آموزشکده توانا
54.6K subscribers
32.7K photos
38.1K videos
2.55K files
19.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خودش گفته بود اسمم رو عوض کنید:
آزادی کرمی.
آزادی از طناب دار و چوبه دار نترسید.
آزادی گفت بی‌گناهم.

ما بذر «آزادی» کاشتیم.


- صدای ماندگار منتسب پدر محمدمهدی کرمی

چه شاعرانه سخن می‌گوید، وقتی سخنی از عمق جان در آید و با احساس بیان شود، رنگ و بوی شاعرانه می‌گیرد.
این صداها ماندگار است و در تاریخ ثبت می‌شود. «آزادی از طناب دار نترسید»...

فکرش را بکنید، جمهوری اسلامی یک پسر را ظالمانه کشت و پدر را به حبس محکوم کرد. پدری دادخواه که هر روز سر مزار عزیزانش حاضر می‌شد....

بیایید همه ما نام کوچکمان آزادی باشد

«بیا بیا که کوچه میزند تو را صدا،صدا
به نام کوچکت که نام آزادیست
بگو بگو
به هر که بغض کهنه اش نشسته در گلو
بگو در این میانه تنها نیست»

- این ویدیو را یکی از همراهان عزیز توانا سال گذشته درست کرده بود.

پی نوشت: برخی منابع می‌گویند صدای ابتدای ویدیو، صدای آقا ماشاالله نیست، بلکه صدای یکی از اقوام است.

امروز زادروز جاویدنام محمدمهدی کرمی است. او تازه امروز ۲۲ ساله می‌شد.

#آزادی_کرمی #محمدمهدی_کرمی #کومار_کرمی #محمد_حسینی #کیان_حسینی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز دومین سالگرد جان‌باختن جاویدنام نیما نوری ست. مهناز قدیانی، مادرش این ویدیو را منتشر کرده است. لحظاتی از زندگی و آخرین لحظه‌های زندگی نیما پس از مجروح شدن، ضجه‌های مادر بر سر مزار و صدای دلتنگ پدر...

- نیما نوری تنها ۱۸ سال داشت و تک‌فرزند خانوداه‌شان بود.
۱۲ آبان ۱۴۰۱ با شلیک ماموران به سینه و رانش در خرمدشت کرج کشته شد.
نیما برای حضور در مراسم چهلم حدیث نجفی به خیابان رفته بود. پیش‌تر در پیامی به صفحه ۱۵۰۰ تصویر نوشته بود:
"حاضرم جونمو تو این راه بذارم."
نیما نوری، ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم چهلم جاویدنام حدیث نجفی و پارسا رضادوست عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی شد.

به گفته یک منبع آگاه: «نیما در راه کمال‌شهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده،
در درمانگاه وصال گفته بودند خون‌ریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانواده‌اش از این با خبر شدند. نخست به آنها گفتند تیر جنگی به ران‌ پای‌اش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمی‌دادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد گلوله به پهلو و ران پای‌اش شلیک شده است.»

نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.

نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.

ماموران پیکر او را گروگان گرفته بودند و مدت‌ها تحویل خانواده نمی‌دادند. روی سنگ مزار نیما نوشته شده: تو راه آزادی کشته شدم، قول بده به جای منم آزاده زندگی کنی.
پدر و مادر نیما در چهلم فرزندشان، با فریادزدن نام او، کبوترانی را رها کردند.

https://tavaana.org/nimanouri/



#نیما_نوری #کشته_شدگان_اعتراضات_سراسری #اعتراضات_سراسری #کرج #مهسا_امینی #مهدی_حضرتی #محمد_مهدی_کرمی #محمد_حسینی #حمید_رضا_روحی #سپهر_اعظمی #یلدا_آقافضلی #حدیث_نجفی #پژمان_قلی_پور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای مادر جاویدنام علی سیدی، هر چهارشنبه، یادآور آن چهارشنبه خونینی آیت که فرزندش را کشتند.
او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«چهارشنبه_سیاه
چهارشنبه _ خونین
غم بی پایان من #جاوید_نامدارم#افتخار_مادر #علی_سیدی😔😔🕊
از دلتنگی چیزی شنیده اید مثل این است که دست را با کاغذ بریده باشی زخمی میشه خونی نمی‌ریزد ولی عجب می‌سوزد مثل قلب من که دارد میسوزد برای علی عزیزم که تنهای درد کشید بمیرم برای تنهاییت
علی جانم مامان، تا زنده هستم صدای خاموش شده‌ای که به ناحق خونتو ریختن و حق زندگی رو ازت گرفتن، هستم
دلتنگ صداتم که وقتی داخل خونه میشدی، صدام میکردی مامی مامی، تا منو داخل خونه پیدا کنی تو آشپزخونه و اتاق تا منو میدیدی سریع لبخند میومد روی لبات 😔مامان کجایی که الان من هی صدات میکنم، منتظرتم، دلتنگ چهره نازتم. اصلا میدونی علی جونم چقدر باخنده نازتر و قشنگتر بودی؟ مایه افتخار منی پسر خوشگل و خوشتیپ من. خیلی سخته تحمل این درد. من همیشه مرگم رو جلوتر از شما تصور میگردم و از اشک‌های شما برای مرگ خودم ناراحت میشد،م حتی تصورشم برام سخت بود ناراحتی شما، چه برسه که جنایتکارا تو رو به نامردی بکشن 😔😔
بیاید یادمان نرود خون‌های ریخته شده را
یادمان نرود چشم‌های امیدوار به زندگی را
یادمان نرود فریادهای آخر عزیزانمان را
یادمان نرود مردان بزرگ و با شرفمان را
یادمان نرود خنده های شیرین عزیزانمان را
یادمان نرود گریه های مادران داغ دار را
یادمان نرود جاوید نامهای راه آزادی را
#علی_سیدی🥀✌🏻✌🏻✌🏻
#محمد_حسینی🥀✌🏻✌🏻
#یلدا_آقافضلی🥀✌🏻✌🏻#متهم_اضهار_پشیمانی_نکرد
#ما_وارثان_شجاعتیم »

zh.khakpoor

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مخاطبان توانا، ویدیویی برای ما ارسال کرده که نشان می‌دهد در کنار تندیس یادبود مقاومت مردم کردستان در آبیدر سنندج ایستاده و تصویری از ماشاالله کرمی و محمدمهدی کرمی را در دست دارد. تندیسی که به مناسبت مقاومت مردم کردستان در جریان جنگ ساخته شده و پیرمردی را نشان می‌دهد که جنازه دو فرزندش را بر روی دستش دارد.
(مثل آقا ماشاالله که همیشه به یاد دو فرزند سر به دارش بود)
او می‌گوید خانواده‌های دادخواه را تنها نمی‌گذاریم.

آقای ماشاالله کرمی، تنها به خاطر دادخواهی از ۳۱ مرداد سال ۱۴۰۲ در زندان است و به هشت سال و ده ماه حبس محکوم شده است که پنج سال از آن قابل اجرا است.

#سنندج #ماشاالله_کرمی #محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #کومار_کرمی #کیان_حسینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یلدا می‌آید .....
تا اندکی بیشتر
بلندای نبودنت را
به رخ شب‌هایمان بکشد💔
جان دل یلدایت مبارک 🥺

ما چله نشین شب آزادی خویشیم

ای کاش که یلدای وطن را سحری بود ✌️

از صفحه هستی خزایی
@hasti_khazaei78

ـ عرفان خزایی جوان ۳۰ ساله کرمانشاهی در شهریار تهران زندگی میکرد و به تاریخ ایران باستان علاقه داشت. او جوانی شاد و پرتلاش بود که به عدالت و حق مردم برای زندگی بهتر اعتقاد داشت. پس از قتل مهسا امینی عرفان با شعار ظلم تا کی؟ به خیابان آمد و به انقلاب زن زندگی آزادی پیوست.

در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ عرفان در جریان اعتراضات شهریار با شلیک گلوله جنگی از پشت سر کشته شد. شاهدان میگویند او پس از تیراندازی غرق در خون به زمین افتاد به دلیل امتناع بیمارستانها از پذیرش مجروحان اعتراضات عرفان توسط یکی از شهروندان به بیمارستان برده شد اما به دلیل شدت جراحات جان باخت خبر مرگ او را مأموری لباس شخصی سرد و کوتاه به خانواده اش اعلام کرد.

پس از قتل عرفان خانواده اش تحت فشار شدید نیروهای امنیتی قرار گرفتند برای تحویل پیکر او مبلغی هنگفت از آنها گرفته شد علیرغم تهدیدها خانواده عرفان مراسم چهلم او را برگزار کردند اما مأموران با تیراندازی به مردم مراسم را به خشونت کشاندند.

آزارها تا سالگرد عرفان ادامه یافت. مأموران با حمله به خانه خانواده اش بنرهای سالگرد را پاره کردند و خانواده را در خانه حبس کردند تحت فشار امنیتی مراسم سالگرد لغو شد. جمهوری اسلامی نه تنها آزادی خواهان را به قتل میرساند بلکه خانواده‌های داغدار را نیز بی رحمانه تهدید و آزار می‌دهد.

#عرفان_خزایی
#محمد_مهدی_کرمی
#محمد_حسینی
#شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماشاالله کرمی، پدر داغدار و مقاومی که پس از اعدام ناعادلانه فرزندش محمدمهدی کرمی به نماد پایداری و دادخواهی بدل شد، داستانی از عشق و ایستادگی را در زندگی خود نوشت. او پسرش را با دستفروشی و کارگری بزرگ کرد، پدری که برای هر لقمه نان، با عزت و شرافت جنگید و هرگز از تربیت فرزندی درستکار و آرمان‌خواه کوتاه نیامد.

پس از آن‌که پسرش در راه آزادی به قربانی دستگاه ظلم بدل شد، ماشاالله کرمی زندگی‌اش را وقف گرامی‌داشت یاد او کرد. هر روز سر مزار فرزندش و محمد حسینی می‌رفت، گاهی هم پیاده تا آنجا می‌رفت با دستان خودش گل و نهال می‌کاشت، خاک را نوازش می‌کرد، گویی در آغوش گرفتن محمدمهدی را بازسازی می‌کرد. او برای مردم فقیر، با همسرش غذا درست می‌کرد و به یاد فرزندش و سایر جان‌باختگان، این عشق را میان مردم توزیع می‌کرد.

او می‌گفت پسرش را همچون بذر آزادی در زمین کاشته است. آقای کرمی خود را پدر محمد حسینی هم می‌دانست و به مزار او که نزدیک مزار فرزندش بود، رسیدگی می‌کرد. هر روز در اینستاگرام دو استوری می‌گذاشت، یکی عکس محمد مهدی (کومار) و دیگری عکس محمد (کیان)

اما این عشق، این مقاومت، برای دستگاه ظلم سنگین بود. آن‌ها که از صدای حق و از محبوبیت برآمده از شرافت می‌ترسند، او را به بند کشیدند.

ماشاالله کرمی امروز نه فقط یک پدر داغدار، بلکه نماد ایستادگی در برابر بی‌عدالتی است. هر گلی که کاشت، هر غذایی که توزیع کرد، و هر قدمی که به سوی مزار فرزندش برداشت، یادآور این حقیقت است که عشق و عدالت، هرگز در برابر ظلم شکست نمی‌خورند.


طرح از شهرزاد

artdeshaz

#محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #ماشاالله_کرمی #هنر_اعتراض #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاد جاویدنامان محمدمهدی کرمی و سید محمد حسینی در آستانه دومین سالگرد قتل حکومتی‌شان

هفدهم دی، روزی است که باید از درد، خشم و افتخار سخن بگوییم. دو سال پیش در چنین روزی، محمدمهدی کرمی و سید محمد حسینی، دو مبارز راه آزادی، در روندی ناعادلانه و بی‌رحمانه، توسط جمهوری اسلامی به قتل رسیدند.

محمدمهدی (کومار) کرمی، جوانی که پدرش با دستفروشی او را بزرگ کرده بود، جوانی ورزشکار بود و در روزهای آخر به پدرش گفت: "حکم من اعدام است، به مامان چیزی نگو." پدری که هرگز صدایش به جایی نرسید و با بغض و خشم از حکومتی گفت که فرزندش را شکنجه دادند و در روندی ناعادلانه به اعدام محکوم کرد. محمدمهدی، قهرمانی که با عزت زیست و با افتخار رفت.

سید محمد (کیان) حسینی، دیگر قربانی این جنایت، کارگر و ورزشکاری بود که حتی پدر و مادری نداشت که برایش فریاد بزنند. او نیز تحت شکنجه‌های غیرانسانی به اعتراف اجباری واداشته شد و طناب دار برایش حکم آخر را صادر کرد. اما تاریخ یادش را زنده نگه می‌دارد؛ چرا که او به نماد ایستادگی و ظلم‌ستیزی تبدیل شد.

این دو جاویدنام در روزهایی که زندگی برایشان تبدیل به سیاهی و شکنجه شده بود، با شجاعت راه آزادی را برگزیدند. آنها قربانی حکومتی شدند که برای حفظ قدرت خود، زندگی جوانان این مرز و بوم را بازیچه قرار داده است.

این ساعات یادآور آخرین ساعات زندگی این دو قهرمان است. یادآور عدالت‌خواهی‌ای که به بهای خون آنها به ثبت رسید. اما این خون‌ها هرگز هدر نخواهد رفت. آنها زنده‌اند در قلب مردم، در فریاد آزادی‌خواهی، و در مقاومت روزافزون علیه ظلم و استبداد.

جاویدنامان محمدمهدی کرمی و سید محمد حسینی، نامتان تا ابد در تاریخ این سرزمین خواهد درخشید.

امروز ماشاالله کرمی که خود را پدر هر دو جاویدنام می‌دانست، این مرد شریف و دوست‌داشتنی به جرم دادخواهی در حبس است.

ویدیو از پوریا افضلی
puoria.afzali

#محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #ماشاالله_کرمی #نه_به_اعدام #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفحه اینستاگرام یادمان جاویدنام کیان (محمد) حسینی، این ویدیو را در سالگرد قتل حکومتی او و محمدمهدی حسینی و به یاد همه جان‌باختگان راه آزادی منتشر کرده است.

kian.hosseini1401

#کیان_حسینی (#محمد_حسینی) و #محمد_مهدی_کرمی مظلوم و بیگناه🖤🕊️


سیدمحمد حسینی، متولد دوم اسفند ۱۳۶۱ در کرج، فرزند حسن و صغری از اهالی تنکابن بود. پدر و مادرش سال‌ها پیش درگذشته بودند. او یک خواهر، یک برادر و یک برادر ناتنی داشت، اما سال‌های زیادی با آنها ارتباط چندانی نداشت و تنها در خانه‌ای استیجاری در کمال‌شهر کرج زندگی می‌کرد.

بازداشت او تنها یک روز پس از مراسم چهلم حدیث نجفی و کشته شدن یک بسیجی با خشونت در خانه‌اش صورت گرفت. محمد حسینی تا مقطع راهنمایی تحصیل کرده بود و به عنوان کارگر در شرکت «جوجه‌کشی» مرغک قزوین مشغول بود؛ شغلی که ماهانه حدود شش میلیون تومان برای او درآمد داشت.

محمد حسینی نه تنها یک کارگر ساده، بلکه ورزشکاری حرفه‌ای بود. او در چند رشته رزمی از جمله کونگ‌فو و ووشو مقام‌های قهرمانی داشت. به گفته نزدیکانش، شمشیرها و دیگر وسایلی که صداوسیما و خبرگزاری‌های حکومتی از خانه او به‌عنوان مستندات جرم نمایش دادند، صرفاً تجهیزات ورزشی‌اش بودند. خودش نیز در فیلم‌های تقطیع‌شده‌ای که از «دادگاه» و «بازسازی صحنه قتل عجمیان» منتشر شد، تأکید کرده بود: «این ابزار برای ورزش بود.»

محمد آن‌قدر تنها بود که در ۶۵ روز بازداشت، تنها یک بار ملاقات داشت؛ وکیلش، علی شریف‌زاده. او بعد از اعدام ضرب‌الاجل محمد در زندان کرج نوشت: «روایت موکلم همه اشک بود از شکنجه، ضرب و شتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمت‌های مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»

سیدمحمد حسینی را در ۱۷ دی‌ماه، در حالی که خودش هم خبر نداشت چه اتفاقی قرار است بیفتد، اعدام کردند. مردی که روزی در تنهایی زندگی می‌کرد، اکنون نامش بر زبان تمام مردم ایران و جهان جاری است.

اگرچه محمد مادری نداشت که بر مزارش اشک بریزد یا پیکر بی‌جانش را تحویل بگیرد، اما در این مدت مادر و پدر محمدمهدی کرمی همچون مادر و پدر او برایش اشک ریختند، سنگ مزارش را شستند و با دل‌های سوخته گویی دو پسر داشتند که از دست داده‌اند.

و اکنون، ماشاالله کرمی، پدر محمدمهدی، نیز ماه‌هاست که در زندان به سر می‌برد...

#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پخش تراکت علیه جمهوری اسلامی و حکم اعدام در سالگرد قتل حکومتی محمدمهدی کرمی‌ و محمدحسینی

جمعی از فعالان میدانی در ایران، در سالگرد قتل حکومتی جاویدنامان محمدمهدی کرمی و محمد حسینی اقدام به پخش تراکت به یاد ان‌ها، در مخالفت با رژیم جمهوری اسلامی و حکم ظالمانه اعدام کردند.

یاد آن جاویدنامان، در عمل‌کردن و مبارزه است که زنده نگاه داشته می‌شود و جوانان انقلابی ایران این را خوب می‌دانند.


#نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى #محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #دادخواهی #مبارزه_مدنی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech