Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چندی پیش مصطفی پورمحمدی ادعا کرد:
«امروز مردم ما از نظر رفاه از اروپا وضعیت بهتری دارند. فقر ایران، فقر گرسنگی نیست بلکه فقر تمتع و رفاه و فقر اشتغال مطلوب است چرا که نوع توقعات بر اساس مطالبات جدید است».
مصطفی پورمحمدی پیش از این وزیر کشور بوده و مدتی هم ریاست دیوان محاسبات کشور را بر عهده داشته، این یعنی میداند که نیمی از جمعیت ایران از فقر غذایی رنج میبرند.
پیشتر هم سردار سلامی ادعا کرده بود که اگر آمریکا نمیتواند گرسنگان آمریکایی را سیر کند و آنها را مدیریت کند؛ ما با دورریز غذای ایرانیان ۴۰ میلیون گرسنه آمریکایی را سیر خواهیم کرد.
همراهان گرامی از شما میخواهیم با حوصله و دقت این گزارش را ببینید تا به عمق فاجعه گرسنگی و فقر در ایرانمان پی ببرید.
این گزارش تصویری را سایت خبری_تحلیلی عصر ایران منتشر کرده است.
مرتبط
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
https://bit.ly/2JXZRbl
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز مردم ما از نظر رفاه از اروپا وضعیت بهتری دارند. فقر ایران، فقر گرسنگی نیست بلکه فقر تمتع و رفاه و فقر اشتغال مطلوب است چرا که نوع توقعات بر اساس مطالبات جدید است».
مصطفی پورمحمدی پیش از این وزیر کشور بوده و مدتی هم ریاست دیوان محاسبات کشور را بر عهده داشته، این یعنی میداند که نیمی از جمعیت ایران از فقر غذایی رنج میبرند.
پیشتر هم سردار سلامی ادعا کرده بود که اگر آمریکا نمیتواند گرسنگان آمریکایی را سیر کند و آنها را مدیریت کند؛ ما با دورریز غذای ایرانیان ۴۰ میلیون گرسنه آمریکایی را سیر خواهیم کرد.
همراهان گرامی از شما میخواهیم با حوصله و دقت این گزارش را ببینید تا به عمق فاجعه گرسنگی و فقر در ایرانمان پی ببرید.
این گزارش تصویری را سایت خبری_تحلیلی عصر ایران منتشر کرده است.
مرتبط
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
https://bit.ly/2JXZRbl
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زوم: از اوراق پاناما تا فساد سه هزار میلیاردی
سهشنبه ٣١ اردیبهشت ١٣٩٨، مجله سازندگی از بدهکار جدید ٣٠٠٠ میلیاردی خبر داد. طبق گزارش این مجله آقای محمد صدر هاشمینژاد، ١٣٦ میلیون یورو بدهی ارزی معوقه داره و مبلغ ١٤٠٠ میلیارد تومن هم به خودش وام داده. از پولشوییهای این اختلاسگران در مالت، که به اوراق پاناما، معروف شد چه میدانید؟ این ویدیو را ببینید.
http://bit.ly/30FNIRN
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/30Dsh3X
#زوم
@Tavaana_TavaanaTech
سهشنبه ٣١ اردیبهشت ١٣٩٨، مجله سازندگی از بدهکار جدید ٣٠٠٠ میلیاردی خبر داد. طبق گزارش این مجله آقای محمد صدر هاشمینژاد، ١٣٦ میلیون یورو بدهی ارزی معوقه داره و مبلغ ١٤٠٠ میلیارد تومن هم به خودش وام داده. از پولشوییهای این اختلاسگران در مالت، که به اوراق پاناما، معروف شد چه میدانید؟ این ویدیو را ببینید.
http://bit.ly/30FNIRN
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/30Dsh3X
#زوم
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
صفحه اینستاگرام و تلگرام برخی از نوازندگان موسیقی خیابانی همچون مهرداد مهدی (آکاردئون)، آسو کهزادی (ویلن) و نغمه مرادآبادی (تار و تنبک) مسدود و اعلام شده است که تحت تعقیب قضایی قرار گرفتهاند.
مهرداد مهدی آهنگساز و نوازنده آکاردئون است که سال پیش یک آلبوم با مجوز وزارت ارشاد، منتشر کرد.
او نوازندهی خیابانی است و معمولا به صورت گروهی در خیابان مینوازد و یا اجراهای خانگی برگزار میکند. او چند اجرای با مجوز نیز در پارک هنرمندان داشته است.
وی همچنین از آهنگ او در بخش پایانی فیلم فروشنده اثر لصغر فرهادی استفاده شده است و در آن فیلم نوازندگی هم میکند.
خانمها آسو کهزادی و نغمه مرادآبادی نیز صفحات فعالی داشتند و گاه همراه با آقای مهرداد مهدی در اجراهای خیابانی و یا رسمی نوازندگی میکردند.
بارها ویدئوهای اجراهای زیبای این افراد در شبکههای اجتماعی توانا بازنشر شده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود.
@tavaanatech
مهرداد مهدی آهنگساز و نوازنده آکاردئون است که سال پیش یک آلبوم با مجوز وزارت ارشاد، منتشر کرد.
او نوازندهی خیابانی است و معمولا به صورت گروهی در خیابان مینوازد و یا اجراهای خانگی برگزار میکند. او چند اجرای با مجوز نیز در پارک هنرمندان داشته است.
وی همچنین از آهنگ او در بخش پایانی فیلم فروشنده اثر لصغر فرهادی استفاده شده است و در آن فیلم نوازندگی هم میکند.
خانمها آسو کهزادی و نغمه مرادآبادی نیز صفحات فعالی داشتند و گاه همراه با آقای مهرداد مهدی در اجراهای خیابانی و یا رسمی نوازندگی میکردند.
بارها ویدئوهای اجراهای زیبای این افراد در شبکههای اجتماعی توانا بازنشر شده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود.
@tavaanatech
تازه از توانا؛
محاکمه وی جینگشنگ
وِی جینگشِنگ (۱۹۵۰- ) فعال سیاسی است که برای تحقق دموکراسی در چین فعالیت میکند. او به دلیل نوشتن مقاله معروف «دموکراسی: رکن پنجم تجدد» در مارس ١۹۷۹ بازداشت و به جرم فعالیتهای ضد انقلابی به پانزده سال حبس محکوم شد. جینگشنگ، که نخستین رهبر مبارزات دموکراسیخواهی بود که بازداشت شد، در شرایطی سخت در سلول انفرادی دوران حبس را گذراند و شرایط جسمیاش رو به وخامت گذاشت. با این حال دولت کوچکترین توجهی به او نکرد؛ چون اظهار ندامت نکرده بود.
در همین شرایط این فعال سیاسی، قهرمان جنبش آزادی چین در ۱۹۸۹ شناخته شد و مقاومت شجاعانهاش در یادها ماند.
در اکتبر ۱۹۸۹ گزارشی از جلسه محاکمه وی جینگشنگ در نشریه «کانون پنجم آوریل»، از نشریات مخالف حکومت چین، منتشر شد. آموزشکده توانا متن کیفرخواست دادستان عمومی و خطابه دفاعیه وی جینگشنگ را به فارسی برگردانده است.
«محاکمه وی جینگشنگ» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
http://bit.ly/2VDiqrc
#کتاب_توانا
کتابخانه مجازی توانا:
https://bit.ly/2GssGwQ
@Tavaana_TavaanaTech
محاکمه وی جینگشنگ
وِی جینگشِنگ (۱۹۵۰- ) فعال سیاسی است که برای تحقق دموکراسی در چین فعالیت میکند. او به دلیل نوشتن مقاله معروف «دموکراسی: رکن پنجم تجدد» در مارس ١۹۷۹ بازداشت و به جرم فعالیتهای ضد انقلابی به پانزده سال حبس محکوم شد. جینگشنگ، که نخستین رهبر مبارزات دموکراسیخواهی بود که بازداشت شد، در شرایطی سخت در سلول انفرادی دوران حبس را گذراند و شرایط جسمیاش رو به وخامت گذاشت. با این حال دولت کوچکترین توجهی به او نکرد؛ چون اظهار ندامت نکرده بود.
در همین شرایط این فعال سیاسی، قهرمان جنبش آزادی چین در ۱۹۸۹ شناخته شد و مقاومت شجاعانهاش در یادها ماند.
در اکتبر ۱۹۸۹ گزارشی از جلسه محاکمه وی جینگشنگ در نشریه «کانون پنجم آوریل»، از نشریات مخالف حکومت چین، منتشر شد. آموزشکده توانا متن کیفرخواست دادستان عمومی و خطابه دفاعیه وی جینگشنگ را به فارسی برگردانده است.
«محاکمه وی جینگشنگ» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
http://bit.ly/2VDiqrc
#کتاب_توانا
کتابخانه مجازی توانا:
https://bit.ly/2GssGwQ
@Tavaana_TavaanaTech
محاکمه وی جینگشنگ.pdf
2.4 MB
«محاکمه وی جینگشنگ» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی به رایگان دانلود کنید و بخوانید!
http://bit.ly/2VDiqrc
#کتاب_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
http://bit.ly/2VDiqrc
#کتاب_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسدود شدن اینستاگرام برخی از نوازندگان و خوانندگان
.
صفحه اینستاگرامی برخی از نوازندگان همچون آسو کهزادی(نوازنده ویلون) و نغمه مرادآبادی(تار و تنبک) و مهرداد مهدی (آکاردئون) مسدود شده است و اعلام شده است که این افراد تحت تعقیب قضایی قرار گرفتهاند.
زمانی که اینستاگرام صفحات برخی از مسئولین جمهوری اسلامی را به دلیل ارتباط با عوامل تروریستی بست، چنان بلوایی به پا کردند که این نقض حقوق بشر و آزادی بیان است.
حالا جمهوری اسلامی بنا به ذات ضدهنر و شادیاش، صفحات هنرمندان را میبندد و آنها را تحت تعقیب قرار میدهد.
صفحات ایرانیها و هنرمندان آینه سبک زندگی ایرانیان است که تفاوت آشکاری با آنچه که حکومت میخواهد دارد.
اخیرا نیز شهره سلطانی که مجری یکی از برنامههای تلویزیون در ماه رمضان بود، ممنوع.التصویر شد، به این خاطر که چند عکس با سگ در اینستاگرامش منتشر کرده بود.
حکومت آشکارا از فضای مجازی میترسد، چرا که دیگر نمیتواند تنها مجری و مروج سبک زندگی باشد. دیگر نمیتواند به دروغ بگوید که ایرانیها سگ را نجس میدانند یا ایرانیها موسیقی، رقص و شادی را حرام میدانند.
همین عوامل است که چین را الگو خود قرار میدهند. کشوری که در فیلترینگ و سانسور مقام اول را دارد.
مهرداد مهدی آهنگساز و نوازنده آکاردئون است که سال پیش یک آلبوم با مجوز وزارت ارشاد، منتشر کرد.
او نوازندهی خیابانی است و معمولا به صورت گروهی در خیابان مینوازد و یا اجراهای خانگی برگزار میکند. او چند اجرای با مجوز نیز در پارک هنرمندان داشته است.
وی همچنین از آهنگ او در بخش پایانی فیلم فروشنده اثر لصغر فرهادی استفاده شده است و در آن فیلم نوازندگی هم میکند.
خانمها آسو کهزادی و نغمه مرادآبادی نیز صفحات فعالی داشتند و گاه همراه با آقای مهرداد مهدی در اجراهای خیابانی و یا رسمی نوازندگی میکردند.
بارها ویدئوهای اجراهای زیبای این افراد در شبکههای اجتماعی توانا بازنشر شده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود.
#فضای_مجازی #اینستاگرام #تلگرام #فیلترینگ #رقص #موسیقی #جمهوری_اسلامی #ایران #مهرداد_مهدی #آسوکهزادی #نغمه_مرادآبادی
ویدئوهایی از لحظات به یادماندنی که این هنرمندان آفریدند.
.
@tavaanatech .
................
آنها از چه چیز فضای مجازی میترسند؟!
https://bit.ly/2EdTMsQ
اینترنت ملی!
https://bit.ly/2JmT8Jf
@Tavaana_TavaanaTech
.
صفحه اینستاگرامی برخی از نوازندگان همچون آسو کهزادی(نوازنده ویلون) و نغمه مرادآبادی(تار و تنبک) و مهرداد مهدی (آکاردئون) مسدود شده است و اعلام شده است که این افراد تحت تعقیب قضایی قرار گرفتهاند.
زمانی که اینستاگرام صفحات برخی از مسئولین جمهوری اسلامی را به دلیل ارتباط با عوامل تروریستی بست، چنان بلوایی به پا کردند که این نقض حقوق بشر و آزادی بیان است.
حالا جمهوری اسلامی بنا به ذات ضدهنر و شادیاش، صفحات هنرمندان را میبندد و آنها را تحت تعقیب قرار میدهد.
صفحات ایرانیها و هنرمندان آینه سبک زندگی ایرانیان است که تفاوت آشکاری با آنچه که حکومت میخواهد دارد.
اخیرا نیز شهره سلطانی که مجری یکی از برنامههای تلویزیون در ماه رمضان بود، ممنوع.التصویر شد، به این خاطر که چند عکس با سگ در اینستاگرامش منتشر کرده بود.
حکومت آشکارا از فضای مجازی میترسد، چرا که دیگر نمیتواند تنها مجری و مروج سبک زندگی باشد. دیگر نمیتواند به دروغ بگوید که ایرانیها سگ را نجس میدانند یا ایرانیها موسیقی، رقص و شادی را حرام میدانند.
همین عوامل است که چین را الگو خود قرار میدهند. کشوری که در فیلترینگ و سانسور مقام اول را دارد.
مهرداد مهدی آهنگساز و نوازنده آکاردئون است که سال پیش یک آلبوم با مجوز وزارت ارشاد، منتشر کرد.
او نوازندهی خیابانی است و معمولا به صورت گروهی در خیابان مینوازد و یا اجراهای خانگی برگزار میکند. او چند اجرای با مجوز نیز در پارک هنرمندان داشته است.
وی همچنین از آهنگ او در بخش پایانی فیلم فروشنده اثر لصغر فرهادی استفاده شده است و در آن فیلم نوازندگی هم میکند.
خانمها آسو کهزادی و نغمه مرادآبادی نیز صفحات فعالی داشتند و گاه همراه با آقای مهرداد مهدی در اجراهای خیابانی و یا رسمی نوازندگی میکردند.
بارها ویدئوهای اجراهای زیبای این افراد در شبکههای اجتماعی توانا بازنشر شده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود.
#فضای_مجازی #اینستاگرام #تلگرام #فیلترینگ #رقص #موسیقی #جمهوری_اسلامی #ایران #مهرداد_مهدی #آسوکهزادی #نغمه_مرادآبادی
ویدئوهایی از لحظات به یادماندنی که این هنرمندان آفریدند.
.
@tavaanatech .
................
آنها از چه چیز فضای مجازی میترسند؟!
https://bit.ly/2EdTMsQ
اینترنت ملی!
https://bit.ly/2JmT8Jf
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. مسدود شدن اینستاگرام برخی از نوازندگان و خوانندگان . صفحه اینستاگرامی برخی از نوازندگان همچون آسو کهزادی(نوازنده ویلون) و نغمه مرادآبادی(تار و تنبک) و مهرداد مهدی (آکاردئون) مسدود شده است و اعلام شده است که این افراد تحت تعقیب قضایی قرار گرفتهاند. زمانی…
Forwarded from آموزشکده توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این نوازندهی آکاردئون مهرداد مهدی است. آهنگساز و نوازندهای معروف است.
او اجازه میدهد یک کودک کار به کلیدهای سازش دست بزند و حال کند.
او به این کودک احترام میگذارد.تشویقش میکند. چه بسا این کودک خود روزی یک موسیقیدان شود.
مثل مهرداد مهدی باشیم.
یک خانم روزنامهنگار روزنامهی شرق هم هست، که چند روز پیش در توئیتر نوشت:
"جناب حناچی از شما درخواست دارم به وضعیت متکدیان و به خصوص کودکان شیشه پاک کن به دستِ پشت چراغهای قرمز، رسیدگی کنید.
آنها به راحتی وارد حریم خصوصی ما میشوند. هر وقت پشت اتومبیل هستم با زور و گاهی با فحش شیشه ماشینم را تمیز میکنند و به راحتی روی اعصاب انسان راه میروند"
این نوشتهاش واکنشهای بسیاری برانگیخت...
نظر شما چیست؟
کودکان زبالهگرد
http://goo.gl/TFtbHt
کودکان کورههای آجرپزی
http://goo.gl/7dXWCT
@Tavaana_TavaanaTech
او اجازه میدهد یک کودک کار به کلیدهای سازش دست بزند و حال کند.
او به این کودک احترام میگذارد.تشویقش میکند. چه بسا این کودک خود روزی یک موسیقیدان شود.
مثل مهرداد مهدی باشیم.
یک خانم روزنامهنگار روزنامهی شرق هم هست، که چند روز پیش در توئیتر نوشت:
"جناب حناچی از شما درخواست دارم به وضعیت متکدیان و به خصوص کودکان شیشه پاک کن به دستِ پشت چراغهای قرمز، رسیدگی کنید.
آنها به راحتی وارد حریم خصوصی ما میشوند. هر وقت پشت اتومبیل هستم با زور و گاهی با فحش شیشه ماشینم را تمیز میکنند و به راحتی روی اعصاب انسان راه میروند"
این نوشتهاش واکنشهای بسیاری برانگیخت...
نظر شما چیست؟
کودکان زبالهگرد
http://goo.gl/TFtbHt
کودکان کورههای آجرپزی
http://goo.gl/7dXWCT
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موسی غنینژاد - استاد اقتصاد دانشگاه - در این ویدئو ضمن انتقاد شدید از. دولت که به حرفهای اقتصاددانان گوش نمیدهد و بلکه آنان را تحقیر میکند، ایده اقتصاد مردمی و خودکفایی را بلای جان مملکت دانست که آبهای زیرزمینی کشور را نیز از بین برده است
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
«سید محمود مدنی» - مدیر جامعه الزهرا - اخیرا در ضمن یک دیدار گفت: «پیش از انقلاب حضور روحانی در یک مدرسه نیز با مشکل مواجه بود اما چهل سال است که به برکت انقلاب اسلامی صدا و سیما در اختیار اسلام، انقلاب و حوزه و روحانیت است، هر چند متاسفانه تاکنون نتوانسته ایم از این فرصت با ارزش در طراز اسلام و انقلاب بهره برداری کنیم»
.
البته آقای مدنی درست میگویند. ۴۰ سال است که روحانیت از پول نفت و گاز کشور بهرههای فراوان میگیرد و البته دریع که ذرهای پاسخگو باشند. ولی جدای از این، این پرسش نمیتواند اکنون محل پرسش باشد که ۴۰ سال رسانه را در دست داشتید، اما چقدر توانستید جاذبه ایجاد کنید؟ چقدر توانستید مردم را به سمت خود بکشانید؟ اکثر برنامههای سرگرمی تلویزیون شده است تقلید از تلویزیونهای فارسیزبان و غیرفارسیزبان خارجی مثل من و تو. این است «برکت انقلاب اسلامی؟»
@Tavaana_TavaanaTech
.
البته آقای مدنی درست میگویند. ۴۰ سال است که روحانیت از پول نفت و گاز کشور بهرههای فراوان میگیرد و البته دریع که ذرهای پاسخگو باشند. ولی جدای از این، این پرسش نمیتواند اکنون محل پرسش باشد که ۴۰ سال رسانه را در دست داشتید، اما چقدر توانستید جاذبه ایجاد کنید؟ چقدر توانستید مردم را به سمت خود بکشانید؟ اکثر برنامههای سرگرمی تلویزیون شده است تقلید از تلویزیونهای فارسیزبان و غیرفارسیزبان خارجی مثل من و تو. این است «برکت انقلاب اسلامی؟»
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر یکی از ما بپرسد که بر زن شرقی در طی این قرنها چه گذشته است، میتوانیم سکوت کنیم و فرد پرسشکننده را به صدای این دختر، به «هانیه حسنپور» ارجاع دهیم؛ .
.
دختر روشندلی که غم صدایش فضای ارتباط را اشغال میکند و دردی که از حزن حنجرهاش بر دلمان مینشنید، خود گویای رنجیست که زن شرقی برده است و میبرد.
@Tavaana_TavaanaTech
.
دختر روشندلی که غم صدایش فضای ارتباط را اشغال میکند و دردی که از حزن حنجرهاش بر دلمان مینشنید، خود گویای رنجیست که زن شرقی برده است و میبرد.
@Tavaana_TavaanaTech
روز ۲۹ اردیبهشت مراسم «دخرانی» منداییان در اهواز برگزار شد. این روز سالروز میلاد «حضرت یحیی» است و به آن عید «دهوا ادمانا» (عید فرشته) میگویند.
.
پیروان یحیی نزدیک به ۲ هزار سال پیش از اورشلیم به کشورهای دیگر از جمله ایران و عراق که آن زمان بخشی از ایران بود، آمدهاند و آنهایی که در خوزستان و شهرها و استانهای دیگر ساکن شدند، ایران را وطن اصلی خود میدانند.
.
از آنجا که مندائیان بخشی از این اقلیت دینی به رسمیتشناختهشده در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیستند با تبعیضهای بسیاری در ایران مواجه هستند. لازم به تاکید است که بخشی از اقلیت دینی به رسمیت شناختهشده در قانون اساسیبودن به معنای این نیست که از همهی حقوق اساسی برخورداری. اقلیتهای دینی به رسمیتشناختهشده نیز از ستم در رنج هستند.
.
دانشآموزان مندایی برای تکمیل فرم آزمون کنکور دانشگاه و یا متقاضیان کار در یک ادارهی دولتی ناچار هستند که هویت دینی خود را به عنوان یک مندایی مخفی کنند و در پاسخ به گزینهی دین یکی از ادیان پذیرفتهشده در قانون اساسی را به عنوان دین خود اعلام کنند.
ستم به پیروان دین مندایی
http://bit.ly/30EKdv7
@Tavaana_TavaanaTech
.
پیروان یحیی نزدیک به ۲ هزار سال پیش از اورشلیم به کشورهای دیگر از جمله ایران و عراق که آن زمان بخشی از ایران بود، آمدهاند و آنهایی که در خوزستان و شهرها و استانهای دیگر ساکن شدند، ایران را وطن اصلی خود میدانند.
.
از آنجا که مندائیان بخشی از این اقلیت دینی به رسمیتشناختهشده در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیستند با تبعیضهای بسیاری در ایران مواجه هستند. لازم به تاکید است که بخشی از اقلیت دینی به رسمیت شناختهشده در قانون اساسیبودن به معنای این نیست که از همهی حقوق اساسی برخورداری. اقلیتهای دینی به رسمیتشناختهشده نیز از ستم در رنج هستند.
.
دانشآموزان مندایی برای تکمیل فرم آزمون کنکور دانشگاه و یا متقاضیان کار در یک ادارهی دولتی ناچار هستند که هویت دینی خود را به عنوان یک مندایی مخفی کنند و در پاسخ به گزینهی دین یکی از ادیان پذیرفتهشده در قانون اساسی را به عنوان دین خود اعلام کنند.
ستم به پیروان دین مندایی
http://bit.ly/30EKdv7
@Tavaana_TavaanaTech
در آتش دو دیوانه / شعری از سیمین بهبهانی
انتشار این شعر سیمین بهبهانی در ماهنامه «نامه» به مدیریت کیوان صمیمی موجب شد که این ماهنامه توقیف شود. مقامات این شعر را توهین به روحالله خمینی تعبیر کردند و ماهنامه را توقیف کردند. بعدها و پس از سال ۱۳۸۸- ۲۳ خرداد- کیوان صمیمی به زندان افتاد و مدت شش سال را در زندان گذراند.
سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر گرامی!
بهار، بازهم سبزی؟ چرا ترا نمیبینم؟
تو آشکار و من بینا؛ ولی چرا نمیبینم؟
بهار، باز گلپوشی؟ نگین ِ ژاله در گوشی؟
چه قصّه رفته با چشمم؟ چرا تو را نمیبینم؟
... کجا تگرگ میبارد که تخم مرگ میبارد
نصیب ِ عالم از بالا بجز بلا نمیبینم
در آتش ِ دو دیوانه، دو قطعه شد دو ویرانه
روانه خون ِ خلقی را چنین روا نمیبینم
مگر بدان نظر دوزی که مرگشان شود روزی
که من جز این دو، پیروزی زماجرا نمیبینم
بهار رنگ خون داری، نشاط کو؟ جنون داری!
که مرگْ کمتر از برگت، به شاخهها نمیبینم
برای آشنایی بیشتر با سیمین بهبهانی:
سیمین بهبهانی؛ وجدان منظوم یک ملت
https://goo.gl/JAagrj
برای آشنایی بیشتر با کیوان صمیمی:
کیوان صمیمی، تصویر ۵۰ سال مبارزه با استبداد
http://bit.ly/30Dsrs6
👈 کیوان صمیمی، اینک سردبیر مجله ایرانفردا است و در حال حاضر در زندان به سر میبرد، او در تجمع روز جهانی کارگر در مقابل مجلس شورای اسلامی همراه با فعالان کارگری حضور داشت و بازداشت شد.
@Tavaana_TavaanaTech
انتشار این شعر سیمین بهبهانی در ماهنامه «نامه» به مدیریت کیوان صمیمی موجب شد که این ماهنامه توقیف شود. مقامات این شعر را توهین به روحالله خمینی تعبیر کردند و ماهنامه را توقیف کردند. بعدها و پس از سال ۱۳۸۸- ۲۳ خرداد- کیوان صمیمی به زندان افتاد و مدت شش سال را در زندان گذراند.
سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر گرامی!
بهار، بازهم سبزی؟ چرا ترا نمیبینم؟
تو آشکار و من بینا؛ ولی چرا نمیبینم؟
بهار، باز گلپوشی؟ نگین ِ ژاله در گوشی؟
چه قصّه رفته با چشمم؟ چرا تو را نمیبینم؟
... کجا تگرگ میبارد که تخم مرگ میبارد
نصیب ِ عالم از بالا بجز بلا نمیبینم
در آتش ِ دو دیوانه، دو قطعه شد دو ویرانه
روانه خون ِ خلقی را چنین روا نمیبینم
مگر بدان نظر دوزی که مرگشان شود روزی
که من جز این دو، پیروزی زماجرا نمیبینم
بهار رنگ خون داری، نشاط کو؟ جنون داری!
که مرگْ کمتر از برگت، به شاخهها نمیبینم
برای آشنایی بیشتر با سیمین بهبهانی:
سیمین بهبهانی؛ وجدان منظوم یک ملت
https://goo.gl/JAagrj
برای آشنایی بیشتر با کیوان صمیمی:
کیوان صمیمی، تصویر ۵۰ سال مبارزه با استبداد
http://bit.ly/30Dsrs6
👈 کیوان صمیمی، اینک سردبیر مجله ایرانفردا است و در حال حاضر در زندان به سر میبرد، او در تجمع روز جهانی کارگر در مقابل مجلس شورای اسلامی همراه با فعالان کارگری حضور داشت و بازداشت شد.
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. در آتش دو دیوانه / شعری از سیمین بهبهانی انتشار این شعر سیمین بهبهانی در ماهنامه «نامه» به مدیریت کیوان صمیمی موجب شد که این ماهنامه توقیف شود. مقامات این شعر را توهین به روحالله خمینی تعبیر کردند و ماهنامه نامه را توقیف کردند. بعدها و پس از سال ۱۳۸۸…
«نه دام داریم، نه کشاورزی داریم نه نخل خرما داریم، هیچی نداریم... باید بریم مسافرکشی کنیم که بتونیم نون بچه مون رو بدیم. بدبختیم».
.
این سخنان مردی خوزستانی ست که از وضعیت فاجعه بار اقتصادی خود مقابل دوربین یک شهروند شکوه می کند. نگاه مستاصل او در انتهای صحبتش که به دور دوخته می شود، شاید وضعیتی نمادین از حال و احوال این روزهای خوزستان است. احوالی که برای اهالی خوزستان غریب نیست و سال هاست در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستند. جنگ هشت ساله با عراق که خوزستان آماج حملات نیروهای عراقی بود و ناکارآمدی جمهوری اسلامی در بازسازی خوزستان، وضعیتی تراژیک را برای خوزستان رقم زده است.
شهری که آزاد شد ولی آباد نشد
خرمشهر در سال های پس از جنگ ایران و عراق هیچ گاه به آن کیفیتی بازنگشت که در سال های پیش از انقلاب اسلامی از آن برخوردار بود. خرمشهر از بزرگترین صادرکنندگان خرما به جهان بود و بندری بسیار مهم تلقی می شد. شهری که پیش از جنگ پیش از جنگ دارای ۲۲۰ هزار نفر جمعیت، ۱۲ بیمارستان، ۶ سینما، ۱۳ اسکله و ۴۰ هزار واحد مسکونی بود، اکنون صورتی غم زده و حال و هوایی جنگ زده دارد. جنگی که انگار قرار نیست میراث شوم آن هیچ گاه از سیمای خرمشهر حذف شود؛ با وجود اینکه سی سال از جنگ گذشته است.
.
«احمد» که یک شهروند خرمشهری ست، در توصیف روزهای گذشته «عروس خوزستان» می گوید: «خرمشهر همهچیز داشت. یک ایران بود و این بندر. از تمام ایران اینجا کار میکردند. خارجیها در محلههای مختلف خانه داشتند. این زمینها را میبینی؟ خشکند نه؟ میدانی... تمامشان زمین کشاورزی بود. همهها... تا چشم کار میکرد، سبز. آن طرف را میبینی؟ عراق است نه؟ میدانی... اصلا عراق از اینجا پیدا نبود. میدانی چرا؟ از بس نخلها بلند بودند و تنگِ هم. خرما میدادند چقدر. آب کارون که شور نبود... شیریییین».
آمار بالای بیکاری در خرمشهر و جوانانی که از بیکاری مجبور به مسافرکشی و دستفروشی شده اند، قطعا در بالاگرفتن اعتراضات موثر بوده است. شهروندان معترضی که تبعیض را تا عمق جان خود درک کرده اند. چون می دانند ایران کشور ثروتمندی ست و خوزستان منبع اصلی تامین این ثروت. اما برجای اینکه این ثروت برای آبادانی خرمشهر و تامین یک زندگی خوب در این شهر هزینه شود، از جمله صرف کمک به گروه های فلسطینی برای مبارزه با اسراییل می شود.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2GyMezV
@Tavaana_TavaanaTech
.
این سخنان مردی خوزستانی ست که از وضعیت فاجعه بار اقتصادی خود مقابل دوربین یک شهروند شکوه می کند. نگاه مستاصل او در انتهای صحبتش که به دور دوخته می شود، شاید وضعیتی نمادین از حال و احوال این روزهای خوزستان است. احوالی که برای اهالی خوزستان غریب نیست و سال هاست در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستند. جنگ هشت ساله با عراق که خوزستان آماج حملات نیروهای عراقی بود و ناکارآمدی جمهوری اسلامی در بازسازی خوزستان، وضعیتی تراژیک را برای خوزستان رقم زده است.
شهری که آزاد شد ولی آباد نشد
خرمشهر در سال های پس از جنگ ایران و عراق هیچ گاه به آن کیفیتی بازنگشت که در سال های پیش از انقلاب اسلامی از آن برخوردار بود. خرمشهر از بزرگترین صادرکنندگان خرما به جهان بود و بندری بسیار مهم تلقی می شد. شهری که پیش از جنگ پیش از جنگ دارای ۲۲۰ هزار نفر جمعیت، ۱۲ بیمارستان، ۶ سینما، ۱۳ اسکله و ۴۰ هزار واحد مسکونی بود، اکنون صورتی غم زده و حال و هوایی جنگ زده دارد. جنگی که انگار قرار نیست میراث شوم آن هیچ گاه از سیمای خرمشهر حذف شود؛ با وجود اینکه سی سال از جنگ گذشته است.
.
«احمد» که یک شهروند خرمشهری ست، در توصیف روزهای گذشته «عروس خوزستان» می گوید: «خرمشهر همهچیز داشت. یک ایران بود و این بندر. از تمام ایران اینجا کار میکردند. خارجیها در محلههای مختلف خانه داشتند. این زمینها را میبینی؟ خشکند نه؟ میدانی... تمامشان زمین کشاورزی بود. همهها... تا چشم کار میکرد، سبز. آن طرف را میبینی؟ عراق است نه؟ میدانی... اصلا عراق از اینجا پیدا نبود. میدانی چرا؟ از بس نخلها بلند بودند و تنگِ هم. خرما میدادند چقدر. آب کارون که شور نبود... شیریییین».
آمار بالای بیکاری در خرمشهر و جوانانی که از بیکاری مجبور به مسافرکشی و دستفروشی شده اند، قطعا در بالاگرفتن اعتراضات موثر بوده است. شهروندان معترضی که تبعیض را تا عمق جان خود درک کرده اند. چون می دانند ایران کشور ثروتمندی ست و خوزستان منبع اصلی تامین این ثروت. اما برجای اینکه این ثروت برای آبادانی خرمشهر و تامین یک زندگی خوب در این شهر هزینه شود، از جمله صرف کمک به گروه های فلسطینی برای مبارزه با اسراییل می شود.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2GyMezV
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «نه دام داریم، نه کشاورزی داریم نه نخل خرما داریم، هیچی نداریم... باید بریم مسافرکشی کنیم که بتونیم نون بچه مون رو بدیم. بدبختیم». . این سخنان مردی خوزستانی ست که از وضعیت فاجعه بار اقتصادی خود مقابل دوربین یک شهروند شکوه می کند. نگاه مستاصل او در انتهای…
یادی از مادر«شهید» محمد جهانآرا که فرزند دیگرش، حسن در سال ۶۷ اعدام شد
مادری در فیلم «شبهای زاینده رود» محسن مخملباف که در همان زمان توقیف شد سخنی به این مضمون می گوید که یکی از فرزندانم در جنگ شهید شد و فرزند دیگرم در زندان جمهوریاسلامی به جرم «منافق»بودن اعدام شد. حالا یکی به من بگوید که من مادر شهیدم یا مادر ِ منافق.
شاید این حکایت داستان مادر «محمد جهانآرا» باشد.
محمد جهانآرا یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بود. او زادهی خرمشهر بود و در خرمشهر بسیار مقاومت کرد و چند ماه پس از سقوط خرمشهر، در یک سانحه هوایی جان باخت. برادرش «حسن جهانآرا» برادر کوچکتر محمد جهانآرا بود که در سال ۶۷، پس از تحمل هفت سال زندان اعدام شد.
ژیلا بنییعقوب روزنامهنگار از دیدارش با مادر جهانآراها میگوید و مادری که بیش از اینکه از فرزند شهیدش بگوید از پسر اعداماش میگوید:
«به دیوار روبرو که نگاه کردم نه عکس سه نفر که عکس چهار نفر را دیدم. مادرش تا دید به عکسها نگاه میکنم، آهی بلند کشید و گفت: «آنیکی حسن است، دانشجوی پزشکی بود. سال شصت در تظاهرات سازمان بازداشت شد، همان روز که بازداشت شد محمد آمد خانه و به من گفت توی یک ساک برایش لباس و وسایل ضروری بگذارم. گفت که نگران نباش. ما همه میدانیم حسن هیچ کاری نکرده جز خواندن روزنامه و شرکت در چند تظاهرات. زود آزاد میشود.»
مادر جهانآراها تند و تند از حسن میگفت، از حسن که تابستان ۶۷ اعدام شد. من از محمد و بقیه پسرهای شهیدش میپرسیدم و او از حسن میگفت. انگار دلش میخواست بیشتر از پسری حرف بزند که حرف زدن از او ممنوع بود: «همه بچه هام خوب بودند اما حسن از همه خوبتر و باتقواتر بود.» با خودم گفتم شاید این ممنوع بودن نامش او را در چشم مادر اینهمه عزیزتر کرده»
به چهار تابلوی کنار هم نگاه کرد و گفت: «هر بار از بنیاد شهید میآیند و میگویند عکس حسن را بردارید. بنیاد شهید زیاد مهمان ایرانی و خارجی به خانه ما میآورد. به مهمانان میگویند اینها خانواده سه شهید هستند. به ما میگویند اگر عکس حسن هم باشد درباره او چه میخواهید بگویید؟
کامل ماجرا:
http://bit.ly/2qgfjqc
@Tavaana_TavaanaTech
مادری در فیلم «شبهای زاینده رود» محسن مخملباف که در همان زمان توقیف شد سخنی به این مضمون می گوید که یکی از فرزندانم در جنگ شهید شد و فرزند دیگرم در زندان جمهوریاسلامی به جرم «منافق»بودن اعدام شد. حالا یکی به من بگوید که من مادر شهیدم یا مادر ِ منافق.
شاید این حکایت داستان مادر «محمد جهانآرا» باشد.
محمد جهانآرا یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بود. او زادهی خرمشهر بود و در خرمشهر بسیار مقاومت کرد و چند ماه پس از سقوط خرمشهر، در یک سانحه هوایی جان باخت. برادرش «حسن جهانآرا» برادر کوچکتر محمد جهانآرا بود که در سال ۶۷، پس از تحمل هفت سال زندان اعدام شد.
ژیلا بنییعقوب روزنامهنگار از دیدارش با مادر جهانآراها میگوید و مادری که بیش از اینکه از فرزند شهیدش بگوید از پسر اعداماش میگوید:
«به دیوار روبرو که نگاه کردم نه عکس سه نفر که عکس چهار نفر را دیدم. مادرش تا دید به عکسها نگاه میکنم، آهی بلند کشید و گفت: «آنیکی حسن است، دانشجوی پزشکی بود. سال شصت در تظاهرات سازمان بازداشت شد، همان روز که بازداشت شد محمد آمد خانه و به من گفت توی یک ساک برایش لباس و وسایل ضروری بگذارم. گفت که نگران نباش. ما همه میدانیم حسن هیچ کاری نکرده جز خواندن روزنامه و شرکت در چند تظاهرات. زود آزاد میشود.»
مادر جهانآراها تند و تند از حسن میگفت، از حسن که تابستان ۶۷ اعدام شد. من از محمد و بقیه پسرهای شهیدش میپرسیدم و او از حسن میگفت. انگار دلش میخواست بیشتر از پسری حرف بزند که حرف زدن از او ممنوع بود: «همه بچه هام خوب بودند اما حسن از همه خوبتر و باتقواتر بود.» با خودم گفتم شاید این ممنوع بودن نامش او را در چشم مادر اینهمه عزیزتر کرده»
به چهار تابلوی کنار هم نگاه کرد و گفت: «هر بار از بنیاد شهید میآیند و میگویند عکس حسن را بردارید. بنیاد شهید زیاد مهمان ایرانی و خارجی به خانه ما میآورد. به مهمانان میگویند اینها خانواده سه شهید هستند. به ما میگویند اگر عکس حسن هم باشد درباره او چه میخواهید بگویید؟
کامل ماجرا:
http://bit.ly/2qgfjqc
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. یادی از مادر«شهید» محمد جهانآرا که فرزند دیگرش، حسن در سال ۶۷ اعدام شد مادری در فیلم «شبهای زاینده رود» محسن مخملباف که در همان زمان توقیف شد سخنی به این مضمون می گوید که یکی از فرزندانم در جنگ شهید شد و فرزند دیگرم در زندان جمهوریاسلامی به جرم «منافق»بودن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشتغال زنان و طرح افزایش جمعیت
در این ویدیو کوتاه مهرانگیز کار، فعال حقوق زنان، از سیاستهای جمهوری اسلامی برای افزایش جمعیت و تبعیض علیه زنان میگوید.
http://bit.ly/30JPwJU
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/30DOsac
از: وبینار «موانع حقوقی مشارکت فعال زنان در بازار کار ایران»
http://bit.ly/30IL128
@Tavaana_TavaanaTech
در این ویدیو کوتاه مهرانگیز کار، فعال حقوق زنان، از سیاستهای جمهوری اسلامی برای افزایش جمعیت و تبعیض علیه زنان میگوید.
http://bit.ly/30JPwJU
لینک یوتیوب:
http://bit.ly/30DOsac
از: وبینار «موانع حقوقی مشارکت فعال زنان در بازار کار ایران»
http://bit.ly/30IL128
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توریست ترکیهای از ارزش پایین ریال ایران میگوید.
احساس پولدار بودن میکند و از اینکه بابت ۱۰۰ دلار پول زیادی دریافت کرده خوشحال است.
حال و روز ایرانیهایی که به سفر خارجی میروند برعکس است!
کاهش #ارزش_پول_ملی، از ثمرات چهل سال حکومت جمهوری اسلامی ایران است.
@Tavaana_TavaanaTech
احساس پولدار بودن میکند و از اینکه بابت ۱۰۰ دلار پول زیادی دریافت کرده خوشحال است.
حال و روز ایرانیهایی که به سفر خارجی میروند برعکس است!
کاهش #ارزش_پول_ملی، از ثمرات چهل سال حکومت جمهوری اسلامی ایران است.
@Tavaana_TavaanaTech
امام جمعه اصفهان: اطلاعیه دادستان اصفهان (درباره ممنوعیت دوچرخهسواری زنان) مطابق قانون و فتوای مراجع بود
.
🔹سید ابوالحسن مهدوی امام جمعه اصفهان: دادستان محترم اطلاعیهای در مقابله با منکرات علنی جامعه دادند و که محتوای آن چیزی بود که فتوای مراجع و قوانین هم آن را تایید میکند اما عدهای سهواً یا عمداً به دنبال ایجاد اختلاف و مخالفت با قانون هستند./ فارس
.
به نظر میرسد مخاطب امامجمعه اصفهان سخنگوی قوهقضاییه باشد که چند روز پیش در سخنانی دو پهلو گفت:
"دوچرخهسواری برای زنان به موجب قانون اگر با رعایت ضوابط شرعی باشد، منعی ندارد. البته من فقیه نیستم و به فتواها نمیپردازم.
آنچه از دادستان اصفهان نقل شد، برداشت ناقصی از نامه دادستان اصفهان بود. او نگفته دوچرخهسواری زنان ملطقا ممنوع است."
.
سخنگوی قوهقضاییه ضوابط شرعی برای دوچرخهسواری زنان را مشخص نکرد.
.
هفتهپیش علی اصفهانی، دادستان اصفهان از پلیس این شهر خواستهبود جلوی دوچرخهسواری زنان در جاهای عمومی اصفهان گرفتهشود و مدرک و سندهای شخصی زنان دوچرخهسوار یا دوچرخه آنان توقیف شود.
متن دستور دادستان اصفهان روشن است که دوچرخهسواری زنان را در جاهای عمومی ممنوع کرده و منتقدان و مخالفان دستور او هم از حق زنان برای دوچرخهسواری در جاهای عمومی دفاع کردند.
.
ویدئو از طنز زودنیوز
@Tavaana_TavaanaTech
.
🔹سید ابوالحسن مهدوی امام جمعه اصفهان: دادستان محترم اطلاعیهای در مقابله با منکرات علنی جامعه دادند و که محتوای آن چیزی بود که فتوای مراجع و قوانین هم آن را تایید میکند اما عدهای سهواً یا عمداً به دنبال ایجاد اختلاف و مخالفت با قانون هستند./ فارس
.
به نظر میرسد مخاطب امامجمعه اصفهان سخنگوی قوهقضاییه باشد که چند روز پیش در سخنانی دو پهلو گفت:
"دوچرخهسواری برای زنان به موجب قانون اگر با رعایت ضوابط شرعی باشد، منعی ندارد. البته من فقیه نیستم و به فتواها نمیپردازم.
آنچه از دادستان اصفهان نقل شد، برداشت ناقصی از نامه دادستان اصفهان بود. او نگفته دوچرخهسواری زنان ملطقا ممنوع است."
.
سخنگوی قوهقضاییه ضوابط شرعی برای دوچرخهسواری زنان را مشخص نکرد.
.
هفتهپیش علی اصفهانی، دادستان اصفهان از پلیس این شهر خواستهبود جلوی دوچرخهسواری زنان در جاهای عمومی اصفهان گرفتهشود و مدرک و سندهای شخصی زنان دوچرخهسوار یا دوچرخه آنان توقیف شود.
متن دستور دادستان اصفهان روشن است که دوچرخهسواری زنان را در جاهای عمومی ممنوع کرده و منتقدان و مخالفان دستور او هم از حق زنان برای دوچرخهسواری در جاهای عمومی دفاع کردند.
.
ویدئو از طنز زودنیوز
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. امام جمعه اصفهان: اطلاعیه دادستان اصفهان (درباره ممنوعیت دوچرخهسواری زنان) مطابق قانون و فتوای مراجع بود . 🔹سید ابوالحسن مهدوی امام جمعه اصفهان: دادستان محترم اطلاعیهای در مقابله با منکرات علنی جامعه دادند و که محتوای آن چیزی بود که فتوای مراجع و قوانین…
سالگرد درگذشت ستاره فرمانفرمائیان، مادر مددکاری در ایران
به او لقب مادر مددکاری ِ ایران دادهاند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ قاجار و دورهی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت همسر بود که اولین همسر او عزتالدوله، دختر مظفرالدینشاه قاجار بود و مادر ستاره به اسم معصومه همسر سوم او به شمار میآمد.
ستاره فرمانفرمائیان در زمستان سال ۱۲۹۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او تا نوجوانی در ایران تحصیل کرد اما پس از فوت پدرش و همچنین قتل برادرش به دست ماموران رضاشاه به آمریکا رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. ستاره تا سنین نوجوانی در حرمسرایی شامل مادران و فرزندان عبدالحسین فرمانفرما زندگی کرد. او در مدت ده سال اقامت در آمریکا در ابتدا در رشتهی جامعهشناسی لیسانس گرفت و پس از آن در رشتهی مددکاری اجتماعی به ادامه تحصیل پرداخت. او اولین دانشجوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود.
ستاره برای گرفتن فوقلیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. ستاره فرمانفرمایان پس از بازگشت به ایران با کمک عدهای از درباریان و همچنین خانوادهی خود «مدرسهی عالی مددکاری اجتماعی تهران را تاسیس کرد.
از جمله دیگر فعالیتهای او میتوان علاوه بر تربیت نسل اول مددکاران اجتماعی در ایران، به تاسیس «انجمن تنظیم خانواده» و تاسیس «مراکز رفاه» اشاره کرد. تاسیس مراکز رفاه در محلههای فقیرنشین و حاشیهی تهران بود که کار آن کمک به کودکان و خانوادههای آنها بود. او همچنین تلاش کرد که سیستم آموزشی در مهدکودکها را در ایران بر اساس الگوهای مدرن غربی و اصول تربیتی نوین تغییر کرد. ستاره فرمانفرمائیان برای احقاق حقوق زنان و اعتلای شرایط زنان در جامعه نیز تلاشهای بسیار کرد. او به ملاقات با محمدرضاشاه پهلوی رفت و تلاش کرد «لایحهی ملی تنظیم خانواده» تصویب شود که با تلاشهای او چنین اتفاقی افتاد.
شاگردان فرمانفرمائیان با نظارت و کمک او همچنین تلاش فراوان کردند که در محلهی روسپیخانههای تهران معروف به «شهر نو» درمانگاه و مکانهای مخصوصی برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به روسپیان راهاندازی کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همهی خدمات ارزنده و انسانیای که فرمانفرمائیان انجام داده بود موجب نشد که از خشم انقلابیون در امان بماند. برخی از شاگردان مذهبی مدرسهی ستاره فرمانفرمائیان که پیش از این با درخواست بورس تحصیلی آنها به دلیل نمرههای نامطلوب مخالفت کرده بود او را بازداشت کردند و تحویل مدرسهی رفاه که مقر آیتالله روحالله خمینی و همراهان او در ابتدای انقلاب بود دادند.
ستاره فرمانفرمائیان را در زیرزمین مدرسهی رفاه بازجویی کردند و به دلیل شرکت در کنفرانسی با موضوع مددکاری اجتماعی در اسرائیل به همکاری با صهیونیستها و طاغوت متهم کردند و خواهان مجازات اعدام برای او شدند و اگر وساطت آیتالله طالقانی که به دلیل سالها خدمات داوطلبانهی او و شاگردانش در «شهر نو» او را میشناخت نبود بیشک انقلابیان او را اعدام میکردند.
#ستاره_فرمانفرمائیان، مادر مددکاری اجتماعی ایران روز چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی در شهر لسآنجلس و در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2VQ0MAs
@Tavaana_TavaanaTech
به او لقب مادر مددکاری ِ ایران دادهاند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ قاجار و دورهی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت همسر بود که اولین همسر او عزتالدوله، دختر مظفرالدینشاه قاجار بود و مادر ستاره به اسم معصومه همسر سوم او به شمار میآمد.
ستاره فرمانفرمائیان در زمستان سال ۱۲۹۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او تا نوجوانی در ایران تحصیل کرد اما پس از فوت پدرش و همچنین قتل برادرش به دست ماموران رضاشاه به آمریکا رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. ستاره تا سنین نوجوانی در حرمسرایی شامل مادران و فرزندان عبدالحسین فرمانفرما زندگی کرد. او در مدت ده سال اقامت در آمریکا در ابتدا در رشتهی جامعهشناسی لیسانس گرفت و پس از آن در رشتهی مددکاری اجتماعی به ادامه تحصیل پرداخت. او اولین دانشجوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود.
ستاره برای گرفتن فوقلیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. ستاره فرمانفرمایان پس از بازگشت به ایران با کمک عدهای از درباریان و همچنین خانوادهی خود «مدرسهی عالی مددکاری اجتماعی تهران را تاسیس کرد.
از جمله دیگر فعالیتهای او میتوان علاوه بر تربیت نسل اول مددکاران اجتماعی در ایران، به تاسیس «انجمن تنظیم خانواده» و تاسیس «مراکز رفاه» اشاره کرد. تاسیس مراکز رفاه در محلههای فقیرنشین و حاشیهی تهران بود که کار آن کمک به کودکان و خانوادههای آنها بود. او همچنین تلاش کرد که سیستم آموزشی در مهدکودکها را در ایران بر اساس الگوهای مدرن غربی و اصول تربیتی نوین تغییر کرد. ستاره فرمانفرمائیان برای احقاق حقوق زنان و اعتلای شرایط زنان در جامعه نیز تلاشهای بسیار کرد. او به ملاقات با محمدرضاشاه پهلوی رفت و تلاش کرد «لایحهی ملی تنظیم خانواده» تصویب شود که با تلاشهای او چنین اتفاقی افتاد.
شاگردان فرمانفرمائیان با نظارت و کمک او همچنین تلاش فراوان کردند که در محلهی روسپیخانههای تهران معروف به «شهر نو» درمانگاه و مکانهای مخصوصی برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به روسپیان راهاندازی کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همهی خدمات ارزنده و انسانیای که فرمانفرمائیان انجام داده بود موجب نشد که از خشم انقلابیون در امان بماند. برخی از شاگردان مذهبی مدرسهی ستاره فرمانفرمائیان که پیش از این با درخواست بورس تحصیلی آنها به دلیل نمرههای نامطلوب مخالفت کرده بود او را بازداشت کردند و تحویل مدرسهی رفاه که مقر آیتالله روحالله خمینی و همراهان او در ابتدای انقلاب بود دادند.
ستاره فرمانفرمائیان را در زیرزمین مدرسهی رفاه بازجویی کردند و به دلیل شرکت در کنفرانسی با موضوع مددکاری اجتماعی در اسرائیل به همکاری با صهیونیستها و طاغوت متهم کردند و خواهان مجازات اعدام برای او شدند و اگر وساطت آیتالله طالقانی که به دلیل سالها خدمات داوطلبانهی او و شاگردانش در «شهر نو» او را میشناخت نبود بیشک انقلابیان او را اعدام میکردند.
#ستاره_فرمانفرمائیان، مادر مددکاری اجتماعی ایران روز چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی در شهر لسآنجلس و در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2VQ0MAs
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
ستاره فرمانفرمایان، مادر مددکاری اجتماعی ایران
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوازندهی زن گروه موسیقی را بردهاند تا پشت دیوار بنوازد تا کسی از دیدن نوازندگی یک زن به گناه نیفتد!!
شرمآور نیست؟
نشست هنرمندان کاشان با شهردار این شهر با موضوع بررسی موانع توسعه هنر در کاشان
#نوازنده_زن #نوازندگی_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
شرمآور نیست؟
نشست هنرمندان کاشان با شهردار این شهر با موضوع بررسی موانع توسعه هنر در کاشان
#نوازنده_زن #نوازندگی_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
بعضی روزها هست که وقتی به یادشان میآوری، دوباره زندگیشان میکنی حتی شاید با شدتی بیشتر. با صداها، طعمها، شادیها و غمهایش پر میشوی. هنوز تجربهاش تمام نشده است و در تو ادامه دارد. سوم خرداد برای من ِ ده سالهی آن روزها، چنین روزی است.
.
سوم خرداد ۱۳۶۱ هنوز ده سالم نشده بود اما تصویر مهیب جنگ را میشناختم. شیون مادران و هقهق پدرانی که به جای تسلیت به آنها تبریک میگفتند. آن وقتها جان ارزان بود، مفتِ مفت. میشد که هفته قبل کسی را دیده بودی و الان دیگر تمام شده بود. من فقط ده سال داشتم ولی پر از اضطراب مرگ بودم و فکر میکردم آزادی خرمشهر یعنی آزادی شادی، آزادی بیدلهرهگی، آزادی زندگی.
.
خیابان پر بود از آدم، پر بود از شیرینی، پر بود از رقصِ مردان. آن روزها برایم طبیعی بود که زنان کنار خیابان بایستند و از زیر چشم به شادی دیگران نگاه کنند و به زور عطش شعف را در خودشان خاموش کنند.
.
من فقط ده سال داشتم و از روزی که خانه مادربزرگم میرفتم و سر کوچهشان امام جماعت مسجد گلوله خورده بود، یک سال میگذشت. از روزی که مادر دختر اعدامی سوگنامهاش را برای درخت خرمالوی حیاط خانه میخواند، یک سال میگذشت. از وقتی که پسر پانزده شانزده سالهای با افتخار خالهی "منافقش" را لو داده بود، یک سال میگذشت. سوم خرداد روزی متفاوت بود، روز شعف ملی. روزی که پایان همه این مصیبتها بود و میتوانستی دوباره به زندگی پرتاب بشوی.
.
اما بعدش هنوز جنگ بود، و بعدترش هم هنوز جنگ بود و سال بعدترش و باز سال بعدترش. شش سال و چند ماه دیگر طول کشید تا جنگ تمام شود. بیش از صد همکلاسیام کشته شدند و دهها نفری که تا دیروز از کنارشان رد میشدم و با هم از یک بقالی خرید میکردیم. سوم خرداد قرار بود پایان مرگ باشد اما شش سال بعدش همچنان واهمه مرگ کنار ما اردو زده بود و خیال رفتن نداشت.
.
امروز سیوهفت سال گذشته است؛ ۱۳۵۱۴ روز. اما هر اتفاقی که میافتد، برای شاد بودن میخواهم که سوم خرداد باشم.
بچهها همسنوسال مناند.
-مطلب فوق از صفحه فیسبوک آقای مسعود سلطانی برداشته شده است.
.
مرتبط:
خرمشهر؛ شهری که آزاد شد ولی آباد نشد
http://bit.ly/2GyMezV
#خرمشهر #جنگ #دهه۶۰ #آزادسازی_خرمشهر
@Tavaana_TavaanaTech
.
سوم خرداد ۱۳۶۱ هنوز ده سالم نشده بود اما تصویر مهیب جنگ را میشناختم. شیون مادران و هقهق پدرانی که به جای تسلیت به آنها تبریک میگفتند. آن وقتها جان ارزان بود، مفتِ مفت. میشد که هفته قبل کسی را دیده بودی و الان دیگر تمام شده بود. من فقط ده سال داشتم ولی پر از اضطراب مرگ بودم و فکر میکردم آزادی خرمشهر یعنی آزادی شادی، آزادی بیدلهرهگی، آزادی زندگی.
.
خیابان پر بود از آدم، پر بود از شیرینی، پر بود از رقصِ مردان. آن روزها برایم طبیعی بود که زنان کنار خیابان بایستند و از زیر چشم به شادی دیگران نگاه کنند و به زور عطش شعف را در خودشان خاموش کنند.
.
من فقط ده سال داشتم و از روزی که خانه مادربزرگم میرفتم و سر کوچهشان امام جماعت مسجد گلوله خورده بود، یک سال میگذشت. از روزی که مادر دختر اعدامی سوگنامهاش را برای درخت خرمالوی حیاط خانه میخواند، یک سال میگذشت. از وقتی که پسر پانزده شانزده سالهای با افتخار خالهی "منافقش" را لو داده بود، یک سال میگذشت. سوم خرداد روزی متفاوت بود، روز شعف ملی. روزی که پایان همه این مصیبتها بود و میتوانستی دوباره به زندگی پرتاب بشوی.
.
اما بعدش هنوز جنگ بود، و بعدترش هم هنوز جنگ بود و سال بعدترش و باز سال بعدترش. شش سال و چند ماه دیگر طول کشید تا جنگ تمام شود. بیش از صد همکلاسیام کشته شدند و دهها نفری که تا دیروز از کنارشان رد میشدم و با هم از یک بقالی خرید میکردیم. سوم خرداد قرار بود پایان مرگ باشد اما شش سال بعدش همچنان واهمه مرگ کنار ما اردو زده بود و خیال رفتن نداشت.
.
امروز سیوهفت سال گذشته است؛ ۱۳۵۱۴ روز. اما هر اتفاقی که میافتد، برای شاد بودن میخواهم که سوم خرداد باشم.
بچهها همسنوسال مناند.
-مطلب فوق از صفحه فیسبوک آقای مسعود سلطانی برداشته شده است.
.
مرتبط:
خرمشهر؛ شهری که آزاد شد ولی آباد نشد
http://bit.ly/2GyMezV
#خرمشهر #جنگ #دهه۶۰ #آزادسازی_خرمشهر
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. . بعضی روزها هست که وقتی به یادشان میآوری، دوباره زندگیشان میکنی حتی شاید با شدتی بیشتر. با صداها، طعمها، شادیها و غمهایش پر میشوی. هنوز تجربهاش تمام نشده است و در تو ادامه دارد. سوم خرداد برای من ِ ده سالهی آن روزها، چنین روزی است. . سوم خرداد…