آموزشکده توانا
54.2K subscribers
33K photos
38.3K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرزانه_فصیحی امشب در رقابت‌های دوومیدانی در استانبول، رکورد دوی ۶۰متر زنان ایران یک‌بار دیگر ظرف چندروز شکست؛ این‌بار هفت‌ثانیه و ۲۵صدم‌ثانیه

او طی دوماه اخیر، دوبار رکورد دوی ۶۰متر #زنان ایران را بهبود داده است.

مهدی رستم‌پور در کانال تلگرام خود نوشته است:
"فصیحی و همسرش امیر حسینی، بی هیچ حمایتی از زندگی‌شان زدند تا با وام ازدواج، فروختن تلفن همراه شخصی و ... هزینه اردوها و شرکت در مسابقات را تامین کنند.

فدراسیون که علاقه‌ای به دوومیدانی زنان ندارد نه فقط پشتیبانی نکرده، بلکه با ارسال نامه به صربستان خواستار ابطال حدنصاب قبلی شده بود! رکوردی رسمی که حتی در سایت فدراسیون جهانی به ثبت رسیده."
.
محدودیت‌های حکومت و اراده‌ی زنان ایرانی
https://bit.ly/2Dpjr0I

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏«اگه پدرم زنده بود، ستاد خوبی برام می‌زد. الان نمی‌تونم ستاد بزنم.
آیا کسی هست به قباد کمک کند؟

بله، اینم یکی دیگه از کاندیداهای تایید صلاحیت شده شورای نگهبان برای ‎#نمایش_انتخابات که هدفش به جای یاری‌دادن مردم، یاری‌گرفتن از اوناست.»

- ارسالی

#رای_بی_رای#انگشت_در_خون

@Tavaana_TavaanaTech
«وقتی انقلاب شد نزدیک به دو دهه توسعه را پشت سر گذاشته بودیم. درآمد سرانه ایران به قیمت ثابت ۲۰۱۰ از ۳۰۰۰ دلار به حدود ۸۰۰۰ دلار رسیده و از ترکیه پیش افتاده بودیم. کره جنوبی پشت سر ما حرکت می‌کرد و توانسته بود درآمد سرانه کمتر از ۱۰۰۰ دلار سال ۱۹۶۰ خود را به ۳۵۰۰ دلار برساند؛ هم‌سنگ درآمد ایرانی‌ها در اوایل دهه ۱۳۴۰ شمسی.
.
چهل‌ویک سال از انقلاب گذشته است؛ ترکیه درآمد سرانه‌اش نزدیک به سه برابر، کره‌جنوبی بیش از هفت برابر و عراق درگیر ناآرامی و سه جنگ ویرانگر، بیش از دو برابر شده است. تایلند و بوتسوانا که درآمد سرانه‌شان در سال انقلاب یک پنجم ایران بود، اکنون درآمد سرانه‌ای نزدیک یا بیشتر از ایران دارند.
.
درآمد ما باید سه برابر، پنج برابر یا هفت برابر می‌شد، اما انقلاب برای خربزه نبود که نگران باشیم».
.
برگرفته از فیسبوک مسعود سلطانی
.
#انقلاب۵۷ #محمدرضاشاه_پهلوی #خمینی #حکومت_پهلوی #ترکیه #کره_جنوبی #درآمد_سرانه

@Tavaana_TavaanaTech
۵۹ سال از مرگ مهوش، خواننده‌ی کوچه و بازار گذشت

پس از مرگ مهوش مشخص شد که این خواننده‌ی کوچه‌بازاری بخش عمده‌ای از درآمد خود را صرف کمک به فقرا کرده است و هزینه‌ی ده‌ها کودک یتیم را عهده‌دار شده است.
مرگ مرتضا پاشایی، خواننده‌ی موسیقی پاپ که در آبان‌ماه ۱۳۹۳ اتفاق افتاد و تشییع جنازه‌ی با جمعیت بسیار که برایش برگزار شد باعث شد برخی‌ها این مراسم تشییع را با مراسم «مهوش» خواننده‌ی کوچه‌بازاری ایران قیاس کنند. یکی از این افراد که اول‌بار این قیاس را به کار برد، استاد جامعه‌شناسی، یوسف اباذری بود. اباذری در سخن‌رانی‌ای که در تالار ابن خلدون دانشکده‌ی علوم اجتماعی ایراد داشت و عنوان آن «پدیدارشناسی فرهنگ یک مرگ» بود گفت که «بعد از این‌که مهوش مُرد، بعد از واقعه‌ی ۳۲ لات‌ها از مهوش یک تشییع جنازه‌ی مفصل کردند...»

سیمین بهبهانی می‌گوید که مردم به صدای مهوش بسیار علاقه‌مند بودند. او می‌گوید که وقتی مهوش مُرد بیش از پنجاه هزار نفر شرکت کردند. بهبهانی می‌گوید که در کافه‌ی «شکوفه‌نو» پای آوازخوانی مهوش می‌رفته است و کارهای او را جذاب می‌داند.بهبهانی از او به عنوان «زن خوش‌قلب» نام می‌برد.

سیمین بهبهانی در قصه‌ی «سنگ را آرام‌تر بگذارید» که به تعبیر خودش قصه‌ای تخیلی است از زنی به نام «اکرم آبگوشتی» که گویا نام سابق مهوش بوده است. سیمین بهبهانی می‌گوید که در این قصه به زندگی مهوش نظر داشته است. سیمین بهبهانی در مورد توصیف شخصیت مهوش در این داستان می‌گوید: «یک مقدار از بعضی آشناها شنیدم و یک مقدار از چند باری که او را در صحنه دیدم ملهم شدم و یک مقداری هم تخیل من در آن خودنمایی کرد و این داستان ساخته شد.. منظور من نمایاندن حال افراد جامعه بوده و آن کسانی را که مردم از خودشان می رانند در حالی که گاهی از آن‌ها لذت هم می‌برند و وجود آن‌ها گاهی هم لازم است ولی بسیاری از آدم‌ها از آن‌ها احتراز می‌کنند و دوستشان ندارند وقتی در جمع می‌بینند ولی ممکن است در یک جای خلوتی ببینند خیلی هم از آوازشان لذت ببرند.»

معصومه عزیزی بروجردی با نام هنری مهوش در زمستان ۱۲۹۹ خورشیدی در بروجرد به دنیا آمد و در زمستان ۱۳۳۹ در تهران درگذشت. بر روی سنگ مزارش به اشتباه تاریخ ۱۳۴۰ آمده است.

کودکی مهوش در بروجرد گذشت اما در نوجوانی به هم راه خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد. یازده سال داشت که مادرش درگذشت. او را به دست راننده‌ی کامیونی سپردند تا به تهران بیاورد. از زندگی کودکی مهوش اطلاع زیادی در دست نیست.

برخی می‌گویند او را به محله‌ی بدنام «قلعه» که شهر نو نام گرفت برده‌اند. هنوز پانزده‌سال مهوش تمام نشده بود که برای شرکت در فعالیت هنری به شهر آبادان رفت و در یک تئاتر معمولی و غیر معروف به کار مشغول شد. پس از مدتی مهوش با ستوان یکم شکوری آشنا شد و با او ازدواج کرد. ازدواجی که دوام نداشت و پس از دو ماه به طلاق کشید اما حاصل این زندگی کوتاه دختری بود به نام اشرف که هنگام مرگ مهوش ۱۲ سال داشت. مهوش پس از یک سال از آبادان به تهران آمد. مهوش در تهران به یکی از مکان‌هایی پیوست که در مراسم عروسی به اجرای موسیقی شاد می‌پردازند. او بعد از مدتی با یکی از مردان این گروه با نام حسن‌زاده ازدواج کرد....

بیش‌تر بخوانید:

https://tavaana.org/fa/Mahvash_Azizi

@Tavaana_TavaanaTech
حسن روحانی درباره سقوط هواپیما: «اشتباه موردی بود / از نحوه کار سپاه ستایش می‌کنم»
.
حسن روحانی در نشست خبری خود، شلیک موشک سپاه پاسداران به هواپیمای اوکراینی را یک «اشتباه موردی» دانست.
.
او در این‌باره گفت: «در زمینه هواپیمای اوکراینی یک اشتباه موردی رخ داد و این اشتباه آنقدر عجیب و غریب بود که آدم باورش نمی‌شد».
.
روحانی همچنین در ادامه از سپاه پاسداران تجلیل کرد و گفت: «به نظر من تعمدی در کار نبود که به اعتماد مردم لطمه بزنند. همان نیروی مسلحی که برای ما در طول تاریخ افتخارات فراوانی را آفریده، آمد این اشتباه را به عهده گرفت، از مردم هم عذرخواهی کرد و من هم اینجا از نحوه کار سپاه ستایش می‌کنم».
.
#حسن_روحانی #شلیک_به_هواپیمای_اوکراینی #هواپیمای_اوکراینی #سپاه_پاسداران #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"تاریخ را می‌نویسیم، ظلم و جنایاتی که به مردم و کشورمون تحمیل شده، نه فراموش می‌کنیم نه عادت، فقط تکرار می‌کنیم تا روز آزادی."
موزیک ویدیوی خیزش
خواننده :ارشک
ترانه وملودی:ارشک

با سپاس از ارشک رجایی برای ارسال ویدئو

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«آخه ما چرا اینقدر ذلیل شدیم که یک آخوند بی‌سواد باید به زنان مملکت بگه چی بپوشید چی نپوشید؟ واقعا چرا از این درد نمی‌میریم؟ چرا این چیزا برامون عادی شده؟ نذارید عادی بشه مردم. هموطنای من نذارید این بی‌حرمتی‌ها عادی بشه».
.
این متن و ویدئو را یکی از همراهان ارسال کرده است. البته در خود ویدئو شاهد هستیم که افراد حاضر در جمع به این روحانی جوان اعتراض می‌کنند.
.
#حجاب #حجاب_اجباری #روحانیت_شیعه #آخوند #حقوق_زنان

@Tavaana_TavaanaTech
‍ نافرمانی بنیاد اصلی آزادیست افراد مطیع تا ابد برده خواهند ماند(گاندی)

نمی‌توانی همزمان از قوانین ناعادلانه و ضدبشری حاکمان اطاعت کنی مطیع آنان باشی و در همان حال از آزادی و آزادگی حرف بزنی. نمی‌توانی به بهانه حفظ امنیت و نان و شغل سرسپرده حاکمیت جلادان و ظالمان باشی و در برابر ظلم سکوت کنی اما آزادگی و شرف را طلب کنی و نام خود را انسان بنامی. نمی‌توانی خود در حاشیه امن باشی و در برابر بی‌عدالتی و ستم به دیگران بی‌تفاوت و ساکت باشی اما خود را انسان و آزادی‌خواه بنامی. شرکت نکردن در مراسم حکومتی، شرکت نکردن در انتخابات نمایشی جمهوری اسلامی و رای ندادن. ساده‌ترین نماد نافرمانی مدنی است.

در برابر استبداد و ظلم می‌بایست عصیان‌گر و انقلابی بود. مصالحه با حاکمیت فاسد و ستمگر خیانت به ملت تحت ستم و جامعه بشریست.

ارسالی داریوش.د از همراهان توانا

نظر شما در مورد دیدگاه داریوش چیست؟

مرتبط:
زندگی نه با دروغ
اثر الکساندر سولژنیتسین
bit.ly/1Osl7SE
نافرمانی مدنی، اثر هنری دیوید ثورو
bit.ly/1oqL9bw

@Tavaana_TavaanaTech
این توییت پیش از سقوط هواپیمای اوکراینی منتشر شده بود...آن جان‌باختگان بی‌بازگشت.
.
حکومتی که در ویرانی سوریه نقش داشت و آن‌گاه، مردمش را از سوریه‌شدن می‌ترساند.
.
#سوریه #ظریف #هواپیمای_اوکراینی #جمهوری_اسلامی #آبان۹۸

@Tavaana_TavaanaTech
امیرسالار داوودی، وکیل ایرانی که وکالت بسیاری از زندانیان سیاسی-عقیدتی و بهاییان را در ایران به عهده داشته، محکوم به تحمل ۱۵ سال زندان شده بود.
دیروز ۲۷ بهمن‌ماه، در اعتراض به بی‌توجهی مقامات قضایی و امنیتی همچنین رد درخواست مرخصی قانونی، دست به اعتصاب غذای خشک زده است.
طناز کلاهچیان همسر و وکیل ایشان این خبر را رسانه‌ای کرده است.
.
امیر سالار داوودی, در تاریخ ۹ مردادماه ۱۳۹۸, از بابت اتهامات تشکیل گروه و کانال تلگرامی به قصد براندازی نظام؛ همکاری با دول متخاصم از طریق مصاحبه با شبکه تلویزیونی صدای آمریکا, تبلیغ علیه نظام, توهین به مقامات قضائی و توهین به رهبری, در مجموع به تحمل ۳۰ سال حبس تعزیری و تحمل ۱۱۱ ضربه شلاق محکوم شد و پس از اعمال ماده ۱۳۴ از قانون مجازات اسلامی, مجازات اشد یعنی ۱۵ حبس تعزیری برای این وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر لازم الاجرا شد.
.
درباره این وکیل آزاده بیشتر بخوانید:
امیرسالار داوودی؛ حبس و شلاق به «اتهام» دفاع از متهمان
http://bit.ly/2X9hNXc

#زندان
#امیرسالار_داوودی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وضعیت یک #مدرسه_عشایری منطقه نفت سفید، در جاده شوشتر مسجد سلیمان!

جمهوری اسلامی دانش‌آموزان اما نگران وضعیت دانش‌آموزان سوریه و مدارس این کشور است!
در ایران #مدارس_ناایمن یا غیر استاندارد زیادی وجود دارد.

لازم به ذکر است، اولین چاه #نفت خاورمیانه در #مسجد_سلیمان حفاری شد...

@Tavaana_TavaanaTech
کارگران آسان می‌میرند

تنها در ۹ ماهه اول امسال بیش از ۱۳۰۰ نفر به دلیل حوادث ناشی از کار جان خود را از دست داده‌اند/ایرنا

ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است. اگرچه بحث ایمنی در محیط کار شامل عوامل و فاکتورهای زیادی می‌شود اما یک نکته مهم در این میان جدی‌نگرفتن این بحث است؛ درواقع، ایمنی در محیط‌های کاری جدی گرفته نمی‌شود، تنها بلکه از این حوادث درس هم گرفته نمی‌شود.

مرتبط:
نگاهی به بحران حوادث کاری در ایران
http://bit.ly/2DC6dNb

@Tavaana_TavaanaTech
خودکفایی با ولایت پت و ریاست مت؛ پس از رفتن «ال جی» و «سامسونگ»!

شرکت‌های کره‌ای «ال جی» و «سامسونگ» از بازار لوازم‌ خانگی ایران خارج شدند. شرکت‌های «جی پلاس» و «سام» در حال تولید آخرین تلویزیون‌ها با استفاده از پنل‌های باقی‌مانده «سامسونگ» و «ال‌جی» و عرضه آن‌ها به بازار هستند.
http://bit.ly/38KEh7D

طرح از بهنام محمدی
@behtoons

#کارتون

@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهل روز از ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی و کشته شدن ۱۷۶ نفر انسان توسط سپاه‌ پاسداران انقلاب اسلامی گذشت.

هواپیمایی که بسیاری از مسافران آن، ایرانیان و افغانستانی‌های مهاجری بودند که برای زندگی بهتر و شکوفاسازی استعدادهای خود اقامت در کشورهای توسعه‌ یافته را برگزیده بودند.

اکثر مسافران، افرادی نخبه بودند، که سال‌ها برای طی کردن مدارج تحصیلی و حرفه‌ای تلاش کرده بودند.

حکومت از ابتدا، به دروغ و لاپوشانی روی آورد، ولی توان مقاومت در برابر تکنولوژی و دنیای اطلاعات را نیاورد، و پس از آن‌ که کشورهای آمریکا، کانادا و اوکراین، بر اصابت موشک به هواپیما تاکید کردند، به بیان واقعه تن داد.

اما هنوز حاضر نیست جعبه سیاه هواپیما را به کشورهای دارای تکنولوژی بازیابی اطلاعات آن بدهد.

****
لوریس چکناوریان، آهنگساز سرشناس و رهبر ارکستر به یادبود کشته شدگان هواپیمای مسافربری اوکراین که بوسیله موشک سپاه ساقط شد، یک قطعه موسیقی ساخت.

این قطعه را با هم بشنویم.

@Tavaana_TavaanaTech
صادق هدایت و زخم‌هایش

به بهانه‌ی زادروز #صادق_هدایت

پس از پیروزی انقلاب اسلامی کتاب‌هایش به این بهانه که مروج یاس و خودکشی است ممنوع شد. بسیاری از ما در خانواده‌هایمان و از بزرگ‌ترها شنیده‌ایم که خواندن آثار هدایت آدم را افسرده می‌کند. علاوه بر ممنوعیت از طرف خانواده در بسیاری از خانه‌ها، بزرگ‌ترها آثار هدایت را از دست‌رس فرزندان خود دور نگاه می‌داشتند.

آیا به راستی هدایت مروج ِ سرخوردگی و یاس بود؟ باید گفت این انسانی که در باور برخی از عوام نوشته‌هایش خطرناک است، غول ادبی ایران است و از سرشناس‌ترین #نویسندگان ایرانی در جهان. توقیف آثار هدایت بهانه‌ای به‌تر از خودکشی می‌خواهد که جمهوری اسلامی به آن بیاوزد چرا که بسیاری از نویسندگانی که خودکشی کرده‌اند آثارشان در ایران منتشر می‌شود. والتر بنیامین، ریچارد براتیگان، سیلیو پلات،آرتو رکستلر، جرزی کوزینسکی، رومن گاری، ویرجینیا ولف، غزاله علیزاده و … از جمله نویسندگانی هستند که خود به زندگی خویش پایان داده‌اند.

با این‌که پس از پیروزی انقلاب اسلامی آثار هدایت چندان اجازه‌ی انتشار نیافت اما نقدهای بسیاری بر آثار و زندگی هدایت نوشته شد که نشان از اهمیت این نویسنده ی شهیر ایرانی دارد.

صادق هدایت در ۲۸ بهمن‌ماه ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد. بسیاری او را از پیش‌گامان داستان‌نویسی نوین ایران دانسته‌اند. آن‌چه بی‌شک موجب شهرت جهانی هدایت شده است، رمان ِ «بوف کور» این نویسنده است. رمان بوف کور به زبان‌های مختلفی از جمله انگلیسی و فرانسه ترجمه شده است.

آغاز #کتاب بوف کور شاید از معروف‌ترین جملاتی باشد که در #ادبیات فارسی میان مردم دست به دست شده و استفاده شده است.

«در زندگی زخم‌هایی است که مثل خوره روح را در انزوا می‌خورند و می‌تراشند. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد؛ چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیش‌آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به وسیله‌ی افیون و مواد مخدره است؛ ولی افسوس که تاثیر این‌گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید.»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/2FtTVr
#توانا
#پروفایل
#صادق_هدایت
#داستان
#ادبیات_معاصر
#Tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
زنگ کولبری بعد از تعطیلی مدرسه

جثه‌اش توی عکس آن قدر کوچک است که تصور حمل بار به آن وزن برای بچه به آن لاغری ممکن نیست. از کولبرها شنیده‌ام که خیلی‌ها زیر بار، کمرشان شکسته یا سنگ‌کوب کرده‌اند

این نوشته روایت کودکان کولبر در کوهستان برفی است.
مریم طالشی، گزارش‌نویس، در روزنامه ایران نوشت: «اول بارش بود که می‌خواست بار ببرد. ۱۳ سال داشت. نمی‌توانست بار را بلند کند. کمکش کردم. تمام راه حواسم بهش بود. سه ساعت بیشتر در راه ماندم که به آن بچه کمک کنم تا بار را برساند. جثه‌اش کوچک بود. گناه داشت. الان هم که هوا می‌دانید طرف‌های ما چطور است. برف و بوران است. برای کولبر اما فرق نمی‌کند. باید برود.»
این‌ها را عطا می‌گوید. کولبر است. ۴۲ ساله و دو - سه سالی می‌شود که از محل زندگی‌اش در روستای «درزیان» مریوان راه مرز را می‌گیرد و همراه دیگر کولبران گسیل می‌شود برای روزی ۲۰۰ هزار تومان مزد کولبری. او حالا راوی قصه کودکان کولبر است. می‌گوید اطلاعات شان را جمع می‌کنم. باهاشان حرف می‌زنم و ازشان عکس و فیلم می‌گیرم که داشته باشم. از وقتی آن دو تا برادر، آزاد و فرهاد ۱۷ و ۱۴ ساله موقع کولبری در کوهستان برفی یخ زدند و جان دادند، به صرافت این کار افتاده: «من که خبرنگار نیستم ولی می‌خواهم همه چیز را از این بچه‌ها داشته باشم که خدای نکرده اگر باز اتفاقی افتاد همه بدانند که اینها که بودند و برای چه کولبری می‌کردند.»
عطا فیلم‌ها را یکی‌یکی برایم می‌فرستد. خودش در نقش خبرنگار می‌رود و سؤال می‌پرسد. در فیلم اول، پسرکی با موهای روشن که آن را یک وری شانه زده، بار به دوش روی برف‌ها نیم‌خیز نشسته و دست‌ها را به زانو قلاب کرده و خجولانه به دوربین نگاه می‌کند. شال نه چندان ضخیم را دور گردنش پیچانده و آفتاب بی‌رمق زمستان یک طرف صورتش را روشن کرده است.
اسمت چیست؟
- علی.
درس می‌خوانی؟
- نه.
برای چی کولبری می‌کنی؟
- برای خرجی.
به بار روی دوشش اشاره می‌کند. زندگی و درس و کار برای علی توی همین بسته سنگین گونی‌پیچ شده، خلاصه شده. ۱۵ ساله است.
نفر بعدی آریان است، ۱۴ ساله. کلاه مشکی بافتنی را تا روی ابرو کشیده. وقت استراحت است و این جور وقت‌ها کولبرها همان‌طور بار به دوش، چند دقیقه‌ای گوشه‌ای پیدا می‌کنند و می‌نشینند تا نفس تازه کنند؛ مثل آریان که روی تخته سنگی جا پیدا کرده و همان‌طور که دست‌های توی دستکش را به هم می‌مالد، کششی مختصر به گردن می‌دهد و به نظر می‌رسد این را از دیگران یاد گرفته، گرچه باری که روی دوشش خم شده، اجازه حرکت چندانی نمی‌دهد.

بطری آبی را توی درز گونی بارش فرو کرده، انگار که کوهنوردی باشد که آب را توی جیب کوله‌پشتی‌اش گذاشته باشد. اما اینجا در کوهستان برف گرفته، هیچ‌کس نه برای تفریح آمده و نه اصلاً فرصتی دارد برای این جور فکرها.
کلاس چندمی؟
- سوم راهنمایی.
الان مدرسه نداشتی؟
- پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها و روزهای تعطیل می‌آیم برای کار، برای خرج تحصیل.
آریان می‌گوید پنجشنبه امتحان داشته و امتحانش را داده و آمده. شاگرد زرنگی است و درس خواندن را دوست دارد و نمی‌خواهد هیچ‌جوره درسش را رها کند. می‌گوید بچه‌های دیگری هم هستند که برای خرج مدرسه‌شان کولبری می‌کنند و اگر کار نکنند، درس هم نمی‌توانند بخوانند. در واقع هم کمک خرج خانواده‌شان هستند هم خرج تحصیل خودشان را درمی‌آورند.
.
محمد ۱۳ ساله، بچه بزرگ خانواده است. پدرش پارسال فوت کرده و باید خرج خانه را بدهد. مدرسه را رها کرده اما خیال دارد خودش درسش را بخواند. برادر ۱۱ ساله‌اش از سال دیگر می‌آید برای کار تا شکم سه بچه دیگر که در خانه‌اند، سیر شود. جثه‌اش توی عکس آن قدر کوچک است که تصور حمل بار به آن وزن برای بچه به آن لاغری ممکن نیست. از کولبرها شنیده‌ام که خیلی‌ها زیر بار، کمرشان شکسته یا سنگ‌کوب کرده‌اند: «بچه‌ها معمولاً از روستاهای اطراف سنندج می‌آیند. بعضی‌هایشان توی اورامان خانه می‌گیرند و می‌روند مرز برای کولبری.»
.
این را عطا می‌گوید که نام فامیلش دادگستر است و حالا انگار مأموریت خودش می‌داند که راوی قصه کودکان کولبر باشد: «من که کاری از دستم برنمی‌آید جز این که اگر دیدم جایی گیر کرده‌اند، کمک‌شان کنم. نگذارم توی سرما بمانند. با آنها حرف می‌زنم و می‌بینم حرف‌هایشان شبیه هم است. همه‌شان از نداری توی این سن سراغ کار می‌روند. ما که خودمان سال‌ها کار دیگر می‌کردیم و الان به کولبری روی آورده‌ایم، اوضاع‌مان این است وای به حال این بچه‌ها که از این سن شروع می‌کنند.»
.....
بخشی از گزارش روزنامه‌ی ایران

@Tavaana_TavaanaTech
حسن شماعی‌زاده، ضمن اطلاع دادن از درگذشت مادرش نوشت:
"من محکوم بوده ام که از دیدار پدر و مادرم حتی در روزهای اخر عمرشان محروم باشم."

در بهمن‌ماه ۱۳۵۷ عده‌ای از انقلابیان که حسن شماعی‌زاده بر آن‌ها نام «متعصبین» می‌گذارد به خانه‌ی او حمله کردند. برخی از همسایه‌ها پیش از این به او خبر داده بودند که انقلابیان به خانه‌ی او حمله خواهند کرد و او در منزل سرگرد ولیعهد مخفی می‌شود و از گزند انقلابیان در امان می‌ماند. فردای آن روز، شماعی‌زاده علی‌رغم میل باطنی‌اش مجبور به ترک ایران می‌شود. البته چهار ماه بعد او به ایران بازمی‌گردد و پنج ماه در ایران می‌ماند اما فشارها بر او افزایش می‌یابد و او مجبور می‌شود که ایران را برای همیشه ترک کرده و به آمریکا برود. انقلابیان بر پلاکاردهای بزرگی نوشته بودند که شماعی‌زاده‌ی سرمایه‌دار اعدام باید گردد ماجرای فشار بر این خواننده و آهنگ‌ساز در همین جا متوقف نمی‌شود، اموال #حسن_شماعی‌زاده به حکم دادگاه انقلاب #مصادره شد، در حکم دادگاه دلیل مصادره اموال، اشتغال او به «شغل کثیف خوانندگی» و سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» ذکر شد.
https://tavaana.org/fa/Hassan_Shamaizadeh

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهرانه قاسمی، مادر ندا ناجی؛ "از ندا زن بودن را یاد گرفتم"

مهرانه قاسمی در صفحه اینستاگرامی خود با انتشار ویدیویی خطاب به مردم، به دادخواهی در خصوص بازداشت دخترش، ندا ناجی پرداخت.

وی ضمن تاکید بر بی گناهی و عدم ارتکاب فرزندش به هر نوع جرمی، از ادامه بازداشت وی انتقاد کرد.

قاسمی در بخشی از سخنانش می گوید: "امثال ندا و امثال ما (خانواده زندانیان سیاسی) زیاد است، صدای حق خواهی زیاد است اما شنیده نمی شود".

مادر ندا ناجی، دلیل بازداشت دخترش را افکار وی دانست و تاکید می کند: «جای ندا زندان نیست. میخواهند افکار ندا را تغییر بدهند، می خواهند به انسانیت فکر نکند. ندا را نمی توانند بشکنند، من را هم نمی توانند بشکنند، برای اینکه مادر ندا ناجی هستم. ندا صدای مردم بود».

ندا ناجی ۱۱ اردیبهشت‌ماه، همزمان با روز جهانی کارگر در تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان مجلس بازداشت شد.

وی در تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۹۸، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ۵ سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. با گذشت بیش از دویست و نود روز از بازداشت ندا ناجی، وی همچنان در زندان اوین به سر می‌برد.

منبع: هرانا

@Tavaana_TavaanaTech
ضرب و شتم بهاره هدایت هنگام بازداشت

هشت روز پس از بازداشت بهاره هدایت از طریق همکاری حراست دانشگاه تهران و پلیس امنیت، اطلاعات تکمیلی حکایت از ضرب‌وشتم این فعال دانشجویی، اعتصاب غذا و انتقال او به زندان قرچک  دارد.

وضعیت این فعال سیاسی در پی این ضرب و شتم شدید و اعتصاب غذا، «وخیم» است.

به گزارش زیتون، ظهر دوشنبه ۲۱بهمن‌ماه وقتی بهاره هدایت در پی تماس تلفنی حراست دانشگاه تهران به ساختمان حراست دانشگاه مراجعه می‌کند، با ماموران لباس شخصی در این ساختمان مواجه می‌شود.

هنگامی که بهاره قصد خروج از ساختمان حراست را داشته در برابر این ساختمان چند مامور مرد و یک مامور زن به سمت او آمده و به او می‌گویند شما بازداشت هستید و باید سوار ماشین شوید.

هنگامی که بهاره هدایت در برابر این سخن ماموران لباس شخصی درخواست ارایه برگه کتبی بازداشت را می‌کند، ماموران بدون نشان دادن حکم بازداشت، در برابر ساختمان حراست دانشگاه تهران با خشونت و ضرب‌وشتم از جمله ضربه زدن به پهلو و کشیدن موی سر، بهاره هدایت را به زور سوار ماشین می‌کنند و در ماشین نیز در برابر درخواست او مبنی بر ارایه حکم بازداشت دوباره او را ضرب‌وشتم کرده، سر او را به پایین فشار داده و به بازداشتگاه وزرا منتقل می‌کنند.

خانم هدایت در پی این برخورد غیرقانونی از ظهر دوشنبه ۲۱ بهمن گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.

برخوردهای غیرقانونی و خشونت‌بار ماموران پلیس امنیت تهران در ساعات بعد نیز ادامه یافته است.

بهاره را برای بازرسی منزل، دستبند به دست به خانه برده و سرتیم ماموران پلیس امنیت در برابر همسایه‌ها، بهاره هدایت را یک زن «بی‌آبرو و مسئله‌دار» معرفی می‌کند و در برابر درخواست او برای تهیه برگه صورت‌جلسه بازرسی از منزل، باز هم به او فحاشی کرده، او را مورد توهین قرار می‌دهند.

بهاره هدایت موارد شکنجه و برخوردهای غیرقانونی و همچنین نگهداری در یک بازداشتگاه غیراستاندارد(وزرا) را با بازپرس شعبه چهارم دادسرای شهیدمقدس در جلسه تفهیم اتهام نیز درمیان گذاشته اما مقام قضایی مزبور هیچگونه رسیدگی به این موارد صورت نداده است.

بازجویی‌ها از بهاره هدایت همراه با خشونت در بازداشتگاه وزرا و انتساب اتهامات غیرواقعی و در روندی غیرقانونی صورت گرفته است.

بهاره هدایت سرانجام در هشتمین روز بازداشت به زندان عمومی قرچک منتقل شده و هم‌اینک به دلیل هشت روز اعتصاب غذا که سه روز نخست آن اعتصاب غذای خشک بوده، خونریزی معده کرده و در وضعیت نامناسبی در این زندان به‌سر می‌برد..

#بهاره_هدایت

@Tavaana_TavaanaTech