، نداشته‌اند و بیشتر الگوی کشورهای اروپای شرقی مد نظرشان بود.

امروز، نسل جوان ایران با نگاه به تاریخ، اشتباهات آن دوران را به‌خوبی درک کرده‌اند. آنها می‌دانند که چه بهای سنگینی برای تصمیمات نادرست و احساساتی آن زمان پرداخته شده است. این نسل، آگاه‌تر، جسورتر و با امید به بازسازی ایران، در تلاش‌اند تا آن اشتباه بزرگ را جبران کنند. نسل نیکا و ساریناها، برای یک زندگی معمولی که ۴۶ سال است از ایرانیان دریغ شده است، می‌جنگند، برای حقوق اولیه و انسانی.

جوانان ایران امروز برای آزادی و عدالت واقعی، بهایی سنگین می‌پردازند. آنها در خیابان‌ها، زندان‌ها و حتی در زندگی روزمره خود، مقاومت می‌کنند تا آینده‌ای بهتر برای کشورشان بسازند. این نسل، دیگر اسیر شعارهای پوچ و وعده‌های بی‌اساس نمی‌شود. آن‌ها می‌دانند که ایران شایسته حکومتی است که به حقوق انسانی احترام بگذارد و آزادی را برای همه تضمین کند.

آنچه این روزها در مبارزات نسل جوان دیده می‌شود، اراده‌ای قوی برای جبران گذشته و ساختن آینده‌ای روشن است. آنها با وجود سرکوب، زندان، شکنجه و تهدید، ایستاده‌اند و نشان داده‌اند که اشتباهات گذشته را تکرار نخواهند کرد. این نسل، حامل امید و نماد بازگشت به مسیری است که ایران را به شکوه و اقتدار واقعی‌اش بازگرداند. با حرکتی رو به حلو، درس‌گیری از خطاهای گذشتگان و ساختن ایران بر بنیان اندیشه‌های مدرن و مترقی و متکی بر توسعه‌ای متوازن و پایدار،

با همبستگی و مقاومت، ایران را پس می‌گیریم.
ویدیو ارسالی مخاطبان توانا


#نه_به_جمهوری_اسلامی #برای_آزادی #برای_یک_زندگی_معمولی #زندگی_نرمال #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام بکتاش آبتین:
دوست دارم که در جوانی، با اقتدار، جان شیرینم را فدا کنم برای آزادی

۱۸ دی‌ماه یادآور روزی است که بکتاش آبتین، شاعر، نویسنده و فیلمساز آزادی‌خواه، در زندان جمهوری اسلامی به دلیل ابتلا به کرونا و محرومیت از درمان، جان خود را از دست داد. اما پیش از آنکه جسم او در بند ستم خاموش شود، با سخنان و عملش راهی روشن برای آزادی‌خواهان ترسیم کرد.

بکتاش آبتین در سخنانش از انتخابی گفت که زندگی و جانش را به فضیلتی مهم‌تر گره زد: پایمردی و ایستادگی در برابر ظلم. او در ویدیویی، از پیشنهادهای دوستان نزدیکش برای خروج از ایران سخن می‌گوید. او می‌توانست با حمایت رفقایش از ایران خارج شود، در امنیت زندگی کند و آثار بیشتری خلق کند. دوستانش بارها از او خواستند تا از این فرصت استفاده کند و به او گفتند که «بیرون زندان مؤثرتر هستی.» اما بکتاش آبتین چنین پاسخ داد:

«حلقه مفقوده وضعیت جامعه معاصر ما فضیلت پایمردی و ایستادگی است. ما امروز به اندازه کافی شاعر خوب، فیلم‌ساز خوب و هنرمند خوب داریم. چیزی که کم داریم، آدم‌هایی است که بایستند، مبارزه کنند، حقشان را بخواهند و پایمردی کنند. بدین ترتیب دوست دارم که همین امروز، با جوانی، با اقتدار، جان شیرینم را فدا کنم برای آزادی

آبتین با شجاعت، بی‌هیچ مصلحت‌اندیشی و بدون هیچ انتقادی به کسانی که انتخابی دیگر داشتند، تصمیم گرفت بایستد.

ما یک بار و مدت محدودی زندگی می‌کنیم. اینکه برای آزادی حاضر باشیم تا پای جان ایستادگی کنیم، ارزش بزرگی است.

بکتاش آبتین، عضو کانون نویسندگان ایران، تنها یک شاعر یا هنرمند نبود؛ او الگویی برای مبارزه علیه سانسور، ظلم و استبداد بود. او در دفاع از آزادی بیان و کرامت انسانی تا پای جان ایستاد و یادش تا همیشه الهام‌بخش آزادی‌خواهان باقی خواهد ماند.

#بکتاش_آبتین #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #شاعر #نویسنده #فیلمساز #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنانی که در میانه‌ی پاساژها و خیابان‌ها می‌رقصند، نماد مقاومت و امید هستند. در جامعه‌ای که شادی و آزادی جرم تلقی می‌شود، هر گام رقص، فریادی است علیه استبداد و هر چرخش نمادی از اراده برای زنده نگه داشتن رویاها. این زنان به ما یادآوری می‌کنند که آزادی، حق طبیعی انسان‌هاست، و هیچ دیواری، هرچند بلند و مستحکم، نمی‌تواند مقابل اراده‌ی جمعی برای تغییر ایستادگی کند.

رقصیدن در مکان‌های عمومی نه تنها شکستن قوانین تحمیلی است، بلکه شکستن دیوارهایی است که سال‌هاست بر ذهن و قلب مردم سایه انداخته است. همان‌طور که دیوار برلین با سقوطش پایان یک دیکتاتوری را نوید داد، شکستن دیوارهای ترس و سکوت نیز راه را برای آینده‌ای روشن باز خواهد کرد. این زنان با جسارت و امید خود به ما نشان می‌دهند که تغییر ممکن است و شادی، همان‌قدر که ساده به نظر می‌رسد، یک عمل انقلابی است.

مردم ما شایسته‌ی زندگی در دنیایی آزاد و پر از شادی هستند. آن‌ها سال‌هاست که از هر فرصتی استفاده کرده‌اند تا نشان دهند رویای آزادی هنوز زنده است و هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را نابود کند. این زنان با رقص‌هایشان پیام می‌دهند که صدای مقاومت هرگز خاموش نمی‌شود و دیوارهای استبداد دیر یا زود فرو خواهند ریخت.

ویدیو از صفحه ایکس «اسرائیل به فارسی»

#رقص #برای_توی_کوچه_رقصیدن #برای_یک_زندگی_معمولی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر در انتظار آزادی
سروده و خوانش مرتضی کیوانلو، زندانی سیاسی زندان سبزوار

مرتضی کیوانلو چند روزی است که در مرخصی به سر می‌برد. یکی از دوستان او این ویدیو را فرستاده و گفته او این شعر را در زندان سروده است.

آخرش این قصه‌ی ظلمت به پایان می‌رسد
دستِ پُرامید ما بر دستِ جانان می‌رسد

بلبلان چه‌چه‌کنان آوازِ مستی سر دهند
فصل سبزِ عهدمان در این زمستان می‌رسد

عاقبت سر می‌رسد آن وعده‌ی دیدارِ عشق
یوسفِ گم‌گشته‌ام روزی به کنعان می‌رسد

بوی عطرش پُر شود در شهرها و کوچه‌ها
آن شمیمِ بوی خوش بر این گلستان می‌رسد

سختی امروز را با جان تحمل می‌کنم
چون که دانم روزهای سهل و آسان می‌رسد

تشنه‌ی دیدار یارم، حتم دارم آخرش
بر کویرِ جانمان آبِ فراوان می‌رسد

غم مخور چون روز فردا موعد آزادی است
سیلِ رحمت عاقبت بر خاک ایران می‌رسد

مرتضی کیوانلو ۴۳ ساله، متاهل و پدر یک فرزند دختر است. او در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ بازداشت و به زندان منتقل شده و در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ هم با قید وثیقه آزاد شده بود.
او به اتهام تبلیغ علیه نظام به هفت ماه و نیم حبس تعزیری محکوم شده است و دوران حبس خود را در زندان سبزوار می‌گذراند.


#مرتضی_کبوانلو #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا



@Tavaana_TavaanaTech
بیش از ۱۰۰۰ تن از فعالان شناخته شده جنبش زنان، جنبش کارگری، خانواده‌های دادخواه، خانواده‌های قربانیان شلیک سپاه به پرواز اوکراینی، فعالان محیط زیست، معلمان، رونامه‌نگاران، نویسندگان، پزشکان و فعالان سیاسی با امضا بیانیه‌ای خواهان آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی شدند. متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:

صدای زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی باشیم!

هم‌میهنان آزاده، آگاه و متعهد

زندانیان سیاسی، فرزندان شایسته ملت هستند؛ اجازه ندهیم صدای آن‌ها که صدای من و شما بودند؛ لحظه‌ای به خاموشی گراید.

همه ما یکصدا خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و مطبوعاتی هستیم.

هموطنان گرامی!

این زندانیان بدون‌ ارتکاب هیچ جرم و گناه برخلاف اصل «قانونی بودن جرم و مجازات» به زندان افتاده و در تضاد کامل با اصل «حقوقی شخصی بودن مجازات»، خانواده‌های آنها نیز مجازات شده و در زجر و‌ عذاب گرفتار ظلم و ستم مضاعف شده‌اند.

نظر باینکه کلیه زندانیان سیاسی و مطبوعاتی و عقیدتی به استناد اصول «۳۴، ۳۲، ۳۶، ۳۷، ۶۱، ۱۵۹ و ۱۶۸ قانون اساسی»

درمرجعی غیر قانونی وغیر مستقل و غیر صالح قضایی، بدون دادرسی منصفانه و حق دفاع مشروع، زندانی شده اند؛ باید بی قید و شرط آزاد شوند.

با توجه به وضعیت وخیم برخی از زندانیان، و غیر قابل تحمل بودن شرایط سخت زندان برای همه عزیزان، لازم است که همه ما از هر گروه و عقیده‌ای که هستیم به یاری این آزاد زنان وآزاد مردان بشتابیم و خواهان آزادی فوری آنان باشیم؛ شاید فردا دیر باشد

بویژه در مورد اعدام‌های روزهای پیش رو بسیار نگرانیم و اینگونه تصمیمات غیرعادلانه، ما را برای پافشاری بر آزادی همه این ازادگان مصمم تر می‌کند.

به امید آزادی همه زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی و مطبوعاتی


اسامی در لینک زیر :

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfMcPzo0QDeaDXO1ZOn0irn-u3CfJhCNK4sJZU9LNtkYbflTg/viewform?usp=header

#زندانیان_سیاسی #برای_آزادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شنیدن خبر هلاکت قاتلانی که سال‌ها عامل مرگ و رنج هزاران انسان بی‌گناه بودند، با شادی و تبریک همراه است. لحظه‌ای از این که عدالت به نوعی اجرا شده و آنان به سزای اعمالشان رسیده‌اند، قلب‌ها لبریز از خشنودی می‌شود. لبخندها و خنده‌های کوتاه، نمادی از رهایی از وحشت و ترس‌های گذشته است. گویی طلوع امیدی تازه در دل‌های آسیب‌دیده پدیدار شده است.

اما این شادی زودگذر به سرعت جایش را به آه و حسرت می‌دهد؛ چرا که یاد عزیزانی که جان‌شان قربانی ظلم و بی‌عدالتی این افراد شد، همچنان در دل‌ها زنده است. گریه‌ها و غم‌ها از ناتمام ماندن قصه زندگی آن‌هایی که بی‌دلیل از ما گرفته شدند، جاری می‌شود. اندوه از این که بسیاری از این جان‌باختگان فرصت دیدن این روزها را نیافتند و حسرت محاکمه علنی و عادلانه قاتلان بر دل بازماندگان باقی ماند، هر لحظه قلب‌ها را می‌فشارد.

ویدیو از پوریا افضلی

#نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«اگه راستشو بخوای
من از اون روزی که تو رو به آغوش خاک سپردم
روح خودمم باهات دفن شد
و دیگه هیچوقت زندگی نکردم
هر کی میگه خاک سرده باور نکنید
هر چی از داغ عزیزت اونم بچه ادم می‌گذره حالت بدتر میشه
دلتنگتر میشی، گاهی از خودت بدت میاد که بعد از بچت با چه رویی داری نفس می‌کشی، اخ که چقدر دلم می‌خواست برای همیشه کنارت بودم خسته‌ام عرفان
از روزهای بدون تو خسته‌ام، من فقط دارم زندگی می‌کنم ولی زنده نیستم به خدا زنده نیستم»

متن و ویدیو از صفحه سمیه ساریخانی دشتی، مادر جاویدنام عرفان ساریخانی دشتی

عرفان ساریخانی دشتی، ۲۱ ساله ساکن تهرانپارس در تهران که در انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱ حضور فعالی داشت، در تاریخ ۲۶ مهر‌ماه مفقود و پیکرش در ۲۹ مهر ماه در حوالی جاجرود پیدا شد. پیکر عرفان در حالی که بینی و صورتش شکسته شده بود، پیدا شد.

عرفان دانشجوی حسابداری بود، ولی به خاطر علاقه به عکاسی به طور حرفه‌ای عکاسی می‌کرد. در جریان انقلاب دو بار نزدیک بود بازداشت شود که با کمک مردم رهانده شد. او در جریان اعتراضات در فعالیت عما‌مه‌پرانی مشارکت داشت و حین این کار شناسایی شد.

مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جان‌باخته راه آزادی آرام گرفته است.


#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاد عزیزانی که در خیابان‌های ایران، به دست رژیم سرکوبگر از ما گرفته شدند، همیشه با ماست. هرگاه تردید کنیم، خسته شویم یا ناامید شویم، کافی است به یاد آوریم که چه گل‌هایی پرپر شدند، چند خانواده برای همیشه داغدار شدند، و چقدر خون‌های پاک بر این خاک ریخته شد. این راه را برای آن‌ها ادامه می‌دهیم، برای آزادی، برای حقیقت، برای ایران.

صدای وفادار (وفا احمدپور) که همیشه برای ایران و برای آزادی خوانده روی این تصاویر ما را به ادامه راه فرامی‌خواند. راهی که روشن است راهی که الهام‌بخشان آن همین جان‌های شریف و آزاده‌ای است که نثار شدند.

ویدیو ارسالی مخاطبان


#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #دادخواهی #برای_آزادی #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فرهاد، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جان‌باختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در سقز، به مناسبت ۲۲ بهمن نوشت:

«۲۲ بهمن، سالروز تحمیل حکومتی است که با سرکوب، زندان، اعدام و فقر، زندگی مردم ایران را به تباهی کشانده است. در تمام این سال‌ها، هر زمان که مردم به وضعیت موجود اعتراض کردند، حکومت پاسخی جز گلوله، زندان و اعدام نداشت.
برادرم، فریدون محمودی، یکی از صدها جان‌باخته‌ای بود که این رژیم در اعتراضات ۱۴۰۱ با شلیک گلوله جانش را گرفت. او نه سلاحی در دست داشت و نه جرمی مرتکب شده بود، جز اینکه برای آزادی و کرامت مردمش ایستاد. اما قیام "زن، زندگی، آزادی" نشان داد که مردم ایران بیش از هر زمان دیگری برای سرنگونی این حکومت متحد شده‌اند.
تا زمانی که جمهوری اسلامی پابرجاست، نه آزادی معنا دارد و نه عدالت. اما مردم ایران تصمیم خود را گرفته‌اند: این رژیم اصلاح‌پذیر نیست و تنها راه، پایان دادن به آن است.
امروز، بیش از همیشه، این حکومت با بحران مشروعیت و سقوط روبه‌روست. خون فریدون و هزاران جان‌باخته، راهی را گشوده که دیگر بازگشتی ندارد.»


#فریدون_محمودی #دادخواهی #برای_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech

«براى #محمدمختاری جانباخته ٢٥ بهمن‌ماه شوم ٨٩ که اگر زنده بود امروز برای پیروزی تیم مورد علاقه‌اش سر از پا نمی‌شناخت.
خواهرش برايم نوشته است خلاصه آنچه بر محمد و خانواده‌اش رفته.
یادش را زنده نگاه داریم.»

طرح از :
naghmehjah

صفحه خواهر محمد مختاری
mahimokhtaarii

#محمدمختاری #دادخواهی
#اتحاد_رمز_پیروزی #مهسا_امینی #همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب۱۴۰۱
#برای_آزادی #خودباوری #هنر_اعتراضی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رویای آزادی، یاد جان‌های پاک

رویای آزادی، از آنِ مردمانی است که شب‌های تاریک را به امید طلوعی روشن سپری می‌کنند. رویای آزادی، نام هزاران دلی است که در تپش عشق به میهن، به خاک افتاد و خاموش شد، اما خاموشی‌شان نوید فریادی شد که هرگز نمی‌میرد.

در این سرزمین، نام‌هایی در دل تاریخ حک شدند؛ نه بر کتیبه‌های سنگی، که بر قلب‌های شکسته و نگاه‌های پر اشک. نام‌هایی که هر کدام ستاره‌ای بودند در شب‌های تاریک وطن، چراغی که به بهای خون، مسیر آینده را روشن کرد.

خدانور، که با دستانی بسته، پایکوبان به سوی جاودانگی رفت.
نیکا، که خنده‌اش را از او گرفتند، اما نامش جاودانه شد.
سارینا، که شور زندگی‌اش را در خیابان‌های اعتراض فریاد زد.
حنانه، که با گلوله‌ای بی‌رحمانه، آغوش مادرش را برای همیشه از دست داد.
حمیدرضا، که در کوچه‌های خیزش، نام خود را در تاریخ آزادی نوشت.
سیاوش، که ترانه‌اش ناتمام ماند، اما صدایش در خیابان‌ها تکرار شد.
ابوالفضل، که کودکانه‌هایش را با گلوله‌ای خاموش کردند.
مائده، که آسمان رویاهایش را با آتش و خون پوشاندند.
مهسا، که نامش آغاز فصلی نو شد.
یلدا، که اظهار پشیمانی نکرد.
حدیث که شور و شوق و امید به آزادی را به خیابان برد.
کیان، که رنگین‌کمانی شد در شب تار میهن...
میلاد، محسن، مجیدرضا، مریم...
و صدها و هزاران نام دیگر که سزاوار فردایی روشن بودند، فردایی که جشن بگیرند، بخندند، برقصدند، و در سایه‌ی هیچ دیکتاتوری نمانند.

آن‌ها نماندند، اما رویاهایشان باقی است. در هر فریاد، در هر سرود، در هر شعله‌ای که از خاکسترشان برمی‌خیزد.

روزی خواهد آمد که نامشان را نه با غم، که با افتخار بر زبان بیاوریم. روزی که آزادی در خیابان‌های وطن برقصد، مادران داغدار لبخند بزنند، و هیچ کودکی با ترس به آینده نگاه نکند.

آن روز، روز پیروزی رویایی است که به بهای جان‌های پاک خریدیم. آن روز، روز ایران است.

#برای_آزادی #برای_ایران #مهسا_امینی #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
دانیال مقدم، هنرمند معترض، ضمن انتشار تصویر ابلاغ اجرای حکم خود نوشت:

«این نامه اعمال بنده #دانیال_مقدم است... به جرم عشق به #هنر و #وطن باید ۱ سال حکم پابنده سامانه الکتریکی رو تحمل کنم ... همچنین تا ۲ سال هر فعالیتی در فضای مجازی برام پیگرد قانونی داره، یعنی هر فعالیت من هرچند کوچک پیگرد داره و من به عشق هنر و وطن دارم ادامه میدم... ممنوع الخروجی و ابطال گذرنامه و غیره هم که شدم
بماند که بنده به کل ممنوع الفعالیت شدم و رسانه داخلی به کل منشوری کرده اسم بنده رو ....
باز دم رسانه‌های خارجی و مردم شریف ایران گرم که هوامونو همیشه داشتن 🙏🏻🫡

به عشق شماها هنوز نفس میکشم....
والی سینه خیز دارم ادامه میدم.

هیچوقت یادتون نره که این وطن چقدر براش خون ریخته شده و چه افرادی چه ها سرشون اومد که وطن ، وطن بمونه...
این خاک مقدسه❤️☀️💚 هواشو داشته باشید تا وطنمون حفظ بشه🙏🏻»


ـ دانیال مقدم، علاوه بر همکاری در انتشار یک کار انتقادی با غلام کویتی‌پور با عنوان «رئیس» همواره نظرات خود را به صراحت بیان کرده است. او مدت‌هاست که ممنوع‌الکار است و آخرین بار همراه با وفا احمدپور در شیراز پس از انتشار یک کار انتقادی، بازداشت شد

#دانیال_مقدم #هنرمند #برای_یک_زندگی_معمولی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech