هنگامه چوبین، مادر جاویدنام آرتین رحمانی، در روز جهانی کارگر ضمن انتشار این تصویر از فرزند نوجوانش، از آرزوی او نوشت:
همیشه وقتی لباسا آرتین رو میبینم، لباسای روغنی که بوی شرافت میدن، حسرت میخورم که به آرزوش نرسید.
همیشه بهم میگفت:
«به نظرت یه روز خودم مغازه میزنم؟ میشه یه روز بشم استادکار تعمیرات ماشینای خارجی؟»
و من همیشه میگفتم: آره، معلومه که میشی پسرم.
اما نذاشتن آرتین به آرزوهاش برسه،آرتین رو کشتن.
روز کارگر مبارک.
hengameh_choobin
#آرتین_رحمانی
#آرتین_رحمانی_پیانی
#روز_جهانی_کارگر #روز_کارگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
همیشه وقتی لباسا آرتین رو میبینم، لباسای روغنی که بوی شرافت میدن، حسرت میخورم که به آرزوش نرسید.
همیشه بهم میگفت:
«به نظرت یه روز خودم مغازه میزنم؟ میشه یه روز بشم استادکار تعمیرات ماشینای خارجی؟»
و من همیشه میگفتم: آره، معلومه که میشی پسرم.
اما نذاشتن آرتین به آرزوهاش برسه،آرتین رو کشتن.
روز کارگر مبارک.
hengameh_choobin
#آرتین_رحمانی
#آرتین_رحمانی_پیانی
#روز_جهانی_کارگر #روز_کارگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پهلوان رسول خادم تصاویری از کار سخت در معدن و عدم امنیت جانی کارگران معدن منتشر کرد و این روز را گرامی داشت.
یادآور میشویم یکی از حوادث تلخ کارگری و از جنایات جمهوری اسلامی
انفجار معدن زغالسنگ طبس، بوده است.
۳۱ شهریور ۱۴۰۳ در معدن طبس به دلیل نشت گاز متان ۵۲ کارگر معدن جان باختند و حداقل ۲۰ کارگر هم مصدوم شدند.
انفجار این معدن با وجود هشدار کارگران نسبت به نشت گاز، از حوادث هولناک که از جنایات هولناک جمهوری اسلامی بود. هر چند جمهوری اسلامی اعلام کرده در این جنایت ۵۲ کارگر فوت شدهاند اما بنا به اعلام آمار محلی تعداد فوتشدگان بس بیشتر است و البته نکته مهم اینکه آنها از حق و حقوق خود چه در زمان حیات و چه اکنون پس از مرگ محروم بودهاند.
دادخواهیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_جهانی_کارگر
@Tavaana_TavaanaTech
یادآور میشویم یکی از حوادث تلخ کارگری و از جنایات جمهوری اسلامی
انفجار معدن زغالسنگ طبس، بوده است.
۳۱ شهریور ۱۴۰۳ در معدن طبس به دلیل نشت گاز متان ۵۲ کارگر معدن جان باختند و حداقل ۲۰ کارگر هم مصدوم شدند.
انفجار این معدن با وجود هشدار کارگران نسبت به نشت گاز، از حوادث هولناک که از جنایات هولناک جمهوری اسلامی بود. هر چند جمهوری اسلامی اعلام کرده در این جنایت ۵۲ کارگر فوت شدهاند اما بنا به اعلام آمار محلی تعداد فوتشدگان بس بیشتر است و البته نکته مهم اینکه آنها از حق و حقوق خود چه در زمان حیات و چه اکنون پس از مرگ محروم بودهاند.
دادخواهیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_جهانی_کارگر
@Tavaana_TavaanaTech
یازدهم اردیبهشت، سالگرد بازداشت خشونتبار رضا محمدحسینیست؛ زندانی سیاسیای که فردا، دوازدهم اردیبهشت، سیودومین تولدش را در زندان میگذراند. این ششمین تولد او در زندان است.
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، مأموران اطلاعات سپاه، با یورش به خانه، مقابل چشمان پدرش او را بهشدت کتک زدند، به زمین کوبیدند، دست و پایش را بستند و یکی از آنها اسلحه را روی پیشانیاش گذاشت تا رمز گوشیاش را بگیرد. پدر با صدایی لرزان فریاد زد: «مگر تروریست گرفتهاید؟» این آخرین صحنهای بود که از فرزندش دید. چند ماه بعد، در مهر ۱۴۰۲، پدر دق کرد و از دنیا رفت. رضا حتی از حضور بر مزارش هم محروم شد.
رضا، تنها بهخاطر گفتن جملهای ساده و شرافتمندانه: «ما شما را نمیخواهیم»، تهیه یک کلیپ اعتراضی، دیدار با خانواده محسن شکاری، و مقاومت در برابر تحقیر، به ۷ سال و ۹ ماه حبس محکوم شد. پیشتر نیز، در سال ۱۳۹۸، قاضی مقیسه به دلیل نوشتن «مرگ بر دیکتاتور» بر دیوار، ۷ سال زندان برایش بریده بود. در حکم دوم، حتی صراحتاً نوشته شده بود که دلیل مجازات، نه گفتن به جمهوری اسلامی است.
پس از انتقال اجباری از اوین به قزلحصار، هدایتالله فرزادی، رئیس وقت زندان، به او گفت: «کاری میکنم راه خانهات را گم کنی!» و همینطور هم شد؛ رضا از خانه، از مغازه پدری، و حتی از ارث پدر محروم شد.
در بهمن ۱۴۰۳، به خاطر اعتراض به شرایط غیرانسانی، در سلول انفرادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از سوی افسر زندان به تجاوز گروهی تهدید شد. بارها در کنار اعدامیان، شبهای آخر زندگیشان را دیده، و با اینحال هرگز تسلیم نشده.
۱۸ فروردین ۱۴۰۴، با اعلام اعتصاب غذای نامحدود نوشت:
«وقتی همه صداها را خفه میکنند، جسممان میشود فریاد.»
او از بنیانگذاران کارزار سهشنبههای نه به اعدام است.
و صدای او، هنوز از پشت دیوارها میگوید:
«ما گروگانیم، نه مجرم. این حکومت غیرقانونیست، نه ما.»
رضا محمدحسینی، جوان شریفی که شش سال از جوانیش را در زندان گذرانده، همچنان با شهامت، فریاد «مرگ بر دیکتاتور» سر میدهد و بر سر آرمانهایش ایستاده است، به این امید که روزی شاهد برقراری آزادی و عدالت در ایران باشد.
مرتبط:
روایت بازخوانی شده رضا محمدحسینی از بازداشت وحشیانه:
https://youtu.be/G-mFLq5m6UU?feature=shared
#رضا_محمدحسینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، مأموران اطلاعات سپاه، با یورش به خانه، مقابل چشمان پدرش او را بهشدت کتک زدند، به زمین کوبیدند، دست و پایش را بستند و یکی از آنها اسلحه را روی پیشانیاش گذاشت تا رمز گوشیاش را بگیرد. پدر با صدایی لرزان فریاد زد: «مگر تروریست گرفتهاید؟» این آخرین صحنهای بود که از فرزندش دید. چند ماه بعد، در مهر ۱۴۰۲، پدر دق کرد و از دنیا رفت. رضا حتی از حضور بر مزارش هم محروم شد.
رضا، تنها بهخاطر گفتن جملهای ساده و شرافتمندانه: «ما شما را نمیخواهیم»، تهیه یک کلیپ اعتراضی، دیدار با خانواده محسن شکاری، و مقاومت در برابر تحقیر، به ۷ سال و ۹ ماه حبس محکوم شد. پیشتر نیز، در سال ۱۳۹۸، قاضی مقیسه به دلیل نوشتن «مرگ بر دیکتاتور» بر دیوار، ۷ سال زندان برایش بریده بود. در حکم دوم، حتی صراحتاً نوشته شده بود که دلیل مجازات، نه گفتن به جمهوری اسلامی است.
پس از انتقال اجباری از اوین به قزلحصار، هدایتالله فرزادی، رئیس وقت زندان، به او گفت: «کاری میکنم راه خانهات را گم کنی!» و همینطور هم شد؛ رضا از خانه، از مغازه پدری، و حتی از ارث پدر محروم شد.
در بهمن ۱۴۰۳، به خاطر اعتراض به شرایط غیرانسانی، در سلول انفرادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از سوی افسر زندان به تجاوز گروهی تهدید شد. بارها در کنار اعدامیان، شبهای آخر زندگیشان را دیده، و با اینحال هرگز تسلیم نشده.
۱۸ فروردین ۱۴۰۴، با اعلام اعتصاب غذای نامحدود نوشت:
«وقتی همه صداها را خفه میکنند، جسممان میشود فریاد.»
او از بنیانگذاران کارزار سهشنبههای نه به اعدام است.
و صدای او، هنوز از پشت دیوارها میگوید:
«ما گروگانیم، نه مجرم. این حکومت غیرقانونیست، نه ما.»
رضا محمدحسینی، جوان شریفی که شش سال از جوانیش را در زندان گذرانده، همچنان با شهامت، فریاد «مرگ بر دیکتاتور» سر میدهد و بر سر آرمانهایش ایستاده است، به این امید که روزی شاهد برقراری آزادی و عدالت در ایران باشد.
مرتبط:
روایت بازخوانی شده رضا محمدحسینی از بازداشت وحشیانه:
https://youtu.be/G-mFLq5m6UU?feature=shared
#رضا_محمدحسینی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یادی از ریحانه انصارینژاد، فعال کارگری زندانی و برخاسته از دل فقر، تبعیض و سرکوب
نوشتهای از مریم یحیوی، زندانی سیاسی سابق
«نوشتن از رفقای نزدیکی که در بند زنان اوین با هم زندگی کردیم، شاید یکی از سختترین کارها باشد. اما امروز، به مناسبت روز جهانی کارگر، میخواهم از ریحانه انصارینژاد بنویسم؛ زنی پرتلاش و استوار، کارگری که دفاع از حقوق کارگران و تشکلهای صنفی و اجتماعی از اصلیترین دغدغههای زندگیاش بوده و هست.
ریحانه رفیقی است صریح، روشن و مسئول. با دلسوزی نقد میکند و اگر احساس کند نیاز به همراهی داری، مشتاقانه در کنارت میماند. او مادری است که به تنهایی سرپرستی دخترش، فرزانه، را بر عهده دارد و دلنگرانیهای مادرانهاش برای فرزندش همیشه آشکار است.
آشنایی نزدیکترم با ریحانه برمیگردد به روز جهانی کارگر سال گذشته. حدود دو هفته پیش از آن روز، جمعی از زنان علاقهمند و دغدغهمندِ حوزه کارگری، تصمیم گرفتیم مراسمی به این مناسبت برگزار کنیم. کارها را تقسیم کردیم و قرار شد من و ریحانه پوسترهایی درباره صد سال مبارزه کارگران و تشکلهای کارگری تهیه کنیم. زمان محدود بود و منابعمان فقط کتابخانه کوچک بند و حافظه تاریخیمان. اما شروع کردیم. ریحانه هنگام بازگو کردن وقایع مربوط به جنبش کارگری، با چنان شور و شفافیتی حرف میزد که انگار آن اتفاقات همین دیروز رخ دادهاند. چشمانش برق میزد، و گاه صدایش از اندوه میلرزید. در گفتوگوهایمان درباره «چه باید کرد»، نقدهای عملکردی، و آینده جنبش، اشتراکهای بسیاری داشتیم.
او مسئولیتپذیر، جدی، و همزمان مهربان است. خود را یک کارگر و فعال کارگری میداند؛ کسی که فقر، تبعیض و سرکوب جامعه کارگری را نه در تئوری، بلکه در زیست روزمرهاش لمس کرده. سالهاست برای بهبود شرایط کارگران تلاش کرده. هنوز روزی که خبر حکم اعدام شریفه را شنیدیم از خاطرم نرفته؛ اشکهای در چشمانش حلقه زده بود و خشماش را در سکوتی عمیق فرو خورده بود.
ریحانه باور داشت که نباید در برابر بیعدالتی سکوت کرد، و منش و رفتارش در زندان گواه همین باور بود. ماهها از ملاقات با فرزندش و تماس تلفنی محروم بود، اما همچنان ایستادگی کرد. اهل نمایش و خودنمایی نیست، و سلبریتی شدن را آفت جنبش کارگری میداند.
او با اتهام واهی «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» به چهار سال زندان محکوم شده و از آبان ۱۴۰۲ دوران محکومیت خود را در اوین میگذراند. با دردهای جسمی در نواحی مفاصل، گواتر و مشکلات گوارشی دست و پنجه نرم میکند. روند درمانش ناکافی و اعزامهای پزشکیاش یا انجام نمیشود یا آنقدر با تأخیر و بینظم است که موجب تشدید بیماریها شده.
من به رفاقت با ریحانه و مبارزاتش افتخار میکنم و به او خسته نباشید میگویم.
اما روز جهانی کارگر فقط یک روز نیست. کارگری که هر روز سفرهاش کوچکتر میشود، امنیت شغلی و جانی ندارد و زیر چرخهای سرمایهداریِ متکی به قدرت و ثروت له میشود، صدایش به گوش حاکمان نمیرسد. نادیده گرفته میشود. بنابراین مبارزه با این ستم طبقاتی، تبعیض ساختاری و سرکوب سیستماتیک وظیفهای هرروزه است.
تهدیدها، فشارها، زندانها، و احکام ناعادلانه همچون اعدام، ابزاری برای ایجاد رعب در جامعه و در هم شکستن تشکلهای صنفی و اجتماعیاند. اما تنها راه ایستادگی در برابر این ماشین سرکوب، اتحاد، آگاهی و ایجاد تشکلهای مستقل است؛ برای برهم زدن بازیای که زورمندان برایمان طراحی کردهاند.»
مرتبط:
بررسی پروند ریحانه انصارینژاد
https://youtu.be/oXciMbgu6gI
#ریحانه_انصاری_نژاد #مریم_یحیوی #روز_جهانی_کارگر
#روز_کارگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نوشتهای از مریم یحیوی، زندانی سیاسی سابق
«نوشتن از رفقای نزدیکی که در بند زنان اوین با هم زندگی کردیم، شاید یکی از سختترین کارها باشد. اما امروز، به مناسبت روز جهانی کارگر، میخواهم از ریحانه انصارینژاد بنویسم؛ زنی پرتلاش و استوار، کارگری که دفاع از حقوق کارگران و تشکلهای صنفی و اجتماعی از اصلیترین دغدغههای زندگیاش بوده و هست.
ریحانه رفیقی است صریح، روشن و مسئول. با دلسوزی نقد میکند و اگر احساس کند نیاز به همراهی داری، مشتاقانه در کنارت میماند. او مادری است که به تنهایی سرپرستی دخترش، فرزانه، را بر عهده دارد و دلنگرانیهای مادرانهاش برای فرزندش همیشه آشکار است.
آشنایی نزدیکترم با ریحانه برمیگردد به روز جهانی کارگر سال گذشته. حدود دو هفته پیش از آن روز، جمعی از زنان علاقهمند و دغدغهمندِ حوزه کارگری، تصمیم گرفتیم مراسمی به این مناسبت برگزار کنیم. کارها را تقسیم کردیم و قرار شد من و ریحانه پوسترهایی درباره صد سال مبارزه کارگران و تشکلهای کارگری تهیه کنیم. زمان محدود بود و منابعمان فقط کتابخانه کوچک بند و حافظه تاریخیمان. اما شروع کردیم. ریحانه هنگام بازگو کردن وقایع مربوط به جنبش کارگری، با چنان شور و شفافیتی حرف میزد که انگار آن اتفاقات همین دیروز رخ دادهاند. چشمانش برق میزد، و گاه صدایش از اندوه میلرزید. در گفتوگوهایمان درباره «چه باید کرد»، نقدهای عملکردی، و آینده جنبش، اشتراکهای بسیاری داشتیم.
او مسئولیتپذیر، جدی، و همزمان مهربان است. خود را یک کارگر و فعال کارگری میداند؛ کسی که فقر، تبعیض و سرکوب جامعه کارگری را نه در تئوری، بلکه در زیست روزمرهاش لمس کرده. سالهاست برای بهبود شرایط کارگران تلاش کرده. هنوز روزی که خبر حکم اعدام شریفه را شنیدیم از خاطرم نرفته؛ اشکهای در چشمانش حلقه زده بود و خشماش را در سکوتی عمیق فرو خورده بود.
ریحانه باور داشت که نباید در برابر بیعدالتی سکوت کرد، و منش و رفتارش در زندان گواه همین باور بود. ماهها از ملاقات با فرزندش و تماس تلفنی محروم بود، اما همچنان ایستادگی کرد. اهل نمایش و خودنمایی نیست، و سلبریتی شدن را آفت جنبش کارگری میداند.
او با اتهام واهی «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» به چهار سال زندان محکوم شده و از آبان ۱۴۰۲ دوران محکومیت خود را در اوین میگذراند. با دردهای جسمی در نواحی مفاصل، گواتر و مشکلات گوارشی دست و پنجه نرم میکند. روند درمانش ناکافی و اعزامهای پزشکیاش یا انجام نمیشود یا آنقدر با تأخیر و بینظم است که موجب تشدید بیماریها شده.
من به رفاقت با ریحانه و مبارزاتش افتخار میکنم و به او خسته نباشید میگویم.
اما روز جهانی کارگر فقط یک روز نیست. کارگری که هر روز سفرهاش کوچکتر میشود، امنیت شغلی و جانی ندارد و زیر چرخهای سرمایهداریِ متکی به قدرت و ثروت له میشود، صدایش به گوش حاکمان نمیرسد. نادیده گرفته میشود. بنابراین مبارزه با این ستم طبقاتی، تبعیض ساختاری و سرکوب سیستماتیک وظیفهای هرروزه است.
تهدیدها، فشارها، زندانها، و احکام ناعادلانه همچون اعدام، ابزاری برای ایجاد رعب در جامعه و در هم شکستن تشکلهای صنفی و اجتماعیاند. اما تنها راه ایستادگی در برابر این ماشین سرکوب، اتحاد، آگاهی و ایجاد تشکلهای مستقل است؛ برای برهم زدن بازیای که زورمندان برایمان طراحی کردهاند.»
مرتبط:
بررسی پروند ریحانه انصارینژاد
https://youtu.be/oXciMbgu6gI
#ریحانه_انصاری_نژاد #مریم_یحیوی #روز_جهانی_کارگر
#روز_کارگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«۱۰ اردیبهشت، جمع زیادی از خانوادههای دادخواه جنبش #زن_زندگی_آزادی و #ps752 به مناسبت سالروز تولد پسر نوجوان و مبارزمان، جاویدنام متین نادرخانی، گرد هم آمدند؛ پسری که جانش را در راه آزادی وطن فدا کرد. آمده بودند تا به خانوادهی متین بگویند: در این داغ بزرگ تنها نیستید. ما همصدا و همدل، کنار شماییم. مرهم این درد، چیزی نیست جز قدرت جمعی و پیوند ناگسستنی ما دادخواهان.
ما آمدهایم تا پیام محکمی به قاتلان فرزندانمان بدهیم:
این داغ نه ما را خاموش میکند، نه از پا میاندازد؛ برعکس، خون بهناحق ریختهی عزیزانمان، آتش خشم و ارادهمان را شعلهورتر میکند.
ما تا روزی که زندهایم، نام و یادشان را فریاد خواهیم زد، و عدالت را با قدرت، در فردای آزادی، فریاد خواهیم زد.»
ما خانوادهها با همبستگیمان، پای محکم عدالت را بر زمین میکوبیم و آن را به ارمغان میآوریم؛ صدایمان، صدای اتحاد مردم ایران خواهد شد.
ما دادخواهان، دستهایمان را محکم در هم گره زدهایم و به هیچکس اجازه نخواهیم داد میان ما شکاف بیندازد.
ما درد مشترکیم، و این درد، پیوند ماست.
#ما_درد_مشترکیم
#متین_نادرخانی
#زن_زندگی_آزادی
#ایران #کوردستان
#بندر_عباس #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ما آمدهایم تا پیام محکمی به قاتلان فرزندانمان بدهیم:
این داغ نه ما را خاموش میکند، نه از پا میاندازد؛ برعکس، خون بهناحق ریختهی عزیزانمان، آتش خشم و ارادهمان را شعلهورتر میکند.
ما تا روزی که زندهایم، نام و یادشان را فریاد خواهیم زد، و عدالت را با قدرت، در فردای آزادی، فریاد خواهیم زد.»
ما خانوادهها با همبستگیمان، پای محکم عدالت را بر زمین میکوبیم و آن را به ارمغان میآوریم؛ صدایمان، صدای اتحاد مردم ایران خواهد شد.
ما دادخواهان، دستهایمان را محکم در هم گره زدهایم و به هیچکس اجازه نخواهیم داد میان ما شکاف بیندازد.
ما درد مشترکیم، و این درد، پیوند ماست.
#ما_درد_مشترکیم
#متین_نادرخانی
#زن_زندگی_آزادی
#ایران #کوردستان
#بندر_عباس #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس گزارشهای اخیر خبرگزاریها، وضعیت حقوق و شرایط قراردادی کارگران در ایران با چالشهای متعددی مواجه است. با وجود افزایش ۴۵ درصدی حداقل دستمزد در سال ۱۴۰۴ و رسیدن آن به ۱۰ میلیون و ۳۹۹ هزار تومان، بسیاری از کارگران معتقدند که این افزایش با نرخ تورم و هزینههای زندگی همخوانی ندارد و قدرت خرید آنان را بهبود نمیبخشد.
از سوی دیگر، قراردادهای موقت کوتاهمدت، مانند قراردادهای یکماهه و سهماهه، همچنان در بازار کار رواج دارد. این نوع قراردادها امنیت شغلی کارگران را تهدید میکند و انگیزه آنان را برای کار کاهش میدهد. برخی از کارفرمایان نیز با استفاده از قراردادهای سفیدامضا و دریافت چک و سفته از کارگران، حقوق قانونی آنان را نادیده میگیرند.
علاوه بر مسائل قراردادی، کارگران با مشکلات دیگری مانند عدم پرداخت بهموقع حقوق، اخراجهای ناگهانی و عدم دسترسی به خدمات درمانی مناسب مواجه هستند. برخی از کارگران حتی توانایی اجاره یک اتاق کوچک را ندارند، در حالی که هزینههای زندگی روزبهروز افزایش مییابد .
در این شرایط، فعالان کارگری خواستار اصلاحات اساسی در قوانین کار، بهبود شرایط زندگی و افزایش حمایتهای اجتماعی از کارگران هستند. اما آنها بر این باورند کهاین خواسته در چارچوب رژیم کنونی قابل تحقق نیست.
جمهوری اسلامی در طی ۴۶ سال اجازه فعالیت به هیچ تشکل مستقل کارگری را نداده است و فعالان کارگری را زندانی کرده است.
در وبسایت «توانا»، مطالب متعددی درباره حقوق کارگران منتشر شده است. در ادامه، چند مورد از این مطالب به همراه لینکهای مربوطه آورده شده است:
دستمزد کارگران سهم مزدوران
این مقاله به بررسی تخصیص منابع مالی کشور به نیروهای شبهنظامی مانند لشکر فاطمیون میپردازد و تأثیر آن بر وضعیت اقتصادی و معیشتی کارگران ایرانی را تحلیل میکند.
tavaana.org/labo
جلسه سوم: استانداردهای بینالمللی کار
این درسنامه به معرفی استانداردهای بینالمللی کار، از جمله حقوق بنیادین کارگران مانند حق تشکلیابی، دستمزد منصفانه و شرایط کاری مناسب میپردازد و وضعیت اجرای این استانداردها در ایران را بررسی میکند.
tavaana.org/lesson-3-international-labor-standards/?utm_source=chatgpt.com
سزار چاوز، اعتصاب و بایکوت انگور دِلِینو
این مطالعه موردی به فعالیتهای سزار چاوز، رهبر جنبش کارگران کشاورزی در آمریکا، و تلاشهای او برای بهبود شرایط کاری و حقوق کارگران کشاورز میپردازد.
tavaana.org/cesar_chavez/?utm_source=chatgpt.com
طرح از مانا نیستانی
#روز_جهانی_کارگر #کارگران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس گزارشهای اخیر خبرگزاریها، وضعیت حقوق و شرایط قراردادی کارگران در ایران با چالشهای متعددی مواجه است. با وجود افزایش ۴۵ درصدی حداقل دستمزد در سال ۱۴۰۴ و رسیدن آن به ۱۰ میلیون و ۳۹۹ هزار تومان، بسیاری از کارگران معتقدند که این افزایش با نرخ تورم و هزینههای زندگی همخوانی ندارد و قدرت خرید آنان را بهبود نمیبخشد.
از سوی دیگر، قراردادهای موقت کوتاهمدت، مانند قراردادهای یکماهه و سهماهه، همچنان در بازار کار رواج دارد. این نوع قراردادها امنیت شغلی کارگران را تهدید میکند و انگیزه آنان را برای کار کاهش میدهد. برخی از کارفرمایان نیز با استفاده از قراردادهای سفیدامضا و دریافت چک و سفته از کارگران، حقوق قانونی آنان را نادیده میگیرند.
علاوه بر مسائل قراردادی، کارگران با مشکلات دیگری مانند عدم پرداخت بهموقع حقوق، اخراجهای ناگهانی و عدم دسترسی به خدمات درمانی مناسب مواجه هستند. برخی از کارگران حتی توانایی اجاره یک اتاق کوچک را ندارند، در حالی که هزینههای زندگی روزبهروز افزایش مییابد .
در این شرایط، فعالان کارگری خواستار اصلاحات اساسی در قوانین کار، بهبود شرایط زندگی و افزایش حمایتهای اجتماعی از کارگران هستند. اما آنها بر این باورند کهاین خواسته در چارچوب رژیم کنونی قابل تحقق نیست.
جمهوری اسلامی در طی ۴۶ سال اجازه فعالیت به هیچ تشکل مستقل کارگری را نداده است و فعالان کارگری را زندانی کرده است.
در وبسایت «توانا»، مطالب متعددی درباره حقوق کارگران منتشر شده است. در ادامه، چند مورد از این مطالب به همراه لینکهای مربوطه آورده شده است:
دستمزد کارگران سهم مزدوران
این مقاله به بررسی تخصیص منابع مالی کشور به نیروهای شبهنظامی مانند لشکر فاطمیون میپردازد و تأثیر آن بر وضعیت اقتصادی و معیشتی کارگران ایرانی را تحلیل میکند.
tavaana.org/labo
جلسه سوم: استانداردهای بینالمللی کار
این درسنامه به معرفی استانداردهای بینالمللی کار، از جمله حقوق بنیادین کارگران مانند حق تشکلیابی، دستمزد منصفانه و شرایط کاری مناسب میپردازد و وضعیت اجرای این استانداردها در ایران را بررسی میکند.
tavaana.org/lesson-3-international-labor-standards/?utm_source=chatgpt.com
سزار چاوز، اعتصاب و بایکوت انگور دِلِینو
این مطالعه موردی به فعالیتهای سزار چاوز، رهبر جنبش کارگران کشاورزی در آمریکا، و تلاشهای او برای بهبود شرایط کاری و حقوق کارگران کشاورز میپردازد.
tavaana.org/cesar_chavez/?utm_source=chatgpt.com
طرح از مانا نیستانی
#روز_جهانی_کارگر #کارگران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام مهران بصیر توانا این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
اصلا کسی چه میفهمد آدمی که آرام و موقر، در فروشگاه خرید میکند، درخیابان راه میرود، گاهی چیزی از خودش در فضای مجازی به اشتراک میگذارد، زیر کدامین بار خارج از قوای روانیاش کمر خم کرده و زیر پوست جسارتش، چقدر دارد درد میکشد؟!
پی نوشت یک:منم سوگواری ز ایران زمین، رد کدامین زخم را بگیرم؟
پی نوشت دو:چقدر حیف شدیم.....»
مهران بصیر توانا، یک کارگر بود، مثل بسیاری از جانباختگان ایران که توسط جمهوری اسلامی به قتل رسیدند.
یادش گرامی باد
#مهران_توانا #دادخواهی_جرم_نیست #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اصلا کسی چه میفهمد آدمی که آرام و موقر، در فروشگاه خرید میکند، درخیابان راه میرود، گاهی چیزی از خودش در فضای مجازی به اشتراک میگذارد، زیر کدامین بار خارج از قوای روانیاش کمر خم کرده و زیر پوست جسارتش، چقدر دارد درد میکشد؟!
پی نوشت یک:منم سوگواری ز ایران زمین، رد کدامین زخم را بگیرم؟
پی نوشت دو:چقدر حیف شدیم.....»
مهران بصیر توانا، یک کارگر بود، مثل بسیاری از جانباختگان ایران که توسط جمهوری اسلامی به قتل رسیدند.
یادش گرامی باد
#مهران_توانا #دادخواهی_جرم_نیست #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برای بندرعباس
طرح از رضا جوزانی
reza.arts
بندرعباس، گور دستهجمعی بیکفایتی و جنایت حکومت
شش روز از فاجعهی بندرعباس میگذرد؛ فاجعهای که نه «حادثه»، بلکه ثمره مستقیم فساد، بیکفایتی و جنایت ساختاری جمهوری اسلامیست. هنوز پیکر بسیاری از قربانیان در زیر آوار است، هنوز نام بسیاری در لیست مفقودین، و هنوز خانوادهها در برزخ بیخبری، درد میکشند و چشم به در دوختهاند؛ اما حکومت، به جای پاسخگویی، به سانسور و لاپوشانی پناه برده است.
این رژیم نه تنها مسئولیت نمیپذیرد، که با وقاحت، فاجعه را به «تقدیر الهی» یا «اشتباه فردی» نسبت میدهد؛ گویی دهها سال چپاول منابع، رانتپروری، واگذاری پروژهها به نهادهای نظامی و مذهبی بیصلاحیت، و حذف نهادهای نظارتی، نقشی در این فاجعه نداشته است.
فاجعهی بندرعباس یک زنگ خطر نیست؛ فریادیست که از اعماق آوارها برمیخیزد و بر پیکر پوسیدهی نظام فریاد میزند: این حکومت دشمن جان و کرامت مردم ایران است.
ما نه قربانیان این فاجعه را فراموش خواهیم کرد، نه خونشان را با دروغ و سکوت معامله میکنیم. ما به دادخواهی ادامه خواهیم داد، نه از سر انتقام، بلکه برای عدالت، برای زندگی، برای پایان دادن به چرخهی مرگ و بیپناهی.
#دادخواهی #بندرعباس #انفجار_بندرعباس #کارتون #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از رضا جوزانی
reza.arts
بندرعباس، گور دستهجمعی بیکفایتی و جنایت حکومت
شش روز از فاجعهی بندرعباس میگذرد؛ فاجعهای که نه «حادثه»، بلکه ثمره مستقیم فساد، بیکفایتی و جنایت ساختاری جمهوری اسلامیست. هنوز پیکر بسیاری از قربانیان در زیر آوار است، هنوز نام بسیاری در لیست مفقودین، و هنوز خانوادهها در برزخ بیخبری، درد میکشند و چشم به در دوختهاند؛ اما حکومت، به جای پاسخگویی، به سانسور و لاپوشانی پناه برده است.
این رژیم نه تنها مسئولیت نمیپذیرد، که با وقاحت، فاجعه را به «تقدیر الهی» یا «اشتباه فردی» نسبت میدهد؛ گویی دهها سال چپاول منابع، رانتپروری، واگذاری پروژهها به نهادهای نظامی و مذهبی بیصلاحیت، و حذف نهادهای نظارتی، نقشی در این فاجعه نداشته است.
فاجعهی بندرعباس یک زنگ خطر نیست؛ فریادیست که از اعماق آوارها برمیخیزد و بر پیکر پوسیدهی نظام فریاد میزند: این حکومت دشمن جان و کرامت مردم ایران است.
ما نه قربانیان این فاجعه را فراموش خواهیم کرد، نه خونشان را با دروغ و سکوت معامله میکنیم. ما به دادخواهی ادامه خواهیم داد، نه از سر انتقام، بلکه برای عدالت، برای زندگی، برای پایان دادن به چرخهی مرگ و بیپناهی.
#دادخواهی #بندرعباس #انفجار_بندرعباس #کارتون #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاسمن آریانی:
«ما نمیخواهیم صرفاً زنده بمانیم، بلکه میخواهیم زندگی کنیم»
یاسمن آریانی، زندانی سیاسی سابق، در پیامی ویدیویی به مناسبت روز جهانی کارگر که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده، با اشاره به فاجعه انفجار در بندرعباس و قتل حکومتی محسن لنگرنشین، خواستار اتحاد همگانی برای پایان دادن به حکومت جمهوری اسلامی شد.
وی در ابتدای سخنان خود گفت: «پیش از هر چیز، باید فاجعه بندرعباس و قتل حکومتی محسن لنگرنشین را نه صرفاً تسلیت گفت، بلکه بهعنوان سند جنایت جمهوری اسلامی، با صدای بلند فریاد زد.»
آریانی با انتقاد از سرکوب مستمر حکومت افزود: «هر بار که جمهوری اسلامی، دستان خود را به خون یکی از ما آلوده میسازد، اعلام میکند که تا زمانی که زنده است، امنیت و کرامت انسانی برای ما وجود نخواهد داشت. این حکومت در ذات خود ضد حیات و زندگی است.»
او با اشاره به جنبش زن، زندگی، آزادی گفت: «سه سال پیش، جنبشی شکل گرفت که نهتنها تاریخ ایران، بلکه تاریخ جهان را دگرگون ساخت. زن، زندگی، آزادی تنها یک شعار نبود؛ بلکه اعلان جنگی بود علیه سلطه، نظام دیکتاتوری حاکم.»
آریانی تأکید کرد: «هیچ مطالبهای از دیگری جدا نیست. از زنان گرفته تا معلمان، کارگران، پزشکان و دیگر اقشار، همگی با درد مشترکی روبهرو هستیم و آن، حکومت جمهوری اسلامی است.»
وی نسبت به انفعال یا بیتفاوتی هشدار داد و افزود: «هر فردی که تصور میکند میتواند حریمی امن برای خود بسازد و از سیاست دور بماند، در توهم بهسر میبرد؛ چراکه دیر یا زود، این حکومت درِ خانه او را نیز خواهد کوبید، اما نه برای گفتوگو، بلکه برای له کردن او.»
او در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: «ما از تجربه مرگ، حبس، تحقیر و فروپاشی جان بهدر بردهایم. اکنون دیگر صرفاً نمیخواهیم زنده بمانیم؛ میخواهیم زندگی کنیم، فریاد بزنیم، انتخاب کنیم، کار کنیم، برقصیم، بخندیم. و این با ادامه حیات جمهوری اسلامی ممکن نیست. هیچ اصلاحی، هیچ رفراندومی، هیچ وصلهای نمیتواند این پیکر مرده را زنده نگاه دارد. باید آن را به پایان رساند، نه برای آنکه قهرمان باشیم، بلکه برای آنکه دیگر قربانی نباشیم. هیچکس هم قرار نیست که نجات دهنده ما باشد، ما باید با همین دستهای خالی، با همین دستهای زخم خورده، با همین پاهای خسته، خودمان را نجات بدیم و نه با التماس، نه با مذاکره، که با اتحاد، که خشمون با شجاعت...»
#یاسمن_آریانی #زن_زندگی_آزادی #روز_کارگر #محسن_لنگرنشین #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما نمیخواهیم صرفاً زنده بمانیم، بلکه میخواهیم زندگی کنیم»
یاسمن آریانی، زندانی سیاسی سابق، در پیامی ویدیویی به مناسبت روز جهانی کارگر که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده، با اشاره به فاجعه انفجار در بندرعباس و قتل حکومتی محسن لنگرنشین، خواستار اتحاد همگانی برای پایان دادن به حکومت جمهوری اسلامی شد.
وی در ابتدای سخنان خود گفت: «پیش از هر چیز، باید فاجعه بندرعباس و قتل حکومتی محسن لنگرنشین را نه صرفاً تسلیت گفت، بلکه بهعنوان سند جنایت جمهوری اسلامی، با صدای بلند فریاد زد.»
آریانی با انتقاد از سرکوب مستمر حکومت افزود: «هر بار که جمهوری اسلامی، دستان خود را به خون یکی از ما آلوده میسازد، اعلام میکند که تا زمانی که زنده است، امنیت و کرامت انسانی برای ما وجود نخواهد داشت. این حکومت در ذات خود ضد حیات و زندگی است.»
او با اشاره به جنبش زن، زندگی، آزادی گفت: «سه سال پیش، جنبشی شکل گرفت که نهتنها تاریخ ایران، بلکه تاریخ جهان را دگرگون ساخت. زن، زندگی، آزادی تنها یک شعار نبود؛ بلکه اعلان جنگی بود علیه سلطه، نظام دیکتاتوری حاکم.»
آریانی تأکید کرد: «هیچ مطالبهای از دیگری جدا نیست. از زنان گرفته تا معلمان، کارگران، پزشکان و دیگر اقشار، همگی با درد مشترکی روبهرو هستیم و آن، حکومت جمهوری اسلامی است.»
وی نسبت به انفعال یا بیتفاوتی هشدار داد و افزود: «هر فردی که تصور میکند میتواند حریمی امن برای خود بسازد و از سیاست دور بماند، در توهم بهسر میبرد؛ چراکه دیر یا زود، این حکومت درِ خانه او را نیز خواهد کوبید، اما نه برای گفتوگو، بلکه برای له کردن او.»
او در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: «ما از تجربه مرگ، حبس، تحقیر و فروپاشی جان بهدر بردهایم. اکنون دیگر صرفاً نمیخواهیم زنده بمانیم؛ میخواهیم زندگی کنیم، فریاد بزنیم، انتخاب کنیم، کار کنیم، برقصیم، بخندیم. و این با ادامه حیات جمهوری اسلامی ممکن نیست. هیچ اصلاحی، هیچ رفراندومی، هیچ وصلهای نمیتواند این پیکر مرده را زنده نگاه دارد. باید آن را به پایان رساند، نه برای آنکه قهرمان باشیم، بلکه برای آنکه دیگر قربانی نباشیم. هیچکس هم قرار نیست که نجات دهنده ما باشد، ما باید با همین دستهای خالی، با همین دستهای زخم خورده، با همین پاهای خسته، خودمان را نجات بدیم و نه با التماس، نه با مذاکره، که با اتحاد، که خشمون با شجاعت...»
#یاسمن_آریانی #زن_زندگی_آزادی #روز_کارگر #محسن_لنگرنشین #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دو بیانیه از زندانیان سیاسی زندان اوین به مناسبت روز جهانی کارگر منتشر شد
به مناسبت روز جهانی کارگر، دو بیانیه از سوی گروههایی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین به دست ما رسیده که در آنها با اشاره به وضعیت بحرانی اقتصادی و اجتماعی کشور، بر لزوم همبستگی، سازماندهی و مبارزه مشترک نیروهای آزادیخواه برای دستیابی به جامعهای عادلانه و انسانی تأکید شده است.
بیانیه اول: "ما بیشماران جامعه هستیم، روز کارگر روز همه ماست"
در این بیانیه که با امضای «جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین» و به تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ منتشر شده، آمده است:
«فقر و فلاکت روزافزون، ابربحرانها، ورشکستگی اقتصادی، رانت و فساد و ناکارآمدی، تخریب و غارت منابع و محیط زیست که امروزه هستی جامعه را به مخاطره انداخته است، محصول دههها سرکوب و بیحقوقی صاحبان حقیقی ثروت و سامان جامعه است.
اما این نیمهی حقیقت است؛ نیمهی دیگر، تکاپوی جامعهای زنده و تشنهی رهایی است که بیش از این توان و امکان تحمل چنین درخودماندگی تحمیلی و بنبست فراگیر را ندارد.
ما، جمعی از زندانیان سیاسی، همراه خیل کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان و اساتید دانشگاه، زنان و مردان آزادیخواه، فعالان حقوق کودک، محیط زیست، روزنامهنگاران، اقلیتها، همگی در نفی تبعیض و بهرهکشی، استبداد و کهنهپرستی در یک سمت ایستادهایم.
ما بیشماران جامعه هستیم و روز کارگر، روز همهی ماست؛ مایی که برای پیریزی و ساختن جامعهای نوین و در شأن انسان مدرن امروزی، جامعهای بدون فقر و بهرهکشی و سرکوب، همراه و همنبرد همدیگریم.
در شرایط حاضر، بایستی گامهای کوچکمان را مستحکم برداریم و از تمام فرصتها و امکانات عمل بهره بگیریم؛ ارتباطات فردی و اجتماعیمان را گسترش و تحکیم ببخشیم و با همبستگی و ایجاد شبکهها، به طرح، تدارک و سازماندهی مبارزاتمان بپردازیم و از مطالبات یکدیگر حمایت بهعمل آوریم و به استقبال گشایشهای عظیم اجتماعی برویم که خود آن را رقم خواهیم زد.»
بیانیه دوم: "آیا وقت آن نرسیده به جای خط فقر، خط رفاه را مطالبه کنیم؟"
بیانیه دوم: "آیا وقت آن نرسیده به جای خط فقر، خط رفاه را مطالبه کنیم؟"
در بیانیه دوم که به امضای ده نفر از فعالان سیاسی، صنفی و کارگری زندانی در اوین رسیده، با اشاره به کوچک شدن سفره کارگران، تورم سرسامآور، بیاثری افزایش حداقل دستمزد و نبود تشکلهای مستقل، تأکید شده است:
در این بیانیه نوشته شده «امسال در حالی به استقبال روز جهانی کارگری میرویم که شاهد کوچکتر شدن هر روزهی سفره کارگران و زحمتکشان در ایران هستیم؛ تورم افسارگسیخته با تمام توان به هستی ناچیز رنجبران هجوم میآورد، تا جایی که افزایش دستمزد ۳۵ درصدی تنها مُسکنی موقتی است و توان مقابله با خط فقر اعلام شده از طرف خود حکومت را نیز ندارد.»
در این بیانیه با اشاره به سنگینی سایه جنگ بر سر کارگران و تهدید زندگی و هستی آنها مذاکرات و توافق و نرمش حکومت در تغییر شرایط بحرانی اقتصاد دلالی ایران بیتاثیر شمرده شده است.
در ادامه این بیانیه آمده:
«همه اینها در کنار نداشتن حق تشکلهای مستقل و آزاد، ارعاب و سرکوب و زندانی کردن فعالان کارگری از دستاورئدهای بیش از چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی است، که برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت خود و تحقیر کارگران از واژههایی همچون خط فقر استفاده میکند.»
نویسندگان بیانیه خواهان مطالبه رفاه و زندگی انسانی شده و نوشتهاند:
«ما جمعی از زندانیان سیاسی و فعالان کارگری، از مردم میپرسیم: آیا وقت آن نرسیده که به جای طلب کردن خط فقر، خط رفاه و یک زندگی انسانی و شرافتمندانه را مطالبه کنیم؟»
در این بیانیه، با انتقاد از سرکوب فعالان صنفی، تأکید شده که «تنها چاره رنجبران، وحدت و تشکیلات است» و تشکیل نهادهای مستقل از سوی مزدبگیران در بخشهای مختلف از جمله معلمان، بازنشستگان، کارمندان، پرستاران، رانندگان و کارگران کشاورزی یک ضرورت فوری دانسته شده است.
امضاکنندگان این بیانیه عبارتاند از:
سیامک امینی، مطلب احمدیان، سیامک ابراهیمی، مرتضی صیدی، سجاد ایماننژاد، یدی بهاری، زرمازیار سیدنژاد، سیروس (فؤاد) فتحی، مرتضی پروین و وحید بنیعامریان.
طرح از مانا نیستانی
#بیانیه #روز_کارگر #روز_جهانی_کارگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به مناسبت روز جهانی کارگر، دو بیانیه از سوی گروههایی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین به دست ما رسیده که در آنها با اشاره به وضعیت بحرانی اقتصادی و اجتماعی کشور، بر لزوم همبستگی، سازماندهی و مبارزه مشترک نیروهای آزادیخواه برای دستیابی به جامعهای عادلانه و انسانی تأکید شده است.
بیانیه اول: "ما بیشماران جامعه هستیم، روز کارگر روز همه ماست"
در این بیانیه که با امضای «جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین» و به تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ منتشر شده، آمده است:
«فقر و فلاکت روزافزون، ابربحرانها، ورشکستگی اقتصادی، رانت و فساد و ناکارآمدی، تخریب و غارت منابع و محیط زیست که امروزه هستی جامعه را به مخاطره انداخته است، محصول دههها سرکوب و بیحقوقی صاحبان حقیقی ثروت و سامان جامعه است.
اما این نیمهی حقیقت است؛ نیمهی دیگر، تکاپوی جامعهای زنده و تشنهی رهایی است که بیش از این توان و امکان تحمل چنین درخودماندگی تحمیلی و بنبست فراگیر را ندارد.
ما، جمعی از زندانیان سیاسی، همراه خیل کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان و اساتید دانشگاه، زنان و مردان آزادیخواه، فعالان حقوق کودک، محیط زیست، روزنامهنگاران، اقلیتها، همگی در نفی تبعیض و بهرهکشی، استبداد و کهنهپرستی در یک سمت ایستادهایم.
ما بیشماران جامعه هستیم و روز کارگر، روز همهی ماست؛ مایی که برای پیریزی و ساختن جامعهای نوین و در شأن انسان مدرن امروزی، جامعهای بدون فقر و بهرهکشی و سرکوب، همراه و همنبرد همدیگریم.
در شرایط حاضر، بایستی گامهای کوچکمان را مستحکم برداریم و از تمام فرصتها و امکانات عمل بهره بگیریم؛ ارتباطات فردی و اجتماعیمان را گسترش و تحکیم ببخشیم و با همبستگی و ایجاد شبکهها، به طرح، تدارک و سازماندهی مبارزاتمان بپردازیم و از مطالبات یکدیگر حمایت بهعمل آوریم و به استقبال گشایشهای عظیم اجتماعی برویم که خود آن را رقم خواهیم زد.»
بیانیه دوم: "آیا وقت آن نرسیده به جای خط فقر، خط رفاه را مطالبه کنیم؟"
بیانیه دوم: "آیا وقت آن نرسیده به جای خط فقر، خط رفاه را مطالبه کنیم؟"
در بیانیه دوم که به امضای ده نفر از فعالان سیاسی، صنفی و کارگری زندانی در اوین رسیده، با اشاره به کوچک شدن سفره کارگران، تورم سرسامآور، بیاثری افزایش حداقل دستمزد و نبود تشکلهای مستقل، تأکید شده است:
در این بیانیه نوشته شده «امسال در حالی به استقبال روز جهانی کارگری میرویم که شاهد کوچکتر شدن هر روزهی سفره کارگران و زحمتکشان در ایران هستیم؛ تورم افسارگسیخته با تمام توان به هستی ناچیز رنجبران هجوم میآورد، تا جایی که افزایش دستمزد ۳۵ درصدی تنها مُسکنی موقتی است و توان مقابله با خط فقر اعلام شده از طرف خود حکومت را نیز ندارد.»
در این بیانیه با اشاره به سنگینی سایه جنگ بر سر کارگران و تهدید زندگی و هستی آنها مذاکرات و توافق و نرمش حکومت در تغییر شرایط بحرانی اقتصاد دلالی ایران بیتاثیر شمرده شده است.
در ادامه این بیانیه آمده:
«همه اینها در کنار نداشتن حق تشکلهای مستقل و آزاد، ارعاب و سرکوب و زندانی کردن فعالان کارگری از دستاورئدهای بیش از چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی است، که برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت خود و تحقیر کارگران از واژههایی همچون خط فقر استفاده میکند.»
نویسندگان بیانیه خواهان مطالبه رفاه و زندگی انسانی شده و نوشتهاند:
«ما جمعی از زندانیان سیاسی و فعالان کارگری، از مردم میپرسیم: آیا وقت آن نرسیده که به جای طلب کردن خط فقر، خط رفاه و یک زندگی انسانی و شرافتمندانه را مطالبه کنیم؟»
در این بیانیه، با انتقاد از سرکوب فعالان صنفی، تأکید شده که «تنها چاره رنجبران، وحدت و تشکیلات است» و تشکیل نهادهای مستقل از سوی مزدبگیران در بخشهای مختلف از جمله معلمان، بازنشستگان، کارمندان، پرستاران، رانندگان و کارگران کشاورزی یک ضرورت فوری دانسته شده است.
امضاکنندگان این بیانیه عبارتاند از:
سیامک امینی، مطلب احمدیان، سیامک ابراهیمی، مرتضی صیدی، سجاد ایماننژاد، یدی بهاری، زرمازیار سیدنژاد، سیروس (فؤاد) فتحی، مرتضی پروین و وحید بنیعامریان.
طرح از مانا نیستانی
#بیانیه #روز_کارگر #روز_جهانی_کارگر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماهمنیر مولاییراد: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش.»
ماهمنیر مولاییراد مادر کیان پیرفلک از شکستن سنگ مزار پسرش و مادر بزرگش خبر داد. ماه منیر مولاییراد میگوید: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش».
تخریب سنگ آرامگاه «کیان پیرفلک» و مادر بزرگ «ماهمنیر مولایی راد» پس از آن رخ داد که «ماهمنیر مولاییراد» با اهدا خون از مردم بندرعباس و قربانیان فاجعه و جنایت اسکله بندرعباس حکایت کرد.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ماهمنیر مولاییراد مادر کیان پیرفلک از شکستن سنگ مزار پسرش و مادر بزرگش خبر داد. ماه منیر مولاییراد میگوید: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش».
تخریب سنگ آرامگاه «کیان پیرفلک» و مادر بزرگ «ماهمنیر مولایی راد» پس از آن رخ داد که «ماهمنیر مولاییراد» با اهدا خون از مردم بندرعباس و قربانیان فاجعه و جنایت اسکله بندرعباس حکایت کرد.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از ماهمنیر مولایی و میثم پیرفلک بر سر مزار فرزندشان کیان، که سنگ مزارش شکسته شده است.
ماهمنیر مولاییراد: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش.»
ماهمنیر مولاییراد، مادر کیان پیرفلک، از تخریب سنگ مزار پسرش و سنگ مزار مادربزرگ خود خبر داده و گفته است: «حکومت نه به کودک رحم میکند، نه به سنگ قبرش.» او میگوید: «دیروز نوبت من بود، فردا نوبت بقیه است.»
این اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی پس از آن رخ داد که ماهمنیر با حضور در یکی از مراکز انتقال خون و اهدای خون، با مردم داغدار بندرعباس و خانوادههای قربانیان فاجعه و جنایت اسکله همدلی و همبستگی کرد. این همدلی، تنها به جرم بازتاب صدای مردم و ایستادن کنار مظلومان، هدف این اقدام قرار گرفت.
تخریب مزار کیان، کودکی بیگناه که قربانی خشونت و کودککشی حکومت شد، و مزار مادربزرگ ماهمنیر، نشانهای دیگر از هراس حاکمیت از حقیقت، مقاومت و حتی یادآوری خاطره آنهاست که در راه آزادی و ایران کشته شدند.
سنگ قبر، بهعنوان نمادی از یاد و عشق، برای آنها غیرقابل تحمل شده است.
این اقدام چهره واقعی حاکمیتی را نشان میدهد که نهتنها زندگیها را سرکوب میکند، بلکه با یاد قربانیان، با عشق مادرانه و با هر آنچه نماد انسانیت است، در ستیز است.
این نخستین بار نیست که سنگ مزار قربانیان خشونت حکومت شکسته میشود. چندی پیش سنگ مزار نیکا شاکرمی، یلدا آقافضلی، آرمان عمادی، حمیدرضا روحی، دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از عزیزان کشته شده توسط جمهوری اسلامی شکسته یا مخدوش شده بود.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ماهمنیر مولاییراد: «حکومت نه به کودک رحم میکند نه به سنگ قبرش.»
ماهمنیر مولاییراد، مادر کیان پیرفلک، از تخریب سنگ مزار پسرش و سنگ مزار مادربزرگ خود خبر داده و گفته است: «حکومت نه به کودک رحم میکند، نه به سنگ قبرش.» او میگوید: «دیروز نوبت من بود، فردا نوبت بقیه است.»
این اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی پس از آن رخ داد که ماهمنیر با حضور در یکی از مراکز انتقال خون و اهدای خون، با مردم داغدار بندرعباس و خانوادههای قربانیان فاجعه و جنایت اسکله همدلی و همبستگی کرد. این همدلی، تنها به جرم بازتاب صدای مردم و ایستادن کنار مظلومان، هدف این اقدام قرار گرفت.
تخریب مزار کیان، کودکی بیگناه که قربانی خشونت و کودککشی حکومت شد، و مزار مادربزرگ ماهمنیر، نشانهای دیگر از هراس حاکمیت از حقیقت، مقاومت و حتی یادآوری خاطره آنهاست که در راه آزادی و ایران کشته شدند.
سنگ قبر، بهعنوان نمادی از یاد و عشق، برای آنها غیرقابل تحمل شده است.
این اقدام چهره واقعی حاکمیتی را نشان میدهد که نهتنها زندگیها را سرکوب میکند، بلکه با یاد قربانیان، با عشق مادرانه و با هر آنچه نماد انسانیت است، در ستیز است.
این نخستین بار نیست که سنگ مزار قربانیان خشونت حکومت شکسته میشود. چندی پیش سنگ مزار نیکا شاکرمی، یلدا آقافضلی، آرمان عمادی، حمیدرضا روحی، دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از عزیزان کشته شده توسط جمهوری اسلامی شکسته یا مخدوش شده بود.
#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در پی شکستن سنگ مزار کیان پیرفلک، کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی اهل ایذه، مطلبی به شرح زیر منتشر کرد:
«دنیای رنگین آرزوهای یک خانواده را در دل شب سیاه و ظلم بردهاید. فرشتهی امید و خلاقیت که گنجینهی یک کشور بود، توسط بیخِردان کشته شد. کیان نماد خلاقیت و فردای روشن بود. هر تکه از سنگی که شکسته شد، بدون شک نغمهای از صداهای خاموششده در کنج دنج تاریخ، ضجه میزند، بیدار میشود.
شما حتی دایرهی بیرحمیتان را گستردهتر کردهاید و سنگِ قبرِ یک زن نودساله را هم شکستید. لباس تاریکی که شما به تن کردهاید، درست همرنگ افکارتان است؛ همانقدر سیاه و زشت.
شکستن سنگِ قبرِ یک کودک و یک بیبی اقتدار نیست، نابودی انسانیت است. شرمتان باد که آتش بر زخمشان زدهاید. میدانید بیرحمیتان در برابر غمهایشان، دردناکتر از هر چیزیست.
کودکان آرزوهای بیپایانی دارند که مثل رنگهای رنگینکمان در دلِ زندگی، شاد میدرخشند، و این شادی را گرفتید.
کاش بهجای ویرانی، در جستوجوی دنیایی زیباتر بودید.
شک نکنید اگر این خانواده هم بگذرند، تاریخ از شما نخواهد گذشت.
کوکب بداغی
پگاه _ معلم ایذه»
#ایذه #کوکب_بداغی #کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دنیای رنگین آرزوهای یک خانواده را در دل شب سیاه و ظلم بردهاید. فرشتهی امید و خلاقیت که گنجینهی یک کشور بود، توسط بیخِردان کشته شد. کیان نماد خلاقیت و فردای روشن بود. هر تکه از سنگی که شکسته شد، بدون شک نغمهای از صداهای خاموششده در کنج دنج تاریخ، ضجه میزند، بیدار میشود.
شما حتی دایرهی بیرحمیتان را گستردهتر کردهاید و سنگِ قبرِ یک زن نودساله را هم شکستید. لباس تاریکی که شما به تن کردهاید، درست همرنگ افکارتان است؛ همانقدر سیاه و زشت.
شکستن سنگِ قبرِ یک کودک و یک بیبی اقتدار نیست، نابودی انسانیت است. شرمتان باد که آتش بر زخمشان زدهاید. میدانید بیرحمیتان در برابر غمهایشان، دردناکتر از هر چیزیست.
کودکان آرزوهای بیپایانی دارند که مثل رنگهای رنگینکمان در دلِ زندگی، شاد میدرخشند، و این شادی را گرفتید.
کاش بهجای ویرانی، در جستوجوی دنیایی زیباتر بودید.
شک نکنید اگر این خانواده هم بگذرند، تاریخ از شما نخواهد گذشت.
کوکب بداغی
پگاه _ معلم ایذه»
#ایذه #کوکب_بداغی #کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نقش معلم آگاه و مستقل در بهبود جامعه، رسول بداقی
رسول بداقی، معلم و فعال صنفی برجستهای است که طی سالیان اخیر بارها و بارها بازداشت و زندانی شده است. در ادامه یادداشتی از او درباره استقلال و ماهیت معلمان و نهاد آموزش و پرورش میخوانیم.
در کشورهایی که حکومت آنان بر پایه دیکتاتوری فردی یا گروهی اداره میشود آنچه استقلال ندارد، فرد است. در سیستمهای دیکتاتوری، فرد باید پیرو بیچونوچرای آن چیزی باشد که اقلیت حاکم برایش مشخص میکند. افرادی آگاهانه یا ناآگاهانه مجری برنامههایی هستند که حاکمان به آنان دیکته میکنند. به همین خاطر به این حاکمان، دیکتاتور میگویند. یعنی گروهی حاکم که کارشان دیکتهکردن است. آنان از چند راه اراده و خواست خود را به افراد جامعه تحمیل میکنند.
– از راه نهادهای رسمی و ظاهرا قانونی: مانند آموزشوپرورش و نیروهای نظامی و به زور پلیس یا به بهانه برطرفکردن نیازهای فیزیکی آنان مانند:
اشتغال، مسکن، امنیت و… . نخستین و قویترین نهاد رسمی، آموزش و پرورش است که از راه کتابهای درسی میتواند به طور دقیق، آرام و موثر روی پویاترین و آیندهدارترین نیروهای انسانی یعنی جوانان و نوجوانان اراده حاکمیت را در ذهن و باورهای آنان نهادینه کند. حاکمیت میتواند از راه آموزش، با افسانهها، داستانها، اشعار، آموزش نظامی، اردوها، ورزش و حتی هنر، مشروعیت خود را القاء کند. همچنین برنامههای درسی، ورزشی، تفریحی و سرگرمیها را طوری برنامهریزی میکند که اراده اقلیت انگشتشمار حاکم را تبدیل به فرهنگ، آیین، شخصیت و روش زندگی فرد فرد مردم جامعه بکند و از این راه پایههای دیکتاتوری و خودکامگی خود را بر خواست، شخصیت، باور و ارزشهای مردم استوار مینماید.
– از راه نهادهای غیررسمی: یعنی باورهای پذیرفتهشده مردم و پروبالدادن به باورها، واردکردن اراده حاکمان به درون باورهای پذیرفتهشده مردم، باز به کمک قصهها، اشعار، ضربالمثلها، آرزوها، امیدها، الگوها، قهرمانان، خرافات، حتی ساختن خبرها و شایعات دروغین و… . در کنار آموزش پرورش رسمی، نهادهایی مانند: رادیو، تلویزیون، روزنامهها، کتابها، مجلات و… هم به تسلط اراده اقلیت حاکم بر اکثریت جامعه کمک میکند.
اما وظیفه معلم در این باره چیست؟
معلم فردی جیرهخوار نیست. تولید معلم، انسان تربیتیافته متمدن، آگاه، سازنده و سرنوشتساز است. معلم دو نقش دارد که هر یک از دیگری، سرنوشتسازتر است. یکی زندگی خود و خانواده، دیگری ساختن انسان خردمند، آشتیجو با عاطفه انسانی.
متن کامل یادداشت را بخوانید:
https://tavaana.org/role-teacher-in-improving-society-bodaghi/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_معلم #معلم
@Tavaana_TavaanaTech
رسول بداقی، معلم و فعال صنفی برجستهای است که طی سالیان اخیر بارها و بارها بازداشت و زندانی شده است. در ادامه یادداشتی از او درباره استقلال و ماهیت معلمان و نهاد آموزش و پرورش میخوانیم.
در کشورهایی که حکومت آنان بر پایه دیکتاتوری فردی یا گروهی اداره میشود آنچه استقلال ندارد، فرد است. در سیستمهای دیکتاتوری، فرد باید پیرو بیچونوچرای آن چیزی باشد که اقلیت حاکم برایش مشخص میکند. افرادی آگاهانه یا ناآگاهانه مجری برنامههایی هستند که حاکمان به آنان دیکته میکنند. به همین خاطر به این حاکمان، دیکتاتور میگویند. یعنی گروهی حاکم که کارشان دیکتهکردن است. آنان از چند راه اراده و خواست خود را به افراد جامعه تحمیل میکنند.
– از راه نهادهای رسمی و ظاهرا قانونی: مانند آموزشوپرورش و نیروهای نظامی و به زور پلیس یا به بهانه برطرفکردن نیازهای فیزیکی آنان مانند:
اشتغال، مسکن، امنیت و… . نخستین و قویترین نهاد رسمی، آموزش و پرورش است که از راه کتابهای درسی میتواند به طور دقیق، آرام و موثر روی پویاترین و آیندهدارترین نیروهای انسانی یعنی جوانان و نوجوانان اراده حاکمیت را در ذهن و باورهای آنان نهادینه کند. حاکمیت میتواند از راه آموزش، با افسانهها، داستانها، اشعار، آموزش نظامی، اردوها، ورزش و حتی هنر، مشروعیت خود را القاء کند. همچنین برنامههای درسی، ورزشی، تفریحی و سرگرمیها را طوری برنامهریزی میکند که اراده اقلیت انگشتشمار حاکم را تبدیل به فرهنگ، آیین، شخصیت و روش زندگی فرد فرد مردم جامعه بکند و از این راه پایههای دیکتاتوری و خودکامگی خود را بر خواست، شخصیت، باور و ارزشهای مردم استوار مینماید.
– از راه نهادهای غیررسمی: یعنی باورهای پذیرفتهشده مردم و پروبالدادن به باورها، واردکردن اراده حاکمان به درون باورهای پذیرفتهشده مردم، باز به کمک قصهها، اشعار، ضربالمثلها، آرزوها، امیدها، الگوها، قهرمانان، خرافات، حتی ساختن خبرها و شایعات دروغین و… . در کنار آموزش پرورش رسمی، نهادهایی مانند: رادیو، تلویزیون، روزنامهها، کتابها، مجلات و… هم به تسلط اراده اقلیت حاکم بر اکثریت جامعه کمک میکند.
اما وظیفه معلم در این باره چیست؟
معلم فردی جیرهخوار نیست. تولید معلم، انسان تربیتیافته متمدن، آگاه، سازنده و سرنوشتساز است. معلم دو نقش دارد که هر یک از دیگری، سرنوشتسازتر است. یکی زندگی خود و خانواده، دیگری ساختن انسان خردمند، آشتیجو با عاطفه انسانی.
متن کامل یادداشت را بخوانید:
https://tavaana.org/role-teacher-in-improving-society-bodaghi/
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_معلم #معلم
@Tavaana_TavaanaTech
«روز معلم روز عزیزانی است که به ما عشق آموختند و دادخواهی
روز مادر پویا روز مادر کیان
روز کسانی است که صدای دادخواهیشان را به گوش جامعه و جهان رساندهاند.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
چه معلمانی که در سایه حاکمیت جمهوری اسلامی به دلیل مطالبه حقوق ابتدایی خود بازداشت شدهاند زندانی شدهاند به شلاق محکوم شدهاند یا از کار اخراج شدهاند.
صدایشان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_معلم #معلم
#ناهید_شیرپیشه #ماهمنیر_مولایی_راد
@Tavaana_TavaanaTech
روز مادر پویا روز مادر کیان
روز کسانی است که صدای دادخواهیشان را به گوش جامعه و جهان رساندهاند.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
چه معلمانی که در سایه حاکمیت جمهوری اسلامی به دلیل مطالبه حقوق ابتدایی خود بازداشت شدهاند زندانی شدهاند به شلاق محکوم شدهاند یا از کار اخراج شدهاند.
صدایشان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_معلم #معلم
#ناهید_شیرپیشه #ماهمنیر_مولایی_راد
@Tavaana_TavaanaTech
معلم زندانی آزاد باید گردد
جنبش معلمان برای احقاق حقوق خود و تغییر نظام آموزشی، با سرکوب گسترده حکومت مواجه شده است. هم اینک چندین نفر از معلمان در زندان هستند و تعداد دیگری حکم گرفته یا احضار شدهاند و برایشان پروندهسازی شده است. شعار «معلم زندانی آزاد باید گردد» یکی از شعارهای محوری تجمعات اعتراضی معلمان شده است.
به امید آزادی معلمان در بند و نیز آزادی از بند نظام آموزش ایدئولوژیک که معلم و دانشآموز را زندانی نظام استبداد دینی کرده است.
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/fa/Cartoon_TeacherPrison
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
جنبش معلمان برای احقاق حقوق خود و تغییر نظام آموزشی، با سرکوب گسترده حکومت مواجه شده است. هم اینک چندین نفر از معلمان در زندان هستند و تعداد دیگری حکم گرفته یا احضار شدهاند و برایشان پروندهسازی شده است. شعار «معلم زندانی آزاد باید گردد» یکی از شعارهای محوری تجمعات اعتراضی معلمان شده است.
به امید آزادی معلمان در بند و نیز آزادی از بند نظام آموزش ایدئولوژیک که معلم و دانشآموز را زندانی نظام استبداد دینی کرده است.
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/fa/Cartoon_TeacherPrison
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
فردا سوم ماه می، روز جهانی آزادی مطبوعات نامگذاری شده است. سازمان گزارشگران بدون مرز، در آخرین گزارشی که منتشر کرده؛ جمهوری اسلامی را یکی از سرکوبگرترین حکومتها در عرصه رسانه معرفی کرده است.
به گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، جمهوری اسلامی در رده ۱۷۶ آزادی رسانه قرار دارد.
زندانیکردن روزنامهنگاران داخلی، تهدید به قتل و قتل و آدمربایی روزنامهنگاران خارج از کشور از اقدامات جمهوری اسلامی است. چه بسیار روزنامهنگارانی که به اتهام «نشر اکاذیب» یا «تشویش اذهان عمومی» به حبس محکوم شدهاند
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، جمهوری اسلامی در رده ۱۷۶ آزادی رسانه قرار دارد.
زندانیکردن روزنامهنگاران داخلی، تهدید به قتل و قتل و آدمربایی روزنامهنگاران خارج از کشور از اقدامات جمهوری اسلامی است. چه بسیار روزنامهنگارانی که به اتهام «نشر اکاذیب» یا «تشویش اذهان عمومی» به حبس محکوم شدهاند
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
کمبود بیش از نوزده هزار معلم در سیستان و بلوچستان
رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان سیستان و بلوچستان از کمبود ۱۹ هزار نیروی انسانی برای آموزش بازماندگان از تحصیل این استان خبر داده بود؛ در عین حال طلبهها هم بدون آزمون در آموزشوپرورش استخدام میشوند.
در سیستم استخدامی جمهوری اسلامی دیگر به تخصص، علاقه، مهارتهای فردی و شایستگیها دقت نمیشود.
طرح از بهنام محمدی
#مدرسه #بازماندگان_از_تحصیل #معلم #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_معلم
@Tavaana_TavaanaTech
رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان سیستان و بلوچستان از کمبود ۱۹ هزار نیروی انسانی برای آموزش بازماندگان از تحصیل این استان خبر داده بود؛ در عین حال طلبهها هم بدون آزمون در آموزشوپرورش استخدام میشوند.
در سیستم استخدامی جمهوری اسلامی دیگر به تخصص، علاقه، مهارتهای فردی و شایستگیها دقت نمیشود.
طرح از بهنام محمدی
#مدرسه #بازماندگان_از_تحصیل #معلم #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_معلم
@Tavaana_TavaanaTech
«به مناسبت روز معلم در ایران یادی کنیم از معلمان زندانی از صدای بلند دادخواهی بانو فاطمه سپهری، جواد لعلمحمدی، هاشم خواستار، محمدحسین سپهری و صدها معلم آزادیخواه دیگر که در زندانهای ضحاک به سر میبرند.
.............
باید جمهوری اسلامی را با زور وادار کرد که زندانیان سیاسی بهخصوص معلمان زندانی را آزاد کند، که خود حرف زور را فقط میفهمد.
در چنین مناسبتهایی باید از جامعه جهانی خواست تا اعتراض خود را به دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی برساند.
نباید اجازه داد معلم به زندان بیفتد و طلبهها و افرادی که هیچ سواد و تخصصی ندارند به کلاس درس بچهها بروند و فجایع وحشتناکی را رقم بزنند.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_معلم #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
.............
باید جمهوری اسلامی را با زور وادار کرد که زندانیان سیاسی بهخصوص معلمان زندانی را آزاد کند، که خود حرف زور را فقط میفهمد.
در چنین مناسبتهایی باید از جامعه جهانی خواست تا اعتراض خود را به دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی برساند.
نباید اجازه داد معلم به زندان بیفتد و طلبهها و افرادی که هیچ سواد و تخصصی ندارند به کلاس درس بچهها بروند و فجایع وحشتناکی را رقم بزنند.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #روز_معلم #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیه فراموشی
ولی حقشناس، معلم و فعال صنفی، روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ به دلیل بیماری از دنیا رفت؛ اما فریاد دادخواهی او هنوز بر گوش جان جامعه معلمی طنینانداز است.
یکی از مهمترین سخنرانیهای این معلم آزادیخواه، سخنرانی در شهر رشت به تاریخ اول اردیبهشت ۱۴۰۱، بود او در این سخنرانی نسبت به دورویی مسئولین جمهوری اسلامی انتقاد کرده و گفته بود:
«جیب ما خالیست، سفره ما تهیست؛ مگر باید دزدی کنیم؟ اختلاس کنیم؟»
در روز معلم گرامی میداریم یاد عزیزانی که در راه احقاق حقوق جامعه گام بر میدارند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعتراضات_سراسری_معلمان #یاری_مدنی_توانا #روز_معلم #معلم
@Tavaana_TavaanaTech
ولی حقشناس، معلم و فعال صنفی، روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ به دلیل بیماری از دنیا رفت؛ اما فریاد دادخواهی او هنوز بر گوش جان جامعه معلمی طنینانداز است.
یکی از مهمترین سخنرانیهای این معلم آزادیخواه، سخنرانی در شهر رشت به تاریخ اول اردیبهشت ۱۴۰۱، بود او در این سخنرانی نسبت به دورویی مسئولین جمهوری اسلامی انتقاد کرده و گفته بود:
«جیب ما خالیست، سفره ما تهیست؛ مگر باید دزدی کنیم؟ اختلاس کنیم؟»
در روز معلم گرامی میداریم یاد عزیزانی که در راه احقاق حقوق جامعه گام بر میدارند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #اعتراضات_سراسری_معلمان #یاری_مدنی_توانا #روز_معلم #معلم
@Tavaana_TavaanaTech