This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقوق زندانیان بیمار
بعد از اینکه متهم، بازداشتی یا زندانی در زندان پذیرش شد، به بخش «تشخیص» فرستاده میشود. زندانی به مدت حداقل یک تا ۳ هفته در بخش تشخیص نگهداری میشود. در این مدت با انجام معاینات پزشکی و شناسایی بیماریهای حاد یا واگیردار، شناخت شخصیت و وضعیت جسمی و روانی زندانی، و همینطور بررسی علل ارتکاب جرم، برای او «پرونده وضعیت» تشکیل میشود.
با تشکیل پرونده وضعیت، مقدمات طبقهبندی فراهم میشود. طبق ماده ۵۹ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، زندانی در بخش تشخیص، توسط پزشک و روانشناس موسسه معاینه و مصاحبه میشود. چنانچه پزشک یا روانشناس تشخیص دهد که برای بررسی تکمیلی و تخصصی لازم است، از فرد آزمایشهای پزشکی، روانپزشکی و آزمونهای روانشناسی گرفته میشود و وضعیت جسمی و روانی و بررسی او میشود و برایش «پرونده سلامت» تشکیل میشود.
در این پرونده باید مواردی چون علائم حیاتی، قد، وزن، بیماری فعلی، سوابق بیماریهای قبلی، داروهای مصرفی، احتمال ابتلا به بیماریهای مسری، واکسیناسیون، پوست، مو، دهان و دندان، بینایی، شنوایی، و موارد حساسیت، نوع ناتوانی، وضعیت بارداری و سایر شاخصهای پزشکی و روانکاویِ او بررسی شده و ثبت شود.
به این ترتیب میبایست شرایط مناسب برای نگهداری ایمنِ فرد بیمار در زندان، و در صورت لزوم، امکان مراقبتهای ویژه برای او فراهم شود.
https://tavaana.org/prisonersrights21/
در یوتیوب:
https://youtu.be/ugq69Rt1mjc
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id592959705
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/stedrb4sfjhp
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بعد از اینکه متهم، بازداشتی یا زندانی در زندان پذیرش شد، به بخش «تشخیص» فرستاده میشود. زندانی به مدت حداقل یک تا ۳ هفته در بخش تشخیص نگهداری میشود. در این مدت با انجام معاینات پزشکی و شناسایی بیماریهای حاد یا واگیردار، شناخت شخصیت و وضعیت جسمی و روانی زندانی، و همینطور بررسی علل ارتکاب جرم، برای او «پرونده وضعیت» تشکیل میشود.
با تشکیل پرونده وضعیت، مقدمات طبقهبندی فراهم میشود. طبق ماده ۵۹ آئیننامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، زندانی در بخش تشخیص، توسط پزشک و روانشناس موسسه معاینه و مصاحبه میشود. چنانچه پزشک یا روانشناس تشخیص دهد که برای بررسی تکمیلی و تخصصی لازم است، از فرد آزمایشهای پزشکی، روانپزشکی و آزمونهای روانشناسی گرفته میشود و وضعیت جسمی و روانی و بررسی او میشود و برایش «پرونده سلامت» تشکیل میشود.
در این پرونده باید مواردی چون علائم حیاتی، قد، وزن، بیماری فعلی، سوابق بیماریهای قبلی، داروهای مصرفی، احتمال ابتلا به بیماریهای مسری، واکسیناسیون، پوست، مو، دهان و دندان، بینایی، شنوایی، و موارد حساسیت، نوع ناتوانی، وضعیت بارداری و سایر شاخصهای پزشکی و روانکاویِ او بررسی شده و ثبت شود.
به این ترتیب میبایست شرایط مناسب برای نگهداری ایمنِ فرد بیمار در زندان، و در صورت لزوم، امکان مراقبتهای ویژه برای او فراهم شود.
https://tavaana.org/prisonersrights21/
در یوتیوب:
https://youtu.be/ugq69Rt1mjc
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id592959705
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/stedrb4sfjhp
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی سپهری، برادر فاطمه سپهری، گزارش وضعیت پزشکی ایشان در صفحه اینستاگرام خود به شرح زیر منتشر کرد:
«خواهرم فاطمه سپهری اخیراً دچار تاری دید، ضعف شدید و تعریق بیش از حد شده است. مشخص نیست که این علائم ناشی از بیماری قلبی است یا علت دیگری دارد، اما عدم رسیدگی فوری به این وضعیت میتواند جان او را به خطر بیندازد. در تاریخ ۱۹ دیماه، خواهرم برای معاینه توسط جراح دست از زندان اعزام شد. پزشک متخصص پس از انجام تزریق در ناحیه کتف، دستور داد که پس از یک هفته، ۱۰ جلسه فیزیوتراپی انجام شود و سپس پس از یک ماه جهت معاینه مجدد مراجعه کند. اما با وجود گذشت یک ماه تأخیر، در ۱۸ بهمنماه او را به بیمارستان امدادی مشهد منتقل کردند. پزشک بیمارستان نیز بر لزوم مراجعه مجدد به جراح دست تأکید کرد. با این حال، تاکنون نه جلسات فیزیوتراپی انجام شده و نه مراجعهای به جراح دست صورت گرفته است! از تاریخ ۱۵ آذرماه، همزمان با سقوط بشار اسد، درب بند ۵ زندان به دستور قاضی ناظر زندان، نوید طباطبایی، قفل شده است. این اقدام باعث افزایش فشار روانی و استرس شدید بر زندانیان، از جمله خواهرم، شده است. علاوه بر این، نوید طباطبایی به عنوان قاضی ناظر زندان، مسئول تصمیمگیری درباره اعزام زندانیان به مراکز درمانی و نحوه اجرای پیگیریهای پزشکی آنان است. مسئولیت مستقیم این تأخیرها و عدم رسیدگی پزشکی بر عهده نوید طباطبایی، قاضی ناظر زندان، هادی اسماعیلزادگان، رئیس زندان مرکزی مشهد، و شخص علی خامنهای است. ما خواستار پیگیری فوری این موضوع، بررسی تخصصی وضعیت سلامتی خواهرم و اجرای کامل روند درمانی بر اساس دستورات پزشکان متخصص هستیم.»
#محمدحسین_سپهری #فاطمه_سپهری #بیانیه۱۴ #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خواهرم فاطمه سپهری اخیراً دچار تاری دید، ضعف شدید و تعریق بیش از حد شده است. مشخص نیست که این علائم ناشی از بیماری قلبی است یا علت دیگری دارد، اما عدم رسیدگی فوری به این وضعیت میتواند جان او را به خطر بیندازد. در تاریخ ۱۹ دیماه، خواهرم برای معاینه توسط جراح دست از زندان اعزام شد. پزشک متخصص پس از انجام تزریق در ناحیه کتف، دستور داد که پس از یک هفته، ۱۰ جلسه فیزیوتراپی انجام شود و سپس پس از یک ماه جهت معاینه مجدد مراجعه کند. اما با وجود گذشت یک ماه تأخیر، در ۱۸ بهمنماه او را به بیمارستان امدادی مشهد منتقل کردند. پزشک بیمارستان نیز بر لزوم مراجعه مجدد به جراح دست تأکید کرد. با این حال، تاکنون نه جلسات فیزیوتراپی انجام شده و نه مراجعهای به جراح دست صورت گرفته است! از تاریخ ۱۵ آذرماه، همزمان با سقوط بشار اسد، درب بند ۵ زندان به دستور قاضی ناظر زندان، نوید طباطبایی، قفل شده است. این اقدام باعث افزایش فشار روانی و استرس شدید بر زندانیان، از جمله خواهرم، شده است. علاوه بر این، نوید طباطبایی به عنوان قاضی ناظر زندان، مسئول تصمیمگیری درباره اعزام زندانیان به مراکز درمانی و نحوه اجرای پیگیریهای پزشکی آنان است. مسئولیت مستقیم این تأخیرها و عدم رسیدگی پزشکی بر عهده نوید طباطبایی، قاضی ناظر زندان، هادی اسماعیلزادگان، رئیس زندان مرکزی مشهد، و شخص علی خامنهای است. ما خواستار پیگیری فوری این موضوع، بررسی تخصصی وضعیت سلامتی خواهرم و اجرای کامل روند درمانی بر اساس دستورات پزشکان متخصص هستیم.»
#محمدحسین_سپهری #فاطمه_سپهری #بیانیه۱۴ #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«برای عشق محمد»
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است.
.
من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم. روزهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_khordadian/
#محمد_خردادیان #رقص #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است.
.
من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم. روزهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/mohammad_khordadian/
#محمد_خردادیان #رقص #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech