حسین شنبهزاده.pdf
3.9 MB
روایت حسین شنبهزاده از شکنجه و تهدیدهای امنیتی در دوران بازداشت
حسین شنبهزاده، زندانی سیاسی، در نامهای بلند از درون زندان، جزئیات هولناک بازداشت و شکنجههای جسمی و روانی خود توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را افشا کرده است. او در این روایت، از ضربوشتم شدید، تهدید به اعدام، اجبار به اعترافات تلویزیونی، و تهدید صریح به قتل خواهرزاده ۶ سالهاش بهعنوان ابزار فشار سخن گفته است.
شنبهزاده روایت میکند که در اردیبهشت ۱۴۰۲ در شهر اردبیل، پس از انتشار نظرسنجیای در شبکه اجتماعی، توسط مأموران وزارت اطلاعات با ضربوشتم شدید بازداشت شد. او مینویسد که چندین مأمور، بدون حکم قضایی، با مشت، زانو و تهدید، رمز گوشیاش را گرفتند. شکنجه جسمی به حدی شدید بوده که به گفته خودش، دو شب نتوانسته بخوابد.
در بخش تکاندهندهای از نامه، شنبهزاده فاش میکند که یکی از مأموران ارشد امنیتی (موسوم به "حاجی") تهدید کرده که در صورت عدم همکاری، تصویری ساختگی از محتوای تلفنش را منتشر میکنند تا هیئتی مذهبی، خواهرزاده ششسالهاش را شناسایی و "تنبیه" کند. این تهدید، او را به همکاری اجباری و انجام مصاحبههای تلویزیونی واداشته است.
او میگوید پس از تهدید، به اجبار به "مصاحبهای" تن داده که در آن، مجبور شده حتی جملهای بگوید که «اگر خارج از کشور بودم، حذفم کنید.» این جمله را «پیشاپیش بهانهای برای ترور» توصیف کرده است.
در ادامه، شنبهزاده فاش میکند که محتوای مصاحبه، پیشتر توسط مأموران نوشته و به او دیکته شده بود، از جمله اعترافات جعلی، بدگویی از دیگر فعالان سیاسی و چهرههای اپوزیسیون و نکوهش خود.
او همچنین تأکید میکند که اتهام جاسوسی که در ابتدا علیه او مطرح شده بود، در همان مراحل بازپرسی از او رفع شد و هیچگاه به دادگاه نرسید.
شنبهزاده شرح میدهد که در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، ساعتهای طولانی را با تهدید، توهین، و تحقیر گذرانده و در جلسات بازجویی، نهتنها حقوق اولیهاش رعایت نشده، بلکه بارها هدف تمسخر، تهدید جنسی و حملات شخصیتی قرار گرفته است.
او تأکید میکند که برخلاف میل باطنیاش، تحت فشار سنگین و ترس از آزار خانوادهاش، به تمامی آنچه از او خواسته بودند تن داده، ولی حالا با افشای حقایق، تنها امیدش به آگاهی و وجدان عمومی مردم است.
او در پایان، مینویسد: «این نامه شکایت به نهادهای حکومتی نیست؛ شکایت به مردم است. به وجدان عمومی. اگر آزاد نیستید، لااقل دین هم نداشته باشید.»
فایل نامه در کانال تلگرام زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده منتشر شده است.
#حسین_شنبه_زاده #بیانیه #زنذانی_نقطه #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین شنبهزاده، زندانی سیاسی، در نامهای بلند از درون زندان، جزئیات هولناک بازداشت و شکنجههای جسمی و روانی خود توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را افشا کرده است. او در این روایت، از ضربوشتم شدید، تهدید به اعدام، اجبار به اعترافات تلویزیونی، و تهدید صریح به قتل خواهرزاده ۶ سالهاش بهعنوان ابزار فشار سخن گفته است.
شنبهزاده روایت میکند که در اردیبهشت ۱۴۰۲ در شهر اردبیل، پس از انتشار نظرسنجیای در شبکه اجتماعی، توسط مأموران وزارت اطلاعات با ضربوشتم شدید بازداشت شد. او مینویسد که چندین مأمور، بدون حکم قضایی، با مشت، زانو و تهدید، رمز گوشیاش را گرفتند. شکنجه جسمی به حدی شدید بوده که به گفته خودش، دو شب نتوانسته بخوابد.
در بخش تکاندهندهای از نامه، شنبهزاده فاش میکند که یکی از مأموران ارشد امنیتی (موسوم به "حاجی") تهدید کرده که در صورت عدم همکاری، تصویری ساختگی از محتوای تلفنش را منتشر میکنند تا هیئتی مذهبی، خواهرزاده ششسالهاش را شناسایی و "تنبیه" کند. این تهدید، او را به همکاری اجباری و انجام مصاحبههای تلویزیونی واداشته است.
او میگوید پس از تهدید، به اجبار به "مصاحبهای" تن داده که در آن، مجبور شده حتی جملهای بگوید که «اگر خارج از کشور بودم، حذفم کنید.» این جمله را «پیشاپیش بهانهای برای ترور» توصیف کرده است.
در ادامه، شنبهزاده فاش میکند که محتوای مصاحبه، پیشتر توسط مأموران نوشته و به او دیکته شده بود، از جمله اعترافات جعلی، بدگویی از دیگر فعالان سیاسی و چهرههای اپوزیسیون و نکوهش خود.
او همچنین تأکید میکند که اتهام جاسوسی که در ابتدا علیه او مطرح شده بود، در همان مراحل بازپرسی از او رفع شد و هیچگاه به دادگاه نرسید.
شنبهزاده شرح میدهد که در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، ساعتهای طولانی را با تهدید، توهین، و تحقیر گذرانده و در جلسات بازجویی، نهتنها حقوق اولیهاش رعایت نشده، بلکه بارها هدف تمسخر، تهدید جنسی و حملات شخصیتی قرار گرفته است.
او تأکید میکند که برخلاف میل باطنیاش، تحت فشار سنگین و ترس از آزار خانوادهاش، به تمامی آنچه از او خواسته بودند تن داده، ولی حالا با افشای حقایق، تنها امیدش به آگاهی و وجدان عمومی مردم است.
او در پایان، مینویسد: «این نامه شکایت به نهادهای حکومتی نیست؛ شکایت به مردم است. به وجدان عمومی. اگر آزاد نیستید، لااقل دین هم نداشته باشید.»
فایل نامه در کانال تلگرام زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده منتشر شده است.
#حسین_شنبه_زاده #بیانیه #زنذانی_نقطه #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیش از ۸۰۰ فعال سیاسیمدنی با انتشار بیانیهای در باره وضعیت سلامت ابوالفضل قدیانی، در زندان هشدار دادند.
ابوالفضل قدیانی ۸۰ ساله است و با وجود ابتلا به بیماریهای متعدد همچنان در زندان محبوس است. در روزهای گذشته هنگامی که این زندانی سیاسی با انتقال به بیمارستان با دستبند و پابند، مخالفت کرد، از حق درمان محروم شد اما پس از اعتراض جامعه مدنی، نهایتا بدون این محدودیتها به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شد و کماکان در بخش مراقبتهای ویژه قلب (CCU) بستری است. به گفته فرزند ابوالفضل قدیانی:
"پدرش نظام قضایی فعلی را به رسمیت نمیشناسد و حاضر به تمکین در برابر روشهایی که ناقض کرامت زندانیان سیاسی است، نیست."
متن کامل بیانیه صادرشده فعالان سیاسیمدنی:
«ما، امضاکنندگان این نامه، جمعی از شهروندان، فعالان مدنی، سیاسی و فرهنگی کشور، با ابراز نگرانی جدی نسبت به وضعیت سلامت و شرایط جسمی جناب آقای ابوالفضل قدیانی، که در ۸۰ سالگی از بیماریهای مزمن و جدی رنج میبرد، خواستار بازنگری فوری در وضعیت قضایی و آزادی ایشان، دستکم با توجه به ترتیبات قانونی مختلف از جمله توقف، مرخصی و … هستیم.
#ابوالفضل_قدیانی امروز در شرایطی قرار دارد که تداوم حبس میتواند تبعات جبرانناپذیری برای جان و سلامت وی بههمراه داشته باشد.
ما بر این باوریم که ادامه بازداشت ایشان، نهتنها با موازین قانونی و انسانی سازگار نیست، که با حفظ کرامت انسان نیز در تضاد است.
بنابراین انتظار میرود با صدور دستورات عاجل و قاطع، زمینه بررسی مجدد وضعیت آقای قدیانی فراهم و با اقدام به موقع، از بروز هرگونه آسیب بیشتر به سلامت ایشان جلوگیری شود.»
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
ابوالفضل قدیانی ۸۰ ساله است و با وجود ابتلا به بیماریهای متعدد همچنان در زندان محبوس است. در روزهای گذشته هنگامی که این زندانی سیاسی با انتقال به بیمارستان با دستبند و پابند، مخالفت کرد، از حق درمان محروم شد اما پس از اعتراض جامعه مدنی، نهایتا بدون این محدودیتها به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شد و کماکان در بخش مراقبتهای ویژه قلب (CCU) بستری است. به گفته فرزند ابوالفضل قدیانی:
"پدرش نظام قضایی فعلی را به رسمیت نمیشناسد و حاضر به تمکین در برابر روشهایی که ناقض کرامت زندانیان سیاسی است، نیست."
متن کامل بیانیه صادرشده فعالان سیاسیمدنی:
«ما، امضاکنندگان این نامه، جمعی از شهروندان، فعالان مدنی، سیاسی و فرهنگی کشور، با ابراز نگرانی جدی نسبت به وضعیت سلامت و شرایط جسمی جناب آقای ابوالفضل قدیانی، که در ۸۰ سالگی از بیماریهای مزمن و جدی رنج میبرد، خواستار بازنگری فوری در وضعیت قضایی و آزادی ایشان، دستکم با توجه به ترتیبات قانونی مختلف از جمله توقف، مرخصی و … هستیم.
#ابوالفضل_قدیانی امروز در شرایطی قرار دارد که تداوم حبس میتواند تبعات جبرانناپذیری برای جان و سلامت وی بههمراه داشته باشد.
ما بر این باوریم که ادامه بازداشت ایشان، نهتنها با موازین قانونی و انسانی سازگار نیست، که با حفظ کرامت انسان نیز در تضاد است.
بنابراین انتظار میرود با صدور دستورات عاجل و قاطع، زمینه بررسی مجدد وضعیت آقای قدیانی فراهم و با اقدام به موقع، از بروز هرگونه آسیب بیشتر به سلامت ایشان جلوگیری شود.»
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر کمال جعفرییزدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد، در یک فایل صوتی که اخیراً منتشر شده (و مربوط به چند ماه پیش است)، از ادامه درد شدید در ناحیه پهلوها و وضعیت وخیم جسمی خود پس از چهار ماه، به دنبال ضربوشتم هنگام بازداشت، خبر میدهد. به گفته او، در زمان بازداشت، ۱۵ مأمور امنیتی با خشونت وارد منزل محل حضورش شدند، دستانش را از پشت بستند و با ضربات متعدد لگد به پهلوهایش آسیب رساندند؛ آسیبی که همچنان موجب دردهای کشنده شبانه و بیخوابی شده است.
او ضمن بیان اینکه "تحملم بالاست، درد را تاب میآورم اما اندوه ملت را نه"، میگوید وضعیت درمانی زندان بسیار نامناسب است و حتی برای بیماریهای تنفسی نیز داروی مناسبی تجویز نمیشود. او وضعیت جسمی فاطمه سپهری، دیگر زندانی سیاسی بیمار را نیز وخیم توصیف کرده و افزوده که او بهسختی قادر به خروج از اتاق زندان است.
دکتر جعفرییزدی با اشاره به نقض گسترده حقوق اولیه زندانیان، از جمله ممنوعیت تماس تلفنی، محدودیت ملاقات، شرایط بد اتاقها و هواخوری، تأکید میکند که «ما زندانیایم، نه دزد آفتابه؛ حق داریم». او هشدار داده است که در صورت تداوم این وضعیت و درد جسمی، وارد اعتصاب خواهد شد و دیگر زندانیان نیز در واکنش به شرایط غیرانسانی دست به اعتصاب جمعی خواهند زد.
او با لحنی انتقادی، خطاب به حاکمیت و نهادهای مذهبی، تأکید میکند که ظلم و سرکوب علیه انسانهای بیگناه باید پایان یابد و جامعه جهانی باید صدای زندانیان سیاسی ایران را بشنود. وی صراحتاً اعلام میکند که حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود و مسئولیت این وضعیت را متوجه مقامات امنیتی و مسئولان زندان دانسته است.
لازم به ذکر است، آقای جعفری یزدی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ است و قبلا چهار سال را در زندان جمهوری اسلامی و چهار سال را هم در زمان جنگ در زندان رژیم صدام حسین در عراق گذرانده است.
علاوه بر این برادر او در جنگ کشته شده است.
قرار است چهارشنبه این هفته دادگاه رسیدگی به اتهامات این جانباز و آزاده جنگ برگزار شود.
طبق گزارش دریافتی، روز یکشنبه ۱۹ خرداد آقای جعفرییزدی برای آندوسکوپی اعزام خواهد شد.
خانواده و دوستان آقای جعفری یزدی، نسبت به سلامتی ایشان نگران هستند. در سری قبلی زندان، آقای جعفری یزدی به دلیل بیماری و عدم تحمل حبس بعد از تحمل ۴ سال از محکومیت ۱۳ سالهاش، آزاد شده بود.
#کمال_جعفری_یزدی #بیانیه۱۴ #بیانیه #زندان_وکیل_آباد_مشهد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن بیان اینکه "تحملم بالاست، درد را تاب میآورم اما اندوه ملت را نه"، میگوید وضعیت درمانی زندان بسیار نامناسب است و حتی برای بیماریهای تنفسی نیز داروی مناسبی تجویز نمیشود. او وضعیت جسمی فاطمه سپهری، دیگر زندانی سیاسی بیمار را نیز وخیم توصیف کرده و افزوده که او بهسختی قادر به خروج از اتاق زندان است.
دکتر جعفرییزدی با اشاره به نقض گسترده حقوق اولیه زندانیان، از جمله ممنوعیت تماس تلفنی، محدودیت ملاقات، شرایط بد اتاقها و هواخوری، تأکید میکند که «ما زندانیایم، نه دزد آفتابه؛ حق داریم». او هشدار داده است که در صورت تداوم این وضعیت و درد جسمی، وارد اعتصاب خواهد شد و دیگر زندانیان نیز در واکنش به شرایط غیرانسانی دست به اعتصاب جمعی خواهند زد.
او با لحنی انتقادی، خطاب به حاکمیت و نهادهای مذهبی، تأکید میکند که ظلم و سرکوب علیه انسانهای بیگناه باید پایان یابد و جامعه جهانی باید صدای زندانیان سیاسی ایران را بشنود. وی صراحتاً اعلام میکند که حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود و مسئولیت این وضعیت را متوجه مقامات امنیتی و مسئولان زندان دانسته است.
لازم به ذکر است، آقای جعفری یزدی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ است و قبلا چهار سال را در زندان جمهوری اسلامی و چهار سال را هم در زمان جنگ در زندان رژیم صدام حسین در عراق گذرانده است.
علاوه بر این برادر او در جنگ کشته شده است.
قرار است چهارشنبه این هفته دادگاه رسیدگی به اتهامات این جانباز و آزاده جنگ برگزار شود.
طبق گزارش دریافتی، روز یکشنبه ۱۹ خرداد آقای جعفرییزدی برای آندوسکوپی اعزام خواهد شد.
خانواده و دوستان آقای جعفری یزدی، نسبت به سلامتی ایشان نگران هستند. در سری قبلی زندان، آقای جعفری یزدی به دلیل بیماری و عدم تحمل حبس بعد از تحمل ۴ سال از محکومیت ۱۳ سالهاش، آزاد شده بود.
#کمال_جعفری_یزدی #بیانیه۱۴ #بیانیه #زندان_وکیل_آباد_مشهد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از زندانیان سیاسی سابق بند زنان اوین که برخی از آنها همبند با سایه صیدال بودند، طی نامهای از او درخواست کردند تا به اعتصاب غذای خود خاتمه دهد. متن این نامه به شرح زیر است:
«سایه جان
چهارده روز از اعتصاب غذایت میگذرد. خواستهی بهحق و شرافتمندانهی تو را شنیدهایم. گرچه پیش از آن در نوشتهای مفصل، بر وضعیتِ نگرانکنندهی بیمارانِ زندانی و عدمِ رسیدگیِ پزشکیِ مناسب و بهموقع به بیماریهای زندانیان شهادت داده بودی.
سالهاست شاهدِ رنجِ زندانیان بیمار در سراسر کشور بودهایم.
تعدادی از آنها در زندانها جان سپردهاند و تعدادی نیز به دلیل عدمِ رسیدگیِ بهموقع و مناسب با پیشرفتِ بیماریهایشان پس از آزادی هم هزینهی گزافی پرداخت کردهاند. این وضعیتِ زندانیان، بهواقع مصداق بارز شکنجه زندانی از طریق بیماریهایشان است.
تو بر اساس احساس مسئولیت و مشاهدهی رنجِ عزیزانِ همبندیات تصمیم گرفتهای تا با اعتصاب غذا، صدای زندانیان باشی.
ما همبندیها و زندانیان سابق بند زنان از تو تقاضا داریم اعتصاب غذایت را پایان بخشی. امید داریم با تلاش مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان شاهد دنیایی عاری از شکنجه باشیم.
نگین آرامش
فریبا اسدی
شهناز اکملی
بهناز امانی
هستی امیری
مژگان ایلانلو
ناهید تقوی
آتفه چهارمحالیان
آتنا دائمی
ویدا ربانی
بهاره سلیمانی
سعیده شفیعی
مهوش عدالتی
رها عسگریزاده
مطهره گونهای
نرگس محمدی
عالیه مطلبزاده
ژیلا مکوندی
روشنک مولایی علیشاه
لیلا میرغفاری
فرزانه ناظرانپور
پوران ناظمی
صدیقه وسمقی
۱۹ خرداد ۱۴۰۴»
#سایه_صیدال #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سایه جان
چهارده روز از اعتصاب غذایت میگذرد. خواستهی بهحق و شرافتمندانهی تو را شنیدهایم. گرچه پیش از آن در نوشتهای مفصل، بر وضعیتِ نگرانکنندهی بیمارانِ زندانی و عدمِ رسیدگیِ پزشکیِ مناسب و بهموقع به بیماریهای زندانیان شهادت داده بودی.
سالهاست شاهدِ رنجِ زندانیان بیمار در سراسر کشور بودهایم.
تعدادی از آنها در زندانها جان سپردهاند و تعدادی نیز به دلیل عدمِ رسیدگیِ بهموقع و مناسب با پیشرفتِ بیماریهایشان پس از آزادی هم هزینهی گزافی پرداخت کردهاند. این وضعیتِ زندانیان، بهواقع مصداق بارز شکنجه زندانی از طریق بیماریهایشان است.
تو بر اساس احساس مسئولیت و مشاهدهی رنجِ عزیزانِ همبندیات تصمیم گرفتهای تا با اعتصاب غذا، صدای زندانیان باشی.
ما همبندیها و زندانیان سابق بند زنان از تو تقاضا داریم اعتصاب غذایت را پایان بخشی. امید داریم با تلاش مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان شاهد دنیایی عاری از شکنجه باشیم.
نگین آرامش
فریبا اسدی
شهناز اکملی
بهناز امانی
هستی امیری
مژگان ایلانلو
ناهید تقوی
آتفه چهارمحالیان
آتنا دائمی
ویدا ربانی
بهاره سلیمانی
سعیده شفیعی
مهوش عدالتی
رها عسگریزاده
مطهره گونهای
نرگس محمدی
عالیه مطلبزاده
ژیلا مکوندی
روشنک مولایی علیشاه
لیلا میرغفاری
فرزانه ناظرانپور
پوران ناظمی
صدیقه وسمقی
۱۹ خرداد ۱۴۰۴»
#سایه_صیدال #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست بیش از ۳۰۰ فعال مدنی، سیاسی و حقوق بشری ایرانی برای آزادی دکتر کمال جعفری یزدی:
این زندانی سیاسی فداکار و شجاع را آزاد کنید،
"صدای وجدان ایران در بند است"
متن بیانیه:
#کمال_جعفری_یزدی را آزاد کنید؛ "صدای وجدان ایران در بند است".
در دل تاریخ پرفراز و نشیب ایران، همیشه مردانی بودهاند که قامت آزادی را با استخوانهای خویش استوار نگه داشتهاند؛ دکتر کمال جعفری یزدی، یکی از این فرزندان راستین میهن است.
او هم در میدان جنگ، برای دفاع از خاک وطن جنگید و شیمیایی شد، و هم در میدان وجدان، برای کرامت انسان و آزادی ایستاد.
جعفری یزدی، آزاده، جانباز اعصاب و زندانی سیاسیست. انسانی شریف، فداکار، اندیشمند، که میتوانست از امتیازات ایثارگریاش بهرهمند شود و بر صندلی مجلس و مقامات بنشیند، یا با مزایای حکومتی ارتقاء یابد. اما نردبان قدرت را به آتش کشید، تا روی زمین درد و مردم بایستد. بهجای مدال، زنجیر بر تن کرد؛ بهجای سکوت، سخن گفت.
او غواص جوانمردی بود که در جبهههای جنگ ایران و عراق جنگید، در آبهای مرگ فرورفت و بازگشت؛ اما برادر و خواهرزادهاش همانجا شهید شدند، و خودش نیز سالها در اسارت صدام بود. حالا اما، همان رژیمی که مدعی دفاع از ایثارگران است!، او را به جرم آزادیخواهی در زندان وکیلآباد مشهد محبوس کرده، در یکی از بدترین بندهای ایران، بند ۶.۱، جائیکه تنها روزی یک ساعت اجازه هواخوری دارند! و بقیهی روزها در اتاقی تنگ و بینور سپری میشود!
جرم او چیست؟ امضای "بیانیه ۱۴" و گفتن یک جمله: "خامنهای باید برود".
نه از سر انتقام، بلکه از سر امید؛ امید به ایرانی آزاد که حقیقت در آن جرم نباشد.
در آخرین بازداشت، مأموران وزارت اطلاعات به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار دادند! کلیهها، کبد و ریههای آسیبدیدهاش در حال فروپاشی ست. در چنین شرایط خطرناکی، ماندن او در زندان نه تنها ظلم، که "جنایت" است.
کمال جعفری یزدی اگر سکوت میکرد، آزاد بود؛ اما وجدانش او را به ایستادگی واداشت. او امروز نه تنها یک زندانی سیاسی، بلکه صدای خفتهی ملتی است که عدالت، آزادی و انسانیت را آرزو دارد.
نام او در حافظه ایرانیان حک خواهد شد؛ زیرا او نه در پی نام و نان، بلکه در پی "نجات انسان" است.
ما از افکار عمومی، فعالان حقوق بشر، رسانهها و نهادهای بینالمللی میخواهیم؛ صدای او باشند.
کمال جعفری یزدی را آزاد کنید.
آزادی برای کمال جعفرییزدی
سرافرازی برای ایران
📍این بیانیه توسط بیش از ۳۰۰ تن از فعالین مدنی، سیاسی و حقوق بشری از جمله محمد نوریزاد، هاشم خواستار، محمد سیفزاده، نسرین ستوده، کوروش زعیم، مصطفی بادکوبهای، حسن باقرینیا، زرتشت احمدی راغب، عبدالرسول مرتضوی، جلال مدبر، اسدالله فخیمی، خسرو علیکردی، جواد علیکردی، پویا جگروند، روئین عطوفت، محمد کریمبیگی و... امضا شده است.
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی سیاسی فداکار و شجاع را آزاد کنید،
"صدای وجدان ایران در بند است"
متن بیانیه:
#کمال_جعفری_یزدی را آزاد کنید؛ "صدای وجدان ایران در بند است".
در دل تاریخ پرفراز و نشیب ایران، همیشه مردانی بودهاند که قامت آزادی را با استخوانهای خویش استوار نگه داشتهاند؛ دکتر کمال جعفری یزدی، یکی از این فرزندان راستین میهن است.
او هم در میدان جنگ، برای دفاع از خاک وطن جنگید و شیمیایی شد، و هم در میدان وجدان، برای کرامت انسان و آزادی ایستاد.
جعفری یزدی، آزاده، جانباز اعصاب و زندانی سیاسیست. انسانی شریف، فداکار، اندیشمند، که میتوانست از امتیازات ایثارگریاش بهرهمند شود و بر صندلی مجلس و مقامات بنشیند، یا با مزایای حکومتی ارتقاء یابد. اما نردبان قدرت را به آتش کشید، تا روی زمین درد و مردم بایستد. بهجای مدال، زنجیر بر تن کرد؛ بهجای سکوت، سخن گفت.
او غواص جوانمردی بود که در جبهههای جنگ ایران و عراق جنگید، در آبهای مرگ فرورفت و بازگشت؛ اما برادر و خواهرزادهاش همانجا شهید شدند، و خودش نیز سالها در اسارت صدام بود. حالا اما، همان رژیمی که مدعی دفاع از ایثارگران است!، او را به جرم آزادیخواهی در زندان وکیلآباد مشهد محبوس کرده، در یکی از بدترین بندهای ایران، بند ۶.۱، جائیکه تنها روزی یک ساعت اجازه هواخوری دارند! و بقیهی روزها در اتاقی تنگ و بینور سپری میشود!
جرم او چیست؟ امضای "بیانیه ۱۴" و گفتن یک جمله: "خامنهای باید برود".
نه از سر انتقام، بلکه از سر امید؛ امید به ایرانی آزاد که حقیقت در آن جرم نباشد.
در آخرین بازداشت، مأموران وزارت اطلاعات به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار دادند! کلیهها، کبد و ریههای آسیبدیدهاش در حال فروپاشی ست. در چنین شرایط خطرناکی، ماندن او در زندان نه تنها ظلم، که "جنایت" است.
کمال جعفری یزدی اگر سکوت میکرد، آزاد بود؛ اما وجدانش او را به ایستادگی واداشت. او امروز نه تنها یک زندانی سیاسی، بلکه صدای خفتهی ملتی است که عدالت، آزادی و انسانیت را آرزو دارد.
نام او در حافظه ایرانیان حک خواهد شد؛ زیرا او نه در پی نام و نان، بلکه در پی "نجات انسان" است.
ما از افکار عمومی، فعالان حقوق بشر، رسانهها و نهادهای بینالمللی میخواهیم؛ صدای او باشند.
کمال جعفری یزدی را آزاد کنید.
آزادی برای کمال جعفرییزدی
سرافرازی برای ایران
📍این بیانیه توسط بیش از ۳۰۰ تن از فعالین مدنی، سیاسی و حقوق بشری از جمله محمد نوریزاد، هاشم خواستار، محمد سیفزاده، نسرین ستوده، کوروش زعیم، مصطفی بادکوبهای، حسن باقرینیا، زرتشت احمدی راغب، عبدالرسول مرتضوی، جلال مدبر، اسدالله فخیمی، خسرو علیکردی، جواد علیکردی، پویا جگروند، روئین عطوفت، محمد کریمبیگی و... امضا شده است.
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم در ۴۷ زندان مختلف همراه با پیوستن زندان اهر
حکومت اعدامی در ایران، همچون گذشته، هر هفته در مسیر افزایش اجرای احکام اعدام با سرعت پیش میرود. متأسفانه از ابتدای خردادماه تاکنون بیش از ۹۵ نفر اعدام شدهاند؛ تنها در روز ۱۲ خرداد، ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند که ۸ نفر از آنان در زندان قزلحصار بودند.
از سوی دیگر، حاکمان خودکامه که از پاسخگویی به بحرانهای کلان اقتصادی و معیشتی ناتواناند، در یک سال گذشته کوشیدهاند تا با سرکوب و اجرای احکام اعدام، بر مطالبات عمومی سرپوش بگذارند. این سرکوبها، متأسفانه دامن اتباع افغانستانی مقیم ایران را نیز گرفته است. در ماههای گذشته، احکام اعدام علیه شماری از شهروندان افغانستانی بیش از پیش به اجرا درآمده است؛ محکومان بیپناهی که صدایی برای دفاع از خود ندارند و ماشین اعدام در ایران، حق حیات را از آنان نیز سلب میکند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» این موج تازهی سرکوب و اعدام را بهشدت محکوم میکند و خواستار واکنش جدی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی در برابر این جنایات است.
در این هفته از کارزار، ما بار دیگر بر مخالفت اصولی، حقوقی و اخلاقی خود با مجازات اعدام تأکید میکنیم. این مخالفت بر مبانی شناختهشدهی حقوق بینالملل، تعهدات دولتها در قبال حقوق بشر، و ضرورت حفظ کرامت ذاتی انسان استوار است.
«مجازات اعدام ناقض حق حیات است»؛ حقی بنیادین که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) به آن تصریح شدهاست. هیچ شرایط اضطراری یا توجیه فرهنگی، سیاسی یا امنیتی نمیتواند مشروعیت چنین مجازاتی را توجیه کند.
بر اساس استانداردهای حقوق بینالملل، از جمله تفسیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، مجازات اعدام حتی در کشورهایی که آن را لغو نکردهاند، باید به شدیدترین جرایم محدود شود و با رعایت کامل اصول دادرسی منصفانه همراه باشد. با این حال، در حکومت مستبد ولایت فقیه، اغلب متهمان بدون دسترسی به وکیل مستقل، تحت فشار برای اعتراف، و در روندهای قضایی فاقد شفافیت محاکمه میشوند؛ وضعیتی که مصداق بارز «اعدام فراقانونی» است.
اعدام، بهویژه هنگامی که ابزاری برای سرکوب اعتراضات، ارعاب جامعه یا کنترل سیاسی باشد، نهتنها با اصل تناسب جرم و مجازات در تعارض است، بلکه نشانهای از نقض کامل عدالت به شمار میآید.
در پرتو این واقعیات، ما اعضای این کارزار، ضمن ابراز نگرانی عمیق از تداوم و گسترش احکام ظالمانه اعدام در ایران، خواهان توقف فوری صدور و اجرای این احکام هستیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم که به هر شکل ممکن، در جهت مقابله با آن، اقدامات عملی بهکار گیرند و به کارزار «نه به اعدام» بپیوندند.
ما بر این باوریم که دفاع از حق حیات، مسئولیتی است جمعی و فراملی؛ و تا زمانی که طناب اعدام از نظام قضایی ایران برداشته نشود، بستر آزادی و عدالت فراهم نخواهد شد و بسیاری از جرایم نیز پایان نخواهد یافت.
لازم بذکر است طبق اخبار منتشر شده جمعی از زندانیان زندان اهر در اعتراض به موج فزاینده اعدامها، اعلام کردهاند که از هفته پیش به کارزار" سهشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند و از این به بعد هر سهشنبه همراه با اعضای کارزار در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم، سهشنبه ۲۰ خرداد، در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبد کاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج ، زندان کامیاران و زندان اهر
هفته هفتاد و دوم
سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حکومت اعدامی در ایران، همچون گذشته، هر هفته در مسیر افزایش اجرای احکام اعدام با سرعت پیش میرود. متأسفانه از ابتدای خردادماه تاکنون بیش از ۹۵ نفر اعدام شدهاند؛ تنها در روز ۱۲ خرداد، ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند که ۸ نفر از آنان در زندان قزلحصار بودند.
از سوی دیگر، حاکمان خودکامه که از پاسخگویی به بحرانهای کلان اقتصادی و معیشتی ناتواناند، در یک سال گذشته کوشیدهاند تا با سرکوب و اجرای احکام اعدام، بر مطالبات عمومی سرپوش بگذارند. این سرکوبها، متأسفانه دامن اتباع افغانستانی مقیم ایران را نیز گرفته است. در ماههای گذشته، احکام اعدام علیه شماری از شهروندان افغانستانی بیش از پیش به اجرا درآمده است؛ محکومان بیپناهی که صدایی برای دفاع از خود ندارند و ماشین اعدام در ایران، حق حیات را از آنان نیز سلب میکند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» این موج تازهی سرکوب و اعدام را بهشدت محکوم میکند و خواستار واکنش جدی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی در برابر این جنایات است.
در این هفته از کارزار، ما بار دیگر بر مخالفت اصولی، حقوقی و اخلاقی خود با مجازات اعدام تأکید میکنیم. این مخالفت بر مبانی شناختهشدهی حقوق بینالملل، تعهدات دولتها در قبال حقوق بشر، و ضرورت حفظ کرامت ذاتی انسان استوار است.
«مجازات اعدام ناقض حق حیات است»؛ حقی بنیادین که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) به آن تصریح شدهاست. هیچ شرایط اضطراری یا توجیه فرهنگی، سیاسی یا امنیتی نمیتواند مشروعیت چنین مجازاتی را توجیه کند.
بر اساس استانداردهای حقوق بینالملل، از جمله تفسیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، مجازات اعدام حتی در کشورهایی که آن را لغو نکردهاند، باید به شدیدترین جرایم محدود شود و با رعایت کامل اصول دادرسی منصفانه همراه باشد. با این حال، در حکومت مستبد ولایت فقیه، اغلب متهمان بدون دسترسی به وکیل مستقل، تحت فشار برای اعتراف، و در روندهای قضایی فاقد شفافیت محاکمه میشوند؛ وضعیتی که مصداق بارز «اعدام فراقانونی» است.
اعدام، بهویژه هنگامی که ابزاری برای سرکوب اعتراضات، ارعاب جامعه یا کنترل سیاسی باشد، نهتنها با اصل تناسب جرم و مجازات در تعارض است، بلکه نشانهای از نقض کامل عدالت به شمار میآید.
در پرتو این واقعیات، ما اعضای این کارزار، ضمن ابراز نگرانی عمیق از تداوم و گسترش احکام ظالمانه اعدام در ایران، خواهان توقف فوری صدور و اجرای این احکام هستیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم که به هر شکل ممکن، در جهت مقابله با آن، اقدامات عملی بهکار گیرند و به کارزار «نه به اعدام» بپیوندند.
ما بر این باوریم که دفاع از حق حیات، مسئولیتی است جمعی و فراملی؛ و تا زمانی که طناب اعدام از نظام قضایی ایران برداشته نشود، بستر آزادی و عدالت فراهم نخواهد شد و بسیاری از جرایم نیز پایان نخواهد یافت.
لازم بذکر است طبق اخبار منتشر شده جمعی از زندانیان زندان اهر در اعتراض به موج فزاینده اعدامها، اعلام کردهاند که از هفته پیش به کارزار" سهشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند و از این به بعد هر سهشنبه همراه با اعضای کارزار در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم، سهشنبه ۲۰ خرداد، در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبد کاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج ، زندان کامیاران و زندان اهر
هفته هفتاد و دوم
سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهوش(سایه صیدال) با درخواست آزادیخواهان و زندانیان سیاسی پیشین و با تأکید بر تعهد مدیریت زندان اوین برای تحقق بخشی از خواستههایش، به اعتصاب غذا و دارو خاتمه داد
بیانیه پایان اعتصاب غذا و دارو
۲۰ خرداد ۱۴۰۴ / دهم ژوئن ۲۰۲۵
به نام آزادی و کرامت انسانی،
من، سایه صیدال، که از تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴ به مدت ۱۶ روز در اعتراض به وضعیت نابسامان خدمات بهداشت و درمان در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا و دارو زده بودم، با یادآوری اینکه اهداف این اعتصاب، یادآوری حقوق بدیهی زندانیان برای دسترسی به مراقبتهای پزشکی استاندارد و الزام سازمان زندانها به پذیرش مسئولیت کامل در قبال سلامت جسمی و روانی زندانیان بود، اعلام میکنم تا امروز، با وجود نوسان فشار، میگرن، ضعف شدید جسمانی و پارگی کیست خونی، برای تحقق مطالبات بهحق خود مقاومت کردم.
امروز اما، با احترام به درخواست روشن و محبتآمیز یاران آزادیخواه و زندانیان سیاسی پیشین و با تأکید بر تعهد مدیریت زندان اوین برای تحقق بخشی از خواستههایم، به اعتصاب غذا و داروی خود پایان میدهم.
مدیریت زندان اوین موارد زیر را تعهد کرده است:
۱. تأمین پزشک مستقر برای بند زنان در اسرع وقت؛
۲. پرداخت کلیه هزینههای درمانی زندانیانی که در زندان دچار بیماری شدهاند از سوی سازمان زندانها؛
۳. تسریع در اخذ مجوز و اعزام بیماران به بیمارستانهای خارج از زندان، برای موارد اورژانسی حداکثر ظرف دو روز و غیر اورژانسی حداکثر دو هفته.
۴. استقرار پرستار در همه روزهای هفته
تعهد مدیریت زندان به تأمین این خواستهها، بدون همراهی و حمایت بیدریغ جمعی از زندانیان سیاسی سابق، همبندیان عزیز، فعالان حقوق بشر و رسانههای مستقل ممکن نبود. از همه عزیزانی که با اعلام همبستگی و درخواست پایان اعتصاب، نگرانی خود را نسبت به سلامت من و سایر زندانیان ابراز کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
با توجه به تعهد برای تحقق گام نخست در جهت بهبود نسبی وضعیت درمانی در زندان، از ساعت ۱۲ ظهر روز ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ اعتصاب غذا و دارو را خاتمه میدهم.
این تصمیم به معنای پایان مبارزه برای حقوق زندانیان نیست، و من، طبیعتاً با همراهی همبندانم، فصل تازهای از نظارت و مطالبهگری جدی برای خواستههایم را آغاز میکنم.
در صورتی که سازمان زندانها از اجرای کامل تعهدات یادشده سرباز زند و ضرورت رسیدگی به مسئله سلامت زندانیان به تعویق افتد یا به محال بدل شود، خود را محق میدانم که از همه ابزارهای مسالمتآمیز مدنی بهره گیرم و صدایم را بلند کنم.
من همچنان خود را صدای زندانیانی میدانم که در سکوت سلولهای سرد، رنج میکشند و تا رفع کامل هرگونه تبعیض و نقض حقوق انسانی، با همراهی سایر یارانم به مبارزه ادامه خواهم داد.
با سپاس و تعهد به حقیقت،
مهوش (سایه) صیدال
#مهوش_صیدال #سایه_صیدال #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه پایان اعتصاب غذا و دارو
۲۰ خرداد ۱۴۰۴ / دهم ژوئن ۲۰۲۵
به نام آزادی و کرامت انسانی،
من، سایه صیدال، که از تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴ به مدت ۱۶ روز در اعتراض به وضعیت نابسامان خدمات بهداشت و درمان در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا و دارو زده بودم، با یادآوری اینکه اهداف این اعتصاب، یادآوری حقوق بدیهی زندانیان برای دسترسی به مراقبتهای پزشکی استاندارد و الزام سازمان زندانها به پذیرش مسئولیت کامل در قبال سلامت جسمی و روانی زندانیان بود، اعلام میکنم تا امروز، با وجود نوسان فشار، میگرن، ضعف شدید جسمانی و پارگی کیست خونی، برای تحقق مطالبات بهحق خود مقاومت کردم.
امروز اما، با احترام به درخواست روشن و محبتآمیز یاران آزادیخواه و زندانیان سیاسی پیشین و با تأکید بر تعهد مدیریت زندان اوین برای تحقق بخشی از خواستههایم، به اعتصاب غذا و داروی خود پایان میدهم.
مدیریت زندان اوین موارد زیر را تعهد کرده است:
۱. تأمین پزشک مستقر برای بند زنان در اسرع وقت؛
۲. پرداخت کلیه هزینههای درمانی زندانیانی که در زندان دچار بیماری شدهاند از سوی سازمان زندانها؛
۳. تسریع در اخذ مجوز و اعزام بیماران به بیمارستانهای خارج از زندان، برای موارد اورژانسی حداکثر ظرف دو روز و غیر اورژانسی حداکثر دو هفته.
۴. استقرار پرستار در همه روزهای هفته
تعهد مدیریت زندان به تأمین این خواستهها، بدون همراهی و حمایت بیدریغ جمعی از زندانیان سیاسی سابق، همبندیان عزیز، فعالان حقوق بشر و رسانههای مستقل ممکن نبود. از همه عزیزانی که با اعلام همبستگی و درخواست پایان اعتصاب، نگرانی خود را نسبت به سلامت من و سایر زندانیان ابراز کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
با توجه به تعهد برای تحقق گام نخست در جهت بهبود نسبی وضعیت درمانی در زندان، از ساعت ۱۲ ظهر روز ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ اعتصاب غذا و دارو را خاتمه میدهم.
این تصمیم به معنای پایان مبارزه برای حقوق زندانیان نیست، و من، طبیعتاً با همراهی همبندانم، فصل تازهای از نظارت و مطالبهگری جدی برای خواستههایم را آغاز میکنم.
در صورتی که سازمان زندانها از اجرای کامل تعهدات یادشده سرباز زند و ضرورت رسیدگی به مسئله سلامت زندانیان به تعویق افتد یا به محال بدل شود، خود را محق میدانم که از همه ابزارهای مسالمتآمیز مدنی بهره گیرم و صدایم را بلند کنم.
من همچنان خود را صدای زندانیانی میدانم که در سکوت سلولهای سرد، رنج میکشند و تا رفع کامل هرگونه تبعیض و نقض حقوق انسانی، با همراهی سایر یارانم به مبارزه ادامه خواهم داد.
با سپاس و تعهد به حقیقت،
مهوش (سایه) صیدال
#مهوش_صیدال #سایه_صیدال #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در یادداشت کوتاهی، تحویل ندادن پیکر جاویدنام مجاهد کورکور به خانوادهاش را اعتراف حکومت بر دروغبودن ادعایش درباره مجرم بودن او دانست، متن کامل این یادداشت به نقل از صفحه اینستاگرام آقای حائری به شرح زیر است:
«ما به ستمگری شما عادت کردهایم، اما هرگز برایمان «عادی» نخواهد شد، و در برابرش مقاومت خواهیم کرد.
پیکر بیجان یک تروریست قاتل کودکان چه ترسی دارد که آن را تحویل خانوادهاش نمیدهید!؟ گمان نمیکنید دروغگوییتان خیلی رسوا باشد با چنین تناقضاتی!؟ از جنازه بزدلان کودککش هیچکس هراس ندارد و هیچ کس بر مدفنش نخواهد رفت برای بزرگداشت یادش!
بله!
شما با کردارتان نشان میدهید که خودتان باور دارید آنکه بر طناب دار کشتید، نه تنها قاتل کیان پیرفلک عزیز نبود، بلکه به خاطر فضیلت شجاعت و کنار مردم ماندن محبوب شهر و وطنش شده بود. این حقیقت است که پیکر بیجانش نیز در دلتان هراس میافکند.
تسلیت به خانواده گرامی پیرفلک و کورکور
تسلیت به مردم قهرمان ایذه و همه همتباران لر، لک و کُردم…
تسلیت به همه خوزستانیها از بختیاری تا عرب و تسلیت به همه هموطنانی که در حد توانشان نام مجاهد کورکور و فریاد «نه به اعدام» را سر دادند.
ما به ستمگری شما عادت کردهایم اما هرگز برایمان «عادی» نخواهد شد، و در برابرش مقاومت خواهیم کرد، و این راز پیروزی نهایی مردم است.
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
پنجشنبه ۲۲ خرداد»
#مجاهد_کورکور #کیان_پیرفلک #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما به ستمگری شما عادت کردهایم، اما هرگز برایمان «عادی» نخواهد شد، و در برابرش مقاومت خواهیم کرد.
پیکر بیجان یک تروریست قاتل کودکان چه ترسی دارد که آن را تحویل خانوادهاش نمیدهید!؟ گمان نمیکنید دروغگوییتان خیلی رسوا باشد با چنین تناقضاتی!؟ از جنازه بزدلان کودککش هیچکس هراس ندارد و هیچ کس بر مدفنش نخواهد رفت برای بزرگداشت یادش!
بله!
شما با کردارتان نشان میدهید که خودتان باور دارید آنکه بر طناب دار کشتید، نه تنها قاتل کیان پیرفلک عزیز نبود، بلکه به خاطر فضیلت شجاعت و کنار مردم ماندن محبوب شهر و وطنش شده بود. این حقیقت است که پیکر بیجانش نیز در دلتان هراس میافکند.
تسلیت به خانواده گرامی پیرفلک و کورکور
تسلیت به مردم قهرمان ایذه و همه همتباران لر، لک و کُردم…
تسلیت به همه خوزستانیها از بختیاری تا عرب و تسلیت به همه هموطنانی که در حد توانشان نام مجاهد کورکور و فریاد «نه به اعدام» را سر دادند.
ما به ستمگری شما عادت کردهایم اما هرگز برایمان «عادی» نخواهد شد، و در برابرش مقاومت خواهیم کرد، و این راز پیروزی نهایی مردم است.
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
پنجشنبه ۲۲ خرداد»
#مجاهد_کورکور #کیان_پیرفلک #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شاهزاده رضا پهلوی در بیانیهای ضمن اشاره به دروغگویی جمهوری اسلامی در خصوص برنامه هستهای خود، خواستار »حمایت حداکثری» از مردم ایران در راه سرنگونی جمهوری اسلامی شد.
متن بیانیه به شرح زیر است:
«تنها یک راهحل واقعی برای پایان دادن به بحران کنونی ایران وجود دارد: حمایت از ملت ایران برای سرنگونی رژیمی که هم ایران ما و هم جهان را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی ثروت ملت ایران را غارت کرده است و به جای تامین رفاه، امنیت و معیشت مردم، صدها میلیارد دلار را صرف غنیسازی اورانیوم و پروژههای پنهان و ماجراجویانه هستهای خود کرده و درنتیجه، ایران عزیز ما را در آستانه جنگ قرار داده است. این رژیم مدتها تلاش کرد دنیا را فریب دهد، اما حالا ماهیت و چهره واقعی آن بر همگان آشکار شده است. وقتِ پاسخگوکردن جمهوری اسلامی فرا رسیده است.
ایران در دوران پهلوی از امضاکنندگان اولیه پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بود. اما امروز، آژانس بینالمللی انرژی اتمی حکم کرد که جمهوری اسلامی این پیمان را نقض کرده است. در واکنش به این افشاگری مستند، خامنهای و مافیای تبهکارش با گستاخی اعلام کردهاند که در حال ساخت تأسیسات جدید غنیسازی هستند.
این اقدامات، از تداوم نقض NPT تا تهدید به خروج از آن، بار دیگر ثابت میکند که رژیم جمهوری اسلامی نه قابل اعتماد است، نه طرف مذاکره. هرگونه تعامل با این رژیم تنها به تقویت آن منجر میشود.
اما در برابر این رژیم نامشروع، یک نیروی جایگزین واقعی و امیدبخش ایستاده است: ملت ایران. ملتی که خواهان آیندهای بدون ترس، صلحآمیز، و مبتنی بر همکاری سازنده با جهان است.
اکنون زمان آن است که جهان دو اقدام مکمل هم را دنبال کند: اعمال فشار حداکثری بر رژیم جمهوری اسلامی، از جمله فعالسازی «مکانیسم ماشه» با هدف بازگرداندن قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل؛ و همزمان، حمایت حداکثری از مردم ایران، بزرگترین دشمن این رژیم، که با شجاعت و ایستادگی برای آزادی و بازپسگیری کشورشان مبارزه میکنند.»
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوري_اسلامي #فشار_حداکثری #مکانیسم_ماشه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه به شرح زیر است:
«تنها یک راهحل واقعی برای پایان دادن به بحران کنونی ایران وجود دارد: حمایت از ملت ایران برای سرنگونی رژیمی که هم ایران ما و هم جهان را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی ثروت ملت ایران را غارت کرده است و به جای تامین رفاه، امنیت و معیشت مردم، صدها میلیارد دلار را صرف غنیسازی اورانیوم و پروژههای پنهان و ماجراجویانه هستهای خود کرده و درنتیجه، ایران عزیز ما را در آستانه جنگ قرار داده است. این رژیم مدتها تلاش کرد دنیا را فریب دهد، اما حالا ماهیت و چهره واقعی آن بر همگان آشکار شده است. وقتِ پاسخگوکردن جمهوری اسلامی فرا رسیده است.
ایران در دوران پهلوی از امضاکنندگان اولیه پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بود. اما امروز، آژانس بینالمللی انرژی اتمی حکم کرد که جمهوری اسلامی این پیمان را نقض کرده است. در واکنش به این افشاگری مستند، خامنهای و مافیای تبهکارش با گستاخی اعلام کردهاند که در حال ساخت تأسیسات جدید غنیسازی هستند.
این اقدامات، از تداوم نقض NPT تا تهدید به خروج از آن، بار دیگر ثابت میکند که رژیم جمهوری اسلامی نه قابل اعتماد است، نه طرف مذاکره. هرگونه تعامل با این رژیم تنها به تقویت آن منجر میشود.
اما در برابر این رژیم نامشروع، یک نیروی جایگزین واقعی و امیدبخش ایستاده است: ملت ایران. ملتی که خواهان آیندهای بدون ترس، صلحآمیز، و مبتنی بر همکاری سازنده با جهان است.
اکنون زمان آن است که جهان دو اقدام مکمل هم را دنبال کند: اعمال فشار حداکثری بر رژیم جمهوری اسلامی، از جمله فعالسازی «مکانیسم ماشه» با هدف بازگرداندن قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل؛ و همزمان، حمایت حداکثری از مردم ایران، بزرگترین دشمن این رژیم، که با شجاعت و ایستادگی برای آزادی و بازپسگیری کشورشان مبارزه میکنند.»
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوري_اسلامي #فشار_حداکثری #مکانیسم_ماشه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech