Forwarded from گفتوشنود
بردهداری در جهان اسلام قرنها یک واقعیت پذیرفتهشده بود و بسیاری از فقیهان و علمای اسلامی آن را نه تنها مجاز، بلکه بخشی از نظام اجتماعی میدانستند. در دوران پیامبر اسلام، بردهداری رایج بود و اسلام آن را لغو نکرد، گرچه برخی محدودیتها بر آن اعمال کرد.
در قرون بعد، بسیاری از فقیهان بزرگ مانند ابن تیمیه و ابن قیم الجوزیه بردهداری را شرعی و مجاز میدانستند. دستگاه خلافت اسلامی بردهداری را مجاز میدانست و تجارت برده در دنیای اسلام تا قرن نوزدهم ادامه داشت.
اما در قرن بیستم، فشارهای بینالمللی و تغییرات اجتماعی باعث شد که کشورهای اسلامی دیدگاه خود را نسبت به بردهداری تغییر دهند. بسیاری از دولتها و علمای معاصر شروع به بازنگری در متون دینی کردند و حتی ادعا کردند که اسلام همیشه مخالف بردهداری بوده است! برای مثال:
در سال 1962، عربستان سعودی رسماً بردهداری را لغو کرد، اما این تصمیم نه به دلیل اجماع مذهبی، بلکه به دلیل فشار سازمان ملل و ایالات متحده بود.
الازهر، یکی از بزرگترین نهادهای فقهی اسلامی، در قرن بیستم بردهداری را غیراسلامی اعلام کرد، در حالی که فقهای پیشین آن را شرعی و حلال میدانستند. فقیه شیعه مصباح یزدی نیز بردهداری را صحيح مىدانست و میگفت بردهداری اسلامی کاملاً عقلانی است!
دولتهای اسلامی دیگر با وجود تاریخ طولانی بردهداری، بعدها آن را خلاف اسلام معرفی کردند، در حالی که اسناد تاریخی نشان میدهد که علما قرنها آن را تأیید میکردند.
این روند نشان میدهد که مخالفت با بردهداری در جهان اسلام بیشتر ناشی از فشارهای بینالمللی و تغییرات اجتماعی بوده تا یک اصلاح درونی دینی. آیا میتوان گفت که اسلام همیشه مخالف بردهداری بوده است؟
تصویر: بازار بردگان در یمن، حدود قرن سیزدهم میلادی
#اسلام #نقد_دین #برده_داری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
بردهداری در جهان اسلام قرنها یک واقعیت پذیرفتهشده بود و بسیاری از فقیهان و علمای اسلامی آن را نه تنها مجاز، بلکه بخشی از نظام اجتماعی میدانستند. در دوران پیامبر اسلام، بردهداری رایج بود و اسلام آن را لغو نکرد، گرچه برخی محدودیتها بر آن اعمال کرد.
در قرون بعد، بسیاری از فقیهان بزرگ مانند ابن تیمیه و ابن قیم الجوزیه بردهداری را شرعی و مجاز میدانستند. دستگاه خلافت اسلامی بردهداری را مجاز میدانست و تجارت برده در دنیای اسلام تا قرن نوزدهم ادامه داشت.
اما در قرن بیستم، فشارهای بینالمللی و تغییرات اجتماعی باعث شد که کشورهای اسلامی دیدگاه خود را نسبت به بردهداری تغییر دهند. بسیاری از دولتها و علمای معاصر شروع به بازنگری در متون دینی کردند و حتی ادعا کردند که اسلام همیشه مخالف بردهداری بوده است! برای مثال:
در سال 1962، عربستان سعودی رسماً بردهداری را لغو کرد، اما این تصمیم نه به دلیل اجماع مذهبی، بلکه به دلیل فشار سازمان ملل و ایالات متحده بود.
الازهر، یکی از بزرگترین نهادهای فقهی اسلامی، در قرن بیستم بردهداری را غیراسلامی اعلام کرد، در حالی که فقهای پیشین آن را شرعی و حلال میدانستند. فقیه شیعه مصباح یزدی نیز بردهداری را صحيح مىدانست و میگفت بردهداری اسلامی کاملاً عقلانی است!
دولتهای اسلامی دیگر با وجود تاریخ طولانی بردهداری، بعدها آن را خلاف اسلام معرفی کردند، در حالی که اسناد تاریخی نشان میدهد که علما قرنها آن را تأیید میکردند.
این روند نشان میدهد که مخالفت با بردهداری در جهان اسلام بیشتر ناشی از فشارهای بینالمللی و تغییرات اجتماعی بوده تا یک اصلاح درونی دینی. آیا میتوان گفت که اسلام همیشه مخالف بردهداری بوده است؟
تصویر: بازار بردگان در یمن، حدود قرن سیزدهم میلادی
#اسلام #نقد_دین #برده_داری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402